دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

بهشت راه آسانی است2

سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۳۶ ق.ظ



ارزش عفــاف

 در ابتدای امر یک باز تعریفی از محرم و نامحرم را عرض میکنم:

 امر محرم و نامحرم برای همه هست و رعایتش هم برای مدعیان لازم است. منتها این وسط مثلا احکام پوشش در کنار برادر با شوهر متفاوت است یا مثلا با آشناها و اقربا چندان سخت نمی‌گیرند. اما دلیلی بر کشف عفاف در کنار سایرین هم  وجود ندارد. دلیلش التذاذ غیرمشروع حاصل از دیدن بدن زن است. حتی اگر دقت کرده باشید اگر کسی بقصد لذت به بدن خواهرش هم نگاه کند مثل نامحرم باید عفت ورزد و یا آن زن خودش را بپوشاند. بالاخره غالب حاکمان شرع  زن را عامل وسوسه نگاه میکند چون زیباست و زیبائیش می‌تواند هر ضعیف النفسی را به درک واصل کند. حالا چه غریبه باشد چه برادر ....

 

 آیـا فقــط زن بـایـد حجــاب کنــد ؟

در صورتیکه عفاف ورزیدن برای مردها در قرآن اولویت دارد و بعد به زنها نوعی آسان از حجاب را توصیه میکند نه اینطوری که بعضیها  واجبش کردند. و باید ما مردها هم چشمهایمان را در مقابل دیدنی‌های غیرمجاز فروبندیم تا زنها کمی آرامش داشته باشند و آزادتر باشند (امنیت روانی و اخلاقی در جامعه طرفینی است).(نور30-31)

 

مــدعیــان چـه کســانـی هســتنـد؟

 مدعیان هم یعنی هرکسی که ادعا می‌کند مسلمان است. همه‌ی توضیحاتم درباره  دیدگاه احکام و مقتضیات زمان و شرائط یعنی اینکه هیچ چیز ثابتی در اجرای احکام وجود ندارد. غالب اساتید فرهیخته فقه، احکام را پویا می‌دانند. یعنی حرکت فقه  همراه با نیازهای جدید و یا شرائط پیش آمده... پس در احکام هر چیزی که شبهه و ریبه شود باید جلویش را گرفت مگر اینکه اضطرار یا شرائط چیز دیگری بخواهد. مثل  همان  برادر و خواهری که محرم ابدی‌اند اما اگر نگاه طرفین به هم طور دیگری باشد باید تا حد امکان در کنار هم نباشند.  و یا شرائط اضطرار یعنی با اینکه  خوردن گوشت مرده (اکل میته) حرام است. اما گرسنه‌ی  درمانده فقط به اندازه‌ای که نمیرد می‌تواند از آن بخورد و.... بنابراین شرائط مکان و زمان و احوال، احکام را متغیر می‌کند.

برداشتم از احکام اسلامی، روح  تســامـح و تســاهـل آن در اجرائیاتش است. چون می‌خواهم در محدوده دینی‌ام زندگی کنم و برای همه مردم  موثر و مفید باشم ... همانطور که امام موســی صـدر فرمودند: ادیان آمدند که در خدمت مردم باشند نه مردم در خدمت دین  خودشان را به بردگی بکشانند... انبیا بخاطر رفاه و کرامت انسانی بر ما مبعوث شدند نه برای فرمانروایی و لشکرکشی. نگاهی به آیه22  سوره غاشیه  و 45 سوره احزاب و آیات79 تا 77اسرا می‌گوید تکلیف و وظیفه پیامبر چیست و او را از فرمانفرمایی نفی میکند و توصیه میکند چطور باشد و تهدید میکند چطور نکند.

(آیه22  سوره غاشیه :تو بر آنان مسلط نیستى [که به قبول ایمان مجبورشان کنى ، ]

 آیه 45 سوره احزاب:اى پیامبر ! به راستى ما تو را شاهد [بر امت] و مژده ‏رسان و بیم‏ دهنده فرستادی.

 آیات79 تا 77اسرا: [مهلت نیافتن دشمنان جز مدتى اندک] شیوه ‏اى است که همواره درباره [امت‏هاى] پیامبرانى که پیش از تو فرستادیم [جارى] بوده است ، و براى شیوه ما هیچ تغییرى نخواهى یافت . «77» نماز را از ابتداى تمایل خورشید به جانب مغرب [که شروعِ ظهرِ شرعى است] تا نهایت تاریکى شب بر پا دار ، و [نیز] نماز صبح را [اقامه کن] که نماز صبح مورد مشاهده [فرشتگان شب و فرشتگان روز] است . «78» و پاسى از شب را براى عبادت و بندگى بیدار باش که این افزون [بر واجب ،] ویژه توست ، امید است پروردگارت تو را [به سبب این عبادت ویژه] به جایگاهى ستوده برانگیزد .«79»)

 

اضـطــرار چیسـت؟

بیماری‌ها، صعوبات، حوادث منتج به سوی مرگ و خطر آبرو و امنیت اخلاق و... اضطرار است.

مرداد سال 76  خانمی  بابرادرش به شنا  در جای طرد و خلوتی می‌رود ناگهان دختره درخواست کمک کرد؛ چون در حال غرق شدن بود. اتفاقا برادرش شنا بلد نبود و جرأت نجات خواهرش را هم نداشت. مردی هم که برای نجات آمده بود نتوانست بخاطر مخالفت  برادر برای نجاتش کاری کند بالاخره خواهرش فوت کرد. همه ملت شدند و برادره که کودن ...همینومی‌خواستی؟

نجات دادن با حال کردن دراین واقعه به ذهن این پسر مساوی برداشت شد...

حتی  عدم مراجعه به پزشک متخصص و حیای بیجا در فهم و کشف و خروج از مسائل مهم نیز از این طرز فکر ناشی می‌شود.

برای پزشک و روحانی و روانپزشک و... همینطوراست. حتی کثیرالشک بودن بددلان (تردید بی جا) باعث می‌شود که حتی پزشک یا غریق نجات همجنس برای مداوا و نجات را متهم به همجنس بازی می‌کنند که در این نگاه هم، همجنس‌باز از نامحرم بدتر دیده می‌شود.

پس آرامش و رفاه در زندگی  بستگی دارد که چگونه به مسائل  بیاندیشیم.

بنابراین قطعا و بی‌تردید بسیاری از احکام با درک نیازهایمان انعطاف پذیرند و...

 

مــرد یا زن کدام در عفــت‌ورزی اولـویـت دارنـد؟

 بنظــرم عفـت مــرد در اولــویـت اسـت. چون اول به مرد چشم پوشی خطاب شد و بعد به زن...

دین و مذهب و پوشش زن مهم نیست. فقط نوع فکر و ایده‌ی  موثر زن  مهم است.

 

همه زنها میتوانند رابطه‌ای آزاد داشته باشند؟

 - عقــل می‌گوید:از هــر چـه که آرامشــت را بهم می‌زنـد و تو را مــی‌آزاردبرحــــذر باش.


و بالعکس  بنا به فقه شیعی ما، هرچه که عقل حکم  میکند شرع هم تائیدش می‌کند و بالعکس. اصالت احکام  اسلام عقلی است. اقطاب فقها می‌فرمایند:(کلما حکم به الشرع حکم به العقل وکلما حکم به العقل حکم به الشرع)

 

شعـــار و عمـــل :

از تبعیض جنسیتی بیزارم. یعنی زنان در همه شرائط کار و تصمیم برابرند. با کمی تفاوت که بعضی جایگاهها و کارها برایشان بد تمام می‌شود یعنی خط قرمزهایی که گذر از آن باعث تلخکامی خودشان  است. و حضورشان برایشان تلخ و رنج آوراست.

درعملکرد مسلمان توجه به جنسیت خاص و تبعیض  در کار نیست. احکام دینی را هم به نفع خود نباید چرخاند. اما گاهی اوقات شاید لازم باشد از فضاهای باز احکام نهایت استفاده را بکنیم. باید بسته به حال و روز و مقتضیات  با خود رفتار کنیم. که گاه این تفکرتعبیر میشود به سوءاستفاده از شرعیات یا خودخواهی حقوقی. سوء استفاده یعنی نقص در استفاده. سوء‌استفاده یعنی جایی را عمل کنیم که به مذاق خوش بیاید و جایی را نادیده بگیریم که به مذاق نا گوار است.  هر کاری که می‌کنیم باید در چارچوب دین قرارش دهیم و بسنجیم.

این بــرخـورد سلیقــه‌ای نیســت؟

سلیقه هر فرد با طرز فکرش درست شده و طرز فکر او با جهان بینی و دیدگاهش همه از یافته‌ها و داشته‌ها و نیازهایش در دین است. و رفتارهای اجتماعی و... از آن ناشی می‌شود. معمولا یک هدفی یا توجیهی  پشت این رفتارها وجود دارد. برخورد و معاشرت مسلمان باید پشتوانه‌اش الهی و اسلامی  داشته باشد. چون بخش عملیاتی تفکر اسلام، مسلمان است.

جنسـیـت و تبعیــض

اگرجنسیت و فیزیک جنسیتی  برای مردی مهم باشد زنی ممتازتر است که بهتر و خرسندتر بتواند از او برای هوسهایش استفاده کند و برعکس.

اما اگر جنسیت برای مردی مهم نباشد برایش هیچگاه تبعیض جنسیتی وجود ندارد یعنی هر شخصی اولویتهایی دارد که در جایگاهی متناسب با استعدادها و تواناییهایش باید بکار گرفته شود و یا سنجیده شود. بنابراین از اشخاص با اولویت‌ها و ظرفیتهایشان و توقعاتی که از آنها داریم برخورد می‌کنیم  که این تبعیض نیست بلکه انتخاب اصلح و کاربردی همراه با نیازهای آن امر است.

کـدام سلیقــه را دوســت دارید؟

از نظر من طرز فکر و مدل جهانبینی امام موسی صدر زیباست. چون او همان خالق شاهکار ادیان در خدمت انسان و اورادالسحر است. سعی کردم تا از اندیشه‌های این بزرگوار در زندگی و اندیشه‌هایم تأثیر بگیرم...

 

  آیا روابـط آزاد  بـرای مـردان جـایـز اسـت؟

 ما باید نگاهمان به دریافت باطنی‌مان باشد. حتی اگر دریافتیم نگاه کردن به آستین بیخ خواهر و لباس بازش برایمان ایجاد لذت(ریبه - فساد) میکند پس در ابتدا خودمان باید عفیف شویم و عقل و احساسمان را درست تربیت کنیم و در این فرضیه خواهر با آن پوشش برایمان مثل  نامحرم می‌شود و بالعکس.

 

نظـر مراجـع یعنـی چـه؟

 همه مراجع رساله شان استفتا و استنباط است یعنی برداشت شخصی بر حول محور سلامت و سعادت و رفاه امت اسلامی است. البته پیش نیازها و اساس استنادی آنها برداشت از آیات و روایات است.

 البته برخی از احکام در هیچ شرائطی تغییر نمی‌کنند و برخی دیگر باید با مقتضیات زمان همراه باشند و تغییر کنند. دوره خاصی در قرن هفتم مختصر نافع محقق  حلی و در قرن هشتم  به حکم شهید ثانی  مولف کتاب فقهی لمعه: خرید و فروش شیی نجس و دریافت مزد از کاربرد با نجاسات  و... را حرام می‌دانست و این کتاب هنوزهم در دانشگاه حقوق و هم در حوزه بعنوان کتاب منبع تدریس می‌شود. 

 اما در قرن‌های بعد مردم به هم کلیه دادند. خون دادند و پزشکان روی این شغل برنامه‌ریزی کردند  تا رفاه و سلامتی و سعادت مردم تامین شود.

بنابرین بسیاری از احکام و معقولات شرائط پذیرند. و علاوه براین «ضرورت» همیشه پای «اجبار» را لنگ می‌گذارد. مثلا: بیمار نباید در ماه رمضان روزه واجب بگیرد. اگر بگیرد حرام است. این حرف خداست و ما گاه مقدس تر از خدا می شویم مثلا فتوا می‌دهیم تا غش نکرد روزه‌اش واجب و باید آنرا نگه دارد.

هــرگـز ایـن خـوش خدمتی به مـذاق خـدا خـوش نمی‌آیـد....

  قانون اسلامی همه احکامش را بر مبنای کسب پاکی و سعادت و سلامتی گذاشت یعنی نبایدهایش برای مدعی شریعت ممنوع است و بایدهایش واجب.

 عمومیت عقایدم برگرفته از احکام اسلام و فطرت است و پایه‌های باورهای من از تسامح و تساهل در اجرای احکام و... مبتنی بر فقه اسلامی است. امکان ندارد جایی به احکام بچسبیم و جایی از آن فرار کنیم و بگوئیم مسلمانیم. اگرچه شارع مقدس برای حدود و احکامِ  صعب راههای خلاصی از دشواریها را گشاده  و میانبر تعبیه کرده است که جای بحث ما نیست. و موقعی این عرایض شعار و توجیه است که شخص اشتباهی انجام داده باشد و راهی برای فرار هم نداشته باشد. اما وقتی که تخلفی صورت نگرفته نیازی به توجیه نیست.

شریعت صحیح چیست؟

با این توصیف شریعت برای من و شما یکی است منتهی شریعتی که من به آن ارزش قائلم شریعت سمحه و سهله است. که پیامبر ما فرمود من با این شریعت بر شما مبعوث شدم. و هیچ تناقضی و حرف و تکذیبی هم در این حدیث  نیست در این جا پیامبر شریعت را آسان و بی‌دردسر معرفی فرموده که دست و پای مردم را نبندد و بتواند در مواقع اضطرار و شرائط، مشکل‌گشا باشد و یا اینکه امکان اسلام آوردن را شیرین و جذاب بنمایاند.

اگر به آیه 157سوره اعراف دقت کنید میفرماید ای نبی غل وزنجیرهای انحراف و سخت دلی و خرافه را از دل و جان مردم باز کن. (که امر به گشایش از فشار و سختی میکند...) و یا مفاهیم یسری در سوره اعلی و لیل همان بهشت است که یعنی آسانی ... پس لازم است که تحقیقی کوتاه از مبحث  تسامح و تساهل بفرمائید که تسامح و تساهل  کجاها لازم است و کجاها مذموم. (یا مثلا روزه‌ی واجب کجاها حرام است؟ حیای بی‌مورد کجاها مذموم است.... و بر عکس.)

 

مـوضــوع متعــه

 -  بنظرم متعه  بسیار ارزشمند است بخاطر مزایا و ملزوماتش. بالاخره نیاز انسان چه مرد و چه زن ایجاب می‌کند که فشارها و ضمختی‌های مسیر را دور بزند و به امر آسان گرایش یابد و حال در متعه با حفظ شرائط، طرفین زن و شوهر هم می‌شوند. طبیعی است که نیازهاشان طرفینی است. و به پیروی از آن جوانب و حواشی سخت این کار هم باید عاقلانه و طرفینی برنامه‌ریزی شود چه برای ادامه زندگی مشترک و چه برای قطع این زندگی و یا سایر تحولاتی که طرفین آسیب نبینند. با نگاهی به موضوع متعه درمی‌یابیم که این ازدواج  به مدت محدودی از یکساعت تا یکصد سال و یا کمتر و بیشتر طرفین را در کنار هم به آرامش می‌رساند. و چون طرفین زن و شوهر شرعی هم هستند، همه حقوق زوجیت بر دو طرف مترتب می‌شود. و الحاقاتی است که طرفین همدیگر را به مسئولیت‌پذیری ملزم می‌کنند. و حتی  بفرض محال یا توافق یا حادثه: کودک حاصل از این زناشویی همه حقوق والدینی را بر هر دوطرف الزام می‌کند و مرد را ملزم به پرداخت نفقه می‌کند و...

  چرا نگاه بعضی‌ها به متعه منفی است. و یا از انجام  آن می‌ترسند؟

در این امرترس از آینده، در حقیقت ابهامات ما از شریک مقابلمان است. بالاخره قبل از انجام متعه چون حق پیشنهاد و حق تدبیر و ابتکار عمل با بانوست بالتبع محکم کاریهایی که بنظرش برای آتیه آبرو و زندگیش لازم بنظر می‌رسد در شروط زوجیت لحاظ می‌کند و قرار نیست زوج یا زوجه متضرر شوند. البته ضرورتی هم  ندارد زوجین پس از متعه به ملت اعلام زوجیت کنند همچنانی که باید در صورت فسخ زوجیت به آینده‌ی هم نیک اندیش باشند. موضوع مهم اینست که پایه‌ی متعه استفاده(التذاذ) جنسی طرفین از هم است. نمی دانم چرا غالبا آن را به هوس مردانه پیوند می‌زنند و لذتهای زن را نادیده می‌گیرند و...

البته گاه برای محرمیت افراد با یکدیگر یا خانواده‌هایشان به هم  صیغه موقت جاری می‌شود که بعضا خردسالان هم در این پیوند بعنوان همسر موقت محسوب می‌شوند و یا در جا فسخ عقد میشود که فقط این کودکان محلل ارتباط خانوادگی شوند که سوای همه چیز و شرائط آن، برخی از علما به این امر ایراد و اشکال می‌کنند و دلائل آنها نیز بسیار معقول است.

همچنین گاه  طرفین شرط می‌کنند که این ازدواج به مواقعه جنسی نکشد و طرفین فقط برای صحبت کردن و در کنار هم بودن را با هم  لحاظ می‌کنند و به همان لذت لمسی و کلامی و... قناعت می‌کنند. البته چون زن و شوهرند سایر تمتعات و توقعات با توافق هم بلامانع است.

 

جایگاه نیاز جنسی و تعامل آن با متعه چیست؟ 

  در هرم علمی  مازلو نیازهای اولیه همچون خوراک و پوشاک و اشباع و ارضای نیاز جنسی در زمره گروه حقوق اولیه  و ضروری انسان است. که در صورت برآورده نشدن منجر به محرومیت‌ها و معضلات می‌شود. کسی که تشنه باشد آب می‌طلبد. خسته باشد می‌خوابد... و نیاز جنسی به تبع آنها ملاحظه چندانی با تدبیر ندارد. چون عطش درونی فرد است. منتهی در شریعت اسلام برای پاکی نسل و سلامتی عفت در جامعه مدرن، ( ازدواجهای محارم و ضربدری چیزی که مجددا در حال رسم شدن است و در جاهلیت بود یعنی قرض دادن زن به همدیگر و زنا و... منسوخ شد و بجایش :) ازدواج فعلی با دو رویکرد موقت و دائم تعبیه شد که فشارها برای ارضا ی نیاز جنسی برداشته شود. 

تا آب تصفیه شده و پاک هست کسی آب گل آلود و فاضلاب و خون و... را نمی‌خورد. اولویت با آب سالم و گوارا هست. نیاز به آب برای رفع تشنگی و پاکی است. در اولویت بعدی در صورت نبود آب سالم و بهداشتی آب رودخانه و... است. بنابراین ازدواج موقت ضرورت جامعه است و با این اوضاع نابسامان اجتماعی باید به آن توجه بیشتری شود.

  

 دوستــی 

 محبت امری قلبی است کسی که نسبت به کسی علاقمند می‌شود حساب همه جایش را می‌کند و رابطه را پی می‌گیرد و تعاریفی از این ارتباط برای خودش دارد. اگر احساس میکند رابطه دو سر باخت است و مضراتی برایش دارد رابطه‌اش را رها می‌کند. و اگر احساس می‌کند رابطه مزایای سالم و حلال بهتری هم دارد به تداومش می‌اندیشد. بستگی به حجم دوستی و همگرایی طرفین دارد.

 بنظرم مقرر نیست انسانها پل‌های سعادتشان را خراب کنند تا به نام حیا و یا بنام شجاعت در زندگی به ریسک و تلخی دلخوش باشند. دلخوشی همان لذت از آرامش است. کسی که آرامش ندارد گداست. دیدید کسانی را که میلیاردرند ولی از دست نگرانی‌ها و داشته‌هایشان آسایش ندارند؟ اگرعلم و حیای ما آفت آرامشمان شود، می‌شود حجاب و گمراهی. اگر نداشتی‌های ما باعث ترس ما شود این می‌شود کفر. کفر و حجاب عین هم هستند دو روی یک سکه. دوستی و عشق  مهمترین سرمایه افراد در زمین و آسمان است. عشق انسان به انسان که طرفینی باشد زیباترین بخش آلبوم زندگی هر بنی بشری است. پس مهم تصمیم و تحلیل ما ازآینده این روابط است. 

و البته در این دوستی‌ها ممکن است تعاریفی از یک زن توسط یک مرد بشنوید که این فرد یا زن آدم خوبی است. منتهی چون طرف زن هست مغضوب علیهم می‌شود و هم احتمالا مرد مورد سوء‌ظن  قرار می‌گیرد.  مسلمان باید خود را از مواضع تهمت‌ها مصون بدارد.

 بنظرم دختران نسبت به زنان متاهل از آزادیهای بیشتری برخوردارند. با زنان شوهردار ایجاد علاقه عاطفی و صمیمیت کردن شایسته نیست و گفتـگو فقـط در حــد متـوازنـش لازم اسـت. زن شوهردارهرچه ارتباطش با غیرمحارم کمتر باشد زندگیش بهتر است. شاید این محدودیت مصونیتش است. اما دختران در مسیر انتخاب و رویش هستند و طبیعی است که با حفظ جوانب شریعت آزادترند.

تفـاوت آزادی مـرد و زن در مسـائل جنسـی و نیـازهای عـاطفـی چیسـت؟

 بنظرم آزادیهای مرد بخاطر نیازهایش بیشتر است. مرد می‌خواهد نهایت لذت را در آمیزش بعدی تجربه کند. بسته به اشباع نیازش می‌خروشد. مردها خود بخود ذهن جنسی فعال دارند اما زنها تا به کار جنسی دعوت نشوند و یا تحریک نشوند خنثی هستند. زنها با یکبار تا دوبار آمیزش در روز یا کمتراحساس اشباع شدن دارند. زن بخاطر عشق و عاطفه‌اش به کسی بند می‌شود که دوستش داشته باشد. مردها تعصبشان ناشی از تسترون خونشان هست فطرت مرد تقریبا تنوع طلب هست. و احساسات مرد همچون مایعات روان است و زن باید روانی‌اش را در کاسه حلم و احساس و لطافت خود سکون دهد. اگر مردی به آرامش و سکون جنسی نرسد دچار بیماری می‌شود و دلیلی بر افسار گسیختگی‌اش هم نیست. و زنان هم همینطورند اگر نیازشان به درستی بر آورده نشود به فساد کشیده می‌شوند. زنها بعد از بلوغ جنسی و تکامل جسمی همانند میوه‌های رسیده‌اند و باید زود برداشت شوند. اما زنهای تنوع طلب هم باید زندگی سخت خودشان را داشته باشند که خیلی کم هستند بالتبع از عده‌ی شخصی خارج و در تملک دیگری قرار می‌گیرند. که برای خودش هم خسته کننده است چون رحِم زن انسان‌ساز و نسل آفرین است. عشق و هستی زن به زایش اوست. عفت ورزیدن برای زن فایده‌اش اینست که می‌داند همه لذتش در زندگی، فقط لذت جنسی نیست. لذت ایثار کردن، لذت معشوق بودن و... حب فرزند، لذت طلا و لباس، لذت محبت  لذت شهرت و... زن با یک وعده عاشقانه آرام می‌شود و غالبا به هیچکس نمی‌تواند فکر کند اما یک مرد می‌تواند وعده عاشقانه متعددی در ذهنش داشته باشد. برای مرد بهترین لذت پس از شهوت، شهرتش هست که بعضی‌ها شهرتشان همان شهوتشان هست. البته این خصلتهای کلی مرد یا زن باعث می‌شود تا عشق و محبت شعله در وجودشان بکشد و همدیگر را تحمل کنند و بخواهند... 

با نگرشی که بعضیها به زن دارند دلم برای زنها می سوزد چون با دیدگاه ابزاری به زن در حقیقت او را فقط به اندازه زیبایی فیزیکی‌اش ممتاز می‌دانند و یا بخاطر همین زیبایی از جامعه محرومش می‌کنند تا منشا گمراهی دیگران محسوب نشوند. و یا مورد سوء‌استفاده متجاوزین قرار نگیرند. حق زنها این نیست که بنام دینداری و مومن  بودن در منگنه باشند. به آزادیهای منطقی زن باید بها داد. و به محدودیتهای منطقی‌اش نیز نباید به چشم تحقیر و اسارت نگریست.

کسی حق ندارد از آبروی زن و مردی سوء‌استفاده کند و آن را نزد زن یا مردی دیگر خوار و زبون کند یا اینکه نسبت ناروایی به او بدهد. چون حفظ آبروی اشخاص توقع منصفانه‌ای است.

                                                                ادامه دارد.........

                                   حــمیدرضـا ابـراهیــم‌زاده   16/10/1391

 

__ از آنجایی که کلیات این طرح بصورت پرسش و پاسخ و مصاحبه بوده است. و تلخیص و ساده‌نویسی شده است امکان دارد جاهایی در ویرایش و انتقال مفاهیم رسا نباشد. ضمن پوزش خواهشمندیم موارد انتقادی را منعکس فرمائید. قبل از آنکه قسمت بعدی این مصاحبه در این مجله آورده شود شما نیز میتوانید سوالاتتان را مطرح نمایید تا در قسمت بعدی پاسخ سوال خود را دریافت نمایید.

  مدیریت وبـلاگ دایــره مینـا




  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نظرات (۱)

  • عباسعلی بزی
  • عالی بود
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی