خوش خیال
سه شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۴۶ ب.ظ
خوش خیال
چقدر خسته ام ازین من خیالی خود
نشسته ام به تماشای خشکسالی خود
درین مسیر پر پیچ وتاب گم شده است
صدای پای من انگار در حوالی خود
دوباره رفته ام درخویش وبرنخواهم گشت
چگونه پرکنم ای عشق جای خالی خود؟
زمین به سایه ی من طعنه می زند هردم
چگونه چشم بدوزم به پایمالی خود؟
به جستجوی کسی رفته ام شبیه خودم
ندیده ام نه کسی را به خوش خیالی خود
حمیدرضاابراهیم زاده
25/9/1382
تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است
- ۹۵/۰۶/۳۰
نماز می خوانم تا شاید یادم بیاد چی گم کردم
ولی نه ی چیزی تو وجودم را گم کردم
خودم و
توی خودم کم کردم
خودم
یه لحظه پیدا کردم
از خودم
تو آینه عکس می ندازم
تا بتونم
به خودم برگردم
امان خود بی خودم !