دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

تاصبح

سه شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ


                                           تـا صــبـح


و امشب را چه بسیار پدران و مادران و نوعروسان و نو دامادانی که  شب اول هجران عزیزانشان  را بسوگ نشسته‌اند.


چه بسیار کودکان و فرزندانی که شب اول یتیمی خود را تجربه می کنند.


چه بسیار بیماران محتضری که شب آخر زندگی خود را تنفس می‌کنند و ریه‌هایشان مملو از دم و باز دم مرگ است. 


چه بسیار بیمارانی که  در انتظار سلامتی چشم  به فردا دوخته‌اند و ریه‌هایشان مملو از امید است.


چه بسیار نوعروسان و تازه دامادانی که شب زفاف خود را در حجله نشسته‌اند و یا در انتظار صبح جشن عروسی با لبخند و هیجان آرمیده‌اند.


چه بسیار خانواده‌هایی که در سالن بیمارستان از بیمارشان  سلامتی جستجو می کنند.


چه بسیار زندانیانی که در فراق خانواده و آزادی به  فرجام می‌اندیشند.


چه بسیار اعدامیانی که تا صبح به نجوا نشسته‌اند و چشم به معجزه‌ای می‌دوزند تا برسیاهی ترس و اضطرابشان بتابد و آرامشان کند.


چه بسیار مسافرانی که در جاده شب چشم به مقصد و لحظه رسیدن دوخته‌اند و یا در مسافرتند.


چه بسیار پرستاران و مرزبانان و... کارگرانی که شیفتشان را با عشق تحمل می کنند.


چه بسیار عاشقانی که تا صبح نقشه‌ی لحظه وصال را مرور میکنند و بیقرارند.


چه بسیار بزرگان و در گذشتگانی که امشب شب سالمرگشان است و در مقبره‌هایشان خاطرات گذشته را مرور میکنند.


چه بسیار خفتگانی که  خواب مرگشان را میبینند و سراسیمه  بر می‌خیزند.



چه بسیار نابکاران و کوردلانی که نقشه‌ی شومشان را عملی کرده و در التهابند.


چه بسیار مصیبت زدگانی که امشب آرمیده‌اند و قرار است صبح عزایشان بدمد.


چه بسیار متفکرین و کاشفانی که هنوز بیدارند و به بررسی  آخرین نظرات و آزمایشات مشغولند و صبح ناقوس کشفشان دنیا را متحول میکند.


چه بسیار مال باختگان و عمر باختگانی که در اندیشه برون رفت از نابسامانیها و مرارتهای زندگی بیخوابند و در رختخواب می‌غلتند.


چه بسیار خوش بحالانی که تا صبح در خواب ناز آرمیده‌اند و در رویاهاشان پرواز میکنند .


چه بسیار بیخبران و غافلانی که قرار است فردا را نبینند و فرشته مرگ بر بالینشان آواز میخواند.


چه بسیار بی‌خبرانی که صبح فردا  آفتاب بهبودی و سعادت  و بخت برایشان می‌تابد.


 چه بسیار بیدار دلانی که بر سجاده‌ی نیایش و التجا و رجا  تا سپیده دمان با پروردگارشان  نجوا میکنند و برای همه‌ی خفتگان و مسافران طلب خیر دارند...


وچه بسیار نوزادانی که امشب به دنیا چشم می‌دوزند و یا آخرین شبی است که در گرمای درون مادر به سر می برند و صبح آغاز یک زندگی است.


باید امشب زبان قلم را غلاف بگیرم تا ملت را بیخواب نکرده و طوفانی به پا نکرده و حرف در برف کاغذ پارو نکند  و سر سبز بر باد ندهد.


امشب هم ، همچون شبهای دیگر رحم تاریک شب آبستن حوادث جدید است.



حـمیـدرضـا ابـراهـیم زاده - بابلسر1389/1/19


  

  کلیه حقوق برای مؤلف محفوظ است.    

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی