سرعت وانرژی ذهن
ســرعـت و انــرژی ذهـــن
یکی از عناصر قدرت و احراز نخبگی، سرعت انتقال درک و فهم است گاه به این پختگی ذکاوت نیز میگویند وسعت اطلاعات و استفادهی همه جانبه از تجربیات و بردباری در کنار قوه تحلیل و سرعت انتقال فهم و درک و نظم بخشیدن به همه این آیتمها باعث اقتدار و توفیقات میشود، که همگی اکتسابی بوده و محصول تلاش افراد است. اما پس از آن حافظهی قوی و دقت و ظرافت و مناعت طبع و زیبایی چهره و مال و ثروت و ورزیدگی و سلامتی جسمانی و زیبایی خط و تسلط به چند زبان و تخلق به سجایای ارزندهی اخلاقی میتواند در مقبولیت کاریزمای فردی تأثیر بسزایی بگذارد و در کنار سایر موهبات اکتسابی باعث ثبات این اقتدار شود. شاهزادههای سابق را به کلاسهای ویژه ورزیدگی علمی و بدنی میفرستادند و قبل از آن نژاد و نسب مادری فرزند را بررسی میکردند تا زیبایی و فرزانگی را از خاندان مادر هم به ارث ببرد. روی این اصل در انتخاب شاه آینده چندان دلهرهای نداشتند اگرچه این مجموعه آموزشها مهندسی شده بود اما تأثیر زیادی در رشد اقتدار فکری و جسمی شاهزادگان داشت. البته بسیاری از مردمان عادی خود بخود و ذاتاً دارای منش و سلوک و خلاقیت برجستهتری نسبت به آنها برخوردار بودند و فرزانگی در اعماق وجودشان میجوشید. با این حال استبداد بخاطر خود شیفتگی شاهان بر مردم حکمرانی می کرد...
سرعت انتقال فهم و درک به بهرهی هوشی افراد مربوط است که به آن آی کیو میگویند. بعضی از انسانها از بهرهی هوشی بسیار بالایی برخوردارند.که در مقیاس رایج از ضریب هوشی 135 به بالاتر برخورداربوده و بیش از توان افراد عادی در یادگیری و درک و فهم مطالب و قدرت تمییز و خلاقیت بسیار بالایی در انتخاب و رصد راهکارها و مهندسی اهداف برخوردارند. و به نوعی همیشه طراح و برنامهریزتر از سایرین بوده و احتمال خطا در ثمره طرحهایشان بسیار بسیار ضعیف است افرادی کاملتر و کمالگراتر هستند و در یک نگاه چندان قابل درک و تحمل برای افراد عادی نیستند و در مقابل افرادی هستند که از بهره هوشی کمتر از 80 برخوردارند و قدرت تحلیل کمتری نسبت به افراد عادی دارند و سرعت بسیار پائینی را در یادگیری برخوردارند . بدین ترتیب افراد عادی از بهره بین۱۱۰-95 برخوردارند که غالب مردم از این گروه هستند و کمتر تحمل گروههای بالا و پایین را دارند. برای فهمیدن این امر مثلا به سرعت هارد و حجم رم کامپیوترها دقت نمایید در مییابید که حجم و سرعت در رم و سایر قطعات کلیدی باعث بهرهوری بهتر و بیشتر و تمایز آنها نسبت به هم میشود. سرعت بالاتر در قطعات خاص کامپیوتر باعث افزایش اقتدار آن دستگاه میشود. روانشناسان و نظریه پردازان دانش هوششناسی افرادرا به چند سطح مختلف تقسیم کرده اند
گروه پائین بابهره هوشی۶۰- ۸۹ که ۳۰٪جمعیت جهان راتشکیل میدهند
گروه متوسط بابهره هوشی ۹۰-۱۰۹ که۵۰٪ جمعیت جهانند
گروه هوش درخشان ۱۰۹- ۱۱۹ با ۱۰٪
گروه هوش برتر ۱۲۰- ۱۲۹ با ۷٪
گروه تیزهوش۱۳۰-۱۳۴با ۱٪
گروه بسیار تیزهوش۱۳۵-۱۴۰با ۱٪
گروه نابغه ۱۴۱- ۱۶۰با نیم درصد
گروه نابغهی برتر ۱۶۰ به بالاتربا نیم درصد از جمعیت آماری جهان
(دکترآلفردومانزرت۲۰۰۰میلادی- راهنمای هوش سنجی - (آزمون بینه - سیمون) به سفارش وزارت فرهنگ کشور فرانسه )
دنیایی که در آن زندگی میکنیم به تعداد بسیار محدودی از فرزانگان و نخبگان برخوردار است که عمدتاً تلاشهایشان نادیده گرفته میشود و چراغ نبوغ بسیاری از این نخبگان از آغاز باقوهی قهریهی دیگران خاموش میشود. اگرچه عرصهی اکتشاف و اختراع و سازندگی و تولید با همت این گروه پررونق میشود. سازمان فکری این گروه بسیار منظم است. البته افرادی هستند که فقط در یک بعد اقتدار و نخبگی دارند مثلاً در حوزهی پزشکی یا شیمی و یا الکترونیک و زیر شاخههایش و گروهی در اقتصاد و گروهی در صنایع گروهی در ادبیات و گروهی در تکنولوژی کشاورزی و... تخصص دارند که احراز نخبگی ایشان منوط به ثبت اختراع و تولید علم در همان رابطه است. گروهی از نخبگان همزمان در چند علم یا حوزه خلاقیت دارند و نبوغ و خلاقیت چند جانبه این گروه از افراد نیز از سرعت بسیار بالای فهم و درک و انرژی بسیار زیادشان در فهم تنظیم و تحلیل مسائل و موضوعات خبر میدهد. البته هیچ انسان کاملی در بین افراد انسانی وجود ندارد اما معمولاً سیر تکامل انسانهای جدید میتواند باعث ظهور پدیدههای نو شود که در روند حلول رفاه و عزت و لذت همه گروههای مردم موثر باشد. دلیل برخورداری و امتیازات این افراد به ژن و تغذیهی صحیح دوران رحم مادر و تغذیه دوران خردسالی حجم و روشنی ذهن و مغز به علت خوراک مادی و معنوی و آموزههای مستقیم و غیر مستقیم و منحصر بفرد خانوادگی و محیطی و بسیاری از عوامل مهندسی شده یا ناشناختهی دیگر بر فرد است. البته گاه در بین دوقلوها مشاهده میشود یکی در شکم مادر از لحاظ عقلی و جسمی ناقص به دنیا میآید و قل دیگر سالم و صاحب کمالات علمی و اخلاقی میشود. که از هر دو منظر پزشکی و عوامل ناشناخته دیگر قابل بررسی و تحلیل هستند.
تــفاوت ســرعـت بیـن دنیــای مـا و بـرزخیــان
اگر دقت کرده باشید ما انسانها در خواب یکساعتهی خود به اندازه چند ساعت فعالیت رویا میبینیم. قطعاً حجم زمانی وقایعی که در خواب با آن مواجه بودیم بیش از چند ساعت است. اما همهی این اتفاقات فقط در عرض یکساعت خوابیدن در این دنیا واقع میشود. مانند کپی و رایت یک فیلم چندین ساعته در عرض چند ثانیه، که از نظر رایانه چند ثانیه میگذرد و در نگاه ما چندین ساعت به طول میانجامد. با دقت در این مثال و بنابر این عالم روح و برزخ از سرعت بسیار بالاتری نسبت به این دنیا برخوردار است. حتی در دنیای مردگان و فواصل تعریف شدهی شکنجههای چند هزار ساله و یا وقوع سقوط در سیاهچالهی دهشتناک عالم برزخ و دوزخ در نگاه آیات و روایات متوجه توضیح در مورد امتداد زمان عذاب یا لذت میشویم که در ذهن دنیا گرایان چندان قابل تحلیل و درک نیست. بلکه مخاطب سخن خدا در قرآن بیشتر با اهل خرد و خرد پیشگان است وگلایهاش با لایعقلون – لایفقهون – لایشعرون – لایعلمون و لایتفکرون و... است: این بیخردان- بیبصیرتان – بیاحساسها – بیدانشها و بیسوادها وبی... هاهستند که خداوند را وادار به بعثت پیاپی انبیا و نزول آیات و کتب و شریعتها و همچنین مثال زدنهای عامه پسند کردند وگرنه خدا با هیجانات داستانی و اقدام به ارعاب و تهدید و تشویق و تحریک به بهشت و حورالعین با معشوقهایش آسمان ریسمان نمیکرد. و وارد اصل معرفت و عرفان و لذایذ آن میشد. همه این واژههای شیطان و می و جنگ و جهنم و خوک و خون و حیض و... با آلودگی های شان با اسم و رسم در قرآن مقدسند کسی حق ندارد بی وضو و طهارت به حیض و ابلیس صفحه قرآن دست بزند. چون هنوز سرعت انتقال و قوهی فرقان و درک بسیار پائین است.
بر این اساس قرآن کتاب و کاتالوگ انسانسازی و کشف خویشتن و برنامه چگونه زیستن برای همه آدمیان است. همه گروهها با خواندن نشانههایش و فهم معانیش و کاربرد احکامش و امیدواری به وعدههایش و ترس از شکنجههایش و تحلیل و عبرتآموزی از داستانهایش و اطاعت از دستوراتش و دوری از نهی شدههایش به سعادت میرسند. همچنین ارادت قرآن به اهل اندیشه و تولید دانش و ارزش بسیار ویژه است. حتی ارزش دانشورزی علما برتر از عباداتشان محسوب میشود و رفاه و عزت و لذت همهی مردمان آرزوی خدا و قرآن است که بدست دانش دانشمندان برآورده میشود.
انسان دارای جنبهای از خصلت فرشتگی است. و این جنبهاش میتواند بر جنبهی خاکی و پستی او توفق یابد. فرشتگان نسبت به انسانها از انرژی بالاتری برخوردارند. و بوسیله این انرژی تواناییهای زیاد شناخته و ناشناخته دارند. انرژی ذهن انسان مانند نیروی الکتریسیته و انرژیهای ساکن و سیال دیگر قابل درک و فهم است. انرژی مطلق شدن یعنی غلبه بر جرم و حجم مولکولی یافتن. انسان میتواند به انرژی بسیار بالایی دست یابد و بر سرعت و خلاقیتش بیفزاید همانطوری کهبر حوائج خاکی و حیوانیاش غلبه میکند، به همان سرعت بر بعد خلاقش پر پرواز میدهد. به نگاه من انسان میتواند با تکیه برقدرت خدا و اتصال به دانش و صفات خدا و تمرکز بر انرژی ذهن و روح خود، به سرعت بسیار بالایی دست یابد و برای خلق و گسترش رفاه برای همه مردم مفید باشد و همینطور به تکامل برسد و اقناع و ارضا شو د...
انسان و حوادثی که برایش بعنوان سرنوشت و فرجام رقم خورده است، با هم قرابت و خویشاوندی ازلی دارند سرعت انتقال فهم و درک بالاو پائین ما باعث میشود که گاه بتوانیم و نتوانیم بر اوضاع خود مدیریت کنیم. اما در بالاترین سرعت گاه به این نتیجه میرسیم که این حادثه از میلیاردها سال پیش حادث شده است و تقدیر این بود که این واقعه رخ دهد. در مدیریت و برنامهریزی انسانهای منظم و با سرعت بالا هم، کارهایی است که از مدیریت و مهندسی او خارج است. مثلاً پیامبر و امامان با داشتن اطلاعات وسیع و اشراف و تسلط بر امور باز هم نتوانستهاند از برخی حوادث و امور مطلع باشند و یا کاری برای جلوگیری از واقعه صورت بدهند و بر آن توفق یابند. چون آن امر حتمی بوده و به هر تقدیر میبایست صورت بپذیرد، و در برابر اموری مانند مرگ و بیماری خود نیز اختیاری نداشتند... چون انسان آفریده شده بودند و در میان انسانهای دیگرمیزیستند.
در کتاب مرقوم یالوح محفوظ همهی پستیها و بلندیهای زندگی یک انسان و پیوند سرنوشت او با دیگران نوشته شده و بعنوان یک فیلم و کتاب مستند زندگی فردی ثبت وضبط شده است. گاه میاندیشیم که این حادثه را از قبل دیدهایم و یا شنیدهایم . درست است این امر عجیب نیست چون از رخداد آن مطلعیم اما این همیشگی نیست چون قدرت تحلیل و تنظیم آن را به دلایلی با سرعت پائین از دست دادهایم و موقعی این مسئله را درک میکنیم که کار از کار گذشته باشد و یا دیگر هیچ اشراف و تسلطی برآن نداریم. مکرراً برای ما اتفاق میافتد که وقوع امری را تکراری میپنداریم و یا میتوانیم حدس بزنیم دقیقاً تا لحظات بعد چه جملات و وقایعی رخ خواهدداد. بارها و بارها با خود میگوییم این قطعه از ساعات و ایام برای ما تکراری هستند. در حقیقت برای لحظاتی پرده از درون بر افتاده و ما چیزهایی به یاد و خاطرهمان آمده است که در این لحظات به آن واقف و مسلطیم و یا در صورت داشتن قوه تمییز و سرعت بالای انتقال درک و فهم میتوانیم اینگونه تلقی کنیم که این امرقابل پیش بینی است. همهی پیشگویان راستین هم اینگونهاند. آنها پرده از رازها و اموری برداشتند که درآینده حتماً رخ خواهد داد زیرا از فرجامها چیزهایی را دیده و یا خواندهاند و یا به واسطه اتصال با دنیای خاص ارواح و فرشتگان و اجنه و اشراف و تسلط برآنها میتوانند تا حدودی حوادثی را بوجود بیاورند که از توان بشر عادی خارج است و یاحوادث و وقایعی کلی و محدود را پیشگویی کنند و همینطور قدرت و انرژی روح و ذهن بشر با تمرکز و انسجام میتواند بر بسیاری از چینشهایی که بمرور زمان با رفتارها و کردارهای ما و دیگران مهندسی شدهاند غالب شود و در مقابل نتیجهی مقارن با امور و عملکردهای گذشته و حال، بر همهی احوال خود غالب شده ونتیجه را تغییر دهد چون انسان در بسیاری از اموراتش مختار و مخیر است.گرچه میلیاردها سال پیش از ازل برای ما چنین سرنوشتی محتوم بود و بقول علمای فلسفه،روح قدیم است و حال وجود آدمیان حادث.
به اعتقاد من حتی هنگامیکه ما در حال صحبت با یکدیگر، در یک آن با هم جمله و کلمهای را تلفظ میکنیم و از ذهن میگذرانیم که هیچ زمینهای در آن باب با هم نداریم، دلیلش نمایش آنی تکرار واقعه است که بصورت ناخودآگاه به جان ما منتقل میشود و از زبان ما خارج میشود. به یادآوردن همهی حوادثی که در ذهنمان تکراری است و حتی خوابهای تکراری برای اینست که لحظهای پردهی پندار شفاف میشود یا میافتد . گاه برای اولین بار به مکانی میرویم گویا بارها به آنجا رفته بودیم . اشخاصی را می بینیم گویا قبلاً با او معاشرت داشتهایم به تعبیر استادم یا با آنها سرنوشت و آیندهی مشترکی داریم و یا در شرف این رابطهایم. در عالم ذر به مفاد آیه 172 سوره اعراف یکبار به جنسیت و بیماری و زن و فرزندان و والدین و نحوه زیست و سلامتی و مرگمان آری گفتهایم و آنگاه روح ما سازماندهی میشود. این گونه است که آدمی پیچیدهترین موجود کائنات است و اگر به قدرت خود اشراف یابد جان و جهان را مسخر خود میکند و اگر خداوند وی را جانشین خود خواند دلیلش اقتدار بالقوهی اوست. حتی بزرگی که فرمود : رسد آدمی بجائی که بجز خدا نبیند. مبحث قدرت را در انسان، اندیشه او بررسی میکند. اندیشه و قدرت اراده و سرعت فهم و درک و قوه فرقان و قدرت تنظیم و تحلیل انسان موجبات قدرت اوست که همه از خوی پری وار آدمی سرچشمه میگیرد نه از رسوب غرایز و دنائت خاک و سردی نسیان. اگرچه انسان انسی دیرینه با نسیان و نسوان دارد...
انسان فقط به هنگام مرگ پی به زیانکاریاش میبرد در آن لحظات است که متوجه قدرت از دست رفتهاش میشود و افسوس لحظه ها به سرعت باد میگذرند و ما بسیار کند حرکت میکنیم و فرصتها را از دست میدهیم ... بی تردید برای بشر بیش از این درنگ جایز نیست.
حـــمیدرضـا ابـراهــیم زاده - بابلسر 1389/7/17
کلیه حقوق برای مولف محفوظ است.
- ۹۶/۰۵/۰۷
خیلی خوب و عالی بود