دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

تفاوت تشیع علوی وصفوی

دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۳۱ ق.ظ

بنام حضرت سلام که هست بهترین کلید هرکلام

با نگاهی گذرا بر سیر تاریخی سازمان تشیع درمی یابیم که تشیع؛ روش. منهاج و شریعت و یا طریقه  و مسلکی روشن و پویا است.

برخلاف اینکه  منتقدین تشیع آن را رفض و انحراف وابداع می پندارند،شالوده ی تشیع  اینگونه نیست.

زیرا سازمان بدوی تشکیلات حکومت اسلامی نیازمند پشتگاه عظیمی از ذخایر علمی. فرهنگی و اجتماعی وفقهی وقرآنی است. به هرروی  مبانی تفکر شیعی مسلمات بدیهی مشترکی همچون توحید و نبوت وکتاب خدا وسیره رسول خدا ست.

اما تلاشهای مذبوحانه ای هم در حواشی کلام  و دانش کلامی بوجود آمد و انشقاقها و انفکاک هایی در ساختار سلایق رفتار و آرمان رفتارهای حکومتی حکام اسلام بوجود آمد  

وجود نازنین ائمه ی اطهار با پشتوانه ی بصیرت نافذ و قرآن ناطق بودنشان باعث توفق  علمی و عملی بسیاری در هدایت پیروان  و چگونگی رهبری حکومت اسلامی گردید.

به هرروی،  شاکله ظاهری فرمانروایی اسلام بدست غیر شیعیان اداره شد و هزار ماه حکومت امویان وسالیان سال حکومت عباسیان نفوذ  خود را برای رهبری جاویدان حکومت  در دنیای اسلام  توسط دولت های غیر شیعی  بنا نهادند.

شیعیان در دوران اختناق، مورد هتک وآزار واقع می شدند و وائمه معصومین در محاق.

بااین وجود امامان معصوم باذکاوت قدسی خویش به تربیت شاگردان خدوم وتاثیرگذار بر دنیای اسلام همت گماشتند وبنیاد معرفت عقلی ونقلی متقنی را درحوزه ی تشیع علوی بنا نهادند و در روح وجان حرکت اسلامی ، حیات را می دمیدند که تاثیرآن نیز هنوز محرز ومتعالی است

 تشیع درایران

در عهد صفویه با فروپاشی  حکومت جائر عباسی  و دولتهای سنی مذهب وتمرکز جمعیتی و نمو علمای شیعی وقیامهای پی درپی شیعیان  وپیروزی های علویان درمازندران و سراسر ایران که باعث اقتدارنسبی شیعیان  گردید ،حکومت شیعی با ساختار صفوی تاسیس شد .

و قیصر پاپیسم ناشی از فشار محیطی با توجه به خاستگاه جامعوی در آن مقطع از تاریخ بوجود آمد وحکومت ازنوع  پادشاه روحانی اراستیانیسم  یا دین دولتی  تشکیل گردید.

برای  تقویت بنیه ی این نوع ازحکومت، نیاز به مقدس سازی حکومت در ذهن مردم و رعایا بود بنابراین عقده های وامانده درگلو.اخبار ضعیف وکذب وهرچه که بتواند پایگاه این نوع حکومت را تقویت کند  مورد استقبال علما وحکمای وقت قرار گرفت.

نفوذ علمای شیعی  دردستگاه ونفوذ دستگاه حکومتی درعلما خود بخود استقلال پایگاه علوم دینی  وعلمای دین را برهم زد.

وازاین رو بسیاری از پدیده های نامانوس همانند؛  جعل تاریخ و تاریخ سازی. تفاسیر  ضعیف و شاذ. جمع آوری واقبال احادیث و روایات غالیانه و مشکل دار و درنهایت تالیف کتابهایی که بعدها می توانست منابع و پشتوانه فقهی  ویا حکمی باشد رخ داد.

کمی بعدازتشکیل حکومت صفویه .پادشاهی صفویان با روح دیانت و علمای روحانی  وتحصیلکرده های دینی فاصله گرفت .  وگروهی از علما و ادبای آن زمان مطیع و فرمانبردار اوامر ملوکانه ی شاهان صفویه گردیدند.

میگساری وشاهد بازی وحتا استعمال افیون  در دربار وتوسط شخص شاه معمول شد وعلمای درباری برای تطهیر خبط شاه ، جعلیات خود را  از بساط جادوی بیان وکلام رو می کردند .

پایه های اجرای احکام فقهی دراین حکومت برمحور ذوق وشوق وخوشایند اوامر ملوکانه ی حضرات شاهان صفویه استوار می شد.

طبیعی است که تناقضات در رفتار وآیین وفرهنگ شیعی  فراوان شد  و دنیا گرایی وحیوانیت خواهی برمکتب تشیع صفوی شکل گرفت.

برای آنان همه چیزآخرت وهمه چیز دنیا، بر گرد  محور تلذذ جسمانی وکالبدی می چرخید.

مسخ افکار عمومی. رواج ادعیه های تقلبی. رواج علوم غریبه. رواج ادبیات جدید و اشعار ومراثی  قهرآمیز وکتابها . احادیث . سخنرانی ها و احکام و... کاملا بر وفق مراد حجابی به نام تشکیل  وتقویت حکومت شیعی پای ریزی می شد وبالتبع خفقان عمیقی برای منتقدین وجود داشت.

همه چیز برای وفدای  تقویت حکومت  صفوی  وحکومت صفویه نماینده تشیع.

بنابراین همه ی تشکیلات  تشیع نمادی برای ماندن می شد

واستفاده ی ابزاری از معصومین وحوزه های عاشورا وروایات و... شکل پذیرفت. و عصبیت خواهی  وتعصب درمردم نهادینه شد ومردم نیز پذیرفتند برای استیلای تشیع برکفر والحاد ، نیازمند بردباری و اطاعت از حکام هستند  و حکام نیز باپشتوانه ی تعصبات  وشور وحرارت مذهبی مردم  ، اقدام به  تحدید  ودشمن سازی کردند  و درنگاه نخست ، مذهب سنی را دشمن شیعه انگاشتند تا بتواند مانا  ونیرومند ومقدس بماند و مردم برای  مقابله با دشمن سنی و فرار از یوغ حکومت های جائر سنی باید به همین حکومت کاملا علیه السلامی صفوی ، پایبند ومعتقد شوند. تا حفظ حکومت برایشان از حفظ جان واجب تر شود.

علی رغم همه این انحرافات صریح شاهان صفویه و علمای درباری  وتضییقات در حکومت صفوی مردم  و یا عوام الناس  بخاطر همان بافت تعصبی ، حکام صفوی را ظل الله می پنداشتند و خروج از امر شاه را کفر تلقی کردند.

سبک زندگی مردم دچار تغییرات اساسی گردید. ارزش و واحد پول و به تبع آن سبک و سیاق زندگی مردم ، شمایل، لباسها و آرایش چهرها هم دراین عصر با انقلاب صفویه تغییر کرد .

 و اساسا انقلاب صفویان دگرگونی های های شگرفی را در حوزه ی جهان بینی و رفتار حکومتی  پدید آورد. که اکنون نیز برخی از تاثیرات این انقلاب را در پندارهای شیعی مردم این عصر محرز است.

درصورتیکه تشیع راستین علوی ، دین را درخدمت مردم ودرجهت رفاه و امنیت آنان می داند .

حقوق مردم. حق الناس . حقوق بشر امتیازات ویژه ی  خودرادر پیشگاه ولایت امر داشته و ازنگاه امام متقین ، حکومت بدون پاسداشت کرامت انسان  بی ارزش است. و منصب حکومتی از آب بینی بز ولنگ کفش پاره هم کمتر می ارزد .

از نگاه ایشان اگر خلخال پای زن یهودی در جای دور دست  سیطره ی حکومتی اش مورد دستبرد قرار بگیرد حاکم اسلامی موظف به حق جویی واحقاق حق برای  او و همه  ی مردم است.

نه مذهب ونه جنس ونه طبقه ی اجتماعی برای علی درجه بندی نداشت

درجه بندی برای شهروند جرم بود. اگرکسی درجه ای برای شهروندی اش می طلبید با ذغال گداخته تادیب می شد.

علی(ع) امام ادب وکمال  ومرام قدسی بود.

ادب علی  ادب عشق  وادب  خدمت بود.

ادب علی مرام علی بود.

ادب علی درکلام علی مشخص است. کلام علی نام و اسلام علی است  .

نهج البلاغه ی علی مرامنامه ی راستین تشیع علوی است.

  اساسنامه تشکیلاتی حکومت علی درنامه  به مالک اشتر تبیین شده است.

انقلاب علی هنوزهم درمحاق وخفقان است و هرکه می خواهد ازحدود وآرمانهایش مطلع باشد  یک سفر به شهر بزرگ  نهج البلاغه برود وحکومت علی را درآنجا ببیند.

حکومت علی نهاد وموسسه نبود ونیست.

تشیع یک حرکت است نه یک نهاد وموسسه !  ورفض وطرد کننده ی هرنوع  فاسد ومنحرف، هرچند که شیعه باشد؟!


نتیجه تصویری برای صفویان

 

والی الله المصیر

18تیر1394

حمیدرضا ابراهیم زاده



تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نظرات (۴)

احسنتم
شیخ حسین و بهایی و میر و میرزا محمد و فیض و میرزا محمد تقی و میرزا محمد باقر و حر و سید علیخان و میرزا اسماعیل و... خواب بودند و نفهمیدند که در زی تشیع صفوی اند نه تشیع علوی لکن دکتر علی و بعد هم اعوانش دریافتند!!!!!!
مرحبا بکم
با به قدر ت رسیدن صفویه؛ایران پس از قرنها از یوغ حکومت بیگانگان بدر آمد. با اعلام رسمی مذهب شعیه به عنوان دین رسمی کشور جغرافیای جهان اسلام به هم خورد و دردل سرزمینهای اسلامی کشوری با نژاد ایرانی و مذهب تشیع قد علم کرد . شاه اسماعیل به عنوان پایه گذار این حکومت جهت نشر و انتشار شیعه در کشور وطرح و تبین قوانین و مقررات تازه ای که منطبق بر فقاهت شعیه امامیه باشد . از علما و متفکران شیعی دعوت به عمل آورد . ایران پایگاه امن و محل گسترش شیعه در جهان گردید. دولت صفوی سنگ بنا؛ سیاست و مذهب را بنیان نهاد. مناصب حکومتی و سیاسی خاص علماء وسادات در دربار؛ رابطه تنگاتنگی رابین حکومت وو طبقه روحانیت موجب گردید. علماء که اکثراً از سادات و. دارای منزلت اجتماعی بودند ؛دارای مناصبی چون صدر؛ شیخ الاسلام؛ ملا باشی قاضی ؛ کلانتر؛ ونقیب گردیدند بعضی از این مناصب خاص سادات بود . تدوین قوانین ومقرارت جامعه طبقاتی صفویه ؛ برای شهروندان (در آن زمان همه کسانی که در ایران زندگی می کردند رعیت شاه محسوب می شدند.) با فتوا نوشته می شد. علماء تدوین گران حقوق مردم و ناظر بر اجراء احکام صادر ه بودند که از تولد تا پایان مرگ را در بر گرفت بدین ترتیب علما با حقوق شهروندی مردم ارتباطی مستقیم داشتند و در برابر قدرت مطلقه می توانستند مدافعان حقوق رعیت باشند. اعلام سیادت صفویه و علائق مذهبی آنان ؛ و ازسویی علاقه وتائید حکومت از سوی بسیاری از علماء ودادن مشروعیت مذهبی به صفویان؛ طبقه رو حانیت و حکومت را آنقدر به هم نزدیک کرد که گویی نیمی از درخت حکومت مقتدر صفویه می باشند . علما ء از ارکان مهم فرهنگی واقتصادی دولت بودند. به طوری که در بعضی از ادوار قدرت نفوذ علماء بر شاه از همه لشکریان و درباریان دیگر بیشتر می گردید. تعداد علماء ایکه در این عصر به مناصب حکومتی وارد نشدند انگشت شمار میباشد. این پژوهش برآن است با بیان مناصب حکومتی واداری که خاص علماءو سادات بوده است . ارتباط این طبقه را با حقوق شهروندی به تصویر بکشد
با سلام وادب
استاد ابراهیم زاده با توجهه به متن شما من به این نتیجه رسیدم که حیله و نیرنگ مردم از دشمن شناسی واقعی جدا کردند و حقوق شهروندی با طبقه بندی ضایع کردند
در مورد رسالت علما در عصر ما بفرمایید
و فرق علمای و رهبران فرهیخه و روشنفکری عصرما چون امام موسی صدرو حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری با علمای درباری در چه حقیقتی نهفته است ؟
ممنون از راهنمایی حضرتعالی
پاسخ:
سلام
نقش علما خاصه روحانیون در حوزه ی فقه واصول که حدیث شناسانی خبره وقرآن دانانی مهذب که رفتارهای زمان خود را می شناسند همواره باعث پیشرفت و پایداری جامعه معاصرخود وحتی پس ازخود بوده اند
اگرچه با ناملایمات و بی مهری های  برخی از حکام. مردم وحتی هم لباسان خود مواجه بودند اما به درستی کارخویش باور داشتند وبه تعبیر علمایی ایمان به حقیقت عمل خویش داشتند.
به پیروی از این امر هزینه های گزافی هم داده اند . جان خود وجگرگوشه هایشان ومال وزندگی شان را نیز دراین جهت صرف کرده اند وبه دنبال مصلحت طلبی ویا چاره جویی برای فرارازهزینه نرفتند. به اندازه ی کار وهدفشان هزینه پرداختند تا که شدند؛
امام  سید شرف الدین و میرزای شیرازی ومیرزای قمی و امام خمینی وامام موسی صدر
عصاره ی آنچه که درحقیقت دین است کرامت انسان و پرداختن به حق الناس وحقوق شهروندی است
قرآن ودین مگرچیزی جزاین عشق است؟
رساله امام زین العابدین مگر چیزی جز نکو داشت حقوق بشر است؟
گمان می برم برخی از علمای آن عصر به افراط روی آورده بودند وخواستند دفع فاسد با افسد کنند
یا اینکه گمان میکردند میشود ازاین راه ویا گذار به سلامتی بگذرند
تالیف کتاب های قابل تاملی نظیر انوارنعمانیه  شیخ نعمت اله جزایری/. اسرار الشهاده ملای دربندی/. روضه الشهدای کاشفی/وبسیاری از زیارت نامه ها و کتابهای دیگر که دراین عصر تولید وتالیف شده اند موید این اصل است که برخی از علمای آن عصر برای گریاندن ویا درنهایت  عدو سازی یدی طولا داشتند وزمینه ی انحرافاتی را دربرخی از امور مربوط به رفتارها ی مردم . مناسک مذهی ایجا د وایجاب کردند
مانند  روز رفع القلم.  نمایش عمرکشی.و... قمه زنی. گل مالی.ولطمه زدن به بدن در عاشورا و بسیاری از اقدامات  نامطبوعی که طبع انسان متعادل را  ناخرسند می کند
البته علمای ممتاز و مستقل وارزشمندی نیز بودند که باارکان ظلم فاصله می گرفتند
ولا ترکنو الی اللذین ظلموا
وخودرا نردبان ستمکاری و بهانه جویی دیگران قرار نمی دادند. که اینها هم هزینه های گزافی را متقبل شدند
هرآنچه که  باعث ماندن حکومت شاه سلیمان وشاه عباس صفوی باشد ویا باعث ماندن حکومت دردست شیعیان ظاهری باشد  همان درست است یک مغلطه است اگراینطور بود ساحت امامان  باید هزاران بار بااین الفاظ لوث میشد. چرا که آنان به پاسداری از آبروی اسلام هزینه می دادند نه ماندن  وحکومت کردن... که امام علی فرمود:
لاتستوحشو الی طریق الله لقلت اهله
ازکمی  یاران برای حق جویی وحشت نمی کردند تعبیری که امام متقین توصیه می فرماید
نه فحاشی به ناموس رسول خدا به بهانه ی انحراف شان. نه هتاکی وسرزنش و....
حق مردم درهر طبقه ای ودین وجنسیتی برایشان محفوظ است
هرجرمی به قاعده ی  اثبات موضوع اتهامی کیفر خواست صادر می شود.
افراط وتفریط به یک اندازه اسلام وچهره تشیع را مخدوش می کند
والی الله المصیر

استاد ابراهیم زاده بابت پاسخ  عالیتون ممنونم
اینجور که من تحقیق کردم و همه ما می دانیم شاه های ایرانی قصد خدمت نداشتند حالا چطور شد که شاه عباس در حاله ای نور قرار گرفت و همه حرکات و سکنات اون مورد تایید قرار گرفت خود داستان مفصلی است که باید تاریخ خواند
خوب هزینه کرد تشیع را دین واحد کشورش خواند ، علما در کنارش بالا پر داد و گفت شما بیاید بهم یاد بدهید چکار کنم و صدر الدین ، شیخ الاسلام ، ملاباشی ها کنارش جان گرفتند !
عه تعجب نکنید به ساحت مقدس علما بر نخورد عصری شد که همه آخوند ها به دربار رفتند و کاره ای شدند به قول گفتی شاه عباس عزیز شد تا دین را احیا کنند .
یادشان رفت که اصل دین مبارزه با این شاه است  این شدکه باید گفت امام خمینی و امام موسی صدر از علما اون عصر قوی تر و توانمند تر بودند چون فهمیدن که زالو اصلی خود استکبار شاهنشاهی است اگر نه به قول استاد ابراهیم زاده که معصومین ما تو این کار وارد تر بودندولی هرگز زیر بار شاه و حکومت شاهی نرفتند
و بهانه شان شد رشد مدارس علمیه و بالا رفتن فرهنگ شیعه !ادامه دادن راه حضرت رضا علیه السلام !
و علم ای در دست گرفتندو گفتند : ما با مبلغان مسیحی مبارزه می کنیم و مانع رشد سیر تصوف هستیم ! خوب چه عالی !
پس چرا در جا زدید.
پس چرا منحرف شدید وشرک شیعی را بانی شدید و وهابی شیعه شدید؟!
خوب این سوال را برای تک تک علمای زمان ما هم شاید آیندگان بپرسند چرا از فرصت تبلیغ خود گاهی برای مصلحت اندیشی و یا ترس با زورگو ها بهره صحیح نبردید! نکند اهل سازش باشید و الان مردم جرات نکنند به شما بگویند.

امام علی(علیه السلام): «اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران، و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می ساختم... آنگاه می دیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی بزغاله ای بی ارزش تر است.»
نهج البلاغه - خطبه3

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی