به بهانه پخش فیلم دینی قدمگاه درسیما
قدمگاه/ عسکرپور/1382
عناصر کلیدی وکلیشه ای
1)اشخاص :رحمان.ومردم دهکده.ایوب.حاج خالقی.
آقا نجف. بی بی.حنانه. ریحانه. باستان شناس وهمسر ودخترش که جراحی لوزه کرده بود وقادربه
حرف زدن نبود
2)مکان: دهکده. معبد یا نماز خانه ویاقدمگاه
3- عنصرزمان: میلاد امام عصر
4- دوحیوان اسب نماد نجابت/خرگوش نماد بازیگوشی
5-عنصر فرهنگی نذر درقدمگاه و خوابی که
رحمان می بیند
کلید واژه های شکل قصه:
نگرانی/ بحران هویت فردی وافراد/ راز سر
به مهر
- رحمان به معنی بخشنده است
- مردم دهکده سالها ست هویت والدین رحمان
را مخفی کرده اند.
- نیمه شعبان رحمان دردهکده حضور ندارد
- رواج شغل قالی بافی بین بانوان
- سفالگری وعتیقه برای مردان
- خواب آقا که دروغ نمیشه
- ابتدای فیلم دوکودک پی هم می دویدند.یکی
سه بار اسم حمیدرضا را صدا کرده بود.برام جالب شد
- رحمان با دادن خرگوش به دخترکی که نمی توانست حرف بزند توانست راز کلام را با غیراز زبان بگشاید
- رحمان حنانه خالقی را دوست داشت
- خالقی پای لنگی داشت وانگشتر پدررحمان در
دست او بود
- خالقی دوست داشت بگوید پدررحمان است اما
می دانست که نیست
- خالقی به رحمان گفته بود شما خواهروبرادرید
وزن وشوهربازی اشتباهه
- شک شوهر مشروب خوار ریحانه به ریحانه
- ایوب یتیمی است که بخاطر تداعی اسمش برای بردباری موفق می شود شوهر مادرش را تادیب کند.
- ایوب بخاطر روحیه کودکانه ومنطق ناطقش منجی هویت
رحمان باشد
- نشان دادن صلابت و فاش گویی ایوب برای کشف راز رحمان
- حرف راست را باید ازبچه شنید .ایوب زبان
داشت و دخترک سه هفته زبان نداشت.
- همشه ماه پشت ابر نمی ماند.وروزی رازها برملا می شوند
- گوهر مادر رحمان بود ونقش فرش میزد وزنی
زیبا وهنرمند بود که خانواده اش در این ده ساکن نبودند.
- پدررحمان معماربود وعلیرغم سالها زندگی باگوهربچه
دارنشد
- گوهرمتوسل به امام زمان شد تا بچه دارشوند
- رحمان درحین کاراز داربست سقوط کرد ووفوت
می کند
- بعدازفوت رحمان بارداری گوهرمسلم شد
- زنان ده بعلت حسادت ویا شک به شوهرشان به گوهر تهمت
زدند
- مردان ده توسط گوهر طرد شده بودند و طمع و غیض ازدوطرف باعث آزار گوهر شد ند
- گوهر حین زایمان فوت کرد ورحمان جدیدی به دنیا آمد
- سالها این رازمخفی ماند.اما بلافاصله پس از افشا ی رازهولناک ،رحمان همه را بخشید
- مردم ازندامت وعذاب وجدان رحمان را درکنار خود نگهداری
می کردند
- امارحمان فکرمی کرد مردم درحقش لطف می کنند.
درصورتیکه همگی مسببین قتل وتهمت به مادرش
بودند
- مردم بخاطر رهایی از وجدان درد رحمان رادر
حریم خود پذیرفته بودند واز همین منظر ازیارویی با رحمان در عید نیمه شعبان
می هراسیدند واورا به قدمگاه مفی فرستادند تا معذب نباشند
- رحمان ازخود خانه وزندگی وموروثه داشت اما
فکرمی کرد خانه وموروثه اش از همت اهالی به
اورسیده است
- مردم ده اقوام پدری رحمان بودند
- رحمان درسال آخرنذری برای رفتن به قدمگاه
خواب دید که باید برای احراز هویتش میان اقوام خود برگردد
- مشتی تقی دریک نما دوهمسرش را سوار پیکان
سپید کرد وازمقابل رحمان وریحانه رد شد
- رحمان همه را دوست داشت اما همه از رحمان
ترس وندامت داشتند وازنگاهش معذب بودند
- سرپرستی خرگوش بیمار توسط رحمان ورها شدنش
بعد ازسلامتی درآخرفیلم
- رحمان گمان می کرد حرامزاده باشد دنبال پدرش
بین مردهای ده می گشت.ولی متوجه شد باید پی مادرش باشد
- وبالاخره کشف رازحلال زادگی رحمان توسط
ایوب در شب میلاد امام زمان....
به نظر می رسد داستان پیچ وتاب بسیار نامانوسی
درابراز هویت رحمانیت رحمان داشت.
ونتوانست ذائقه ی مخاطب را به زوایای معنوی وپنهان آموزه های مهدوی شیرین کام کند.
گویا این اثر ازیک فیلم نامه خارجی گرته برداری شده است
ودر کل داستان تراژدی رحمان نمی تواند بهتان وتهمت وبی فرهنگی حاصل از فقرهای
فکری واقتصادی جامع را شیرین به فرجام برساند
انحرافی مثل علم فانوس.شفای غذای نذری. خواب گرایی. وخاله زنک بازی وعتیقه دزدی. تهمت وافترا.
بی ناموسی وخیانت. ودهاتی بودن ذهن جامعه را به رخ می کشانید
بنظرم فیلم کم محتوا وبسیار دست وپاافتاده ای بود که به
فیلم سنگسارشیبه ویا ازآن اقتباس شده
است
برداشت خیلی خیلی مثبت گرایانه
مهمترین واصلی ترین حق معنوی هرفرد داشتن
هویت واطلاع ازهویت خود و والدین وزیستگاه خود است.
نویسند ه تلاش کرد تا هویت های
اجتماعی افراد ویا جامعه راازیوغ نامردی های هویت اجنبی برهاند وبرای کشف وصیانت از
هویت جامعوی افراد باید به امام وپیشوای خود پناه ببرند ومطیع باشند
اما همین انتقاد بس که کاراجتماعی دنیا
را نمی توان با خواب پیش برد
- حوزه ی اعتقادی هرجامعه ای هویت آن مجوموعه به شمار می رود. اما در همه ی زوایای
این فیلم از عنصر عید میلاد امام عصر ابزاری وسخیف بهره برداری شده است
- جامعه ی مهدوی وپویا نیازمند آمادگی وبازسازی
برای تحول وپویایی است
- مفهوم
انتظار در این فیلم اصالتی شگرف ندارد . انتظار باید بمفهوم آمادگی وشکوفایی وتحرک
ترجمه شود
حمیدرضا ابراهیم زاده
13خرداد1394
* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار
مولف محفوظ است