میراب فقاهت
بسم الله الرحمن الرحیم
میراب فقاهت (علامه میرزا مهدی مازندرانی)
تنزل الرحمة عند ذکر الصالحین (پیامبر رحمت – صحیح بخاری- بحارالانوارج86ص349)
درعرصه روشنگری و هدایت همواره چراغهای فروزانی زیستند که دنیای دانش و بردباری و آزادگی به آنان مدیون و وابسته است. بی شک یاد و یادواره صالحان و پاکانی چون خورشید حکمت علامه حکیم آیت اله شیخ مهدی مازندرانی نیز میتواند اسباب نزول برکات و رحمت ذات اقدس ربوبی را فراهم زاید و ما نیز فقط خواهیم توانست تا جرعهای از اقیانوس حیات علمی و علمی آن فقیه متاله را به ذات خود و دوستان بچشانیم. آنچه که واضع است دریای کرامات علامه بزرگوار میرزا مهدی مازندرانی است که میتوان وی را میراب فقاهت در قرن اخیر نامید. که البته متاسفانه گمنام مانده و یا در شرف نسیان قرار گرفته اند. حضور شاگردان مبارز فرهیخته و مباحث علمی و جلسات نقد و احتجاجات علمی و گستره تسلط آن حکیم فرزانه بر سامان و حیات اجتماعی و علمی و سیاسی خویش نشان دهنده اقتدار فکری و اتصال دانشش به اقیانوس معرفت الهی است. ایشان باعث مهندسی سنتهای جدیدی در حوزههای علمیه و فقهیه و حتی سیاسی عصر خود گردیدند. نقش مؤثرایشان در پرورش شاگردانی چون امام خمینی که پدیده انقلاب اسلامی مرهون اوست، بسیار بارز و ارزنده است. روزگاری که فیلسوف مازندرانی فلسفه و حکمت را تدریس میکرد آیتاللهحجت، شهید مطهری. جلال الدین آشتیانی . عبدالکریم حقشناس علامه ایازی . علامه جعفری و... زانوی ادب و ارادت شان برسر درس میرزای حکیم، او را به این اندیشه واداشت که هرکدام صاحب ذوقی مؤثر در جامعه خود خواهند شد او آنان را برای جهان اسلام تربیت کرد که الگو و نماد دانش و فخر ایرانی باشند.
هر چه هست علامه مازندرانی همچون میراب بقایی است برای سیراب کردن دنیای حکمت و فلسفه و فقه و اخلاق که جرعههایی از اقیانوس حکمتش را در کام آتیه دنیای اسلام وتشیع چکانید. و برای امروز نیز او سهامداربزرگ انقلاب اسلامی و علوم عقلی و نقلی و حوزههای علمیه است. «الیه یصعدالکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه»
ولادت
شهر امیرکلا که در حد فاصل بین جنوب شهرستان بابلسر و شمال بابل واقع شده است ، از دیرباز بعنوان یکی از مذهبیترین مناطق مازندران شناخته شده است و در خود نفوس مستعد و فرزانگان علمی و نخبگان ارزشمندی را پرورش داده است. یکی از این بزرگان علامه مازندرانی است. ایشان در سال 1258خورشیدی 1297 قمری درامیرکلا که آن هنگام دهکدهای بیش نبود در خانوادهای متدین چشم به جهان گشود پدرش مشهدی حسین حصیرباف و جاروساز بود که شغل رایج مردم آن خطه است و با دست رنج کارگری چرخ زنگی محقرانه اش را میچرخاند. مادرش گوهر سلطان دختر شیخ ابراهیم از علمای صاحب کرامات منقطقه و عصر خویش بود. والدین نام این مولود را «مهدی» همنام خاتم اولیا و اوصیا گذاشتند تا برآتیه زمان خویش موثر باشد. او را در سه سالگی به مکتب فرستادند تا عطش مهدی را از فهم و دانش هر چه زودتر سیراب کنند . سه سال بعد مشهدی حسین «مهدی» را بمقصد لقاالله ترک گفت و البته روز قبل از مرگش به عالم محله سفارش میکند که اگرمهدی عالم نشود در قیامت از شما به درگاه حضرت رسول شکایت میکنم. میگویند مهدی در پنج سالگی حافظ قرآن بود و در همان زمان کتاب جامع المقدمات را در دستش میدیدند. برای همین از نابغهی خوش قریحه حکمت در مورد حفظ کتاب جامع المقدمات پرسیدند او در ربع ساعتی صفحهای را از بر میشد. محمد مهدی پس از ضایعه وفات پدر با توجه به وصییتش به روحانی ده تحت سرپرستی مادر ماجده و عالمهاش قرار گرفت و مراحل تحصیلی را با مجاهدت و رغبت طی نمود.
در13سالگی به بابل مهاجرت کرد و در مدرسه «مسجد میرزکی» مستقرشد و تحصیلات مدون حوزوی را رسمیت داد . چهارسال بعد به تهران مهاجرت نمود و در مدرسه صدر سکنی گزید. تهران در آن هنگام شهری دانش پرور و جولانگاه اساتید بلند پایه حکمت، فلسفه، فقه واصول بود. حکمای بزرگی چون شیخ فضلالله نوری، سیدعبدالکریم لاهیجی، حکیم میرزا حسن کرمانشاهی، حکیم سیدشهابالدین نیریزی شیرازی و حکیم میرزا هاشم اشکوری و... که همگی از اساتید میرزا مهدی محسوب میشوند. علامه فرائد الاصول را در نزد آیةالله سید عبد الکریم لاهیجی آغازکرد. و همچنین از محضر شیخ فضل الله نوری و آخوند ملا محمد آملی صاحب حاشیه بر شرح شمسیه نیز بهره فراوان جست. علامه از واقعه اعدام و شهادت شیخ فضل الله نوری خاطره بسیار تلخی را به یاد میآورد. و آن حادثه را به صورت مقتل مطرح میکرد. وی حکمت را نزد سه حکیم نامدار و برجسته حکمت و فلسفه و عرفان آموخت. آیات عظام میرزاهاشم اشکوری و میرزا حسن کرمانشاهی و میرزا شهاب الدین نیریزی، عطش علامه را در طلب حکمت و فلسفه و عرفان سیراب کردند.
آنگاه در سال1330قمری تهران را به مقصد عتبات عالیات ترک گفت و در روضه رضوان بهشت دانش و فضیلت حوزه نجف رحل اقامت گزید. و از محضرآیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و آیت الله ملا فتح الله نمازی شیرازی مشهور به شریعت اصفهانی و آیت الله شیخ اسماعیل حداد و... کسب فیض نمود .
شاگردان: آن بزرگوارشاگردان زیادی را در مکتب علمی خود پروراند که همگی سرآمد روزگارخویش بودهاند منجمله: امام خمینی – امام موسی صدر- ا شرفی اصفهانی – شهید صدوقی – شهید مطهری - شهید مصطفی خمینی – علامه ابوالحسن ایازی – آیة الله عبدالکریم حقشناس- علامه محمد تقی جعفری –علامه جلال الدین آشتیانی – آیة الله موسوی اردبیلی – بویژه آیة الله سید محمد حجت کوه کمرهای و... از شاخصترین شاگردان ایشان هستند.
تالیفات و آثار: علاوه بر اشعار و مباحث فقهی و کلامی و حکمی و عرفانی ، ظاهراً شرحی و حواشی بر اشارات شفای ابن سینا، اسفار و فصوص الحکم محی الدین عربی ، و شوارق و... داشتند. که برخی از مباحث آن در حال جمع آوری و نشر است. سرانجام آن حکیم متاله و فقیه عالیقدر در 10جمادی الثانی 1378 ق بعلت عارضه سرطان مری بهنگام نماز عصر در سجده دوم نماز درتهران به ملکوت اعلی پیوست . بر پیکر مطهرش آیة الله بروجردی نماز خواند و در گلزارشیخان قم بخاک سپرده شد. روحش شاد و قرین مهر یار باد.
بابلسر حمیدرضا ابراهیم زاده 31خرداد1383
منابع برای مطالعه جدی : خورشید حکمت و جرعهای از اقیانوس تألیف استاد فرزانه و پژوهشگر نستوه جناب آقای رمضانعلی قلیزاده مازندرانی
* کلیه حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است
- ۰ نظر
- ۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۸:۵۵