این قرآن به سرها
بسم الله الرحـــمن الرحــــیم
این قـــــرآن به ســــرها
هر عملی که خداوند آن را مقدس می شمارد پشتوانه متقن وفطری دارد.
قرآن بعنوان کتاب راهنما و کاتالوگ کائنات و بشریت،احکام و دقایق و ظرایفی دارد که در پهن دشت حیات انسان کارائی عمیقی دارد. وآنچه که قرآن را مقدس ساخته بی شک معجزه بودن این کتاب الهی است. با دقت سازمانی می توانیم دریابیم که معجزهی هر رسول اولوالعزمی مجموعه خدمات مادی و مجازی بودکه باید در همان روز مرئی باشد. موسی(ع) و معجزات عصا و مجموعه های وابسته به آن عصر در تقابل با سه عنصر (زر: قارون) (زور: فرعون) (تزویر: باعورا و هامانیان). اما کتابش و مجموعه ماندگارش سخنان وحی نبود. و یا عیسی مسیح(ع) و مجموعه تولد آدموار و معجزات حوزهی استشفاء و جانبخشی به مردگان با رویکرد بیداری اذهان مجازی و مادی (آیات 23-61 آل عمران )؛ اما کتاب انجیل کتاب دستورات مستقیم وحی نیست و مجموعه بجای مانده فقط داستان سفرها و کلام اشخاص و حواریون است. ابراهیم (ع) با معجزه آتش و گلستان، و معجزه طلب یقین برای معاد (260بقره) که کتابی از او باقی نماند نوح(ع) و آدم(ع) نیز همینطور و سایر انبیاء عظام که دین و مسلک ماندگاری نداشتند .
اما رسول مکرم اسلام معجزه اش کتاب است. کتابی که از وحی به ایشان ودیعه داده شد اگر به کوه و زمین سپرده می شد قطعاً متلاشی میشدند (احزاب 72-ه رعد 31-حشر21) فقط به انسان داده شد به تعبیر آیه 72 سوره احزاب ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهی) برابر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر بر تافتند و از آن هراسیدند (و اظهار ناتوانی کردند) اما انسان آن رابدوش کشید، او بسیار ستمکار و نادان بود (چون برخود ستـم کرد و قـدر این مقـام را ندانسـت)
(( ظلوماً جهولاً)) یِ انسان مورد خطاب و عتاب قرار گرفته است.
در مییابیم که کتاب بعنوان نماد دانش و دانش پژوهی، معجزه الهی رسول خاتم است درب دانش باید پس از انقطاع رسالت همچنان باز بماند. و در زندگی مردم اعصار آینده و حاضر پویا بماند. تنها دلیل ماندگاری جز پیشرفت دانش نیست و با نگاه امام صادق دانش نوری است در دست خدا و به هرکس که پسندد میسپاردش .
بیشک قرآن هدایتگر و راهنمای انسانیت است. و باید فصل به فصل گشاده و بروز شود کلیدداران خاصش را بعنوان ابواب (درهای دانش) میطلبد که قطعاً پارسایان و منزه از خطاهایی باید «باب» این دانش باشند که شارح این کتاب عمیق باشند. و رسول خدا خود را شهر دانش و علی (ع) را درب و دروازه این شهر می شناساند و طبیعی است ائمه هدی در کلیت همگی ابواب این شهر بزرگ هستند و راهنمایان و شارحان و ناطقان قرآن هستند که در اجتماع انسانی نقش پیشوا را ایفا می کنند.
جالب است که در لیالی قدر که مصادف است با ضربت خوردن قرآن ناطق و باب دانش مولی(ع) و شهادت ایشان ، هر سه شب با مقدمه و اصل و نتیجه به تعبیر عرفاً تخلی، تزکی، تجلی در این 3 شب مهندسی شده و علی (ع) که نماینده خدا و شارح فرقان است. فرق سرش می شکافد و در این 3 بخش علی نیز میهمان مسیر شناخت عباد میگردد. و البته تقارن این دو موضوع به هیچوجه اتفاقی و تصادفی مهندسی نشده است. و ما مردم قرآن بر سر میگذاریم تا :
1) بگوئیم همه احکام و فرامین فرقان حکیم بالای سر ماست. و از خدا میخواهیم این صحنه را برایمان ثبت کند که از امشب به بعد قرآن و دستوراتش روی سرمان است و عامل و مطیعیم.
((سمعاً و طاعتاً)) پذیرای احکام الهی خواهیم ماند.
2) بگوئیم که پرورگارا بواسطه قرآن و بخاطر کلام خود از گناهان و قصورات و تقصیراتمان چشم پوشی کن. یعنی استغفار ما را با شفاعت قرآن بپذیر . که شفاعت قرآن در نزد خدا چه در دنیا و چه در عقبی پذیرفتنی است.
اگر به هر دو نظر بیاندیشیم و دل ببندیم و اعتقاد یابیم ، زیباست.
3) اما اگر قرآن را بر نیزه ی سرمان آویزان کرده باشیم چه؟ نیزه رأس، خودسریهایمان و تداوم انحرافات و کجروی هایمان است. همه بلیاتی که از خود محوریها و اجتهادات غیر منزهمان تولید میشود که باید بخاطر این عمل فریبکارانه به اتهام غش در معامله و فریب و جعل و ... مواخذه و تنبیه شویم.
اگر خدای ناکرده پس از صبح شبهای احیا همه اعمال سخیف و انحرافات (روز از نو روزی از نو) یکی پس از دیگری سر برآوردند. بنظر میرسد که در آن شبها در حال فریب واغفال فرشتهها و خدا بودیم، که البته خداوند و ملائک هیچگاه فریفته نمی شوند... پس بخود و عاقبتمان زیان رساندهایم.
از خداوند حکیم میخواهیم که قرآن را و سایه محبت قرآن را از ما جدا نسازد و این قرآن به سر کردنها را برایمان به شفاعت بپذیرد و از تقصیراتمان بگذرد و به ما توفیق عمل به خواستههایش بدهد و ما را از زیانکاری در این دنیا و روز حشر برهاند و توفیق عمل به آیاتش را بر ما کرم نماید.
البته جملهای از امام موسی صدر وجود دارد که مباحثات علمی و مطالعه (سودمند) در این شبها از قرآن به سرکردن (البته به نگاه سوّم) بالاتر و مقبول تر است.
به همان نگاه معصوم که فرمودند: یکساعت تفکر از هفتاد سال عبادت برتر است.
حمید رضا ابراهیم زاده 22 مرداد 1390
کلیه حقوق برای مولف محفوظ است
- ۰۳/۰۱/۱۳
در شلوغی مسجد همه منتظر مراسم احیا شب قدر هستند
صدای ونگ ونگ کودکی گاه از دور و گاه از نزذیک تلنگری برای منه که ببین هنوز زار نزدی هنوز با تمام وجود گم گشته وجودت را طلب نکردی .
این نماز می خواند
و آن مرتب دانه های تسبیح را می چرخاند
آن دو نفر سرشان تو گوشی است مرتب به تصاویر و نوشته های هم ریز می خندند
نمی دانم فراز چندم جوشن کبیره