دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۹ مطلب در اسفند ۱۴۰۲ ثبت شده است

حال تان خوش ترین احوال باد

سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۰۰ ق.ظ
حال تان خوش تر ین احوال باد
 

 

آمد بهار جانها ای شاخ نر برقصا ...

 

 

 

 

 

  بهار از شاخسار سنبــل آمد 

صبـا بر لاله زار بـلبـل آمد 

 نگار آمد بدستم روز نوروز

شمیم عطر نوروز و گل آمد 

 

 

مژده‌ی مسرت بخش حضور بهار بهترین نوید برای انسانهاست.

عید نو شدن برای ابراز وجود.

عید تجدید نشاط و طراوت و تلاش برای ابراز نیکی‌ها.

عید به معنای دوباره شدن و دوباره به بار نشستن بوده و مورد رغبت همه‌ی هستی است.

معاد برای رشد و طراوت و شکوفایی، که پس از خزان قفس انتظار را می‌گشاید.

پس مژده باد شما را به حضورعید تحول وتازه شدن و طراوت در بهترین لحظات.

فرا رسیدن نوروز برایتان با برکت و لذت بخش باد. 

امیدوارم در این ایام زیبا و فرخنده، دوستی‌ها تحکیم و غبار کدورت ها با فصل رویش از دلهای نازنین‌تان روبیده شود. و در پناه ذات کریمانه‌ی حق همراه با دلخوشی‌هایتان سلامت و سرافراز و سعادتمند باشید.

 

 

سلام زیباترین ومانوس ترین واژه ی تاریخ بشری است

 

آنقدرزیبا وماندگار که خدا این واژه رابرای خود اسم قرارداد،

 

سلام برشما به وسعت بزرگواری خدا وشادابی های نامحدودی که اوبه اهل سلام هدیه می دهد

 

خداوند سلام است ونامش باعث برکت وفراخی است.

 

اوست جاودانه ترین جاویدان که  اراده اش ازهمه ی اراده ها بالاتر وموفق تر است.

 

وهیچ  تدبیر وحیله وعقل واراده ای به  ذکاوت وتدبیرش  چیرگی ندارد

 

پس به نام اوکه  سین سلام بر سریر  وجود ش سرود حیات و مهر ومحبت را زمزمه می کند.

 

و ازهمین منظر سبوح  وقدوس است

 

و بزرگواری و سیادت معشوق خود را خواستارشد و  عیوب آنهارا به  ستاریت خود نادیده گرفت.

 

ای آنکه سمیع و سبحان و هوشیاری:

 

 

ای آنکه بر دلها  وچشمها چیره ای

 

وبه میل خود دگرگونشان می کنی

 

ای آنکه کارکرد روز و شب به فرمان توست.

 

ای رونق بخش دل و حالها.

 

حال و روزگارمان را به بهترین حال خوش کن!

 

 

****************

 

 

حلول  عید نوروز باستانی باعث برکت در مال وجان و حالتان باد.

 

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

29اسفند1390
 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ضرورت آموزش همگانی حقوق شهروندی

شنبه, ۲۶ اسفند ۱۴۰۲، ۰۶:۳۸ ق.ظ

 

ضرورت آموزش  همگانی  وهمه جانبه ی حقوق شهروندی ازاینجا مشخص می شود که عدم آگاهی مردم به حق وحقوق متقابل فردی واجتماعی باعث آسیب به خود و دیگران است!
مردم ونسل های نو باید بیاموزند در زندگی اجتماعی چه حقوقی دارند  و نسبت به هم حقوق متقابلشان چیست!
ما وجامعه ی بحران زده ی مان گرفتار توهم دانایی. توانایی. فهم درست. مانایی هستیم.
توهم غلیظی هم داریم  ویکی ازبزرگترین وشاخص ترین نشانه ی این سرطان گرایش به فرا قانونی بودن است !

با شروع بیماری توهم فرا قانون می شویم. وستم کردن بخود ودیگران را بافتاوی وبرداشت های مختلف و شاذ ستم می کنیم.
در تمام رفتارها و فعالیتهای اجتماعی تلاش می کنیم از حفره ها وخلاهای قانونی برای خود منافع بسازیم وبزنگاه هایی برای خود بوجود بیاوریم تا حقی را برای خود بوجود بیاوریم ودر این راستا به حقوق دیگران تعرض کنیم...

تمام منافذ و کلاه شرعی هایی که به جامعه تحمیل می شود  باعث تعارض رفتاری و انسداد صداقت و سستی روحیه پذیرش والتزام به قانون است.
تعرض به حقوق هم بافریب به وجدان و قاضی درون خود! 
بافتوا های عجیب که مثلا :
 شرائط و مقتضیات ایجاب کرده است و الان بااین شرائط اشکالی ندارد و...
 به بزه حکم استثنا می دهند. وبه خود حق دادن ها شروع می شود!
دیگران باید تحمل کنند.
چارچوب ها و حقوق همسایه داری وهمکاری و شراکت و...را نادیده می گیرند انتظار دارند تا دیگران برایش
چشم پوشی کنند. در هر تخلفی می‌گویند
یکشب که هزار شب نمیشود!
اما واگر و کاش و مگر هایشان ....زیاد و زیاد تر می شود و اندک اندک همه ی سطوح واقشار وطبقات جامعه بااین رفتار ها بیمار می شود و اپیدمی توهم و دروغ و ریا،  جامعه را از پای در می آورد.!
ادب معاشرت و روابط اجتماعی و اقتصادی و... ایرانیان از بیماری وسرطان می رنجد
سرطان رفتاری  پیشرفته ای جامعه را می رنجاند.
تناقصات رفتاری
ادعاهای شاذ
سیستم های زور گو و مزور و زر مدار اجازه بازسازی و اصلاح را از افراد و گروه های بهساز سلب می کنند و با ایجاد تخطئه و رعب و وحشت دگرگونی و  بازآفرینی جامعه را مسدود می کنند.
و خداوند به تدریج نشانه های تنبیه را به چشم متوهمان می اورد وبه سربازان هوشمند و بینای خود فرمان جهاد می دهد‌
 و در جاهای حساس  زندگی افراد و گرانیگاه های اجتماعی تنبیه و پس گردنی هایش را اعمال می کند.
براین باورم که گره های کور زندگی ما ریشه در رفتارهای خودمان دارد...
والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
 دهم فروردین۱۴۰۱

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

چشمهایت ربنای افطار

جمعه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۲، ۰۵:۰۰ ب.ظ

 

 

 

 

چشمهایت

 

ربنای افطار

 

دلم

 

روزه دار وبی قرار

 

قبول باشد

 

تلاقی این  دیدار

 

 

و.....

 

 

 

مناجاتیان خیزید وبنگرید که رستاخیزی بپاست...

 

 

 

حمید رضا ابراهیم زاده

 

 

 

3تیر1394

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

لطفا روزه نگیرید

چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۳۰ ق.ظ

 

روزه نگیرید

 

سختی ها و زحمت گرسنگی وتشنگی روزهای گرم و بلند را بخود ندهید

 

همش کشک است:

 

اگر همچنان دروغ می گوئید وزبانتان آلوده است

 

اگرهمچنان پایتان در گلیم ملت درازاست

 

اگر زبان به غیبت کردنتان خوب است ونمی توانید بدون غیبت روزتان را به شب برسانید

 

اگر حسادت وبخل دارید ودلتان آلوده است.

 

اگر طمع به مال وناموس دیگران دارید وچشم وگوشتان آلوده است.

 

اگر تهمت زدن وریا کردن وزنا کردن و ربا خوردن را بد نمی دانید

و با تبصره مال وناموس دیگران را برای خود مباح می دانید.

اگراز حرف حق زدن می ترسید وبه حق بدگمان هستید

 

اگر چاپلوس ومزور هستید

اگرمزدور ومواجب بگیر  وعمله واکرهه  ابلیس وابلیس صفتان هستید

اگر انصاف ورزیدن  برایتان تلخ است

اگرادای نماز وخمس وزکات  وفروعات دینی برایتان ناگواراست

ویا اگر به هزار اگرهای این چنینی دچار هستید

 

لطفا روزه نگیرید

 

روزه گرفتن وتحمل مشقت باید دل و جان و گوش وزبان و چشمتان را از هرگونه آلودگی پاک کند

 

اگر نکرد واقعا معطل هستید

ثواب وصوابی هم ندارد.

بی خیالش شوید وبه بدنتان آسیب نرسانید که این هم به اگرهایتان اضافه می شود.

به این میهمانی نروید!

 

وقتی که نمی توانید میزبان تان را درک کنید

به این میهمانی نروید وقتی که حسی به میزبان تان ندارید.

خیلی زشت است میهمان منزلت وشان میزبان را رعایت نکند

وبرسرسفره اش بلمباند وبه میزبان و همسفره ای هایش اجحاف کند...

 

روزه سپر آتش است

 

آتش گناهان و اشتباهات

 

آتش برخاسته از گوش وچشم ودست و دل وپا وزبان

روزه بگیرید تا سالم بمانید

روزه ای که صفای دل وجان وایمانتان باشد.نه ترس از ادای تکلیف.

 

روحتان را ازپلیدی ها و فشارها بشوئید

رمضان بهار قرآن وماه نزول آیه های باران است.

به دعای روزانه این ماه عزیز دقت کردید؟

این باران رمضان واین هم ظرف دل وجانتان

شبهای قدر هم شبهای توزیع قدرت و تقدیر است

 

آگاه باشید

که درانتهای این ضیافت با طهارت دل وجانتان بهترین سرنوشت را برای خود رقم بزنید...

 

 

حمیدرضاابراهیم زاده

8تیر1393

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است
 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

فریبکاری جرم است

يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۵۰ ب.ظ


بدنبال تبلیغات اخیر برخی از رسانه های رسمی درباره فرزند آوری و ایجاد خانواده های جوان‌پر جمعیت و پس از آن اخبار مهاجرت یکی از این خانواده ها به کشور عمان برای کار و زندگی ... و همچنین تبلیغات چند همسری و تبعات آن وتناقض و تضاد تبلیغات و  تشویق با بسترهای موجود تبعات زیانباری  دراین باره بوجود آمده است که با اصل عزت و آرامش و رفاه مغایر است.
به نحوی باید گفت که این گونه از تبلیغات خاص  بیشتر به  فریب و گمراهی شباهت دارد تا واقع گرایی و حقیقت موضوع. 
فریب دادن  و گمراه کردن؛
اصلی ترین عنصر و عنوان مجرمانه ای است که امروزه در شرح کالا و خدمات و یا رفتارهای انگیزشی وجود دارد
تبلیغات دروغین انواع کالاهایی که ضمن  تهی بودن از حقایق ، باعث زیان جانی و مالی و روانی برای مردم است.
به نظر می رسد که ایجاد انگیزش و پویش تکثر فرزند آوری  و چند همسری بدون در نظر گرفتن بسترها و تبعات آن جرم باشد.
زیرا در فقه هر گونه فریب و تدلیسی که باعث زیان  به اشخاص حقیقی و حقوقی گردد  و با واقعیت موجود تطابق نداشته باشد جرم‌محسوب می شود!
فریب در ازدواج
فریب در انتخاب شغل و سرمایه گذاری
مشاوره های غلط و فریب در انتخاب روشهای راهبری و راهبردی مانند  روشهای آموزشی. روشهای نگرش.

و تصمیم گیری و برنامه ریزی های کلان  ...
فریب در ایجاد انگیزه و انگیزه سازی های واهی.

و ایجاد خطای ادراکی و راهبردی

رفتاری نکوهیده و بلکه مجرمانه است.
در واقع فریب و تدلیس در هرچیزی جرم است و عقد و قرارداد را باطل می کند.
فقه و حقوق اساسی ما می گوید  فریبکاری و گمراه سازی عمل مجرمانه ای است. و فریبکار مستحق تعقیب قضایی است!

راهها و روشها و مشوق های بهتری با ایجاد و حفظ و مراقبت بسترهای مناسب برای بالا بردن عزت خانواده و افزایش و جوانی جمعیت وجود دارد که بی گمان  به بکارگیری تمام توانمندی ها و بسترهای موجود جامعه را بایسته و شایسته است.

والی الله المصیر

 

 

حمیدرضاابراهیم زاده
۲۰ اسفند۱۴۰۲

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

اهمیت داده ها و جامعه آماری

پنجشنبه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۲، ۰۷:۳۳ ق.ظ

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

سودای زندگی

دوشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۲، ۰۷:۳۶ ق.ظ

سودای زندگی

بخشهای مهم زندگی ام در روستا سپری شد.

خوبی تولد و زندگی در روستا این است که درک انسان با درس عبرت ها و تمثیلات دم دستی بالا می رود!

انسانها به آموزش ها و آزمون های مستمر نیازمندند.

مطالعه و دقت در دیدن و شنیدن .

حیواناتی مانند غاز و اردک که با ما زندگی می کنند طول عمری کمتر از دوسال دارند صد نسلشان را ماانسانها دیده ایم. اما خودشان نمی دانند در یک دهه گذشته پدر و پدر بزرگانشان از کجا آمده اند.

وقتی به مسلخ کشانده می شوند، می گویند مارا نکشید ما که شما را نمی کشیم و اذیتی نمی کنیم

اما قاتل به بیگناهیش نمی اندیشد و او را قربانی می کُند و تمام استخوانهایش را نیز می جود...

انسان گمان‌می برد کیست؟

کیست که این همه خونها می ریزد؟

خون شتر و گاو و گوسفند و شتر مرغ و بوقلمون و غاز و مرغ و ماهی  را می ریزد تا از بافت بدنش تغذیه کند!

خون تمساح و فیل و سگ و گرگ و شیر و ‌پلنگ و... می ریزد تا امنیت پیدا کند!

خون همنوعانش را می ریزد چون او را نمی خواهد!

انسان خونریزی را دوست دارد!

به میمنت  و مبارکی و سور و لیمه ی هر چیزی گاوی و گوسفندی سر می بُرد.

به عزا و بلا گردان  و فدیه هر کسی گاو وگوسفند سر می برد.

به راستی که انسان با رفتارهایش خونریز ترین موجود دنیا است.

اما امروز به این می اندیشیدم که قاتل ترین و سفاک ترین موجود دنیا انسان نیست.

  به باکتری ها و میکروبها و ویروسهایی می اندیشم که جمعیت جهان را بارها مورد دستخوش خود قرار داده اند.

امروز دریافتم که میکروب و ویروسها به انسان یورش می برند تا جانشان  را بستانند 

مرگ های بزرگ و دسته جمعی براثر طاعون و تیفوس و کرونا رخ داده است

آیا انسان گمان‌می برد که می تواند براثر مقاومت ویروسها و میکروبها ایستادگی کند؟

انسان‌موجودی بسیار ضعیف و بی پناه است!

که سردی و گرمی و تشنگی و خستگی او را می کشد.

انسان موجودی است که از ریز ترین موجوداتی مانند انگل و میکروب و ویروس در امان نیست...

انسان موجودی است که نمی تواند بر ضعف خود  غلبه کند

پس ای انسان به چه چیزت می نازی و غره می شوی؟ !

ای انسان برای چه برای ازبین بردن حقوق دیگران با خود بیگانه می شوی؟!

قران  در سوره انبیا آیه ۱۸ فرمود؛

بل نقذف بالحق علی الباطل  فیدمغه  فاذا هو زاهق و لکم الویل مما تصفون.

اگر حق به اندازه کوچکی باشد و باطل به بزرگی بی نهایت، من حق کوچک را به دل باطل شلیک می کنم و آن را نیست و نابود می کنم.

این پیام  آفریدگار است به انسان که مراقب مطالبات وآرزوهایش باشد.!

 به زندگیم فکر می کردم که کجاهایش مزه داد!؟

فهمیدم زندگی مرگ والدین و اولاد هم دارد.

نارسایی و بیماری دارد.

ناگواری و آسیب هم دارد.

در کنارش همه اینها خوب است.

شما وقتی دارایی، امانتداری

شما وقتی ناداری امانتداری‌

وقتی والدین داری امانتداری

وقتی اولاد داری امانتداری

وقتی کسی را نداری باز هم امانتداری.

زندگی  گذرگاه امانی است خوب و بدش مثل سفر است.

بی زحمت همه جایش خوب است چون دارد می گذرد

خبرهای خوب زود یُبس و تمام  می شود و می گذرد

خبرهای بدش هم زود بیات می شود و می رود.

همه چیز محدود است و زود تمام می شود.

حتی داغ هایی که بر دل حک می شود و آدمی را نشان دار می کند.آن هم محو می شود.!

داغ اولاد داغی است که تا پایان عمر برای والدین می ماند. وحتی بر دیگران هم به این واسطه  آسیب می زند

 داغ والدین و برادر وخواهر و... این چنین نیست.

اگرچه داغ یتیمی بر سرنوشت هر فردی تاثیرات شگرفی می گذارد اما به دردناکی داغ اولاد نمی شود.

همان هم تورا می شکند که هرس شوی.

دنیا جای جاودانگی نیست!

هرس شو  و وارد باغ برزخ خود باش تا در آنجا رشد کنی.

دنیا جای رشد وشکوفایی نیست و نبود!

نه زمین های مرغوب و نه خانه های زیبا و امن. 

 مانند گنج قارون هیچکدام جاودانه مان نمی کنند.

زندگی به ما مصونیت از بیماری و ناگواری نمی دهد.

نا گاه همه چیز تلخ وتمام  می شود .

 تمام.

تلخ و یا شیرین با شتاب  تمام می شود.

چون می گذرد. 

خبر بد، خوبیش همین است!.

خبر خوب، بدیش همین است.!

خاصیت خبر همین است که باید بگذرد و می گذرد.

چشم برهم زدنی کودکی ما به پیری می رسد.

هنگامی که  دم دروازه میانسالی می ایستیم در می یابیم جنس آرزوهایمان دگرگون می شود.

دیگر آرزوهایمان کمتر درد کشیدن می شود

ترس از دست دادن! ، نیروی آرزوهایمان را به بودجه دفاعی سوق می دهد. همواره تلاش های مان مصروف مراقبت و نگهداری می شود و از زایش و تولید خبری نیست.

دیگر مرگ نزدیکانمان بیشتر لمس می شود.

انگار محدودتر شده ایم و در محاصره مرگ و از دست دادن گرفتار شده ایم.

اگر سبک زندگی مان مرگ اندیشی شود مطالباتمان از دنیا  جاودانه و ابدی نخواهد بود.

دردها و نگرانی های مان نیز ابدی و جاودانه نمی ماند.

اگر می رنجیم. اگر شوریده می شویم و غصه می خوریم پس  دیگر زندگی نمی کنیم.

و دیگر خدا را توانمند و بینا و شنوا نمی بینیم.

خدارا ندیده گرفتن می شود؛ کافری!

پس نمی خواهیم به خدا تکیه کنیم. و تکیه می کنیم به  عقل وتدبیر خودمان.

چون می خواهیم زندگی نکنیم.

چون کنار نمی آییم.

باید باهمه چیزش کنار آمد

ما بااراده ی آفریدگار کنار می آییم .

هنگامی که کنار آمدیم قطره وجودمان به دریای ایجاد خداوندمتصل می شود.

اما وقتی نخواهیم بااراده آفریدگار کنار بیاییم کنار هم بودن ها و خوش بودن در کنار هم ، در جوانی ازما سلب می شود.

وقتی  مسن می شویم می فهمیم چرا بیشتر آغوش نگرفتیم و بهتر نبوسیدیم  

چرا رنجیده ایم.

چرا رنجانده ایم.

برای آب هایی که ریخت جنگیدیم.

عکس ها و برگه های زندگی، خاطرات ماست.

ما تمام می شویم وخاطره های مان نیز زود تمام  و محو می شوند

هر فیگوری که  گرفتیم شدند عکس و خاطره ما، هرتلاشی که کردیم هر تاثیری که گذاشتیم می شوند توشه و عکسهای جاودانه ی ما!

چطور افتادیم!

ازتمام رفتارهای ما مستند تهیه می شود...

توهمی که دارد تمام می شود. این همان زندگی ماست.

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

اول اسفند۱۴۰۲

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

همراه باران می آیی

شنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۲، ۰۶:۲۲ ب.ظ

 

 

هرچه بیشتر می اندیشم

مصمم تر می شوم که درجمع ما حضور داری

وگرمای خورشید وجودت را

با همه ی وجودم  احساس می کنم

 وهرچه که زمان می گذرد

 به این فکرمی کنم

که آمدنت را چاره ای نیست

ومی آیی

وبازهم می آیی

 



 

زمانی که طاقت ها طاق می شوند

و  دلها از غم فراغ  داغ  شوند

وزمانی که باغ   دل  اهل باور  شکوفا می شوند

به ناگهی چوباران از راه می رسی

و تودر بهار همراه باران می آیی

سرزده وبا وقار طلوع میکنی

ورنگین کمان حضورت دنیارا شادمان می کند

  خودم را مهیای حضور سرزده ات می کنم

که غافلگیر نشوم

وبازهم می آیی

وهمه را غافلگیر حضور سبزت میکنی

بهارکه بیاید ؛

یخ  ناامیدی  با گرمای نوید بخش مهرتابان تو ذوب می شود

ومی آیی

زمانی که باران خون ازچشم آسمان نیلی می چکد

تا شقایق ها را آبیاری کند

می آیی

وچشم  های نگران نرگس  را به زیور شقایق می آرایی....

 

حمیدرضاابراهیم زاده

مریوان

26بهمن1373

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

فراخوان نیاز مندی های بشر

شنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۲، ۰۵:۲۱ ب.ظ
  • حمیدرضا ابراهیم زاده