دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

کیش ومات

چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۷ ب.ظ

 

   به بهانه درگذشت پدر بزرگ عزیزم:

در بدرقه ات
ماه نهان
ازبیابان مغان
تا سرکوچه ی جان
غمزه کنان
رقص کنان
 می آمد
 مه من
ماه هویدایی من
شه من
شاه سویدایی من
قمر و
شمس من و 
 شاه شمشاد قدان
آه من
جاه من و
خسرو شیرین دهنان
جان  فدای قدمت
قامتم دال برای   الف قامت تو
شور بنه
عشق بیا
عشوه نما
هستی ام کیش شد و
مات شدم
از غم غیبت تو...



حمیدرضاابراهیم زاده
12خرداد 1395
 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بخش سومافزودن تصویر از فضای اختصاصی

 

 

 

ساختار سازی رفتار  مردم عصردر حال گذار

 

 

رجوع به :به مقاله سوگند به عصر تحلیلی بر ریخت شناسی سوره ی والعصر اثر مولف

 

 

سوگند به عصر http://dayeremina.blog.ir/1393/09/01/%D8%B3%D9%88%DA%AF%D9%86%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D8%B5%D8%B1


بخش چهارم استعمارستیزی در جامعه ی نو توسعه و امت به ظلم وداشته شده.

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَىٰ إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿الصف: ٧﴾

 

ظلم در عرصه فرهنگ درحقیقت جنگ نابرابر با داشته های یک ملت است.

 ستم پیشگی در هر نوع از انواع مرسوم خود در تعارض باکرامت  انسانی و مبارزه ی با حقوق بشر است و همواره تخدیر افکار و استعمار فکری و فرهنگی نوعی ستم کاری پیشرفته محسوب شده و ثروت و قوای فعال درونی یک ملت به یغما می رود.

 بااین نوع استعمار خزنده، سرمایه های ملتهای هدف بصورت سرباز با کم ترین هزینه علیه همان ملت تجهیز و سامان دهی می شوند.  استثمارگران و برده‌داران جدید با شناخت نقاط ضعف و قوت ملت های هدف با استمداد از ابزار جذابیت و زیبایی و تحریک حس لذت خواهی و رفاه و آسانی به سراغ فرهنگ و عقاید یک ملت و آئین می روند و سرمایه هایش را در تقابل و کشمکش درونی مضمحل می کنند.

 مثلا: پدر یا سرپرست  فرهنگی ومعنوی خانواده را را با فرزند درگیر میکنند تا هویت دینی وتشکل خانواده را در خانواده های متدین از بین ببرند.

همان گونه که واضح است بزرگترین ومهمترین سرمایه های هر ملت جوانان آن ملت هستند. و بعنوان یک فرصت در اختیار مدیریت کلان یک کشور قرار گرفته تا با تربیت و آموزش از آنها بعنوان نیروهای بالقوه و بالفعل در تولید علم و عرصه ی عمل استفاده نماید. اما اگر مدیران نتوانند از فرصت این سرمایه ها خوب استفاده کنند و یا توان مدیریت بر آنها را نداشته باشند. در حقیقت همین فرصت ها با برنامه‌ریزی برده داران و استعمارگران مدرن به تهدیدی در برابر ملتهای خود مبدل می شوند. و گریزی از آن نیست. نه راه برخورد و تخریب سرمایه هاست نه توان مبارزه با آنان.بلکه تنها را توسعه فرهنگی و سیاسی و اقتصادی است که مجرای آن از آموزش و پرورش و آموزش عالی و رسانه ی ملی هر کشوراست که موظف به تربیت و پرورش و فراوری ساختار سرمایه( جوانان) خویش است. و بایداز آن مراقبت و نگهداری پسندیده کرد.

 

  

بنابرین استثمار گران و برده داران مدرن برنامه ریزی بلند مدت و یا زود بازده برای انفکاک و گسست بین نسلی آماده کردند تا به راحتی به انقلاب بزرگی علیه  انقلاب اخلاقی و جامعه مهدوی و مدنی تبدیل شوند. دراین کشاکش بطور قطع استعمارگران بدنبال تک قطبی کردن سیاستهای دینی و اعتقادی و اقتصادی جهان به نفع خویش هدفمند شده اند . و نبرد بااین مزدوران کار بسیار پیچیده ای برای برون رفت از بحران هاست.

 زیراغالب سربازانش سرمایه ها ی ما و رفتارهایمان است.  و جوامع های در حال توسعه و یا توسعه نیافته خیلی دیر متوجه ازدست دادن قوای فعاله و محرک های اصیل و فطری خویش خواهند شد. و به مثابه از دست دادن سرزمینی می ماند که خودمان  مهاجمان را میهمانان خود فرض کرده ایم البته این رویکرد با تفاهم  و تفاوت و تعامل فرهنگی مقوله ای جدا محسوب شده و حدو مرزهایی نیز در این بین مرقوم و ترسیم شده است. منتهااز جمله علائم این نبرد نابرابر می توان به موارد ذیل اشاره کرد؛

 

 1-      شکاف بین روشنفکران و دانش آموختگان علوم انسانی و سنت گرایان. در تلقی قرائت های دینی. مفاهیم آزادی و بنیان های اقتصادی و کار  و سرمایه.(تقابل سنت ومدرنیته)

 

 

 

2-      تخدیر افکار عمومی برای پذیرش امر دینی. ایجاد شک و تردیددر بدیهیات دین

 3 - رویکرد شخصی علمای دینی و مبلغین امر دین به مسائل اقتصادی و اشرافی گری تحت عنوان رفاه نسبی(عدم تعریف رفاه نسبی)

4- افراطی گری  و خشونت دینداران و علمای دینی در ابراز اجتهادات شخصی. و خشونت بامنتقدان و نقدناپذیری قاطبه ی زعما ی دینی. عدم حرکت به سمت مقتضیات زمان و انجماد و تحجر گرایی و ظاهر پرستی و قشری نگری، بعلت ترس از پریشانی  باورهای خود یا امت. و ترس از خود باختگی. و حتی مقاومت دربرابر ابداعات و نظریات صالح و یا قابل اعتماد روشنفکران.

5- به کار افتادن ماشین تکفیر و تفسیق سازی  در برابر منتقدان سلیقه ای توسط سنت گرایان.

6-  فاصله گرفتن روشنفکران با مقتضیات امر دینی و عدم تعامل سنت گرایان با مقتضیات زمان.

7- تعارض دو گروه بعلت تفاوت بنیادی وکلامی در اغلب مباحث علوم انسانی و فلسفه ی دانش غربی با فلسفه ی علوم اسلامی. عدم تشکیل کرسی های آزاد اندیشی در هر دو حوزه.

 8-  تغییرات بنیادین در سبک زندگی ملتهای در حال توسعه و امت اسلامی.

9-  تحقیر ارزشها و هنجارها و تحمیل ناهنجاری هادر خلا موجود بین زندگی مردم ملت های در حال توسعه

 10 -  انجماد فکری و عدم تولید و بازیافت علوم و ابداعات و نظریه ها در بین دانش آموختگان ملتهای در حال توسعه و پایبندی به تحصیلات سابق. و اعتماد مفرط به آموخته های متعارض با فرهنگ و سبک زندگی ملتهای در حال توسعه

11-  شکسته شدن حریم خانواده و گسست حرمت های هنجار. کاهش سطح روابط خانوادگی وصله رحم.

 12-   تقبیح دین مداری وباورهای مذهبی وعرفی وملی ؛ تقبیح حجاب و پاکدامنی. تکریم زنا. دروغ و فریب و ریا و خیانت تحت اسانس لذت جویی. خالی شدن اماکن مذهبی ازبخش جوان. و عدم رویکرد نسل جدید به مسائل مذهبی. عدم استقبال مردم ازامر به معروف و نهی از منکر. خمس و زکات. پس از تخریب باورها و بطور اعم منفعت طلبی های افراطی تحت عنوان رفاه بیشتر . و بی توجهی به احکام اسلامی و فروعات دینی در یک کلام.

13-   تهاجم به داشته های ملی  و فرهنگها ی اقوام و ملتدیگر تحت عنوان مبارزه و یا طنز بدون هدف تمسخر زبان. فولکورتحقیر و تبعیض نژادی. به آتش کشیدن پرچم ملتها. فحاشی و هتاکی به ملت هادر برابر گروههای  یک درصدی همان ملیت ها.

14-درگیری های قومی و قبیله ای.شکاف بین اقوام .تمایل به  تجزیه طلبی ها. اختلافات مذهبی. ترورهای شخصی و شخصیتی. خشونت گرایی و نافرمانی های مدنیو غیره.

15 - توسعه طلبی ارضی. قومی. و درگیری های حدود و مرزها.

16 – رشد و هجمه ی تصاعدی ضریب جینی و یا میزان فلاکت جامعه:

 بیکاری.  تورم. اعتیاد. فساد و فحشا. همجنس گرایی و طلاق و رواج مشروب خوری علنی  و قلیان شهوت  زودبازده وآسان  در بین ملتهای مورد تهاجم.ازدواج سفید وهم خوابگی های نامشروع وهم خانگی های پشر و دختر وکاهش رغبت به ازدواج وتمایل به طلاق

17-  رغبت بخش بانوان به فمنیسم.تلاش برای اخذ سرپرستی خانواده. عدم ازدواج. استقلال از مرد.افراط در زن سالاری فرهنگی جامعه. بالا رفتن سن ازدواج. تنوع طلبی. تمول خواهی. شوهرکشی و خیانت و فسادهای ضربدری.رونق مصرف کالاهای آرایشی وجراحی های زیبایی .تغییرات اساسی در روش معاشرت بانوان تحت عنوان آزادی های زنانه(جنبشهای فمنیستی)

18-  تحقیر زن باابزارنگری کام جویانه از زن در بین ملتها . توسعه جرائم سازمان یافته علیه بانوان و کودکان

19- انتفاع از اشتغالات ناهنجار و شیوع مکاسب محرمه(کسب درآمداز راههای حرام)

20-  شیوع مصرف کالا های غربی. و تقاضای مصرف کالاهای مصرفی فرهنگی و اجتماعی و بهداشتی و... که به تبع آن گسترش فرهنگ و زندگی غربی در بین امت اسلامی مثلا مصرف لباسهای پسرانه با عیوبی متعمدانه در دوخت فاق و... مشاهده میشود. لباسهای چشم نواز و وسوسه انگیز زنانه. لوازم آرایشی زنانه. داروهای محرک جنسی و...

 21- عدم اعتماد به رسانه ی ملی ویا حاکمیت و تغییر الگوها و سواد رسانه ای به طرف الگوهای خبر و تحلیل های غربی. دشمنی کورکورانه با داشته های حاکمیت

22-  رواج بیماریهای لاعلاج و صعب العلاج در بین ملتهای مورد تهاجم. و توسعه ی بازارهای داغ  دارویی مهاجمین. و سونامی بیماری های جدیدتر  پس از تغییر ذائقه ی تغذیه ای و سبک زندگی.

23- تلاش مشهود برای تبدیل نسل جدید با بهره ی هوشی پائین تر. و قامت کوتاه تر و ضریب سلامتی پائین تر در بین جوامع مورد تهاجم با ابزارهای تغذیه و سلامتی

24 - دین گریزی ناخود آگاه  وحرکت سریع به سمت لائیک شدن   مدون و بحران هویت.

 25 - ظهور فرقه هاو نحله های عرفانی و مذهبی. ظهور مدعیان منجی گری جهان

*  با همه ی این علائم در می یابیم که استعمارگران برنامه ی مدونی برای پوکاندن درونیات ملتهای نوخواسته و متمایز با فرهنگ آنان داشته اند. برنامه های بلند مدتی که می شود قدمت آن را به چند هزار سال آرزو تخمین زد. برای برون رفت از این اختلالات و بحرانها  نیاز به بحران شناسی و تبیین ابعاد بحران در بین امت واحده داریم و پس از آن خط و مرزهای تهدید مشخص گردیده و ایجاد بازاراقتصادی مشترک المنافع اسلامی به سرعت تشکیل گردد. تشکیل شورای فتاوی واحددر بین مذاهب اسلامی نیز می تواند جایگاه شایسته ای رابرای ارتقای اتحاد اسلامی اثبات کند.

 

البته خیزش های اسلامی نیز می توانند بصورت بنگاههای زود بازده در رشد حرکت و دعوت  اسلامی نقش بسیار موثری داشته باشند. آنها باامید به تغییر و تلاش برای تحول می توانند در مقابل دگماتیسم سازمانی و مصلحت گرایی های تشکیلاتی و عدم گرایش به خشونت و تروریسم و  عدم خودشیفتگی و یا عدم التقاط واختلاط برخی از دیدگاههای غربی بنام نواندیشی اسلامی و گسترش روابط خود با علما و اندیشمندان و روند اجتهاد اصیل و عدم قشر نگری و سطحی نگری درفهم شریعت و تاکید بر اجرای شریعت در تمام بخشهای زندگی شخصی و اجتماعی به این توفیق بزرگ دست یابند.

و نبایدفراموش کرد که خداوند  و فرشتگان پشتیبان مدافعان مومنان و اهل باور است.

(سوره حج آیه 28 و فصلت  آیه 30)

 از قلت افراد و کمی نیروها نباید واهمه داشت به  تعبیر امام علی (ع ):

 لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقله اهله.

 وبه تعبیر بزرگتر خداوند درابتدای مبارزه ی ابراهیم خلیل با هیمنه ی جبار نمرود بعنوان نماد خود پرستی و جمود . تبر حق را به دست ابراهیم می سپارد. تا باطل بزرگ این هیمنه را بشکند.

بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَزَاهِقٌ وَلَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ﴿الأنبیاء: ١٨﴾

همچنانی که خردسالی چون موسی را از آب مامورکردتا هیمنه ی فرعون را زیر آب کند.

حق جویی واصلاح طلبی  و درستی با استقامت همراه است:

وتواصوابالحق وتواصوابالصبر.

پیروی از حقیقت با بردباری وهزینه دادنها ممکن خواهد بود

و همینطور نقش موثر و فعال رسانه ی منبر بعنوان اولین رسانه ی پر مخاطب اسلامی با محوریت مساجد و بقاع متبرکه بسیار حائز اهمییت است. روحانیون و مبلغین آموزش دیده بعنوان هرم فرهنگی مساجد و محلات تجهیزشوند و از پتانسیل های موجود بهره ببرند و در راستای اهداف بلندمدت و متعالی قرآن با حفظ وحدت کلمه و انسجام ملی و با نیاز سنجی و شناختن جامعه ی خود اقدام به مصون سازی جامعه از بلایای در انتظار نمایند که در طول تاریخ اسلام مبارزات خیرخواهانه ی علمای عظام برای امت اسلام مشهود و مفید فایده بوده است.

 ولیکن درکلیت مسئله همه آحاد امت اسلامی(بویژه فرهیختگان. شاعران و هنرمندان و معلمین و اساتید و همه ی کسانی که مهندسان فرهنگی جامعه محسوب می شوند) مسئول هستند تابا پایداری و حق طلبی و اصلاح در این مبارزه حضور داشته باشند و بامطالعه و دقت نظر درباره ی حدود  این مبارزه گام به گام در دعوت اسلامی موثر و سازنده باشند.

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

 دوم تیر1392

                        


   تقدیم به سربازان گمنام امام زمان .برادران وخواهران عزیزمان در واجا

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

  بسم الله الرحمن الرحیم

                                   وابصر فسوف یبصرون

 

     ریخت شناسی نیاز به امنیت و باورپذیری امنیت در جامعه مهدوی

 

   کلیدهای امنیت در جامعه

 جامعه شناسی  رفتارگذار به توسعه ی امنیت ملی پایدار در جامعه مهدوی

 

مقدمه و بخش اول :امنیت در جامعه‌ی مهدوی

بی تردید یکی از بزرگترین لوازم عبور به سمت جامعه مهدوی مهیا کردن امنیت و سازماندهی دستگاه فاخر و مقتدر امنیتی است. با پیشرفت و توسعه‌ی علوم و نشر نظریه‌ها و ساخت و تعدیل ذائقه‌ها و مشرب‌های فکر و سبک زندگی دریافتیم که جان تشنه انسانها تشنه‌ی جامعه‌ی مدنی و عدالت مهدوی است.جامعه مدنی، مجموعه‌ی مسالمت آمیز زیستی بشر است که در آن عزت و کرامت انسانی و رفاه نسبی بشریت، با توجه به آرمانهای قویم و متعادل انسانها لحاظ شده باشد. تعدی و ستم و اغوا و تعارض و تبعیض در آن وجود نداشته باشد و انسانهایی که در این جامعه  زندگی می کنند به  باورهای متمدن و فراگیر دست یافته باشند. و بدیهی است که رهبری چنین جامعه‌ی تک قطبی توسط خرد قدسی و معتبر صورت می‌پذیرد.که بی‌تردید این جامعه فقط در عصر امام معصوم یا انسان کامل سازماندهی و ساماندهی می‌گردد. حوزه‌های دانش و اقتصاد و سلامت و امنیت در این جامعه مملو از ترقی و ثبات است. و هیچ چیزی نمی‌تواند کرامت انسانی را در این جامعه مخدوش کند. فریب و ریا و اغوا و تبعیض جائی در زندگی مردم این جامعه و عصر نخواهند داشت.

بنابرین جامعه‌ی مهدوی با رویکرد مردمی و مقبولیت و مشروعیت الهی و انسانی  روی کار خواهد آمد بی‌شک امام زمان برای اعتلای کرامت انسان و علو دین در زندگی بشر ظهور خواهند کرد.

کسی‌که همه‌ی اقوام و ادیان و ملیت‌ها و نژادها منتظرحضور مقتدرانه‌ی ایشان هستند و دل به طرح و برنامه‌های ناب ایشان خوش داشته‌اند. بدیهی است که آرمانهای واحد انسانی خواستگاه حضورو ظهور ایشان خواهد گردید.

نمی‌توان گفت که مشروعیت حکومت مهدوی فقط الهی است. بلکه ریشه در تمنیات مقدس انسانی خواهد داشت. کرامت انسانی امری است که بعثت انبیا و خاصه منجر به مبعث نبی اکرم و تکلیف برای رسالت ائمه‌ی هدی شده است. همه‌ی دین برای تکامل و رفاه بشریت است

وجه و چهره‌ی پروردگار نیازی برای جلوه‌ی جبر و لطافتش ندارد.

 بلکه انسان با درک این دو مقوله درباره‌ی خالق هستی می‌تواند خود و خدایش را درک کند. عبادت از راه عبودیت امکان پذیر است. درجهان بینی اسلام عبادت بمفهوم پرستش و عبودیت بمفهوم بندگی است.

پرستش یعنی انگیزه برای تقرب به خدا. یعنی گام نهادن در مسیرتوفیق و تکامل هر عملی که باعث تقرب به ذات اقدس ربوبی گردد آن عمل آزادی از بند است.

 حتی خوردن و خوابیدن. مهرورزی وصله رحم و دانش‌ورزی و...  کسی که می خواهد در مسیر تعادل و تکامل باشدنیازمند به اطاعت از خدا و تمکین سنتها و اوامر الهی است.

پرستش همان اتصاف به صفات و اوصاف الهی است.

عبادت یعنی حرکت به سوی رشدو تعالی و کسی که عابد است طلب تکامل و تعالی از حضرت دوست دارد. هر

کسی که اراده‌ی دوستی با کسی  کند از صفات دوست به خود منتقل می کند. انتقال صفاتی همچون : صفات خلاقیت و صداقت و علم و حلم و دانائی از خدا بها نسان قابل تعمیم و اتصاف است. لذا معصوم میفرماید :تخلقوا با خلاق الله

امابندگی خدا نیز یعنی حرکت و تمکین به سوی عدالت و علم و قدرت و رأفت وصداقت و بلندهمتی که همگی این کمالات از عبادت سرچشمه می گیرد و شرط بنیادین عبادت در این مقطع فقط اخلاص در عمل است. کسی که بینش در پندارو اخلاص در کردار و محبت در رفتار پیشه‌ی اوست،سرباز جامعه ی مهدوی است بنابراین عبادت معقول و مقبول عبادتی است که انسان را به این نتیجه برساند که ذات اقدس ربوبی دوستو دلباخته‌ی معشوقی بنام انسان است.  خدایی که فرد و صمد است. و خویش را بی‌پدر و مادر و بی‌همسر وفرزند معرفی می کند.

با این حال او هرگز نیازش را به دوست و جانشین و همراز پنهان نکردهاست:

  1) وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواأَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَلِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ ﴿البقره: ١٦٥﴾

2)قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿آل‌عمران: ٣١﴾

3) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنیَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی ا للَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ  ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ [المائده:٥٤] ای اهل ایمان! هر کس از شما از دینش برگردد [زیانی به خدا نمیرساند] خدا به زودی گروهی را می آورد که آنان را دوست دارد، وآنان هم خدا را دوست دارند؛ در برابر مؤمنانْ فروتن اند، و دربرابر کافرانْ سرسخت و قدرتمندند، همواره در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی ترسند. این فضل خداست که به هر کس بخواهد می دهد؛ و خدا بسیار عطاکننده و داناست.

با این جهان بینی کامل در می‌یابیم که انتظار ما ازامنیت در جامعه ی مهدوی در حقیقت گمشده‌ای است که بر اثر بی‌ بصیرتی در پندار و بی  اخلاصی در کردار به آن دچار شده ایم

در عصرو جامعه‌ی مهدوی همه ی علوم بی کیفیت محتوم به زوال هستند و سایر علوم و ذائقه‌های معتبر تعدیل و تطهیر خواهندشد. و واژه‌ی کرامت انسانی در این مقطع لذت و حلاوت خویش را می‌یابد .گرانیگاه امنیت در همه‌ی حوزه‌های زیستی حلاوتش را هنگامی بروز می‌دهد که خرد بشر به این نتیجه برسد که راهی جز تمکینقانون الهی وجود ندارد. و شارح قانون و سنتهای الهی کسی جز انسان کامل نخواهد بود که خود نیز همراه با تحولات تکنولوژی و اخلاق حرکت کرده است و عمرش را در مسیر تکامل به عبودیت و عبادت مصروف داشته است

سلامتی و امنیت دونعمتی هستند که ذات اقدس ربوبی بعنوان نیاز انسان برای حرکت در مسیر توسعه و تکامل و کرامتوعزت و لذت به انسان هدیه فرموده است. بی تدبیری در فهم و بی بصیرتی در پندار و عمل امنیت جامعه را مختل و مخدوش می کند.با توجه به گستردگی امنیت در همه ی حوزه‌های امنیتی شامل امنیت اقتصادی. امنیت فردی و اجتماعی. امنیت شغلی . امنیت اخلاقی و...

می توان دریافت که مدیریت امنیتی در جامعه‌ی در حال گذار به سمت جامعه مهدوی و آرمانی باید به بخشهای آموزشی و پژوهشی به ویژه آموزش حقوق شهروندی اعتبار ویژه‌ای بگشاید و  با یاری همه ی دستگاههای آموزش همگانی خلا عدم آگاهی درباره‌ی کرامت انسانی و زیست در جامعه ی مهدوی را اشباع کندبی تردید رابطه جدی و صمیمانه‌ی دستگاههای امنیتی بویژه واجا با مهندسان فرهنگی اعم از فرهیختگان و جامعه شناسان و هنرمندان و شاعران و مبلغین و مروجان و اساتید و معلمان و...می تواند راهگشای انتقال صحیح بسیاری از مفاهیم امنیتی و خواستگاه امنیت جامعه مهدوی باشند.

 

سربازان گمنام امام زمان در واقع مهندسان امنیت جامعه‌ی مهدوی هستند.

سربازان سرو قامتی که در رخسارشان آثار خشوع و توکل به خدا و تمکین از اوامر و سنتهای الهی منوراست

و مشفقانه چشم به رفاه و عزت ملت و امت مهدوی دوختهاند.

آنها در بطن مردم نیازمند به امنیت و رفاه و تشنگان عدالت زندگی می کنند. با آنها دردها و درمانها را احساس می کنندو بلکه دردهایشان را قربانی رفاه و لذتها ی مردم میهن می کنند.

دوام توفیق و سلامتی همه ی خادمان خدوم اسلام و بشریت و ملت عزیزمان به ویژه سربازان گمنام امام عصررا از درگاه  ذات اقدس ربوبی مسئلت دارم

بخش دوم :  در انتظار آخرین بازمانده   که این مطلب در این وب قبلا ارائه شده است.

 

(کلیات این مبحث . امام زمان در یک نگاه    )

 اول تیرماه1392

حمیدرضا ابراهیم زاده

* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده