دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۱۲ مطلب در مهر ۱۴۰۱ ثبت شده است

کودک درون و تربیت

شنبه, ۳۰ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۰۰ ق.ظ

 

کودک درون و تربیت

در دالان وجود هر بالغی کودکی بسر می برد ؛

گاه به شور و شعف  مشغول.

 گاه به اندوختن و یادگرفتن دلگرم .

 گاه به سکوت و هیمان و حیرت مشتاق.

گاه به بیماری  و ناراحتی دچار.

گاه به گشت وگذار و سیاحت سرگرم.

گاه به شیطنت و موذی گری مصر.

و گاه به  دقت کردن و آرامش و آسودگی نشسته است  .

این کودکان، بالغ خود را می آشوبند تا  برایشان  بردگی کنند و یا سروری کنند .

کودک درون مودب و نجیب و موقر و یا  تربیت نشد ه و وحشی هر کسی فرمانروای احساسات اوست.

کودکان درونتان را دریابید وتربیت و یا مراقبت کنید.

کودکانی که تا کنون به آسودگی نرسیده اند و یا خیلی زود پیر شده اند بدون آنکه خردی کرده باشند ، هنوزهم نیاز به تربیت و مراقبت دارند

کودکی کردن در دوران کودکی ، نیازی برای رشد است.

بالغ تربیت نشده همان کودک بی تربیتی است که کودکی نکرده و یا هرگز تربیت نشده و یا بد تربیت شده و مملو از عقده هایی است که در کودکی ببار آورده است.

مهم تربیت و شکل دهی نقش و هویت  و هدفمندی شخصیت در کودکی است.

دانش اندوزی در کودکی مانند سنگ نگاری است.

کودکی کردن یعنی اجازه تخلیه نشاط وکنجکاوی دادن به کودک است.

کودک باید کودکی کند ، جنب وجوش داشته باشد تا در بزرگسالی و بلوغ ، نا آرام و چندش آور وعقده ای نباشد.

کودک باید کودکی کند تا تربیت و پرورش و پویش و  پیشرفت را به خوبی بپذیرد.

برای بالا بردن درک کودک باید اجازه داد کودک بپرسد. نشاط داشته باشد. کنجکاوی کند و آزمون و خطاهای کم هزینه انجام دهد و در نهایت هدفمند تربیت شود. تا به بالغ خود کمک کند و رهبری شایسته برای بالغ خود باشد.

کمال گرایی، واقعگرایی، آرمانگرایی ، بلند پروازی و...در کودکی باعث نبوغ بالغ می شود. و یا افراط در هر کدام باعث انحطاط او خواهد شد .

درک هرکدام از مطالبات، نیازمند تربیت و کنجکاوی های کودکانه ی افراد است.

یادگیری مفاهیم مطالبات، اولویت بخشی به خواسته ها، تصمیم گیری و مدیریت برای داشته ها، ترسیم و رصد برای بدست آوردن خواسته ها، مبارزه برای دروغ نگفتن، حسادت نکردن، طمع نورزیدن، نترسیدن ، حیا کردن ، تحمل نکردن تحمیل ها، بخشیدن ، نرنجیدن ، مشورت خواستن ،  نجیبانه رفتار کردن، امانت داری کردن ، تلاش کردن برای رفاه ومعاش، نوع دوستی ومشارکت پذیری، و پس انداز کردن، اندیشیدن برای رشد  وپیشرفت و. . بسیاری ازمفاهیم رفتار زیستی در کنجکاوی ها وآزمونهای کودکی شکل می گیرد .

تربیت هدفمند در پاسخگویی به کنجکاوی ها،آزمون وخطاها  و پیگیری مطالبات باعث می شود. کودکیِ هر بالغی اقتدار و نجابت و وقاری شایسته ی رهبری کردن را بیابد.

باید شادی و شادابی کردن را  به کودک بیاموزیم. و در برابر بهانه و افسردگی و لجبازی و تمارض و گریستن به او بیاموزیم که  برای رسیدن به خواسته هایش باید گفتگو و تلاش کند. باید مدارا گری را بیاموزد و خواسته هایش را ساماندهی و اولویت بخشی کند.

باید بیاموزد که شادکردن و شاد بودن بهتر از گریستن وگریاندن است.

باید بتواند بخنداند و بخندد و شور و نشاط داشته باشد. از در و دیوار سختی ها  بالا برود.آزمایش کند و نتیجه بگیرد....

 والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده . بابلسر

 17 تیرماه 1398

 
 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

قوانین مزاحم

چهارشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۵۵ ق.ظ

نقش قوانین در تضییع  وتبعیض حقوق ملت ها.

از قوانین باز دارنده می توان دراین باره سخن بگویم که دشمن عزت و سالب آسایش ملت هاست قوانینی که هرگز در گذار مقتضیات زمین و زمان منافع همه اقشار و بویژه  رنج دیدگان و مولدین کالا وخدمات را تامین نمی کند.

مونتسکیو درکتاب روح القوانین گفته است؛ " قوانین دست ساز بشری همچون تار عنکبوتی است که ضعفا را می رباید و دربند می کشد و ثروتمندان و اقویا آن را می درند و از آن رد می شوند"

قانون محصول فکر بشر باید حافظ منافع همه ملت ها و نژاد ها و ادیان و جنسیت ها باشد.

به تعبیر امام علی ع  خطاب به فرمانداران وکارگزاران فرمود:

"استعبدتم الناس؟؟؟

مردم را به بردگی گرفته اید؟؟؟

خداوند انسان را آزاد افرید وکسی حق ندارد آزادی آنها را مخدوش کند.

ولقد خلقک الله احرارا"

کسی که ازادی دیگران را برباید ستمکار است.

وهر کسی بخواهد بنام آزادی ،آزادی دیگران را مخدوش کند نیز گناهکار است.و سزاوار کیفرخواست.!

آقا امام موسی صدر جمله ی بسیار قاطع و زیبایی دارد که قریب به فتواست  .

ایشان درمراسم بزرگداشت ترور خبرنگاری فرمود:

"محدود کننده آزادی کافر است..."

پس لازمه زدودن تزاحم آزادی ها ایجاد قوانین فاقد تبعیضی است که اصلاح پذیر باشد وبنا به مقتضیات زمانی و مکانی و فوریت ها قابلیت اصلاح و ویرایش را داشته باشد.

و مثلا در خود واژه اصلاح پذیری دوران ده' پانزده ساله را داشته باشد.

قوانین باید در راستای منافع و عزت و رفاه و آسایش جامعه نگاشته و توضیع شود.

تضییع حقوق دیگران بنام قانون برای جامعه ی توسعه پذیر نقص وعیب ساختاری محسوب می شود.

یکی ازمجاری و ابزارهای توسعه داشتن قانون مقارن با فرهنگ و اقتضائات و مطالبات جامعه و قرابت مطابقت با جامعه جهانی است.

از قوانین باید تا حد توان پیروی کرد. حتی اگر ناقص و ضعیف باشد و اگر چه داشتن قانون ضعیف بهتر از نداشتن آن است.

قوانین ساده ای مثل راهنمایی ورانندگی اگر یک لحظه هم نباشند موجب طغیان و آسیب هستند. اگرچه معایب و تنگناهایی هم دارند اما کاملا دست ساز ایده های بشری است و بیشترین قابلیت اصلاح و ویراست را دارد.

بسیاری از آیین نامه ها و قوانین همین گونه اند.

بنابرین قانونمندی وقانون گرایی والتزام عملی به قانون یک فرهنگ است و تسهیل گرترین  عنصر قرابت با توسعه است...

مهمترین و بزرگترین مصادیق بی فرهنگی در دنیا قانون گریزی وقانون ستیزی و عدم پذیرش قانون وعدم التزام به قانون محسوب شده است.

و جرایم مبارزه با قانون بدون هیچ اغماض و تبعیضی  برای همه یکسان جزا داده می شود.

بنابراین عنصر و اهرم قانون را در مدینیت و فرهنگ و پیشرفت جامعه باید جدی گرفت...

والی الله المصیر

 حمیدرضاابراهیم زاده.

 12اسفند1395

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

توهم دانایی

يكشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۵:۲۸ ق.ظ

 

توهم دانایی
 
 

  بزرگترین دشمن انسان نادانی  نیست بلکه توهم دانایی است !

 توهم دانایی سرطانی است که می تواند برهر فردی از هرنوع جنس وطبقه وسن و مقامی  مستولی گردد واغلب با علائم دلواپسی وجلوه گری ها ی افراطیانه ظاهر می شود

توهم دانایی ممکن است در سپهر سیاست. اقتصاد و فرهنگ و بسیاری از حوزه های تخصصی رخ دهد.

  یکی از این توهمات روشنفکری در عقیده و ابراز موضوع عفاف و نجابت و  متانت و وقار بانوی شرقی و ایرانی است که با موهومات شعاری و توهم زدگی یا سلیقه شخصی بدست نمی آید بلکه شاخص آن فارغ از معیارهایی که در دین بیان شده است ، در ادبیات اصیل ایرانی هم ریشه دارد.

 به تعبیر دیگر اگر یک بانوی ایرانی حتی اگر مسلمان هم نباشد، چنانچه بخواهد اصالت ایرانی داشته باشد ، باید براساس معیارهای برآمده از ادبیات و فرهنگ غنی خود رفتار کند و الا هویت او بی معنا می گردد.

 
نتیجه تصویری برای توهم دانایی
 
 

مثلا به اعتقاد فردوسی ؛ آنچه زن را زیبا و شایسته تخت سروری می کند متانت، وقار، عفاف و حجاب است.فردوسی پوشیده رویی را از مسائل بسیار مهم برمی شمارد. به گونه ای که آن را هنر زنان و مایه افتخار و سربلندی آنان می داند.

 او از زبان شه بانوی ایران، چنین بیان می کند:

    مرا از هنر موی بُد در نهان

    که آن را ندیدی کس اندر نهان

    فردوسی حجاب زنان را مایه ارزشمندی و شکوه آنان می داند. به همین سبب در بسیاری از موارد به جای واژه «زن» عبارت هایی چون «پوشیده روی» و «پوشیده رخ» را به کار می برد. هنگامی که «جندل» فرستاده «فریدون» می خواهد دختران پادشاه یمن را برای پسران فریدون خواستگاری کند؛ از زبان فریدون دختران او را «پوشیده روی» و «پوشیده رخ» خطاب می کند، و می گوید:

    ز کار آگهان آگهی یافتم

    بدین آگهی تیز بشتافتم

   کجا از پس پرده پوشیده روی

 تو داری سه پاکیزه نامجوی ...

 سه پوشیده رخ را سه دیهیم جوی

سزا را سزاوار بی گفتگو

 حکیم فرزانه ایران حتی دختران تورانیان ـ دشمنان ایران ـ را نیز «پوشیده روی» می خواند.

 همه دخت توران پوشیده روی

همه سر و بالا همه مشک بوی

زنان شاهنامه همواره مواظب تن خود هستند، و آن را از چشم دیگران می پوشانند. و به این امر می بالند و افتخار می کنند. به طوری که منیژه با افتخار می گوید:

 

 منیژه منم دخت افراسیاب

 برهنه ندیده تنم آفتاب

حال با این معیارها می توان دریافت که بانوی ایرانی به متانت و وقار ونجابت و اصالتش بانوی شایسته  ای است .

بانوی شایسته و نجیب ایرانی  نه با  پول و ثروت ، نه با خودنمایی و  پوشیدن  لباسهای سخیف و مانتوی تنگ بدن نما و ساپورت پوشیدن  در انظار عمومی و نه با تیپ و قیافه های آنچنانی که درجامعه مشاهده می شود همسو و  مشابهت دارد

جالب هم این است که اتفاقا  حامیان این  تیپ ها خودشان را بیش از متدینین ، متدین تر  وایرانی ترمی دانند !

مشکل این نیست که نسبت به فرهنگ خودشان جهل دارند ( که البته دارند ) بلکه ریشه اصلی این ناهنجاری توهم دانایی است.

والی الله المصیر
 
حمیدرضاابراهیم زاده

12اردیبهشت 1395

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ است

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

شه دین حضرت احمد

شنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۱۰ ق.ظ

 

 

عید میلاد باسعادت فخرکائنات حضرت ختمی مرتبت صاحب کنز سعادت ومعدن جود وسخاوت حضرت محبت

و مولانا امام صادق (ع)

مبارک باد

 

 

بر درخانه ی  حضرت باران نوشته اند

 

او(پیامبر) دوستی است که درهمه ی پیشامدها وحوادث ناگوار امید شفاعت از وی می رود

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

 

 

خانواده و آموزشگاه

 خانواده  به عنوان مقدس ترین و موثرترین نهاد جامعه ی بشری شناخته شده است.

قداست خانواده به این است که تربیت وآموزش وایجاد نسل وساختار  هویت درآن جریان دارد.

خانواده ی متعادل وپویا به خانواده ای اطلاق می شود که دررگ های آن آموزش وتربیت وهمکاری و همدلی متقابل و مستمر جریان داشته باشد .

اما خانواده ی دیگری هم نقش تربیت و هویت سازی  را برای تکامل و پویش وتعادل نسل ها را ایفا می کند. وآن خانواده ی دوم یا مدرسه است که درآن اعضای تیم های آموزشی وتربیتی  به رسالت و وظائف خود درقبال پرورش باورها ی نیک و تطهیر روح وجان  وتداوم مستمر  آموزش دانش ، عمل می کنند

دانشمندان وبه ویژه جامعه شناسان ورفتارشناسان اجتماعی  وسیاستمداران وپژوهشگران حوزه ی توسعه ،آموزش وپرورش را به عنوان محور بی بدیل توسعه می شناسند.

متون ونصوص دینی در اسلام عزیز و باورهای ما  نشان ازاین دارد که آموزش وتربیت هدفمند راه رشد وتکامل است.

کتاب  قرآن کریم  به عنوان معجزه ی نبی اکرم نماد دانش به بشریت معرفی شده است و توصیه موکدی بر  فهمیدن درست وپژوهش در همه ی حوزه های هستی شناسی دارد.

سیره ی معصومین حکایت ازآن دارد که آموزش وآموختن دریچه ی برتری وپارسایی است

تاجائیکه امام متقین خود را بنده ی کسی می داند که به او حرفی بیاموزاند

امام زین العابدین  کتابی دارد به نام رساله ی حقوق که درآن برای  تکامل ورشد  انسان  توجه به 51 حق ضروری دانسته شده است. و راه برون رفت از عقب ماندگی و ستمدیدگی و ستمکاری  و درواقع  عدم تکرار فجایعی همچون عاشورا ، دانستن وآموزش حقوق شهروندی معرفی شده است.

آنچه که جوامع را از تحول وپویایی وحیات باز می دارد درحقیقت جهل وتوهم دانایی است

نادانستن و توهم دانستن  همه ی آن چیزی است که جوامع را مستبد و عقب مانده  نگه می دارد.

آموزش ودانستن درشریعت اسلام فریضه وجهاد به شمار می رود. و خداوند دراولین کلامش با نبی اکرم ایشان را به خواندن وعلم اندوزی می کند.وبه او و بلکه بشریت زمان حال  و آینده وواپسین کتاب  هدیه می کند وآن را معجزه ی رسالتش می خواند.

آنچه که اکنون  جوامع ما را تهدید می کند عدم توجه به آموزش وپرورش وتهاجم توهم دانایی درحوزه های مختلف اجتماعی وفرهنگی واقتصادی است.

با وجود برخی از  تفاوت های فرهنگی  جامعه ی دین سالارمدنی  ما با جوامع  توسعه یافته ی غربی ، انقلاب های بزرگی  که  درحوزه های صنعت واقتصاد وکشاورزی ورسانه و تکنولوژی وشهر سازی ورفاه مدنی درجوامع توسعه یافته رخ داده اند توجه ونقطه ی اتکایشان به جدی گرفتن نقش آموزش وپرورش در رسیدن به توسعه مطلوب بوده است.

خانواده های جوامع پیشرفته به این نتیجه رسیده اند که راه رسیدن به رفاه اجتماعی و برون رفت از مصائب و بحران های جامعوی همچون  تورم. نقدینگی. اعتیاد. بیکاری . طلاق و جرائم سازمان یافته و جنایات ،در حقیقت  امتیاز دادن به  بعد آموزشی و داشتن آموزش وپرورش توسعه محور و هدفمند و هوشیار است.

جامعه ی دینی ما نیز برای برون رفت از بحران های اقتصادی واجتماعی وفرهنگی و... ازاین امر مستثنا نیست وقطع یقین برای پویایی هرجامعه ای با هر مدلی از توسعه، نیازمند  به آموزش وپرورش  هدفمند وسالم هستیم که درآن باورهای نیک وآموزه های  واقعی دین و دانش ، حیات داشته باشد.

بااین نگرش مدارس و آموزشگاهها و دبیرستانها ودانشگاهها وموسسات علمی وپژوهشی وآموزشی  بعنوان کارگاه توسعه سازی  وآینده ساز  جامعه ی ما خواهند بود ونقش حیاتی  وارزشمند ی را برای شکل گیری مدل پیشرفت ایرانی اسلامی ایفا خواهد کرد.

کادر آموزشی متعهد ومتخصص ومتعبد هرآموزشگاهی  مهندسان توسعه ی ما خواهند بود

شورای عالی برنامه ریزی تحصیلی وکتب درسی ما. نویسندگان وشعرا وفرهیختگان ونخبگان ما باید درفرایند این توسعه نهایت دقت وحسن سلیقه را بکارگیرند تا دراین گرانیگاه فرزندان ما ، ویا درحقیقت سرمایه های اجتماعی  ما وثروت ها وذخایر میهن مان دراین کارگاه ها  به نیروهای ی باارزش افزوده ومتخصصان ومدیرانی تربیت یافته در دامن  فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی به آینده ی وطن وبلکه دنیای ما   مبدل شوند.


نتیجه تصویری برای انجمن اولیا ومربیان

 

 

افزایش بهای سرمایه های اجتماعی ما ویا موفقیت نسل نو و بلکه  تلاش های ما برای رسیدن به توسعه ی پایدار میسر نیست مگر با همت عالی  و همکاری و همیاری و همدلی وتعامل   همه ی اعضای جامعه به ویژه نخبگان. نویسندگان. شعرا . دانشمندان و آموزگاران واساتید وهنرمندان وطبقات علمی ودینی ،  با کادرآموزشی  مدارس و آموزشگاهها. بوده  تا تیم های  عملیاتی و پرتلاش  آموزش درکارخود موفق وخرسند وسرفراز باشند.

ودراین مقطع ، همدلی وهمیاری تنگاتنگ اولیا ومربیان  باهم ودقت نظر درشیوه های آموزشی وتربیتی و رفع موانع کمک آموزشی سهولت امر را برای شتاب بهتر موفقیت ها رقم خواهد زد.

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

نهم مهرماه 1396

 

 

*با نهایت احترام تقدیم به مادرم حضرت نیلوفر

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بیشعوری به سبک توهم دانایی

پنجشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۵۰ ق.ظ

نا آگاهی برای افراد ویا جوامع بیشعور می تواند مفید باشد!
افراد وجوامع واپسگرا از ناآگاهی وبی سوادی مردم سود می برند و برای خود بازار تقاضا می سازند.
دکانداری به سبک عهد قجر.
اول؛
قریب به هشت سال پیش در دفتر دوستم نشسته بودم و باهم گفتگو می کردیم. درهمین حین شخصی وارد دفتر شد وگفت؛آقایان تابلو فرش آوردم با یک سوم قیمت.
بی آنکه نتیجه ای از رخصت ما را ببیند  بساطش را روی میز ریخت. همان اوائل یک تابلو فرش بسیار زیبایی را با طرح وان یکاد بچشمم زیبا آمد.  فروشنده آنقدر زیرک بود که از نگاه ما بفهمد خوشایندمان کدام است.

بلافاصله گوشه های فرش مورد نظر را بدست گرفت و بالا کشید و پیچ وتاب می داد و بازارگرمی می کرد.
ناگاه نگاه متعجب من ودوستم در هم گره خورد.
پشت فرش را هم با دقت نگاه کردیم
لبهای فروشنده می جنبید شاید داشت برایمان وجعلنامی خواند...
این فرش نفیس مشکلی اساسی داشت.
بااین حال بقیه تابلوها را هم نگاه کردیم
شاید از بین دوازده فرشچه ای که آورده بود همگی دچار نقصی بودند. 
زیباترینشان همانی بود که نقص کلیدی داشت. و فرش برعکس بافته شده بود.
شاید اشکال در نحوه برنامه ریزی بافت بود ولی هرچه بود سمت اصلی فرش نوشته هارا برعکس زده بود.
اساسا این فرش به هیچ دردی نمی خورد زیرا وان یکاد رویش نوشته بود و قابلیت زیر پایی هم نداشت.
فروشنده با تفرعن خاصی گفت؛ اشکالش چیه؟ بلافاصله توجیه کرد که آیه قرآن پشت و رو ندارد!!!
گفتم؛ در قاموس کسی که می داند، فریب خوردن نمی گنجد فرمایشات گهر بارت راببر جای دگر. بلافاصله جمع کرد و رفت. 
اینکه اگر ما غفلت می کردیم و اندک سواد خواندن ونوشتن نداشتیم و یا فریب ظاهر تابلو را می خوردیم قطعا بازنده بودیم.
جوامعی که مدیران و مسئولین و تولید کنندگان ذائقه و کالا و خدماتش این گونه بخواهند با شعور مردم بازی کنند قطعا نا اهل بوده و فرعونیت و دیکتاتوری نامحسوس دارند.
واین نوع نگاه که نادانی وغفلت مردم برایشان بازار تقاضاست همواره وجود دارد. و البته به این راحتی قابل حذف و اصلاح نیست.
جوامعی که بیسوادی وبیماری وگرسنگی را برگ برنده خود می دانند بی تردید بیمار و ستمگرند!
دوم؛
همسایه ای پیداکرده بودم که در اوج جوانی بسیار بی انصاف وبی شعور بود.

سگ وخروس و انواع حیوانات موذی و پر سرو صدا را پشت اتاقم جمع کرده وعلی رغم داشتن شغل پر مشغله بیرون از منزل، مشغول به باغ وحش سازی شد!
 جوانک می توانست در هر گوشه از باغش جای خوبی برای این سبک از زندگی ننگینش درنظر بگیرد.
 علی رغم اینکه در سه طرف دیگر باغش هیچ همسایه ای وجود ندارد جانمایی تمیزی را برای آزارم انتخاب کرد. تا خواسته باشد وجود نحسش را بچشمم بیاورد.
از قضا صبح علی الطلوعی ازخواب بیدارش کردم ولب به اعتراض و گلایه گشودم که چه رفتار بدی است!!
گفت ؛ اصلا هم بد نیست. شما از صدای حیوانات لذت ببرید. مردم برای دیدن و شنیدن صدای حیوانات هزینه می کنند و...
گفتم ؛آقای بی فرهنگ و بیشعور! این صدای چندش آور گاه وبیگاه چند خروس بی محل و زوزه سگ ولگرد و... راببر داخل اتاقت ما لذت و بهشت اجباری نخواستیم!
مردک خودش را به جهل و کم خردی زد و خزعبلاتی بافت، گویی کودک ۵ ساله برای یک بزرگسال شیرین زبانی می کند!
پرسیدم حالا چرا سگت تا صبح واق می زند؟
گفت؛ حیوان را از جنگل پیدا کردم بی سرپرست بود دلم سوخت!!!
گفتم؛ بلبل خان ! تو بابای خوبی هستی براش اما توله ات را داخل حریم خودت نگهدار. با هزینه اعصاب خودت براش مادری کن.!
گوشه بهتری انتخاب کن من نیاز به استراحت حداقلی دارم...
در پاسخ ها اینقدر وقیح بود که نیاز به گوشمالی داشته باشد.
بااینحال گفتم؛ خدا شفایت بدهد.
فقط گفته باشم بیشعوری هایت بمن آسیب زده و صبرم‌محدود است. !
واقعا نمونه هایی که با این نوع رفتار سبوعانه و منش خود زیرک پندارانه در ادارات و بازار و همسایگی. و همه اقشارجامعه می بینیم، کم نیستند.

وسعت آزادی خواهی شان ناقض آزادی و امنیت دیگران است.

این‌گروه از بی شعورها توهم دانایی بالایی دارند.
توهم عجیبی است در کلمه ی؛
می دانیم! 
 بااینحال از چراغ قرمزهای زندگی رد می شوند .
توهم دانایی. توانایی. دینداری و... در همه جای دنیا بلای جان آسودگی و امنیت  جوامع شده است.
کتاب" بیشعوری آقای خاویر کرمنت" علی رغم اسم زاقارتش واقعا کتاب کار خوبی است.  گمان‌می برم خواندنش یکبار درسال واجب کفایی است.
بیشعورها الزاما احمق نیستند اما دوست دارند دیگران را احمق فرض کنند و یا به حماقت وادارشان کنند .
اینکه بافریب و تفرعن دیگران را مجاب به تحمل کنند برایشان زیرکی و هنر محسوب می شود.
اینکه دیگران به آنها بگویند بیشعور نباش را فحش و هتاکی می گمارند.
راهکار چیست؟
جوامع نیاز به آموزش مهارت زندگی با توجه به آموزه های اقلیم فرهنگی و بومی خود دارند
مهارت؛ راستگویی،امانتداری،رازداری، پارسایی، انصاف، قانون مداری،ایثار، همدردی، مشورت، شجاعت، نوعدوستی،بردباری، دانشوری ، احترام به حقوق دیگران و.... نیاز به آموزش جدی دارد.
دروغ نگفتن
فحشا و زنا نکردن
ربا نگرفتن
کلاهبرداری نکردن
تجسس نکردن
دزدی نکردن
غیبت نکردن
تهمت نزدن
رشوه نگرفتن
بی عفتی نکردن
خیانت نکردن
قانون گریزی نکردن و... مهارت می خواهد.
جامعه نیاز به این‌ مهارت ها دارد تا بتواند شاکله و پیش درآمد پیشرفت وامنیت وآسایش را ببیند.
دانایی بدون بینش و رفتارِ درست مصرفی ندارد.
استاد ومعلم بی مسئولیت!
فروشنده کالا وخدمات بی انصاف!
پزشک بی اخلاق!
کارمند بی توجه و بی تعهد!
چقدر می توانند به عفت و آسایش و پیشرفت عمومی جامعه اسیب برسانند؟
دانایی فقط به دانستن الفاظ خوبی وبدی نیست.!
 مهارتِ درست رفتار کردن اهمیت دارد. مهارتِ التزام عملی داشتن به این آموزه ها برای پویایی جامعه بسیار مفید است.
واین میسر نیست مگر با عزم ملی برای آموزش همگانی.
والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده
بیستم مهر۱۴۰۱


تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آموزش محور توسعه

سه شنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۳۱ ق.ظ

 

 

با دوست عزیزم آقای دکتردشت آرا سر برخی از مباحث حقوقی گفتگومی کردیم

 

 

به اقتضای شرائط سن که من 50سال ازایشان کوچکترم یک جمله کوتاه نصیحتی کرد

جمله ای زیبابود

گفت:امام علی فرمود: « لاتودبوا اولادکم علی اخلاقکم، لانهم خلقوا لزمان غیر زمانکم »

فرزندانتان را بر اخلاق خویش تربیت نکنید، زیرا آنان متعلق به زمانی غیر از زمان شما می باشند./.

گرفتن آزادی عمل وسلب استقلال رای نسبت به زمان نوعی استبداد است

تربیت کردن به صلاح زمان وعرف مقتضیات زمان خودمان کاری بسیار مستبدانه وعبث ورنج آوراست

واقعییت این است که درتوسعه وگذار به مدرنیته چارچوبها واصول تغییری نخواهند داشت

اما همه ی حواشی و فروعات  مستلزم  نیازهای مقتضیات زمان ومکان افراد هستند

پدرانمان در قرنها پیش  به روش دیگری می زیستند اما آزاده وآبرومند هم بودند

اگر ماهم همانگونه زیست ومعاش ومعاشرت کنیم دراین اوضاع زمانی ومکانی آبرومند زمانمان نخواهیم بود.

چارچوب عزت وآرامش وآبرومندی ورفاه برای همه نسلها یکسان هستند

 اما روش رسیدن به  هرکدام از این واژه ها دردنیای امروز تفاوتهای بنیادین با روش های هزاره قبل دارد

آرای سیاسی ومدنی  ومذهبی واجتماعی هم اگربا تحولات و اقتضائات روز همراه نباشند محکوم به ابطال هستند

انسانها زندگی می کنند تاآزاد وپویا باشند

هزینه می دهند تا کامل شوند

کامل می شوند تا به لذت وعزت برسند

اگر ما نخواهیم به مقتضیات وتحولات دنیای سازمان یافته واجتماعی توجه کنیم قطعا  دراین تعارض زیانکار خواهیم ماند

همه ی آموزه های دینی اسلام وادیان دیگر ماآدمیان را تشویق به توسعه وتربیت برای توسعه یافتگی می کنند.

جستجوگری ودانش پژوهی وتحقق حقوق وکرامت انسانی یکی از بزرگترین دستاوردهای  بعثت انبیاست.

به نظرمی رسد باداشتن پشتوانه ی آموزه های قرآن واهل بیت  راه برای حرکت مهندسی فرهنگی واجتماعی واقتصادی  

وتوسعه یافتگی درهمه جهات بسیارگشاده وهموارباشد.

 

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

لیله القدر1435

25تیر1393

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

زیان فرار از دعوت به نیکی

يكشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۰ ق.ظ

 

 

زیان های فرار از دعوت به نیکی

برخی از جاه طلبی ها و خود سری های وبعضا فرصت طلبی ها وفرصت سوزی ها در رفتار برخی ازنو ایرانیان   هیچ شباهتی به پندار وگفتار وکردارنیک اجدادشان ندارد وباید گفت ؛ بیشعوری ناشی ازفقر تربیت درست آزارشان می دهد.

و بیماری مهلکی به نام بی فرهنگی وتوهم فرهنگ  در رگ وجانشان رسوب کرده است و ازآن هیبت فاخر فقط تفاخر و ادعایش مانده است.

نظیر :عکس  وفیلم گرفتن ازصحنه های جنایت وکمک نکردن به رفع جنایت.

 کولاک سلفی های دسته جمعی از جهنم پلاسکوی درحال ریزش، و دست پاگیر شدن برای خدمت رساندن به حادثه دیدگان.

فیلمبرداری از زن پریشان حال عریان درخیابان ونه کمک به او.

آموزش تخریب و دزدی از عابربانک ودست انداختن  وآزار پیرمرد و سلفی گرفتن ازآن.

برندسازی مذبوحانه ازکودک خردسال صرف گفتن واژه مضحک کچلیک.

وفیلمبرداری ازمراسم قتل حیوانات وبه نوعی اعدام اخلاق و منتشر کردن آن درفضای مجازی و....

هیچکدام نشان سلامتی رفتار ویا با فرهنگ بودن نیست. بلکه برعکس اشاعه ی بی فرهنگی نهادینه شده ای  است که  مدعیان  مدرنیته ویا بیماران جهش یافته برای آیندگان برجای می گذارند.

تفاخر به پیشنیان شجاع و نوع دوست داشتن و تظاهر به فرصت طلبی ودنائت باهم درتعارض است.

همین تعارضات ونمونه هایی از آنتروپی های جامعوی نشان از فقر تربیت و وارفتگی فرهنگی وسلب آموزش ازخود و بی توجهی به اقامه تلاش برای به پاداشتن نیکی ها و ذایل ساختن بدی ها دارد.

این مشت از نمونه ها وتعمیم به خروار دلیلی نیست که مهرورزی ایرانیان فهیم ونجیب وموقر و مهرورز ونوع دوست ندیده گرفته شود. همیشه نیک کرداری نیکان ، امید بخش و رفتار ساز است...

باید تلاش کنیم تا درکنار نقادی از رفتار زشت اینان .آموزش وتربیتشان را جدی بگیریم و خودمان را درتلافی از رفتارشان همرنگ نکنیم.وبه تقبیح ونقادی دل خوش نکنیم که روی دیگر سکه ی نقد جایگزینی راهکارهای ارزشمند و پویا ست.

وبدانیم که اگر اقامه ی امر به معروف ونهی ازمنکر مسکوت بماند ؛ شاهد رفتارهای خطر ساز دیگر هم خواهیم بود.

به جای اشاعه دادن به زشت کرداری هایشان برای تقبیح عمل  وکردارشان. نیک کرداری را جایگزین خلا اخلاق شهروندی کنیم و برای آموزش وتربیت شهروندان از خود مایه بگذاریم وهزینه کنیم. که حضرت حق فرمود:

  واز شما باید گروهی باشند که دیگران را به نیک کرداری دعوت کنند واز بد رفتاری دورشان بدارند.  ( سوره آل عمران  104)

 والی الله المصیر.

حمیدرضا ابراهیم زاده

13  بهمن 1396

 

پانوشت:

دلنوشته ی یکی از اساتید محترم دانشگاه

من از مردم ایران می ترسم !

چند سال پیش که استان گیلان و شهررشت برف سنگینی بارید و شهر چند روزی دچار بحران شده بود ، از دوستی شنیدم که نان لواش هر بسته تا بیست هزارتومان فروخته شد .

قبل از زلزله کرمانشاه ، قیمت کانکس حدود یک و نیم تا دو میلیون بود و پس از زلزله قیمت کانکس به حدود هفت میلیون رسید.

با یک برف که شهر تهران به بحران رسیده ، قیمت کرایه تاکسی از فرودگاه امام تا شهر تهران به یک میلیون رسیده است .

اینکه مسٸولین مدیریت بحران بلد نیستند ، عجیب نیست ، چون مدیریت یک تخصص آموختنی است که این عزیزان نیاموخته اند.

اما چه بلایی بر سر انسانیت آمده است . خیلی دوست دارم کسانی که در شهر رشت نان لواش را بسته ای بیست هزارتومان به مردم فروخته اند از نزدیک ببینم  ، برایم جالب است فروشنده کانکس هفت میلیونی خانواده دارد یا نه ؟ راننده تاکسی که کرایه یک میلیونی از مسافرش طلب می کند ، به کدام خدا اعتقاد دارد ؟

حتما فیلم دوربین مخفی ایرانی که اخیرا منتشر شد دیده اید که مردم عادی کوچه و خیابان چگونه پولهای یک نابینا را با وقاحت تمام می دزدند !

من از مردم ایران می ترسم !

از خودم بعنوان یک معلم دانشگاه خجالت می کشم که در تربیت این نسل مسٸولیت داشته ام و درست تربیت نکرده ام ، معلمان مدرسه ، روحانیون و وعاظ ، صدا و سیما ، آموزش و پرورش ، وزارت فرهنگ و ارشاد و ... همه کسانی که به هر نحو سهمی در فرهنگ سازی داشته ایم باید خجالت بکشیم .

وقتی شنیدم در بحران هسته ای و سونامی شهر فوکوشیما ، پنجاه نفر داوطلب شدند برای خنک نگهداشتن رآکتور هسته ای (مرگ ) تا مردم شهر فرصت پیدا کنند از شهر خارج شوند ، درجه شرمساری ام بیشتر می شود .

وقتی شنیدم در زمان تخریب برج های دوقلو در یازده سپتامبر تاکسی های شهر نیویورک مردم را رایگان جابجا می کردند ، از شدت خجالت آب می شوم.

من از مردم ایران می ترسم !!

من بخاطر تمام کوتاهی هایم در عرصه فرهنگ اجتماعی از تاریخ ایران شرمسارم . -
#انسانیت_را_فراموش_نکنیم
#مردم_دزد؟
  دکتر امیدهاشمی

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

خود مداری ایرانیان

جمعه, ۱۵ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۵ ق.ظ

 

 

خودمداری  ایرانیان مانع توسعه ایرانی است

پرسش

باسلام،چه عواملی را در خود مداری و توسعه نیافتگی جامعه ی ایرانیان موثر می دانید؟

بنام خدا

ایرانیان دارای پیشینه ی قوی و مساعد و سرزمینی مملو از ثروت های اقلیمی و اقتصادی و سرمایه های انسانی هستند.

اما همواره در معرض خودخواهی و ستم  حکام  و اجانب قرار گرفته و یا  با ابزار دین توسط حکام مورد تجاوز و استعمار  قرار گرفته اند.

یکی از مهمترین انواع تهاجم و سوق به بردگی هجمه ی اندیشوی و فرهنگی است.

با گسترش اسلام درشبه جزیره حجاز و لزوم گسترش آن در بین امت ها و مطرح شدن دلایل بعثت نبی اکرم (ص) ، نامه ها و پیام های مختلفی به سران کشورهای همسایه از جمله ایران برای دعوت به پاسداشت کرامت انسان و شنیدن پیام وحی ،و تبیین باورهای راستین ارسال شد. و طبعا پادشاهان زیادی از پذیرش پیام  و دین پیامبر خودداری کردند.

و مردمان و امت های زیادی نیز با  شنیدن پیام پیامبر رحمت به او گرویدند...و پیرو این جاذبه ، ایرانیان زیادی به میل خود به اسلام گرویده و حتی عازم سرزمین حجاز می شدند یکی از نمونه های بارز آن سلمان فارسی (روزبه  فارسی ) که از اهالی جی بوده است . بااین حال  از ابتدای اسلام  ایرانیان به پیروی از تربیت پادشاهان و رهبران دینی زمان خود از پذیرش  اسلام سرباز زدند و آیین خود را راستین دانسته و به پایداری از باورهای دینی خود  همت گماشتند. و با دادن جزیه به کیش خود می ماندند.

اما با ظهور خلفای اسلامی شکل  دعوت اسلامی ، به بهانه های  متعددی صورت  تهاجم به سرزمین  ایران و اجبار  و به تاراج بردن اموال و اسارت در آوردن  ایرانیان به خود گرفت و ایرانیان زیادی  با کراهت و به واسطه ترس وتهدید ، هویت جدید و اجباری اسلام  را پذیرفتند.

و اگرچه بعدها فرصتهای شناخت وخدمات متقابل براثر رسوب باورها و نیکی های رسالت نبی اکرم و قرآن کریم، برای ایرانیان فراهم شد و بسیاری از تعارضات و مناقشات ازبین رفت با این حال در ساختار ذهن  مردم آثار این تهاجمات و تعارضات و خفقان و اختناق رفتاری حکام و خلفا بصورت مکر دینی و یا ریا کاری مدرن در سلوک و رفتار ایرانیان رسوب کرده است.

از عهد خلافت جناب خلیفه ی دوم عمر بن خطاب، بیشترین جسارت به ایرانیان روا شده بود. و البته همین جسارت و توهین باعث قتل وی به دست فیروز ابو لولو گردید.

نمازخانه ها و نیایش کده ها و آتشکده ها ویران و به جایش مسجد تاسیس شد.

علمای دینی و رهبران  و موبدان زرتشتی و...، پس از سرباز زدن از پذیرش دعوت اسلامی  به طرز فجیعی  قتل رسیدند و یا سوزانده شدند و همسران وفرزندانشان  غنایم اسلامی محسوب شدند.

  امرای نظامی و حکومتی ارتش اسلام  مومنان زرتشتی را با  اجبار و اکراه و تهدید به مرگ و بعضا خفه کردن و سوزاندن با آتش وادار به پذیرش اسلام می کردند.  فرزندانشان را به بردگی می بردند و در تاریخ مکررا نقل شده است که بر همین اساس به فرزندانشان می گفتند؛ « پدرسوخته » چون پدرانشان دربرابر تهاجم خلافت اسلامی وادار به پذیرش دین نبودند. و به کام مرگ به وسیله ی دود و آتش  سپرده شده بودند.

فرزندان و دختران  و حتی همسران  امرا و پادشاه را به کنیزی واسارت به حجاز می بردند که نمونه ی بارز و نیک آن شهربانو دختر یزدگرد سوم است که به همسری سیدالشهدا (ع) درآمد که  مادر حضرت زین العابدین(ع) می باشند...

  طبیعی است که هنوز در دل و ذهن مردم رفتار حکام و احکام اسلامی اجبار و اکراه و خشونت محسوب شده باشد.

و به علت عدم باور راستین به اسلام وحدانی ، برای نافرمانی مدنی و یا پنهانی از احکام اسلامی، تعمدا دروغ. غیبت. دزدی. زنا. ریا. ربا را درحق خود روا بدارند.

همه ی این سرسختی ها در برابر زور  چندین قرن خفقان خلفای جائر، باعث تعلل و اختلال در پذیرش نصوص ناب اسلامی نیز گردید و ذهن آنان را به ریا و تظاهر عادت داد.

تحقیر شدن در برابر ستم ها و  دروغها ی حکام اسلامی که خود بعضا فاسد و اهل تبعیض بودند از همان  آغاز  مردم را به نافرمانی  نرم و پنهان سوق داد. و در کشاکش  نزاع های حکومتی بین زمامداران مردم شاهد جسارت به خانواده ی رسول خدا وشهادت سید الشهدا  وتخریب بیت الله الحرام بودند. همه ی این منازعات پایش به ایران  نیز باز می شد. وآثار شومی را در  انسجام  اسلامی و پذیرش باورهای دینی وحکومت دینی و یا دین حکومتی ایجاد می کرد

بانگاهی به فراوانی  بقعات  امام زادگان در می یابیم که در دیارعلویان طبرستان ، مردم به خاندان رسالت  و تشیع علاقمند شده بودند و برای رویگردانی از  پذیرش احکام حکام به آنان پناه می دادند و حتی با حکومت می جنگیدند.

ریشه ی بسیاری از نافرمانی ها  نسبت به پذیرش دین حکومتی تازه و عمیق بود. ومردم ایران همواره دربرابر ریاکاری و دروغ و تبعیض و فساد حکومتیان  مقاومت نشان می دادند و به پیروی از این دیدگاه  تعارضات زیادی بین  ایرانیان و حکومت خلفای اسلامی رخ می داد  و آثارآن نیز تا کنون باقی وهویدا است.

فاصله ی مردم و پذیرش حکومت ها به شکاف های نامرئی و وسیع مبدل شد. آموزش های لازم  و مستمر به مردم  داده نمی شد.و بلکه به صورت نامحسوس با احساسات و عواطف دینی و ملی  مردم  بازی می شد.

دراین میان تلاش وارستگان  و پیشوایان شیعی برای اصلاح ساختار تربیتی مردم  نیز ستودنی است .

پس از نهضت عاشورا که خود بزرگترین نوع مقاومت در برابر دین حکومتی و تبعیض وفساد خلفای جائر محسوب می شود، جان سید الشهدا و یارانش دراین مصاف هزینه ی اصلاح طلبی و پایداری در برابر ستم گردید.

پس ازآن رخداد سرخ شیعی، امام زین العابدین  به آموزش و تربیت روی آورد. امام سجاد (ع)که خود مادری ایرانی داشت و از بازماندگان وگواهان حضوری واقعه ی سرخ عاشورا بود ،کتابی تحت عنوان رساله ی حقوق نوشت تا ذهن وجان مردم را با آموزه های وحی و حقیقت اسلام محمدی (ص) آشنا کند و فرزندانش نیز به تربیت شاگردان و نفوس  مستعد روی آوردند تا امر اصلاح را با نهضت آموزش همگانی به فرجام برسانند. به علاوه در توصیه های معصومین با ظرافت و دقت فراوانی برای پاسداشت کرامت انسانی بارویکرد زنده نگه داشتن چرایی قیام  ابا عبدالله الحسین  سفارش  وتاکید شده است.

یکی ازبزرگترین رسانه های تاریخ، رسانه ی منبر بود. واین رسانه از نگاه ژرف اندیشان دور نماند اما با این حال سبک وسیاق اداره ی منبر ویا تعارضات فراوانی که بین منبریان رخ می داد ازآثار  رسوب  آموزش ها می کاست . وبه مرور  مردم به خود مداری درفهم و برداشت ها  سوق داده می شدند .و حکام اسلام می بایست در این فرصت اعتماد مردم را به درستی باورهایشان جلب می نمودند و خود را  پاسدار پندار و رفتار گفتار نیک ادیان نشان می دادند . و آموزش  باورهای نیک  و حقوق شهروندی را مبدل به عزم ملی و اراده ی جهادی می کرد.

قرن ها گذشت...

  و اکنون  مردم باید بدانند تا چه حد این آگاهی برای برون رفت از بحرانها برایشان سودمند است

به سبب پایداری و امتناع از پذیرش باورها و بد رفتاری حکام و عدم تربیت درست، ایرانیان به بیماری توهم دانایی دچار شده و ازدرمان آن غافل مانده اند.

و حتی نمی توانند درست تصمیم بگیرند و عمل کنند و دل خود را به پیشینه ی تاریخی و پیشینیان مشعشع خوش داشته و بعضا به خود فریبی خوش دارند.که  در این فرسایش جامعوی ، مردم به مرور جاه طلب و احساساتی شده و بهره گیری از عواطف و احساسات آنان برای سیاستمداران دین باز  آسان تر نیز خواهد بود.

جاه طلبی های عمیقی که باطنشان را بیمار و واژگون کرد، باعث شد تا نتوانند توسعه را به معنای مدرن درک کنند و بپذیرند . والبته  منشا این بیماری از مشکل رفتاری حکومت است که مردم را این گونه به دین خود درمی آورند.

الناس على دین ملوکهم

 دین مردم بر طبق دین رهبران و حاکمان آنان است. (بحارالانوار، ج‏۲، ص‏۴۹)

علی(ع) فرمود: الناس بأمرائهم اشبه منهم بآبائهم

 «مردم به حاکمان خود شبیه‌ترند از پدران»  (تحف العقول، ص‏۲۰۸ )

رسول(ص) فرمود: صنفان ان صلحا صلحت امتی و ان فسدا فسدت امتی: الفُقهاء و الاُمراء .

و  فرمود: زلّه العالم ککسر السفینه یغرق و یغرق .

بی تردید به پیرو این دیدگاه  سرشت نظام باید اصلاح شود. پایبندی به باورها در رفتارحکومت وحکام  اثبات شود.

دور از هر حب بغضی باید گفت؛ جامعه ایرانی مدعی فرهنگی است که از آن بی بهره است و در توهم بافرهنگی به سر می برد

نمونه ی بارز آن : سلفی گرفتن از پلاسکو. فیلم و عکسبرداری  دست جمعی از رخدادهای مصیبت بار، افشا  و انتشارحریم خصوصی  همدیگر   لذت بردن از شنیدن داستان قتلها. جنایات نشان می دهد تماشا کردن وخبر چینی را دوست تر می دارند تا مفید فایده بودن را. و به قطع یقین می شود گفت : نقادی کورکورانه را بیشتر دوست دارند تا کار کردن و درست کردن را.

 اکنون  جاه طلبی و ادعاها و تفاخر به پیشینیان و توهم  فرهنگی ایرانیان به صرف داشتن تاریخ غنی چیزی را برای توسعه حل نمی کند و راهی گشاده نمی شود. باید این بیماری را بپذیریم وبه دنبال درمان آن برویم و بکوشیم تا با پیروی از حقیقت و نیک کرداری های مستمر، از نیکی های پیشینیان مان نیز سبقت بگیریم و حریم و حرمت  آنان را اینگونه پاس بداریم.

باید تغییر کرد.

باید از درون انقلاب کرد.

انقلاب فرهنگی برای رسوب باورها در رفتار وزندگی.

انقلاب اسلامی انقلاب فرهنگی بود، انقلاب باورها  بود اما با فرسایش حوادث زمان به انحراف وگزاف متمایل است.

این حقیقت راباید پذیرفت  که هدف  و آرمان ایرانیان به سمت فراموشی وانحراف می رود.

هدف همان  اعتلای ایران و ایرانی در همه ی عرصه های توسعه یافتگی بود.

برحال این مردم باید تاسف خورد!  

 که تمام این عقب ماندگی ها از جاه طلبی ها و بی تدبیری درنگهداری از آرمانهای انقلاب توسط خود آنان است.

 زیرا نیاموختند؛ برای رسیدن به هدف و آرمانهای بزرگ ، باید هزینه داد و پایبند بود.

باید با توجه به مقتضیات زمان  بزرگواری  و وقار ونجابت ومتانت وفرهنگ خود را نشان بدهند وترویج کنند.

نوع دوستی ومهر ومودت وهوش عاطفی ایرانیان نباید معطوف به پیشنیان بماند و درجا بزند.بلکه  باید پویا ومستمر باشد.

 باید آموزش ببینند که جاه طلب نباشند.آموزش ببینند که راستگو و نوع دوست و مهروز و با ایمان باشند.

جاه طلبی  در کجای زندگیشان است؟

درسبک غلط زندگی. وتقلید اشتباه از الگوهای ناکارآمد.

خلق را تقلیدشان بر باد داد   ای دو صد لعنت بر این تقلید باد.

درتوقع آنان از دنیا و تقلید از مصرف گرایی و مادیگرایی. در تقلید باورها و خرده فرهنگ هایی که به آن هیچ تعلق اقلیمی، بومی ، ماهوی وجامعوی  نداشته  و به مرور به آن دچارشدند. حتی روحیه ی  پرسشگری  و نقادی  را از یاد برده اند. مردم نمی پرسند چون گمان می برند  پاسخ را بهتر از هرمتخصصی می دانند  ...

علایم آن آماربالای طلاق. اعتیاد. جرایم مالی.خیانت و جرایم وتخلفات  ناموسی. تخلفات اداری ورشوه. تبعیض واختلاس و فساد در دوایر حکومتی ودولتی ...است

درهمه جای دنیا این علایم از بیماری ها، سرطان جامعوی محسوب می شود و در فرهنگ ما و درالگوی پیشرفت ایرانی اسلامی ما این فراوانی احتضار جامعوی ماست.

تورم واختلاس وتبعیض وفساد و اعتیاد و بیکاری وطلاق و فراوانی جرم وجنایات  نمودار عقب ماندگی است نه زیرکی و هنروری ونشانه های با فرهنگ بودن و پیشرفت!

برای رسیدن به پیشرفت باید به همه ی احاد مردم  آموزش هدفمند و متناسب با شرائط جامعه ی جهانی  داد . توهم دانایی و دارایی را از جامعه دور کرد و توسعه را به مفهوم مدون و مدرن آن درک کرد و با آن تعامل کرد و با استفاده از آن الگوی پیشرفت وچشم انداز جامعه ایرانی اسلامی را به دقت وظرافت طراحی واجرا کرد.

نیاز مردم به  آموزش و آگاهی  زیاد هست.

حق مردم ما بیش ازاین است و نباید آنان را با خفقان و تهدید و ترس و جهل وتطمیع و تحریک ،تحقیرشان کرد.

نباید روح نقادانه آنان را در محاق قرار داد. حتی اگر راه نقد کردن را نمی دانند باید به آنان نقادی را آموخت.

روح نقادی و روان آزاد اندیشی مردم باید تقویت و توجه و سامان دهی شود.

که یزدان پاک فرمود:

انهم یقولون ما  لایفعلون

 الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات

و ذکروا الله کثیرا

 انتصروا من  بعدما ظلموا

وسیعلم الذین ظلمو ا ای منقلب ینقلبون/ ( شعرا 226-227)

باور راستین و کارنیک  دو روی سکه ی پیشرفت  است که با  یاد خدا، درحقیقت کلید توسعه یافتگی با الگوی پیشرفت ایران اسلامی  محسوب می شود.

وانقلابی می طلبد به ابعاد همه قلب ها   که  حضرت حق فرمود:

لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَینِ یَدَیهِ وَمِن خَلفِهِ یَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ   إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى  یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم   وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ   وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ . ﴿  سوره رعد  11

برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!

انقلاب درونی بزرگی برای مردم تجویز شده است. که از گفته به کار برآید. از تئوری تا اجرا هزینه   باید داد. و باید مردم را با هزینه های جاری آن آشنا کرد.

 به نص همین مستندات و باورها می توان به قطع یقین گفت ؛که رهبران دینی  و سران حکومت ها  در تربیت مردم و پاسداشت کرامت انسانی آنان کوتاهی کرده اند.

و باید راهی برای جبران تضییقات و کوتاهی های ناخواسته  و پیدا و پنهان درحق ولی نعمتان خود یعنی مردم که اربابان واقعی  دولت ها وحکومت ها هستند بیابند و   ذائقه ی شان را با شهد گوارای خدمت و راستگویی و امانتداری و تدبیر ، شیرین کنند.

والی الله المصیر

 

حمیدرضاابراهیم زاده

 30 دی1396

 

*  منابع نزد نگارنده محفوظ است

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصارمولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آسایش دو گیتی

يكشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۰ ق.ظ

 

آسایش دو گیتی

میز و کرسی آسودگی و عزت ولذت بر چهار پایه استوار است.

دوپایه اش را مولانا دیده و دوتا دیگه را حافظ کشف کرده است.

 

مولانا : " مرنج ومرنجان "

تو چه دانی که ما چه مرغانیم

زیر لب هر نفس چه میخوانیم

 تا در این صورتیم از کس ما

هم نرنجیم و هم نرنجانیم

 

حافظ : " بنوش و بنوشان "

ای نور چشم من سخنی هست گوش کن

چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن

 

بزرگ مردپارسایان امیر مومنان  فرمود:

بگذار و بگذر...

و حضرت دوست ؛ یزدان حکیم  و مهربان فرمود:

خذ العفو

وامر بالعرف

واعرض عن الجاهلین. ( اعراف199)

 

انسان گمشده ای بنام آسودگی دارد وهمواره در پی آسایش شتاب برمی دارد.

جناب حافظ آسایش دو گیتی را مروت و مدارا می داند؛

 

"آسایش دوگیتی تفسیر این حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا...."

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

14تیر1398

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده