دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۱۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

تشکر

جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۹، ۱۲:۰۵ ق.ظ

 

من لم یشکر الخالق ولم یشکر المخلوق:

امام رضا (ع) فرمودند

هرکس نتواند از مخلوق خدا قدردانی کند ، از پس ستایش خدا برنخواهد آمد

 

همیشه مردان وزنانی هستند که به قاعده ی تلاشهایشان جاودانه می شوند.

فراترازجنس ونژاد وسن ومذهب وحزب و... خود را فرا محدودیتی می کنند ومی مانند

روز ملی شدن صنعت نفت درایران پس از سالیان متمادی استثمار دراین حوزه برای ایرانیان روز مهم وبزرگی است

برکت وجود مرحوم دکتر مصدق ودیگران دراین زمینه باعث پدید آمدن این حادثه خوب گردید

 


 

قطعا درآن دوران مرارتهای زیادی را برای رسیدن به این خاستگاه تحمل کردند

اما هرگز دست از آرمانهای بلند وبا ارزششان نکشیدند وفرجام کار را به پیروزی وشیرینی پیوند دادند.

بر ما فرض است که ازهمه بزرگمردانی که  باعث اعتلا و سرافرازی دین ومذهب ووطن وحریت  وکرامت انسان گردیدند قدردانی کنیم وبرای نکوداشت  یاد ونامشان تلاش می کنیم تا کارهای بزرگ همواره تکرار شوند ورونق یابند.

که حضرت محبت فرمود:

تنزل الرحمه عند ذکرالصالحین.

هنگام نکوداشت صالحان  رحمت خداوند نازل می شود.

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

28 اسفند1394

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

گروه اقلیت

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۲:۴۰ ق.ظ

 

گروه اقلیت

ما انسان ها برای رشد وتکامل، دگردیسی و دگرگونی های متنوعی  را تجربه می کنیم وبه دلیل همین دگرگونی ها به بلوغ وتکامل  می رسیم

با دقتی در تاریخچه انسان شناسی در می یابیم که  انسان کهن نسبت به انسان امروزی بسیار خام ونابالغ است ودگرگونی های کمتری را را بخود اختصاص داده است و به همین مناسبت دیرینه شناسان انسان های کهن را در مسیر فراگیری رفتار زیستی به گونه های متفاوتی از کهن تا مدرن دسته بندی کرده اند .

پس از انقلاب کشاورزی وشهرنشینی و صنعتی،  قدرت انسان برای درک  آفریدگار بیشتر وبهتر شده است. پرده برداری از رازهای آفرینش با پیشرفت دانش وتکنولوژی درهمه ی عرصه ها رخ داده است . وانسان درپویش ها وپایش های علمی از مرحله ی بدوی خود به مرحله ی مدرن تری حرکت کرده است.

دگرگونی هایی که به واسطه ی آن انسان را به اقتدار کشانیده و او را از نسل های پیشین خود متمایز ساخته است

امروزه  شکوه و اوج  درک  دانش  فیزیک وشیمی وزیست شناسی و... شعورانسان را بالغ تر از پیش نموده است ووی را با شتاب بیشتری به سمت تکامل وجانشینی علی الاطلاق خداوند سوق می دهد

ابر باد ومه وخورشید وفلک  برای تحقق بلوغ انسانیت به سربازی وفداکاری مشغولند ولی اکثر انسانها همچنان درتردید وناسپاسی به سر می برند.  وغبار حق ناشناسی و ناسپاسی را از وجود خود نمی روبد.

به فرموده ی آفریدگار دانا :

  وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ ﴿ بقره : ٢٤٣

وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿یوسف: ٢١

وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿هود: ١٧

وبه تعابیری قرآن مملو ازاین حکایت است که:

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿العنکبوت: ٦٣  

أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ ﴿البقرة: ١٧٠

فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ ﴿المنافقون: ٣

أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لَّا یَشْعُرُونَ ﴿بقره: ١٢

به گواهی قرآن بسیاری از لا ها ولن های قرآن برای این است که پروردگار برای رساندن خیر وتکامل به انسان اورا دعوت به دقت وتدبر می کند ولی انسان  ناسپاسی می کند و به دنبال خامی و قهقرا تمایل دارد.

هنگامی که پرده های نادانی با نور دانش  از ذهن و زندگی مردم کنار می رود و بسیاری از تردیدها و تاریکی ها ازبین می رود  دراین میان بسیاری از ناسپاسان هنوز به پوشاندن  واقعیت ها اهتمام دارند. دراصطلاح  دینی به آنها کافر می گوئیم.

کفر غبار و پوششی است برای نادیده گرفتن واقعیت ها و واژه ی کافرمتضاد با  شاکراست.کافرناسپاس است وشاکر سپاسگزار.

انا هدینا السبیل اما شاکرا واما کفورا / (سوره انسان - 3)

انبوه ناسپاسان بیشتربه این دلیل است که ایشان  دل به اندک خرد خویش گرم داشته اند و قطره وجودشان را از دریای دانش پروردگار جدا می دانند.درحالیکه  " نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاءُ وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ  " ﴿یوسف: ٧٦

 جناب ابلیس اولین کافری است که با خرد اندک خویش مامور به سجده برخرد قدسی آدم گردید ورو برتافت ونفرین شد.

همه سجده کردند ولی ابلیس گمان برد که برتری هایی دارد و کفر ورزید .

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿البقرة: ٣٤

ذات اقدس ربوبی از خردورزان  انتظار تکلیف دارد و بی خردان معاف ازتکلیف می مانند.

سپاسگزاری هم تکلیفی است که از اهل خرد و مدعیان عقلگرایی انتظار می رود.

اما آنچه که پیداست توهم دانایی  و ناسپاسی عقلگرایانی است که در اکثریت قرار گرفته اند.ومورد طعنه پروردگارند.

سپاسگزاری وقدر شناسی از مواهب ونعمات خود نعمتی مضاعف برهدیه های خدایی است

لئن شکرتم لازیدنکم  (ابراهیم 7 )

قدرشناسی وسپاسگزاری از تلاش و هدیه وعنایت همنوعان  وپروردگار در تداوم وافزایش لطف ومرحمت تاثیر بسزایی دارد

وبرخلاف آن ناسپاسی می تواند مانع دریافت  لطف وفیض و هدایا باشد

که امام  هشتم فرمود:

مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل‌»؛ [1] کسی که نعمت دهنده از مخلوقات را شکرگزار نباشد، شکرگزار خداوند نیز نخواهد بود». این روایت به صراحت بر مطلب مورد نظر دلالت دارد.

آنکه سپاسگزار آفریده های خدا نیست  نمی تواند  سپاسگزار آفریدگار باشد.

چه بسیار کم هستند گروه سپاسگزاران وچه بسیار زیادند گروه ناسپاسان .

امام صادق (علیه السلام) فرمود:«در تورات نوشته شده:سپاس کن آن‌را که بر تو نعمت داده و نعمت بده آن‌را که از تو سپاس‌گزار است، با سپاس کردن نعمت‌ها پایان نمی‌پذیرد، اما کفران، نعمت‌ها را باقی نمی‌گذارد، شکر و سپاس باعث زیادی نعمت‌ها و ایمنی از دگرگونی‌ها شود». [۲]

دگرگونی و تبدیل نعمت ها به نقمات وبلا هایی  که می تواند  ناشی ازناسپاسی باشد.

که فرمود : "ولئن کفرتم ان عذابی لشدید  (سوره ابراهیم - 7)

امام سجاد (علیه السلام)‌ فرمود:«خدا هر دل غمگینی را دوست دارد، و هر بنده‌ی سپاس‌گزاری را دوست دارد، روز قیامت خدای تبارک و تعالی به یکی از بندگانش می‌فرماید از فلانی سپاس‌گزاری کردی؟ عرض می‌کند:پروردگارا! من تو را سپاس گفتم، خدای تعالی فرماید:چون از او سپاس‌گزاری ننمودی، مرا هم سپاس نگفته‌ای، سپس امام فرمود:شکرگزارترین شما خدا را کسی است که از مردم بیشتر شکرگزاری کند». [۳]

در حکایتی از  اسرارالتوحید شیخ  ابی  سعید آمده است که :

خواجه بوالفتح شیخ گفت که شیخ قدس الله روحه العزیز در نشابور بود یکروز ببستقان می شد و وخواجه علی طرطوسی باشیخ ما بهم بود، شیخ در راه می گفت:" اللهم اجعلنی من الاقلین " چون ببستقان رسیدند خواجه علی از شیخ پرسید که که دراین راه برلفظ شیخ بسیار می رفت " اللهم اجعلنی من الاقلین" شیخ گفت خدای تعالی می گوید: اعملوا آل داوود شکرا وقلیل من عبادی الشکور ( 13 سبا) ما می خواستیم که ان قوم باشیم کی شکر نعمت او بجای آریم.(؟!) [4]

سعدی علیه الرحمه در دیباچه ی گلستان چنین نگاشت که:

منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت (سورهٔ ابراهیم - آیهٔ ۷) هر نفسی (نفس) که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب

از دست و زبان که برآید                   کز عهده شکرش به در آید

اِعملوا آلَ داودَ شکراً وَ قلیلٌ مِن عبادیَ الشکور (سوره سبأ - آیه ۱۳)

بنده همان به که ز تقصیر خویش         عذر به درگاه خدای آورد

ورنه سزاوار خداوندیش                      کس نتواند که به جای آورد

باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی به خطای منکر نبرد

ای کریمی که از خزانه غیب                گبر و ترسا وظیفه خور داری

دوستان را کجا کنی محروم                 تو که با دشمن این نظر داری

فرّاش باد صبا را گفته تا فرش زمرّدی (زمردین) بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در بر گرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع (نوروز) (گل) کلاه شکوفه بر سر نهاده عصاره نالی (تاکی) به قدرت او شهد فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند                 تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری

همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار                      شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری [5]

 پروردگارا ما را ازسپاسگزاران نعمت های خویش و قدردان تلاشها و زحمات حق دارانمان  قرار بده. (آمین)

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

23 مهرماه 1397

 

منابع   :

1-      شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۷.   

2-      شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۳۱۵، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.

3-      کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۹۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق

4-      شیخ ابی سعید ابی الخیر ،اسرارالتوحید،به اهتمام دکتر ذبیح الله صفا  ص330 ،انتشارات فردوس ،چاپ سوم 1388

5-      شیخ مصلح الدین سعدی،کلیات سعدی ،بامقدمه وتصحیح محمد علی فروغی ص66 ، نشر طلوع چاپ پانزدهم  1387

 

 

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

فصل آفتاب / اعیاد شعبانیه

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ۱۲:۴۰ ب.ظ

 

ماه شعبان

فصل آفتاب

و

موسم نسیم باد صبا وشمیم گلاب و درخشش طلوع ستاره ی مهر

ونوازش آهنگ نجات بشریت از جمود وانجماد ستم وگمراهی است

و

شعبان

ماه  طلوع  قمر بنی هاشم

ماه طلوع  خورشید آزادگی وعزت

ماه طلوع ستاره عبادت وسجود وعبودیت

ماه طلوع ستاره ی شبیه ترین آینه به شمایل رسول خدا

وماه طلوع نجم الثاقب. ستاره ی درخشان وروشنایی بخش ومنجی عالم بشریت است

 

حلول میلاد

 سید الشهدا امام حسین.قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس. سید الساجدین امام زین العابدین

وجوان برومند کربلا  حضرت علی اکبر

و شکوفایی گل نرگس  ومیلاد فرخنده  امام عصر برهمه ی محبان اهل بیت و علاقمندان و رهپویان راه عزت وآزادگی مبارک باد

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

چالشی به نام مداحان خود سر

پنجشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۹، ۰۶:۳۴ ق.ظ

چالشی به نام مداحان خودسر

منبر بعنوان قدیمی ترین رسانه ی جهانی درخدمت ترویج  دانش وآگاهی واحقاق  حقوق مردم   بوده است.

رسانه ی منبردر حقیقت خدمت گزار وخادم انسان وکارگزار وامانتدار وحی ورسالت انبیا ست و منبر ازآن جایی مقدس شد که درخدمت بشر وتکامل  انسان وبرای صیانت ازکرامت انسان تجلی یافت.

دراین بین مادحین هم به منظور پاسداشت کرامت انسان و یادآوری ویادبود کریمان وبویژه  رثای سیدالشهدا ازاین رسانه بهره می بردند.

تغییرات فراوانی در شکل گیری ساختار سازمانی وجایگاه  اجتماعی و فرهنگی مادحین  شکل پذیرفت و درنهایت به جهت برخی از مسائل  جامعوی و قشریگری  عوام،  مداحان توانستند براریکه ی وقت وساحت  عرف واخلاقیات جامعه نفوذ پیدا کنند واین درحالی بود که هیچ آموزش وکنترلی  برآنان مستولی نبوده ونیست.

مداحان   درسیر تطور  جایگاه خود از نوحه گری ومرثیه سرایی وشعر خوانی به موعظه و خطابه روی آوردند و مشکل از  آنجایی شروع شد که  خطابه ها وموعظه هایشان  فاقد پشتوانه ی تهذیب وتعلیمات لازم   بوده وعلی رغم شور بسیار بالا ازقلت شعور لازم دربیان مسائل ومطالب  رنج برده اند. وهمین امر بزرگترین آفت  موضوع به شمار رفته وبلکه باعث خدشه به اصل نصوص منقول از جانب مادحین گردیده است. وعمدتا یکی از عوامل رویگردانی مردم از موضوع مناسک دینی بد سلیقگی و مداخله ی مداحان دراموری که به آن اشراف ندارند است.

مداخلاتی که گاه می توان ازآ ن به طلبکاری مداح از تشیع وخود برتربینی آنان به علت قلت تهذیب و پارسایی تعبیرکرد.

مداحی گری  شغل وهنر  وحرفه ای برای  تولیدعلم وفرهنگ وکالا و ترقی اقتصاد وفرهنگ و... نیست.

با صراحت می توان گفت : امروزه مداح جماعت  از گریاندن مردم ارتزاق می کند. وسوگ مردم درحقیقت معاش آنان گردیده است. بدیهی است که تناقض وتقابلی نیز به تدریج دراین بین رخ خواهد داد وان نیز در جامعه  اسلامی  چهره خوشی ندارد

در احادیث آمده است که کسب درآمد با قرآن و...کراهت دارد.

حق القدم و حق الوعظ وحق القلم هایی که پا از گلیم حق درازتر کرده اند بی تردید مرضی رضای خدا نخواهد بود وآفتی برای  فرهنگ جامعه ی اسلامی و بلکه توسعه ی جامعه اسلامی است.

افرادی که بنام امام حسین و معصومین  (ع) برای معاش ومنفعت خود  وگروه وسلیقه ها بازار گرمی می کند.نمی توانند مروج سیره اهل بیت باشند.!

همانانی که  ازبنیه صدا وسر و زبان برای جیبشان  برسرحضور درمراسم عزا  قیمتهای نجومی وآنچنانی  پیشنهاد می دهند. چگونه می توانند به کرامت انسانی خدمت کنند!

متاسفانه انحرافات  و بلند پروازی های این دسته ازمادحین  فشار سنگینی را بر ذاکرین راستین اهل بیت و به ویژه روحانیون ومبلغین ودانش آموختگان مکتب قرآن واهل بیت وارد کرده است.

تناقض وتنفری که این قشر ازافراد برای مردم به ویژه عوام  درحوزه دیانت وارد کردند  بی نهایت سمی ومهلک است

مداحی که  با قلت تهذیب و سواد اجتماعی و خروارها خروار غرور وافاده اجازه ی  استنباط واجتهاد درحوزه ی  آیات واحادیث وفقه.تاریخ وجامعه و سیاست. اقتصاد  را بخودش داده وبلکه دیگران را نیز تشویق وتحریک به پذیرش نظرات شاذ خود می کند که غالب این افاضات ازنظرحقوقی واجتماعی انحراف وبزه محسوب می شود . ودرواقع فرصت طلبی محسوب می شود که در ناهنجاری های اجتماعی وفرهنگی و سیاسی ،خواسته یا ناخواسته بوق گروهها وسلیقه های متفاوت شده وازدرک عمق و اصل موضوع عاجزاست.

ازاین جهت این دسته از مادحین   بعنوان اوباش سیاسی شناخته می شوند. ودر قامت اوباشی گری ومطابق با ساختار حرکتشان داعیه ی  قیم بودن برای مردم  را داشته  ومدعی می شوند که  دلسوز وطن وشهدا ومردم وائمه هدا بوده  وسرباز ولایت ونظام هستند.! درحالی که درحقیقت ناخواسته  تخریب چی ساحت  اهل بیت ونظام و امنیت ملی  هستند.

با تحقیرآگاهی وانحراف درحقایق ومقدس مابی و هویت  هتاک ونقد ناپذیرانه ی آنان ، نخبگان  درمحاق قرار می گیرد

اگرچه مداح بدون  شعر وشاعر و مشاور شعر  هیچ است. البته   برخی ازشعرا نیز دراین بین  تن به  جفا داده  و با پسرفت جایگاه ارزشمند خود  تن به  شعرفروشی ومنبر فروشی می دهند. چیزی درحد خود فروشی ،که جایگاه شعر ومداح را متزلزل می کند.

  حال شاعران آیینی یا مهندسان فرهنگی  حقیقی و متعهد جامعه کجای کار دیده می شوند؟؟؟

از قدیم  وباستان شعر رسانه  ای برای باز گوکردن آئین واحقاق  حق مردم وآموزشگاهی برای آگاهی بخشیدن  تربیت نفوس بود.

 اگر شاعری به هرعلتی درباری شد و یا انحرافی در رسالتش پدید آمد، شعر و هویت شاعرانه اش ازپویایی ساقط شد.

شاعرومداح  دو روی  سکه  ی  ترویج  سیره ی اهل بیت هستند. وهردو باید به زیور ادب وپارسایی وعلم وحلم  آراسته وبه  اسلحه شجاعت و تدبیر مسلح باشد.

بنا بر این مداح بدون ریشه ی علمی و اخلاقی وتقوا یی مضر جامعه است.

پشتوانه ی قرآن و ادب دربرابر معصومین ملاک ریشه سالم است .

  مداحان افراطی در سالهای اخیر ازخود افرادی  منفور وهتاک وجرثومه های جسور نشان داده اند ،که بنام بت شکنی هنجار ها شکستند وبت شدند. حریم ها دریدند و عملا بوق تبلیغاتی اشخاص فرصت طلب سیاسی  شده وخود را دستاویزی برای  تخریب هویت اهل بیت و سلب امنیت  نظام ومیهن قرار داده اند

آنان نه  درقامت حزب لایق ومستحق  چارت بندی هستند ونه درقامت معتمدین ومتدینین ومقیدین به اخلاق اسلامی  قابلیت احترام را دارند.

مگراینکه خلافش ثابت شود  وبی چشمداشت نوکری  اهل بیت رابکنند وجیب ها وزبان ودل ودستها وچشمهایشان پاک وطاهر باشد.

گروههای افراطی هرجا که باشند وهربلندگویی که بدست بیاورندعملا مردم برایشان مانند دین بازیچه ای نیستند

درمناسک  عاشورایی و مناسک  مذهبی که همه ی مردم به ویژه امام عصر و رهبرانقلاب  درسوگ  سربه زانو برده اند

 مداحان حق ندارند خارج از خشنودی خدا و فارغ از حب ورضای اهل بیت یک جمله بسازند

خیانت است به قرآن واهل بیت که اینگونه مراسمات ومحافل ملی را تبدیل به کارناوال وشوهای تبلیغاتی کنند.

مداح چه با مطالعه چه بی مطالعه حق اظهار نظر درمسایلی که به امنیت ملی وعزت ملی مرتبط هست  ندارد.

مداح جماعت حق اظهار نظر  درمباحث  تخصصی و کارشناسانه  ندارد.

حدیث امام صادق وائمه معصومین درباره ارزش گریاندن بر ذاکرین راستین اهل بیت صدق می کند که خود عامل به تقوا و زندگی شان  ترویج قرآن و اهل بیت است.

البته روی سخنم  با مداح هایی هست که درتعریف من  شغلی جز گریاندن و بورس ساختن ندارند وازآرایه ی تهذیب وادب فراری هستند. وگرنه ذاکرین راستین اهل بیت خود سینه ی سوخته ماجراها وخون به دل شدگان این مرارت هاهستند.

صرف داشتن شهرت دلیلی براین نیست که درمسائلی که نیاز به کار کارشناسی تخصصی  دارد ورود پیدا کرده و انسجام ملی را بااحساسات فردی ویا گروهی مخدوش کرد ویا وارد به عرصه ای شد که جایگاه واقعی آن مصداق مثال : پای ازگلیم خود دراز کردن باشد.

بااین اوصاف صنف بازیگران،  وافراد مشهوری مثل هنرمندان و ورزشکاران هم می توانند در  عرصه های فرهنگی، اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی مداخله نموده  واز مسیرشهرت خود جایگاههای  غیراز تخصصشان را اشغال واسباب  آفت برای جامعه ی پویای اسلامی  فراهم سازند .گاه اظهار نظرهایی  که  نمونه اش فراوان دراین سالهای اخیر به چشم می آید.ازسوی افرادی که شهرت هایی در رشته های خاص ورزشی ویا هنری دارند باعث بروز تناقض و ابتذال در حریم جامعه گردیده است وبخشی از بیماری جامعه درحوزه توسعه سیاسی وفرهنگی است...

 

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

 

2شهریور 1394



*نکته: این متن قبلا بصورت مصاحبه  منتشر شده بود و درحال حاضر بصورت متن ومطلب درآمده است.

تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ است.

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

تغییر درسرنوشت تمدن وجامعه

سه شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۳۵ ب.ظ

مصاحبه

"اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم". سوره رعد، آیه یازده

کاربردی کردن این قسمت از آیه شریفه در زندگی امروز چگونه است ؟

 

بنام سلام بهترین ادب است برای انعقاد کلام

رشد وتکامل انسان مستلزم تحول وعید ومعاداست

انسان باید ازساختن وتحول وتکامل فردبه ساختن جامعه وتمدن برسد

هیچ تمدنی بدون زیرساختهای باور واندیشه وتشکیلات سازمانی اعتقادی وفرهنگی سامان نیافت

سازمان هر تشکیلاتی وهرم هر تمدنی به یک باور منوط وپیوسته است

ومبدا پیدایش هرنوع فکری ساختار وباورهای فردی آن مجموعه یا سرمایه های بزرگ آن مجموعه است

برای هرتحول وساختاری:  فرد به فرد خانواده به خانواده. ایل به ایل. شهر به شهر وملت به ملت وجامعه به جامعه باید خواهان این تغییرباشند.

چه تغییر معنوی مثبت وچه منفی ومخدوش.

همه ی جوانب تحول وتغییر به تصمیم واراده ی  افراد وابسته است

وخداوند هرگزدراین تغییر تصرفی ندارد چون مربوط به باورهای اکتسابی افراد است

به اکراه واجبار نمی شودبهشت و تغییر وتکامل وتحول ساخت

مسیر بهشت زورکی ازجهنم هم گزنده تر خواهدبود...

پس ادیان درخدمت انسانیت هستند تا انسان وهویت انسانی وکرامت او شاکله ی تحول واقتدار وعزت وآرامش را بپذیرد

 

 

 نتیجه تصویری برای تغییر

---------------------

 

 جناب استاد پاسخ شما

مفید و فوق العاده است

تحول را حضرتعالی در نهاد بشر دانستید و خواست او توسط پیش نویس خدا

ی سوال تحولی که انسان خطا کار پیش می گیرد و خانواده ای و یا به قول شما ایل یا کشوری را منحل می کند خدا چگونه این را برای فرد خطاکار جبران می کند؟ و یا برای آن خانواده یا افراد اسیب دیده جبران می کند !

برای روشن تر شدن موضوع توضیح تفصیلی در صورت تمایل دهید متشکرم

 

***       

 

خداوند بسیاری ازمصائب و ابتلائات محتوم جمعی را برای بشرازاین منظر  منجربه شهادت واجر دانسته وبرای مصیبت دیدگان پاداش بزرگ خواهان است

 مثلا برای قومی عذاب می اورد ودراین راستا  بی گناهانی هم دراین ابتلا ومصیبت صدمه می بینند

درخواست صبر برای مصیبت زده ازاین منظر قابل بررسی است

الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ﴿البقرة: ١٥٦﴾

 

أَوَلَمَّا أَصَابَتْکُم مُّصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَیْهَا قُلْتُمْ أَنَّىٰ هَٰذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنفُسِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿آل‌عمران: ١٦٥﴾

 

مقام صابرین وجایگاه وامتیازات دنیوی واخروی آنان دردرک پذیرش لذتهای بهشت دنیا وآخرت بسیار ارزشمند وبالاست


یکی از رازهای صابرین (بردباران)وصامتین(سکوت کنندگان)وصائمین (روزه داران)است.

دربرابر طعنه ها وتوهمات وتوهین ها، نه از ترس بلکه بخاطر حیا وصبر طاقت می آورند بلاها را به جان می خرند وآزمونهای سخت و بلند را می پذیرند

آنها با نماز وتوکل وبردباری به  چشمه ها وجاهایی می رسند که ما فکرش را هم نمی توانیم بکنیم.

هم جایگاه دنیایی آنها براهل نظررفیع است وهم مقامات اخروی بلند و ارزشمندی دارند...

 والی الله المصیر


حمید رضا  ابراهیم زاده

24تیر1394


* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

حقوق کرامت بانوان ونقش آن درجامعه

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، ۱۲:۱۲ ب.ظ

 

 

 * مصاحبه

پرسش:

 سلام و ادب احترام خدمت استاد ابراهیم زاده

می خواستم با توجه به بحث حقوق شهروندی ،مسئله تکریم بانوان و چالش ها و موانع این تکریم و ارتباط طلاق عاطفی در جامعه و صدمه خوردن بانوان به صورت اخصاصی در صورت صلاحدید با راهکار های مناسب ارائه مطلب فرمایید.

 

باسلام  وکسب اجازه ازخدمت شما وهمه  اساتید وبزرگوارانی که دراین حوزه صاحب نظرند

 محبت وحس احترام پذیری در هرم مازلو جز نیاز های اساسی و مابین نیاز متعالی بشر واقع شده است

اگربخواهیم انسان رااز درون برای موجودات دیگر بشکافیم می گوییم

انسانها تابع  وشیفته ی محبتند.

 محبت انسان اصلا حسابگر پذیر وعقل پسند نیست. کسی نمی تواند روی محبت وعشق وارادت   قیمت بگذارد.

شما هرگز نمی توانید در اظهاراتتان بگویید قسم به  انگشتر طلای نامزدی ام !! اما قسم به عشقی که درقلبتان جاریست رواست.

چیزی که مارا پایبند به زندگی مشترک می کند. صداقت وصمیمیت است که  قداست محبت را در پی دارد

نمی شود به درخت سیبی که دوتن بارمی دهد گفت دوستت دارم.نمی شود به حساب میلیاردی بانکی این حرف را زد.

پول وشهرت وشهوت وهرچه که به مادیگری ربط دارد را برای جلب احترام ورفاهتان می خواهید نه درد سر زندگی.

انسانها کارمی کنند تا پول بگیرند وباآن رفاه  آرامش بسازند .

 اما اگر کسی رفاه می فروشد تا پولدارشود بنظر می رسد قمار باز شکست خورده ای بیش نیست

امازندگی مشترک برپایه محبت وآرامش خواهی شکل می پذیرد و هرگونه قماری ان را معلول وناقص ویا منهدم می کند

قمار عواطف با خیانت ها. قمار زیاده خواهی ها. قمار دروغ . قمار اعتیاد. قماراقتصادی و...

عواطف انسان دربانک قلب حجم پذیراست وابراز احساسات را شکل می دهد

 این احساس مملو از عشق است وسادگی وصداقت وهرکار نیکو و رفتار ومعاشرت خوب تان بر حجم این رابطه می افزاید

اما اگر ذره ذره با بی صداقتی وبی توجهی خود از حجمش کم کنید چیزی جز چند کلمه ثبت شده در شناسنامه و گواهی زوجیت برایتان نمی ماند وبازنده ای بیش نیستید.

درحقیقت عقد ازهمین لحظات دچار ابطال  ورکود می شود

زیرا واقعه ی عقد زوجیت  بارضایت ومحبت شکل می گیرد نه با  اکراه وواجبار. ورکودش هم به همین منوال است.

 با تلخی ومرارت ،تدریجا عواطف حذف می شود وبه جایش اجبار واکراه وخیانت  وترس و... می آید

بانوان دراین مقطع آسیب پذیرترند زیرا باابزارعقل وارد زندگی نمی شوند وتمام حجیت آنها برای قبول زوجیت قطعا محبت است

وحتا آنهایی که مهریه بالا ومسکن واتوموبیل شیک را ضمن عقد می طلبند بدون عاطفه وارد  زندگی مشترگ نمی شوند.

آنها مهریه ی بالا را وجه الضمان می پندارند. خانه وماشین را  دلخوشی ورفاه خود می دانند. نه اصل زندگی.

پس طبیعی است که درگذار تغییر سبک زندگی احتمال دارد امر بر بانوان مشتبه گردد که  اینها لازمه زندگی مشترکند واگر بااین پندار زوجیت شکل گیرد شوهر چیزی جز اسباب واثاثیه ی زندگی برایشان محسوب نیست.

 شوهر وسیله ای است درحد موبایل که بودنش لازم است ونبودنش هم فرقی ندارد. وبالعکس ...

به نظرم گریز مردها از ازدواج اغلب بخاطر همین پندارهای غلط  مادیگرایانه است .مطالبات حواشی ازدواج ازمتن آن سنگین تر وپررنگ تراست. وهروقت پای حاشیه درازتر امتن می شود گلیمی برای نشستن برروی آن  نمی ماند

وزنجیره وار پای اختلالات اجتماعی به زندگی همه باز می شود

که بالارفتن سن ازدواج یکی از علایم ان است و درکنار خود با بروز عوارضی نظیر مشکلات اخلاقی. خیانت. جنایت واعتیاد و... روبروست. کما اینکه یکی ازمعضلات اجتماعی امروز خیانت همسران محسوب می شود که درلوای بهانه های اقتصادی ویا اتاق خواب نامنظم  مشهود است

وبزرگترین عوامل رشد صعودی وسرسام آور طلاق ازهمین زاویه شکل می پذیرد

  اخلاق مداری درزندگی تعطیل شده است وزنان به راحتی برای خودشان فتوای جهاد برای دستیابی به آرامش می دهند. ومردان هم  که قانون دستشان را بازگذاشته است...

بنابراین عنصر عاطفه مقدسترین عنصری است کهدرروان بشر بعنوان خواستگاه ونیاز مطرح است

تعطیلی عواطف تعطیلی مقدسات ونظم هست.

بانوان درمقطع کنونی شیوع این بیماری خطرناک درجامعه به مراتب خیلی  بیشتراز آقایان آسیب می پذیرند .

 هم به لحاظ هنجارهای حاکم برجامعه وهم به خاطر عدم امنیت اقتصادی واخلاقی وهم ازمنظر امنیت روانی و...این ناامنی ها درجامعه ما برزنان مستولی است.

چیزی که بر جامعه شناسان مسلم است  رعایت حدود شرعی. وایجاد محبت وعاطفه وصمیمیت وصداقت در زندگی است.

پذیرش تجملات. وتغییر سبک زندگی با توجه به توسعه نیافتگی اقتصادی واجتماعی وبالتبع فرهنگی یکی ازبزرگترین معضلات فروپاشی اخلاق در خانواده هاست

وعلمای حقوق می دانند واشراف دارند که تغییرات اجتماعی اولین تاثیراتش رادرحوزه اخلاق خانواده می گذارد

حمیدرضاابراهیم زاده

 

هفتم بهمن1393

 

 

قسمت دوم راهکارها

جناب ابراهیم زاده با تشکر

ببینید

خیلی افراد از هراس برچسب منفی خوردن د راین طلاق های عاطفی مجبور به زندگی مشترک کرده اند ووجود تنش و نزاع در زندگی مشترک خود منکرهستند و یا از ترس قضاوت شدن مانده اند و با سختی ها می سازند

ترس از اینده فرزند احتمالی انها را به زندگی سرد امروز وادار کرده و فرزندانی که پدر و مادری را دارن که از سر این مصلحت اندیشی ها کنار او به ظاهر لبخند می زنند ولی هر کدام دنبال راه فراری هستند

شما درست می فرمایید مرد خیانت می کند و زن داستان مهریه را می کشد وسط

این می شود داستان روز خیلی از زندگی های فعلی

از شما می خواهم از عوامل سازنده این بحران طلاق فزا ینده عاطفی خانوادگی درصورت صلاحدید بفرمایید

مناظر جامعه شناسی وآسیب شناسی  مخاطرات رفتارهای برانداز در خانواده باید به دقت مورد وثوق  مهندسان  جامعه قرارگیرد

همه کارگزاران حوزه حکومت موظفند براین امر دقت بیشتر خرج بدهند

- کالبد شکافی وعلت یابی وتشخیص بیماری

- تجویز درست وبه هنگام برای درمان  این معضلات

- حقوق دانان  حوزه خانواده باید  داروهایی برای  پیشگیری ازاین بیماری ها بسازند

- مطمئنم که حقوق دانان بعنوان دارو سازان  حوزه اخلاق  خانواده مبانی دارویی شان رااز فقه ورژیم حقوقی جهان استنباط می کنند

- مهندسان فرهنگی ورسانه مسئول تلوزیون ودانشگاه  باید مردم را به حوزه اخلاق زیستی ودین  وتوجه به حریم شرع  تشویق کنند

_آموزش حقوق شهروندی همگانی شود

-آموزش زندگی سالم برای دوره های تحصیلی. ویا صدا وسیما درغالب فیلم وسریال ودرسنامه پررنگ تر شود

- صداوسیما  دقت بیشتری درارائه سبک زندگی پیدا کند

- صدا وسیما مدبرانه تر با مسائل فرهنگی واعتقادی وحوزه خانواده  برخورد کند

- جنگیدن قهری وبی پشتوانه با ماهواره وتکنولوژی کار بسیار عبثی هست باید فرهنگ  واقی مردم را به انها درست تبلیغ کرد

-توسعه نیافتگی بدتر ین عامل تضادهاست.سرعت توسعه باید شتاب بیشتری بگیرد وفرهنگ توسعه بصورت موازن ترویج شود

-ازدواج آسان ترویج شود

- اقتصاد ازدواج آسان  مهندسی شود

- وضع مسکن واشتغال  بهبود یابد

- حاشیه های  پرخطرومحدود کننده ی  ازدواج ها برداشته شود

-آموزش وپرورش الگوهای سالم ودست یافتنی و به روزشده ی زندگی راازکودکی به نسل نو معرفی کنند....

 

 

 

 

 

 

 

 

*پاورقی

در عصررنسانس  اروپایی ها گمان می کردند برای  رسیدن  به توسعه باید اخلاق راکنار گذاشت.

چون درقرون وسطا کلیساها برمردم حکومت می کردند  وگاه با قیصر پاپیسم (پادشاه روحانی )و گاه با اراستیانیسم (دین دولتی )وبافشار وتحریک عواطف مذهبی  برای خود  حق مقدس بودن وحکومت برمردم  قائل بودند

یک نوع حکومت توافقی باشاهان داشتند وجلوی هرنوع رونق علمی وتوسعه ی مدنی را می گرفتند.

مثلا  گالیله را  بخاطرکشف گردی زمین محکوم به مرگ کردند.

بعدازانقلاب فرانسه وبه تبع آن انقلاب صنعتی ، دست ارباب کلیساها رو شد. و انقلابیون  برای مخالفت با عقاید کلیسا شروع کردند به واکنش نشون دادن نسبت به عقاید مذهبی، که بخشی ازآن اخلاق بود ومتاسفانه  امنیت عفت زنها درمحاق قرار گرفتند وچون اخلاق ونجابت وعفاف کمرنگ شد .شکل لباسها تغییر کرد.و  زنها دراین تغییرات گمان می کردند آزاد شدند. پوششها بطرف برهنگی رفت .آمارتجاوز به زنان بالارفت.بذرخیانت به شوهر جوانه زد . آمارحرامزادگی بیشتر شد....

زنان بیش از سایرین  تحقیر شدند. وهمه ی این هزینه ها را فقط برای یک نظریه غلط دادند که اخلاق  وعفاف وحفظ عفت با ترقی خواهی  مغایراست.

 بااین وجود امروزه  اشراف زادگان ونجیب زادگان اروپایی همچنان ازلباسهای پوشیده استفاده می کنند.

وشرط ورودی بسیاری از دانشگاههای اروپایی وبویژه امریکایی  پوشیدن لباسهای مناسب و پوشیده برای بانوان است.

ایالات متحده امریکا خودراازلحاظ اخلاقی ومذهبی موظف می داند تا حدود رابطه  با  بانوان را به رسمیت بشناسد.  و روابط نامشروع درمحاکم حقوقی جرم محسوب می شود. حتی روابط خارج از قاعده ی  تلفنی  هم  مجرمانه محسوب می شود. اما بدلیل حجم  معضلات اخلاقی ، وجود بسیاری از قوانین اخلاقی  دراروپا وامریکا  شاید برای ما غیر قابل باور باشد .

 کلینتون  رئیس جمهور اسبق  ایالات متحده  بخاطر رابطه اش با مونیکا لوئینسکی رد صلاحیت شد. وارزش واعتبارش دردوران ریاست جمهوری مخدوش شد.

خلاصه ی کلام اینکه دراین عصر به تلافی رفتار قرون وسطایی گرایش به اخلاقیات سرکوب شد. والبته هنوزهم این تفکر دراروپا خواهان دارد

 

* مصاحبه مندرج در سایت متخصصان

http://www.irexpert.ir/Webforms/Forum/Question.aspx?QID=157921&Msg=OK

 

 تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

روز جهانی زن بادا مبارک بادا

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، ۱۲:۲۴ ق.ظ

                 روز جهــانی زن بر بانـــوان دنیــا گـــرامــی بــاد.

                                            

نبی مکرم اسلام فرمودند: من سه چیز را دربین دوست داشتنی‌ها می‌پسندم و...

 

                                  نـمـاز و عطـــر و زن!

برای اینکه رابطه‌ای بین سه زاویه‌ی این مثلث دوست داشتن نبی خدا بیابم، اندیشیدم که عطر نماد خوشبویی و لذت استشمام است. ونماز نماد آرامش ونیایش و ارتباط درون با عالم قدس و حضرت والاست. پس در این معادله زاویه سوم نیز باید در خور و هم وزن دو زاویه‌ی دیگر بوده و مکمل این مثلث ترسیم شده از جانب طاهای مقدس حضرت یاسین محبت باشد.

بنظرم زن نماد محبّت و مهربانی و زایندگی و تولید و تحول و عواطف و آرامش و حیات وجود است. و همین  بس که همه‌ی این صفات در وجود یک دختربچه‌ی چند ماهه تا پیر زن کهنسال سیال است.

 

مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادر

نماد همه‌ی این صفات است برای تمام  کسانیکه زن اطلاق می شوند بین بانوانی که  صاحب اولادند و نیستند و نشدند و نخواهند شد، تفاوتی نیست. مهم حس مادرانه‌ای است که در قلب نازنین‌شان می‌جوشد.

دنیا به زنانی محتاج است که گوهر وجود خودشان را ارزشمند بدارند و به زن بودن خود افتخار کنند.

امیدوارم بانوان دنیا با پاسداری از جایگاه ارزشمندشان بتوانند به همه خواسته‌هایشان جامه‌ی عمل بپوشانند.

 

           حمیــد رضـا ابراهیـــم زاده

18/12/1391 -  8 مارس2013  

 

تمامی حقوق نشر برای مولف محفوظ است

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

اوتیسم شناختاری

چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۹، ۰۵:۰۰ ق.ظ

 

اوتیسم شناختاری

مطابق با  وظیفه ام برای سلامت وصلابت پاسداشت هویت ایرانی وکرامت انسانی ،به این برداشت وتشخیص رسیده ام که  رسانه ملی به  بیماری اوتیسم شناختاری ومیلی گرایی مفرط وخودفریبی عمیق  معرفتی  مبتلا شده است.  

 البته؛اغلب پزشکان برای تشریح واقعیت بیماری به بیمار و اصحاب بیمار، تلخی ها دیدند. و واکنشهای ناگواری را تجربه کردند. اما این واکنش ها و برخوردها  ازحقیقت و ماهیت ماجرا چیزی نکاست ونمی کاهد.

لیکن حقیقت این است که اکنون ما جامعه ی بیمار .رسانه ی بیمار و مدیران کم کارآمد و بد سلیقه ونخبگان بیحالی داریم که نیازمند به توان یابی و درمان درخور شتاب هستند.

"اوتیسم معرفتی یا اتیسم شناختاری درایران یکی از بیماری های بزرگ رسانه های ارشد میلی ماست.

بد تحلیلی و بدسلیقگی وبرگردان به میل خویش ومیل سازمانی گروه وحزب در ارایه اخبار وگزارش وپدیده های اجتماعی که درپیرامونمان می گذرد.

یکی ازنشانه های این بیماری بد اظهاری متوهمانه دربیان پدیده ها و مشوش وانمود کردن اوضاع سیاسی واقتصادی واجتماعی اجانب وبدتر ازهمه غلط جلوه دادن ووارونه  نمایش دادن  خبرها و پدیده های روز جامعه است.

درحقیقت این فرافکنی وانتقام جویی از واقعیت ها،حکایت از آن دارد که  ارباب رسانه  با افراط درکینه توزی و درخوشبینانه ترین نگاه به اوتیسم شناختاری مواجهند. والبته درمهندسی این رفتار می توان به وضوح سادگی وبعضا حماقت را در تحلیل پدیدهایشان دید!

مثلا به فراخور تحولات این روزهای جهان آنچه که به آن مشکل روزمره در کشورهای تنش دار با ایران  رخ میدهد می بینیم . رسانه ی بیمار ما آن وقایع را با بزرگ نمایی کردن وسیاه نمایی  و یا محق این بحران بودنشان  جلوه دادن به مخاطبینش اظهارمی کند.و با این روش رسانه و اتاق فکرو تحلیل گران مورد وثوقش اغلب  از انصاف وصداقت دور شده و با نگاههای ناقص وناقض وغالبا غلو آمیز خود به آن موضوعات ویا پیگیری جنبه های کم بضاعت آن پدیده باعث لوث اخبار و سلب اعتماد مردم به خود شده ویا از اعتبار وثوق رسانه برای مردم می کاهد.

درروزهای اخیر موضوعاتی مانند   قتل کمال خاشقچی در سفارت عربستان.آتش سوزی پر دامنه در آمریکا. اعتراضات مردم انگلیس درباره جدایی از سازمان تجارت متحد اروپایی. تنش های داخلی فرانسه و....در رسانه ها بسیاری از تناقضات وتندروی وکندروی در تحلیل اخبار روبرو بودیم.

  این روش  نشان از ضعف معرفتی رسانه و کار شناسان  متصف به رسانه دارد.که در آن به نحو سخیفی ازحواشی دلبخواهی ماجراها سخن می گویند. درصورتی که اصالت خبر و پدیده و ماجرا غیر از تحلیل ساده دلانه ی رسانه وکارشناسان مورد وثوق رسانه ملی ماست. که با رسوب غبارها حقیقت امر به نحو دیگر وشاخص های و صورت دیگری مشخص می شود

که به مرور باعث سلب اعتماد واعتنای مردم به رسانه ی ملی می شود. بلیه ای که اکنون دچار آن هستیم.از عواقب همین سیاست گزاری های غلط وفاقد کارشناسی حرفه ای است

به نظر میرسد دروغ وعناد با مردمسالاری در ساحت وساختار رسانه ملی.این سازمان را تحقیر و مبتذل نموده است.

برای برون رفت از زیانها به بایسته های  ضروری وداروهای تلخ وشفا بخش و لازمی نیازمندیم تا رسانه ملی  و دستگاه آموزش همگانی کشور به تندرستی  صلابت برسد. برای جلب اعتماد مردم به رسانه ملی باید اول ازهمه بانهایت صداقت با مردم گفتگو کرد وروبرو شد. وسپس با دوری از جزم اندیشی وغلو  و فراراز واقعیت در تبیین ماهیت  اخبار به ویژه اخبار و گزارش های  خارجی ،ازدامن زدن به اختلافات و مداخلات  فاقد وجاهت سیاست های  خارجی نظام  از دشمن  سازی ودشمن تراشی  پرهیز کرد ودر برخورد با موضوع استکبار ستیزی وبیان ماهیت دشمنان ازانصاف وصداقت دور نشد.

بی تردید به رسانه پرهزینه وبزرگ  ملی باید به دید دانشگاه نگریست...

هیات امنا ومدیران وآموزگاران چنین دانشگاهی باید از نخبگان مقید ومتخصص چینش شوند که به هدفمندی واهمیت کار رسانه واقف باشند.

سکان این دانشگاه باید در اختیار سلیم النفس ترین دلسوزان کار آموخته ی  وطن قرار بگیرد.

باید رسانه رااز دسترس منفعت طلبان حزبی وحیاط خلوت گروه های سیاسی وجناحی دور کرد.

باید اتاق فکر سازمان را تطهیر وغبارروبی کرد.

باید به نخبگان ومهندسان فرهنگی واجتماعی فرصت سخن گفتن شفاف با مردم را داد واز نگاهای شان درپیشبرد آرمان ها وچشم انداز توسعه کشور بهره جست

بایددر صیانت از سرمایه های اجتماعی کشور  نهایت تلاش را انجام داد.

باید روح پارسایی و برادری وبردباری وتحمل نقد و انسجام ملی را در مدیران و ساختارسازان رسانه زنده کرد. همین رویکرد را برای ثبات انسجام ملی به مردم منتقل کرد.

از اشاعه ی روح تبعیض خواهی و اشرافی گری در رسانه ملی باید بشدت مبارزه کرد.

باید رسانه را از بوق گروه و افراد خواص باید خارج کرد..

به هر روی شخم عمیقی بر رسانه ی ملی واجب شده است که امیدوارم هرچه زودتراین اتفاق خجسته رخ دهد..."

والی الله المصیر                              

حمیدرضاابراهیم زاده.

  20آذر1397

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

عزت. عزیز ومعزوز

سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۵۱ ق.ظ

اوست جاودانه وعزیز
ان العزة لله جمیعا
عزت بزرگترین وعالی ترین نیاز اجتماعی بشر محسوب می شود.
درهرم مازلو از عزت به عنوان حس احترام یاد شده است وبرای خود جایگاه ممتازی قائل است.

بی گمان عزت با لذت همراه است ولذتی  ارزشمند است که درآن عزت باشد
هرلذتی هزینه ی خاص  خودش را دارد وعزیز شدن هزینه ای بالا  وگزافی را می پسندد.

سوره ی مریم آیه 96 راه عزیز شدن ودر دل مردم جای گرفتن رااین گونه می فرماید:

ان الذین آمنوا

وعملو الصالحات

سیجعل لهم الرحمان ودا

 

هرکس که نیک باور شود و عمل صالح انجام دهد محققا وبی تردید محبتش را در دل مردم قرار می دهم.
رسیدن به بهشت آرامش. بهشت لذت. بهشت  عزت وامنیت مرهون بهای سنگینی است که با نیک باوری وتلاش برای باروری باورهایمان امکان پذیر است.

 

 

احسب الناس ان یترکو ان یقولوا آمنا وهم لایفتنون/ عنکبوت 1

 

آیا حساب کردید خداوند فقط به سر زبانتان می نگرد ؟ وآزمایشتان نمی کند؟
عزت برای خداست واوست بخشاینده ی عزت ها وآرامش ها ولذت ها
هرلذتی که در دنیای ماده ومعنویت می جوییم.
ازلذت خوراک وخواب وشهوت تا لذت نام و شنیدت وموسیقی وبیان وتفریح ونگاه وبویایی وشهرت همه درگرو سلام و آرامشی است که نزد خداست و به هرکسی که دلش بخواهد هدیه می دهد
 می توانیم خوب باشیم بانیک پنداری ونیک گفتاری و نیک رفتاری .
اساس همه ی ادیان الهی نیکی است
محبت ونیکی  رمز عزت و صلابت است.
نه گفتن به هرآنچه که انسان را تحقیر وخوار می کند.

نه گفتن به هر آنچه که انسان را ازکرامتش باز می دارد :

همان هزینه ای است که پارسایان آن را با باور وعمل وپارسایی خود می پردازند وعزیز آدمیان وخدای عالمین می شوند.

دلی که پیوند با  صاحبدل را نگسلاند  سزاوار عتبه بوسی است

وبرعتبه این خانه حق  باید بوسه زنان مست سماع شد...
دل حرم خداست. ونباید به غیر خدا اجاره اش داد.

والی الله المصیر

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

12مهر94

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

زینب (س)

شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۹، ۱۲:۰۹ ق.ظ

                      سلام علی قلب زینب الصـبـور

زینب زینت بخش نام ماه علی وتسلی بخش قلب نازنین زهراست.

بانوی دانشمندی که در داغ عزیزانش سرود؛

«ما رایـت الا جمیــلا»

به راستی که سرهای بریده. زیبایی های همراه  زینب بودند که قرار شد تا ابد جاودانه باشند.

شاید اگر زینب نبود حدیث نینوا تا ابد خاموش می ماند.

اوکه قراربود ازتکه های جگر برادرش امام حسن(ع) و حلقوم بریده برادرش سید الشهدا(س)   ودست جدا از بدن برادرش قمر بنی هاشم (ع)  وداغ لاله های فتاده در خاک وخون برای پدرش دلگویه هایزیبایی  ببرد وبگوید ؛پدر جان  خاطرات بعد از تو گیسویم را به ناگهی سپید کرد وجانم فسرد...

چقدر دل می خواهد زینب بودن!!

بی تردید زینب بودن برای او هزینه ای بسیار سنگین داشت.

نام فرزندانتان را زینب نگیرید.زیرا ثقل این نام تحمل می خواهد.

نام  دخترتان را زینب بگیرید  زیرا زیبایی وفرزانگی وفرخندگی وحیا را به همراه دارد

کسانیکه زینب هستید وکسانیکه ارادتمند نام ماه زینبید؛

بدانید که این نام بلند درکهکشانها به زیبایی ویکرنگی ونجابت وبردباری وشرافت ورحمت وفاداری وحیا متبرک است.

    

 

-----------------------------------------------------------------------------------

 مختصری از زندگی نامه ی آن بانوی  بزرگ

درروز پنجم ازماه پنجم یعنی ماه جمادی‌الاولی سال پنجم هجرت، مطابق با دوم اکتبر 626 میلادی، مصادف با پنجشنبه12مهرماه سال پنجم خورشیدی ازبطن فاطمه علیهاالسلام متولد شد. با این تولد، حضرت فاطمه(ع)، سومین فرزند خود را به دنیا آورد و پدر نیز خود را به زینت «زینب» آراست.

 رسم خانواده‌ علی(ع) و زهرا(ع) این بود که نام‌گذاری نوزاد خود را به‌بزرگِ خانواده واگذار می‌کردند، امّا وقتی این نوزاد زهرا چشم به‌جهان گشود، بزرگ خانواده یعنی پیغمبر(ص) در مسافرت بود و آنان چند روزی صبر کردند تا پیامبر از مسافرت آمد و همین که مژده ولادت دختر فاطمه(ع) را شنید، در اولین فرصت به خانه فاطمه(ع) رفت، و نوزاد را طلب نمود و او را در آغوش خود فشرد و بوسه‌های متعددی به گونه‌اش نثار فرمود. و نام کودک را زینب نهاد.

کلمه‌ «زینب» از دو بخش «زین» یعنی زینت و «اَب» یعنی پدر ترکیب یافته است، و زینب یعنی زینت بابا.

آن خاتون ارزشمند هفت معصوم شامل جدش رسول خدا.پدرش علی  ولی الله ومادرش فاطمه عصمت کبری و برادرانش حسن وحسین (ع)وامام سجاد(ع) وامام باقر(ع) رادرک نموده ومعاصر با آنان زیسته است. وخود نیز بعنوان دانشمند معاصر با اهل بیت به تدریس علوم وحیانی مبادرت می ورزید واز این روی به عقیله ی بنی هاشم شهرت یافت. همسرش عبدالله بن جعفر بن ابی طالب  بود و دوپسرش نیزدر حادثه کربلا به همراه سایر شهدا به شهادت رسیدند

وفات و مرقد حضرت

در تاریخ وفات و مدفن حضرت زینب علیهاالسلام اختلاف است. همانطور که در تاریخ ولادت و وفات برخی از ائمه هم اختلاف است. در هر حال به احتمال قوی آن حضرت در پانزدهم رجب سال 62 هجری  مصادف باسیزدهم فروردین ماه سال61 خورشیدی رحلت نمود و به نقل از کتاب "اخبارالزینبیات" در مصر خانه مسلمة بن مخلد الانصاری دفن گردید. و عده کثیری از مورخین این خبر را قبول دارند.

و گروهی می‌گویند: زینب مدفون در شام (سوریه. دمشق)، زینب صغری است؛ چنانچه روی سنگ قبرش ترسیم شده است و زینب کبری در مصر از دنیا رفت.ویا بنا به قولی  مسموم وبه شهادت رسیده است.

چند حدیث ازحضرت زینب علیهاالسلام:

وسیله ارتباط خلق و خالق

ابوبکر با این سند: محمد بن زکریا، جعفر بن محمدبن عماره ‏کندى، پدرش، حسین بن صالح، حى دو مرد از بنى ‏هاشم، از حضرت ‏زینب علیهاالسلام دختر على علیه‌السلام روایت کرد که زینب علیهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه علیهاالسلام: ... و نحن وسیلته فى‏ خلقه و نحن خاصته و محل ‏قدسه و نحن حجته فى غیبه و نحن ورثه انبیائه...» «ما وسیله‏ ارتباط خدا بامخلوق‏هاى او هستیم. ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکى‏ ها، ما راهنماهاى روشن خداییم و وارث پیامبران اوهستیم‏».

بهشت جایگاه شیعیان

ابى‏ حجاف (از محمدبن عمر بن حسن)، از زینب، به نقل از فاطمه علیهاالسلام و اشجع، بلیدبن سلیمان (از ابى‏ حجاج، محمدبن عمرو هاشمى) اززینب دختر على علیه‌السلام نقل کرد که فاطمه علیهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه علیهاالسلام : ان رسول الله قال لعلى اما انک یابن‏ ابى‏ طالب و شیعتک فى‏ الجنه‏» «و سیجى‏ء اقوام ینتحلون حبک ثم‏ یمرقون من الاسلام کمایمرق السهم من الرمیه.» رسول خدا به‏ على علیه‌السلام فرمود: «اى پسر ابوطالب! همانا تو و رهروان تو در بهشت‏ند و به زودى قومى مى‏ آیند که از دوستى تو سخن مى‏ گویند. آنگاه از اسلام فرار می‏کنند. مانند پرت شدن تیر از کمان.»

دوستى آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم

روایتى مشهور به «فاطمیات‏» در باب دوست داشتن آل محمد که بااین اسناد نقل شده است:

«... عن فاطمه بنت السجاد على بن الحسین زین العابدین علیه‌السلام عن‏ فاطمه بنت ابى عبد الله الحسین علیه‌السلام عن زینب بنت امیر المؤمنین علیه‌السلام عن فاطمه بنت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ و‌آله قالت: الا من مات على حب آل محمد مات شهیدا» «آگاه باشید هر کسى که ‏بر دوستى آل محمد بمیرد، شهید است.».

          سلام بر دل بردبار زینب که از داغ یادگاری هایش هنوز می سوزد...

                    روحش شاد ویادش پر تلا لو وجاودانه باد

                        
                                 حمید رضا ابراهیم زاده     4/3/1392

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده