دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

گروه اقلیت

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۲:۴۰ ق.ظ

 

گروه اقلیت

ما انسان ها برای رشد وتکامل، دگردیسی و دگرگونی های متنوعی  را تجربه می کنیم وبه دلیل همین دگرگونی ها به بلوغ وتکامل  می رسیم

با دقتی در تاریخچه انسان شناسی در می یابیم که  انسان کهن نسبت به انسان امروزی بسیار خام ونابالغ است ودگرگونی های کمتری را را بخود اختصاص داده است و به همین مناسبت دیرینه شناسان انسان های کهن را در مسیر فراگیری رفتار زیستی به گونه های متفاوتی از کهن تا مدرن دسته بندی کرده اند .

پس از انقلاب کشاورزی وشهرنشینی و صنعتی،  قدرت انسان برای درک  آفریدگار بیشتر وبهتر شده است. پرده برداری از رازهای آفرینش با پیشرفت دانش وتکنولوژی درهمه ی عرصه ها رخ داده است . وانسان درپویش ها وپایش های علمی از مرحله ی بدوی خود به مرحله ی مدرن تری حرکت کرده است.

دگرگونی هایی که به واسطه ی آن انسان را به اقتدار کشانیده و او را از نسل های پیشین خود متمایز ساخته است

امروزه  شکوه و اوج  درک  دانش  فیزیک وشیمی وزیست شناسی و... شعورانسان را بالغ تر از پیش نموده است ووی را با شتاب بیشتری به سمت تکامل وجانشینی علی الاطلاق خداوند سوق می دهد

ابر باد ومه وخورشید وفلک  برای تحقق بلوغ انسانیت به سربازی وفداکاری مشغولند ولی اکثر انسانها همچنان درتردید وناسپاسی به سر می برند.  وغبار حق ناشناسی و ناسپاسی را از وجود خود نمی روبد.

به فرموده ی آفریدگار دانا :

  وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ ﴿ بقره : ٢٤٣

وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿یوسف: ٢١

وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿هود: ١٧

وبه تعابیری قرآن مملو ازاین حکایت است که:

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿العنکبوت: ٦٣  

أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ ﴿البقرة: ١٧٠

فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ ﴿المنافقون: ٣

أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لَّا یَشْعُرُونَ ﴿بقره: ١٢

به گواهی قرآن بسیاری از لا ها ولن های قرآن برای این است که پروردگار برای رساندن خیر وتکامل به انسان اورا دعوت به دقت وتدبر می کند ولی انسان  ناسپاسی می کند و به دنبال خامی و قهقرا تمایل دارد.

هنگامی که پرده های نادانی با نور دانش  از ذهن و زندگی مردم کنار می رود و بسیاری از تردیدها و تاریکی ها ازبین می رود  دراین میان بسیاری از ناسپاسان هنوز به پوشاندن  واقعیت ها اهتمام دارند. دراصطلاح  دینی به آنها کافر می گوئیم.

کفر غبار و پوششی است برای نادیده گرفتن واقعیت ها و واژه ی کافرمتضاد با  شاکراست.کافرناسپاس است وشاکر سپاسگزار.

انا هدینا السبیل اما شاکرا واما کفورا / (سوره انسان - 3)

انبوه ناسپاسان بیشتربه این دلیل است که ایشان  دل به اندک خرد خویش گرم داشته اند و قطره وجودشان را از دریای دانش پروردگار جدا می دانند.درحالیکه  " نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاءُ وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ  " ﴿یوسف: ٧٦

 جناب ابلیس اولین کافری است که با خرد اندک خویش مامور به سجده برخرد قدسی آدم گردید ورو برتافت ونفرین شد.

همه سجده کردند ولی ابلیس گمان برد که برتری هایی دارد و کفر ورزید .

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿البقرة: ٣٤

ذات اقدس ربوبی از خردورزان  انتظار تکلیف دارد و بی خردان معاف ازتکلیف می مانند.

سپاسگزاری هم تکلیفی است که از اهل خرد و مدعیان عقلگرایی انتظار می رود.

اما آنچه که پیداست توهم دانایی  و ناسپاسی عقلگرایانی است که در اکثریت قرار گرفته اند.ومورد طعنه پروردگارند.

سپاسگزاری وقدر شناسی از مواهب ونعمات خود نعمتی مضاعف برهدیه های خدایی است

لئن شکرتم لازیدنکم  (ابراهیم 7 )

قدرشناسی وسپاسگزاری از تلاش و هدیه وعنایت همنوعان  وپروردگار در تداوم وافزایش لطف ومرحمت تاثیر بسزایی دارد

وبرخلاف آن ناسپاسی می تواند مانع دریافت  لطف وفیض و هدایا باشد

که امام  هشتم فرمود:

مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل‌»؛ [1] کسی که نعمت دهنده از مخلوقات را شکرگزار نباشد، شکرگزار خداوند نیز نخواهد بود». این روایت به صراحت بر مطلب مورد نظر دلالت دارد.

آنکه سپاسگزار آفریده های خدا نیست  نمی تواند  سپاسگزار آفریدگار باشد.

چه بسیار کم هستند گروه سپاسگزاران وچه بسیار زیادند گروه ناسپاسان .

امام صادق (علیه السلام) فرمود:«در تورات نوشته شده:سپاس کن آن‌را که بر تو نعمت داده و نعمت بده آن‌را که از تو سپاس‌گزار است، با سپاس کردن نعمت‌ها پایان نمی‌پذیرد، اما کفران، نعمت‌ها را باقی نمی‌گذارد، شکر و سپاس باعث زیادی نعمت‌ها و ایمنی از دگرگونی‌ها شود». [۲]

دگرگونی و تبدیل نعمت ها به نقمات وبلا هایی  که می تواند  ناشی ازناسپاسی باشد.

که فرمود : "ولئن کفرتم ان عذابی لشدید  (سوره ابراهیم - 7)

امام سجاد (علیه السلام)‌ فرمود:«خدا هر دل غمگینی را دوست دارد، و هر بنده‌ی سپاس‌گزاری را دوست دارد، روز قیامت خدای تبارک و تعالی به یکی از بندگانش می‌فرماید از فلانی سپاس‌گزاری کردی؟ عرض می‌کند:پروردگارا! من تو را سپاس گفتم، خدای تعالی فرماید:چون از او سپاس‌گزاری ننمودی، مرا هم سپاس نگفته‌ای، سپس امام فرمود:شکرگزارترین شما خدا را کسی است که از مردم بیشتر شکرگزاری کند». [۳]

در حکایتی از  اسرارالتوحید شیخ  ابی  سعید آمده است که :

خواجه بوالفتح شیخ گفت که شیخ قدس الله روحه العزیز در نشابور بود یکروز ببستقان می شد و وخواجه علی طرطوسی باشیخ ما بهم بود، شیخ در راه می گفت:" اللهم اجعلنی من الاقلین " چون ببستقان رسیدند خواجه علی از شیخ پرسید که که دراین راه برلفظ شیخ بسیار می رفت " اللهم اجعلنی من الاقلین" شیخ گفت خدای تعالی می گوید: اعملوا آل داوود شکرا وقلیل من عبادی الشکور ( 13 سبا) ما می خواستیم که ان قوم باشیم کی شکر نعمت او بجای آریم.(؟!) [4]

سعدی علیه الرحمه در دیباچه ی گلستان چنین نگاشت که:

منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت (سورهٔ ابراهیم - آیهٔ ۷) هر نفسی (نفس) که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب

از دست و زبان که برآید                   کز عهده شکرش به در آید

اِعملوا آلَ داودَ شکراً وَ قلیلٌ مِن عبادیَ الشکور (سوره سبأ - آیه ۱۳)

بنده همان به که ز تقصیر خویش         عذر به درگاه خدای آورد

ورنه سزاوار خداوندیش                      کس نتواند که به جای آورد

باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی به خطای منکر نبرد

ای کریمی که از خزانه غیب                گبر و ترسا وظیفه خور داری

دوستان را کجا کنی محروم                 تو که با دشمن این نظر داری

فرّاش باد صبا را گفته تا فرش زمرّدی (زمردین) بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در بر گرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع (نوروز) (گل) کلاه شکوفه بر سر نهاده عصاره نالی (تاکی) به قدرت او شهد فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند                 تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری

همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار                      شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری [5]

 پروردگارا ما را ازسپاسگزاران نعمت های خویش و قدردان تلاشها و زحمات حق دارانمان  قرار بده. (آمین)

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

23 مهرماه 1397

 

منابع   :

1-      شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۷.   

2-      شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۳۱۵، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.

3-      کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۹۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق

4-      شیخ ابی سعید ابی الخیر ،اسرارالتوحید،به اهتمام دکتر ذبیح الله صفا  ص330 ،انتشارات فردوس ،چاپ سوم 1388

5-      شیخ مصلح الدین سعدی،کلیات سعدی ،بامقدمه وتصحیح محمد علی فروغی ص66 ، نشر طلوع چاپ پانزدهم  1387

 

 

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نظرات (۲)

با سلام خدمت استاد ارجمند

فرمایش شما
( تحقق بلوغ انسانیت مستلزم آشکار شدن رازهای آفرینش می باشد
آدمی با درک این اسرار و هموار شدن راه تکامل و رستگار یش سر کرنش بهدرگاه احدیت فرود می آورد و اهل  شکر  و یقین خواهد شد و اگر با بصیرت باشد شکور میگردد)

آیه 13سوره سبا کلمه کلیدی دارد به نام شکور
در معنی شکور آمده است کسی هست که همواره شکر گزار باشد
شکر گزاری از خداوند نوعی ذکر محسوب می شه
انسان شکور انسان دائم الذکرهست
امام متقین در خطبه متقین صفات اهل تقوا را این چنین معرفی می کند
یمسی و همه الشکر و یصبح و همه الذکر
شب می کند در اندیشه شکر و صبح می کند در اندیشه ذکر
و فی الرخا ء شکورا
در موقع نعمت و راحتی سپاسگزار باش
آفت شکر گزاری غفلت است و بی خبری
و انسان هنگامی که در وفور نعمت به سر می برد
گویی غافل تر  می شود
به قول شاعر
چرا وقتی که راه زندگی هموار می گردد
بشر تغییر حالت می دهد خونخوار می گردد
به وقت عیش و عشرت می نوازد ساز بد مستی
به وقت تنگ دستی مومن و دیندار می گرد
پرودگارا ما را همواره شاکر و ذاکر بگردان
پاسخ:
سلام وسپاس بیکران از بذل نگاه ژرفتان.
بر لبه افراط و تفریط : هنوزذهنم در گیره آره خیالم از صورت غمگین اون زن خالی نمی شه که در پیچ و خم دادگاه باهاش برخورد کردم که دائما زیر لبش می ‌گفت: فکر نمی ‌کردم که تا اینقدر شوهرم نمک نشناس باشد واقعا چی تو نمک گیر شدن ،نمک نشناسی وجود داره ؟! چرا نمک نشاسی ها باعث اختلافه آقا من با شمام !! لطفا اینقدر نمک به این خیار نزن ... به من میگه : داری گیر می دی ها . میگم: گیر نیست بفکر سلامتی تون هستم . می خنده می گه : نمک گیر اخلاقتم منم ریز می خندم میگم :اهووم از وقتی که رودخانه زاینده رود خشک شده منم با نمک شدم . میگه : یعنی از کی تا حالا. میگم : دوباره نمک داری می ریزی ها .... گفت : اصلا به هیچ وجه گول نمی خوری زیر چشمی هواش دارم ولی برای شما می نویسم اسلام به انسان ها سفارش می کند که در برابر نعمت و خیری که به آنان می رسد از طرف مقابل تشکر کنند ولی به افرادی که واسطه در فیض و نعمت هستند نیز تذکر می دهد که نباید توقع و انتظار تشکر داشته باشند. این به سه علت است: ۱. عمل باید همیشه برای خدا باشد و تنها از خدا پاداش بخواهد و گرنه انتظار تشکر از دیگران اجر عمل را نزد خدای متعال از بین می برد. در قرآن کریم علت عظمت کار اهل بیت علیهم السلام در کمک به فقیر و یتیم و اسیر (که داستانش در سوره هل اتی آمده است) همین انتظار تشکر نداشتن آن ها دانسته شده است: «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا » ؛ جز این نیست که شما را برای خدا اطعام می کنیم و از شما نه پاداشی می خواهیم نه سپاسی . ۲. همیشه باید به دیگران خوشبین بود. بنابراین می توان عدم تشکر را بر فراموشی یا مشغله زیاد یا چیزهایی از این قبیل انتقال داد. همانطور که در روایتی امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: ضَعْ أَمْرَ أَخِیکَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى یَأْتِیَکَ مِنْهُ مَا یَغْلِبُکَ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِکَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیکَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ بِهَا فِی الْخَیْرِ مَحْمِلا؛ کار برادرت را نیک تصوّر کن تا زمانی که چیزی از او به تو رسد که نظرت را عوض کند و نسبت به سخنی که برادرت می گوید، بدگمان مباش و محملی از خیر برایش قرار ده. ۳. اگر انتظار تشکر از دیگران نداشته باشیم، دیگر تشکر نکردن طرف باعث نمی شود که ما از کار خیر بی بهره بمانیم و به دیگران خدمت نکنیم همانطور که در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «لا یزهدنک فی المعروف من لا یشکر لک، تشکر نکردن دیگران تو را از کار خوب باز ندارد، تشکر نکردن دیگران از تو نباید تو را به خوبی کردن بی رغبت سازد، زیرا کسی که از آن نیکی کم ترین بهره ای نمی برد (یعنی خداوند) از تو قدردانی می کند و از سپاسگزاری این سپاسگزار به بیش از آن چیزی می رسی که فرد ناسپاس فرو گذاشته است و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. برخی افراد زبان‌شان با ناشکری می‌چرخد که این فرهنگ جامعه را خراب کرده. همه ما می دانیم ناشکرانه صحبت‌کردن و روحیه ناسپاسی‌داشتن بد است و مهم‌ترین نتیجه یا عوامل تشکیل دهنده آن تقویت روحیه حرص، حسرت و حسادت در انسان است. حرص بذر همت را در وجود ما می خورد و طوفان حسرت از زندگی اسلایلی دیگران که به با وجود انواع فضا های مجازی برای ما هر روز سونامی پشت سونامی است انسان را ناشکر تربیت کرده و همت را برای کارکردن رد ما خشکانده و زبان ایراد گرفتن از همدیگر دراز کرده است و گاهی ما را وادار به حسادت به عزیزترین افراد زندگیمان مثل خواهر و برادر و سایر اقوام و دوستان کرده است کاش قناعت پیشه تر بودیم کاش زبان شاکر را چاپلوسی تلقی نمی کردیم . کاش می فهمیدیم افراط و تفریط زندگی ما را در پرتگاه چه کنم چه کنم انداخته و تا نابودی ما کمر بسته است . کاش همه ما اولین چیز هایی که از اطرافیانمان یاد بگیریم این باشه که آدم قانعی باشیم زیبا فرمودند حضرت علی علیه السلام : شاکرترین مردم قانع‌ترین آنها هستند و کفران‌ترین نسبت به نعمت‌های الهی حریص‌ترین مردم هستند. و جالب تر اینکه امام صادق علیه السلام می‌فرمایند از خیره‌شدن چشمان‌تان نسبت به زیبایی‌های زندگی دیگران و افرادی که در دنیا غرق هستند، پرهیز کنند زیرا اخلاق‌تان بد می‌شود و غم و غصه بسیار به سراغ‌تان می‌آید. همچنین حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: در زندگی به زیردستان‌تان بسیار زیاد نگاه کنید تا شکرتان نسبت به پروردگار الهی افزایش یابد. بهتر است بدانیم شکر یک فضیلت نیست بلکه یک فرهنگ جامع از خوبی‌ها است. می‌تواند به عنوان یک معجزه تربیتی روابط، مناسبات اجتماعی را ترمیم کند. چقدر بی فرهنگ ایم اگر بخاطر بیماری همسرش بگوییم دیگر نمی توانم با او زندگی کنیم و می خواهیم طلاقش بدهیم که این نمک نشناسی است. چقدر بی اخلاقیم که بعضی ها خیلی راحت زن و بچه از چشمشان می افتد و راحت آنها را ترد می کنند. حالا اگر خدا با ما چنین کاری می کرد هزار بار ما نابود شده بودیم. حقوق پدر و مادر بر گردن ما آنقدر زیاد است که ما نمی توانیم آن را جبران کنیم اما برخی جسورانه می گویند ما حق پدر و مادرمان را ادا کردیم، آخر مگر حق آنها ادا شدنی است. اگر تا روز قیامت هم بچه برای پدر و مادر کار کند نمی تواند از زیر منت پدر و مادر خارج شود. یا یک عروس نادان می آید و به شوهرش می گوید تو نباید زیر بار منت پدر و مادرت باشی. در صورتی که ما اصلا زیر بار منت آنها به دنیا آمده ایم.و چقدرمادر ،پدر ها ما جواهر اند که حتی با تمام کم حرمتی های ما هنوز جز خیر برای فرزندشان چیزی نمی خواهند و مرتب برای سلامتی و موفقیت ما، دعا می کنند کاش می آموختیم که پدر و مادر ، معلمین و اساتید و خیلی هایی که ما همیشه در حقشان کوتاهی می کنیم زیر بار منت خلوص ، دلسوزی و مهر آنها ما این شدیم باید در مقابل آنها متواضع و مهربان باشیم و دست آنها را هم ببوسیم و از آنها تشکر کنیم . کاش نمک نشناس نباشیم . همین .
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی