فراخوان نیاز مندی های بشر
فراخوان نیازمندی
بسم الله الرحمن الرحیم
الشَیطانُ یَعِدُکُمُ الفَقر و یَأمُرُکُم بِالفَحشا و اللهُ یَعِدُکُم مَغفِرةً مِنهُ و فَضلا...! بقره ۲۶۸
شیطان از هر طبقه ی فکری و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و... انسان ها به نیاز مندی های کاذب فرا می خواند و از سویی دیگر فراخوان خداوند از انسان ها برای آمرزش ولطف دو روش مرسوم برای تبلیغات انتخابات زندگی بشری است!
دریچه نیازمندی های انسانی به حسگرها و آستانه های حسی او متصل است.
حسگرهایی همچون چشم برای دیدن و گوش برای شنیدن و زبان برای چشیدن و بینی برای بوییدن ولامسه برای لمس کردن و دل برای درک و فهم نامحسوسات عاطفی و... در انسان وجود دارد.
پیرو آن مسئولیت حس گرها نیز مشخص گردیده است که حضرت حق در سوره اسرا می فرماید:
و لاتقف مالیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا ! سوره اسرا 36
گوش و چشم و دل و همه دریچه ها مسئولیت هایی دارند که باید پاسخگو باشند و این مسئولیت ها به علت توان تکلیف نسبت به مطالباتشان محرز می گردد.
چشم می خواهدکه که از دیدنی ها آگاه شود و یا از آن لذت ببرد.
گوش می خواهد شنیدنی هایی را بشنود و یاکالبد را به لذت برساند.
لذت خواهی کالبد درواقع توقع روحانی است .
ارواح کوچک و نحیف کالبد گرایی بیشتری دارند و گمانمی برند جاودانگی در لذت خواهی های کالبدی است درحالی که لذت خواهی های بدوی کالبد یا وحاشت بشری آغازین کالبدشان را ضعیف تر و روح را حقیرتر و مایوس تر رها می کند.
حال اگر بازار توقعات انسان، نیازهایی باشد که روح را مایوس و افسرده کند انسان تحقیر می شود!
و نیازمندی های کالبدیش را بیشتر و بیشتر کند روح نیز محدود تر و حقیر تر و محقر تر می شود و سرانجام در اوج دارایی، نداری اش رقم می خورد و البته این خوش بینی بسیار کم رخ می دهد.
ممکن است سودای خام انسان هرگز به دارایی مورد توقعش نرسد و بی گمان هیچ قارونی نیز جاودانه نمی ماند.!
یا ایها الناس ! انتم الفقرا الی الله والله هو الغنی الحمید. سوره فاطر15
انسان نیازمند به تکامل و بلوغ و پویایی است.! تکاملی که درشکوفایی و جاودانگیش نقش دارد.
در حالیکه انسان بشدت از، از دست دادن می ترسد!
ترس از دست دادن هر چیز و پدیده و کسی انسان ضعیف را به دروغ و خیانت و گناهان می کشاند
و طمع بدست آوردن هر چیزی و هرپست ومقام ومنزلت و سرمانه و ثروت و خواسته ای او را به جنایت و دروغ و حقارت و گناهان بیشتری تشویق می کند
این روش رویا رویی با ترس از دست دادن و طمع بدست آوردن است که انسان را به گروه های بد و خوب تقسیم می کند .
گویا کاتالیزور خالص سازی انسان در این جغرافیا جانمایی شده است. پایتخت حکومت بدن دل انسان است!
انسان با پارسایی و نجابت و امانتداری و مسئولیت پذیری و تعهد وتخصص و تقید واحتیاط قیمت می یابد.
انسان ها با پارسایی و رفتارهای نیک فردی و اجتماعی هویت می یابند و انسانهایی که با رفتارهای زشت و آلوده به ریا و تزویر و زر و زور درجامعه به شهرت می رسند و هویت می یابند از ناتوان و نادرستی خویش می رنجند.
حال آنکه در این گذار شیطان می خواهد برای انسان نیازمندی های کاذب بیافریند و او را تحقیر کند!
از این رو حضرت حق در سوره انعام می فرماید ؛ قل الله ثم ذرهم... انعام 91
خدا را بخوان و سپس همه چیز را وا گذار.
خدا مهمترین سرمایه و پشتوانه و تنهاترین ثروت و پشتیبان و تنها نیاز واقعی انسان است.
در این گرانیگاه دگرگونی در ذائقه انسان رخ می دهد و تمنیات کالبدی انسان و وسوسه های شیطانی، ابزار و اسباب فریبش می شود.
توهم و غرور؛ در انسان ضعیف او را به باتلاق حقارت و ورطه نابودی و ناامیدی رهنمون می کند.
و انسان کالبد گرا به اوج حقارت می رسد و شیطان نیز از او چنین می خواهد.
از سویی دیگر دنیایی که در آن زندگی می کنیم رحم رشد و تکامل انسان بوده و گذرگاهی بیش نیست.
رحم دنیا مقطعی بوده و جای ماندن و جاودانگی نیست.
و انسان فهیم و خردمند می داند که بدست آوردن نیازمندی ها و توشه ها باید تلاش کند .
توشه هایی که در رخ پذیری و چهره پردازی و صورت پذیری اش تاثیر بسزایی می گذارد.
انسان هر چه بهتر و بیشتر خدا گونه رفتار کند زیباتر خواهد شد و جاودانگی زیبایی ها و دارایی هایش نیز محرز خواهد بود.
انسانی که در لحظه نفخه صور بی چیز و فرومایه باشد افلیج و ناقص و ذلیل رخ می نمایاند...
چهره های واقعی و ابدی انسان با رفتارها و پندارها و گفتارهایی رقم می خورد که در رحم این دنیا خوب تغذیه کرده باشد و عناصر و هورمون ها و ویتامین ها یا توشه های لازم را برداشته باشد.
انسان خردمند و خداگونه با التزام عملی نسبت به باورهای راستین خود حرکت می کند .
ایمان و عمل صالح او در واقع توشه راه و حرکت در مسیر حق و پایداری است
انسان خردمند و خداگونه در این مسیر خود را به رستگاری ونجات و آرامش می رساند و در نزد خدا آرام و قرارمی گیرد.
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی اربک راضیه المرضیه فادخلی جنتی وادخلی فی عبادی . سوره فجر27-30
اما شیطان دلش نمی خواهد انسان بی نیاز در دنیا وجود داشته باشد و حرکت انسان در مسیر باورهای راستین و التزام عملی به نیکوکاری شیطان را نامید و منزوی می کند.
و اگرچه انسان همواره باید از شیطان به خدا پناه ببرد و خود را نسبت به وسوسه های او بی نیاز بداند.
و الی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
۲۶بهمن ۱۴۰۲
تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد.
- ۰۲/۱۲/۰۵
نیاز به دین برای منی که در جامعه دینی و معتقد دنیا آمده ام مثال نیاز به آب در میان دریاست
ما نیاز ها را درک می کنیم ولی نیاز های معنوی را کمتر می فهمیم چون رنگ و بو و شرایط این نیاز با خوردنی ، پوشیدنی و ...حتی نیاز به احترام و خود شکوفایی کلی فرق دارد
این نیاز معنوی تنها مسیر بیداری و نورانی شدن ماست اگر حتی به مقدار ثانیه ای در این تاریکی و ظلمت دنیا آن حس کنیم !
ما نماز می خوانیم ما کلی اعمال عبادی را انجام می دهیم ولی به عنوان رفع تکلیف به آن نگاه می کنیم نه نیاز روحی و جسمی ...
شاید باید گفت ما نیاز معنوی درمان خفته همه نیاز های انسانی است اگر بیدار شویم
راه بیدار کردن نیاز معنوی، بیتوجهی به نیازهای دیگر است. یک مقدار، نه مطلق.
حالا هر چقدر توانستی، هر جایی شرایطش بود؟
آزمایشات الهی خودشان به ما میگویند به چه نیازهایی بیتوجهی کنیم.اقدام دیگر چیست ...
یک کمی به نیازهای دیگرت کمتوجهی کنیم.
همه نیازهایمان را سیر برآورده نکنیم.
درباره نیازهایت مرتب فکر نکنیم.
به نیازهای دنیوی بیاعتنایی کنیم.
کمکم نیاز معنوی در روح و جانمان بیدار میشود .