قوانین وتوسعه حقوق شهروندی
قوانین مجموعه ای از رفتارها و مقرراتی است که انسان ها برای حرکت در مسیر زندگی به آن نیازمندند وبرای بهبود تعاملات اجتماعی ملزم به پایبندی نسبت به آن می باشند
قوانین دارای پشتوانه های؛ دینی و باورهای مذهبی و نیازهای فوریتی اجتماعی هستند
وگاه قوانین مفادی از آیین نامه های داخلی و گروهی وحزبی هستند!
و ممکن است طول عمر وتاریخ انقضا هایی داشته باشند.
برخی از قوانین تخصصی بوده و در محدوده خاصی کاربرد دارند.
قوانینپرواز ، قوانین ریاضی و فیزیک، قوانین ورزشی و قوانین درون گروهی باشگاه ها، قوانین کشتیرانی و...
اما در همه جای دنیااین قوانین حاکم است
قوانین رانندگی. قوانین نظامی. قوانین انضباطی و وضعی دیگر نیز با مردم بصورت مستقیم سرو کار دارند.
درواقع قوانین و قانون دانی سواد محسوب شده و هر اندازه دانش انسان نسبت به قوانین طبیعت و جامعه بیشتر باشد باسواد تر بوده و سطح زندگی بهتری را تجربه خواهد کرد.
قوانین سخن گفتن. قوانین نوشتن جزئی از اولین قراردادهای بشری است و وتا کنون با بشر همراه بوده است اما پاره ای از قوانین بمرور زمان دچار تکامل شده وپاره ای دیگر دچار اضمحلال می گردند ولی برخی از قوانین هرگز دچار شکاف و انقضا وتکامل نخواهند شد وبرای آن هیچ تغییری نمی توان متصور شد.
از این رو قوانین ملموس و ناملموس زیادی در تعاملات اجتماعی جریان دارد که باعث می شود زندگی اجتماعی به حرکت وادار شود.
و شکستن و بکارگیری ناصواب هر قانونی در واقع ستیزه جویی گروهی بر گروه دیگر بوده وباعث نزاعها و جنگ های بزرگ می گردد.
از این رو تعاملات اجتماعی رعایت سلسله قوانینی است که به هم پیوند خورده و هر جایی که قانون دانی و قانونمداری بیشتر رعایت شود.مردمانی امن تر و با فرهنگ تری زندگی می کنند.!
فرهنگ شهروندی و زندگی اجتماعی با احترام به قوانین محرز می گردد.
نفس اینکه قوانین در کجا تولید می شوند اهمیت چندانی ندارد اما چه کارکردها وچه کارایی ها وگره گشایی هایی دارند بسیار مهم است.
جنبه ی دیگر اهمیت قوانین به کامل بودن وهمه گیر بودن وبی تبعیض بودن آن است.
قوانیندر توسعه جوامع نقش زیادی داشته وسطح پذیرش و یا عدمپذیرش آن در رفتارهای اجتماعی مردم نشانگر قانونمداری و حرکت در مسیر بهبودی آن جامعه است.
توسعه در جامعه مدنی با ساختارهای تقنینی درست واصلاحات قوانین بشری امکان پذیر است.
آنچه که مشخص است؛
بزرگ ترین دشمن انسان و انسانیت او قوانین نامنزه و خودکامه کنونی بشری است!
انسان ها از قانون وتله های قانونی قانون گذاران و مجریان قانونی به منجی پناه می برند
که قوانین جدیدی بخواهدتا انسان رااز بردگی واستثمار برون کشد
و خدا گونگی هایی را درخود بروز دهد که انسان ها برای دگرگونی وتغییر به او باور می یابند و ناگهان دنیا را با قوانین یکدست وجدیدی وارد شوک و حیرت می کند ومستضعفین دنیاکه جمعیت بسیار زیادی از مردم دنیا را دارندهرگز به سمت قوانین نامنزه قبلی برنگشته و روز به روز باانقلاب بزرگ جهانی همراه تر می شوند
گاه قوانین در تعارض با امنیت ورفاه وعزت انسانیت است و بعضا قوانین زائیده مطالبات اغنیاست و رفته رفته سمت وسوی قوانین با بردگی کشاندن انسان وخلع لباس کرامت از انسانیت است!
منجی عالم بشریت فیلسوف و حقوق دان واقتصاد دان روزگار خودش خواهد بود که همه قوانین دست ساز بشری را به یکباره ملغی اعلام کرده و ملت های جهان و مستضعفین را به نافرمانی از آن قوانین و پیروی از قوانین نوفرا می خواند
وگرنه هیچ عوایدی برای ملتهای به استضعاف کشیده نخواهد داشت و ظهور و حضورش بیفایده است
زیرا مردم می خواهند بدون بردگی و استثمار زندگی کنند...
همانگونه که پیش از این گفته شد قوانین جوامع بشری باید جهانشمول و فراگیر باشد و نباید دستاویز منفعت طلبی گروهی نسبت به گروه دیگر گردد.
قوانین کارگشا و پویا قوانینی هستند که تبعیض و استثمار را از بشر می زدایند.و به انسانیت کرامت وعزت می بخشند.
والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
۲۲ آبان ۱۴۰۳
تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد
- ۰۳/۰۸/۲۴
قانون بد از بی قانونی بهتر است. زیرا بیقانونی به هرجومرج و زوال جامعه منجر میشود.
ولی قانون های زاید ، موازی و گاهی با عدم شفافیت و معلوم بودن در منطق بیان،وجامعه هدف چیزی است که فساد ساز است
و فساد سازی قانون همان عامل هرج و مرج است
دوری که هرج و مرج از قانون نا درست میسازد عامل عدم تکریم انسانیت و بی اعتمادی شدید است
چرا هر عقل سلیمی با چابک سازی دولت ها و واگذاری به بخش خصوصی راضی هستیم ؟
شاید مهمترین دلیل آن باز کردن بند قوانین زاید از ساختار جوابگویی و مسولیت پذیری بهتر و شفاف تر و سریعتر باشد
حل شدن مسایل معیشتی مردم یعنی دور شدن از متناقض گویی و بد بینی های شدید مانند دیواری بین قانون گذار و مردم است
در واقع اگر هنوز مشکلات اقتصادی مردم آزار می دهد
اگر هنوز شکاف مسئول و مردم هویدا است
نباید بگوییم که قانون بد را باید تحمل کرد
بلکه برای تحول و بلوغ قوانین آن هم به نفع انسانیت و شکوفایی قابلیت های انسانی چاره اندیشی نشده است.
پس وظیفه های بسیاری باقی است .