دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

دانش در بشقاب مطبق

سه شنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ق.ظ

    الله نور جمیل الرحمان المهیمن

 

نظریه ای دارم بنام نور در بشقاب مطبق

جهانی که درآن به سرمی بریم از دو عنصر مکان وزمان تلفیق شده است

هرچه به طرف  سطح مدور حرکت میکنیم هرآنچه در دایره است به شدت به سمت ما شتاب برمی دارد.

 یعنی حال ما آینده ی دیگران است و آینده دیگران دراین دایره و بااین شتاب نوری می تواند برای ما  قابل لمس رویت باشد.

 (این نظریه را چندین بارازلحاظ  قوانین  فیزیکی بررسی کردم و باچندین استاد فیزیک وفلسفه هم مباحثه کردم )

 و عملا یک بشقاب کریستال مطبق (ظرف شیرینی  کریستالی دوطبقه)را گذاشتم وسط میز و گفتم به ارتفاع داخلی این بشقاب نگاه کنید وفقط سرتان را به سمت عقب وجلو حرکت دهید. زمانی که نوراز بالاست همه ی زوایا ی بشقاب در معرض شتاب به سمت شماست. وشما منشا حرکت خودتان هستید. نور موقعی که شما درحرکتید شتاب برمی دارد درصورتیکه سرعت نور در همه جای این فضا یکسان است

هرکه دراین دایره هست با نگاه حال ما شتاب می گیرد

ودایره ی دنیای ما مانند همین  بشقابی است که در ارتفاع زمان ودر سطح مکان  ثابت است ولی با جهات نور به شدت نیز به سمت مخالف حرکت می کند



دراین بشقاب دنیاست که می چرخد


نتیجه ام درنهایت این است که:

در دنیای غیراز زمین در اشل وسیع تری  موجودات بسیار پیشرفته وبا شعوری همچون انسان های فوق پیشرفته وجوددارند که حال وگذشته وآینده ی ما را دراین مقیاس وبشقاب زمین وزمان می بینند ودرک می کنند. ورابطه ی آنان با دنیای ما رابطه ی نوری است وما برای دریافت حرکت وسرعت آنها در جهت مخالف ومعکوس شتاب می گیریم درصورتیکه در جای خود ثابت وراکدیم وطبق قانون جاذبه. سرعت. انرژی. همه ی این قوانین بشقابی هست.

مثل کشف زمین دوم کپلر452ب که60درصد اززمین بزرگتر است وشرایط جوی نظیر زمین داره. اما جاذبه اش بیشتره. پس قوانین صوت وسرعت ورشد ونور اونجا هم بازمین متفاوته. ما به ریه ها و قلبهای متفاوتی نیاز داریم تا درآنجا زندگی کنیم وگرنه امکان دارد دوباره رشد کنیم وقامت بگیریم و...ویا بالعکس افت ماهییت داشته باشیم

بنابراین کسانیکه خارج ازگردونه ی بشقاب وقوانین بشقابی ما هستند  التزامی به قوانین ما ندارند بلکه هوشمندانه تر  به وضعیت اسف بارمان می نگرند که همچون موجودات کم عمر وزود فاسد شدنی برایشان تلقی می شویم.

والبته موضوع طی الارض  وپیچیده شدن زمین زیر پای افرادی که بر مکان وزمان تسلط یابند ازهمین منظر قابل بررسی واثبات است

نکته بعد ی مبحث  تغییر ماهیت ازنور به انرژی ومواد هست که با گسترش دانش لیزری. وحوزه های  الکترونیکی وتکنولوژی مخابراتی فهم تبدیل نور به انرژی ومواد در هر عصر ودهه ویا سال تغییر می کند.

 وافراد فرا بشقابی برای همین برایمان نامرئی هستند وفقط در زوایای خاص وتصاویر وپدیده هایی که ما تجهیزات دیدنشان را داریم درک می شوند بنابراین حضورهمه ی این هوشمندان درخارج  از  بشقاب جدی است ولی حلول آنها برای ما بدلیل ضعف در نگاه وزوایای دید ویا تجهیزات دیدنی میسر نیست

مانند نگاه ما به میکروبها که بدون میکروسکوپ میسر نیست ویا سفرما به کهکشان بدون تجهیزات فضا نوردی   امکان پذیر نیست وازهمه مهمتر با پیشرفت صنایع بسیاری از پرده ها وحجاب های مقابل نگاهمان برداشته می شود وما می توانیم پی به رازهای مختلفی ببریم که در مقابل مان وجود دارند ولی  قدرت بینایی ما استطاعت نگاهشان را نداشته است

ماهییت کشف دلیل بر تولید پدیده نیست بلکه رسوب ودرک ظهورو حضور وحلول پدیده ی مکشوفه درمرئا ومنظرماست

اگرما فرمول و معادله ای  یا سیاره ای را رصد وکشف می کنیم، به ماهیت وموقعیت آن پی برده ایم.ولی آن پدیده از ازل وجود داشت ولیکن ما  جدیدا موفق به وضوح  دیدار ومکاشفه اش شده ایم

علم ودانش در پیشگاه خدا گشاده است وهمه ی افراد درخود این ذخیره واستعداد را دارند بلکه باید با بازیابی وریکاوری و پرده برداری از موقعیت زمانی ومکانی همه ی فایلهای مخفی آن علوم برایمان ظاهر وبرهنه شوند.

به نگاه من همه افراد از خازنی فطری علوم  برخوردارند وباید در پروسه بازیابی موفق به ظهورودرک آن علوم شوند.

درک درنگاه وفهم امری بسیارمهم  برای نبوغ وتوسعه است. وعلم لدنی منشا آن دراین زاویه قابل ترسیم وتفهیم است. افرادی که این دانش باسرعت نور برایشان بازیابی میشود  بی استثنا متفاوت و برگزیده اند

آنها باید پرده از رموزی بردارند که اذهان خفته از آن فاصله گرفته وجهل وتاریکی در سراسر وجودشان رخنه کرده است

چراغ مه شکن وضد حجابی لازم است تا قفل این دایره را بگشاید

العلم نوریقذفه الله فی قلبه من یشاء

اغلب آیاتی که خدا برای تقدم شتاب فهم بشر بکاربرده  است مفهوم  واژه «والی الله المصیر»را دارد .

 شتاب برای بازگشت بطرف   خود که نورمطلق است ودانای  بی همتاست او برای فهماندن آتیه ی بشر خیلی ازین واژه بهره گرفته است و...

 اطلاع از آینده با لحاظ این قانون قابل اثبات است....

دانایی  وقدرت درک نوری است برای قلب های خواستنی ومستعد

 خدا وند نوررا به قلبهایی که خودش بخواهد  می پاشد.

منشا واحد ازلی  انوار فقط خداست.

 وبه هرکس که دلش بخواهد وظرفیتش را داشته باشد عطا می کند و چون نامش نور و علیم هست طبیعی است که ناشر همه این صفات خودش باشد وجاذبش کسانی باشند که خود را  به این حلقه   متصل کنند ویا درخود  قوه ی جذب صفات وپذیرش انوارالهی را تقویت کنند

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ

فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ 

کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ

 یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ

 نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ

 یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ  ﴿ نور: ٣٥﴾

هیچ نوری با انتشار ضایع وکم نمی شود. بلکه همواره  انتشار باعث فزونی وتقویت  خواهد بود

 ودانش نوری است مانند چراغ که اگر چراغی را باچراغ دیگر، شمعی را باشمع دیگر روشن کنیم هرگز ذره ای از  نور شمع کاسته نمی شود بلکه زوایای دیگری ازمحیط بااشتعال وفزونی انوار به  کشف  وحلول می رسد

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

8مرداد   1394                                

            
*تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

مصیبت نامه ی پایتخت

دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ

مصائب پایتخت نشینان

خندیدن به چه قیمتی؟

خندیدن به مرام ولهجه غیورمردان ودلیر زنان  مازندرانی!

مورد تمسخر گرفتن قومیت . خویشاوندی وفولکور بومی مازندران درقالب یک لودگی بزرگ باهر رویکرد وقالبی  نامطبوع است

لباس. موسیقی. آداب ومعاشرت مازندران مورد تهاجم قرارگرفته به نام ترویج  فرهنگ وفولوکورمازنی  دارند با لوده بازی  فرهنگ تبرستان غیوررا مسخ می کنند.

 

لوده بازی. سرگرمی وخندیدن به   لهجه وفرهنگ تبری. به چه قیمتی؟

 

ابتدا دقتی روی کاراکترهای مذبوح این سریال داشته باشید


 - نقی معمولی بااسم فامیلی  معمولی ولی رفتار غیر معمولی دارای شخصیتی آب زیرکاه.  تعصبی. ومداخله گر وبحران ساز  جوگیر وحسود ومنفی باف وازهمه لحاظ متشنج


ارسطو عامل با هویت و شخصیت   غیر عامل.که همواره  مشکل درنحوه تصمیم گیری ورفتارهای ساده لوحانه اش دارد

 

-عجوبه  ای بنام :رحمت رحمان رحیم

 

 رحمت نماد یک هویت مازنی تازه به دوران رسیده که از راه فروش زمین به نوایی رسیده وخروس بازی  جوگیری در خونش متلاطم هست. شخصیتی  نامتعادل  که رفتارهای ساختگی و فاقد معاشرت درست دارد

 

 اما بخاطر ماشین شاستی  بلند علاقه دارد بهش توجهی بشود

پیرمرد  بدقلق ومحجوری بنام پنجعلی که معلوم الحال است وزبانش مدام به هذیان و دشنام وهجویات می چرخد.

تنها کسی است که با توجه به  قالب نقش وآلزایمر توامان  به ناهار وغذا و نماز قضا فکر می کند.که تبعات منفی بسیاربالایی هم در حوزه ی عبادی و نماز ونیایش به جای گذاشت

- بائو مرد درازی که دلال وبنگاهی مسلک است وحتا مادرش را برای مطامع  خود به پنجعلی معلوم الحال واگذارد.  (گت آغوز بی دله/ بقول تبری ها گردوی بزگی که پوچ است)

- فهیمه و  شوهرش آقای فریبا که تنوع شخصیت های دوزیستی را دراین فیلم تکمیل کرده اند

استاد کوته قامت فیزیک هم که همه نوع جسارت بخاطر قامت کوتاهش شد.

تنها فرد بومی  تحصیلکرده ، قامتی در زندگی این چند گونه از انسانهای عجیب ندارد یعنی دیوار سواد وفرهنگ همیشه کوتاه است

 - پیرمردهای قوم ومحله هیچکدام حرفشان خریداری ندارد. که درداوری ها یا جیبشان پاره می شود . یا مشکل اساسی ماجرا به خودشان  برمی گردد!

-  تلاش برای انعکاس  نزاع های خیابانی روستاییان ونقی نیز بسیار تاسف بار است

جلسه ی شورا همیشه بحث برانگیز وغیر کاربردی است

حتا مرده شور   هم ازاین تاذی مصون نماند

اما برخلاف همه ی اینها:

همای سعادت است که بردوش  تبری نمایان این مصیبت چنگ انداخته است

 شخصی بنام هما وفامیلی سعادت که بانویی تحصیل کرده. کار آفرین. سرشناس و منصف. متعادل. منطقی است هیچ لهجه ی مازندرانی دراو پیدا نیست




 

سعی کردند که بگویند مازندران درا شل کوچک همین فیلم وخانواده ایست که می بینید

گویا با تن خاصی از لهجه ی مازنی خواستند بگویند دراین جمعیت  ومشت کوچک ازنمونه ی خروارمازنی ها  ابلهان ازکوزه می تراوند وخوبان وصالحان درهمای سعادت خلاصه شدند

 ویا خوش بینانه تر اینکه  ابلهان مازندران نماینده های خود را دراین فیلم دراختیار هما سعادت گذاشتند تا تربیت شوند

بزرگترین عیب این فیلم اینست که بزرگان قوم نقی وارسطو حتا پلیس وشخص  زیرک آقای   محیط بان یا کسلر وشورای یک شهر واقعی مورد تمسخر قرار گرفته اند

وهیچ کس نگفت چرا بخاطر یک لودگی اینقدر تهاجم روا می دارید.


آیا واقعانحوه ی دیالوگ و لهجه ی مازندرانی که ازپنجعلی ونقی وخاله نقی و...ساطع میشود گفتمان عادی مردم خونگرم مازندران است؟

همولایتی های عزیز اگر همه چیز برای خندیدن است وتمام. اشکالی نیست ومابی کلام

امااگر برما می خندند وبرخودمی خندیم   واگر با گویش اغواگرانه ای فریبمان می دهند که مردم خونگرم ومهماندوست مازندران صبور وبا گذشت هستند

باید بگوییم مردم صبور وباگذشت مازندران غیورند وقهرمان هستند

نقی بیش ازاینکه بتواند مازنی بودن را به تجلی دهد شهمیرزادی بودنش را به رخ کشیده است .اگرکارکتر  نقی نماد  ومعرف مازنی بودنمان می شود باید گفت بزود ی لهجه خوبمان باعث آبروریزمان می شود.

 نه به غلظت همانی که  درمتروی تهران تا   یک همشهری  شک همزبانی  بما میکند می گوید:

کهی که جه شونی؟ برو اینجه! ته خسه تنه به لاره

دیگر کارازکارگذشته پسر بچه ی نوجوانی با لهجه ی پنجعلی می گوید آ های نقی...  علی آبادت اینجا نیست ...

 لهجه شیرین مازندرانی که با عواطف و گرما و حلاوت خویش برای ارضای  نیاز سماعی وعاطفی مخاطب نوش داروست در این فیلم به ناگاهی اسباب ادا واطوار در نقل قولها ودیالوگ های مبتذل و سخیف می شود. این چینش ونگرش نه تنها تقویت لهجه وفرهنگ بومی  مازندران نیست بلکه تضعیف وتحقیر این زبان وقامت های گفتاری ورفتاری است

اگرهمای سعادت لهجه مازنی داشت برادعای حسن نیت این سریال نمی شد اینقدر خرده گرفت

اگر دونفر ازاین گروه محض طنز فقط لوده بودند عیبی نبود اما همه ی اعضای این سریال چیزیشان میشود

*پیشنهاد به نویسنده وکارگردان مصیبت پایتخت:

 - آقای تنابنده لطفا از پایتخت بعدی  جرات داشته باش بالهجه ی آذری ویا لری دیالوگ کن


آقای تنابنده طوری درمصاحبه ها درباره ی  سناریوی پایتخت توجیه وفرافکنی و اظهارنظر میکند گویا تمام مدت در دانشگاه مشغول تحصیل ادبیات فارسی یا جامعه شناسی والهیات بوده واکنون صاحب نظر در همه رشته های فوق الذکرنیز هست .
وپارا فراترگذاشته  ومتاسفانه از وضع موجود که بلندگو ها به نفع شهرت بازیگران است  نهایت استفاده ی غلط  را نموده و مدعی است هیچ اهانتی به فرهنگ وفولکور ومردم مازندران  وشمال نشده بلکه باعث ترویج و تبلیغ  فرهنگ این خطه و سامان شده است !!!
گویا با توجه به ادعاهای شاذ ایشان منتظر باشیم عنقریب فرهنگستان فرهنگ وفولکورمازندرانی را باید حضرت ایشان تاسیس وبهره برداری ومدیریت  کنند.

وطناب کلافه درگم  وحرفهای غیر کارشناسانه  وبی ملاحظه  ومتناقض محسن طنابنده به پای مهندسان فرهنگی استان وکشور پیچیده وریاکارانه میگوید که این  اهمال وکج سلیقگی قاصرانه چیزی نیست که بشود تحملش کرد. تبریان درتاریخ نشان داده اند که هیچ تحمیلی را تحمل نکرده اند ونخواهند کرد...


 استاندار محترم. نمایندگان بزرگوار استان. اعتراض به این سریال د رسال  گذشته و تجمع فرهیختگان ومردم  درمقابل استانداری از یادتان نرفته است.

 قولهایی دادید 

آقای دکتر ربیع  فلاح عمر مسئولیت جنابعالی محدود است  اما صلابت وخجستگی  تصمیماتتان همواره به یادگار خواهد ماند

هنرمندان فهیم و ارزشمند مازندرانی.

مهندسان فکری وفرهنگی خطه ی تبرستان.

شعرا وفرهنگیان عزیز

برای احیای فولکور وفرهنگ وموسیقی وآداب خوب مازندران  نیاز به همت جهادی شما عزیزان است.

 با همدلی و انصاف وبردباری وشجاعت همیشگی تان   برای اعتلای فرهنگ مازندرانی اجازه تهاجم خزنده به زبان وفرهنگ تبری ندهید

12تیر1394

حمیدرضاابراهیم زاده


* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آقا موسی

يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۴۶ ب.ظ



 

به ایام خدا شبــهای قدری            در آئیـن ولـا مــولای بدری

وجیه قدسیان و روح عیسی          تو در طور صفا موسای صدری



Image result for ‫امام موسی صدر‬‎





  • حمیدرضا ابراهیم زاده