حال گران
حال خوب گران ترین حس و متاع دنیاست.
برای داشتن حس وحال تازه و خوب می خواهیم دنیا را شخم بزنیم.
دراین بین ما حال وتندرستی می فروشیم تا پول بخریم!
و پول و آبرو و تندرستی می فروشیم تا حالمان درست بشود!
نه حال مان حال درستی می شود!
نه پولمان کفاف خرید و تعمیر حال مان می شود!
از حال سابق هم خبری نیست جز سقوط به قهقهرا .
افسوس که فرصت بازیابی و بازگشت نیست.!
جوانی و نوجوانی وسرمایه ی عمرمان در این مبارزه مفقودالاثر می گردد.
ما ندانستیم از اول که باید حال را به هر قیمت غنیمت بداریم و برای بهینه سازی اش سبک زیستن خود را بر روی مراقبت از اصل حال استوار کنیم. از داشته های بدوی خود لذت ببریم و برای حفظ آن بکوشیم.
به امید داشتن حال جدید حال و لحظه ی کنونی خود را بایکوت نکنیم
به امید فرداهای موهوم امروزمان را در گرو و رهن فرداها نگذاریم.
اما
همینکه وارد چرخه قمار حال شویم با شتاب بالایی با فرار از لذت و درک حال بسمت موهوماتی می رویم که ممکن است هرگز راهی برای بازگشت به حال سابق نباشد و اگر هم باشد دچار مقتضیات متعددی می شویم که قهقهرای محض است!
یک راه بیشتر وجود ندارد باید هدفمند و با بودجه ریزی درست و دقیق حرکت کرد.
برای حرکت بسوی حال نو و درخشان باید همه ی آنچه که با ما و برای ما دلخوشی هستند را باخود همراه کنیم تا با ما بمانند.
و بتوانیم در حضورشان روز آرامش و حال کامل را با کمترین هزینه و از دست دادنی جشن بگیریم!
اقتضای حرکت درست این است که شاکله و چارچوب آرزوهایمان در نقطه ی آرمان سرجایش باشد و ما با ورود به حال جدید کلمه ی” ای کاش و اما و اگر “را بر زبان نیاوریم .
اما به ندرت این هنگام را بدون حس افسوس تجربه می کنیم و یا هرگز این لحظه را نمی بینیم.
ما انسانها
بااین قمار نقره داغ می شویم
و هرگز روی آرامش وتندرستی را نمی بینیم
آنچه که این سودا را به قمار تبدیل می کند
سوختن همه ی آرزوهای ما ست...
باید چشم انداز ها و دیدگاه ها ودیده ها را طهارت کرد و شست.
تا حس وحال باختن بما نزدیک نشود!
رستگاری برای پارسایان است!
پارسایانی که همیشه مراقب حال و لحظه ی خود بودند هرگز حال فروشی نکردند و برای بدست آوردن حال نو در مسیر اعتدال و احتیاط حرکت کردند!
و آن را با هیچ اشتباهی بخطر نیانداختند و هیچ آلودگی و خطایی حالشان را خراب نکرد.
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل والنهار
یا محول الحول والاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
خدایا حال و لحظه های مارا به بهترین حال دگرگون کن.
اللهم غیر حالنا بحسن حال.
خدایا اگر آنچه تاکنون کردیم و گمان بردیم مسیر پارسایی و رستگاری است و انحراف بود، ما را در مدار و چرخه درست حال خوب قرار بده و دگرگونی و بهبودی حال را شامل حال ما بفرما!
تا افسوس و زیانکاری و باختن، آتش جان و روان ما نگردد. آمین
حمیدرضا ابراهیم زاده
پنجم دی ۱۳۹۹
تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد.
- ۰۱/۱۰/۰۹
میدانی یک وقت هایی بایدروی یک تکه کاغذ درافکارت بنویسی مهم نیست !
و بچسبانی پشت شیشه افکارت باید به خودت استراحت بدهی
و سرت به سمت آسمان بگیری
به آسمان خیره بشوی
و فکر کنی در مقابل دریایی نشستی و فقط زلالی آب را ببینی
وبه تمام افکاری که پشت شیشه ذهنت صف کشیده اند تا آزارت دهند بی خیال در دلت بخندی
آنوقت با خودت بگویی:بگذار منتظر بمانند.... ومن هم خدایی دارم
افراد بی ایمان یا سست ایمان در حالت عمومی از ته دل احساس شاد بودن ندارند؛ هنگام بروز مشکلات عصبانی و غصه دار شده و زندگی را برای خود و دیگران تبدیل به جهنم می کند.
اما مومن حتی از مصائب نیز برای شاد زیستن و نورانی شدن استفاده می کند.
امام صادق علیه السلام در این خصوص می فرمایند "بلا ها نورانیت انسان را زیاد می کنند". در واقع گوهری در وجود انسان ها وجود دارد که با وارد آمدن مصیبت نورانی تر می شود .
خداوند مشکلات و سختیهای زیادی را سر راه بنده مومن قرار می دهد تا او اوج بگیرد و انسان مؤمن چون خودش را می شناسد، از این بلاها استقبال می کند و از گرفتاری ها و مشکلات شکایتی ندارد.زیرا این حقیقت را به یقین می دانند که تمام دنیا، سراب است .
اما در نظر شیفتگان دنیا، حرص و ولع تمام، دنبالش میدوند و برای رسیدن به آن، سر و دست میشکنند و حلق و شکم میدرند.
جالب اینکه همین که به آن رسیدند،آن را چیزی نمییابند و دنبال دیگری میدوند.
غافل از اینکه تا خدا را نیابند، آرام نمیگیرند.
مطابق آیه ۴ سوره فتح خداوند کسی است که سکینه و آرامش روحی و روانی را در دلهای مومنان فرو میفرستد و انسان در سایه این آرامش الهی است که آرام میگیرد و ثبات مییابد.