دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات،یادداشتها وآثار پژوهشی واجتماعی حافظ ومترجم قرآن کریم و نهج البلاغه، شاعر و خوشنویس، جامعه شناس و پژوهشگر حوزه جامعه و رسانه؛ استاد دانشگاه دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۶ مطلب در آبان ۱۴۰۴ ثبت شده است

ستم پذیری وبی تفاوتی ناقض کرامت انسانی

چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۴، ۰۴:۲۴ ب.ظ

ستم پذیری وبی تفاوتی ناقض کرامت انسانی است.
سکوت در برابر ظلم و فقدان روح مسئولیت پذیری و بی مسئولیتی های اجتماعی یا کرختی روح انسانی حرکت در موازات ستم پیشگی است.
آنهایی که با سکوت وبی تفاوتی و خلع مسئولیت های عاطفی واجتماعی، جایگاه فردی واجتماعی خود را نردبان ستمکاری ستم کاران قرار می دهند در واقع اهرم ستم و یاور ستمکاران هستند.
مسئولیت اجتماعی در برابر ظلم ، "بی تفاوتی" نسبت به رنج دیگران به هنگام مواجهه با ستمگری یا بی عدالتی، رفتاری غیر انسانی و مجرمانه است.
آنانی که در برابر ستم و فساد اغماض می ورزند و دربرابر ستمکاری ها سکوت می‌کنند؛ ذهن‌شان دچار پدیده ای به نام "پخش مسئولیت"می شود ؛یعنی گمان می برد که وظیفه دفاع از مظلوم‌ به او ربطی نداشته و بر عهده دیگران است.
چنین رویکردهایی در جامعه به فراوانی و همه گیری برسد، جامعه ای است که از آمریت به معروف و ناهیت از منکر روی بر گردانده و دچار جمود و سرخوردگی و همه گیری فساد و خفقان و ریاکاری می شود.
در نتیجه همه "تماشاگر" می مانند و ظلم رشد می کند
در واقع ،ایستادگی در برابر ظلم تنها یک رفتار اخلاقی نیست ! بلکه نشانه امنیت روانی جامعه و نشانگر سلامت روانی و رشد وجدان اجتماعی است.
انسانهایی که خودآگاهی و همدلی بالاتری دارند نمی توانند شاهد رنج دیگران باشند و "سکوت "کنند. سکوت در برابر فساد و ظلم به مرور زمان باعث سستی مزمن و کرختی عاطفی شده وموجب احساس گناه پنهان و کاهش عزت نفس می شود .چون ذهن می داند کاری که باید در بزنگاهش انجام می داد ،نکرده است .
از نگاه تربیتی والدین باید از اوان خردسالی به فرزندان خود بیاموزند که اگر کسانی در مقابل دیدگانشان مورد اهانت و تعرض و ظلم قرار گرفتند ؛ مدافع و پشتیبان مظلوم باشد.و بداند  "دفاع" از  حقانیت مظلوم "شجاعت" است نه "دخالت" .
"عدالت خواهی" باید بدون قضاوت و نفرت بر پایه پاسداشت انسانیت و "کرامت انسانی" باشد . عدالت خواهی در خود هزینه ای به همراه دارد و انسان سلیم  و آزاده از دادن هیچ هزینه ای برای احقاق عدالت روی گردان نیست.
انسان خردمند و ارزشمند برابن باور است که ؛سکوت در برابر ظلم یعنی "مشارکت پنهان" در آن .
و جامعه سالم جایی است که انسانها فقط به منافع و درد های شخصی وگروهی خود فکر نکنند. 
بلکه بتوانند حق و منافع و درد دیگران را حس کنند و در نظر بگیرند.
اگر یاد بگیریم در برابر کوچکترین روزنه ی ستمی ایستادگی کنیم در واقع از امنیت اجتماعی و سلامت روان جامعه انسانی محافظت و مراقبت کرده ایم .
سکوت در برابر ظلم آغاز "فروپاشی انسانیت" است.
از این رو "ستم پذیری" و بی تفاوتی از ستمگری خطرناک تر و مخرب تر است .
زیرا ظالم با علم بر باطل بودنش تلاشش را برای تعدی و زورگویی انجام می دهد اما بی تفاوت و ستم پذیر با علم به حقانیت هیچ تلاشی از خود ابراز نمی دارد. و باعث می شود ظالم بتواند خود محقانه تر به حقوق دیگران بتازد...
برای برون رفت از بحران بی تفاوتی و بی مسئولیتی، جامعه نیاز به آموزش های همگانی هوشمندانه و روشمند و بازنگری در رفتارها و التزام عملی نسبت به باورهای راستین  و خود آگاهی های مستمر دارد.

والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
اول بهمن۱۳۹۶

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

زمین انسانها، اجنه و پورتال ها

دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۴، ۱۲:۱۲ ب.ظ

زمین انسان؛ اجنه وپورتال ها

چندین سال است  که درباره وقایع و حقایق آفرینش زمین و زمان و موجودات  فرازمینی واجنه و  دروازهای فضا وزمان فکر کرده ام.

وبه این نتیجه رسیده ام که؛ آفریدگار جهان  زمین و گونه هایی از "موجودات هوشمند" را در پی هم آفرید و برخی از اقلیم ها و زمان ها و افراد را بر برخی دیگر ترجیح داد.

گونه ای از موجودات هوشمند "اجنه و فرازمینی "هایی هستند که با چشمهای فعلی ما قابل دیدن نیستند! و ما توانمندی دیدن آنها را به وضوح نداریم! و گویا اجنه ؛طائفه ای از فرازمینی ها هستند

که درکنارما زندگی می کنند و گونه های دیگری از فرازمینی های پیشرفته نیز وجود دارند که حداقل هزار سال از ما کهن تر و جلوترند و زمین موطن اصلی آنها نیست

اما مورد طمع و محل تفریح و حیات خلوت و تماشاگه آنهاست!

و پیرو این حقیقت اطلاعاتشان از ما و کارکردهای ما زیاد است. ولی استعدادها و قدرت های خاص ما انسان ها را ندارند!

در این میان در روی زمین انسان نو درحال بلوغ است و بدون هیچ کمکی از سوی سایر هوشمندان گیتی در حال رشد و تکامل است

و شاید بسیاری از موکلین و اجنه وفرشتگان "مراقبان گیتی" و زمین‌ما هستند. مانند ربات ها و یا سگ چند ساله وآموزش دیده ای که به مراقبت از نوزاد و کودک واداشته شده باشد.

وبه زودی انسان نوزاد، بزرگسال و بالغ می شود

اما مراقب مراتبی را دریافت نمی کند و همیشه ربات ویا سگ است و باید از قِبَل داده ها و پسماند های انسانی بخورد ....

بااین حال در این گرانیگاه انسان ها قابلیت های نابالغی دارند و ممکن است به خود صدمه وارد کنند.

و چندین بار این بچه بازی های انسان نزدیک بود دنیا وبلکه منظومه شمسی را منفجر کند

اما مراقبت های فرا زمینیان نگذاشت انسان موفق به اجرای حماقت های هسته ای بشود!

بنابراین احتمالا آمریکا که از نظر تکنولوژی بالغ تر است با فرازمینی ها برخورد ورابطه دارد

یعنی توانسته است آنها را مرئی کند وببیند و از آثارشان آگاه باشد ویا با آنها ارتباط هدفمندی برقرار کرده باشد.

ودیدن و رابطه با انها ممکن است مانند عینکی باشد که باطن چیزی را در فضا ببیند. همانند دستگاه های سونوگرافی و...

در پوسته ی مانیتور تلویزیون یک ورقه نازک تعبیه شده است که باعث می شود ما بتوانیم  بااین صفحه، تصاویر را شفاف ودقیق ببینیم اما وقتی این ورقه نازک را بردارند هیچ چیزی انگار وجود ندارد!

بااین رویکرد اکنون تکنولوژی های بالغ تری داریم که می تواند حتی اجنه را ببیند

و مامی دانیم  که درقرآن جن یک حقیقت است جن کلمه ای عربی به معنای  پنهان است. مانند جنین! که درشکم مادر وجود دارد اما به چشم ما نمی آید وپنهان است وبه وسیله ابزار سونوگرافی قابل دیدن و رصد است...

قرآن بارها برای اجنه تعیین تکلیف هایی کرده است که در زمین درست رفتار کنند وگرنه با شلیک "شهاب ثاقب "روبرو خواهند شد!

اگر دهن گشادی و "جاسوسی "کنند حتما آسیب می بینند!

مدتی است که می خواهم این موارد را به صورت مستند و استخون دار بررسی کنم و

منابع زیادی را نیز مطالعه کردم وبه این بخش از نتیجه نزدیک شده ام که "پورتالها و کانالهای فضازمان واستارگیت" هایی در زمین وجود دارد که از ابتدای آفرینش زمین وجود داشت و حتی هبوط آدم به زمین از همین درگاه رخ داده است. که این درگاه ها، دروازه های ورودی و خروجی عالم میان بعدی هستند!

و انسان هایی نیز از این دروازه ها عبور کرده اند و چیزهایی دیده اند که بقیه از تردد آن عاجز و غریب مانده اند.

ورود به این پورتال ها گاه بی بازگشت می شود و گاه به نقطه ی دیگری از زمین منتهی می شود و راه بازگشت هم برای فرد تجربه گر و یا مسافر وجود دارد.

و ممکن است حتی پیامبر ما ازاین دروازه به" معراج" رفته باشد!.

وهمچنین واژه "طی الارض" نیز که به گوش عموم آشناست نیز می تواند معنای عبور از این درگاه ها باشد. ولی دروازه ی عمومی تری بوده و مفهوم خاص ترو قوی تری هم  نسبت با این دروازه ها ندارد

این دروازه ها در زمان های خاص ویا اقلیم و مناطقی از زمین بوجود می آید ویا رخ می دهد که احتمالا "جنگهای خشن وسختی" هم اتفاق افتاده است...

ویامکانهایی که دارای راحتی ویا فشار و سختی اتمسفر بوده ویا به اصطلاح عموم مکان های سبک ویا سنگین به شمار می روند

تردیدی نیست که "کدها و رمزهایی" برای این نقاط و یا دروازه های ورودی وجود دارد که می تواند برای انسان دروازه سفر ویا راه های برون رفت از بیماری ها و گرفتاری ها باشد.

حال این کد ها در دست چه کسانی است ویا چگونه  این دروازه ها به ناگاه مرئی می شود اطلاعات موثقی نداریم.

اما مردد نیستیم که گروهی از انسان ها با "تسخیر فرازمینیان واجنه" از آنها کمک هایی گرفته باشند و حتی در زمین بسیاری از کارهایشان را رسیده باشند.

در قرآن آمده است که "جناب سلیمان نبی "از طایفه اجنه برای غواصی و کشف مروارید و ساختن بناهای مهم استفاده کرده است.

والبته کسان دیگری هم در زمین زیسته اند که توانسته اند بر امور اجنه تسلط یابند و کارهای شان را در مقطعی از زمان در زمین پیش ببرند. اماهرچه هست انسان را از زمین گریزی نیست .!

ولی بهبود زندگی و "تسلط و حکمرانی" بر زمین و آسایش ورستگاری آرزوی بسیاری از انسان های آرزومند وآزمند است.

و درباره  دروازه های زمان  نیز مواردی غیر قابل انکار وجود دارند که در باورهای پیشنیان و فرهنگ دینی ، افرادی نیز در تاریخ داریم که نمرده اند و زنده اند ومحل استقرار شان کاملا نا مشخص بوده و به عنوان اوتاد  ویا مسافران زمان در زمین ودر بین مردم نیز حاضر می شوند وکار کردهای خاص خودشان را دارند که اغلب بر ما پوشیده است.

افرادی نیزهمچون تالیا یا خضر نبی ،ادریس، الیاس و امام زمان و مسیح علیه السلام  در تاریخ زمین به وجود آمده اند و با وصف محدودیت عمر بری انسان ،درگذشتی برای آنها ثبت نشده است...

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۲۶ آبان‌ماه ۱۴۰۴

 

*منابع و رفرنس ها محفوظ است

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

موسی بن عمران نماد مطالبه گری

دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۴، ۰۸:۰۳ ب.ظ

موسی بن عمران نماد مطالبه گری

موسی پر چالش ترین پیامبری است که بیشترین قصص قرآن به او اختصاص داده شد.
موسی سخت پذیری ها و ادله خواهی هایی داشت که خداوند او را نماد پرسشگری و مطالبه گری معرفی میفرماید
یکی از بزرگترین مطالبات و چالش های موسی تقاضای دیدن خدا بود. که باپاسخ منفی و قاطع خداوند رو برو شد
 و واژه "لن ترانی" از این قاطعیت درپاسخ خدا به او ناشی می شود
موسی بالاخره خواهش رااز حد گذراند
و خدا را به تجلی نور خود از پشت‌کوه طور وا داشت.
اما خودش طاقت نیاورد و با دیدن زمزمه زوایای نور ربانی غش کرد!

موسی خطاب به خداوند در کوه طور:
اَرَنی( خود را به من نشان بده)
خداوند: لن ترانی( هرگز مرا نخواهی دید)

سعدی
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی"

حافظ
چو رسی به طور سینا  ارنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی"

مولانا 
ارنی کسی بگوید که تو را  ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه "تری" چه "لن ترانی"
آنچه از موسی در مقام طلبگی و مطالبه گری باید دانست پافشاری های زاید الوصف اوست.
او ابتدای پیامبری اش توانست متقاعد شود که خدا از راه آتش بااو سخن گفت
و سپس برای  ادامه رسالتش مدام از خدا ادله برای حرکت می طلبید و برای هر اقدامی، چالشی نو می آفرید. 
 داستان موسی وخضر یکی از شگفتی های رفتار موسی برای درک حقیقت باطنی بود
دراین همراهی موسی پیامبر اولواالعزم وقتی با تالیای نبی یا خضر روبرو می شود.  خضر با شناختی که از روحیات موسای کلیم دارد به او می گوید تو ناشکیبا و کم جنبه ای...!
و نهایتا هم مفارقت بسیار تلخی بین آن دو دریای دانش ظاهر و باطن روی می دهد.
بااین حال جناب موسی شخصیتی نادر و بسیار دانا در علوم ظاهر محسوب می شود
و بیشترین معجزات برای روا داشت حال ایشان رخ داده است....

بااین وصف مطالبه گری حتی از خداوند امری مسبوق به سابقه و مرسوم  به شمار می آید.


توجه و دقت به سوره اعراف ، سوره طاها،سوره کهف ، سوره قصص و... درباره ماجرای موسی بن عمران خالی از لطف نیست

 

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

۱۲ شهریور ۱۴۰۴

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

قیام داعی کبیر و روز مازندران

يكشنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۴، ۰۶:۳۹ ب.ظ

قیام داعی کبیر و روز مازندران
موضوع جدی وجدیدی به نام  نامگذاری روز مازندران برابر با آغاز قیام زیدیان در ۱۴ آبان برای تشکیلات حکومت تبرستان مطرح است.
با مطالعه عادی و تورق بر حال و روز" داعی کبیر حسن بن زید" که ندیده ای ازنسل امام مجتبی در مرتبه ششم می باشد.
وی شخصیتی خود خوانده و زیدی مذهب بوده وتعارضات شدیدی با تشیع امامیه  داشته است.
متوجه می شویم با وجود اینکه این قیام در عصر وجود نازنین امام حسن عسگری رخ داد؛ این قیام نه تنها امامیه نبوده و بلکه مورد تایید امام عصر نیز نبوده است.
مردم‌ روستایی در کجور در آن روز از روی تظلم خواهی از "سید محمد "داماد داعی کمک خواستند و او نیز حسن بن زید داعی کبیر را به روستای "صالحان در کجور" مازندران کشاند... که فجایع بزرگی دراین قیام شبهه ناک رخ داده است.
مازندران دراین دوران با نفوذ تدریجی نواب امام حسن عسگری روبرو بود و جناب  "عبدالعظیم حسنی "نماینده ویژه امام هادی و دستگاه شیعی که ازمدت ها قبل در مازندران مستقر بود، فعالیت هایش بعنوان نماینده "امام هادی" و امام عسگری در محاق قرار گرفت و با یورش های سهمکین و رفتارهای سختگیرانه داعی ناچار به ترک منطقه گردید و از تبرستان نا امید شد و تا‌پایان عمرش هیچ رابطه ای با حسن بن زید در این دوران برقرار نکرد و به ری برگشت و سپس دوسال بعد در شهر" ری" فوت و مدفون شد.
حاکم و خلیفه وقت "المنتصر بالله" نیز در این دوران مدعی بود که "شیعه" است و توسط یکی از برادرانش در حبس خانگی به سر می برد. 
از سویی دیگر حکومت و سلسله طاهریان بر مازندران ونقاط وسیعی از ایران تسلط داشت .
دستگاه حکومت طاهریان خطبه را به نام خلیفه وقت می خواند اما در عمل هیچ رابطه ای با  دستگاه خلافت نداشت .
 دراین بزنگاه داعی کبیر ابتدا با تکیه بر دعوت  مردم "روستای  صالحان کجور" بر چالوس و سپس بر مناطق دشت و آمل مسلط شد و بارها در کشاکش دگرگونی ها تسلطش را از دست می داد و وادار به فرار می شد.
داعی کبیر در طول بیست سال استیلای ناقص بر بخشهایی از مازندران خونهای بی گناهان زیادی را پایمال کرد...
و حتی امام عسگری نیز از ستمهای حسن بن زید بر مردم نگران و شاکی بود.
چطور  این فرد جاه طلب معلوم الحال خونریز حامی تشیع امامیه است در حالیکه کاملا معارض با تشیع و فقه شیعی به ویژه وجود نازنین خود امام عسکری بوده است. هیچ جای تاریخ تشیع از داعی کبیر تعریف درستی جز قتل و کشتار مردم نیامده است.
 و  اما اکنون گروهی بدون مطالعه جدی و در اقدامات ناشیانه ای این قیام را به علویان امامیه نسبت می دهند به پاس این خطای بزرگ جشن روز مازندران  هم برپا می کنند.
ای دریغ از ذره ای سلیقه و دقت.

والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
۱۳ آبان ۱۴۰۴


*-رجوع به سرگذشت و قیام داعی کبیر راهگشاست


تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

جوامع توسعه یافته متدین ترند

شنبه, ۴ آبان ۱۴۰۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ
  • حمیدرضا ابراهیم زاده

دگرگونی در نقش های خانوادگی

چهارشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۴، ۰۱:۵۷ ب.ظ

 

ماجرای طلاق یکی از بغض آور ترین رویدادهای یک فرد وبلکه  یک خانواده است.

جدایی دو نفر از یکدیگر به دلایل گوناگون که با عث فروپاشی بسیاری از پیوندهای خانوادگی و حتی اجتماعی است.

  این واقعه سن وسال پذیر نبوده و گاه با اولین ساعات  ازدواج وگاه نیز با بیش از ۶۰  و ۷۰ سال پس از زندگی مشترک زوجین از یکدیگر جدا می شوند. بنابر این به دلایل گوناگونی  که ناسازگاری ها را غیر قابل تحمل می کند رویداد طلاق  رخ می دهد.
ضمن اینکه با نقش مشکلات اقتصادی در طلاق  موافقم اما ادله ی دیگری هم  در این رویا رویی وجود دارد. که زوجین قصد تحمل یکدیگر را حتی در سن پیری و کهنسالی ندارند.
امروزه بخش اعظمی طلاق ها و متارکه ها از متارکه های عاطفی است، متارکه ی دردناکی که زندگی را بی هویت نموده و باعث  خیانت های گوناگون  و بالاخره طلاق می شود .

در واقع طلاق عاطفی با رویداد خیانت در بین‌متمولین بیشتر رایج است.
تاجایی که امروزه طلاق کلاس محسوب می شود!
بیشتر شراویر ومطالبات جدایی طلبانه ی  زندگی های به بن بست خورده از ناحیه افراد متوسط به بالاست.!
در  پژوهشی که در  دو شهرستان با جمعیت خانوار متوسط با آمار طلاق بالا انجام داده‌ام
کمترین طلاق مربوط به خانوارهای حمایت شده از سوی کمیته امداد وبهزیستی و حتی کم بضاعت شهری وروستایی است.
به نظر می رسد عامل اصلی طلاق بیشتر امر روانی است تا مادی.

سبک زندگی غلط ونادرست، فقر هوش عاطفی و هیجانی ، روان پریشی ، پرتوقعی ، بی فرهنگی و مسئولیت ناپذیری در طبقه های  مدعی فرهنگی و لایف استایل نا بجا.

بی گذشتی در زندگی  و ضعف آموزش مهارت زندگی.
ضعف در فهم ودرک والتزام به مفاهیم گذشت و عدم مهارت همراهی و همدلی و قدرنشناسی از مهمترین دلایل ناسازگاری و عدم رغبت به سازش و تحمل است.

آن طور که می دانیم وبر ما به اثبات رسیده است ،سه عنصر اصلی؛  تاب آوری و پایداری زندگی به گذشت و مسئولیت پذیری و همدلی است.
اغلب فقرا پاکدامنی می کنند وبچه های خوب تحویل جامعه می دهند.
چنانچه جامعه ۳۰ سال قبل خانواده های دهه  ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ طلاق  بسیار کمتری داشتند.
آنچه را که ما لمس کردیم در آن دوران طلاق امری زشت و آبرو ریزانه بود.
و کم پیش می آمد واژه طلاق را بشنویم
سختی های زندگی والدین خودمان!
بااین همه صعوبات وناملایمات!
 حرف از متارکه نمی زدند!
حجم تفاوت میزان طلاق این دهه ونسبت امروز  با دهه ۷۰ به قبل چه اندازه است؟
می دانیم که خانواده دارای تعاریف و ارکان مهمی برای بقا بوده است.
نقش بزرگان درخانواده چه بوده است!
دورانی که تسلط و نفوذ بزرگ‌منشی در خانواده ها بالا بود میزان طلاق خیلی کمتر بود . علی رغم اینکه بزرگان خانواده های سنتی و قدیمی مداخلات بیشتری در زندگی فرزندانشان داشتند اما طلاق کمتر رخ می داد.
در حالیکه سطح زندگی ضعیف تری داشته اند .
بااینکه رفاهیات کمتری داشتند، اما آرامش بیشتری داشتند.
چون پایبندی بیشتری به مسئولیت هایشان داشتند.
تاب اوری هایشان بیشتر و بهتر بود!
از سوی دیگر  امروزه عامل دارایی، سواد، تاثیر بیشتری در طلاق دارد!
امروزه با توانمند سازی زنان در سواد و تحصیلات، استقلال مالی و... ، همراهی. همدلی گذشت، مسئولیت پذیری و قدرشناسی و مشارکت شان در زندگی کمتر شد.
تاب آوری های زوجین با وجود توانمندی های موجود پائین تر آمده است.
و باید یاد آور شد که بیشترین آسیب از ناحیه زن به پایه های خانواده وارد می شود و بیشترین درخواست های طلاق از ناحیه زنان است. وحتی موضوعات خیانت های گوناگون بیشتر از ناحیه زنان گزارش می شود!
اغلب زنان برای انتفاع و استقلال بیشتر با عاملیت بهره برداری از مهریه و... اقدام به طلاق می نمایند و علنا وعملا مرد تنها به عنوان گاوصندوق زندگی محسوب می شود.
مرد در زندگی مشترک امروز باید قید خیلی از مطالبات و حقوق  و آرزوهایش و چیزهای دیگر را بزند که در خانواده بتواند بدون تنش زندگی کند!
متاسفانه چالشی وجود دارد که هرچه توانایی  و سواد و دارایی زن بالاتر رفت ناسازگاری ها بیشتر شد. وباید در جای خود مورد بررسی جدی قرار بگیرد.
در بعد فرهنگی جامعه ، طلاق  از قباحت و بد بودن ساقط شد و به امری  شجاعانه وباافتخار مبدل شده است.
طلاق پارتی ها وجشن طلاق هایی که در جامعه باب شده است نشان از روش زندگی غلطی دارد که فرهنگ جایگزینی ناهنجارها و عقده ها بر فرهنگ زیستی مردم در حال تسلط است.
وبی تردید بازنده واقعی این نبرد نهاد خانواده است...

از سویی دیگر دگرگونی در نقش ها را افراد داریم.

علاوه بر دگرگونی نقش زنان در جامعه وخانواده با پدیده  دگرگونی در نقش فرزندان و فرزند سالاری افراطی نیز مواجه شده ایم.
فرزند سالاری در دو سه دهه اخیر رونق عجیبی پیدا کرده است به ویژه اینکه جمعیت خانوار کاهش یافته واغلب خانواده ها دو فرزندی و تک فرزندی اداره می شوند
و در این بزنگاه فرزندان درست تربیت نمی شوند وچون هیچ رقابتی نیز وجود ندارد عملا فرزندان با توجه به سن وجنسیت خود در خودشایستگی رفتاری اهتمام می ورزند .
بچه ها همه کاره پدر ویا مادر ویا هردو می شوند. ودر صورت مقاومت والدین برای خود در خانواده سنگر درست‌می کنند
و خواهان استقلال بیشتر و تسلط بیشتر بر والدین هستند.
براثر تبعات تفاوت فرهنگی ناشی از دهکده جهانی فرزندان جدید استقلال طلب و جدایی خواه شدند
یا با در آمد جدا خو گرفته اند!
یا با فهمیدن میزان برداشت از حقوقشان از هزینه های حقوقی مانند نفقه و..
یا با فرار از مسئولیت تحصیل و شغل و تربیت در چارچوب، انگیزه ای برای کارکرد درست در نقش خود بعنوان عضو خانواده ندارند.
واز تنش های والدین سو استفاده می کنند
واغلب برای در آمار نبودن خود تلاش می کنند
درحالیکه فرزندان در سابق عامل پیوست وپیوند خانواده بوده اند.

همچنین تهدیداتی که بر اثر افسردگی های روانی در خانواده ها به وجود آمده است اقدام به خود کشی نیز در خانواده های بن بست رسان به وجود آمده است.

در بین دانش آموزان و دانشجویان و والدین و به ویژه نخبگان ، یاس ونا امیدی و بن بست های عاطفی باعث شیوع خزنده پدیده خود کشی نیز شده است.

که این ماجرا نیز به عنوان تهدید باید مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.

 کانون ونهاد خانواده در جامعه نیاز بیشتری به مراقبت های آموزشی و اقتصادی و عاطفی دارد و دولت ها موظف هستند تا باایجاد برنامه های مدون فرهنگی واجتماعی واقتصادی و رویه ها و سیا ست گزاری های درست و زمان دار ،امید به زندگی و پیگیری سبک زندگی مقارن بااقلیم فرهنگی وجغرافیایی، از مردم و خانواده ها مراقبت کنند و باعث استحکام خانوارها و  ازدواج آسان و استمرار همدلی در خانواده ها و افزایش نرخ جوانی جمعیت باشند.

برای برون رفت از این مصائب التزام عملی به  آموزه های راستین و باورهای نیک اجتماعی، حرکت در مسیر آموزه ها و باورهاست.

بازآفرینی نقش واژه های باور و گذشت ومحبت و مهرورزی و مسئولیت پذیری در مهندسی فکری وفرهنگی جامعه است.

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۲۴ تیر ۱۴۰۴

 

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

اول خرداد۱۴۰۴

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده