دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات،یادداشتها وآثار پژوهشی واجتماعی حافظ ومترجم قرآن کریم و نهج البلاغه، شاعر و خوشنویس، جامعه شناس و پژوهشگر حوزه جامعه و رسانه؛ استاد دانشگاه دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۳ مطلب در آبان ۱۴۰۴ ثبت شده است

قیام داعی کبیر و روز مازندران

يكشنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۴، ۰۶:۳۹ ب.ظ

قیام داعی کبیر و روز مازندران
موضوع جدی وجدیدی به نام  نامگذاری روز مازندران برابر با آغاز قیام زیدیان در ۱۴ آبان برای تشکیلات حکومت تبرستان مطرح است.
با مطالعه عادی و تورق بر حال و روز" داعی کبیر حسن بن زید" که ندیده ای ازنسل امام مجتبی در مرتبه ششم می باشد.
وی شخصیتی خود خوانده و زیدی مذهب بوده وتعارضات شدیدی با تشیع امامیه  داشته است.
متوجه می شویم با وجود اینکه این قیام در عصر وجود نازنین امام حسن عسگری رخ داد؛ این قیام نه تنها امامیه نبوده و بلکه مورد تایید امام عصر نیز نبوده است.
مردم‌ روستایی در کجور در آن روز از روی تظلم خواهی از "سید محمد "داماد داعی کمک خواستند و او نیز حسن بن زید داعی کبیر را به روستای "صالحان در کجور" مازندران کشاند... که فجایع بزرگی دراین قیام شبهه ناک رخ داده است.
مازندران دراین دوران با نفوذ تدریجی نواب امام حسن عسگری روبرو بود و جناب  "عبدالعظیم حسنی "نماینده ویژه امام هادی و دستگاه شیعی که ازمدت ها قبل در مازندران مستقر بود، فعالیت هایش بعنوان نماینده "امام هادی" و امام عسگری در محاق قرار گرفت و با یورش های سهمکین و رفتارهای سختگیرانه داعی ناچار به ترک منطقه گردید و از تبرستان نا امید شد و تا‌پایان عمرش هیچ رابطه ای با حسن بن زید در این دوران برقرار نکرد و به ری برگشت و سپس دوسال بعد در شهر" ری" فوت و مدفون شد.
حاکم و خلیفه وقت "المنتصر بالله" نیز در این دوران مدعی بود که "شیعه" است و توسط یکی از برادرانش در حبس خانگی به سر می برد. 
از سویی دیگر حکومت و سلسله طاهریان بر مازندران ونقاط وسیعی از ایران تسلط داشت .
دستگاه حکومت طاهریان خطبه را به نام خلیفه وقت می خواند اما در عمل هیچ رابطه ای با  دستگاه خلافت نداشت .
 دراین بزنگاه داعی کبیر ابتدا با تکیه بر دعوت  مردم "روستای  صالحان کجور" بر چالوس و سپس بر مناطق دشت و آمل مسلط شد و بارها در کشاکش دگرگونی ها تسلطش را از دست می داد و وادار به فرار می شد.
داعی کبیر در طول بیست سال استیلای ناقص بر بخشهایی از مازندران خونهای بی گناهان زیادی را پایمال کرد...
و حتی امام عسگری نیز از ستمهای حسن بن زید بر مردم نگران و شاکی بود.
چطور  این فرد جاه طلب معلوم الحال خونریز حامی تشیع امامیه است در حالیکه کاملا معارض با تشیع و فقه شیعی به ویژه وجود نازنین خود امام عسکری بوده است. هیچ جای تاریخ تشیع از داعی کبیر تعریف درستی جز قتل و کشتار مردم نیامده است.
 و  اما اکنون گروهی بدون مطالعه جدی و در اقدامات ناشیانه ای این قیام را به علویان امامیه نسبت می دهند به پاس این خطای بزرگ جشن روز مازندران  هم برپا می کنند.
ای دریغ از ذره ای سلیقه و دقت.

والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
۱۳ آبان ۱۴۰۴


*-رجوع به سرگذشت و قیام داعی کبیر راهگشاست


تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

جوامع توسعه یافته متدین ترند

شنبه, ۴ آبان ۱۴۰۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ
  • حمیدرضا ابراهیم زاده

دگرگونی در نقش های خانوادگی

چهارشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۴، ۰۱:۵۷ ب.ظ

 

ماجرای طلاق یکی از بغض آور ترین رویدادهای یک فرد وبلکه  یک خانواده است.

جدایی دو نفر از یکدیگر به دلایل گوناگون که با عث فروپاشی بسیاری از پیوندهای خانوادگی و حتی اجتماعی است.

  این واقعه سن وسال پذیر نبوده و گاه با اولین ساعات  ازدواج وگاه نیز با بیش از ۶۰  و ۷۰ سال پس از زندگی مشترک زوجین از یکدیگر جدا می شوند. بنابر این به دلایل گوناگونی  که ناسازگاری ها را غیر قابل تحمل می کند رویداد طلاق  رخ می دهد.
ضمن اینکه با نقش مشکلات اقتصادی در طلاق  موافقم اما ادله ی دیگری هم  در این رویا رویی وجود دارد. که زوجین قصد تحمل یکدیگر را حتی در سن پیری و کهنسالی ندارند.
امروزه بخش اعظمی طلاق ها و متارکه ها از متارکه های عاطفی است، متارکه ی دردناکی که زندگی را بی هویت نموده و باعث  خیانت های گوناگون  و بالاخره طلاق می شود .

در واقع طلاق عاطفی با رویداد خیانت در بین‌متمولین بیشتر رایج است.
تاجایی که امروزه طلاق کلاس محسوب می شود!
بیشتر شراویر ومطالبات جدایی طلبانه ی  زندگی های به بن بست خورده از ناحیه افراد متوسط به بالاست.!
در  پژوهشی که در  دو شهرستان با جمعیت خانوار متوسط با آمار طلاق بالا انجام داده‌ام
کمترین طلاق مربوط به خانوارهای حمایت شده از سوی کمیته امداد وبهزیستی و حتی کم بضاعت شهری وروستایی است.
به نظر می رسد عامل اصلی طلاق بیشتر امر روانی است تا مادی.

سبک زندگی غلط ونادرست، فقر هوش عاطفی و هیجانی ، روان پریشی ، پرتوقعی ، بی فرهنگی و مسئولیت ناپذیری در طبقه های  مدعی فرهنگی و لایف استایل نا بجا.

بی گذشتی در زندگی  و ضعف آموزش مهارت زندگی.
ضعف در فهم ودرک والتزام به مفاهیم گذشت و عدم مهارت همراهی و همدلی و قدرنشناسی از مهمترین دلایل ناسازگاری و عدم رغبت به سازش و تحمل است.

آن طور که می دانیم وبر ما به اثبات رسیده است ،سه عنصر اصلی؛  تاب آوری و پایداری زندگی به گذشت و مسئولیت پذیری و همدلی است.
اغلب فقرا پاکدامنی می کنند وبچه های خوب تحویل جامعه می دهند.
چنانچه جامعه ۳۰ سال قبل خانواده های دهه  ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ طلاق  بسیار کمتری داشتند.
آنچه را که ما لمس کردیم در آن دوران طلاق امری زشت و آبرو ریزانه بود.
و کم پیش می آمد واژه طلاق را بشنویم
سختی های زندگی والدین خودمان!
بااین همه صعوبات وناملایمات!
 حرف از متارکه نمی زدند!
حجم تفاوت میزان طلاق این دهه ونسبت امروز  با دهه ۷۰ به قبل چه اندازه است؟
می دانیم که خانواده دارای تعاریف و ارکان مهمی برای بقا بوده است.
نقش بزرگان درخانواده چه بوده است!
دورانی که تسلط و نفوذ بزرگ‌منشی در خانواده ها بالا بود میزان طلاق خیلی کمتر بود . علی رغم اینکه بزرگان خانواده های سنتی و قدیمی مداخلات بیشتری در زندگی فرزندانشان داشتند اما طلاق کمتر رخ می داد.
در حالیکه سطح زندگی ضعیف تری داشته اند .
بااینکه رفاهیات کمتری داشتند، اما آرامش بیشتری داشتند.
چون پایبندی بیشتری به مسئولیت هایشان داشتند.
تاب اوری هایشان بیشتر و بهتر بود!
از سوی دیگر  امروزه عامل دارایی، سواد، تاثیر بیشتری در طلاق دارد!
امروزه با توانمند سازی زنان در سواد و تحصیلات، استقلال مالی و... ، همراهی. همدلی گذشت، مسئولیت پذیری و قدرشناسی و مشارکت شان در زندگی کمتر شد.
تاب آوری های زوجین با وجود توانمندی های موجود پائین تر آمده است.
و باید یاد آور شد که بیشترین آسیب از ناحیه زن به پایه های خانواده وارد می شود و بیشترین درخواست های طلاق از ناحیه زنان است. وحتی موضوعات خیانت های گوناگون بیشتر از ناحیه زنان گزارش می شود!
اغلب زنان برای انتفاع و استقلال بیشتر با عاملیت بهره برداری از مهریه و... اقدام به طلاق می نمایند و علنا وعملا مرد تنها به عنوان گاوصندوق زندگی محسوب می شود.
مرد در زندگی مشترک امروز باید قید خیلی از مطالبات و حقوق  و آرزوهایش و چیزهای دیگر را بزند که در خانواده بتواند بدون تنش زندگی کند!
متاسفانه چالشی وجود دارد که هرچه توانایی  و سواد و دارایی زن بالاتر رفت ناسازگاری ها بیشتر شد. وباید در جای خود مورد بررسی جدی قرار بگیرد.
در بعد فرهنگی جامعه ، طلاق  از قباحت و بد بودن ساقط شد و به امری  شجاعانه وباافتخار مبدل شده است.
طلاق پارتی ها وجشن طلاق هایی که در جامعه باب شده است نشان از روش زندگی غلطی دارد که فرهنگ جایگزینی ناهنجارها و عقده ها بر فرهنگ زیستی مردم در حال تسلط است.
وبی تردید بازنده واقعی این نبرد نهاد خانواده است...

از سویی دیگر دگرگونی در نقش ها را افراد داریم.

علاوه بر دگرگونی نقش زنان در جامعه وخانواده با پدیده  دگرگونی در نقش فرزندان و فرزند سالاری افراطی نیز مواجه شده ایم.
فرزند سالاری در دو سه دهه اخیر رونق عجیبی پیدا کرده است به ویژه اینکه جمعیت خانوار کاهش یافته واغلب خانواده ها دو فرزندی و تک فرزندی اداره می شوند
و در این بزنگاه فرزندان درست تربیت نمی شوند وچون هیچ رقابتی نیز وجود ندارد عملا فرزندان با توجه به سن وجنسیت خود در خودشایستگی رفتاری اهتمام می ورزند .
بچه ها همه کاره پدر ویا مادر ویا هردو می شوند. ودر صورت مقاومت والدین برای خود در خانواده سنگر درست‌می کنند
و خواهان استقلال بیشتر و تسلط بیشتر بر والدین هستند.
براثر تبعات تفاوت فرهنگی ناشی از دهکده جهانی فرزندان جدید استقلال طلب و جدایی خواه شدند
یا با در آمد جدا خو گرفته اند!
یا با فهمیدن میزان برداشت از حقوقشان از هزینه های حقوقی مانند نفقه و..
یا با فرار از مسئولیت تحصیل و شغل و تربیت در چارچوب، انگیزه ای برای کارکرد درست در نقش خود بعنوان عضو خانواده ندارند.
واز تنش های والدین سو استفاده می کنند
واغلب برای در آمار نبودن خود تلاش می کنند
درحالیکه فرزندان در سابق عامل پیوست وپیوند خانواده بوده اند.

همچنین تهدیداتی که بر اثر افسردگی های روانی در خانواده ها به وجود آمده است اقدام به خود کشی نیز در خانواده های بن بست رسان به وجود آمده است.

در بین دانش آموزان و دانشجویان و والدین و به ویژه نخبگان ، یاس ونا امیدی و بن بست های عاطفی باعث شیوع خزنده پدیده خود کشی نیز شده است.

که این ماجرا نیز به عنوان تهدید باید مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.

 کانون ونهاد خانواده در جامعه نیاز بیشتری به مراقبت های آموزشی و اقتصادی و عاطفی دارد و دولت ها موظف هستند تا باایجاد برنامه های مدون فرهنگی واجتماعی واقتصادی و رویه ها و سیا ست گزاری های درست و زمان دار ،امید به زندگی و پیگیری سبک زندگی مقارن بااقلیم فرهنگی وجغرافیایی، از مردم و خانواده ها مراقبت کنند و باعث استحکام خانوارها و  ازدواج آسان و استمرار همدلی در خانواده ها و افزایش نرخ جوانی جمعیت باشند.

برای برون رفت از این مصائب التزام عملی به  آموزه های راستین و باورهای نیک اجتماعی، حرکت در مسیر آموزه ها و باورهاست.

بازآفرینی نقش واژه های باور و گذشت ومحبت و مهرورزی و مسئولیت پذیری در مهندسی فکری وفرهنگی جامعه است.

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۲۴ تیر ۱۴۰۴

 

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

اول خرداد۱۴۰۴

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده