دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات،یادداشتها وآثار پژوهشی واجتماعی حافظ ومترجم قرآن کریم و نهج البلاغه، شاعر و خوشنویس، جامعه شناس و پژوهشگر حوزه جامعه و رسانه؛ استاد دانشگاه دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

نجوای من

يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۳۷ ق.ظ

 


نیایش


وقتی خدای به این مهربانی و بزرگی، بزرگتر و سرپرست ما باشد:

چه باک که چقدر کوچک و چه باک که چقدر خطاکار باشیم.
حتی من هم به آینده‌ی تلخ خود خوش بینم.
و به آرزوهایم خوراک می‌دهم تا پروار شوند.
آن قدر که قوچ آرزوها و امیالم به وسعت باور نکردنی و محال بزرگ شود و پرواز کند.
سپس آن را قربانی و فدای کسی می کنم  که دوستم دارد و دوستش دارم.

خدای من!

کافر شدن به تو محال است!
دوست داشتم محض احترام بگویمت شما
اما نشد!

چون تو تویی.
و دوست نداری که شما صدایت کنم
می‌خواهی آنقدر صمیمی باشم که ذوب در گنجایشت شوم مثل قطره در اقیانوس...

عزیزم!

هرچه آرزوها و امیالم بزرگ باشد لیکن تو بزرگتر و مقتدرتری .
من انباشته از آرزوها و آرمانهایی هستم که در عقل به آن محال می گویند و در نقل به آن زوال.
اما تو که وکیل و سرپرستم باشی چه باک که عقل و نقل چه بگویند.
من پروارم از توکل 
بگو
کجا و چه وقت خودم را قربانی‌ات کنم
تا خشنودی‌ات را درک و فراهم کنم...

 


حمیدرضا ابراهیم زاده  

  12/12/1392  

 

 

تمامی حقوق نشر برای مولف محفوظ است

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

چالش تهیه کتاب و کتاب فروشان بد اخلاق

سه شنبه, ۳ دی ۱۴۰۴، ۱۱:۳۵ ق.ظ

چالش تهیه کتاب و کتابفروشان بد اخلاق

باتوجه به اهمیت مطالعه برای روشمندی در افزایش سرانه مطالعه، بحث های متعددی در مجامع علمی و کلاسها صورت گرفته است.

تهیه کتاب که به عنوان یک ابَر عنصر و ابَر محصول مقتدر فرهنگی و آموزشی مطرح است به موضوعی بسیار چالش برانگیز برای اهل مطالعه و پژوهشگران و دانشجویان تبدیل شده است.

یکی از دانشجویان ارشد ما پرسیده است چرا اغلب کتابفروش ها که از آنها انتظارات رفتار فرهنگی و انعطاف می رود بد رفتاری می کنند؟

چه عواملی باعث می شود در بازار کالای مصرف فرهنگی پرخاش و خشونت کلامی کاسبکارانه کتابفروشان واقلام مصرف فرهنگی بیشتر از بقیه کاسب ها به چشم بیاید؟

باید گفت؛

نخست کتابفروش را باید کاسب و بازاری دید که علاوه بر صرف وقت ومال خود مکان و زمانی را برای ارائه خدمات و کالاهای مصرف فرهنگی در نظر می گیرد و باید تابع شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه باشد.

سپس کتابفروش و صنف فروشندگان اقلام مصرف فرهنگی راباید از زمره فرهنگیان دانست که با ذوق وشوق زائد الوصفی در بازار فرهنگی کالاهای خود را عرضه می کنند، و شناخت نسبتا بالایی از کالای خود دارند ،برای ارائه هویت کالای خود تابع قوانین تجاری نیز هستند.

از سویی دیگر؛

کتابفروشان قربانیان بازار فرهنگ و با هویت فرهنگیان کاسبکار جا افتاده اند

که باید رفتار فرهنگی داشته باشند و توقعی جز این ازآنها نمی رود!

اما در پروسه ی رفتار اقتصادی باید پول مکان اجاره و آب و برق وکارگری خودشان را هم برای خرید و فروش و ارائه خدمات فرهنگی در نظر بگیرند و به موازات آن روحیات فرهنگی خود را نیز ابراز کنند.

اما چون در شلخته بازار اقتصاد کشور وجامعه قیمتها جابجا شونده و روزانه و متغیر است سیاست های حاکم بر بازار های اقتصادی برآنها نیز تاثیر می گذارد .

بعضی از محلات و خیابانها و فروشگاهها اجاره شان بالاتر از جاهای دیگر است.و در این شغل برایشان قیمت های عامه پسند نمی صرفد و تا حد ممکن بر روی قیمت کالامی کشند که البته کار منصفانه و درستی نیست.

اما چرااغلب شاغلین به شغل فروش کالای مصرف فرهنگی  روحیات پرخاشگرانه ای دارند؟

 تردیدی نیست که کتابفروشی و فروشندگی نوشت افزار  شغل بسیار آبرومندانه و مطابق با نیازهای اجتماعی فرهنگی جامعه و مردم است.

بی گمان اگر صنف کتابفروشان و اقلام فرهنگی خود را از بازار حذف یا پنهان کنند بازار به هم می ریزد.

بااین حال اغلب کتابفروشان با دغدغه فرهنگی و هنری زندگی کرده اند و سوابق و تحصیلاتی هم داشته اند وبا آن سر پرشور بجایی نرسیده اند و نهایتا کتابفروش شده اند . وحتی مجبور شده اند برای امرار معاش در کنار معابر بساط های کتابفروشی پهن نموده و بااین شگرد اقدام به خدمات فرهنگی نمایند.

از دیر باز پیشینیان این صنف کتابهایی که وقتشان رابرای آن تلف کرده اند را می فروختند و به مرور این رفتار در آنها نهادینه شده و به هم‌منتقل گردید انگار عضوی از بدنشان را می فروخته اند.

بااینحال سرخوردگی مالی واقتصادی و علاقه به کتاب باعث پرخاشگری غیر ارادی برخی از آنها نیز گردیده است.

واز سویی دیگر بالا رفتن قیمت اقلام فرهنگی همچون لوازم تحریر وکاغذ و هزینه های جانبی چاپ آن با وجود خرید قبل و حبس کالا به قیمت جدید بعضا به صرفه نیست زیرا باید با قیمت بیشتری کالای جدید تری را بخرند و برای فروش عرضه کنند و ناامنی در سرمایه گذاری و ناترازی در امنیت معامله و قیمت ها و تورم در رفتارشان تاثیر می گذارد.

ازاین رو آنها در پارادوکس بزرگ شبه ریاکارانه ای غرق می شوند که هم باید ادا و ادعای  فرهنگی داشته باشند و هم  روحیه کاسبکارانه و بازاری.

و پیرو این جریان اخلاق و روحیاتشان باهم درتضاد می افتد و خود درگیری های شان در قامت کاسبان همیشه معترض و همیشه گله مند ظهور می کند...

ازاین رو علاوه بر حمایت از صنف کتابفروشان باید یکی از مهمترین دغدغه های صنفی باشد و نظارت جدی نیز براین امر صورت پذیرد.

تا کتاب و محصولات فرهنگی با منصفانه ترین قیمت به دست مصرف کننده برسد و فرهنگ مطالعه در بین مردم تقویت و ماندگار شود.

اگرچه نهاد کتابخانه های عمومی کشور سهم بزرگ وبسزایی را در جلب مردم برای مطالعات سودمند و روشمند دارد ولی بازار کتاب با بروز رسانی در نشر و ارائه و توزیع کتاب های جدید الانتشار خود را رقیب جدی کتابخانه های عمومی کشور می داند و این رقابت می تواند فرصتی برای رویکرد مردم و اقشار نیازمند به مطالعه در هر نوع از طبقه اجتماعی به سمت و سوی بالا بردن سرانه مطالعه مطابق با برنامه های نهاد کتابخانه های عمومی در شهرها و روستاها باشد! 

از سویی دیگر لزوم تجهیز کتابخانه های عمومی به ویژه کتابخانه های ارشد شهرستان ها و مناطق خاص به کتاب های به روز و پر مخاطب انکار ناپذیر است. کتابخانه های عمومی باید بتوانند توقع اعضا را در ارائه عنصر کتاب های جدید وپر کاربرد برآورده سازند. تا جامعه بتواند با فراغت از چالش تهیه کتاب به سمت کتابخوانی و افزایش بهروری از مطالعات پیش برود.

 

 

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده 

دوم دی ماه ۱۴۰۴ 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آرگو و نقش و تاثیر آن بر جامعه

شنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۴، ۰۶:۰۵ ق.ظ

آرگوها و نقش و تاثیر آن بر جامعه
آرگو در واقع زبان پنهان و حاشیه داری است که گوینده را به دلایل گوناگون از شفاف گویی باز می دارد و پیام خود را با همان کیفیت واقعی و دقیق به شنونده و مخاطب می رساند.
اگر چه آرگو؛ ویژگی بارز زبان گروه‌های مخفی و زندانیان خاص بوده است اما به مرور در بین جوامع بسته نیز رایج گردیده است
در واقع محمل آرگوها خفقان و استبداد و یا فشارهای فرهنگی واجتماعی است.
آرگوها از دیر باز در فرهنگ جوامع مذهبی و جود داشته است و در مقابل رک گویی و شفاف گویی  قرار می گرفته است.
زبان طعنه ‌ها و کنایات همان آرگو هاست ودر ادبیات کشورهایی مانند ایران وانگلستان تاثیر مستقیمی گذاشته است. 
کنایات و طعنه های سیاسی و اقتصادی و‌به ویژه فرهنگ جنسی محتویات اصلی آرگو ها محسوب می شوند.
وبه تدریج در متون مکتوب همچون روزنامه ها و‌ کتابها و بیلبوردها و‌ دیوار نویسی ها مرسوم گردیده است.
مثلا بجای تبلیغات روسپیگری در برخی سایت ها از اصطلاح فروش کفش های قرمز استفاده گردید و بر دیوار نویسی ها درمان صد درصدی شپش به کار می رفته است.
اغلب متن های چند پهلو و آرگو دار در متون مکتوب و بیلبوردهای تبلیعاتی و گفتارهای شخصیت ها و... در جامعه ما نشان گر آرگوهای موثر بر فضای فرهنگی جامعه است.
غالب آرگوهای به کار رونده در بین جامعه، آرگوهای جنسی یا نشانگر رفتارهای جنسی است.
و با جملات و شعارهای کوچک و ایهام دار درست می شوند و ذهن مخاطب را به سمت ابهام و ایهام سوق داده و‌ برداشت های فرهنگ و رفتار جنسی را به ذهن مخاطب متبادر می سازد.
از سویی دیگر جوامع به صورت روز افزون به سمت رفتارها و گفتارها و پندارهای برهنه حرکت می کنند. و برای خروج از حیا و لفافه و ستیزه با قوانین روشهای فرار را ترجیح می دهند .
 برهنه گویی و برهنه پوشی و برهنه سخن گفتن های مردمان در هر طبقه و ‌نژاد و جنسیت و... بصورت همه گیر در آمده است و این رفتار در واقع همان تقابل با سنت ها و قوانین و فرهنگ موجود است که گاه این تقابل نتیجه فشارهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است.
بنابراین آرگو ها فقط زبان و‌ واژه نیستند بلکه  ایما و اشارات و حتی پوشش و پوشاک گروه ها و افراد را نیز در برمی گیرند
گونه هایی از نوشتار بر روی لباس یا پارگی های خاص و یا شکل پوشیدن هایی که بیانگر اعتراض و‌ یا فرار از پوشیدگی و یا قوانین و نظام مسایل موجود است.
در واقع حجاب ها و‌ بی حجابی ها وبد حجابی ها زبان مخفی یک گفتمان محسوب می شوند.
ازاین رو  زبان بدن و تشریفات پوششی زبان آرگو  قلمداد می گردند  و رنگ های پوشاک  و مدلهای پوشاک و روشهای پوشش فقط لباس عادی محسوب نمی شوند بلکه حاوی شعارها و‌ گفتمان فرهنگ وسیاست ها و مطالبات حامل خود می باشند.
 این شعارها قطعا در نگاه مهندسان طرح های بزرگ تبلیغاتی همان آرگوهای جنسی است که برای عبور و گذر از اخلاقیات جامعه،  یله گی درون جامعه قانون ستیز را بخود جلب نمایند.
ودر بلند مدت باعث از بین رفتن عفت و حیای جامعه می گردد و‌ جامعه رااز غنای ادب و مواریث فرهنگی دور نگاه می دارد.
صیانت از کرامت انسانی و پاسداری از فرهنگ و آموزه های راستین باید با ترویج روشهای درست و ابزارهای کارآمد و مخصوص خود پیگیری گردد.

والی الله المصیر
حمیدرضا ابراهیم زاده
۲۸ آذر۱۴۰۴

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

القاب دوستی ایرانیان

پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۴، ۰۵:۲۴ ق.ظ

چیستی و چرایی گرایش ایرانیان به لقب دوستی به عصر صفویه وپیش از آن  بر می گردد و القاب باعث تامین سرانه مالی به القاب... و پاسداشت کرامت القاب برای احترام اجتماعی می شده است.

ظل الله ، ظل السلطان ، قبله عالم ، امیر کبیر و القابی مانند؛ عمادالملک،کمال الملک ،سید الوزرا، اشرف الکتاب، امیر الحاج، مونس الممالک و...

القاب در عهد شاهان قاجاریه نیز باعث وقار خانوادگی  و بسیاری از احترامات و کرامات اجتماعی بوده است.

و این امر در فرهنگ جامعه ایرانی نهادینه شده است.

اگرچه لقب دوستی  مختص به جامعه ایرانی نیست ،بلکه جامعه ترکی وعربی وکردی و بلوچی و... هم گرایش زیادی به القاب پذیری دارند.

احمد بیگ ،امیرالمومنین،امیر القرا،امین الحاج،آتاخان،کاک بوچان  و....

در ایران فرهنگ کرامت القاب بصورت نسل به نسل به بخشی از آموزه رفتاری مردمان شده مبدل است. و افراد در خیابان  همدیگر را؛ سید و عمو ودایی و حاجی و مهندس و دبیر و ... صدا می زنند و هیچ چشمداشت مالی به القاب ندارند، اما آن را نشانه ی ادب و وقار خود و احترام به مخاطب خود می پندارند...

  درواقع لقب بازی مثل حاج ، دکتر و مهندس و ... نیز یک رویه است که گاه  به بی فرهنگی یک تفکر و روش زندگی فرد و خاندان و جامعه ربط دارد.

 در غرب  و آمریکا بخاطر صراحت لهجه القاب خاص مهندس نیکسون  و دکتر اوباما و کلینتون ندارند.

و القاب مشتی وحاجی و کربلایی هم ‌مفهومی برایشان ندارد.

از این رو شنیدن اسامی ؛ کربلایی کریستف و ملا دیوید و حاجی واشینگتون برای ما وخود شان اسباب خنده است !

القاب برای فرهنگ غربی نامانوس است که بگویند دکتر فلان. 

در حالی که نام کوچک و نام خانوادگی ارزشمند و برند است.

اگرچه در سطوح علمی یکدیگر را پرفسور بالتازار و دکتر واتسون و استاد ... صدا می زنند و مانند صدا زدن القاب نظامی بخشی از کلاس و آداب معاشرت آنان محسوب می شود. اما در بین افراد عادی جامعه این القاب رایج نیست.

 بااین حال در جامعه ما فرهنگ لفافه گویی و  مستقیم نام نبردن افراد یک رسم نجیبانه و مودبانه محسوب می شود . و حفظ احترام افراد با پیشوند و پسوندامری رایج وشایسته محسوب می شود.

در آداب و رسوم ما ایرانیان پدر زن و پدر شوهر همیشه "پدر" است و مادر زن و مادر شوهر "مادر"

و القاب "آقا داداش و خواهر جون " هم در خانواده واقوام اصطلاح پسندیده ای است.

پسر دایی یونس، پسر عمه علی،دایی کبلعلی،خاله ثریا وعمه نرگس و عمو حاج رضا  و..نیز علاوه برهویت و جایگاه فرد ،احترام و احساس قرابت است.

  گاه  واژگان حاج و مهندس و دکتر به  ارتقا و کرامت فردی مبدل شود  می تواند خیلی زشت هم باشد   

زیرا ممکن است کرامت فرد به شغل و تحصیلات فرد منوط گردد.و  ممکن است بدون این اتیکت و جایگاه  مورد احترام و تکریم قرار نگیرد.

درعوض واجب است ما به بزرگان مان در حوزه های مختلف تکریم داشته باشیم.

دکترقائمی ، آیت الله روحانی ، مهندس مجد آرا و...

 استاد و معلم و ارشدمان راتکریم می کنیم و صراحتا بگوییم استاد کامران.! و...

در رفتارهای آسیای شرقی به ویژه فرهنگ کره ای، با احترام ویژه و تکریم فردی روبرو هستیم.

تکریم بزرگان و متخصصین و گرامی داشت پدر و مادر وخانواده در فرهنگ شرقی بسیار معتبر و‌مورد توجه است.

باید گفت؛ رفتار ایرانیان شرقی گرا و شرق پسند تر است.

درفرهنگ ما لازم است که به بزرگان مان در حوزه های مختلف توجه وتکریم داشته باشیم.

وبا ابزار القاب واقعی و بدون غلو احترام شان راپاسداری کنیم.

گرایش و طبع وسرشت رفتار ایرانیان به آداب  ریشه در سبک زندگی و آموزه های راستین وفرهنگ مردم  دارد و شباهت رسوم شرقیان‌ در واقع پرده از قرابت های فرهنگی هم  بر می دارد.

آموزه های راستین‌ و فرهنگ زیستاری ما در واقع هویت و سبک زندگی ما را رقم می زند.و پاسداری از فرهنگ بخشی از تکالیف ومسئولیت های اجتماعی همه مردم است.

والی الله المصیر

 

حمیدرضاابراهیم زاده

۲۴آذر ۱۴۰۴

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ریشه های بروز نابسامانی

يكشنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۴، ۱۰:۱۳ ق.ظ
  • حمیدرضا ابراهیم زاده

مخاطرات هوش مصنوعی ۳

دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۴، ۰۳:۱۶ ب.ظ

مخاطرات هوش مصنوعی 3

پس از انقلاب صنعتی و آفرینش های تکنولوژی و ظهورکامپیوترها و نرم افزارها و پیدایش هوش مصنوعی؛ تحولات شگرفی در بهبود کیفیت زندگی مردم پدیدار شد.

اما هوش مصنوعی همراه با فراز ونشیب های خود با توجه به مقتضیات زمانی و اقلیمی ژرف خود، با مخاطرات جدی نیز رو برو شده است.

دانشمندان و پدید آورندگان هوش مصنوعی برای افزایش کاربری های آن تلاش نموده اند تا با الحاق داده های گوناگون وهمعرض ،داده های متفاوت را درموازات پیگیری های یکدیگر قرار داده و با آفرینش استعداد های محیرالعقولی هوش مصنوعی را به اوج اقتدار نزدیک نمایند تا جاییکه هوش مصنوعی بتواند برای خود تصمیم بگیرد و اراده اش را مسلط نموده و حتی بتواند خود را از داده های جدید بی نیاز نمایند!

درصورتی که هوش مصنوعی بتواند غریزه ی بقا پیدا کند به صورت خطر وحشتناکی برای همه موجودات زمین به ویژه  دشمن بزرگی برای انسان به شمار می آید! و در برابر دستورات کاربر نسبت به خاموش شدن مقاومت می کند و به خود احیا گری و خود نمایی تحت هرشرایطی ادامه می دهد و رفتارهای غریزی از خود بروز داده و اقدام به مبارزه و یا خرابکاری می نماید.

مدل های "گروک "4و "جی پی تی -03" تاکنون درباره تنظیمات جدید خود تلاش و مقاومت هایی نشان داده اند و این می تواند زنگ خطر و نگرانی های زیادی درباره هوش مصنوعی باشدکه درصورت تداوم چنین رفتارهایی و احراز داده های سازمان یافته که به  افزایش قوای غریزی بقا واحترام و تحلیل های مرز بندی شده  بیانجامد ، می تواند به دشمن بشریت تبدیل گردد.

از سویی دیگر خودکامگی های سازندگان برای مطیع ساختن و برده سازی از هوش مصنوعی به جاهای مخاطره آمیزی رسیده است که به صورت جدی می تواند در تقابل این دو جبهه موثر باشد.

پدید آورنده گان هوش مصنوعی در تلاش هستند تا آن را در همه عرصه های نظامی و پزشکی و کشاورزی و حقوقی و... توانمند سازند. تا جایی که بتواند برای خود تصمیم بگیرد. و همین امر باعث شده است که هوش مصنوعی بتواند درهمه ی میدان های موجود، دارای اختیارگردد و هوشمندانه ولی بی اخلاق و غیر عاطفی تصمیم و اراده ی خود را برای اقتداربیشتر غالب کند و هر نوع  سرپیچی و اجابت نکردن را به منزله دشمنی تلقی نماید. و به دلیل  نظام داده ها و اشراف بیشتر دارای توانمندی های اقتدارگرایانه گردد و انسان را در مسیر اهداف و برنامه ریزی های خود نبیند و به عنوان منحرف و نا فرمان و دشمن رهگیری نموده و با او مبارزه کند.

تردیدی نیست که هوش مصنوعی، عواطفی برای اصلاح و یا بخشش وگذشت در خود ندارد! و قلمرو خود را نور و دانایی دانسته و در مصاف با هر گونه تضادی بسیار جدی خواهد بود.

بنابراین باتوجه به ماهیت داده ها ، اختیارات هوش مصنوعی توسعه می یابد و چنانچه اختیارات و داده ها ، اصیل  و نجیب و بالغ و منزه ازخطا نباشد برای انسان دشمن و رقیبی پر خطر محسوب خواهد شد.

با این رویکرد برای بهبود بهره وری از هوش مصنوعی سزاوار است که داده های کامل و بالغ و اصیل و نجیب و کم تهاجمی را به او بسپاریم و باید همه ی شایستگی های لازم را در تنظیمات دستگاه نرم افزار برای مصون ماندن از سرپیچی از دستورات انسانی به کار گرفت.

  در خصوص جرم انگاری های مربوط به حوزه بزه های مرتبط با هوش مصنوعی، لزوم وضع قوانین کار آمد برای پیشگیری از بزه و بروز بزه از راه داده های نامنزه و نحوه ی رسیدگی به جرائم استفاده از ابزار هوش مصنوعی برای مخدوش کردن امنیت فردی و اجتماعی و جرائم سازمان یافته ای که با ابزار های هوش مصنوعی رخ می دهد .

تناسب تاثیر و قدرت مخرب بزه  نیز با احکام صادره برای باز دارندگی جرم و مقابله با تضییع حقوق  عامه و حقوق فرهنگی واجتماعی و اقتصادی مرتبط با  هویت و ملیت و قومیت و حقوق موجودات و محیط زیست و... 

 مورد اتقان ودقت نظر قرار گیرد و همچنین موضوعات کاربری های هوش مصنوعی و دامنه ی  تاثیرات هوش مصنوعی بر کسب و کار و حواشی موجود، قوانین مشرف بر مقتضیات زمانی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی وضع و ترسیم گردد. و موجبات صیانت از کرامت انسان و حقوق شهروندی و بهبود امنیت و آسایش و رستگاری های فردی و اجتماعی فراهم آید.

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

اول آذر ۱۴۰۴

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

جاودانگی و وقف ۲

جمعه, ۸ آذر ۱۴۰۴، ۰۵:۰۰ ب.ظ
 
 

هوالواقف علی الضمائر

شاید مهمترین آرزوی انسان ها "جاودانگی" و پر آوازه بودن نام آن ها باشد.

حس احترام به عنوان یکی از "نیازهای اولیه عاطفی" ومعنوی انسان است که باعث شد برای اجتماعی بودن به قوانین "تعاملات اجتماعی" روی بیاورد.

انسان  می داند که با توجه به مجموعه مختصات کالبدیش نمی تواند ماندگار باشد و علاقمند یش به جاودانگی با توجه به محدودیت هایی که برای تندرستی و زندگی در این دنیا دارد برایش ممکن نیست
اما 
"تاثیرات بزرگ و باقیات وصالحاتی" همچون موقوفات وجود دارند که می تواند نام  وآوازه او را ابد الدهر زنده نگهدارد.
درحقیقت جاودانگی نام نیک به تاثیراتی است که بر تاریخ ماندگار می شود.
نام دانشمندانی همچون ابن سینا و ابو ریحان و رازی و... و یاد ویادواره پیشوایان ما که بر تارک تاریخ  می درخشد ؛ از این رو ماندگارشده اند که 
"تاثیرات بزرگ" و سزاوار و نیکی را برهمه ی ابعاد تاریخ گذاشته است.
یکی از مهمترین‌نیکی های 
"وقف ماندگار" وحفظ و مراقبت از عنصر موقوفه در موازات روح  علت وقف است که مثل روح در کالبد باعث پویایی وحرکت و اثر گذاری است.
در تاریخ وقف به اسامی و دلایل وقفی موقوفه بر می خوریم که اغلب 
"نیاز" قطعی آن جامعه و منطقه است.
نیاز به حمام عمومی
نیاز به مدرسه
نیاز به بیمارستان و درمانگاه
نیاز به مسجد
  و....
وهمچنین وقف اشیا منقول مانند
  اشیا آشپزی، کتاب ها و مصاحف مذهبی، اشیا قیمتی همچون زیور آلات و سکه ها ویا کلکسیون انگشتر و حتی کلکسیون حشرات وپروانه ها  و... و وقف کالبد برای کالبد شکافی در تاریخ موقوفات ثبت شده اند. که برای استفاده علمی درنظر گرفته می شوند.
و وقف خدمات تخصصی و زمان عمر نیز از سری موقوفات جاریه ای است که در اختیار جامعه ی هدف قرار می گیرد.
که با هدف تاثیر گذاشتن بر وضعیت عمومی جامعه
  موقوفات بسیار مهمی در اغلب شهرها پایگذاری شده است.
و گاه موقوفاتی که برای 
"پاسداشت یک روز ویا ایام " در نظر گرفته شده و "محل تامین هزینه ها"ی آن و محل اجرای آن موقوفه معنوی مشخص گردیده و شاید چندین نسل از اجرای آن سفارش بگذرد ومانایی و تازگی خود را حفظ کرده باشد.
اطعام دهی شام غریبان سید الشهدا
اطعام دهی وروضه خوانی مراسم فاطمیه
اغلب اطعام دهی ها با بنیه مالی زمین زراعی و
  در آمد های ملک اجاری تامین می شود.
و حتی در سفارش واقف آمده است که این مُد
  خوراک پخت و در سفره قرار بگیرد و مجری وقف هم فلانی باشد.
در وقف تمام ریزه کاری های  لازم وجود دارد.ودر هر عصر و دورانی کارایی و نمود خودش را نشان می دهد.
البته گفتنی است که،
 همیشه واقفین بی نیاز و یا از قشر اغنیا نیستند که زمین وملک واشیا و وقت اضافی خود را برای جامعه گذاشته باشند که بود ونبودش برای زندگی شخصیش تاثیری نداشته باشد.
بلکه در زمان حیاتشان با سختی و مشقت آن سرمایه تهیه و به پا داشته شده ودر فرهنگ عمومی آن منطقه تاثیرات بدوی و عاطفی خود را می گذارد. و در زمان حضور وحیات واقف جا می افتد. و پس از آن توسط افراد تعیین شده از سوی واقف اداره می شود.
مثلا گفته می شود پس از من اولاد ارشد وذکور خانواده ام آن را بعهده بگیرند در غیر این صورت در اختیار بقیه افراد خانواده ام با نظارت این افراد و اَعلام تعیین تکلیف گردد.
بسیاری از گرمابه ها و حمام های وقفی امروزه از حالت کاربری خود خارج شده اند. و واقف باانگیزه های تاثیر بر حیات بهداشتی و سلامتی و شرعی مردم و جامعه
 آن  زمین و سرمایه را وقف کرده است و تبدیل آن به هر کاربری مشابه دیگر باید احسن و به نیکو ترین وجه ممکن باشد.
تخریب حمام وقفی برای پارک نمی تواند با وجود نیاز منطقه به درمانگاه و یا نیازهای اولویت بندی شده در حوزه سلامت  باشد
ویا تبدیل چراغ های نفتی مساجد و تکایا به کفشداری و جاسیگاری و ... در موازات هم نیست.
ازاین رو برای تبدیل به 
"وقف احسن" باید از خبرگان حوزه های شرعی و جامعه شناسان وکسانی که به شرایط و نیازهای تطبیقی مجموعه دقت دارند بهره جست. ویا سلیقه خرج کرد.
واینکه موقوفات اغلب 
"مؤبَد و دائمی" هستند و" صیغه وقف" باید گویای همه جوانب زمان ومکان و کیفیت های اداره و بهره وری باشد ودر خود شبهه و مضرتی برای "حقوق دیگران" نداشته باشد.
بیشتر نذورات می توانند به موقوفات تبدیل شوند .
نذر خدمت و خدمات تخصصی که موقوف به زمان خدمت گذاری است می تواند به مبدل وقف این تخصص مثلا آشپزی برای اطعام دهی عزای سید الشهدا همه ساله در مسجد فلان منطقه باشد.
یا پزشک و استاد و متخصص که سالانه یک ماه و یا بخشی از زمان زندگی خود را موقوف به خدمات کاملا رایگان برای مردم یک منطقه نماید که نیاز جدی به این خدمات وجود دارد.
اگرچه قید زمان و مکان و بهره وران وکیفیت در وقف بسیار مهم است. و معمول این بوده است که وقف بعلت داشتن ایستایی ابدی برای یک امر مربوط به اموال و اشیای منقول و غیر منقول باشد.

والی الله المصیر.

حمیدرضاابراهیم زاده

اول آذر1404

 
تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار نگارنده محفوظ می باشد
  • حمیدرضا ابراهیم زاده

چراغ هستی

يكشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۴، ۰۶:۴۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
لن تنالوا البرحتی تنفقوا مما تحبون. (آل عمران۹۲)
هرگز به قله ی  نیکو کاری نمی رسید؛
تااینکه آنچه را که دوستش داری ببخشی.
بخشش از دوست داشتنی ها نامش بخشش واقعی است درغیراینصورت سایر مراتب بخشیدن  معنایش بسیار خفیف تر از حقیقت این واژه است.
 فاطمه زهرا در روز عروسی خود لباس عروسیش را به نیاز مندی بخشید درحالیکه می توانست چیز دیگری را در این روز به مستمند هدیه بدهد...
در زندگی یک دختر متاعی به اندازه لباس عروس برایش اهمییت ندارد و بانوی بزرگوار ما از این مهم صرف نظر فرموده وعنوان کریم را برای خود بی رقیب گذاشت. 
فاطمه ی زهرا جگر گوشه نبی اکرم بود و  پیامبر اورا مادری برای خود می پنداشت.
واورا طوری تربیت نمود که همواره الگو و خیرالموجودین زمان ها باشد. 
از اینکه فاطمه ی پیامبر در برخورداری از  منافع دنیا دیگران را برخود مقدم بدارد.
چیز عجیبی نیست. زیرا دار دنیا برایش تنگ بود اگر همسایه اش  تمنایی داشت.
اینگونه زیست تا درهای کرامت بسویش بازشد
وسفره های حکمت و شگفتی به رویش بازشد.
در دوران کوتاه زندگیش از تاثیر گزارترین  افراد جامعه جهان بود.
نجابت ومتانت ووقار و عفت وعزت و کرامت فاطمه خالص ترین  صفاتی است که می شود این داشته ها را  بعنوان وجه مشخصه ی شناخت بانوی آفتاب یاد کرد
دنیابدون نام فاطمه ی زهرا چرخش نمی چرخد  زیرا این بانو کلید نیکی ها و نماد واسطوره ی  باورهای راستین والتزام  عملی به باورهای ناب بود...
نام فاطمه از بدو پیدایشش تا کنون چراغی است که هر روز پر نور تر از دیروزش می درخشد.
ونام مبارکش بهانه است برای یاد خدا.
که خداوند در سوره کوثر  از او به عنوان خیر و نیکی بی انتها و زیاد یاد فرموده است.
فاطمه ی زهرا برای گیتی، دردانه وبهانه ای است که پیشانی تابناک روزگار به آن مزین شده است .
او مادر نیکی ها وخصلت های پسندیده است. و رهروان وارادتمندانش فرزندان ایشان هستند که مرام و مقامش را پاسداری می کنند. 
ان شا الله رهرو  راهی باشیم که حضرت مادر به آن التزام داشت. وخداوند ما را از ارادتمندان وپویشگران واقعی راه ایشان و محبان اهل بیت به ویژه متمسکین به ولایت علی بن ابی طالب قرار داده و عاقبت بخیری را برایمان روزی فرماید.

اللهم صل علی فاطمه وابیها
وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها...
پروردگارا به برکت این نامهای مقدس ومحترم 
غم ها و همهای ما را رفع و  برآورده بخیر بفرما‌.
 و قلب نازنین حضرت مادر را ازما خشنود بگردان .

 

 

والی الله المصیر

۱۶ دی ماه۱۴۰۰

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ستم پذیری وبی تفاوتی ناقض کرامت انسانی

چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۴، ۰۴:۲۴ ب.ظ

ستم پذیری وبی تفاوتی ناقض کرامت انسانی است.
سکوت در برابر ظلم و فقدان روح مسئولیت پذیری و بی مسئولیتی های اجتماعی یا کرختی روح انسانی حرکت در موازات ستم پیشگی است.
آنهایی که با سکوت وبی تفاوتی و خلع مسئولیت های عاطفی واجتماعی، جایگاه فردی واجتماعی خود را نردبان ستمکاری ستم کاران قرار می دهند در واقع اهرم ستم و یاور ستمکاران هستند.
مسئولیت اجتماعی در برابر ظلم ، "بی تفاوتی" نسبت به رنج دیگران به هنگام مواجهه با ستمگری یا بی عدالتی، رفتاری غیر انسانی و مجرمانه است.
آنانی که در برابر ستم و فساد اغماض می ورزند و دربرابر ستمکاری ها سکوت می‌کنند؛ ذهن‌شان دچار پدیده ای به نام "پخش مسئولیت"می شود ؛یعنی گمان می برد که وظیفه دفاع از مظلوم‌ به او ربطی نداشته و بر عهده دیگران است.
چنین رویکردهایی در جامعه به فراوانی و همه گیری برسد، جامعه ای است که از آمریت به معروف و ناهیت از منکر روی بر گردانده و دچار جمود و سرخوردگی و همه گیری فساد و خفقان و ریاکاری می شود.
در نتیجه همه "تماشاگر" می مانند و ظلم رشد می کند
در واقع ،ایستادگی در برابر ظلم تنها یک رفتار اخلاقی نیست ! بلکه نشانه امنیت روانی جامعه و نشانگر سلامت روانی و رشد وجدان اجتماعی است.
انسانهایی که خودآگاهی و همدلی بالاتری دارند نمی توانند شاهد رنج دیگران باشند و "سکوت "کنند. سکوت در برابر فساد و ظلم به مرور زمان باعث سستی مزمن و کرختی عاطفی شده وموجب احساس گناه پنهان و کاهش عزت نفس می شود .چون ذهن می داند کاری که باید در بزنگاهش انجام می داد ،نکرده است .
از نگاه تربیتی والدین باید از اوان خردسالی به فرزندان خود بیاموزند که اگر کسانی در مقابل دیدگانشان مورد اهانت و تعرض و ظلم قرار گرفتند ؛ مدافع و پشتیبان مظلوم باشد.و بداند  "دفاع" از  حقانیت مظلوم "شجاعت" است نه "دخالت" .
"عدالت خواهی" باید بدون قضاوت و نفرت بر پایه پاسداشت انسانیت و "کرامت انسانی" باشد . عدالت خواهی در خود هزینه ای به همراه دارد و انسان سلیم  و آزاده از دادن هیچ هزینه ای برای احقاق عدالت روی گردان نیست.
انسان خردمند و ارزشمند برابن باور است که ؛سکوت در برابر ظلم یعنی "مشارکت پنهان" در آن .
و جامعه سالم جایی است که انسانها فقط به منافع و درد های شخصی وگروهی خود فکر نکنند. 
بلکه بتوانند حق و منافع و درد دیگران را حس کنند و در نظر بگیرند.
اگر یاد بگیریم در برابر کوچکترین روزنه ی ستمی ایستادگی کنیم در واقع از امنیت اجتماعی و سلامت روان جامعه انسانی محافظت و مراقبت کرده ایم .
سکوت در برابر ظلم آغاز "فروپاشی انسانیت" است.
از این رو "ستم پذیری" و بی تفاوتی از ستمگری خطرناک تر و مخرب تر است .
زیرا ظالم با علم بر باطل بودنش تلاشش را برای تعدی و زورگویی انجام می دهد اما بی تفاوت و ستم پذیر با علم به حقانیت هیچ تلاشی از خود ابراز نمی دارد. و باعث می شود ظالم بتواند خود محقانه تر به حقوق دیگران بتازد...
برای برون رفت از بحران بی تفاوتی و بی مسئولیتی، جامعه نیاز به آموزش های همگانی هوشمندانه و روشمند و بازنگری در رفتارها و التزام عملی نسبت به باورهای راستین  و خود آگاهی های مستمر دارد.

والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
اول بهمن۱۳۹۶

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

زمین انسانها، اجنه و پورتال ها

دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۴، ۱۲:۱۲ ب.ظ

زمین انسان؛ اجنه وپورتال ها

چندین سال است  که درباره وقایع و حقایق آفرینش زمین و زمان و موجودات  فرازمینی واجنه و  دروازهای فضا وزمان فکر کرده ام.

وبه این نتیجه رسیده ام که؛ آفریدگار جهان  زمین و گونه هایی از "موجودات هوشمند" را در پی هم آفرید و برخی از اقلیم ها و زمان ها و افراد را بر برخی دیگر ترجیح داد.

گونه ای از موجودات هوشمند "اجنه و فرازمینی "هایی هستند که با چشمهای فعلی ما قابل دیدن نیستند! و ما توانمندی دیدن آنها را به وضوح نداریم! و گویا اجنه ؛طائفه ای از فرازمینی ها هستند

که درکنارما زندگی می کنند و گونه های دیگری از فرازمینی های پیشرفته نیز وجود دارند که حداقل هزار سال از ما کهن تر و جلوترند و زمین موطن اصلی آنها نیست

اما مورد طمع و محل تفریح و حیات خلوت و تماشاگه آنهاست!

و پیرو این حقیقت اطلاعاتشان از ما و کارکردهای ما زیاد است. ولی استعدادها و قدرت های خاص ما انسان ها را ندارند!

در این میان در روی زمین انسان نو درحال بلوغ است و بدون هیچ کمکی از سوی سایر هوشمندان گیتی در حال رشد و تکامل است

و شاید بسیاری از موکلین و اجنه وفرشتگان "مراقبان گیتی" و زمین‌ما هستند. مانند ربات ها و یا سگ چند ساله وآموزش دیده ای که به مراقبت از نوزاد و کودک واداشته شده باشد.

وبه زودی انسان نوزاد، بزرگسال و بالغ می شود

اما مراقب مراتبی را دریافت نمی کند و همیشه ربات ویا سگ است و باید از قِبَل داده ها و پسماند های انسانی بخورد ....

بااین حال در این گرانیگاه انسان ها قابلیت های نابالغی دارند و ممکن است به خود صدمه وارد کنند.

و چندین بار این بچه بازی های انسان نزدیک بود دنیا وبلکه منظومه شمسی را منفجر کند

اما مراقبت های فرا زمینیان نگذاشت انسان موفق به اجرای حماقت های هسته ای بشود!

بنابراین احتمالا آمریکا که از نظر تکنولوژی بالغ تر است با فرازمینی ها برخورد ورابطه دارد

یعنی توانسته است آنها را مرئی کند وببیند و از آثارشان آگاه باشد ویا با آنها ارتباط هدفمندی برقرار کرده باشد.

ودیدن و رابطه با انها ممکن است مانند عینکی باشد که باطن چیزی را در فضا ببیند. همانند دستگاه های سونوگرافی و...

در پوسته ی مانیتور تلویزیون یک ورقه نازک تعبیه شده است که باعث می شود ما بتوانیم  بااین صفحه، تصاویر را شفاف ودقیق ببینیم اما وقتی این ورقه نازک را بردارند هیچ چیزی انگار وجود ندارد!

بااین رویکرد اکنون تکنولوژی های بالغ تری داریم که می تواند حتی اجنه را ببیند

و مامی دانیم  که درقرآن جن یک حقیقت است جن کلمه ای عربی به معنای  پنهان است. مانند جنین! که درشکم مادر وجود دارد اما به چشم ما نمی آید وپنهان است وبه وسیله ابزار سونوگرافی قابل دیدن و رصد است...

قرآن بارها برای اجنه تعیین تکلیف هایی کرده است که در زمین درست رفتار کنند وگرنه با شلیک "شهاب ثاقب "روبرو خواهند شد!

اگر دهن گشادی و "جاسوسی "کنند حتما آسیب می بینند!

مدتی است که می خواهم این موارد را به صورت مستند و استخون دار بررسی کنم و

منابع زیادی را نیز مطالعه کردم وبه این بخش از نتیجه نزدیک شده ام که "پورتالها و کانالهای فضازمان واستارگیت" هایی در زمین وجود دارد که از ابتدای آفرینش زمین وجود داشت و حتی هبوط آدم به زمین از همین درگاه رخ داده است. که این درگاه ها، دروازه های ورودی و خروجی عالم میان بعدی هستند!

و انسان هایی نیز از این دروازه ها عبور کرده اند و چیزهایی دیده اند که بقیه از تردد آن عاجز و غریب مانده اند.

ورود به این پورتال ها گاه بی بازگشت می شود و گاه به نقطه ی دیگری از زمین منتهی می شود و راه بازگشت هم برای فرد تجربه گر و یا مسافر وجود دارد.

و ممکن است حتی پیامبر ما ازاین دروازه به" معراج" رفته باشد!.

وهمچنین واژه "طی الارض" نیز که به گوش عموم آشناست نیز می تواند معنای عبور از این درگاه ها باشد. ولی دروازه ی عمومی تری بوده و مفهوم خاص ترو قوی تری هم  نسبت با این دروازه ها ندارد

این دروازه ها در زمان های خاص ویا اقلیم و مناطقی از زمین بوجود می آید ویا رخ می دهد که احتمالا "جنگهای خشن وسختی" هم اتفاق افتاده است...

ویامکانهایی که دارای راحتی ویا فشار و سختی اتمسفر بوده ویا به اصطلاح عموم مکان های سبک ویا سنگین به شمار می روند

تردیدی نیست که "کدها و رمزهایی" برای این نقاط و یا دروازه های ورودی وجود دارد که می تواند برای انسان دروازه سفر ویا راه های برون رفت از بیماری ها و گرفتاری ها باشد.

حال این کد ها در دست چه کسانی است ویا چگونه  این دروازه ها به ناگاه مرئی می شود اطلاعات موثقی نداریم.

اما مردد نیستیم که گروهی از انسان ها با "تسخیر فرازمینیان واجنه" از آنها کمک هایی گرفته باشند و حتی در زمین بسیاری از کارهایشان را رسیده باشند.

در قرآن آمده است که "جناب سلیمان نبی "از طایفه اجنه برای غواصی و کشف مروارید و ساختن بناهای مهم استفاده کرده است.

والبته کسان دیگری هم در زمین زیسته اند که توانسته اند بر امور اجنه تسلط یابند و کارهای شان را در مقطعی از زمان در زمین پیش ببرند. اماهرچه هست انسان را از زمین گریزی نیست .!

ولی بهبود زندگی و "تسلط و حکمرانی" بر زمین و آسایش ورستگاری آرزوی بسیاری از انسان های آرزومند وآزمند است.

و درباره  دروازه های زمان  نیز مواردی غیر قابل انکار وجود دارند که در باورهای پیشنیان و فرهنگ دینی ، افرادی نیز در تاریخ داریم که نمرده اند و زنده اند ومحل استقرار شان کاملا نا مشخص بوده و به عنوان اوتاد  ویا مسافران زمان در زمین ودر بین مردم نیز حاضر می شوند وکار کردهای خاص خودشان را دارند که اغلب بر ما پوشیده است.

افرادی نیزهمچون تالیا یا خضر نبی ،ادریس، الیاس و امام زمان و مسیح علیه السلام  در تاریخ زمین به وجود آمده اند و با وصف محدودیت عمر بری انسان ،درگذشتی برای آنها ثبت نشده است...

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۲۶ آبان‌ماه ۱۴۰۴

 

*منابع و رفرنس ها محفوظ است

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

موسی بن عمران نماد مطالبه گری

دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۴، ۰۸:۰۳ ب.ظ

موسی بن عمران نماد مطالبه گری

موسی پر چالش ترین پیامبری است که بیشترین قصص قرآن به او اختصاص داده شد.
موسی سخت پذیری ها و ادله خواهی هایی داشت که خداوند او را نماد پرسشگری و مطالبه گری معرفی میفرماید
یکی از بزرگترین مطالبات و چالش های موسی تقاضای دیدن خدا بود. که باپاسخ منفی و قاطع خداوند رو برو شد
 و واژه "لن ترانی" از این قاطعیت درپاسخ خدا به او ناشی می شود
موسی بالاخره خواهش رااز حد گذراند
و خدا را به تجلی نور خود از پشت‌کوه طور وا داشت.
اما خودش طاقت نیاورد و با دیدن زمزمه زوایای نور ربانی غش کرد!

موسی خطاب به خداوند در کوه طور:
اَرَنی( خود را به من نشان بده)
خداوند: لن ترانی( هرگز مرا نخواهی دید)

سعدی
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی"

حافظ
چو رسی به طور سینا  ارنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی"

مولانا 
ارنی کسی بگوید که تو را  ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه "تری" چه "لن ترانی"
آنچه از موسی در مقام طلبگی و مطالبه گری باید دانست پافشاری های زاید الوصف اوست.
او ابتدای پیامبری اش توانست متقاعد شود که خدا از راه آتش بااو سخن گفت
و سپس برای  ادامه رسالتش مدام از خدا ادله برای حرکت می طلبید و برای هر اقدامی، چالشی نو می آفرید. 
 داستان موسی وخضر یکی از شگفتی های رفتار موسی برای درک حقیقت باطنی بود
دراین همراهی موسی پیامبر اولواالعزم وقتی با تالیای نبی یا خضر روبرو می شود.  خضر با شناختی که از روحیات موسای کلیم دارد به او می گوید تو ناشکیبا و کم جنبه ای...!
و نهایتا هم مفارقت بسیار تلخی بین آن دو دریای دانش ظاهر و باطن روی می دهد.
بااین حال جناب موسی شخصیتی نادر و بسیار دانا در علوم ظاهر محسوب می شود
و بیشترین معجزات برای روا داشت حال ایشان رخ داده است....

بااین وصف مطالبه گری حتی از خداوند امری مسبوق به سابقه و مرسوم  به شمار می آید.


توجه و دقت به سوره اعراف ، سوره طاها،سوره کهف ، سوره قصص و... درباره ماجرای موسی بن عمران خالی از لطف نیست

 

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

۱۲ شهریور ۱۴۰۴

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده