تلافی
یکی از حقوق خاص فردی وشهروندی حق قصاص وتلافی است.
وقصاص وتلافی بخشی از زندگی تکاملی انسان است
وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴿البقرة: ١٧٩﴾
جان دربرابر جان چشم دربرابر چشم. گوش دربرابر گوش ،بینی در برابر بینی ، دندان دربرابر دندان...
حقی که هرکس برای استیفای بقا وهویت خود وجامعه اش ازآن بهره مند است.
وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا:
أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ
وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ
فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَّهُ
وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ. ﴿المائدة: ٤٥﴾
تمام ملت ها دربرابر تجاوز ازقوانین دفاع به صورت یکسان برخوردارند
ومشربهای اقتصادی وسیاسی واجتماعی جهان این حق را دربرابر افراد به رسمیت می شناسند
اما برخی ازدولت ها و گروهها واندیشه این حق را با احتساب قوانین تبعیض زا ضایع می کنند.
وحقوق درجه بندی شده ای را به برای تجاوزات وتعارضات خود خواستارند. وتضییع حقوق دیگران برایشان مهم نبوده وبلکه لازم به شمار می آید .
واین گونه است که جهان در آتش جنگ وتبعیض وفساد می سوزد .
این رفتارهای جاه طلبانه وافکار باطل وانحرافی همیشه باعث تجاوز وجنگ طلبی شده است.
*بسیاری از اقدامات تلافی جویانه نیز جنایت وجرم وخیانتی بزرگ تر از اصل ماجراست.
مثلا ؛ کسی که گمان برد ویا یقین حاصل کند؛ شوهرش به او خیانتی کرده واو بخواهد برابر با آن خیانت، همان حرکت را تلافی کند . این عمل مجرمانه تراز تخلف شوهرمحسوب می شود.
ازاین رویکرد بسیاری از تجاوزات باید برابر با مختصات وشرائط ماهوی وجامعوی تجاوز پاسخ داده شود
مانند جرم قتل نفس مظلوم. ویا تعرض به خاک وطن .هتاکی به نوامیس ومیراث معنوی یک ملت،که قوانین دفاعی برابر با آن تشخیص وتجویز وسازمان دهی می شود.
وَالَّذِینَ کَسَبُوا السَّیِّئَاتِ جَزَاءُ سَیِّئَةٍ بِمِثْلِهَا ﴿یونس: ٢٧﴾
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِینَ ﴿البقرة: ١٩٣﴾
اما براستی تلافی وتلافی جویی بااینکه حقی انکار ناپذیر است ودرخود خشمی مقدس به نام غیرت را به همراه دارد
وقتی که برای دفاع ازنوامیس ومیراث معنوی خود و دلخوشی هایمان مرتکب قتل می شویم.
خشمی مقدس بنام غیرت به جریان می افتد.
اما همیشه خشم های مقدس نمی توانند با تلافی جویی قبحی را مهار ویا سرنگون کنند
بلکه اینجا چشم پوشی ها و احکام جایگزین مهرورزانه می توانند علاوه بر مهار والتیام ماجرا از تجدید عمل جلوگیری کرده وباعث تنبه وبیداری گردند.
اگر کشتن بد است وحرمت دارد ،برای قصاص کننده هم باید همان مفاهیم را تداعی کند.
درک این مسئله باعث عفو وگذشت می شود
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى.
الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنثَىٰ بِالْأُنثَىٰ .
فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ.
ذَٰلِکَ تَخْفِیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿البقرة: ١٧٨﴾
عفو به معنای سستی وتجاهل نیست که راه را برای عصیان وتجاوز بیشتر بگشائیم!
بلکه با ندامت و بیداری جانی، از حق فردی خود دربرابر انجام تلافی یا واکنش بزه انتسابی گذشت کرده ایم و قوانین بازدارنده ی مدعی العموم ،تداوم جنایت را برای جانی مهار کرده باشد.
عیسای مسیح که لحم نخورد وذوات لحم نیازد همواره با پندار و گفتار رفتار نیکش ازبروز خونریزی وزیاده خواهی وتوقعات نابجا و تبعیض و تجاوز برحذر بود وپیروانش را از بزه وآزاربه دیگران برحذر می داشت.
هرگز خونی نریخت وبه دنبال لذت هایش جنبنده ای را نیازد و...
پیامبر رحمت نیز ازدریچه محبت ومودت با منکران آزادی ها برخورد کردند
دفاع برای آزادی لازم است وآسایش هنگامی به بار می نشیند که دشمنانش از دستبرد وتجاوز به آن ناکام بمانند
ثمره درخت آرامش، میوه شیرین رفاه وآسایش وآرمیدن در سایه امنیت وآسایش است
تلافی ازنوع مدرن وارزشمندش:
این است که اگر کسی برای پاسداشت کرامت وشرافت وامنیت ما احسانی کرد ،به همان نسبت ویا بیشترقدردان نیکی هایش باشیم.
وَإِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا
وچنانچه برایتان تحییتی دادند پس بهتر ازآن ویا برابر با آن تحییت شان گویید .
بی تردید خدا وند برهرچیزی حسابگر است.
نیکی را جز نکویی پاسخی نیست. و منشا و قرار گاه بهشت چیزی جز نیکی ونکویی و بخشش ومروت نیست.
بهشت نیکی ها همواره پناهگاه وآسایشگاه تان باد./
حمیدرضا ابراهیم زاده
17مهر1394
* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد
- ۹۷/۰۶/۱۴
و مرا خیر خواه فرذی قرارده که بدخواه من است
و آن که کناره گرفته پاسخ نیک دهم
و شخصی که مرامحروم کرده بخشش نمایم
و آنکه از من برید با آشتی تلافی کنم
آنکه در مورد من غیبت کرد به نیکی یادآورم
و خوبی را سپاس گویم و بدی را چشم برگیرم
امین