دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

به سفر قطر باید کرد

يكشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۱، ۱۲:۱۶ ب.ظ

در حاشیه برگزاری المپیک در قطر
از ابتدای مراسم گشایش برنامه ها،
قطر توانست؛ توانمندی های فرهنگی واقتصادی و اجتماعی و دین مذهب و رویکردهایش را در بسته های شکیل به نمایش بگذارد و باعث همگرایی و نفوذ در دلهای بازدیدکنندگان  و سرمایه گذاران شود .
انتخاب تک تک آیتمهای برنامه المپیک هوشمندانه و هدفمند  همراه با ترویج وآموزش وتبلیغ و جذب استعدادها و سرمایه هاونفوس بوده است. مثلا؛
نمازخانه شیشه ای آن مجموعه به ویترینی برای دعوت به تبلیغ دین مبین اسلام برنامه ریزی شده است بیش از ۱۰ نوع ترجمه قران در هتلها و کیوسک هاو... بصورت رایگان توزیع شده است تا مهمانان را با دین و فرهنگشان آشنا سازند.
تا کنون تعدادی از گردشگران‌ ورزشی مسلمان شده اند!
مروجین دینی و فرهنگی واقتصادی ایستگاههای ارتباطی خود را با مهارت درست کرده اند تا بتوانند بیشترین بهره های ممکن را  بدست بیاورند.
دولت و ملت قطر ،نه شیعه اند،نه تابع ولایت و...
اما تصمیم گرفتند از بسترها و استعدادها و بزنگاههای موجود بیشترین بهره را ببرند.
این اراده وبرنامه ریزی باعث شد تا گردشگری جدید وطُفیلی با رویکرد ترویج اسلامی در کنار المپیک بوجود بیاید. والبته موفق هم شدند تا اسلام صادر کنند.
نکته
رفتار و موضع پیشرفت مقارن با الگوی اقلیم فرهنگی واجتماعی نیاز مند باز نگری یا توان یابی ویژه است
اتفاق عجیبی است که  جریان دارد وآن این است که خرده کشورهای حوزه خلیج فارس همچون قطر، امارت ،بحرین، عمان کویت و... که رویکرد اصلاحگرایی در روش دیپلماسی سیاست داخلی وخارجی  مهارت زیستاری بکار گرفته اند همچون سنگاپور و مالزی و اندونزی و... موفق بودند.  و باوجود کوچکی مرزهای خاکی و منابع،  نقش های بزرگی را در ریل گذاری سیاست های واقتصادی وامنیتی  منطقه ایجاد کرده وحتی  نقش میانجی گری را برای دولت ها ی مهم و کشورهای مدعی  قدرت فراهم کنند.
این دگرگونی های خود خواسته و مدون و هوشمندانه آنها را از لحاظ دیپلماتیک و رفتار سیاسی و اقتصادی واجتماعی آبرومند کرده است.
و بااین بسترها دین ومذهبشان هم راحت تبلیغ وپذیرفته می شود.
در حالیکه جامعه ی ما بخاطر ریشه فسادهای بسیار تنومند دچار ضعف و توهم و خطاهای شناختی شده است.
  صبح به صبح با فساد و رشوه و تبه کاری و اختلاس و درگیری جدیدی مواجهیم.
اگر نقد دلسوزان را سیاه نمایی و تشویش اذهان تصور نکنند باید توجه همگان را به این پدیده های ناموزون سوق داد .
دقت بیشتری برای آنالیز آمار خودکشی و طلاق و جرائم و فسادها و جنایات لازم است و جای فکر و آسیب شناسی و هم افزایی برای برون رفت از این بحران کهنه دارد.
همین امروز سربازی در تبریز دو عضو کادر درمانی را در بیمارستانی کشت.

یک پدر در اهواز دختر ۱۷ ساله اش را کشت.
فلان دزد فرار کرد.
فلان سلبریتی دستگیر شد.
فلان کارخانه سوخت . قتل وتجاوز و خرابکاری ...
تدبیر در برنامه ریزی کشوری با سرمایه های اجتماعی بالا کار یک تیم و گروه وجناح نیست.
نخست باید بیماری وبحران را شناخت و پذیرفت! وسپس به درمان اساسی وهزینه های آن‌مبادرت ورزید.
وادادگی امنیتی و یک ریخت ویکنواخت حرکت کردن، مسیر توسعه را مسدود کرده و باعث کژ کاری و فساد می شود.
اراده ملی برای درمان و دگرگونی های رفتاری و التزام به قانون و آموزه های راستین لازم است.
آموزش همگانی و هدفمند و بی زاویه برای درک مفاهیم حقوق شهروندی لازم است تا بتوانیم در افق بهتری پویایی و تندرستی جامعه را شاهد باشیم.

والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
۱۳ آذر۱۴۰۱

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نظرات (۱)

حقانیت انسانیت

 از میان جمعی با تمام قدرت فرار می کردم .فرار از افرادی که شناختی از خود و شحصیت انسانی خود نداشتند ومانند طعمه سر قلاب عده ای فرصت طلب شده بودند

طعمه هایی که در آن جو غالب اراذل و اوباش ، زنان شکست خورده در زندگی های فردی و اجتماعی بودند

 پلیس ها تا من میان جمع در مسیر مخالف دیدند گفتند اینجا چکار می کنی ؟

در هنگ این همه تعارض رفتاری آشکار بودم که مضطرب گفتم : از سر کار هم نمی شه به خانه برگشت ؟

از پشت ماسک کلاه ضد اغتشاش اش چشم هایش را دیدم او هم انگار کلافه بود که چرا باید دم و دقیقه کلید شلیک گاز اشک آور بر سر موجی که خود عکس العمل نامفهوم از یک شناخت کج و ماوج بودند خالی کند

 قدم‌هایم‌ سریعتربرمی داشتم  ولی ترکیب ناموزون دود ، شعار و جیغ و فریاد ها در خیابان اصلی شهر برپابود

 بعد از سوزاندن پرچم در چند شهر دیگر سطل زباله ای در کار نبود ولی دود غلیط اشک آور چشمان ، حلق ام را فشار می دادند دراین‌هیاهو‌‌به‌رفتار زنی با چهره ای افروخته و نامرتب و خارج از عرف چشم‌ام‌راگرفت‌.

همین طور که فریاد می زد انگار فرار کرده بود او هم سرفه می کرد تا خود را ناشیانه به مردکی خماری که گوشه لبش سیگار داشت نزدیک کرد

 مرد هنوز در توهم آنچه که در رگ زده بود‌و‌ تعادل حرکتی نداشت می رفت و چون خواب زده ای آدم ها یا اشباح را می دید ، زن مشوش گفت : دود سیگارت را به صورت بدم !

مرد خمار با ولع پک محکمی از سیگار را کشید و بر روح بیمار زن فوت کرد. با خودم گفتم :مظلوم کشورم !

چقدر هجوم دل سیر فرهنگ غرب بر چشم و دل زن و دختر ایرانی عریان و زشت نمایشی شده است !

چرا مردان مان غیرتشان را فراموش کردید؟!

ضربان قلبم بالا رفت و هرچی تو ذهنم می آمد ازتو خالی بودن شعار «زن، زندگی آزادی» و استفاده جنسی از زن مسلمان بود

 یعنی امتحانی در حد آندلوسی کردن در راه است واگر موضوع بی حجابی را بتوانند بر نظام تحمیل کنند همانطورکه قرآن و  پرچم و اماکن عبادی اهانت کردند ما در سرازیری نشانه های همه عناوین غیراخلاقی،غیردینی و غیر شرعی راهی نداریم!!!

تا خانه راهی نمانده بود

 ولی در دلم هنوز پله پله نقشه های شوم شیطانی که نشانه فساد است مرور میشد.

اگر ایران خانه جامعه متمدن و هوشیار باشند .

نمودارسقوط احتمالی فرو می پاشد .

صدای «هل من ناصر ینصرنی» همه شهدا در گوش تمام ایرانیان بسیار رسا و شیوا ست

 آیا نباید دوباره به شخصیت انسانی در سبک زندگی اسلامی ایرانی دوباره رای آری داد؟!

آیا حق غیر این است؟!

دیگر در خانه بودم و هنوز ذهنم مشغول بود ...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی