دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

دفینه های خرد

چهارشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۰:۰۰ ق.ظ

سوال :

باسلام وعرض ادب و احترام

منظور از دفائن العقول درخطبه ی اول نهج البلاغه چیست؟

باسلام وسپاس  :

در  فراز36 و37 خطبه ی اول  نهج البلاغه،  امام نیک باوران حضرت علی(ع) درباره دلایل بعث رسل (بعثت) می فرماید:

و یثیروا لهم دفائن العقول  

از دلایل بعثت انبیا برانگیختن و به فعالیت رسانیدن حقایق مخفی شده در عقول است.

«فبعث فیهم رسله» خدا رسولان خود را در میان مردم مبعوث فرمود؛ «و واتر الیهم انبیائه»؛ انبیای خودش را یکی بعد از دیگری فرستاد .

یعنی به یکی قناعت نکرد، پشت سر هم فرستاد که هر کدام آمدند و نفر قبلی را تأیید و تأکید کردند.

چرا؟

بخاطرلحاظ جنبه ی تکامل بشرو مراتب رشد .وبا توجه به تحول وانقلاب خرد فردی واجتماعی ومقتضیات زمان سیربعثت همراه با نیاز ورشد عقلی جامعه تدریجا تکامل می یافت که در مقاله ی مقتضیات بعثت به این موضوع هم  اشاره کردم .

هیچ منافات  و تفاوتی درپویش امر رسالت، بین انبیا  وجود نداشت وندارد. فقط به مقتضای پیشرفت ذهنی بشر پیامبران جدید به همان مقتضیات زمان  ومکان   جدید به روز می بودند

میفرماید:  

« وَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُون»  سوره بقره آیه 4

 

چون که صد آید نود هم پیش ماست       نام احمد نام جمله انبیاست / مولوی

 

«آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ

کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ

وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ»؛ بقره 285

باور به رسالت  نبی اکرم ، باور به همه ی انبیا وپیام آوران  سابق است

باوربه همه ی ابعاد رسالت پیامبران ازآدم تا خاتم  ازکتاب تا مکتب یعنی یقین داشتن به یگانگی خدا .

اینجاست که حضرت امام فرمود:

 

«لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروا لهم دفائن العقول»؛

تا ادای عهدی را که خداوند در فطرتشان با آن ها بسته بود از آنان بخواهند و نعمت های فراموش شده او را به یادشان بیاورند و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند و دفینه های خرد آنان را برایشان برانگیزند.

 

منظور از "حقایق مخفی شده در عقول" چیست ؟

 بنظر می رسد:

یثیر درواقع منقلب کردن وجوشش وفعال سازی امری خاموش باشد.

جوشش عقول یا قلیان خردها یعنی به فعالیت واداشتن ذهن وخرد که انرژی بالقوه وساکن است.

مانند پف کردن ذغالی که زیرش آتش باشد ویا آتش زیرخاکستر.

   طبق نظر بسیاری از اندیشمندان فلسفه و... :

عقل مجموعه ای محصور و مدون از استعدادها را در خود دارد . منتها با تحصیل ویا تحریک دانش خاموش، ما  آن را بدست می آوریم.

تحصیل یعنی بازیابی وبدست آوردن وریکاوری از فایلی که در حالت عادی فولدر ساکنی بیش نیست اما با بازکردن وفعال کردن این فولدر اطلاعات اقدام به حرکت های بزرگ وبازدهی موثرمی کند.

عقول همان عقال ولگام  شتر واسب است که برای کنترل واحصا بکارمی آید .

عقل ، پاسبان و نگه دارو قید و بند  کننده وشکارچی است.

عاقل در واقع دربند کننده ی دانش وسازمان دهنده ی نگهدار دانش ویا احساس است.


اعتبار دانش ودانایی به جوشش و تحول و تکامل و کارایی آن وابسته است.

اما:

دانش نوری است که درقلب فراوری می شود ویا فرود می آید.

 

امام صادق:

العلم نور یقذفه الله فی قلبه من یشاء ./مصباح الشریعة، ص 16

دانش نوری است که به اراده ی خدا درقلب هرکسی که بخواهد پرتو می افکند.

 قرآن به عنوان معجزه ی رسالت نبی اکرم کتابی است که نماد دانش بوده و حجت وبرهان وفصل الخطاب و کرامات مردم آخرالزمان محسوب می شود.

این کتاب بر قلب نبی اکرم نازل شده است نه برمغز ایشان.

و إنه لتنزیل رب العلمین نزل به الروح الأمین 192

علی قلبک لتکون من المنذرین193

بلسان عربی مبین ..شعرا194

 

«قل من کان عدوا لجبریل فانه نزله علی قلبک باذن الله » بقره97

 

در این مبحث ،عقل با بعثت نبی اکرم  که معجزه اش دانش است .تحریک به فعالیت می شود ودانش سیال به نبوغ واختراع وتحول می انجامد.

نور دانش در قلب کسانی قرارمی گیرد که حضرت حق به ظرفیت وظرافت آن اعتماد بیابد وخوشش آید و اراده به اعتبار فرماید

بنا براین دل  اهل خرد منور به نور خداست. وچشمه های جوشان نبوغ از " نور" واحد چراغ ازل  جان می گیرد وتا ابد می تابد

همه ی امامان ومعصومین واولیا ی خدا. همه ی دانشمندان ونوابغ علمی همه ی خردمندان وصاحبان اندیشه وفهم ، دفینه های خرد هستند که به مرور همراه با مقتضیات زمان رخ بر می افروزند.

ودنیا را با نگاه وخرد ودانش  خویش متحول ساخته و در پویایی دانش و تکامل بشر نقش مهم وبنیادینی را ایفا می کنند

ودر یک جمله بعثت پیامبر موجب  جوشش نبوغ و پویش خرد و تکامل منزلت وهویت انسان کریم  و رسیدن به توسعه ی همه جانبه در رفاه وعزت وتعالی کرامت انسان است.

والی الله المصیر

 حمیدرضا ابراهیم زاده

18 خرداد1393    

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نظرات (۳)

با سلام وادب
استاد مطلب مفید و ارزنده ارائه نمودید تشکر
حالا من ی سوال مطرح می کنم صلاح دانستید پاسخ دهید :
دین امری فطری و در سرنوشت آدمی ریشه داره
و پیامبران آبیاران نهال دین همواره از سوی خدا برای حراست از کجی دین حضور داشته اند
حال چه می شود فردی مثل مارکس میاد و می گوید " دین افیون ملت هاست "
و چه دینی مخدر و افیون جامعه بشری است ؟!

پاسخ:
باسلام وسپاس
حضرت مستطاب آقای مارکس وبرخی ازدوستان و نظریه پردازان نگاهشان درباره دین و نحوه ی آنان از دین. قطعا دین ناکارآمد. متحجر. وغیر پویاست
بنظرم جناب مارکس اگرالان یا همان وقت با حضرت آیت الله علامه طباطبایی وامام موسی صدر ویاالان با حضرت آقای جوادی ویا سایر روشنفکران دینی  مانند آیت الله صانعی. آیت الله خامنه ای ودیگران  برخورد ومناظره  علمی داشتند قطعا درباره تشیع ویا فقه پویای شیعی اصلا این حرف را نمی زدند.
دین ومسلک وآیینی  افیون است که مقتضیات زمان وپویایی شریعت واحکام را نپذیرد و بخواهد مردم را درخدمت بگیرد ازنگاه همه ی جامعه شناسان حوزه دین  نه تنها افیون توده هاست بلکه مضر حال  وکمال وکرامت انسانیت است.
حضرت آیت الله العظمی آقا شیخ یوسف  صانعی کتابی دارند به نام اجتهاد پویا . ایشان اساسا اجتهاد را رونده ومتحرک وزمان پذیر ومکان پذیر رصد میکند. اساس کتاب های آیت الله جوادی ونحوه ی فکر ایشان درپویایی دین اسلام است. امام موسی صدر ادیان را درخدمت انسان معرفی می کند. رهبر فرزانه ی انقلاب اسلام را آئین کرامت معرفی میکند.
 
آخر الزمان دین کیمیای ماست :
آن زمان که داد می زدند و دین را افیون می نامیدند
از این می ترسیدند که دین و سیاست وارد هم شوند تا جلوی استعمار بایستند .
ولی مصداق این جامعه را دیدن ، امام خمینی در ایران مصداق کاملی برای افیون نبودن دین به استکبار نشون داد.
حالا ماییم و آخز الزمان که به نظر من  دین از مرز مبارزه با افیون بودن خود گذشته و تا حد کیمیایی برای نجات بشریت در آمده .
کاش قدر این کیمیا رابدانیم
پاسخ:
رسول خدا فرمود:
هل الدین الا الحب؟
آیا دین جز عشق است؟
دین ما عشق است.آئین کرامت و مودت ومحبت است. دیانت ازاین لحاظ تقدس دارد چون کرامت انسان را پاسبانی می کند. همه ی ادیان معتبر ومقدسند. چون برای رهایی انسان از لوس خفت. حقارت. بردگی. انحرافات وخرافات بوجود آمده اند.
اسلام آئین حکمت هاست. آموزه های آن  اعتبار  علمی وتربیتی دارد. احکام قرآن دانش زندگی است....
این که دینی افیون باشد احتمالا ادیانی هستند که هیچ پویش وابتکاری برای سعادت زندگی دنیوی وفرجامی برای حیات اخروی را درخود ترسیم نکرده اند.
ادیان زنده اند وپویایی دارند
این مفسرین ادیان ومذاهب هستند که به تناسب مصالح خود نصوص دینی را با تمایلات وتوقعات حیوانی خود وفق می دهند . وانسان ها را به بردگی خویش می خواهخند
این خود مقدس پنداری ها وخود مقدس سازی های  مدعیان تفسیر دین ومذهب است که ادیان را مضر انسانیت جلوه می دهند

معلمی و کار تعلیم و تربیت، کار انبیای الهی بوده و بهترین و والاترین کارها تعلیم و تربیت انسان‌هاست، «خداوند می‌فرماید «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» یعنی ای پیامبر ما تو را برانگیختیم تا فضیلت اخلاق را در جامعه برقرار کنی. همه معلمان و استادان که در کار تعلیم و تربیت هستند، باید کارشان در راستای فضیلت اخلاق و ارزش‌های معنوی و انسانی باشد.» «در این دنیای مادی‌گرا و جامعه‌ای که کشورهای غربی به فکر سود و تجارت هستند و صداقت و درستی در کار آنها نیست، جامعه به احیای فضایل اخلاقی نیاز دارد و معلم می‌تواند بیشترین خدمت را برای پاسداشت فضایل انسانی انجام دهد.» کسانی که در کار تعلیم و تربیت هستند و عمر خود را صرف آن می‌کنند، عبادت الهی انجام می‌دهند و با قرائت آیه «و علّم آدم الاسماء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَـؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ»، گفت: «خداوند همه اسماء خود را به انسان آموخت و به ملائکه گفت اگر می‌توانید این اسما را بگوئید، فرشتگان گفتند که نمی‌توانیم و خداوند فرمود شما که نمی‌توانید باید در برابر انسان که می‌داند سر تعظیم و تسلیم فرو بیاوریداگر فرشتگان مقابل انسان سجده کردند به دلیل جایگاه علمی او بود.» مرحوم مهدیه الهی قمشه ای – مولوی شناس و محقق ادبیات عرفانی کشورم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی