دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۱۳ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

عبور از بحران

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ق.ظ

عبور از بحران

عوامل موثر و گوناگونی در موفقیت افراد و سازمان ها و دستگاههای مالی و اداری  آنان نقش دارد.

ازجمله هوشمندی ودقت وشتاب و تاب آوری وبرنامه ریزی هدفمند باعث موفقیت های چشمگیر بسیاری از کسانی است که به ناگهی همه را بهت زده می کنند.

مبالغه و اصرار در ضعف، بی دقتی و لجاجت و بی برنامگی وکم حوصلگی باعث ازبین رفتن انرژی افراد است.

در شرکت های بزرگ اقتصادی جهان شاید بشود از تنبل های خوشفکر استفاده کرد، اما هرگز از توهم زدگان بی انگیزه و کندرو و یا شبه باهوش های لجوج و بی جنبه و غرغرو استفاده نمی کنند.

زیر همیشه لجاجت و توهم باعث آسیب زدن به آرمانهای فردی و دستگاهی می شود.

دربین متفکرین و ارباب سرمایه و مدیران تجاری وبازرگانی ،شتاب داران بی خرد و تنبل های باخرد ناقص محسوب می شوند.

در حوزه ای طراحی و کارایی ایده های نو، تنها باهوش های غیر ساکن برای فرار از فشار دست به کشف و نبوغ زده اند.

همیشه ساکنان بی خردی و کندهای ترسو ، ته جدول می ماند.

رشد و ارتقا برای کسانی است که تلاشهایشان هدفمند و کم ریسک پذیر است.

آنچه که باعث می شود آنها رشدشان بچشم بیاید ذهن فعال و دقت وشتاب در اقدام به موقع برای حرکت است.

قوانین توانگری و دارایی وبالندگی همیشه حق را به کسی می دهد که خردمندانه تصمیم می گیرند و برنامه محور حرکت می کنند. و دقت و شتاب را در توازن قرار می دهند.

انسانهای پیشرفته کم هزینه تر و بی خطرتر رفتار می کنند و برای خطاهایشان محدوده قایل می شوند.پندارها و رفتارهایشان ریسک کمتری دارد. تامین و مراقبت و تقویت سرمایه ها و منابع درواقع دورخیز دوباره برای عبوراز بحران است . و همچنین فروپاشی وتخریب سرمایه های اجتماعی هرجامعه ای برابر با انهدام آرمانها و زیر ساخت های آن جامعه خواهد بود.

در بسیاری از بحرانهای مالی، هوشمندان برای برون رفت از میدان بحران ، هزینه ها را بااولویت بندی کم تر کرده و برای زنده ماندن و عدم ورشکستگی به مراقبت وتقویت از سرمایه ها و ستون های اصلی منابع مالی خود اقدام می کنند.

آنها با حرکت سنگر به سنگر برای باز پس گیری مواضع مهم و اولویت بندی شده، تلاش می کنند تا سود و در آمد بیشتری وارد حوزه بحران و خطر شود . با تقویت راهبردی سرمایه های اجتماعی و منابع انسانی و مالی، به تدریج تاثیر بحران بر دستگاه و یا مدیریت  بی رنگ و زایل می شود. دراین گرانیگاه فرصت های طلایی مورد ارزیابی وارزشیابی قرار می گیرند وموضوع سود افزایی بیشتر و هزینه ریسک کمترمورد توجه قرار می گیرد.

براین پایه هرگز افراد بحران زده و درگیرخطر ، تن به بدهی جدید تر نمی دهند و یا با واگذاری برنامه ها و چشم انداز ها، قمار بازانه رفتار نمی کنند .

آنها مسئولیت پذیر تر و دقیق تر ومنظم تر به سمت اهداف خود حرکت می کنند.

مشاورت و مشارکت های جدیدی را می پذیرند. و روش های بهتری را برای عبور از بحران  برآورد می کنند.

اما کسانی که اعلان شکست واعلام ورشکستگی می کنند ، اغلب به فرار از مسئولیت ها و خیانت در امانت تن داده اند و بی تدبیری در برنامه ریزی و حتی عدم ثبات شخصیت آنها را پست و مبتذل می نماید.

انسان ها ژرفای وجود وهویت شان با بحران ها سنجیده می شود.و درآتش سختی ها جنس و فلز افراد محک می خورد.

تاب آوری و وپایداری و وفاداری به آرمانها و باورهاست که انسان را از دوزخ شکست می رهاند.

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

24مرداد 1382

 

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

توهم و توسعه

سه شنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۴:۱۴ ق.ظ

توهم و توسعه

در باب ابتلا به اقسام" خودشیفتگی"ها و گرفتاری مردم به توهم دانایی و دینداری وتوانایی و....که سرطان جامعوی  محسوب می شود و باعث افت حرکت درست جامعه در مسیر توسعه ی همه جانبه می گردد.

دو نکته برایم حایز اهمیت است نخست نحوه ی دچارشدن به بیماری ویا "ادله ی ابتلا به سرطان".

و سپس درمان بیماری یا راه های برون رفت از "بحران توهم".

در آسیب دیدن جامعه سالم به آفت توهم چند مولفه قابل بررسی است

ابتدا سلامت آموزه ها وسپس روش کارکرد ناشران ومجریان آموزه ها و درنهایت پایبندی به آموزه ها توسط همگان .

بی گمان همیشه  زیرکان طماع  و منفعت جو از تحریک عواطف ملی و دینی و اقتصادی و اجتماعی افراد احساساتی و یا ظاهر گرا سود برده اند.

سود حاصل از "تهییج افکار عمومی" و" تحریک عواطف ملی ومذهبی "به جیب کسانی می رود که "بهره ی مالکانه " ای برای خود در این سرزمین و با این "سرمایه های اجتماعی" رصد کرده اند.

هم منابع ایران در"حوزه های اقلیمی "و هم منابع ایران در منابع سرمایه های اجتماعی باعث شده است تا چشم طمعکار و "ذهن مکار اشرار " بسمت "چپاول" غنای ایران و ایرانی سیال و هوشمند باشد.

بنابراین درحکایت "خر برفت وخر برفت وخربرفت"

عنصر خرکردگی (تحمیق)برای دست اندازی به حیثیت و دارایی مردم اشاره ای لطیف داشته است.

و هم در حکایت شیرکردگی (تشجیع) تمام وجود جامعه هدف به بردگی پیچیده ای نهادینه ویا  بارگزاری شده است.

اصطلاحاتی که شنیدنش بسیار ملال آور و بیزارگر است.

"توهم" عنصرمهمی برا تخدیر وتحقیر جامعه است

توهم دانایی. توهم دینداری. توهم پارسایی. توهم دارایی. توهم توانایی .توهم زیبایی و برآزندگی. توهم توسعه. توهم توطئه. ...

توهم نیروی بسیار قدرتمندی است که در برابر هرگونه اصلاح و ویراستی  مقاومت نشان می دهد و در برابر درمان از خود واکنشهای بسیار خطرناکی نیز بروز می دهد.

تربیت مردم و جوامع به توهم پذیری توسط برده داران اندیشه و باور پیشرفته ترین نوع برده داری است که به بردگان ضمن بروزرسانه خود به  ترمیم و نگهداری ازمنافع برده داران نیز در ماهیت خود اقدام می کنند.

جامعه ی متوهم برده ی گروه وافرادی می شود که نمی تواند از "تمکین" به برده داری خود خواسته سرباز زند!

شوریدگی های جامعوی بسیار خطرناکی در این جامعه رخ می دهد که بقای برده داران را تا مدت های مدیدی تضمین می کند.

بیدارکردن چنین خودبخواب زدگانی هزینه ی گزافی می خواهد!

بیداری روحی و درونی برای بازسازی و بازیابی  مدیریت روان یکایک افراد جامعه لازم است.

عنصر تلقین کردن (تحریک.تحمیق. تطمیع وتشجیع و...)برای بیمار کردن یک فرد وجامعه  همان قدر خطرناک است که بمب هسته ای برای فروپاشی تمام بسترهای فرهنگی و اقتصادی وتوسعه یافتگی آن کشور مهیب است.

دراثر فشار زیاد "پوپولیسم متناوب و مزمن"  دراین مسیر ممکن است مدیران خود شیفته ای بر"حاکمیت ملی "جامعه مسلط شوند و قهقهرای همه "بسترهای مکنون" رانیز رقم بزنند

کشوری که با "مدیران خودشیفته و مزور" روبرو شود بیشترین آسیب را خواهد دید.

برای برداشتن توهم باید از "واکسن ضد توهم " استفاده کرد!

در بطن هربیماری بذری از سلامتی نهفته است، که به آن واکسن بیماری اطلاق می شود.

برای برون رفت ازبحران جمود و  رهایی از توهم، به جلب و "بالغ فکری" و "تشویق برای درک واقعیت "نیازمندیم. قطعه به قطعه ی این دستگاه نیاز به بازنگری دارد. برای پذیرش حقیقت و" نوسازی پندار و رفتار و کردار " نیازمند به لحاظ  آموزه های همخوان با آئین ملی ومذهبی و آموزش وروشهای آموزشی های درست از راه آموزه های کاملا اصلاح شده می باشیم.

مهندسان ما در حوزه ی فرهنگی باید از خود شروع کنند  و به آموزه های پویا واصلاح شده و بی غل وغش و نافع حال ملت و جامعه روی بیاورند که از هر نوع تبعیض و قانون گریزی و قانون ستیزی مصون بماند.

وبی تردید تشریح ژرفای این ماجرا برای همه ی طبقات مردم لازم است.

مردم باید بدانند کوچکترین مصونیت خواهی وتبعیض بار دیگر آنان را بسمت استیلای نو برده داران خواهد کشاند.

آموزه ها و آموزگاران گام نخست حرکت بسمت دگرگونی و سلامتی جامعه هستند.

برای توسعه پذیری همگانی بجز آموزش نسل جدید نیاز به آموزش و اصلاح و بازسازی و بازپروی نسل آسیب دیده نیز می باشیم...

اینکه می گویند؛ "غرور و خود فریبی " و "خود شیفتگی" و نهایت "توهم زدگی" منشا گرفتاری های بزرگ است نکته اش اینجاست.

فرد به فرد افراد جامعه برای بیدارگری ودگرگون سازی خود وسپس خانواده و جامعه ی خود مسئولیت دارند.

ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم. (سوره رعد. آیه 11)

والی الله المصیر.

حمیدرضا ابراهیم زاده

19 اردیبهشت1399

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

انسان اهلی و ددمنش

يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۵۹ ق.ظ

 

 

اهلی کردن انسان بمراتب بسیار سخت تر از اهلی کردن حیوانات است .

زیرا انسان عقل حسابگر و احساسات پرشوری برای تخیل ورزیدن و بلند پروازی های وسیعی برای گریز از محدودیت و توهم ژرف و پویایی برای رهایی خود دارد.

گمانم براین است که انسان اهلی اشرف موجودات گیتی است.

وانسان اهلی نشده از جانوران دیگر پایین تر ودد منش تر است.

أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿الأعراف: ١٧٩﴾

 انسان اهلی دل و کالبد و رفتارش سرزمین امن وموجب امنیت  وآرامش است.

انسان اهلی مربی پذیراست. و در جولانگاه تربیت  انعطاف پذیر و پویا است.

انسان نا اهل واهلی ناپذیر تربیت ناپذیر و پرخطر وپر تنش است.

بنا برآنچه که  رفتارهای اجتماعی می نامیم. امروزه اهلی کردن انسانها با بحران ومقاومت  روبرو شده است. واندیشه ها و رفتارهای نا هنجا ر اجتماعی باعث مخدوش شدن هویت امنیت جامعوی می شود.

از سویی دیگرباید پذیرفت که  انسان هوشمند فعلی وحشی ترین نوع انسان است.

انسانی که برای گریز از اهلی شدن دست به  خرق عادات ونبوغ وکشف واختراع زده است.

آسایش خواه و آزادی گرا تراز انسان وحشی نمی شود سراغ یافت.

البته این به آن معنا نیست که  نبوغ و تکنولوژی انسان را به وحاشت سوق می دهد. وباید با رشد تکنولوژی مخالفت کرد. بلکه انسان هوشمند نمی تواند برتابد که محصورباشد ومحدودیت را دوست ندارد. وهرخطای کوچکی درباورانسان هوشمند درحقیقت اورا به سمت طغیان وانحصارگرایی سوق می دهد.

انسانی که خود آفریننده ی نسل هوشمندی از ربات های کارگر است.باید منتظر باشد تا بزودی در مقابل  خود نمایی ربات های هوشمند پایداری ومبارزه کند.

سرزمین امن یا بلد امین همین انسان هوشمندی است که می خواهد امن باشد.

عبد

انسان اهلی درنگاه خدا همان  عبد است.

عبد به معنی مطیع و رام و آرام.

 اولیا انبیا همه به معنی کلمه عبد بودند.

مطیع خداوند. عبدالله به معنای اتم واژه. و رها از بند بندگی شیاطین که با رام کردن و اهلی کردن نفس سرکش  توانستند عبد بشوند و اهلی خانه خدا. که همان دل انسان اهل است.

و بر سر سفره حق و حقیقت بنشینند

انسان دست آموز خدا  نیست بلکه مهر آموز خداست. مهری که  از ازل با  دم خدایی  با کالبدش عجین شده است.

 

و خدا با قوت بخشش و توبه همواره  در حال اهلی کردن آدمها و عبد کردن آنهاست.

خو گرفتن با خدا بالاترین درجه اهلی شدن موجودات و مخلوقات هست.

انسان با مطیع کردن هوای نفسش  می تواند بخش مهم وجود خودش را  اهلی  کند.

 خدا با همه محبتش ،رحمتش ، بخششش و نعمتها یش انسان را اهلی و وام دار عنایت خودش می کند.

"عبدالله"  که شد در راه خدا جان و مال و جسمش رو می دهد.

هر وقت خدا اورا بخواند با دل وجان  به سمتش می شتابد.

" إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتی کُنتُم توعَدونَ .  نَحنُ أَولِیاؤُکُم فِی الحَیاةِ الدُّنیا وَفِی الآخِرَةِ  وَلَکُم فیها ما تَشتَهی أَنفُسُکُم وَلَکُم فیها ما تَدَّعونَ  ... " (فصلت 30و31)

گوش وچشم او دربند امر و اراده ی پروردگاراست . و دل در گرو خشنودی و اراده خدا دارد.

قضا و قدر الهی را می پذیرد و به اختیارات خود به نیکو ترین سلیقه ی ممکن جهت می دهد.

 قرآن ؛ مدون ترین و بهترین برنامه ها را برای تربیت انسان کامل  دارد.

باور درست ( ایمان )  و کردار شایسته (عمل صالح ) و قرار گرفتن در مسیر اوامر خدا بخش مهمی از پروسه اهلی شدن در قرآن هست که به تربیت نفس می انجامد.

انسانهای اهل:

دروغ نمی گویند.

تجسس نمی کنند.

غیبت نمی کنند.

تهمت نمی زنند.

اختلاس ودزدی نمی کنند.

ربا نمی خورند و ربا نمی دهند.

زنا نمی کنند و زنا نمی دهند.

ریا نمی کنند و ریا و سالوس نمی پذیرند.

ستم نمی کنند  و ستم نمی پذیرند.

انسانهای اهل نیک اندیش و نیکو گفتار و نیکو کردارند.

انسان های اهل  به پیمان وقراردادهای خویش وفادارند.

انسانهای اهل  مداراگر. باغیرت. منصف و نجیب و موقر و مودب هستند.

خداوند به همه ی انسانها سفارش فرمود که :

 

ای آدمیان دروغ نگویید غیبت نکنید مال حرام نخورید.به یکدیگر ستم روا مدارید.

ای آدمیان منصف باشید انفاق کنید  پاک دامن باشید و....

واین انسان است که باید خود را از تردید برهاند و راه نیک سرافراز وسلامتی را برگزیند.

انا هدیناه السبیل اما شاکرا واما کفورا (سوره انسان 3)

البته اگر آدمی برعقل ضعیف خود تکیه نکند و بر پایه ی احساسات متوهمانه وسلیقه های زود گذرش حرکت نکند، بهترمی تواند درمسیر پویایی وتکامل گام بردارد.

خود فریبی وغرور و توهم دانایی ودارایی وتوانایی مانع بند شدن به نیکی ها  و بنده شدن  آدمی برای خداست.

انسان اهلی ،اشرف مخلوقات گیتی است  و اشرف مخلوقات همان عبدالله و عبدالرحمان هست.

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

28 خرداد 1398

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

حریم خصوصی افراد آبروی آنهاست

شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۰۰ ق.ظ

 

 حریم خصوصی  واژه و مفهومی است که تعاریف  متعدد و وسیعی دارد

وبرای تعریف  واستدلال آن باید به مقتضیات  و محدود ه اش توجه کرد

در واقع، حریم خصوصی خط قرمزی برای حدود حضور جامعه در زندگی شخصی افراد محسوب می‌شود.

 حریم خصوصی محدوده ای ازپندارها و گفتارها ورفتارها واشیاء ومکانها و زمانها و پدیده های خصوصی فرد وافراد وخانواده ها و گروههاست که  فقط درقید ملکیت خودشان احاطه شده است و اشراف ودستبرد دیگران به این محدوده به معنای نقض و تجاوز به حریم محسوب شده و بزه وجرم تلقی می گردد.

 بنابراین می‌توان گفت؛

حریم خصوصی تمایل اشخاص است به اینکه آزادانه تصمیم بگیرند که تحت چه شرایطی و تا چه میزانی خود وضعیت و رفتارشان را برای دیگران فاش کنند.

دریک نگاه کلی حریم خصوصی همه افراد محترم است. 

  

 به‌ رغم سابقه کوتاه غرب در حمایت  از حریم خصوصی، حمایت از حریم خصوصی  درپهنه ی  حقوق اسلامی از پیشینه‌ ای طولانی برخوردار است. حریم خصوصی پیش از آنکه در غرب و کنوانسیون‌ها و اسناد بین‌المللی حقوق بشر پیش‌بینی شود، با تاکید بسیار در منابع اسلامی مورد توجه بوده و در آیات متعددی از قرآن مجید، بر لزوم رعایت حریم خصوصی اشخاص تاکید شده است.

  سنت پیامبر اکرم(ص) و سیره ائمه اطهار(ع) نیز سرشار از توصیه‌هایی در پرهیز از نقض مصادیق مختلف حریم خصوصی است. همان‌طور که گفته شد، احترام به حریم و امور خصوصی دیگران از توصیه‌های تاکید شده اسلام است.

   در منابع اسلامی نظیر قرآن، سنت و اجماع، احکام متعددی درباره وجوه مختلف حریم خصوصی وجود دارد. البته، واژه و اصطلاح حریم خصوصی در آیات قرآن و در روایات اسلامی استعمال نشده است و موضع اسلام در مواجهه با حریم خصوصی، موضع به‌اصطلاح تحویل‌گرایانه است؛ یعنی حریم خصوصی، در قالب احاله به حقوق و آزادی‌های دیگر نظیر حق مالکیت، منع تجسس، اصل برائت، منع سوء‌ظن و اشاعه فحشا و سب و هجو، قذف، سخن چینی و غیبت و خیانت در امانت مطرح شده است.

 

خدا وحریم خصوصی

 

خداوند ستارالعیوب است

پوشاننده ی  راز و سِر

 

کسی که رازهای دیگران را افشا می کند دشمن خداست

آبروی افراد عصاره وجود معنوی آنهاست. هیچ چیزی به اندازه ی آبرو برای افراد ارزشمند نیست

آبرو محصول تلاشهای فکری وعقاید وزحمات واکتسابات تدریجی معنوی ومادی افراداست

برای آبرو وشرف جان فدا کردن مقدس است

 برای آبرو وشرف دفاع کردن جهاد درراه خداست

 خداوند خزانه دار آبروی افراد است

 اگر خدا بخواهد کسی را مفتضح کند خودش پرده ها را برمی دارد

 اما کسی که مدام در تعقیب وتجسس و فضولی  وعیب جویی ازدیگران است  دشمن خداست.

 خداوند ولایت افراد جاسوس و هتاک وفضول را برعهده نمی گیرد چون دشمن ستاریت خدا دشمن آبروی مردم دشمن با کرامت مومن وخود خداست.

 هرکسی که به شرف وکرامت وآبروی فرد، افراد قوم ، ملیت توهین و پرخاش می کند شرافتی ندارد ومجرم است

 امام صادق علیه السلام فرمودند:« المؤمنُ اعظمُ حرمه من الکعبه»  حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است.(خصال ص27)

 

آبروی مومن از حریم کعبه هم مقدس تراست

 هرکسی که آبروی مومنی را بریزد علنا با خدا وارد جنگ شده است

 ان الله یدافع عن الذین آمنوا / خدا مدافع اهل باور است- حج38

 الله ولی الذین آمنوا - 256 بقره

 خدا سرپرست اهل ایمان است. هرکسی که به  خدا وصفات خدا باوردارد مومن است

 کسی حق ندارد با او و آبرویش مبارزه کند.

 اگرکسی باآبروی مومنی بازی کرد علنا وارد جنگ با خدا می شود وباید منتظر مقابله  مثل هم باشد

 خداوند   افرادی که درحریم دیگران تجسس میکنند را طرد میکند وولایتشان را نمی پذیرد وحتی شیطان هم ازآنان مشمئزاست

 زیرا اندک غیرتی که درشیطان است نمی تواند بپذیرد  درخیل سربازان ویارانش جاسوس و هتاک حاضر  باشد

 خداوند "اسرار پنهانی" زیادی دارد  که نمی خواهد کسی برآن آگاهی یابد

 اگرجن وانسی به سراغ این رازها وحریمها برود قطعا با طرد  وگوشمالی خدا مواجه می شود

  عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا  جن26

  إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ صافات10

 مگر آنها که در لحظه‌ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که «شهاب ثاقب» آنها را تعقیب می‌کند!

 

 الف) منع تجسس در امور مردم

 

 در قرآن کریم یکی از گناهان بزرگ، تجسس در امور دیگران به شمار می رود. البته لازم به ذکر است مراد از تجسس، کشف عیوب دیگران است. آیه 11 سوره حجرات یکی از اخلاقی ترین آیات قرآن در این رابطه است که خداوند انسان ها را از تجسس در امور یکدیگر نهی نموده است.

  همچنین خداوند در سوره حجرات، آیه 11، خطاب به مؤمنان می فرماید:

 «یا ایهاالذین امنو اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لاتجسسوا... ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری گمان ها بپرهیزید زیرا بعضی از گمان ها گناه است و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید...»

 

در تفسیر این آیه نوشته اند: یکی از اصحاب پیامبر شبی در مدینه به تجسس مشغول بود از دیوار بالا رفت و بی اجازه وارد منزل مردی شد و صاحب خانه را با عده ای در حال شرب خمر دید. پس از اینکه مرد را به جرم شرب خمر خواند، مرد گفت: عجله نکن! اگر من یک گناه کردم تو چهار خطا مرتکب شدی. اول اینکه از راه دیوار وارد منزل من شدی که این خلاف گفته قرآن است چرا که در آیه 189 سوره بقره آمده:

«و لا تأتو البیوت من ظهورها و لکن البرمن اتقی البیوت من ابوابها.»

 

 ****

 

 

دوم اینکه بدون اذن صاحبخانه داخل شدی که این خلاف آن چیزی است که در قرآن آمده، چرا که در آیه 27 سوره نور آمده:

 

 «و لا تدخلو بیوتا غیر بیوتکم حتی تستأنسوا.»

 

گناه سوم هم این است که هنگام وارد شدن سلام نکردی. در سوره نور آمده است: «و سلموا علی اهلها».

 

گناه چهارم هم این است که زندگی شخصی مرا مورد تفتیش قرار دادی که در آیه 11 سوره حجرات به این مورد تفتیش قرار دادید که در آیه 11 سوره حجرات به این مورد به وضوح اشاره شده است. پس از شنیدن این صحبت ها، این صحابی از او عذرخواهی کرد.

 

در واقع تجسس در پیرامون اشخاص درباره چیزهایی است که افراد پنهان می کنند و دوست ندارند که دیگران از آن آگاه شوند. رازهای پنهانی مردم، بیشتر نقاط ضعف و رفتارهای ناپسند آنهاست که آشکار شدن هر یک از آنها موجب کوچکی و پستی می شود و معمولا این نقاط ضعف، راز هر کس است که البته انسان از بیان رازش به دیگران نهی شده است، همچنان که امام صادق (ع) فرموده اند:

«راز تو جزیی از خون توست پس نباید که در رگ های غیر تو جریان یابد.»

  در این زمینه از پیامبر اکرم (ص) نقل است که ای جماعتی که به زبان اسلام آورده اید لغزش های مسلمانان را نجویید که هر کس لغزش های برادرش را بجوید؛ خداوند لغزش های او را پیگیری می کند و هر کس را که خدا عیب جویی کند، رسوایش سازد هر چند اندرون خانه باشد.»

  امام علی (ع) نیز در همین رابطه فرمودند:

«تفتیش در امور دیگران از بدترین گناهان است. پس از آن اجتناب کن.»

همچنین علی (ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر فرمود:

«فان فی الناس عیوبا الوالی احق من سترها...»

 یعنی؛ در مردم عیوبی است که حکم در پوشاندن آن سزاوارتر است، به عبارت دیگر یعنی تو به عنوان والی مردم به دنبال عیوب شان نباش.

 

 ب) منع غیبت

 

آیه 12 سوره حجرات: «ولایغتب بعضکم بعضا، ایحب احرکم ان یاکل لحم افیه عمیقا، فکرهتموا.»

در معنی غیبت آمده است: در غیاب کسی درباره او چیزی بگویی که اگر بشنود ناراحت شود.

سرمایه بزرگ انسان در زندگی، حیثیت و آبرو و شخصیت اوست و هر چیزی آن را به خطر اندازد مانند آن است که جان او را به خطر انداخته و بلکه گاه ترور شخصیت از ترور شخصی مهم تر است.

 

شارع اسلام از این جهت از غیبت نهی فرموده که:

«غیبت اجزای مجتمع بشری را یکی پس از دیگری فاسد می سازد. در اثر غیبت افراد حس منفی به هم پیدا می کنند، با یکدیگر قطع رابطه کرده و در نتیجه جدایی افراد در سطح جامعه حاصل می شود. پس غیبت در حقیقت ترور هویت و شخصیت اجتماعی افراد است.»

 

فرق غیبت با تجسس در این است که غیبت، عیب انسان را برای دیگران آشکار می کند و تجسس یعنی از اسرار او نزد خودمان آگاه شویم. در حدیثی از پیامبر (ص) نقل است:

«تاثیر غیبت در دین اسلام از خوره در جسم او سریع تر است.» در روایت دیگری، امام صادق (ع) فرموده اند:

«کسی که به منظور عیب جویی و آبروریزی مؤمنی سخنی نقل کند تا او را از نظر مردم بیندازد خداوند او را از ولایت خویش بیرون کرده به سوی ولایت شیطان می فرستد اما شیطان هم او را نمی پذیرد.»

 

ج) عیب جویی مردم و وظیفه او بر عیب پوشی

 

 ویل لکل همزه لمزه/ وای بر هر غیبت کننده عیب جو! (آیه اول سوره همزه)

 امام علی (ع) در این زمینه می فرمایند: از آمیزش با کسانی که دنبال عیب های مردم می گردند، دوری کنید زیرا همنشین آنها نیز از ایشان در امان نیست.

 پیامبر (ص) می فرماید: فرزند آدم را همین گناه بس که با آبروی برادر مسلمانش بازی کند.

بلکه خداوند عیب پوشی و آبروداری را می پسندند و آن را وظیفه انسان مومن می داند. همچنین پیامبر (ص)  می فرماید: «هر که از برادر خود گناهی بداند و آن را بپوشاند، خداوند در روز قیامت عیب او را می پوشاند.»

 

در روایات دیگری به وظیفه آبروداری و رازداری نسبت به همسایه بسیار سفارش شده است. امام سجاد (ع) می فرمایند: «حق همسایه این است که در غیاب او آبرویش را حفظ کنی و حضورش را احترام نهی. دنبال عیب هایش نباش و اگر بدی از او دیدی بپوشانی.»

 

از طرفی وقتی در فقه امامیه که پایه حقوق موضوعه ایران نیز بر آن استوار گردیده است، گفته می شود: «شهود در جرم زنا باید بدون فاصله زمانی یکی پس از دیگری شهادت دهند. اگر بعضی از شهود شهادت بدهند و بعضی دیگر بلافاصله برای ادای شهادت حضور پیدا نکنند، یا شهادت ندهند، زنا ثابت نمی شود بلکه در این صورت شهادت دهنده مورد حد (80 شلاق) قرار می گیرد.» این، معنایش اهمیت فوق العاده به حقوق حریم خصوصی افراد است.

 در دعاهای معنوی دین مان نیز مصادیق زیادی از این بحث، به خصوص در بعد عیب پوشی داریم.

 

 از جمله در دعای کمیل آمده: «کم من قبیح سترته؛ چه بسیار زشتی هایی که من مرتکب شدم و تو آن را پوشاندی» و در جایی دیگر آمده: «لا تفضحنی بخفی ما اطلعت علیه من سری و لا تعاجلنی بالعقوبه عل ما عملته فی خلواتی من سوء فعلی و اسائتی و دوام تفریطی و جهالتی و کثره شهواتی؛ رسوایم نکن برای آنچه در نهان انجام داده ام و تو می دانی و شتاب نکن در عقوبت آنچه در خلوت خودم از بدکاری و تقصیرکاری و نادانی و شهوت های بسیارم انجام داده ام.»

 

د) ورود به منازل و حریم خصوصی افراد

 

در اینجا می توان به آیات 27 و 28 سوره نور اشاره کرد: «ای کسانی که ایمان آورده اید، در غیر منزل خودتان بدون اجازه و سلام کردن به صاحب منزل وارد نشوید.» و در ادامه می گوید: «اگر کسی در منزل نبود، وارد نشوید تا اینکه به شما اجازه ورود بدهند و اگر به شما گفته شد برگردید این بر شما پاکیزه تر است.»

 

 حتی این حکم نسبت به فرزندان در ورود به حریم خصوصی والدین هم مصداق دارد.

قاعده ای که در این رابطه در اصول فقه مطرح است این است که در اسلام نه ضرر داریم و نه ضرر وارد کردن به کسی (لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام)، ریشه این اصل هم به این مطلب برمی گردد که زمان پیامبر (ص)، شخصی به نام جندق در خانه یکی از انصار، درخت نخلی داشت. این شخص وقت و بی وقت برای سرکشی به این درخت و بدون اجازه و اذن وارد منزل شخصی او شده و حریم خانوادگی اش را نادیده می گرفت. پیامبر از جندق خواستند که از درخت بگذرد ولی او قبول نکرد. پیامبر به مرد انصاری گفت درخت را قطع کند و دیگر به جندق اجازه ورود به خانه ات را نده.

بدون هماهنگی واجازه نمی توان وارد منزل وساحت شخصی افراد شد

 

ه) تفتیش عقاید و مخدوش کردن باورها


فکر وعقیده ی مردم  نیز همچون  مال وناموس  و... جزئی از  حریم  خصوصی مردم است

که امام صادق (ع) می فرمایند: استر  ذهبک وذهابک و مذهبک.

سه چیز را مخفی بدار و هر جایی مگو: رفت و آمد مقصدت و  دارایی ات  و دیدگاه هایت را.

(التحفة السنیة (مخطوط)، السید عبد الله الجزائری: 330- 331)

 تفتیش عقاید نیز ورود به حریم خصوصی مردم محسوب می شود

همچنین  تحریک وتشویق  خزنده وپنهان برای تغییر ساختار فکر وفرهنگ و عقیده نیز تعرض به حریم خصوصی افراد است.

هرآنچه که باورهای ارزشمند ومتعالی ملت ها وهنجارهای  نیک اجتماعی جوامع را مخدوش و منقلب کند به مفهوم تعرض به حریم خصوصی افراد وجامعه محسوب می شود.

مصادیق جدید و امروزی تر حریم خصوصی

 

-          تلفن همراه هوشمند

-           پیامک ها. گفتگو ها

-           ایمیلها

-           یادداشت ها ونوشتجات شخصی

-          آلبوم تصاویر و فیلم ودفتر تلفن و... افراد حریم خصوصی افرادند

-          حساب های شخصی  ومالی وکاربری مجازی و...

 

نباید بدون اجازه افراد به حریم وآبروی آنان نزدیک شد و دستبرد زد

 

 سرقت در نگاه هم گناه است

 سرقت نگاه همان سرک کشیدن درحریم خصوصی است. چشم چرانی کردن هست

  به هر انگیزه ی نمی شود وارد حساب های شخصی . شغل. موقعیت. وهرچیزی که ازدید دیگران شد

حد واندازه ی تحقیق برای خود ادب وآدابی دارد واز حد که بگذر تجسس وتاذی معنا می دهد

کنجکاوی که از حد بگذرد فضولی وتجسس است

- استفاده کننده از تکنولوژی باید حریم  شناس باشد.

- وصل شنود ودوربین مخفی و هکر برای اشراف ودریافت احوالات خصوصی افراد چه با جنبه ی تجسس وچه با قید کنجکاوی و عیبجویی  جرم و گناه کبیره است.مگراینکه ازناحیه ی این افراد خطری متوجه امنیت ملی وحیثیت افراد باشد که از جانب محاکم عالیه قضائی قابل اجازه وپیگیری است.

 - هرچیزی که آبروی افراد وآزاد یهای مشروع افراد را دربند بکشاند جرم وگناه است

 -هراهانت وتجسسی که درحق مومنی  اقدام شود با گوشمالی خدا پاسخ داده می شود

 درحدیث قدسی آمده است که هرکس به یکی از اولیای من اهانت کند علنا به من  اعلان جنگ کرده است

( کلیات  احادیث قدسی ص675)

 

حمیدرضاابراهیم زاده

20تیر1394

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

تومال من. من مال تو

دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۰، ۰۵:۰۰ ق.ظ

 

 

 

همه ی دلها و چشمها وگوشها وزبانها واحساسات وعقول عالمیان متصل به چشم وگوش و زبان  و...خداست .

تمام وسائل ارتباطی موجودات عالم به مرکزامکان ومسبب هستی عالم متصل است.

واوست پیوند دهنده قلبها ودیده ها وجانها وعقل ها و...

این ماانسانها هستیم که یک طرفه ارتباطات خود را با حضرت خالق قطع می کنیم.

ومعشوق را نگران ومحبوب را آزرده خاطر می کنیم.

فقط انسان واقعی: اذن الله. عین الله ویدالله و... می شود

ازخداست درحدیث قدسی که می فرماید:

مرا اطاعت کن. مراتمکین کن. مرا عاشقم باش تا چشم وگوش ودست وزبانت باشم.

وازهمه مهمتر می فرماید:

کن لی اکن لکم

من مال تو تو مال من.

این عاشقانه ترین جمله ای است که واژه هایش حرف به حرف شیفتگی وجذبه دارد.

وقتی اولین بار استادم این جمله رابمن تفهیم کرد، تاماه ها چنان حرارتی را دررگهای وجود وبندبند سلولهایم حس می کردم. وآنقدرداغ شده بودم که حتی ازلبهایم خون می چکید.

انسان ها معشوق پروردگارند چون دوستش داشت به بهترین وزیباترین صورت اورا آفرید.

واراده کرد تا معشوقش به بهترین شیوه برایش عشوه گری کنند.

وبرای تفهیم این تمنای بزرگ به انسانها مشق عشق داد.

تا با عشق ورزیدن به همدیگر مفهوم حقیقی عشق را درک کنند.

 وبه انسانها آموخت که محبت ودلبستگی به آینه ها پلی است برای رسیدن به فهم واله بودن.

 والله همان واله است که از هرطرف رحمان ورحیم وحبیب ومحبوب وعزیز وحائزهمه صفات خداست

 الله  جمیع خصال وذات قدسی پروردگار است چون بزرگی وحرارت ولطافت واله گی  را دربطن  وشمائل خویش گسترده دارد.

این است که آدمی اگرفهم عشق به معشوق وهمنفس انسانی خود رادریابد،همه حواس وتمایلاتش را متوجه او می کند

 وتمام میل ووجودش رادراین عشق می گمارد و معشوق خود را می پرستد ودرمعشوق ذوب می شود.

 وازاینجا مفهوم غیور بودن ذات خدا را می فهمد وبه همان غیرت یزدانی حکم تطهیر وطهارت براو مترتب می شود...

 همانطوری که عاشق به معشوق دلبسته شد دل ودیده  وهوش وحواسش را می بازد،

معشوق نیزاز هنگامی که عاشق می شود عقل و دل و دیده اش را ازدست می دهد وچشم ودلش ، معشوقش می شود.

ازاین جهت هم عاشق وهم معشوق پس از وصال متحد می شوند وبه وحدت وجود می رسند 

وهردو عاشق هم هستند همانگونه که هردو معشوق هم هستند

واگرجزاین باشد هرگزمدعی عاشقی، عاشق نشده ودرهوس خویش گره خورده و لاف میزند...

یا ربا هرگزمبادا معشوقه ازما دورباد  دیده ای که عاشق را نبیند کورباد.

صم بکم عمی فهم لایرجعون

جان وچشم ودل وزبان وگوش وهوش واعضای واقعی وجاودانه متصل به  ملجا خود؛بصیر وسمیع و...ذات حق است.

پس بادیدن عاشق می توان پی به رخساره ی معشوق برد

وازین روست که عشاق واقعی شباهت بی نظیری با معشوقشان دارند.

وعاشق درآینه جلوه معشوق چیزی جز خود نمی بیند.وآینگی صفت بارزدلشدگان است.

وهرچیزی که معشوق را ازاومکدر ودور می کند برای عاشق کافری کردن وگناه است.

الم یعلم بان الله یری؟

بنابراین کلمه طیبه ی لااله الا الله همان ارادت و چشم پوشی ازغیرمعشوق است وبس...

والی الله المصیر

حمید رضا ابراهیم زاده.

    سوم  بهمن 1393

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ  است.

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

تنبیه همگانی

شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۶:۰۰ ق.ظ

 

تنبیه همگانی

چرا جامعه ی ما که هویت خود را بر پایه ارزشها و آموزه های مترقی اسلام می پندارد. فساد و جرایم و ناهنجاری در آن روز افزون است.؟  چگونه باید از فساد و ناهنجاری در جامعه جلوگیری کرد. ؟

بنام خدا

قدرمتیقن اصل مساله وجود ناهنجاری های سازمان یافته و شناسایی آسیب از زوایای مختلف قابل بررسی است.

جامعه ای که گوشهایش برای شنیدن کر شده است . با برنامه یا بی برنامه ، قصورا و یا قاصرا به هرحال از شنیدن و پذیرش حقیقت ، ابا دارد و به بیماری شعار دادن و گفتن. نظر دادن. قضاوت کردن وفتوا دادن مبتلاست.  جامعه ای است که در فرایند شکل گیری بیمار گونه اش سالهای سال به اصول تربیتیش ، بی توجهی  شده است. وانواع و اقسام توهمات  در آن نهادینه شده وبه اوج خطر رسیده است. تا جایی که بدون توهم نمی تواند زندگی کند و به دنبال متوهم  کردن خویش ، خود را گم کرده و به توهم معتاد شده است.  و با آرمان ها و باورهایش فاصله گرفته است و خود را به قشریگری عادت داده است. ظاهر پرستی او را مسدود کرده و به ریا و تزویر و زور سوق داده است.و آموزه ها و آرمانهایش را درک نمی کند. بدیهی است که این بیمار به اعتیاد ، باید بستری گردد. و برایش  دوره ی درمان دارویی و توان بخشی های روانی و کالبدی در نظر گرفته شود.

  تخلیه ی عفونت های رفتاری وخشکاندن توهمات دراین بیمار بسیار لازم و به غایت سخت و کسل کننده است.

بازآموزی باورها نیاز به تنبیه و بیدار باش دارد.

حتی ارسال رسل و راهنما افاقه نمی کند. زیرا توهم دانایی و دارایی روز و روزگار را براین بیمار سیاه کرده است. خود را دانای کل می دانند. وبه خود سری حریص شده اند...توهم می زنند که عاشقند. توهم می زنند که گرسنه اند. توهم توطئه دارند. توهم می زنند که موقر ونجیب ومنصف هستند اما در جهل وعقب ماندگی و گناه و فساد می لولند.

بیماری خود متوهم کردن  که بیشتر جرم محسوب می شود نیازمند به باز پروری وتنبیهات مختلف است . تنبیه برای این است که منجر به بیداری و ندامت شود.

برای سنجش تاثیر پذیری و آزمایش درباره آموزش به سیاست تشویق وتنبیه  بجا نیازمندیم تا درک آموزه ها و قانون پذیری. نظم. مساوات و انصاف و رفتار های نیک در فرد فرد و احاد سلول های حیاتی جامعه رسوب کند. تا فساد و ظاهر گرایی و ریا و توهم. دروغ. همنوع آزاری و دزدی و زنا و ربا و اختلاس و رشوه و... را طرفداری نباشد.

دراین مرحله ، ذات اقدس ربوبی تمدن ها. اقوام. حکومت ها وشهرها ی زیادی را بخاطر همین جرم وبیماری نابود ساخت . زیرا گوش ها بدهکار شنیدن حقیقت نبودند. چشم ها نیز چیزی از حقیقت را درک نمی کردند. راهنمایان و نخبگانشان را سرکوب می کردند.انتقاد را برنمی تافتند. به بت پرستی هایی نظیر خود پرستی. پول پرستی و مقام پرستی . شهوت پرستی و... مفتخر بودند.

و گروه دیگر نیز از دگرگونی و آزادگی وانتقاد و امر به معروف ونهی از منکر می ترسیدند.

و خود را محقر و اسیر وپایمال شده می دیدند. و از هزینه های بیداری و دگرگون شدن می هراسیدند .

 افراد این جامعه هیچگاه  از توهم دست نکشیدند و به تغییر نیز رغبتی نداشتند.

و خداوند آنان را به بیداری اجباری ویا تنبیه همگانی دچار کرد.

تنبیه برای کسانی که از امربه معروف  ونهی از منکر بخاطر هزینه هایش می ترسیدند. با  تنبیه برای متوهمین ستمکاری که درک خود را از دست داده بودند، یکی بود.

برای درمان چنین جامعه ای که درک و توان درک خود را از دست داده است نیازمند برنامه ی بیدار باش هستیم.

یا باید منتظر عقاب و تنبیه الهی باشیم. یا باید بیدارباش ها را جدی بگیریم. نخبگان و مهندسان فکری وفرهنگی ما باید ازهمه ی ابزارهای لازم وهنرهایشان برای بیدار باش جدی این جامعه ی فلک زده بکوشند تا قبل از تنبیه ناگوار و ناگهانی و افول و نابودی همگانی جامعه از مسیرانحراف خارج و نادم به سمت حقیقت شتاب بردارد.

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

12 فروردین1397

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آراستگی و مد پذیری پوشش در جامعه ی ایرانی

دوشنبه, ۹ فروردين ۱۴۰۰، ۰۲:۵۲ ق.ظ

 

 

س:سلام و...

آراستگی چیست ؟آیا باید به آراستگی اهمییت داد؟

ج: با سلام :

 یکی از نیازهای مهم انسان  مورد احترام واقع شدن است.

 یعنی انسانها نیاز به احترام شدن دارند. وبرای ارضای این نیاز باید بصورت قرینه عمل کرد .یعنی احترام  بگذاریم تا احترام شویم

واحترام طلبی بیشتر یعنی احترام گذاشتن بیشتر...

تواضع ووقار وآراستگی  وخوشرفتاری جلب احترام می کند .

 البته این به معنای خفت وجلف بازی و... نیست

 بلکه جذابیت سالم وباشکوه در هیئت وقامت  نجابت ومتانت ووقار وصداقت وعزت وانصاف   ظاهر می شود .

برای احترام  به حق دیگران باید با ظاهر آراسته  ونظافت  کامل  با آنان معاشرت کنیم

 آراستگی ظاهر. خوش پوشی و نظافت وخوش قریحه گی وخوش معاشرت بودن،جذابیت و کاریزمای فردی را به همراه دارد.

ودرکنار  نجابت و بردباری ودانش وصداقت  فرد را مقبول القول  ومتنفذ می کند

همه ی افراد کاریزماتیک افرادی خوش رو وآراسته ای بودند

نظافت و عفت در کلام ونگاه وبیان وتمنا و آراستگی هایی که دیگران بتوانند تحملمان کنند.

خانواده  ومردم وملاقات کنندگان ما  حق دارند  که از دیدنمان مشمئز نشوند .با بوی بد وروی بد وورفتار بد نمی شود در دل مردم ویا خانواده جای گرفت.

عفت ونجابت و وقار رازداری. خوش طبعی وبردباری وخوش قولی آراستگی باطن محسوب می شود که مکمل آراستگی ظاهراست.

آراستگی ظاهر درکنار آراستگی باطن محبوبیت آفرین وکاریزما ساز است.

 نجیبان وبا حیاها وافراد موقر همیشه مشتاقان سینه چاک دارند به ویژه اینکه خوش سر وظاهر هم باشند.

نکته ی مهم اینجاست آنچه را که به عنوان  جذابیت ظاهر وباطن  از آن یاد می شود به مفهوم  تجلی جذابیت های زنانه  برای نمایش در معرض انظار نیست. بلکه  نجابت وعفت ورزی که همان  مراعات  حد ومرزهاست جوهره ی آراستگی های مرد و زن درنظر گرفته شده است.

یکی از سفارشات رسول اکرم به امت اسلام؛ نظافت است وآن را نشانه ی ایمان دانسته اند.

علاوه بر نظافت لباس و ظاهر و بدن و صیانت از تندرستی ، نیک پنداری ونیک باوری بخشی از نظافت وآراستگی  است

نظافت و آراستگی گفتار و رفتار وبدن و لباس و چهره ، ملاک نگاه رسول خداست. 

 

 

 

استاد ابراهیم زاده بزرگوار با اجازه من از شما سوال دیگری می پرسم

گم گشتگی در میان مصرف در بین خانواده ایرانی بر اساس مد را چگون ارزیابی می کنید ؟

ج:

 آراستگی ظاهر دارای قرینه ومکمل است وآن آراستگی رفتاری است که با پشتوانه ی نجابت وحیا و متانت وبردباری ودانش اشباع می شود

مطابق یافته های  دیرینه شناسان وجامعه شناسان ، ایرانیان از دیر باز مردمانی آراسته و باشکوه و افرادی خود باور بودند.

طبیعی است که لازمه ی این اعتماد به نفس بالا  سازمان یافتگی  سطح توقع وافق نگاهشان به معیشت ومصرف ومعاشرت است. وپشتوانه ی آن نیز دانایی است نسبت به آنچه را که مطالبه می کنند ویا آرزومندند.

نوع پوشاک وطرز استفاده از پوشاک ومدل لباس وآرایش هم به همان قوام یافتگی جامعوی و استغنای فرهنگی و اجتماعی آنان وابسته است.

 شرائط اقلیمی ومحیط زیست. فولکورها وسنت های اجتماعی ومذهبی وفرهنگی در به روز آوری و ساخت لباس ومدل پوششی وآرایشی بسیار تاثیر گذار است.

مثلا: آرایش مربوط به مراسم عروسی برای عروس و داماد درهمه جای جهان ،جدای از هر آرایش وپوششی است.

حتی شریعت اسلام هم  سفارشاتی برای جدی گرفتن این مناسک در محدوده ی خاص خودش را دارد.

همینطور لباس فصل سرد با لباس فصل گرم متفاوت است همچنانی که آرایشها  به پیرو نیازهای راحتی و گرما وسرما متفاوتند.

به مرور در دهه های اخیر ایرانیان با روابط وامتزاج قومیت های متعارض با ساختار فرهنگی واجتماعی به پذیرش البسه وآرایش آنان شدند که برایشان جذاب می نمود واندک اندک به هیبت وشاکله ی ظاهری آنان ملبس شدند.

که این  فراز و فرود تدریجی  تغییرات ایدئو لوژیکی معتنا بهی را در رگ های فکر وعقیده ی پذیرندگان تزریق نمود.

مثلا لباس خاص رقص ویا شو های نیمه برهنه که در فرانسه واسپانیا و انگلستان  استفاده می شود. درخود زیر ساخت های  فرهنگی واجتماعی ومناسبات  فرهنگی واجتماعی را دارد

نگاه آنان به حقوق وحریم زن ومرد ومحرم ونا محرم.حضور درمحافل لهو لعب و دیدن رقص و شنیدن آواز. پوشیدن لباسهای برهنه وتن نما و...یک نگاه کاملا باز است و درباورهای مذهبی شان هیچ اشکالی هم بر اختلاط وامتزاج  وروابط نامحرم ونگاه به بدن نامحرم وجود ندارد.

اما  دقیقا برای انتقال  سبک زندگی  و کالاها واین  لباس به جامعه ی دین مدار ایرانی نیازمند ورود تدریجی همین فرهنگ ها (شو. دیسکو.و...) می شود.. .

ببینید غیرت؛ حالت وباوری است که باعث می شود به موجب آن از تن و وطن. شهر وخانه و خانواده و نجابت وعفت و ناموس خود تاپای جان دفاع و پاسداری کنیم.

برداشتن  لباس غیرت مهمترین  راه  ورود کالاها ومدل های نامتعارف به کشورها وجوامع  با فرهنگ های متفاوت ومتضاد است.

طبیعتا با ورود فرهنگ  وسبک زندگی  ، سیل داروها وکالاها به جنگ زدگان این برده داری سرازیر خواهد شد که علاوه بر رسوب اقدامات سیاسی واقتصادی ، تک قطبی سازی  دنیا برای منافع جامع  برده داری جدید را به همراه دارد.

ماهواره ها با فیلمها. فضاهای مجازی با مدلینگ ها ونوشتن حرف وسخنان موهوم وعجیب مدام در تلاشند تا این لباسها  راازتن مردم دربیاورند و کلیدها و قطعات مهم  باورها وارزشهای اجتماعی راعقیم و سست و از کار بیندازند.

لباسها وقطعات مهم وکلیدی شاکله  جامعه ی هدف ، شامل :

عفت. نجابت. وقار. حیا. امانت داری.غیرت و... هستند که در آموزه های دینی برای حفظ  آن بی نهایت سفارش شده است وهزاران حدیث وآیه برای صیانت از این گنجینه ها وجود دارد. و متاسفانه ما به آن کم توجهیم.

کندن لباس غیرت خیلی هم ساده نیست.

 جذابیتهای کالبدی فراوانی را بعنوان جایگزین لباس غیرت درنظر گرفته اند.

انواع واقسام حرف ها وجملات وداستانها و فیلم ها وعکسها وارائه  ی مدلهای مختلف  لباس و کالاهای پوششی وآرایشی جذاب برای جایگزینی  سلیقه و فکر واندیشه وفرهنگ ولباس از مدت ها قبل مهندسی وبرنامه ریزی شده اند تا به قواره ی ملت های مورد تهاجم بیاید.

ساختن واژه های فریبنده وعریانی همچون:

زیبایی برای دیدن است .

زیبایی زن در زیر چادرش مدفون است.

روسری ات را بردار وببین چه فرشته ای را آزاد کرده ای!!.

همه ما بارها وبارها با اینگونه توهمات لخت وموهوم مواجه شدیم.

خیلی سادگی است که بخواهیم با شعارهای بی دروپیکر واباطیل فریبنده ومقلق، لباس نجابت وحیا را ازتن برداریم وتازه به ابتدای دوران حیوانیت خواهی تن بدهیم.

تمدن این نیست که  لخت وعریان وهرزه بشویم .

تمدن آن است که به کرامت وارزش ومنزلت  وتکامل برسیم.وبرای انسان وکرامتش ارزش قائل شویم. وبرای همنوعان دوست ویاور باشیم. نه  اینکه گروهی برگروه دیگر  قیمت بگذارند وآنها را برده وکالای خود بنگرند!!

زن ایرانی نجیب است.ومی داند که نمایش و ظهورافراطی  زیبایی ها و جذابیتهایش درانظار نامحرمان  ،آفتی جز اضمحلال آرامشش نیست.

زن ایرانی درپشت هیچ نقاب وحصاری محبوس نیست.

هرزیبایی وهر چیزی برای خود ظرف دارد تا بتواند ازمحتویات وعصاره اش نگهداری کند. وعفت نگهدارنده  وظرف زیبایی های زنان نجیب ماست.

هیچ کس شکلات بی پوشش را نمی  خرد و نمی خورد . جزمگس.

هیچ کس الماس خوش تراش را درمعبر نگهداری نمی کند تا مورد توهین ودستبرد قرار بگیرد.

 اگر چه زن هرگز کالا نیست. ودرمثل نیز هیچ مناقشه ای.

اما باید گفت که اگرعفاف را از زن ایرانی برداریم  اورا به فساد کشانده ایم...وبی قیمتش  کرده ایم...

بنابراین حدود ونوع مصرف باید برای خانواده های ایرانی باز تعریف شود

مسخره است کسی با لباس خواب درخیابان راه برود

مسخره است کسی با هوله حمام درخیابان پرسه بزند.

اما جالب است شلوارهایی که زانو ندارند. فقط برای بدن نمایی وجلف بودنشان اختراع شده اند در قامت پسر ودختر ایرانی جلوه گری می کند.

لباسهای زشت وسخیفی که هرروز مد می شود وبرقامت رعنای ایرانیان می نشینند

تا مرد وزن ایرانی رااز قواره و شکوه بیاندازد وتحقیرش کند

کسی دوست ندارد زنان ایران اجبارا وقهرامحجبه و چادری شوند. یا خانه نشین باشند.!

 نه اصلا همچنین طرز فکری پذیرفته نیست.جامعه ایرانی نیازمند نشاط و تحصیل واشتغالات زنانه است.

البته محاسنات چادر ولباسهای پوشیده زیاد است واین با تحجر وولنگاری کاملا فاصله دارد.

لباس خوب برای  زن ومرد درحدی است که بتواند بدنش را از آسیب سرما وگرما وتابش اشعه خورشید ونگاه هرز نگهدارد.  واورا آراسته وموقر بنمایاند حالا چادرباشد یا مانتو. کت باشد یا پیراهن و...

طراحی لباس زن ومرد ایرانی باید متناسب با فرهنگ وزیست بوم جامعه ی ما باشد.

رنگ وجنس پارچه وطرح یقه وآستین وتنگی وگشادی لباسها کاری است که می توان درطراحی لباس برایش تعادل بوجود آورد. واین به عهده ی طراحان خوش ذوق و متخصص ومقید جامعه ی ماست که بتوانند با طراحی های زیبا ،آراستگی ونجابت را توامان به قامت مردم ما بپوشانند.

مهم این است؛ بپوشاند.آراسته کند. وسلامتی را حفظ کند

 بهترین لباس برای انسان درقرآن لباس تقوی است

 ولباس التقوی ذلک خیر – سوره اعراف آیه 26

 رخت پارسایی وعفاف  برای  ایرانیان  لباس و خلعتی است که به شکوه وفر ومنزکت وکرامت ووقارش می افزاید.

 پارسایی یعنی زیرکی برای آلوده نشدن.

 لباسی برای آلوده نشدن.لباسی برای تحقیر نشدن. که هم می پوشاند وهم به فر وجاه انسان می افزاید.

 برای عبور از گذرگاه های نامطمئن  وآلوده  انسان پارسایی می کند .

  مثلاشخصی با لباس سپید وزیبایی  از گذرگاه نامطمئنی رد می شود که انواع واقسام آلودگی ها. غبارها. دوده ها وشتک ها و... درمسیرش وجود دارد. نحوه راه رفتن و رد شدن برای آلوده نشدن لباس سفید تا عبورازگذرگاه را پارسایی می گویند. واگر کسی لباس مخصوص این گذرگاه را برتن کند ویا به تعبیری لباس پارسایی را برتن کند امنیتش  بیشتر است.

بنابراین پارسا کسی است که خطای کمتر ومنزلت بیشتری دارد.

والی الله المصیر 

حمیدرضا ابراهیم زاده

12مرداد1395

 

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

توسعه پذیری و مهندسی رسانه ای

يكشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۰، ۰۸:۳۰ ق.ظ

 

 

استاد ابراهیم زاده با سلام و ادب

در صورت تمایل این موضوع را تشریح نمایید

نقش عملیاتی شبکه های ماهواره ای در (کشور های اسلامی )در حدود زایی است ،

نقش استراتژیک آن ایمان زدایی است، نقش تاکتیکی آن قبح زدایی است و در آخر تکنیک شبکه ماهوراه در الگو گریزی سبک زندگی اسلامی ایرانی است.

نقش رسانه ملی، متولیان فرهنگی و هنر پیشه های ملی در تحکیم و تقبیح این شبکه را بیان نمایید.

ج: باسلام و سپاس

عطف  دسته بندی شما درباره  مهندسی هوشمند انه ی عرصه فرهنگ و هنر و اقتصاد و سیاست میتوانیم قاطعانه بگوییم.

که تمام شبکه های ماهواره ای چه فارسی زبان و چه دیگر زبانها تحت قیمومیت یک مهندسی کلان چیدمان شده اند برای کوچکترین آهنگ و گزارشی یک برنامه ریزی خوابیده است بقول یکی از همکاران حتی تپق هاشون هم حساب شده است. در هیچ کشور توسعه یافته ای رسانه های  ملی و یا اجاره ای به امان خود برای سرگرمی رها نشده است دقیقا با هدف خدمت به اهداف  دولتها و یا مکاتب و جهان بینی خاص چیده شده است و اعتبارات مالی و معنوی حمایت بنگاه های اطلاعاتی و امنیتی خاص حاکی از آن است که یک چشم اندازی را هدف قرارداده اند که به تک قطبی کردن همه ی جوامع به نفع خود منجر میشود.

 از نگاه من:

استعمار نو یعنی به بردگی کشاندن جسم و جان و روح.

بردگی فکری و فرهنگی و اعتقادی بدترین نوع ستم و بردگی محسوب میشود.

بخشی از این بردگی با تحقیر باورها تخدیر آموزهها، تحمیق فرهنگها توسط کتاب فیلم و نمایش و گزارش و مدلینگ و اکتور  هست.

استعمارگران سرزمین خاصی ندارند .

وطن برای آنها همه سرزمین هاست. همه ی خانه ها و اقوام و جنسیت ها خانه و محل فرمانروایی آنهاست.

یک وطن مجازی بابیش از 300 میلیون جمعیت وکاربر وعضو ورهبران وآموزگارانی نامرئی

تمام ذائقه ها و سرچ ها  برای آنها رصد شده است. به واقعیت وعمق مطالباتمان اشراف دارند

به تغذیه ی جسمی وروحی ودارو ودرمان ملت ها اشراف دارند

باین همه اطلاعات، اقتدار روشنی عایدشان میشود. وتمام مایحتاج جوامع برده شده در برنامه ی بلند مدت اقتصادی وسیاسی وامنیتی آنها انبار شده وبارگیری می شود وبه مقصد جوامع هدف توزیع می شود...

آنها سربازان خود راازبین خانواده های ماانتخاب می کنند  وتمام مطالباتشان را در نبرد خزنده ونرم  خارج ازمرز محاسبه می کنند وکردند.

 بنگاه های مخوف اطلاعاتی و اقتصادی این مکاتب استعماری ؛ می دانند سرنوشت و آینده ی سلامت وبهداشت  روان وجسم  وسرطان وموالید ومرگ های ما  چیست.

 داروهایشان راازقبل تولید کرده اند و  بیماری ها را بوجود می آورند.

رسم اعتیاد به دارو. تغذیه فکری و جسمی رادرهمه ی جوامع هدف بصورت متحد الشکل  باب می کنند

ودرحقیقت از  فرمانروایی  مجازی به حکومت برسرزمینهای واقعی وتک قطبی کردن جهان به نفع خود می اندیشند...

تمام کالاهایی که برای مستعمرین فرهنگی تولید میکنند دراصل اعتیاد آور ومخدراست. مخدر روح وروان وفکر وجهان بینی و...

افیون مصطلح ومخدر عام که الی ماشا الله درجوامع هدف ترویج می شود.وحتی طوری برنامه ریزی می شود که تمام ذائقه ها را درمعتاد کردن بخش هوشمند وزیرک جامعه هدف دربرداشته باشند

 پس خیلی ساده لوحانه است که گمان بریم  یک فیلم ویک آهنگ هنری چقدر برایشان اهمیت دارد وندارد.

من به گفتمان رهبری  درباره ی سیاست  نفوذ  دشمن  خیلی اهمیت می دهم

و توصیه میکنم که همه نخبگان واندیشمندان ومردم و بویژه مدیران سخنان ایشان جدی بگیرند وبه شعاری کردن الفاظ بسنده نکنند.

حقیقت این است که ما گمان می بریم برای توسعه یافتگی نیازمند همرنگی با جماعتیم.

درصورتیکه درمسیر توسعه ما  تفاوت های مهم وبنیادینی با توسعه گذاران قطبی ساز جهانی داریم.

مثلا حوزه ی جمعیت. توسعه ی کشاورزی  . حوزه دارو و درمان. حوزه سینما حوزه ی معاشرت وسبک زندگی  بسیاری از پارادوکسهای  توسعه یافتگی وتوسعه نیافتگی را درخود به چالش گذاشته است

 روشهای ما درتوسعه پذیری اگر بدون مدل متناسب با  باورها وآرمانهای اعتقادی وفرهنگی ما نباشد قطعا ما به بردگی می رسیم تا به توسعه.

محور توسعه جوامع اسلامی درحقیقت قرآن  وچشم اندازهای دنیوی واخروی  دیدگاه الهی وهویت کرامت انسانی  مندرج درآن است

 استقبال ما در مسیر  تضاد وبردگی به بردگی وانحطاط جامعه ی مامنجر می شود

همه ی این پارادوکسهای فرهنگی. اقتصادی و اجتماعی به همین دلیل است که بین باورها وآرمانها ومطالباتمان تضاد فاحشی بوجود آمده است!

در توسعه پذیری معکوس  یک انحطاطی را باقبول مسکن ومخدری بنام همراهی با جامعه ی جهانی طی خواهیم کرد که دلمان نمی خواهد به چنین فرجامی برسیم اما برای رفاه خیالی چاره ای جز همراهی  نداریم

 

بحث زیاد است ومن چند کتاب درحوزه ی فرهنگ وتکنولوژی برای دوستان معرفی میکنم . که ازجنس  گفتمان غربی است.

-   تکنو پولی./ دکتر نیل پستمن

- نقش رسانه های تصویری درزوال دوران کودکی/دکتر نیل پستمن

- زندگی درعیش مردن درخوشی/دکتر نیل پستمن

همگی باترجمه مرحوم صادق طباطبایی انتشارات اطلاعات

- طلوع ماهواره افول فرهنگ  /دکتر طباطبایی انتشارات اطلاعات

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

والی الله المصیر

5 خرداد1395

 

تمامی حقوق مربوط به این اثردر انحصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

هویت ایرانیان زیر تیغ نقد

يكشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۰، ۰۵:۲۷ ق.ظ

 

 

تومگو همه به جنگند و زصلح من چه آید تویکی نه ای هزاری توچراغ خود برافروز -  مولانا

برای بلوغ و پیشرفت جامعه ی ما  انقلاب درونی دربهسازی وبازبینی وبازپروری هویت و ساختار درونی و ابراز رفتار فرد فرد جامعه نیازاست.

ایرانیان باید بدانند چه کسی هستند و چه می خواهند وبه چه چشم اندازهایی باور دارند.؟

ایرانیان باید بتوانند درمقابل بحران ها چگونه خود  را اداره کرده و حقوق خود و وجامعه و همنوعان خود را استیفا کنند.

 قانون مداری و صیانت از کرامت انسان و پاسداری ازحقوق شهروندی  و پیروی کردن از باورها و دگرگونی و بازسازی  اخلاق زیستی و ظرافت و طهارت در رفتارگرایی و دوری ازشعارزدگی و توهم ، بایسته ترین نیازامروز جامعه ی متوقع ما است.

با توجه به کم توجهی دراخلاق گرایی و عمل به باورها و پندارهای نیک ، بی تردید به سونامی خودکشی بزرگ ودست جمعی نزدیک شده ایم که اگر این دگرگونی پیش نیاید دراین توفان سهمناک، ایرانی گری زیر خط بدسلیقگی و زشت پنداری   بدرفتاری و سیه روزی ، گرفتار و نابود می شود .

انحرافات وخرافات و توهماتی که بر جان مردم تارتنیده است، مردم را از بضاعت واقع گرایی و درک درست بیرون آورده و جز شعار مطنطن هیچ برایشان نمانده است. وقت آن است که همه ی آحاد مردم دراین دگرگونی از شعار زدگی وخود زنی دست بردارند وبه سوی جامعه ی پیشرفته ومدنی حرکت کنند.

متاسفانه  باتوجه به انتظارتی که درزیرساخت های فرهنگی و عقیدتی  جامعه ی ما وجود دارد ؛ مردم ما درعمل به قانون بی نهایت قانون گریز وخودستیز ومتوقعند. این خود مداری وخود بخواب زدگی درحقیقت  بذر تردید و مرگ ارزشها  و عزت فرهنگی و اخلاق را در جامعه می پاشد  و میوه ای جز تلخکامی ندارد که ازطاعون و وبا و سرطان خطرناک تراست.

این وظیفه ی ما معلمان. نخبگان ومهندسان فکری و فرهنگی است که  برای بلوغ کشاندن جامعه  ی خود هرچه زودتر پرده ی پندار را از دل وجان مردم برداریم. وبا آموزش هدفمند وپویا وهمگانی ، مردم را به حقوق خود و یکدیگرآگاه سازیم و آنها را به رفتارگرایی و توسعه سوق دهیم.

‫‪همه ی جوامع بامرگ تئوری های ناکارآمد دست وپنجه زدند وستیزه کردند.

 


نتیجه تصویری برای تویکی

 

ویکتور پلوین رمان نویس روسی در رمان ۲۰۰۸  خود، مدرن بودن را چنین تعریف می کند:

– قطارهای روسی سر موقع برسند و حرکت کنند.

– کارکنان رشوه نگیرند.

– قُضات به تلفن‌های سفارشی پاسخ ندهند و حق مردم ضعیف را نخورند.

– تاجران درآمد خود را به لندن نبرند.

– پلیس راهنمایی و رانندگی با حقوق خود راحت زندگی کنند؛ و...

ریشه فلسفی مدرن بودن در مدنیّت است. شخصِ مدرن به کسی که به او می‌گوید:

من شما را دوست ندارم، می‌گوید حقِ شماست که مرا دوست نداشته باشید؛ مگر قرار است همه مرا دوست داشته باشند.

شخصِ مدرن پرخاش نمی‌کند . بلکه تلاش می‌کند ریشه‌های جهل و نادانی طرف مقابل را کشف کند.

و کشف کند که چرا طرف مقابل آنقدر نادان است که چنین خرافاتی را باور دارد و برای باورهای غلطش اینگونه به تو پرخاش می کند.

شخصِ مدرن نه اجازه می‌دهد دیگری وارد حریم خصوصی او شود و نه در حریم خصوصی دیگران دخالت می‌کند.

اما یک ویژگی شخصِ مدرن بسیار تعیین کننده در جامعه مدنی و حکومت قانون است:

به محض اینکه پای خود را از منزل بیرون گذاشت ،در سطح جامعه برای تمامی شهروندان، حقوق انسانی قائل است.

تابحال دیده اید:

 سرنشینان یک اتومبیل گران قیمت ، چگونه پوست میوه، دستمال کاغذی و فیلتر سیگار  وپاکت زباله را به بیرون پرتاب می‌کنند؟

تا به حال دیده اید چند نفر آهسته با هم در عرض یک پیاده رو قدم می زنند و گپ می‌زنند و مانع عبور دیگر شهروندان می‌شوند؟

آیا تابه حال دیده اید پیاده روهای نزدیک به رستوران‌های فست‌فود ساعت دوازده شب چگونه مملو از آشغال است؟

آیا تابه حال دیده اید راننده‌ای نه دوبله ! بلکه در ردیف سوم پارک کرده و ترافیک خیابان را مختل نموده باشد؟

اینها همه نشانه ی جامعه ای است که هنوز به بلوغ مدنی نرسیده. قانون در ان درست اجرا نمی شود.

جامعه  ی ما باید آنقدر سطح سواد و مطالعه ودرک خود  را بالا ببرد تا بتواند ازشر توهم وخرافات و از دست ستم خلاص شود.

برای رسیدن به این غایت وآرمان  باید خود را دگرگون کنیم .انقلابی به وسعت درون  خود . این تنها راه است.

که حضرت حق فرمود:

بی گمان سرنوشت هیچ قومی دگرگون نخواهد شد مگربا دگرگون کردن خویشتن./ سوره مبارکه رعد آیه  یازدهم.

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

5 مهر1397

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

علل توسعه نیافتگی ایران

شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۰۰ ق.ظ

 

 

پرسش:

عامل عدم پیشرفت ایران!

شرح پرسش:        

مشکل رو در چی می بینید؟

راه حل ها چی هستن؟

جواب:

بنام خدا

علل عدم توسعه  یافتگی ایران. علی رغم تلاش وتوقع مردم وحکومت های  متعدد ، گفتن آسیب ها وشرح آن  زمان بر وهزینه بردار است

توسعه یافتگی وتوسعه پذیری  نرم ها و بسترهایی دارد که مطابق با فرهنگ ومذهب و اقتصاد و ...ملی ایران باید تعریف شود.

کسی نمی تواند  مختصات  ومقتضیات توسعه ی هلند وفنلاند و... را باایران مقایسه کند وایران را توسعه یافته یا توسعه  نیافته از آن منظر ببیند

ایران کشوری توسعه پذیر با مجموعه مختصات  ماهوی دینی وملی وفرهنگی واقتصادی وسیاسی وجغرافیایی خاص است که برای توسعه یافتگی باید به مدل ملی ومذهبی  مخصوص  به جامعه ی خود سازماندهی شود.

ایران علیرغم اشتراکات  فراوان  فرهنگی وخاستگاه  های  اجتماعی واقتصادی   مغایرت های بسیارزیادی  نسبت به سایر کشورهای همجوارخود دارد.که درمقایسه با هویت  فرهنگی واجتماعی  واقتصادی  جوامع اروپایی  مغایرت ها و تضادها ی ماهوی فرهنگی ودینی واجتماعی و... بین ایران وجوامع اروپایی  بیشتر است

البته  توسعه یافتگی ورسوب توسعه پذیری  نرم های جهانی یکسانی   دارد.

 ضریب جینی یا میزان فلا کت. شاخص های  رشد اقتصادی و تورم. حجم مبادلات تجاری بین کشورهای دوست وهمسایه وپیشرفته.  میزان امید به زندگی مردم.  شاخص رفاه عمومی.شاخص  سلامت وتندرستی مردم. تحصیلات. ازدواج و موفقیت  شغلی واشتغال. رکود وصعود جرائم و اعتیاد وبیکاری. جمعیت زندانیان. میزان وابستگی مردم به میهن.ومشارکت های اجتماعی و... در توسعه یافتگی ایران وجهان  تاثیر گذارند

بدین ترتیب بزرگترین دشمن توسعه یافتگی:

جهل و بیسوادی وکم سوادی وبد سوادی .عدم آگاهی  مردم به حقوق خود . عدم بستر سازی های مناسب فرهنگی واجتماعی واقتصادی  و... برای توسعه پذیری وتغییرات . عدم اهتمام  وعزم  راسخ  دولت  وقوای  دیگر  برای  تدوین  وپیگیری چشم اندازهای توسعه یافتگی .  بهانه جویی  و مداخلات  ومناقشات متقابل قوای سه گانه  نسبت به مباحث وظایف واختیارات هم و مسئولیت ناپذیری دولت ها برای تحصیل وتعدیل و تطهیر زیر ساخت های فرهنگی واقتصادی . عد م اشراف مردم به سرنوشت هویتی. سیاسی و مالی ومعنوی و... است که درنهایت بی هویتی پنهانی را درعرصه های مختلف جامعه پدید می آورد که بدترین آن اصرار به خرافه ورزی. عقیم شدن باورها و انحرافات اعتقادی. اقتصادی  وفکری وفرهنگی . بیکاری واعتیاد وفقر وجنایات وبزهکاری های متعدد . طلاق و تورم و تبعیض ورانت واختلاس و هویت گریزی است که همه ی این  آلارم ها در جامعه ی  بیمار بصورت کهیر ظاهرمی شوند

بدیهی است که برای برون رفت از این  بحران باید به کرامت انسان بها داد وبرای همه افراد که دارای هویت ایرانی هستند کرامت شهروند ایرانی قائل شد و..

راه  رسیدن به توسعه ی پایدارآموزش همگانی مردم درحوزه های مختلف حقوق شهروندی است.

 آموزش وپرورش  هدفمند  و مدون حرف اول  توسعه وگام اول حرکت است.

آموزش عالی  وهمه ی نهادهای تربیتی واجتماعی ورسانه ای  همگام با چشم انداز توسعه ی ایرانی  درطول وعرض این حرکت نقش مهمی را به عهده خواهند داشت.

همه ی اقشار تاثیر گذار جامعه ی ایرانی بویژه مهندسان فرهنگی برای آگاهی دادن مردم نسبت به حقوقشان وظیفه دارند.

رادیو وتلوزیون برای تبیین وتربیت و آموزش همگانی حقوق شهروندی  نقش بسیارمهمی دارد .

متاسفانه  عدم رویکرد   ویا سبکسری ها و یکجانبه گرایی های صدا وسیما وبی توجهی به مباحث آموزشی وتربیتی وساختار سازی های فرهنگی وعدم رابطه ی درست وعدم تعامل  با مهندسان فرهنگی ونخبگان  باعث بی توجهی مفرط  به موضوع انسجام ملی وبستر سازی مناسب برای توسعه یافتگی ایرانی شده است.

صداوسیما باید شخم شود.کاراز تنبیه وفلک وتذکر گذشت. متاسفانه  رادیو تلوزیون رسالتش را که آگاهی دادن وشفاف بودن. بی طرف بودن. منسجم ساختن وبابرنامه  وهدفمند بودن است را کاملا فراموش کرده وبلکه نقش منفی و منفوری رادرپیش گرفته است که به میل ومصالح گروه  واقلیت  اداره می شود

از تضاد آگهی بازرگانی با فرهنگ وسلامت  مردم گرفته  تا پخش فحاشی وهتاکی به رای مردم و مسئولان نظام.   ازبیات بودن وناقص  وناقض بودن گزارشهای خبری گرفته تا پخش  فیلم وسریال همگی  در صدا سیما ناشیانه یا عامدانه  درتقابل وتضاد با اهداف انقلاب وتو قع ملی  است. هیچ حرکت مدون  فرهنگی و تربیتی درآن رواج ندارد جز مشتی ادا واطوار کج دار ومریز برای خالی نبودن عریضه برای فرار ازفشار اهرم های قدرت.!

 باصراحت می شود گفت صدا وسیما جدا نیا زمند به  تسویه حساب است.

درهمه ی جوامع  توسعه یافته رادیو وتلوزیون دولتی برنامه ها وگزارشهایشان درجهت آموزش همگانی و تربیت و رفاه  وانسجام ملی حرکت می کند ویک لحظه از عمر بیننده ومخاطب را برای سرگرمی محاسبه نمی کنند. اما متاسفانه ناشی ترین ناشیان در اتاق فکر صدا وسیمای ملی ما رخنه کرده وبرقلمرو وقت وجان وفکر وباور وحیثیت مردم وحکومت دست اندازی  ودهن کجی می کنند.

بنابراین شخم وتنبیه برای این مجموعه چیزی جز بیدارکردن  این  بخود خواب زدگان  نیست.

حکومت باید برای  آگاهی و عزت و شرافت و رفاه مردم  مجدانه و هدفمندانه   درخدمت مردم باشد و در راستای توقعات (انقلاب )مردم شریف ایران امانتدار باشد.

مردم برای داشتن زمامداران امین و محیط زیست سالم. سلامتی وتندرستی جسم وروانشان، باید درتمام عرصه های سرنوشت سازخود تاثیرگذار وساعی  باشند.

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

18 اسفند ماه1395

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده