قرآن یعنی دوستت دارم
بسم الله الرحمن الرحیم
بی تردید قرآن راهنمای ( کاتالوگ) روشنگر برای فهم بشر نسبت به خود وهستی وآفریننده ی خود است
قرآن دیوان عاشقانه ی خدا برای بشریت است که بر قلب نازل شد .
خداوند به انسان عشق ورزید واورا به نمای خود ساخت. وقلب اورا خانه خود پنداشت.
همه قلبها حرم خداهستند.
بقول امام صادق : القلب حرم الله فلاتسکن ...
حب ودوستی از راه مغز وعقل پدید نمی آید بلکه دوست داشتن فقط کار قلب است
وقلبهاهستند که درک کننده عشق ومودتند و پذیرای امر ربانی هستند
همواره عقلها حسابگر وناچیزند ودر پذیرش امر بزرگ بسیار ناچیز وعاجزند
این قلب است که به وسعت اقیانوس های جهان جا دارد و نادیدنی ها را درک می کند.
قرآن با قلبها سر وکار دارد
عقلها برای پذیرش فهم قرآن بدلیل توسعه نیافتگی وتکامل نیافتگی محدود وحسابگراست
وازاین رو در این مقطع مغزها با قلبها در تضادند.
حب ومودت از ازل با وجود انسان عجین بوده است. وانسانها فقط از این راه مطیع ورام عاشق خود می شوند
برای معشوق تسلیم شدن وتمکین عاشق اصل وفا داری وعشق متقابل ولذت های نامحدود است.
حقیقت اسلام تسلیم شدن است
بقول معصوم: الاسلام هوالتسلیم
معشوق خوب وزیبا روش وخوشرو باتسلیم وتمکین عاشق دوست داشتنی تر وماندنی تر می شود.
محور مهندسی اسلام وهمه ی ادیان الهی برپایه ی محبت وحب است
پروردگار عاشق پیشه به واسطه ی حب ومودت خویش آفرینش انسان و به تبع آن کائنات وعالم ایجاد را اراده فرمود
حضرت دوست بخاطر نیاز معشوق همه هستی را درتصرف او قرار داد.
واورادر زمین وزمان مکنت داد
میل واراده ی ذات اقدس ربوبی ،نسبت به انسان نسبت حبیب ومحبوبی است.خداوند عاشق و دوست انسان است.
اورا به زیباترین وجه وبهترین صورت آفرید
وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ ۚ ذَٰلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ ۖ فَتَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ [غافر٦٤]
وبرای همین درکالبدش از روح خود براودماند
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿ص: ٧٢﴾
و انسان فی نفسه روح الله است.
پروردگار هرگزتمایلش را نسبت به انسان مخفی نکرد واز شدت حب به انسان اورا جانشین خود ساخت و حتی دستور داد سجده اش کنند!
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿البقرة: ٣٠﴾
بنابرین حاکمیت قلب برهستی محرز است.که درک کننده ی تجلیات ولذت های فوق حیوانی است
میل به جاودانگی وعشق ورزی وایثار ومروت و... فقط از راه قلب انسان قابل درک و التذاذ است
*وحی بر قلب پیامبر نازل شد .
قلبها پذیرای توحید ورسالت انبیا هستند وعقلها در تضاد
قلب پیامبر بیت المعمور است وازاین جهت این خانه جز مهبط وحی چیز دیگری نیست
رسول خدا هیچگاه از میل وتمنای درونی اش جمله ای نگفت هرچه فرمود ازوحی بود ویا به وحی متصل بود
و ما ینطق عن الهوی .ان هو الا وحی یوحی - سوره نجم 3و4
اگر غیر ازین می شد هشداری برای او واهل باور ازجانب خدای رحمان ترسیم شده است:
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ ۚ قَلِیلًا مَّا تُؤْمِنُونَ [٦٩:٤١]
و گفته شاعری نیست، امّا کمتر ایمان میآورید!
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ ۚ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ [٦٩:٤٢]
و نه گفته کاهنی، هر چند کمتر متذکّر میشوید!
تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ [٦٩:٤٣]
کلامی است که از سوی پروردگار عالمیان نازل شده است!
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ [٦٩:٤٤]
اگر او سخنی دروغ بر ما میبست،
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ [٦٩:٤٥]
ما او را با قدرت میگرفتیم،
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ [٦٩:٤٦]
سپس رگ قلبش را قطع میکردیم،
فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ [٦٩:٤٧]
و هیچ کس از شما نمیتوانست از (مجازات) او مانع شود!
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ [٦٩:٤٨] واین قطعا یادآوری وگوشزدی برای پارسایان است
· ونبی اکرم اگر تحریف ویا اشمئزازی هم در حرکت رسالت پیش می آورد
وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا [١٧:٧٤]
و اگر ما تو را ثابت قدم نمیساختیم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودی)، نزدیک بود به آنان تمایل کنی.
إِذًا لَّأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیرًا [١٧:٧٥]
اگر چنین میکردی، ما دو برابر مجازات (مشرکان) در زندگی دنیا، و دو برابر (مجازات) آنها را بعد از مرگ، به تو میچشاندیم؛ سپس در برابر ما، یاوری برای خود نمییافتی!
وَإِن کَادُوا لَیَسْتَفِزُّونَکَ مِنَ الْأَرْضِ لِیُخْرِجُوکَ مِنْهَا ۖ وَإِذًا لَّا یَلْبَثُونَ خِلَافَکَ إِلَّا قَلِیلًا [١٧:٧٦]
و نزدیک بود (با نیرنگ و توطئه) تو را از این سرزمین بلغزانند، تا از آن بیرونت کنند! و هرگاه چنین میکردند، (گرفتار مجازات سخت الهی شده،) و پس از تو، جز مدت کمی باقی نمیماندند!
سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِن رُّسُلِنَا ۖ وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِیلًا [١٧:٧٧]
این سنت (ما در مورد) پیامبرانی است که پیش از تو فرستادیم؛ و هرگز برای سنت ما تغییر و دگرگونی نخواهی یافت!
بنا براین نص وحی به قلب پیامبر نازل شده است واز همین روی از قلب انسان برای پذیرش امررحمانی وحی بهره گرفته است
قُلْ مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَىٰ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿البقرة: ٩٧﴾
وَمِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿البقرة: ٢٠٤﴾
مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿التغابن: ١١﴾
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکْرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ ﴿ق: ٣٧﴾
وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿الکهف: ٢٨﴾
پیامبر شاعر ودیوانه نیست
وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ﴿الصافات: ٣٦﴾
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿الطور: ٣٠﴾
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَّا تُؤْمِنُونَ ﴿الحاقة: ٤١﴾
مسلما هیچ پیامبری دیوانه نیست
(1) وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿القلم: ٥١﴾
(2) کَذَٰلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿الذاریات: ٥٢﴾
(3) کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿القمر: ٩﴾
(4) وَقَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ﴿الحجر: ٦﴾
(5) فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿الطور: ٢٩﴾
(6) قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿الشعراء: ٢٧﴾
(7) وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ﴿الصافات: ٣٦﴾
(8) فَتَوَلَّىٰ بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿الذاریات: ٣٩﴾
(9) ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿الدخان: ١٤﴾
(10) مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ﴿القلم: ٢﴾
(11) وَمَا صَاحِبُکُم بِمَجْنُونٍ ﴿التکویر: ٢٢﴾
همواره عقلا بزرگترین نقادان رسالت وبعثت انبیا هستند.
وچون درک ورهیافتی نسبت به امرقلبی ندارند بی شک با ترازوی عقل به مصاف قلب می شتابند
وحاکمیت قلب را بر بدن وهستی را نمی پذیرند واز اینکه قلب از سلطه وحاکمیتشان خارج نشود به شدت برآن هجمه می آورند .نزاعها وستم ها بر اهل دل روا می دارند....
واهل دل را مجنون وشاعر پیشه می خوانند.
دراین گذاربحث های کلامی بوجود آمد. طماعان به اعتبار ظاهرگرایان به اقتدار رسیدند
به تبع نیاز ظاهرپرستان متنسک؛ اسلام خشن تاسیس شد.
وازهمین مقطع پای سیاستگزاری های دین مدارانه برای محدود کردن کرامت انسانی بازشد
وآنهایی که معنا واصالت اسلام وکرامت انسان را درنیافتند اجبارا یا کراهتا یا تعصبا از راه های خشک مغزی وارد حوزه ی سیاستگزاری های دین ودینداری شدند
وبه پیروی ازمباحث کلامی بایدها ونبایدها وبازدارنده های خشن نیز از لابلای این مسائل وارد جرگه دینداری گردید. وفتاوی محارب هم برای دفاع وهجمه پدید آمد.وبعضا انسان درخدمت منادیان جدید دینی قرار گرفت.
مال وجان وناموس انسان به فتوای همین منادیان نامنزه به مخاطره افتاد وبه نام اسلام جنگها شد.سرها بریده شد.زندانها پراز بی گناهان شد ناموسها هتک شد.اموال تصرف شد و....
از آنطرف عقل گرایان تلاش کردند تا علتهایی برای ایجاب ووجوب شرایع بیابند.
درصورتی که شریعت واحکام الهی با ابزار عقل قابل درک واثبات نیست بلکه با عنصر قلب پذیرفته شده وبا عرفان وبینش فطری بشر منطبق است
همه ی آداب ومناسک شریعت زیر بنای درک وحلقه ی اتصال به معرفت وفهمیدنی های هستی است
سلوک طریقت برای وصول به حقیقت است.
همه ی ریاضت ها واجرای احکام والتزام به فروعات دینی برای جسم وروح بشر به مثابه سمباده کشیدن وغبارروبی است برای جلب وجذب تجلیات الهی ودرک جلال وجمال قدسی پروردگار. انسان وهستی است
حاکمیت محرز قلب بر بدن وروح وهمه هستی باعث شده استتا قرآن برقلب انسان فرود بیاید. همچنان که باران بر خاک تشنه نازل می شود. قلب انسان هم همین عطش را نسبت به محبت عاشق راستین خود دارد
اگر قلب را آلوده به زخارف نکنیم قلب انسان تا ابد الاباد زنده می ماند اما عقل حسابگر تا ابد الاباد حیران ومجهول می ماندوخیلی زود به هجمه ی توفان نسیان وبحران تسلیم می شودوزوال عقلی انسان را درحوزه معنوی ازحیز انتفاع خارج می کند ومحجور وجامد می شود
بااین حال حتی قلب هرمحجوری می تواند پذیرنده ی محبت وعشق نسبت به همه افراد باشد.وحتی دلخوشی هایش را بازیابد وبااینکه به از عنان عقل گریخته است به راحتی به حاکمیت قلب تن می دهد...
بااین نگاه دریافت ما از ادیان خدمت گزاری برای انسانیت است.بعثت و رسالت انبیا رنج های اولیای خدا فقط برای هویت کرامت انسان بوده است.کرامت انسان باعث خلقت ایجاد دوعالم گردیده است. انسانی که معشوق خداست.
وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا [اسرا:٧٠]
: ما آدمی زادگان را گرامی داشتیم؛ و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزی های پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کردهایم، برتری بخشیدیم.
نکوداشت حرمت معشوق پروردگار برای همه موجودات لازم الاجراست
وکل ادیان وکتابهای آسمانی دیوان عاشقانه خدا برای بشر است
از پیامبر اسلام داریم که فرمود:هل الدین الا الحب؟
آیا دین جزعشق است؟!!!
حب ومودت وعشق ؛ عصاره دین اسلام است. ودر یک کلمه قرآن کتاب دوستت دارم است
حمیدرضاابراهیم زاده
تهران- 6 شهریور 1393
تمامی حقوق این اثر درانحصار مولف است
- ۰۳/۰۱/۰۹
خیلی خوب و عالی بود