دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات،یادداشتها وآثار پژوهشی واجتماعی حافظ ومترجم قرآن کریم و نهج البلاغه، شاعر و خوشنویس، جامعه شناس و پژوهشگر حوزه جامعه و رسانه؛ استاد دانشگاه دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

تفاوت تشیع علوی وصفوی

دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۳۱ ق.ظ

بنام حضرت سلام که هست بهترین کلید هرکلام

با نگاهی گذرا بر سیر تاریخی سازمان تشیع درمی یابیم که تشیع؛ روش. منهاج و شریعت و یا طریقه  و مسلکی روشن و پویا است.

برخلاف اینکه  منتقدین تشیع آن را رفض و انحراف وابداع می پندارند،شالوده ی تشیع  اینگونه نیست.

زیرا سازمان بدوی تشکیلات حکومت اسلامی نیازمند پشتگاه عظیمی از ذخایر علمی. فرهنگی و اجتماعی وفقهی وقرآنی است. به هرروی  مبانی تفکر شیعی مسلمات بدیهی مشترکی همچون توحید و نبوت وکتاب خدا وسیره رسول خدا ست.

اما تلاشهای مذبوحانه ای هم در حواشی کلام  و دانش کلامی بوجود آمد و انشقاقها و انفکاک هایی در ساختار سلایق رفتار و آرمان رفتارهای حکومتی حکام اسلام بوجود آمد  

وجود نازنین ائمه ی اطهار با پشتوانه ی بصیرت نافذ و قرآن ناطق بودنشان باعث توفق  علمی و عملی بسیاری در هدایت پیروان  و چگونگی رهبری حکومت اسلامی گردید.

به هرروی،  شاکله ظاهری فرمانروایی اسلام بدست غیر شیعیان اداره شد و هزار ماه حکومت امویان وسالیان سال حکومت عباسیان نفوذ  خود را برای رهبری جاویدان حکومت  در دنیای اسلام  توسط دولت های غیر شیعی  بنا نهادند.

شیعیان در دوران اختناق، مورد هتک وآزار واقع می شدند و وائمه معصومین در محاق.

بااین وجود امامان معصوم باذکاوت قدسی خویش به تربیت شاگردان خدوم وتاثیرگذار بر دنیای اسلام همت گماشتند وبنیاد معرفت عقلی ونقلی متقنی را درحوزه ی تشیع علوی بنا نهادند و در روح وجان حرکت اسلامی ، حیات را می دمیدند که تاثیرآن نیز هنوز محرز ومتعالی است

 تشیع درایران

در عهد صفویه با فروپاشی  حکومت جائر عباسی  و دولتهای سنی مذهب وتمرکز جمعیتی و نمو علمای شیعی وقیامهای پی درپی شیعیان  وپیروزی های علویان درمازندران و سراسر ایران که باعث اقتدارنسبی شیعیان  گردید ،حکومت شیعی با ساختار صفوی تاسیس شد .

و قیصر پاپیسم ناشی از فشار محیطی با توجه به خاستگاه جامعوی در آن مقطع از تاریخ بوجود آمد وحکومت ازنوع  پادشاه روحانی اراستیانیسم  یا دین دولتی  تشکیل گردید.

برای  تقویت بنیه ی این نوع ازحکومت، نیاز به مقدس سازی حکومت در ذهن مردم و رعایا بود بنابراین عقده های وامانده درگلو.اخبار ضعیف وکذب وهرچه که بتواند پایگاه این نوع حکومت را تقویت کند  مورد استقبال علما وحکمای وقت قرار گرفت.

نفوذ علمای شیعی  دردستگاه ونفوذ دستگاه حکومتی درعلما خود بخود استقلال پایگاه علوم دینی  وعلمای دین را برهم زد.

وازاین رو بسیاری از پدیده های نامانوس همانند؛  جعل تاریخ و تاریخ سازی. تفاسیر  ضعیف و شاذ. جمع آوری واقبال احادیث و روایات غالیانه و مشکل دار و درنهایت تالیف کتابهایی که بعدها می توانست منابع و پشتوانه فقهی  ویا حکمی باشد رخ داد.

کمی بعدازتشکیل حکومت صفویه .پادشاهی صفویان با روح دیانت و علمای روحانی  وتحصیلکرده های دینی فاصله گرفت .  وگروهی از علما و ادبای آن زمان مطیع و فرمانبردار اوامر ملوکانه ی شاهان صفویه گردیدند.

میگساری وشاهد بازی وحتا استعمال افیون  در دربار وتوسط شخص شاه معمول شد وعلمای درباری برای تطهیر خبط شاه ، جعلیات خود را  از بساط جادوی بیان وکلام رو می کردند .

پایه های اجرای احکام فقهی دراین حکومت برمحور ذوق وشوق وخوشایند اوامر ملوکانه ی حضرات شاهان صفویه استوار می شد.

طبیعی است که تناقضات در رفتار وآیین وفرهنگ شیعی  فراوان شد  و دنیا گرایی وحیوانیت خواهی برمکتب تشیع صفوی شکل گرفت.

برای آنان همه چیزآخرت وهمه چیز دنیا، بر گرد  محور تلذذ جسمانی وکالبدی می چرخید.

مسخ افکار عمومی. رواج ادعیه های تقلبی. رواج علوم غریبه. رواج ادبیات جدید و اشعار ومراثی  قهرآمیز وکتابها . احادیث . سخنرانی ها و احکام و... کاملا بر وفق مراد حجابی به نام تشکیل  وتقویت حکومت شیعی پای ریزی می شد وبالتبع خفقان عمیقی برای منتقدین وجود داشت.

همه چیز برای وفدای  تقویت حکومت  صفوی  وحکومت صفویه نماینده تشیع.

بنابراین همه ی تشکیلات  تشیع نمادی برای ماندن می شد

واستفاده ی ابزاری از معصومین وحوزه های عاشورا وروایات و... شکل پذیرفت. و عصبیت خواهی  وتعصب درمردم نهادینه شد ومردم نیز پذیرفتند برای استیلای تشیع برکفر والحاد ، نیازمند بردباری و اطاعت از حکام هستند  و حکام نیز باپشتوانه ی تعصبات  وشور وحرارت مذهبی مردم  ، اقدام به  تحدید  ودشمن سازی کردند  و درنگاه نخست ، مذهب سنی را دشمن شیعه انگاشتند تا بتواند مانا  ونیرومند ومقدس بماند و مردم برای  مقابله با دشمن سنی و فرار از یوغ حکومت های جائر سنی باید به همین حکومت کاملا علیه السلامی صفوی ، پایبند ومعتقد شوند. تا حفظ حکومت برایشان از حفظ جان واجب تر شود.

علی رغم همه این انحرافات صریح شاهان صفویه و علمای درباری  وتضییقات در حکومت صفوی مردم  و یا عوام الناس  بخاطر همان بافت تعصبی ، حکام صفوی را ظل الله می پنداشتند و خروج از امر شاه را کفر تلقی کردند.

سبک زندگی مردم دچار تغییرات اساسی گردید. ارزش و واحد پول و به تبع آن سبک و سیاق زندگی مردم ، شمایل، لباسها و آرایش چهرها هم دراین عصر با انقلاب صفویه تغییر کرد .

 و اساسا انقلاب صفویان دگرگونی های های شگرفی را در حوزه ی جهان بینی و رفتار حکومتی  پدید آورد. که اکنون نیز برخی از تاثیرات این انقلاب را در پندارهای شیعی مردم این عصر محرز است.

درصورتیکه تشیع راستین علوی ، دین را درخدمت مردم ودرجهت رفاه و امنیت آنان می داند .

حقوق مردم. حق الناس . حقوق بشر امتیازات ویژه ی  خودرادر پیشگاه ولایت امر داشته و ازنگاه امام متقین ، حکومت بدون پاسداشت کرامت انسان  بی ارزش است. و منصب حکومتی از آب بینی بز ولنگ کفش پاره هم کمتر می ارزد .

از نگاه ایشان اگر خلخال پای زن یهودی در جای دور دست  سیطره ی حکومتی اش مورد دستبرد قرار بگیرد حاکم اسلامی موظف به حق جویی واحقاق حق برای  او و همه  ی مردم است.

نه مذهب ونه جنس ونه طبقه ی اجتماعی برای علی درجه بندی نداشت

درجه بندی برای شهروند جرم بود. اگرکسی درجه ای برای شهروندی اش می طلبید با ذغال گداخته تادیب می شد.

علی(ع) امام ادب وکمال  ومرام قدسی بود.

ادب علی  ادب عشق  وادب  خدمت بود.

ادب علی مرام علی بود.

ادب علی درکلام علی مشخص است. کلام علی نام و اسلام علی است  .

نهج البلاغه ی علی مرامنامه ی راستین تشیع علوی است.

  اساسنامه تشکیلاتی حکومت علی درنامه  به مالک اشتر تبیین شده است.

انقلاب علی هنوزهم درمحاق وخفقان است و هرکه می خواهد ازحدود وآرمانهایش مطلع باشد  یک سفر به شهر بزرگ  نهج البلاغه برود وحکومت علی را درآنجا ببیند.

حکومت علی نهاد وموسسه نبود ونیست.

تشیع یک حرکت است نه یک نهاد وموسسه !  ورفض وطرد کننده ی هرنوع  فاسد ومنحرف، هرچند که شیعه باشد؟!


نتیجه تصویری برای صفویان

 

والی الله المصیر

18تیر1394

حمیدرضا ابراهیم زاده



تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

وسوسه

پنجشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۵ ق.ظ


با سلام و ادب استاد ابراهیم زاده با توجه به موضوع و تشریح فوق العاده شمادر میوه ممنوعه توضیح دهید

وسوسه در دل انسان (الذی یوسوس فی صدور الناس)توسط شیطان چگونه انجام می شود و شیطان از چه عواملی در ذهن انسان سو استفاده می کند و قران در این زمینه روی کدام تکیه بیشتر دارد ؟

 

باسلام

یکی از  جنبه های بشری بخش کالبدی بشر ونیازمندی های  تابع آن است

ازاین منظر ابلیس با توجه به هوش ودرایتی که  داشت والبته به همین سبب مامور به تکلیف سجده برآدم شد از نص وحکم وامرربانی ابا ورزید وبه اجتهادخود مبنی بر فهم ودرک چیستی و تسافل بشر اجتهاد کرد. با توجه به رصدی که ابلیس از آدم داشت پیش بینی هایی هم داشت که حتی فرشتگان هم بااو هم نظر بودند.

اما خداوند جنبه دیگر وجود آدمی را با روح خود آفریده بود وفرمود چیزهایی هست که من می دانم وشما نمی دانید

ازاین منظر همواره اجتهاد در برابر نص کفر آمیز وفساد آور بوده است.

پرداختن به حواشی واجتهادات ودوری وابا از نص باعث انحراف وفساد است

اهل خرد وقرآن پژوهان می دانند که بسیاری از تاویلات وتفسیرهای مربوط به قرآن در تعارض با نص حکیم است.

 درکتاب604 صفحه ای قرآن کریم ، میلیونها صفحه شرح برآن وجود دارد که اغلب آنها  کهنه و گمراه کننده  اند که   اجتهادات کالبدی مولفین درآن درج شده است.

اصالت کالبدی بشر دارای مطالبات و توقعات کامجویانه در حوزه ی غرایز سفلا شامل خشم. شهوت .خونریزی. زیاده خواهی و ددمنشی است و درصورت توسعه و تکامل مدنی بشر، نیازهای التذاذ خواهانه اش را از مجاری توسعه یافته تری همانند  شهرت طلبی. انحصار طلبی. ریاکاری.احترام خواهی ودروغ ... مطالبه می کنند

وجناب ابلیس هم انسان راازاین حیث مورد رصد وکنکاش  خودش قرار داده است و با توجه به توقعات کالبدی انسان  اورا راهنمائی می کند تا به لذت های مورد نظرش دست یابد. این راهنمایی ونجوا  "وسوسه " است که در تضاد باالهام غیبی الهی قرار دارد

وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِیَائِهِمْ لِیُجَادِلُوکُمْ – انعام121

از این روشیطان  به پیروانش  راهنمایی ها ونجواهایی دارد وامدادهایی به سربازان جنی وانسی خود می رساند تا به او اعتمادواعتقاد راسخ تری پیدانند. .طعم گناه را برایشان لذیذ و شیرین می کند.تاازهمین تسافل وعقب ماندگی  به شیطان وابسته بمانند. زیرکی ابلیس همین است که به بخش کالبدی بشر التفات دارد وانسان توسعه نیافته اسیر خاک وکالبدش است.

وازاین سو خداوند نیز  به پیروانش  راهنمایی ها والهاماتی دارد وبرای آنها امدادهایی از غیب می رساند تا بر باورهایشان پایدار بمانند. طعم پرستش وبندگی را درکامشان شیرین می کندو  فهم ودرک آنها را بانور خویش متعالی می کند.وبه زیور پارسایی وذکاوت آرایششان می بخشد وخود آموزگاری پارسایان را به عهده می گیرد....

 

 انسانهای تکامل یافته ی  عصر مهدوی یا همان عصر رجعت کبری   می توانند شیطان را باچشم ببینند

تقابل شیطان به عنوان سرکرده بدی ها وامام عصر به عنوان رهبر نیکی ها محرز است.

دوجناح متضاد نبرد سرنوشت سازی را رقم خواهند زد که در نهایت موعود جهانی پیروز این نبرد خواهد بود.

قرآن کریم دراین  باره برای تکامل ورستگاری  انسانها راهکارها والهامات زیادی رااشاره کرده است وپیوسته اهل خرد را به تدبر وتفکر دراین کتاب ارزشمند فرا خوانده است.

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

9اسفند1394


تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

تکه های آینه

يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۷:۱۴ ق.ظ

هوالعزیز

دلم شکسته است و سرم نیز

کنار نرخ ارزانم

شکسته های مرا نمی خرند

به فی لرزانم

نمی خرند شکسته را

که دارد بهای بی مقدار....

شنیده ام که دربازار

یکی است که می خرد

شکسته را به قیمت بسیار....

من از بهای بخس ابا ندارم

ولی

شرم دارم ز تکه های  دلم

که تکه ها به آئین آینه

می دهد نشان.

نشانی دقیق

 حضرت ستار مهربان

من ازتقاص وآه نشانه های شکسته می ترسم

که می  شکاند

 بساط جباران

ومی تکاند

عرش کبریایی را...

من از گواه

تکه تکه  آیه های

 این آینه  دانستم

که می دهد

 شهادت ازمهابت

حضرت باران

وازپناه شاه

که  با آه

درچاه

جاه

وقیمت یافت...


13مهر1395

حمیدرضاابراهیم زاده

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بردگی کودکان

جمعه, ۲۱ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ق.ظ

کودکانمان امانت خدا و دوران ، به ما هستند . باید روش تربیتی ریسک ناپذیری را درباره موفقیت زندگی وعزت وسلامتی وصلابتشان اتخاذ کرد

  همه کودکان جهان و وطن فرزندان و برادران  و خواهران، و بلکه آینده  و آرمان های ما  هستند. ومادرقبال آینده ی آنها  مسئولیم.

کودکان  نسل اکنون به شدت در حال برده شدن و اسارت هستند

برده ی برنامه ریزی نرم و جذاب ولی بسیار خطرناک مهندسان فکری و سیاست گزاران حوزه فرهنگ و سیاست و اقتصاد دنیا هستند که از هر حربه ای برای استثمار بهره می برند

نقش صنایع دیجیتالی برای قطع دست والدین و یا فرهنگ اصیل واعتقادات و ازهمه مهمتر سنت های بنیادین فکر وعقیده بر ما روشن است

نقشی که درآن کودکان  به سبک مهندسان تربیت می شوند وهیچ سنخیتی با آموزه های ملی و مذهبی خود ووالدینشان ندارند

جنگ ها. نزاع هایی که درخانه ها رخ می دهد ونا بهنجاری هایی که در جامعه به عنوان انفجار اخلاق می بینیم محصول این بردگی  و جنگ نا برابر است

همه ی حکام  ورهبران مذهبی ادیان ودولتهای مسیحی. مسلمان. زرتشتی . یهودی وادیان الهی موظف هستند تا از کودکان بعنوان سرمایه ی جامعه به خوبی مراقبت ومحافظت کنند

و آموزه های بومی. دینی و ارزشها وکرامت انسانی را با ظرافت ودقت به آنها منتقل کنند.

درایران  حکومت ودولت  در حوزه ی آموزش وپرورش. آموزش عالی وصدا وسیما بیشترین نقش را در تربیت مردم دارند

رسانه های دیجیتالی  اهدایی مهندسان فرصت طلب الزاما دست پرورده  ذهن جائرین اقتصادی نیستند. بلکه دقیقا از سوی ابلیس به  آنها ابلاغ والهام می شود. تا برای استثمار نسل ها وملت ها از آن حربه ها بهره وری کنند.

هیچ آیینی درصدد مخدوش کردن هویت انسان وکرامت انسان نیست. همه ی این خطاها از  الهامات شیطانی است. که به راحتی به سربازانشان در غالب منفعت طلبی وتوقعات  فربه ونا بهنجار ابلاغ وتوصیه می شود.

همه ما موظفیم هرچه درتوان داریم. در هرآیین و ملیتی که هستیم  کودکانمان را از بردگی موهن فکر وعقیده برهانیم.

زمان چه زود دیر می شود وکودکانمان به سرعت درحال پیر شدن هستند

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

21آبان95

 

Children are  trust God and periods to us. we should  adopt a serious  risk aducative approch on their success of life and dignity and healthy and strength.

All children of the world and country are  our sisters and brothers and children  and  so they are our ideals and future and we are responsible for their future life.

The present generation of children are severly exposed to captured enslaved.

Slaves of soft and attractive planning but very dangerous of engineers of thought and policymakers of the world economy and policy and culture area who will benefit from any act of explotation.

The role of digital industry is clear to us to cut off the hands of parents or genuine culture of beliefs and above all is  fundamental traditions of thought and belief .

A role in which children are trained engineers style and dosnt compatible with any their religious and national teaching s and their parents.

wars ,conflicts that occurs in homes  and anomalies that we see in society as moral blast are the product of this slavery and unequal war.

all rulers and pious leaders of all religions and Christian states, Muslim, Zoroastrianism, Jewish valley of the children of God are obligated to care for and protect society as investment community.

In Iran, the state  and government in the field of education, higher education, television and radio have the most important role in educating people.

Digital media donated by opportunistic engineers are not necessarily trained mind of bullies or unreasonable people.

No ritual intended to defaced the personality of humanbeing and human dignity. All of these mistakes are diabolical inspiration that easily communicated and recommended to their soldiers in the form of vested interests and fat and abnormal expectations.

In every religion and nationality all of us have a responsibility to do everything in our power in order to rescue our children from the slavery of derogatory thought and belief.

How fast time is late and our children are aging rapidly.

And all appeals to God

Hamid Reza Ebrahimzadeh.

11nov2016


تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

این مقاله دزدها

چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۲۰ ق.ظ

 

این مقاله دزدها

 

مدتی است که من هم مورد تهاجم این ادب دوستان ماهرالسرقه واقع شده‌ام. که بعضا حتی حق استاد و شاگردی را هم رعایت نمی‌کنند. پدیده‌ی کپی پست باعث شد که رفقا فراموششان شود حتی یکبار متن را از رو بخوانند و سوتی‌هایش را جمع کنند.

 مانده‌ام صنعت کپی پست را تهدید اعلام کنم یا فرصت؟!

  ازاون به بعد به دو دلیل گفتم که تحقیق وپایان نامه ها رااول دستنویس ببینم.

 مخصوصا   باید پور پوزال ها را با مداد بنویسند! بعدش هم  فیش ها را ببینم . بعد  تایپ شده اش .

 دلیل اول :

فهمیدن مطلب ویاعنوان تحقیق وتز  بصورت اجباری . ولو اینکه کار از خودشان نباشد. اما خواندن ونوشتنش می تواند ذره ای  درک مطلب در ذهن و مخیله ی شان رسوب کند

 دلیل دوم :

 خط شان از خرچنگ قورباغه ای در بیاید وبالاخره رسم الخط منقرض نشود.حتی گفتم  یک ارفاق و چشم داشتی هم به خط خوش شما دارم.

خلاصه اینکه صنعت کپی پست ، اسباب دغدغه و درد سری برای ما شد

 اولین بار اواسط سال 1389 متوجه شدت بحران شده بودم. قبلا فکر می‌کردم نمودار فرزانگی چقدر رشد خوبی داشته، مخصوصا خوش به حالم که با دانشجویان فرهیخته و اهل تحقیقی روبرو هستم. البته هنوز هم بد گمان نیستم.

 یکی ازهمکلاسی ها ( شاگردان ) بنا به تکلیف متن تحقیق و کنفرانسش را برایم می‌خواند و همه‌ی اهالی کلاس به دقت گوش می‌کردند. یک سطر اول مقاله‌اش توضیح درباره‌ی زحماتش برای تهیه مقاله و اهمیت مقاله بود.

 اما از سطر دوم متوجه شباهت‌های عمیق جمله پردازی خودم و این مقاله شدم و کمی بعد کاشف بعمل آمد دقیقا این مقاله از خودم است. و طرف با گردنی افراشته دارد متاع خودم را به خودم قالب می‌کند.

 گفتم: چند لحظه نخوانید سوال دارم.

 خواجه ی  بد شانس ما  فکر کرد باید دفاعیه داشته باشد.

 گفت: ولی استاد دفاع را باید به من وقت بدهید.

 گفتم: نیازی نیست.

 فعلا ازحیثیت خودت دفاع کن . نمی خواهد از عنوان کنفرانس دفاعیه را بیاندازی.

 سوال: این مقاله را کی نوشتید؟

 گفت: از یکماه پیش به اتفاق این آقا واون خانم سه نفری نوشتیم.

 گفتم: یعنی مشارکتی دست به همچین ابتکاری زدید؟

 گفت: بله استاد. هرکدام ما یک سرفصل را بصورت تخصصی تعقیب کردیم .

 گفتم: عجب! پس چرا جای ویرگول‌ها و مکث‌ها را جدای از غلط‌های افتضاح روخوانی به دقت  ادا نمی‌کنی؟

گفت : آقا هول شدم .

گفتم: حماسه‌ای به این بزرگی را رقم زدی هول نشدی اما روی روخوانی رو نداری؟

 گفت: استاد متوجه منظورتان نمی‌شوم.

 گفتم : شهود و همکارانتان بفرمایند جلوی سن. همکاران یا مباشران و عوامل جرم، فاتحانه و با غرور جلوی انظار ایستادند.

 و گفتم: حضار شماهیئت منصفه!. آقایان و خانم‌ها، من این آقا و این دو نفر را متهم می‌کنم.

 الف: به جرم سرقت عمد از یک مقاله‌ی کاملا تخصصی.

 ب: فریب و تشویش اذهان عمومی.

 ج: تقلب و تخلف برای دریافت نمره و اعتبار.

 د:وقت کشی و هتک جلسه.

 ه: ضرب و جرح و تجاوز به عنف در واژه‌های اساسی جمله‌های مقاله.

 و: توطئه برای براندازی امنیت  تولید علم و حریم کلاس و جلسه و تخطئه و توهین به شعور استاد و جلسه و تخریب چهره‌ی مظلوم و خدوم پژوهشگری.

 ز: اصرار بر پیجویی جرم و مشارکت در بزه‌ی انتسابی.

 و...

 صدای نهیفی از حلقوم عامل اجرایی جرم در آمد و گفت: آقا به... ما خودمون نوشتیم.

 گفتم: یک جرم دیگر هم به اتهامات شما اضافه شد.

 ح: قسم دروغ و توهین به کتاب مقدس.

 مباشر مونث با سلاح اشکهایش دنبال مصلحت طلبی رفت و گفت: آقا من فقط تایپ و ویرایشش کردم.

 گفتم: خموش، تا به جرمت اضافه نشده. شما تایپ و یرایش شده‌اش را برداشته‌اید و...

 گفت : چشم آقا. و کلاس درس حالت جلسه دادگاه بخود گرفت.

 گفتم: من صفحه‌ی بعد را برایتان می‌خوانم شما هم این صفحه همراهتان را بگذارید روی صفحه‌ی مانیتور.  و از روی متنم در فولدر لپ تاپ چند خط را خواندم. و صدای همهمه پیچید.

 گفتم : ادامه بدهم؟

 متهمان با گونه‌های رنگ پریده و چشمان سرخشان گفتند: نه استاد.

 گفتم :اقلا تحلیلی از خودتان می‌نوشتید و حتی زرنگی می کردید و در حمله به سایت مربوطه به نام مولف دقت بیشتری می‌کردید که جلوی قاضی معلق بازی نمیشد!!

 صدا از در و دیوار در آمد اما صدای هیچکدام از حضار و متهمان به اختلاس مقاله‌ی 20صفحه‌ای نیامد. و گفتم: بفرمائید. فقط بخاطر اینکه باعث شدید این مقاله دوباره توی ذهنم مروربشه حذفتون نمی‌کنم.

  اما یک فرصت برای شما می گذارم:

 باید  با رویکرد آسیب شناسی تولید علم، موضوع علل تقلب و تخلف در مقالات و پایان نامه‌های دانشجویی، تحقیق مفصلی را انجام دهید.

 ظریفی از ته کلاس گفت: آقا شما در این رابطه مطلب و مقاله‌ای دارید؟

 گفتم: تا حالا خیر. اما این دفعه منتظر می مانم تا از تحقیق سروران بهره‌برداری کنم...

 وقتی که پای احضار نفرات بعد برای ارائه مقاله آمد، کلهم اجمعین  درخواست استمهال کردند.

 گفتم: شما هم؟..

 (اینجا بود که کشف کردم یک دلیل جدیدتری  به علت وحشت دانشجویان عزیز از من اضافه شد. و همچون اتهام به سنگدلی و نداشتن احساس و... خاطر عزیز دانشجویان را از بنده مکدر ساخته است...

 متأسفانه این روند برای تخریب چهره‌ی تحقیق و پژوهشگری ادامه دارد.

 غالب انگیزه های سرقت‌های ادبی و علمی و پژوهشی  کمر همت را برای شکستن کمر تولید علم  نشانه رفته و بصورت یک عرف و هنجاری معروف  نهادینه شده، و در حال  تبدیل به فرهنگ سازمانی است .

 حتی گاه اعتنایی هم به مولف نمی‌شود. به راحتی فیلم نامه و شعر و مقاله و رساله‌هایی که با دود چراغ و عرق جبین گردآوری شده‌اند، کپی پست شده و بلافاصله هر ابوجهلی، فرهیخته و فرزانه و ابو فضل محسوب می‌شود. و تمام زحمات مولف و صاحب اثر بر باد می‌رود.

 اما امروز یک  مطلب سه خطی برای صفحه ی مجازی ام نوشته بودم دقیقا 27 دقیقه‌ی بعد درصفحه ی بازدید عمومی دیدم همان مطلب توسط یکی از اهالی پیج شده. بدون هیچ کم وکاستی.

 بصورت گلایه نوشتم: دوست عزیز چرا منبعش را ننوشتید؟

گفت: من این متن را از منبعش گرفتم البته بای منبعش را هم نگذاشته بود.

 گفتم: کمتر از نیم ساعت پیش من این اثر را زائیدم شما 18 دقیقه بعدش آنرا پسندیدی و برای خودت عقد کردی!.

 گفت: من ازمصاحبت و دوستی با شما خیلی خوشوقتم...

 یعنی اینکه رفاقت برای همین وقت‌هاست دیگه!!

 جالب اینجاست اسمم را به یاد نمی‌آورد!!

 بگذریم

 با این اوصاف من این بساط را کجای دلم بگذارم که این قدر حرص نخورم.

 رفقا، بزرگواران، ایها الناس باور کنید گزش این دزدی کم از آن نیش دله دزدی‌ها ندارد.

 لااقل یه جایی بنویسید منبعش از کجاست. تا شأن و احترام مولف هم حفظ شود. گرچه خیلی خوشحالم که متاعم بدرد دزدیدن می‌خورد. که از همین جا بخاطر توجهشان به موضوعات و مطالب نهایت سپاس و قدردانی را دارم.

 موضوع بعدی سبک گویش و نوشتن بر اساس واژه‌ گزینی های خودم است. که هیچ مخالفتی با آن ندارم. حتی خوشحال هم می‌شوم که دوستان لطف دارند و به این سبک می‌نویسند و حرف می‌زنند.

 

ضمن اینکه باعث پیدایش همفکران و همگرایانی نو نیز خواهد شد.بنابراین از این طبقه‌ی منصف نیز نهایت سپاسگذاری را دارم.

 

                         حمید رضا ابراهیم زاده

 

       تهران  1392/1/28

 

 

 

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

لحاف پاییز

شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۴ ق.ظ

لحاف پاییز






با نغمه‌ی محزون عند لیبان ! نه

با بانگ یاهوی سرگردان   !  نه

با نوحه‌ی بوف   حیران    ! نه

با نوای شباهنگ شادمان  !  نه

با غریو دژخیمانه‌ی هزاران کلاغ

بر فراز بستر مرغزار هزار باغ

برخواستم از زلال سبوی شب

به آغوش نمناک صبح وصال

لحاف زرد پائیز گسترده است

بر کرسی دشت ابد

 

هر گوشه‌اش کرشمه‌ای است

بر جمال رخسار وصال

این طرف شاهینی بر تک درخت عریان

نظاره می کند

رسوائی هوسناک  سعی یک شغال

آن طرف شیری خفته با چشمان باز

می‌گسارد غمزه بر

تفریح خرامان غزال....

سوی دیگرغوکی برجهید

بر سر نیلوفر دلبسته فال

شبنم صبح ازل هم می چکد

از قضای جست غوکان کمال

سمت دیگر بال می شوید

زنجره در نهر آب

برکه را آرامشی افتاد از طُهر خیال

در کنارم بید مجنون می سرود

یک ترانه در افق گاه صبا

باد بود و بید بود و من بی ملال

آن طرف تربوریا پوش ازل

بیت های یک غزل را با نوای طف سرود

این طرف تر زمزم مست نگاه چشمه بود

چشم بود و چشم بود و چشمه‌های بی زوال

 

 حمیدرضاابراهیم زاده 27/8/1392

 

 

تمامی حقوق نشر برای مولف محفوظ است.

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

شب وسکوت

چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۱۹ ق.ظ


شب و سکوت و حکومت عیش و حلاوت تمنا.
شب و سکوت و زعامت عشق و نجابت صهبا.
شب و سکوت و  ولایت وصل و طراوت نجوا.

سکوت سخاوت مهرورزان دلبسته به تقدیر و گسسته از زنجیر تدبیر است.


سکوت عمارتی است که سجده بر خاکش  رواست .

و کلام در بارانینگاه نافذ و آرامش دواست.


سکوت رمز و پشتگاه و معجزه‌ی نواهاست.

سکوت ترنم نجوای خفته در آواهاست.

سکوت ترجمان دعای یستشیر و احتجاب و دلالت سحراذان سحرگهو کامروائی احباب است و ابرار.


اولین و آخرین درسی که مرا آموختند؛ آمیزش با سکوت بود.

ای پیرخرد راه نمودی ما را

با وسمه‌ی ذکر ماه نمودی ما را

دانم که چراصبح ازل بود سکوت


تا قوس ابد شاه نمودی ما را


حمیدرضا ابراهیم زاده

12مهر1392


  • حمیدرضا ابراهیم زاده

تمثیلات ومشوق ها ومحرک های قرآن

جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۴:۱۱ ب.ظ

تمثیل ومشوق جنسی در قرآن


قرآن کتاب باطن است وحتا ظواهرش نیز ظاهرهای متعددی دارد

عصاره قرآن محبت وعشق است وچکیده ی کلامش واژه ی " دوستت دارم" است


زبان قرآن زبانی است که باید با بالغ فکری انسانها همگام باشد ودرهردوره  با مختصات و مقتضیات تکامل بشری همگام می ماند وهمواره زبان قرآن نو وپویا خواهد ماند

بنابراین مشوق ها ومحرک های قرآن برای جذب ذائقه ی بشری باید همگام با مطالبات کالبدی آنها آغاز شود واز ملک به ملکوت سوق داده شود


ز ملک تا ملکوتش حجاب برگیرند   هر آن که خدمت جام جهان نما بکند


قرآن کتاب بیان هست وبیان نیز دربرگیرنده ی تمام زوایای مفهوم یک واژه وپدیده است

من قایل به عشق مجازی ومعشوقه پرستی تا منتهای خود هستم وعشق زمینی پایدار را درحد پرستش قبول دارم.

به گمانم  درک کننده زیبایی های عشق ومعشوق مجازی می تواند لذت ها ی اخروی و وعده های صادق الهی را باور کند

قرآن می گوید

قطعا پارسایان پیروز هستند.

باغهای انگور مال اوناست

ودختران نار ...

دقت بکنید از جاذبه های جنسی زن ومرد برای مشوق ها ومحرک های خود زبان می آورد(آیات30 تا40 سوره نبا)

اغلب سورقرآن تصاویری از بهشت وجهنم را  برای بشر مصور کرده است  که سوره الرحمان و سوره واقعه همگی  مملو از تمثیلات دنیایی ومجازی برای بهشت وجهنم است .

همه ی این مشوقها ومحرک ها برای ین است قوه درک انسان را به بلوغ بکشاند

 حور العین زنان سپید روی چشم درشت وکم سن وسال ونارپستان ... که خجالتم میاد از جاذبه ها ومحرکهای جنسی قرآن گاه حرف بزنم چون می ترسم متهم به بی ادبی ودهن گشادی بشم. خوب همه ی ایناهست

وقتی نهی از زن بارگی. لذتهای جنسی آزاد بازنها دراین دنیاست جالبه که اونورآب وخواب . اهل باوررا به همین منهیات وعده میدهد .

ازدواج با حورالعین وآزادی کامل برای  کامجویی  از آنان و  لذت ها نامحدود جنسی. خوردنی ها وحتی شراب طهور و.. هم  وعده کرده.که جای بحثش الان نیست

  به عنوان یک حافظ وپژوهشگر حوزه قرآن درکم اینست که خداوند دنیا را مزرعه ومحل رزمآیش وتربیت فهم ما برای درک دنیای واقعی قرار داده است.

دنیای  ما مانند رحم قبل از تولد است که گشایش وتوسعه یافتگی بیشتری شاملش شد و به تدریج رحم برزخ نیز دارای گشایشهایی نسبت به رحم دنیای فعلی ماست

برای درک  مفاهیم توسعه ی برزخ ومعاد ما نیازمند به آگاهی ودانش دراین حوزه هستیم  وبرای همین :

روایت داریم دربرزخ با برزخیان قرآن کار می شود وتجدیدی ها ی دنیا یی در برزخ قرآن یاد می گیرند

ومی دانید که این حدیث آموزش قرآن در برزخ معنایش اصلا تجوید و ترتیل .. اینها نیست.

دقیقا باطن شناسان قرآن اونجا موظف می شوند روح اهل باوررا باتربیت های خاص خود برای درک زیبایی ها و.. آماده کنند. ومی کنند

(اصول کافی، باب فضل حامل القرآن، حدیث 10؛ المحجة البیضا، ج 2، ص 217. )

 

وقطعا زخمها وآلام دنیایی تجدید شدگان  در رحم  هاویه معالجه شده ویا مورد استحمام ومعالجه قرار می گیرند وبه دارالخلد بهشت رهسپارخواهند شد


(فامه هاویه - قارعه ایه 9)

مقصودم اینست که دنیا ،مقطعی اعتباری ومحدود است.

وعشق دنیایی هم بخشی از تحصیلات و درک  مفهوم و مطلب شناخت زیبایی های الهی است.

 

به هرحال گشایش دنیای ماازبدوعالم ایجاد و ذر به نطفه به رحم به دنیا به برزخ به بهشت سیر تصاعدی داردوهرچه مراتب حیات ما گشایش پیدا میکند .

بنابر این  درک ماهم باید به تبع آن کاملا منطبق باشد

والی الله المصیر


حمیدرضا ابراهیم زاده

10خرداد 1394


* این متن  بخشی از یک گفتگو ومصاحبه با مولف رونوشت شده است.



تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ارزش ها

پنجشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۴۱ ب.ظ

ارزشها

 

ارزش قلب به مهرورزی و ارزش مهر به صفا است

 

ارزش عقل به یقین ورزی وپویایی. وارزش یقین به لذت رسیدن است

 

ارزش زبان به بیان نیک .ارزش سخن به صداقت است.

 

ارزش سکوت به راز  و ارزش راز به مهابت وبزرگی اوست

 

 ارزش بزرگی به صلابت باطن وارزش باطن به خروش وزیبایی درون است.

 

وارزش زیبایی به حیا وارزش حیا به بینش و نجابت وارزش نجابت به متانت است

 

ارزش گوش به هوشیاری ورزیدن درشنیده ها وپند پذیری است

 

وارزش چشم به حیا و در سُرور نگریستن. وارزش سُرور به کمال چشم داشتن است

 

وارزش  دست به یاری کردن وارزش یاری، بی منت  سخاوت کردن است

 

وارزش پا به نیک  گام برداشتن وارزش قدم به نکو یی رسیدن است

 

وارزش نکویی به  کرامت وآرامش رسیدن  است وارزش آرامش به عزت رسیدن است

 

وارزش قلم به بیداری کشاندن وارزش بیداری به شکوفایی رسیدن است

 

وارزش شکوفایی به رضایت وخشنودی دوست رسیدن  است

 

وارزش دوست به وفای اوست

 

و قسم به حضرت دوست که ارزشهای متعالی عقل ودل چیزی جز وفاداری نیست.

و تو ای دوست تبلور همه ی این ارزشهایی.

 

حمیدرضاابراهیم زاده

15 دسامبر2014

سوم آذر1393

*تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

انسانم آرزوست

چهارشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۲۶ ق.ظ

انسانم آرزوست

چند سالی است که دولت و  بودائیان نژاد پرست در میانمار به آزار و اذیت و قتل مسلمانان  این کشور دست می زنند

واین درحالی است که  مسلمانان این کشور ازتمام حقوق اساسی وشهروندی، توسط  دولت محروم  گذاشته و به شدت با سکونت وحتی ادامه ی حیات آنان مخالفت می شود!

بی تردید صحنه های فجیع  و ددمنشانه ای که در برخورد با مردم بی دفاع ومسلمان این منطقه رقم می خورد بیشتر به خاطر داشتن باورهای اسلامی مردم آن خطه است.

صحنه های بهت آور و دردناکی که روح  هر انسانی را  می آزارد. وهرنوع دوستی را به واکنش در مقابل این همه تجاوز و بی رحمی و ددمنشی  وا می دارد.

از همه ی مردم نوع دوست جهان!،

فعالان حقوق بشر و سازمان های مردم نهاد مرتبط با حقوق وکرامت انسان !

  به ویژه  سازمانهای بین المللی مطابق با همه ی قوانین وقطعنامه ها و کنوانسیون های  بین المللی  تمنا داریم  هرچه زودتر درمقابل  قلع وقمع مردم بی دفاع ومظلوم  میانمار موضع بگیرند تا  قتل وآزارمسلمانان این کشور پایان یابد.


حمیدرضا ابراهیم زاده

10شهریور1396

 

پی نوشت:

گاهشمار یک نسل کشی

از قرن اول هجری اسلام در میانمار گسترش یافت.

بازرگانان مسلمان از مسیرهای زمینی که از منطقه غربی میانمار و ایالت آراکان در این کشور می‌گذشت به مناطق غربی چین سفر می‌کردند. بسیاری از این افراد در منطقه ساحلی آراکان، اقامت گزیدند و نخستین مناطق تجمع مسلمانان را ایجاد کردند. سیاحان چینی در نوشته‌های خود از مناطق ایرانی‌نشین در مرزهای بین میانمار و یونن (ایالتی در جنوب غربی چین) در قرن سوم میلادی یاد کرده‌اند.

 

تقریباً تا سال ۱۷۷۴ میلادی مسلمانان در آنجا مشکل نداشتند، در آن مقطع یک بودایی به نام بوداپایا در آن منطقه به قدرت می‌رسد و با مسلمانان بنای ناسازگاری می‌گذارد و اجرای قوانین اسلامی را ملغی می‌کند. از آن زمان به بعد اختلافات مسلمانان میانمار با دولت شروع می‌شود، حقوق مسلمانان نادیده گرفته می‌شود، تبعیض‌ها تشدید می‌شود و مسئله مسلمانان به تدریج به عنوان یک معضل مطرح و کشورهای منطقه متوجه این موضوع می‌شوند و حتی به سطح بین‌المللی نیز می‌رود و تا امروز نیز از موضوعات حقوق بشری در سطح بین‌الملل است. در این مدت تعدادی از مسلمانان گروه‌های چریکی تشکیل دادند و مبارزاتی هم داشتند و برخی برای اینکه از این وضعیت رها بشوند، به کشورهای هند و بنگلادش مهاجرت کردند و در آنجا زندگی می‌کنند.

سال‌های ۱۹۳۰۱۹۳۸

بعد از تسلط انگلیس بر سراسر میانمار در ۱۸۸۶ میلادی، پای هندی‌ها و نیز مسلمانان بنگالی به این کشور گشوده شد و در ۱۹۲۱ تقریباً بیش از نیم میلیون نفر مسلمان هندی در میانمار ساکن شده بودند. مهاجرت مسلمانان هند به برمه و به دست گرفتن مشاغل عمده تجاری باعث نارضایتی مردم این کشور شد. در سال‌های ۱۹۳۰۱۹۳۸ اغتشاشات گسترده‌ای علیه مهاجران هندی صورت گرفت و در جنگ جهانی دوم در خلال خروج نیروهای انگلیسی و ورود سربازان ژاپنی به میانمار، افراد قوم ماگ (بودایی مذهب)، به محله‌های مسلمان‌نشین در آراکان حمله‌ور شدند و هزاران نفر از مسلمانان را کشتند

 

سال ۱۹۳۸

در سال ۱۹۳۸ به دنبال افزایش خشونت علیه مسلمان ۲۰۴ نفر کشته حدود ۱۰۰۰ نفر زخمی و ۱۱۳ مسجد تخریب شد.

سال ۱۹۴۸

با حضور ژاپنی‌ها در آراکان، مسلمانان آن منطقه علیه ژاپنی‌ها وارد عمل گردیدند و با انگلیسی‌ها همکاری کردند. پس از تسلط مجدد نیروهای انگلیس بر آراکان در ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸ که میانمار به استقلال رسید اداره امور منطقه عمدتاً به مسلمانان سپرده شده بود، مسلمانان آراکان از محمدعلی جناح رهبر مسلمانان هند، خواسته بودند که آراکان را نیز به عنوان قسمتی از پاکستان بپذیرد. این پیشینه سبب شد که دولت مستقل میانمار، پس از آنکه در ۱۹۴۸ به قدرت رسید به آزار و اذیت مسلمانان به‌ویژه مسلمانان ناحیه آراکان بپردازد.

سال ۱۹۶۲

دولت در سال ۱۹۶۲ میلادی حج را ممنوع کرد. به دنبال فشار حکومت، بیش از نیم میلیون از مسلمانان برمه‌ای به کشورهای بنگلادش، هند، پاکستان، مالزی، تایلند، سنگاپور، امارات، عربستان و ممالک دیگر مهاجرت نموده‌اند. دولت برمه کنترل شدیدی بر فعالیت‌های مساجد اعمال می‌کند، آمار ازدواج و تمایل مردم جهت انجام قربانی در مراسم عید قربان و نیز آمار افرادی که در مساجد به آموختن قرآن کریم مشغول می‌شوند، به دولت گزارش داده می‌شود

در گزارش نشریه انگلیسی ساندی تایمز آمده‌است که نظامیان قصد دارند، بودایی‌ها را به ایالت آراکان، در غرب میانمار که در گذشته مسلمان‌نشین بوده‌است، گسیل دارند. از ۱۴۳۰ میلادی تا ۱۷۸۴ در این منطقه قوانین اسلامی اجرا می‌شده‌است

سال ۲۰۰۱

در ۱۵ می این سال حملات جدیدی علیه مسلمانان شکل گرفت. ۲۰۰ مسلمان کشته شدند ۱۱ مسجد تخریب شد و حدود ۴۰۰ خانه آتش گرفت. در همین روز ۲۰ مسلمان که در مسجدی در حال اقامه نماز بودند، کشته شدند

سال ۲۰۱۲

خشونت‌ها علیه مسلمانان این منطقه در سال ۲۰۱۲ بعد از کشته شدن ۱۱ مسلمان توسط ارتش میانمار و حمله یک گروه بودائیان به اتوبوس حامل مسلمانان و کشته شدن یک بودائی در پاسخ به این حمله آغاز شد.  در چنین شرایطی بودایی‌ها با حمله به مناطق مسلمان‌نشین بیش از ۲۰۰۰ منزل مسکونی متعلق به مسلمانان را به آتش کشیدند و بیش از یک صد هزار نفر را آواره و بی خانمان کردند.

سال ۲۰۱۶

در این سال چندین مسجد در شهرهای مختلف تخریب شد. همچنین در اواخر این سال بوداییان افراطی به همراه ارتش این کشور حملاتی را علیه مسلمانان آغاز کردند.

سال ۲۰۱۷

در ۲۸ اوت، خبرگزاری آناتولی اعلام کرد در حملات صورت گرفته از ۲۵ اوت توسط ارتش میانمار در ایالت آراکان ۲ الی ۳ هزار مسلمان کشته شده‌اند.آنیتا شاگ، سخنگوی شورای روهینگیای اروپا(ERC)، در این خصوص گفت: این قتل‌عام مسلمانان میانمار نسبت به سال ۲۰۱۲ و اکتبر گذشته صد برابر شده و اوضاع هیچ‌گاه به این اندازه وخیم نبوده‌است .

 

خبرگزاری رویتر ۳۱ اوت گزارش کرد که منابع سازمان ملل گفتند در حدود ۲۷۴۰۰ نفر از مسلمانان روهینگیا در طی هفته گذشته به دلیل خشونت‌های میانمار به بنگلادش فرار کردند و ۲۰ هزار نفر نیز در منطقه ای که بین دو کشور که خارج از حاکمیت دو کشور است، تجمع کرده‌اند.

چگونگی آغاز بحران حاضر

موج جدید درگیری‌های میان آن‌ها از دو ماه قبل و به بهانه کشته شدن یک زن بدست مسلمانان آغاز شده است. ابتدا در ماه مه ۲۰۱۲ (۱۱ اردیبشهت تا ۱۱ خرداد ۱۳۹۱) ۱۱ مسلمان بی‌گناه به دست نظامیان کشته می‌شوند. پس از آن خبری منتشر می‌شود مبنی بر اینکه یک زن بودایی مورد هتک حرمت سه مرد مسلمان قرار می‌گیرد و کشته می‌شود. این سه مرد دستگیر می‌شوند و یک نفر از آن‌ها در زندان نظامیان می‌میرد و دو نفر دیگر اعدام می‌شوند.

در ماه ژوئن (۱۱ خرداد تا ۱۱ تیر) یک اتوبوس حامل مسلمانان مورد حمله بودائیان قرار می‌گیرد. این بار یک بودایی می‌میرد. متعاقب آن شبه نظامیان تندروی بودایی که «ماگ» خوانده می‌شوند، به مناطق مسلمان نشین در استان راخین حمله می‌برند و بیش از ۲۰ روستا و حدود ۲۰۰۰ واحد مسکونی را به آتش می‌کشند.

روز دهم ژوئن (۲۱ خرداد) آقای «تین سین Thein Sein» رئیس جمهور میانمار در استان راخین وضعیت فوق العاده اعلام می‌کند. حملات بودائیان تندرو به مسلمانان از این پس تحت حمایت ارتش آغاز می‌شود؛ ۱۰۰۰ نفر از مسلمانان بی‌گناه کشته، ۵۰۰ نفر زخمی و ۳۰۰ نفر ربوده شدند. این کشتار کماکان ادامه دارد. ولی از آنجا که دولت به هیچ خبرنگاری اجازه حضور در منطقه راخین را نمی‌دهد، کسی از ابعاد فاجعه باخبر نیست. البته تصاویری که در اینترنت قرار گرفته است، صحنه‌های دلخراشی را روایت می‌کنند. کشتار فجیع زنان و کودکان خردسال و یا نمایش صد‌ها جسد سوخته شده در محوطه یک مدرسه از جمله این صحنه‌ها و تصاویر است.

دولت میانمار برای رفع اختلافات و مشکلات میان مسلمانان و بوداییان، سیاست کوچ اجباری کل ۶ میلیون مسلمان روهینگیایی را از منطقه آرکان اتخاذ کرده است. به واسطه این سیاست اتخاذ شده از جانب دولت قریب به ۱۵۰ هزار نفر از مسلمانان آرکان به بنگلادش، ۵۰ هزار نفر به تایلند و ۴۰ هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند. در آخرین اظهار نظر رییس جمهوری میانمار بیان شده است که ۸۰۰ هزار نفر از این قوم را باید از میانمار اخراج کرد تا تنش‌ها پایان یابد.

 

 شمار زیادی از مسلمانان آواره (از ۹۰هزار نفر تا ۳۰۰هزار نفر) هم اکنون در اردوگاه‌های مناطق مرزی نزدیک به بنگلادش به سر می‌برند، اما از ظلم نظامیان میانمار و خشم طبیعت در امان نیستند؛ از یک طرف در اردوگاه‌هاى مرزى که در آن‌ها غذا به اندازه کافى یافت نمى‏شود، گرسنگی، باران‌های موسمی و بیماری‌های واگیر آن‌ها را آزار می‌دهد و از طرف دیگر، به گفته نشریه انگلیسى «ساندى تایمز» Sunday times، نظامیان مردم مسلمان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، به زنان در جلوی چشم دیگران تجاوز می‌کنند و هر کسی را که دلشان می‌خواهد به قتل می‌رسانند. آن‌ها اگر با قایق به بنگلادش فرار کنند، پذیرفته نمی‌شوند چون دولت داکا می‌گوید گنجایش پذیرش بیش از ۳۰۰ هزار آواره میانماری را ندارند. اگر به تایلند بگریزند، به دریا برگردانده می‌شوند تا بر اثر گرسنگی و تشنگی بمیرند و یا امواج اقیانوس آن‌ها را ببلعد. به همین خاطر، در سرزمین مادری خود می‌مانند و منتظر مرگ می‌نشینند؛ مرگی که یا به دست بودائیان متعصب و تحریک شده رقم می‌خورد و یا بر اثر خشم طبیعت، باران‌ها و گردبادهای موسمی و بیماری‌های واگیر و خطرناک از راه می‌رسد.

 

دکتر «محمد عزمی» فعال حقوق بشری و عضو اتحادیه تشکل‌های اسلامی مالزی با بیان اینکه کاروان دریایی کمک به مسلمانان میانمار در حال شکل‌گیری است، گفت: اکنون قریب به ۲۰۰ هزار مسلمان آواره در میانمار وجود دارند و آمار کشته‌ها به ۵۲ هزار نفر رسیده است و این در حالی که بیش از ۵۰ روستا و ۲۶ مسجد کاملا به آتش کشیده و ویران شده‌اند. متاسفانه خواهران و برادران مسلمان منطقه آرکان عملا در محاصره قرار گرفته‌اند و هیچ راه زمینی یا دریایی‌ای برای ارتباط منطقه آرکان با بیرون وجود ندارد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از النشره، سازمان عفو بین الملل Amnesty internationalبا اذعان به قتل عام مسلمانان میانمار که با اطلاع کامل دولت این کشور صورت می‌پذیرد، در گزارشی اعلام کرد: تعداد کشته شدگان در جریان حملات بوداییان به مسلمانان به ۲۰ هزار نفر رسیده است.

سابقه‌ی ظلم و خشونت میانمار علیه مسلمانان

تقریباً تا سال ۱۷۷۴ میلادی مسلمانان در آنجا مشکل نداشتند، در آن مقطع یک بودایی به نام بوداپایا در آن منطقه به قدرت می‌رسد و با مسلمانان بنای ناسازگاری می‌گذارد و اجرای قوانین اسلامی را ملغی می‌کند. از آن زمان به بعد اختلافات مسلمانان میانمار با دولت شروع می‌شود. از آن زمان است که حقوق مسلمانان نادیده گرفته می‌شود، تبعیض‌ها تشدید می‌شود و مسئله مسلمانان به تدریج به عنوان یک معضل مطرح و کشورهای منطقه متوجه این موضوع می‌شوند و حتی به سطح بین المللی نیز می‌رود و تا امروز نیز از موضوعات حقوق بشری در سطح بین الملل است. در این مدت تعدادی از مسلمانان گروه‌های چریکی تشکیل دادند و مبارزاتی هم داشتند و برخی برای اینکه از این وضعیت‌‌ رها بشوند، به کشورهای هند و بنگلادش مهاجرت کردند و در آنجا زندگی می‌کنند.

 

ارتش ظالم میانمار، روهینگیا را در ۱۹ عملیات نظامی از سال ۱۹۶۲ تاکنون مورد هدف قرار داده است. عملیات در حال اجرای ناساکا، رفتار غیر انسانی با جمعیت روهینگیا داشته و مردم آن را قتل عام و شکنجه می‌کند. درسال ۱۹۷۸ در عملیاتی به نام ناگامین (شاه اژد‌ها) حدود ۲۰۰ هزار نفر به بنگلادش فرار کردند. دولت در سال ۱۹۸۲ تابعیت مسلمانان را لغو کرد و آن‌ها را تحت فشار قرار داد به طوری که تا سال ۱۹۹۲ حدود ۳۰۰ هزار مسلمان مجبور به مهاجرت از کشور و فرار به بنگلادش شدند و اکثراً اعدام، دستگیر و یا مورد تجاوز واقع شدند. بار‌ها مسلمانان به بنگلادش و تایلند فرار کرده‌اند ولی در ساحل این دو کشور اجازه ورود نداشته و کشتی آن‌ها را غرق کرده‌اند. در سال ۲۰۰۸ گردباد «نارجیز» میانمار را درنوردید. دولت نیز با ممانعت از رسیدن کمک‌های بین المللی به اقلیت‌های غیربودایی (مسلمانان و مسیحی‌ها) مرگ شمار زیادی از آن‌ها را رقم زد.

 

حال به برخی از ظلم‌ها و ستم‌هایی که در حق این مردم روا داشته می‌شود و نهادهای رسمی بین المللی از جمله سازمان ملل آن‌ها را اعلام کرده است، اشاره می‌گردد:

 

رژیم میانمار از صدور کارت هویت برای مسلمانان امتناع می‌کند و به همین خاطر این مردم نمی‌توانند در داخل کشور تردد کنند. علاوه بر آن، دولت برای مسلمانان گذرنامه صادر نمی‌کند و لذا آن‌ها از مسافرت‌های خارجی محروم هستند؛

دولت میانمار به مسلمانان روهینگیا اجازه سفرنمی دهد و اگر آن‌ها بخواهند از یک روستا به روستای دیگر بروند باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.

تحصیل در دانشگاه‌ها برای مسلمانان ممنوع است؛

مسلمانان نمی‌توانند در ادارات دولتی استخدام شوند؛

مسلمانان بدون کسب مجوز نمی‌توانند ازدواج کنند و برای گرفتن این مجوز هم باید مالیات بدهند و پس از ازدواج نیز نمی‌توانند بیش از دو فرزند داشته باشند؛

بالغ بر ۴۰ هزار نفر از کودکان روهینگیا در غرب میانمار به این خاطر از هرگونه تحصیل و سفر و محروم هستند که والدین مسلمان آن‌ها بدون اجازه دولت ازدواج کرده‌اند و خودشان جزو فرزندان سوم و یا چهارم هستند. این کودکان شناسنامه ندارند؛

خانواده‌های مسلمانان میانمار مجبور هستند تا در هر سال یک عکس خانوادگی را که شامل تمامی اعضای خانواده آن‌ها باشد به دولت تحویل بدهند و در صورتی که نوزاد جدیدی در خانواده آن‌ها متولد شده و یا یکی از اعضای خانواده آن‌ها درگذشته باشد باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.

آن‌ها اغلب برای بیگاری (کار اجباری) برده می‌شوند و از آن‌ها به زور اخاذی می‌شود؛

خدمات عمومی مثل خدمات بهداشتی و آموزش و پرورش از مسلمانان روهینگیا دریغ می‌شود و بی‌سوادی در میان آن‌ها تا ۸۰ درصد است و در واقع، هیچ نهادی وجود ندارد که مشابه دولت آن‌ها را سرپرستی نماید؛

 

این مسلمانان حق مالکیت بر زمین را نیز ندارند. این آزار‌ها و شرایط ضدانسانی بسیاری از بومیان روهینگیا را وادار می‌کند که از زادگاه خود به سمت کشورهای بیگانه مثل بنگلادش، تایلند و مالزی بگریزند، اما اغلب جان خود را از دست می‌دهند و یا به جای اول بازگردانده می‌شوند.

مسلمانان روهینگیا اجازه تعمیر و نوسازی مساجد و یا مدارس خود را بدون مجوز دولت ندارند و هر کسی که اقدام به نوسازی این بنا‌ها کند زندانی می‌شود و از همین رو به مدت ۲۰ سال است که در این منطقه مسجد و یا مدرسه جدیدی ساخته نشده است.

اگر مسلمانی در میانمار قصد دایر کردن فروشگاهی را داشته باشد باید با یک بودائی شریک شود. فرد بودائی در این شرکات هیچ سهمی را نمی‌پردازد اما از سود حاصل از این فروشگاه بهره‌مند می‌شود.

دولت ژنرال «نی وین Ne Win» ‏ پس از روی کار آمدن در ۱۹۶۲ رفتن مسلمانان ‏به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در ۱۹۸۰ پس از گذشت ۱۸ سال به‏ هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد، جهت انجام فرایض حج ‏به ‏مکه مشرف شوند و متعاقب آن عده‏اى از مسلمانان نیز جهت ‏شرکت در کنفرانسهاى مختلف اسلامى اعزام شدند.

 

«تین سین»، رئیس‌جمهور فعلی میانمار جمعیت ۸۰۰ هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی دانست و گفت: مسلمانان شهروند میانمار نیستند یا باید در اردوگاه‌های آوارگان متمرکز یا اخراج شوند.

خانم «آنگ سان سوچی» Aung San Suu Kyiرهبر مخالفان دولت میانمار و رهبر حزب «ان. ال. دی» (اتحاد ملی برای دموکراسی) National League for Democracyنیز که به تازگی (پس از ۲۱ سال) از حبس خانگی آزاد شده است و اخیرا در یک تور اروپایی با اغلب رهبران اتحادیه اروپا دیدار و گفتگو داشته و همچنین مورد تمجید بسیاری از همین رهبران به خاطر ژست‌های حقوق بشری خود قرار گرفته نیز تاکنون هیچ موضع‌گیری و اظهار نظری درباره کشتار فجیع مسلمانان به دست هم کیشان خود نکرده است و حتی اعلام کرده است که این افراد میانماری نیستند.

این درحالیست که پخش تصاویر کشتار مسلمانان میانمار به دست بودائیان طی روزهای اخیر که به طرز مشکوکی از جانب رسانه‌های اصلی جهان نادیده گرفته شده است، لزوم توجه جدی و همت کشور‌ها و سازمان‌های اسلامی برای حمایت از مسلمانان فراموش شده میانماری را می‌طلبد. یک ماه اخیر در کنار بعضی از پایگاه‌های اینترنتی، رسانه‌های اندونزی، مالزی، شبه قاره و تلویزیون‌های پاکستان و ایران تحولات ایالت راخین را پوشش می‌دادند. با این حال، هنوز رسانه‌های تأثیرگذار بیین المللی مثل «سی ان ان»، «بی‌بی‌سی» و «الجزیره» در قبال تحولات غرب میانمار ساکت هستند. شیخ «عبدالمعروف» یکی از رهبران دینی میانمار در ارتباط با عمق مظلومیت هموطنان مسلمان خود گفت: مسلمانان برمه در سایه سکوت کشورهای مسلمان کشتار می‌شوند. هیچ ملتی تاکنون این گونه در میان این درجه از خونسردی و سکوت بین المللی و بی‌خیالی سرکوب نشده بود! «تون خین» رئیس سازمان «روهینگیا» می‌گوید: جامعه جهانی باید یک اقدام فوری در رابطه با وضعیت موجود در میانمار انجام دهد.

 

 میانمار عضو سازمان آسه آن (کشورهای آسیای جنوب شرقی) (ASEAN: Association of South-East Asian Nations) است. در آ سه آن چند کشور مهم مسلمان وجود دارند مثل اندونزی، مالزی، برونئی و یک بخش زیادی از مسلمانان در فیلیپین و تایلند زندگی می‌کنند. باید با این کشور‌ها رایزنی صورت گیرد تا سازمان آسه آن نیز موضع قوی در ارتباط با این موضوع بگیرد.

 

علل و ریشه‌های بحران در میانمار

 

۱. تبعیض نژادی

 

به گفته «سلکوم کولاک اوغلو» کار‌شناس ترک حاضر در سازمان تحقیقات استراتژیک بین الملل آنکارا، دولت میانمار از زمان استقلال این کشور، یک سیاست حذفی را در قبال مسلمانان بکار گرفته تا کشوری را براساس آئین بودا تشکیل دهد. در این زمینه سایر مذاهب و گروه‌های قومی یا مجبور به همسان شدن با بودائیان شده‌اند و یا آنکه به اجبار دست به مهاجرت زده‌اند. این سیاست با هدف کاهش نفوذ گروه‌های مختلف دینی در میانمار انجام شده است. محمد الماسری می‌گوید که «یو نو» U Nuاولین رییس جمهور میانمار مسئول رسمی کردن آیین بودایی در میانمار بود. بعد از عزل وی در ۱۹۶۲، ژنرال «نی وین» General Ne Winتمام سربازان مسلمان را از ارتش اخراج کرد. میانمار در حال حاضر شاهد پاک سازی نژادی تمام عیار هست، مثل چیزی که در میانه دهه ۱۹۹۰ در بوسنی و هرزگوین جریان داشت و یا صهیونیست‌ها در حق فلسطینی‌ها انجام داده‌اند. هیچ بعید نیست که در مورد مسلمانان میانمار هم مثل فلسطین و بوسنی معامله پشت پرده‌ای میان غرب و دولت نظامیان میانمار صورت گرفته باشد.

۲. منافع آمریکا و چین و

آمریکا ولع سرمایه گذاری در میانمار را دارد و بقیه مسائل حاشیه‌ای محسوب می‌شوند، هرچند پای کشتار فجیع هزاران انسان در میان باشد. «سیت (سعید) دمیر» از صندوق کمک‌های انسان دوستانه ترکیه (IHH) نیز در این باره می‌گوید: قدرت‌های اصلی منافع مشخصی را در میانمار دارند و به دلیل این منافع در قبال وضعیت موجود در این کشور سکوت کرده‌اند. دمیر در ادامه افزود: میانمار همچنین منابع طبیعی مهمی دارد در نتیجه سیاست‌های آمریکا و چین در میانمار درگیر هستند. و هر دو یعنی پکن و واشنگتن به دولت میانمار چشم دوخته‌اند. خانم «هیلاری کلینتون» نیز دو هفته قبل به میانمار رفت و در دیدار با «تین سین» رئیس جمهور این کشور، وعده داد که سرمایه گذاران آمریکایی را روانه میانمار کند. سیاست آمریکا در مورد میانمار (و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا) این است که خود کنترل اقتصادی و سیاسی این کشور را در دست بگیرد و میانمار را در مقابل چین قرار دهد؛ سیاستی که دولت به شدت غربگرای آتی تحت رهبری سوچی و حزبش، آن را محقق خواهد کرد. این سرمایه گذاری‌ها قطعاً نوعی گشایش در اقتصاد درحال رکود آمریکا محسوب می‌شود و البته اعتراض به کشتار مسلمانان، ممکن است این فرصت تازه را از آمریکایی‌ها بگیرد. ضمن اینکه پاکسازی و سرکوب مسلمانان به نفع آمریکا هم هست و کاخ سفید در نبود آن‌ها می‌تواند موقعیت خود را در میانمار بهتر تثبیت کند.

۳. شرایط سیاسی داخلی ویژه

مسلمانان میانمار قربانی یک شرایط سیاسی ویژه شده‌اند؛ نهاد نظامی از سر اجبار می‌خواهد قدرت را به نهادهای دموکراتیک واگذار کند و دراین بین، با اعلام وضعیت فوق العاده در ایالت راخین، می‌خواهد اهمیت و جایگاه خودش را در مملکت داری به رخ سوچی و چهره‌های غیرنظامی بکشد و بگوید که کشورداری چندان هم آسان نیست. در ماه مه سال ۱۹۹۰ دولت پس از حدود ۳۰ سال نخستین انتخابات آزاد را برگزار کرد و در این انتخابات حزب «اتحاد ملی برای دموکراسی» تحت رهبری خانم «آنگ سان سوچی» توانست ۳۹۲ کرسی از مجموع ۴۸۹ کرسی مجلس را تصاحب کند. اما دولت نظامی پس از مشاهده شکست حزب خود، این انتخابات را باطل کرد. در سال ۲۰۱۱ دولت میانمار تحت فشارهای داخلی و خارجی مجبور شد که به برگزاری انتخابات آزاد تن دردهد. خانم «آنگ سان سوچی» نیز پس از ۲۱ سال از حبس خانگی آزاد شد و اخیرا به غرب رفت و جایزه صلح نوبل که قبلا برنده شده بود را دریافت کرد. اکنون ۴۲ کرسی پارلمان را در اختیار دارند.

۴. سیاست وحدت ملی

در این سرزمین نه چندان وسیع ۱۳۵ اقلیت قومی و مذهبی زندگی می‌کنند که مسلمانان با چهار درصد جمعیت بعد از بودایی‌ها قرار می‌گیرند و پس از مسلمانان نیز مسیحی‌ها قرار دارند. به هر حال تا یک سوم جمعیت این کشور را اقلیت‌ها تشکیل می‌دهند. برخی از آن‌ها سال هاست که با ارتش می‌جنگند و شماری از این اقلیت‌ها هم درگیر تولید موادمخدر هستند. نظامیان خود را ضامن وحدت ملی می‌دانند و طی دهه‌های اخیر از این طریق سلطه خود را بر مردم توجیه می‌کنند.

۵. اسلام هراسی جهانی

آن‌ها همسو با غربی‌ها، در چارچوب یک سیاست جهانی هدفمند، اسلام هراسی را در همه جا تبلیغ می‌کنند و کشتار میانمار در اصل، یکی از محصولات همین اسلام هراسی است.

۶. سیاست تلافی جویانه بودایی‌ها

میانمار از وقتی که طالبان مجسمه‌های بودا را در افغانستان تخریب کرده، صحنه آشوبهای ضد مسلمان بوده است. تعصب، تعصب به دنبال دارد. آشوب دیگری نیز به علت تخریب مجسمه‌های بودا توسط افراد نا‌شناسی در ماندالیا Mandalayایجاد شد. ۲. شدید‌ترین درگیری‌های میان بودایی‌ها و مسلمانان از دو ماه قبل و به بهانه تجاوز و کشته شدن یک زن بودایی به دست ۳ مرد مسلمانان آغاز شد. به دنبال آن ماجرای اتوبوس و کشتار‌ها و تجاوز به زن‌ها و تبعید‌ها پیش آمد.



  • حمیدرضا ابراهیم زاده