دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات،یادداشتها وآثار پژوهشی واجتماعی حافظ ومترجم قرآن کریم و نهج البلاغه و شاعر و خوشنویس و پژوهشگر حوزه جامعه و رسانه؛ استاد دانشگاه دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

آوای لذت

چهارشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۳۶ ق.ظ

 

 

می گویند موسیقی آرام بخش اذهان آشفته است.

 

لذتی حاصل از درد و هیجان وهجران طبیعت.

همیشه در بذرلذت دردهایی نهفته است. و نیز در بذر هردردی لذتی نهفته تر.

آشفته ترمی شود آنکه بداند با درد دیگری لذتی عایدش  می شود...

سمفونی طبیعت. صدای باران.صدای برگ درختان به هنگام نسیم.

صدای آبشاران و قطرات آب... آوای چکاوک. غوغای عندلیبان.و...

همه ی عناصر موسیقایی طبیعت فقط یک نکته را به انسان هدیه می کند لذت حاصل از آرامش...

نکته اینجاست:

برگ در مقابل باد برای جدانشدن  از مادرش مقاومت می کند.

خزان برگ را به زیر پای مادر قربانی می کند. و  ما با لذت از روی قربانیان رد می شویم.

باران از پرواز در آغوش ابر جدا افتاده است. و به سفلای خاک مدفون می شود.

و آب از چشمه و کوهساران وادار به هجرتی بازگشت ناپذیر می شود.

و زلالیتش بر ضمختی سنگلاخان عرضه می شود.

و یا کویر او را می بلعد . و یا رودها خاک آلودش می کنند و یا به گورستانی به نام دریا می پیوندانند...

وعسل که به لذیذ ترین وشیرین ترین عنصرحیات زبان زد است محصول ماهها تلاش هزاران زنبور کارگراست

بیچارها نمی دانند:

آن زمان خانه گر پرشهد شود روزجلای وطن زنبوراست...

بی خانمان شان می کنند.تا حاصل دسترنج شان را به نوش بکشند.

سحرگاهان که بلبل بر درختی لانه می کند و برآستان غنچه ی گل و سر در گریبان ناله می کند.

گل آسوده خیال بر منبرش سودای عاشقش را می نگرد و از این دلباختگی لذت می برد.

همان دم تغزل بلبل چشمها را از خواب می گیرد. و به شهادت می خواند و گواه می گیرد:

مردم چشمم به خون آغشته شد   در کجا این ظلم بر انسان کنند؟!!!

او سوزناک و حزین می سراید ولی ما بی خبر از هر جا از صدای سوز او لذت می بریم...

دردهای انسان گاه چنین ناگفتنی و ناشنیدنی است.

گاه باید ناگفتنی ها تا لحظات آخر عمر با ما به گور برود.

بسیاری از ناملایمات و دردها با هیچ سمفونی ئی آرام نمی گیرد .

جز سمفونی مرگ. جز لقای پروردگار. جز آرامش محض در جوار دلدار...

 

حتی وقتی پناهنده ی نجوای طبیعت می شویم؛

این رویت جمال است که انسان را تا ابتدای فهم  کمال می برد...

 

دلم نمی آید باسوز نوای نی لذت برم. بلکه سِرشک از دیده گانم جاری می شود.

 

خرداد گذشته بلبلی که در حیاط باغ ما آشیانه دارد از کله ی سحر سروش آغاز کرد تا حدی که تاب از کف دادم.

اندیشیدم آیا این چهچه مستانه است یا سوز دل یک عشق باخته؟

با پهنای روز او ناامید از لانه اش هجرت کرد تا شاید ناله اش را با همدلی همراز تر در میان بگذارد.

او هرگز برنگشت.

نمی دانم طعمه ی بازی شد که آنسوی باغ منتظرش بود یا اینکه به معشوق رسید...

 

سحر بلبل حکایت با صبا کرد                   که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد

از آن رنگ رخم خون در دل افتاد              و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد

غلام همت آن نازنینم                           که کار خیر بی روی و ریا کرد

من از بیگانگان دیگر ننالم                   که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

گر از سلطان طمع کردم خطا بود             ور از دلبر وفا جستم جفا کرد

خوشش باد آن نسیم صبحگاهی               که درد شب نشینان را دوا کرد

نقاب گل کشید و زلف سنبل                    گره بند قبای غنچه وا کرد

به هر سو بلبل عاشق در افغان                تنعم از میان باد صبا کرد

بشارت بر به کوی می فروشان             که حافظ توبه از زهد ریا کرد

 

من از آه بلبل و صدای قطره و... می ترسم.

این آواها همه نوحه هستند برای ناله وهمدردی.به درد دیگران خندیدن ولذت بردن جفاکاری است

 

                         حمیدرضاابراهیم زاده   23/10/1392

 

 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ظلم ظالم مظلوم

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۴۱ ب.ظ

به افتخار شهید شیخ نمر



پیامبر اعظم(ص) شهادت داده بود

«من سمع مسلما ینادی یاللمسلمین فلم یجبه فلیس بملسم.

هر کس بشنود مسلمانی فریاد یاللمسلمین سر می‌دهد و او را اجابت نکند، مسلمان نیست»

و «هر کس صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست.»

چگونه می‌شود در شرایط تعدی ظالم به مظلوم بی‌تفاوت ماند

حال آن که امیر مومنان(ع) فرمود؛  کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا.

دشمن ستمگر و یاور مظلوم باشید.

پیامبر: ازنفرین مظلوم بپرهیز

زیرا وی به دعا حق خویش را از خدا می خواهد وخدا حق را ازحق دار دریغ نمی دارد.

وفرمود:

ازنفرین مظلوم بترسید که مانند شعله ی آتش به آسمان می رود .

ازنفرین مظلوم بترسید اگر چه کافرباشد زیرا هیچ پرده ومانعی دربرابر نفرین مظلوم نیست .


خداوند فرمود:

تعاونوا علی البر والتقوی

درکارهای خیر همدیگررا یاری دهید

ولا تعاونوا علی الاثم والعدوان. سوره مائده 2

ولی شریک  گناه  کسی  نشوید

 ولاترکنوا الی الذین ظلموا

خودرا  نردبان ستمکاری دیگران قرار ندهید . سوره هود113

حکومت با کفر ممکن است وبا ستم محال....


* ای آزادگان جهان  ای مسلمانان جهان

فیا ایها الاحرار

فیا اخوة المسلمون الکرام:

اسمعوا وانصتوا نداء الشهید المظلوم

آیا ندای مظلومانه ی لبیک یا حسین شیخ نمر را به گوش نمی شنوید؟


بی تردید خون به ناحق ریخته‌ی  شهید مظلوم به سرعت اثر خواهد کرد و دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت


ویا آل  السعود


ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیا کم»


If you do not have faith and are not afraid of the Resurrection

then you are free in your world


اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید




حمیدرضاابراهیم زاده

14دی1394



* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

شهادت شیخ نمر

شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۵۷ ب.ظ

 

 

 

وزارت کشور عربستان با صدور بیانیه‌ای از اجرای حکم اعدام شیخ نمر باقر النمر، رهبر شیعیان این کشور خبر داد.

درخبرها شنیده ام

که شیخ نمر باقر امین النمر روحانی ومجتهد  و رهبرشیعیان عربستان بدست حکومت سعودی به شهادت رسیده است.

ضمن محکومیت این عمل سفاکانه ی آل سعود ازامت اسلام استدعا دارم که با وحدت وهمدلی بیش از پیش خباثت رفتارهای  ناهنجارآل سعود را محکوم کرده ودرمقابل چنین فجایعی پایداری وشجاعت بیش ازگذشته نشان دهند

که پیامبر رحمت فرمود

من اصبح ولم یهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم

هرکه صبح برخیزد و به امورمسلمانان اهتمامی نورزد مسلمان نیست

 

جای بسیارتاسف وتالف ونگرانی دارد  که چرا مدعیان آزادی بیان

مدعیان حقوق بشر

مدعیان حفظ وحراست  از حقوق مخالفان دولتها هیچ کاری برای جلوگیری از اعدام این شهید بزرگوار نکرده اند

گمان می برم رژیم آل سعود با این حرکت بسیار نابخردانه اش نه تنها قائل به وحدت مسلمانان از جمله شیعه و سنی نیست بلکه هیچ ارزشی هم برای کرامت شهروندان و حقوق آنان قائل نیست و مستقیما با هتک حریم مومنین ومظلومین ، با خدا وارد جنگ شده است.

 که هرگز خداوند از حق مظلوم نمی گذرد!

خداوند مدافع اهل باور است...

شهادت مظلومانه ی این عالم ربانی دانشمند ارزشمند را به محضر امام عصر وهمه ی مسلمانان وآزادگان جهان تسلیت عرض می نمایم

وبرای آن شهید سعید علو درجات و برای بازماندگان بردباری همراه با پاداش خاص از خداوند تمنا دارم.

 

 

حمید رضا ابراهیم زاده

 

12دی1394

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

درآمدی بر روانشناسی متولدین ماه ها

چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۳ ق.ظ



امروزه تا حدودی دانش رفتارشناسی درباره‌ی روانشناسی متولدین ماهها اعتماد اذهان را بخود جلب کرده است.

مردم دوست دارند خود را بهتر و بیشتر بشناسند و از پیچیدگی های درونیشان رمزگشایی کنند.

و در معاشرتها و برخوردها رفتار دوستان و دشمنشان را تخمین بزنند.

و اطلاعاتشان را نسبت به دوست و نامزد و همسر و زیردستان و یا بالادستی هایشان کامل‌تر کنند تا به آسانی تفاهم و تعامل مطمئن تری نسبت به هم بیابند.

با پیدایش این نظریه انقلاب بزرگی در تاریخ رفتارشناسی رخ داده است.

و آن شناخت افراد با تکیه بر  سال وروز و ماه تولدشان است.

به طور قطع منشا دانش روانشناسی متولدین ماهها  دانشی شرقی و برخاسته ازفرهنگ چینی است.

چینی ها مثل اعراب فقط رویت ماه قمری را در محاسبات ایام محرز می‌دانند.

عیدهایشان هم  با ماه نو قمری یا همان ماه واقعی منظم شده است.

یکی از بزرگترین اختلالاتی که ما از آن در روانشناسی متولدین ماهها غافلیم همین اصل هست.

آنها متولدین محرم. صفر و ربیع و... را مبدا تعبیر و تصمیم می‌دانند نه  آذر و دی و  بهمن.

چون تاثیر حضور ماه و  تقاطع با کهکشانها بر زمین مورد توجه آنهاست.

به عنوان مثال نحوست اوضاع فلکی قمر در عقرب  یکی از همین تقاطعات کهکشانی است.

اما اگر دقت کنید عمده شباهت های رفتاری و  تیپ افراد علاوه بر رموز ژنتیکی به سه محور:

نوع سال مثل سال کبیسه و  نام سال به حیوانات  مثل سال مار و  نهنگ و...

و  نوع قرار گرفتن در وضعیت جوی زمین و  فصول و  همچنین نوع جنسیت و گروه خونی آنها ربط دارد.

بسیار ممکن است دوقلوهای غیر هم جنس فاقد شباهت نسبت هم شوند.

هم در قیافه  و اسکلت و شکل ناخن و دست و رنگ پوست و گروه خونی.

و هم در روحیه و رفتار فردی و علاقمندی‌ها و ذائقه‌ها.

و بسیاری از افراد نیز بدون هیچ سابقه و نسبتی در قیافه و اندام و رفتار به هم شباهتهایی دارند.

در مجموع از زمان و مکان  آغاز و جرقه ی بارداری تا لحظه‌ی تولد و پیشامدهای جوی و تشعشعات کیهانی.

و خوراک مادر و مقتضیات محیطی مادر و حتی نوع تشکیل نطفه پدر. جنین را مستعد رفتار و سلوک خاص میکند.

که علاوه بر شاکله ژنتیکی بسیاری از داده‌های محیط رحمی را با سرنوشت خود همراه می‌کند.

                                        

                        25 آذرماه  1392 حمیدرضاابراهیم زاده


  • حمیدرضا ابراهیم زاده

دل به دنبال دلیلی است...

پنجشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۷ ب.ظ


دل بدنبال دلیلی ست که واکاو دلائل باشد

 

چشم وگوش و دل مدهوش سلاسل باشد

 

مطربا چنگ بزن رقص کنان با ماباش

 

گو به عالم اگرت باز مرا زهر هلاهل باشد

     

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

6 آذر1393

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بسیج مستضعفین

چهارشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۲۰ ق.ظ

 یادداشت روز

بسیج مستضعفین را باید بازوی محرومان ومدافعان حقوق بشر ترجمه کرد

بسیج هم برای رشد وسیر تحول واحقاق هستی خود از آفات ومصائب بی شماری گذشت ومی گذرد

عمدتا سلیقه های مدیریتی کارگزاران بسیجی در برنامه ریزی ورفتار های مدیریتی باعث آفات وصدماتی برای بسیج است.

یکی ازبزرگترین عیب های بچه های بسیجی ما این است دائما درحال مرز بندی خودی ازناخودی هستند وهمه جا برایشان جبهه ی جدال معنا میدهد
آمادگی دربرابر تهاجمات فکری وفرهنگی واقتصادی ونظامی دشمنان بسیار عالی است
اما  مجادله وستیزه جویی بادوستان وهموطنان وبرادران وخواهران هموطن با سلیقه های متفاوت با ما بسیار زشت است.
همه ی ایرانی ها وطن را دوست دارند.و عزت ملی برایشان دغدغه است
شور وشعور مام پرستی همه ی اهالی وطن بسیارمترقی وبالاست
همه ی ایرانیان جنگ وعواقب جنگ را لمس کردند. شهید دادند هزینه کردند واز عواقب جنگ  نارسایی ها را تحمل میکنند
نمی توانیم بگوییم ماموریت بسیجی و دانشجوی بسیجی این است.

باید بگوییم ماموریت دانشجوی ایرانی.

نمی توانیم بگوییم دانشجوی شیعی ومسلمان باید دانشجوی ایرانی را درهر جامعه وکشوری به افتخار ایرانی بودنش. به برکت بینش وصلابت وغیرتش  ارج نهیم
 ایران وطن همه ی ادیان با سلایق متفاوت است همه ی اقوام وادیان ومذاهب واصناف برای ایرانی ماندنشان هزینه داده اند.

  خیلی تلخ است که ایرانی ها را به درجه  یک ودو تقسیم کنیم.
برادران وخواهران عزیز وبسیجی ما می دانند:

بسیج یعنی تلاش جمعی برای تحول ودستاورهای علمی. تلاش برای استقلال وعزت ملی. تلاش برای اقتصاد سالم. تلاش برای محیط زیست پویا وسالم تلاش برای امنیت پرنشاط وشاداب تلاش برای مساجد پررونق. تلاش برای  مدارس ودانشگاههای مولد علم وتکنولوژی وپویا. تلاش برای رفاه همه ی ملت ایران. و پایداری برای ایرانی ماندن. ...
متاسفانه ذهنیتی در بین برخی ازمردم بجا افتاده است که بسیج وابسته به جناح خاص و تفکر خاص سیاسی وفکری است ویا به نوعی بازوی برخی ازجناح هاست که این بینش غلط ومنحرف
است.

بسیج  شجره طیبه ی الهی است

وباید استقلال بسیج از افراط وتفریط جناح های سیاسی و....حفظ شود.

بسیج را باید از دنیا گرایی وجناح بازی حراست کرد تا  حامی عزت واقتدار وطن ونظام بماند
بنابراین شایسته  ولازم است که بسیج راازتک روی وافراطی گری و یا ستیزه جویی وگرایش به جناح ها مصون نگه داریم.

انگیزه ی تولد وتاسیس بسیج این بود که این نهال زیبا به ستون مقاومت دربرابر توفانهای اقتصادی. سیاسی. نظامی وامنیتی. فرهنگی واجتماعی مبدل شود.

همه ی ایرانیان بسیجیان سلحشور عرصه ی مقاومت در برابر توفانها وصعوبات هستند.

دوام وعزت وسربلندی همه ی ایرانیان ازشیعیان واهل تسنن وکلیمیان ومسیحیان وزرتشتیان واقوام وادیان وطبقات وصنوف راازدرگاه پروردگار تمنا دارم

والی الله المصیر.
حمیدرضاابراهیم زاده
11آبان 1394

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

مهندسی ذائقه فکری و فرهنگی

دوشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۸ ب.ظ

  
بسم الله الرحمن الرحیم    

 

ذائقه همان تمایل به تصاحب ،تمایل به خردن وسبک زیستن و رفتار و سلوک خاص و دلخواه و خوشایند فردی و اجتماعی است که مورد حمایت صاحب ذوق یا کاربران روش نیز است.

تمایل به خوردن ترشیجات ذائقه ترش و مجموعه خاص رفتار و طبع و مزاج رفتاری کاربر را رقم می‌زند تمایل به مصرف شیرینیجات ذوق و مزاج کاربررا شیرین می‌کند وبه تعبیر دوستان پزشک این افراط در نهایت به دیابت ختم می‌شود.

 تمایل به حسن خلق ذائقه رفتار نیک را برای کاربر رقم می‌زند و فرد در جامعه به خوش سیرتی و جامعه در جهان به جامعه نیک معرفی می‌شود.

 بنابراین ذائقه قابل آفریدن است و با فطرت و ذات بشر همراه و همگن می‌شود یعنی عضوی از وجود انسان می‌شود نظربه اینکه سلوک و رفتاری خاص با خونش عجین میگردد.

 رسول مکرم اسلام می فرمایند: هرکس در جوانی قرآن را حفظ کند. قرآن با گوشت و خونش آمیخته می‌شود.

 یعنی همه روشها منشها افکار وفهم و بصیرتش قرآنی می‌شود قرآن در خونش می‌جوشد و ذائقه اومی‌شود. ‌

 و این ذوق فکری همه  اموراتش را برنامه ریزی میکند .

پس برنامه ریزی برای ساختن یک  ذائقه فکری و فرهنگی همان مهندسی فکری و فرهنگی و عقیدتی است  لذا خداوند اولین مهندس کائنات است .

 (الذی قدرفهدی:اعلی2 )

البته هر کس تحت برنامه‌ریزی  و ذائقه مدون خاص با گرایش  و نیت خاص با این توصیف صاحب مکتب و مشرب و اندیشه خاص خویش است مثل بسیاری از مکاتب دنیا مکتب اسلام مکتب مسیحی مکتب اشراق مکتب ابن سینا مکتب مارکس و قطعاً مهندسی فکری فرهنگی عقیدتی لوازم و پیش‌نیازهای خاص خود را بعنوان پشتوانه شالوده و مواد اساسی بنیادین در اختیار دارد مثل تفکر شیعی که پشتوانه‌اش قرآن و سیره اهل بیت است بالطبع ساختار سازمانی مکتب شیعی و پشتوانه مقتدر آن قران و اهل‌بیت خواهد بود و خروجی شایسته آن نیز شیعیان  قرآنی است.

 بنابراین به تعبیر علامه امام موسی صدر؛ استعمار و استثمار فکری و فرهنگی گزنده‌ترین و عمیق‌ترین نوع برده‌داری است زیرا میتوان با ساختن ذائقه‌های منحرف و مخرب و فاقد وجاهت انسانی وی خاصه کرامت انسانی نسل جدیدی را بر اساس افکار مشتبه و منحرف و غلط پرورش داد و نسل کنونی را با اسلحه تحمیق و تحقیر و منزوی کرد و یا در اقلییت قرار داد که البته نیازی به کشور گشایی‌های عصر آهن و مفرغ و اسکندرانه و نادرشاهی نیست .

فقط با سازماندهی و پرورش ذائقه و تحریک حس لذت‌جویی. ثروتهای بادآورده و تحقیر ارزشهای متعالی و دعوت به تجاوز خواهی و جنگ‌طلبی و مقاومت در برابر حق که همه این نابهنجاریها با حرام خواری قابل تعمیم و پرورش است .

حالا نام این مکاتب را هر چه دلشان خواست می‌گذارند مکتب جدید اومانیست یا از نگاه قرآن نیز بدترین نوع ستمکاری و برده‌داری ظلم فکری و اعتقادی است که با پایه:

و من اظلم ممن منع مساجدالله (بقره 114)و الباقی با پایه:

و من اظلم ممن افتری آغاز می‌شود بویژه در آیه هفتم سوره صف میفرماید: و من اظلم ممن افتری علی الله الکذب و هو یدعی الی الاسلام والله لا یهدی القوم الظالمین.

ذات اقدس ربوبی بدترین ستم پیشگان  را کسی معرفی میکند که بر خدا و آئینش دروغ می‌بندد و ادعای اسلامی دارد که خداوند با گروه ستم پیشه هیچ پیمانی ندارد.

 عقل و نقل در اینگونه روشها و تمایلات نابهنجار فقط در تعارض با هنجارهاست یعنی هر آنچه که ذائقه سازان بطلبند آنها اطاعت پذیر و رام هستند در این جریان گروه هدف یا کاربر فقط برده‌ای مطیع است. مسخ شدگان این روشها همچون بردگان در خدمت امیال مهندسان ذائقه ساز و اربابان ستم پیشه  قرار می‌گیرند و از خود هیچ اراده‌ای ندارند.

 و اکنون کودکان و نوجوانان و جوانان امت اسلامی در این کشاکش نابرابر مورد هدف قرار گرفته‌اند روح ایمان و تعبد و تعهد ملتهای مسیحی و مسلمان مورد هجوم واقع شده است کاربران سلوک انحرافی نمیدانند از چه هنگام و چگونه به اسارت درآمده و به این بردگی رذیلانه تن داده‌اند و چه چیزهایی را از دست خواهند داد ذوق و شرف ایمانی ذوق غیرت ذوق کرامت انسانی و بالندگی و ایثار عمود خیمه‌اش خواهدخفت عزت و شرف و کرامت بزودی به خفت و خواری منجر خواهد شد.

 مودیان و صاحبان برخی از سایت‌هاو شبکه‌های تلوزیونی و ماهواره ها و رادیوها کتابها نمایشنامه‌ها اشعار و داستانها و اغذیه‌ها ی فکری با مردم و بویزه نسل نوخواسته جنایتها کردند آنها  قطعاً نسل متعارضی را برای ما خواهند پرورید فرزندانی که هیچ تمایلی به سلوک و عقاید والدینشان ندارند بلکه آنرا مذموم و متحجر می‌پندارند پدر و پسر دشمن فکری یکدیگر خواهند بود و متأسفانه خیلی زود این تئوری عملی شد .

 همان کاری که در ساختار تغذیه مردم با غذاهای هورمونی برای تغییر ذائقه انجام داده‌اند و جهش سرطان و بیماریهای مرموز و صعب‌العلاج و کاهش سن مرگ و کاهش سطح هوشیاری ملتهای در حال توسعه را پدید آوردند آنها با ساخت غذاهای جدید بیماری‌های جدیدی را سازماندهی کرده و سپس برایشان داروهای جدید میسازند.

قطعاً کشورها و ملتهای هدف باید بازار داروئی آنها را داغ نگه دارند بالطبع شرکتهای بزرگ داروئی برای تجارت داروها به بیمارانی احتیاج دارد که هیچگاه روی سلامتی را نخواهند دید همچنانی که در ساخت تغذیه جدید برای کودکان کشورها و ملتهای هدف چیزی جز آیندگان کندذهن و کوتاه قامت به انتظار نمی‌رود آنها هرگز تحمل بازار آشفته را ندارند.

 قطعاً ایمان امت اسلام و ایمان امت مسیح و روح ایمان همه ادیان و مذاهب اکنون مورد هدف قرار گرفته است.

اگر روح باورها ی اصیل و سلامتی از آنها برداشته شود و به تعبیری  باید گفت که مسخ‌شدگان عصر جدید جز نام  و نشانه ساده اسلامی و یا مذهبی  از خود هیچ ندارند  و اگر همچنان کاهلی کنیم این حادثه نیز قریب‌الوقوع پیش بینی می‌شود.

این هوشیاری و ذکاوت امت اسلام و رهبران جهان اسلام  و پاپ و مسیحیان را می طلبد که تدبیری بیاندیشند و از فساد و تباهی امت‌ها در گرانیگاههای خاص خود دفاع کنند که قطعاً یا بی‌توجه‌اند و یا در خواب غفلتند و یا خود را بخواب زده‌اند و اگر هم اهل مبارزه‌اند یا در اقلیتند و یا بی‌سر و سامان با یارانی اندک  مشغولند البته این جریان از مسولییت خردمندان و هنرمندان و نویسندگان و شعرا و فرهیختگان نمی‌کاهد در این عصر رسالت نخبگان و فرهیختگان وهنرمندان وجامعه شناسان ومربیان ومروجان دینی وشعرا بعنوان مهندسان فرهنگی بیش از رهبران سیاسی  در تنویر افکار و تطهیر ذائقه مردم مؤثر است.

 فالله خیر حافظا وهو ارحم الراحمین

                                                                         حمیدرضا ابراهیم‌ زاده

                                                                           نهم دیماه 1386

 

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است .

 



  • حمیدرضا ابراهیم زاده

تکنولوژی واخلاق

شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۲۲ ب.ظ


چرا خیلی زود دیر می‌شود؟

چرا از ماهواره، اینترنت و موبایل برای آسیب‌زدن به اخلاقیات جامعه و انسانیت استفاده می‌شود؟

چرا خانواده‌ها و اکثر جوانان و نوجوانان و حتی کودکان از موبایل، ماهواره و اینترنت آسیب می‌بینند؟

آیاپرداخنم به موضوع  سکس آزاد با ابزار رسانه‌ای نو، جهان را از افسردگی و خستگی  نجات می‌دهد؟

آیا پرنوگرافی برای جامعه می‌تواند مسکن دردهای بیکاری، اعتیاد، فقر باشد؟

آیا پرنوگرافی وآزادی اخلاق جنسی وتوسعه همجنس گرایی، همان آزادی  وتوسعه طلبی است ؟ 

 متأسفانه باید گفت چه زود دیر شد؟.

استفاده ی ابزاری از بهترین رسانه‌ها به اسلحه‌ای برای تهدید امنیت روانی و اجتماعی جامع، فرهنگ‌ها و خانواده‌ها و افراد تبدیل شد... . 

اینترنت با همه مقدساتش در راه اعتلای پژوهش بدست گروهی وارد میدان جنگ با اخلاقیات شد.

ماهواره با همه عزّتش در راه اعتلای اطلاع رسانی و آموزش همگانی اسباب تهدید اخلاقیات شد.

موبایل با همه نجابتش درراه اعتلای رفاه و امنیت به ابزاری برای تشویش اذهان عمومی مبدل شد. 

  راه برون رفت ازاین تهدیدات چیست؟

آیا باید جلوی پیشرفت تکنولوژی وعلوم رسانه‌ای و ابزارهایش را گرفت؟

آیا باید برای کاربران گواهی صلاحیت گرفت؟

آیا باید آن را بشدت کنترل کرد؟

 در مرحله اول باید گفت آیا این ابزارها، عنصر تهدید به شمار می‌آیند؟

براساس مشاهدات موجود می‌توان گفت:

همواره هر ابزاری که در جهان بمنظور رفاه حال عموم پدید آمده، از همان ابزار برای ابطال رفاه کاربر نیز استفاده شده است.

مثلاً استفاده از چاقو، دینامیت، آمفتامین‌ها و هر ابزاری که برای رفاه مردم و شهروندان، تمدن، و فرهنگ و پزشکی و... وجود دارد، قطعاً مورد سوء‌استفاده ابزاری قرار گرفته است.

حتی دین هم آلت دست گروهی از روحانی نماها و مفسران نامنزه دینی قرار گرفته است و عده‌ای مطامع خود را از پشت نقاب دین بدست می‌آورند...  که بی‌بصیرتی در دینداری و علم هم می‌تواند حجاب راه تکامل باشد چه برسد به ابزار تهدید! 

 نگاهی به  انقلابهای بزرگ جهانی؛

انقلاب کشاورزی در بابل، انقلاب صنعتی عصر رنسانس در اروپا، و انقلاب رسانه‌ای و تحولات مجازی بوجود آمده است به تعداد همه این تحولات و دگرگونی‌های ریز و درشت، راه برای تأذی و احاطه جان و روان ملتها وجود دارد.

مثلاً: درانقلاب کشاورزی علیرغم  شناخت بذرها وکشتزارها  وتولید انبوه غلات ، آفات نباتی‌ایی وجود دارند که درکمیت محصول و پایین آوردن   کیفیت محصول وارزش تغذیه‌ای نقش دارند،

ودربیوتروریسم  مبحث کشت مواد افیونی مطرح است که در دربطن صنعت کشاورزی این موضوع به عنوان تروریسم کشاورزی در جریان و تکاپوست.

و دربطن انقلاب صنعتی نیز کشفیات ومعادن و ابزارهایی برای تهدید و کشتار ملت‌ها بوجود آمدند،

مثلاً: از دینامیت و باروت ومواد شیمیایی برای کشتارجمعی وقتل نسل‌ها بهره برده شده است.

و دربطن انقلاب رسانه‌‌ای گاه رسانه‌ ها برای تمکین تمنیات اقتصادی وسیاسی واعتقادی اربابان خود به دروغ‌پردازی و تشویش وتحریک وتحمیق افکار عمومی روی می آورند وازاین حیث رسانه وتکنولوژی ارتباطی در خدمت ستیزه‌جویان قرارگرفته و عامل اصلی جنگ روانی علیه ملتهامی شوند.

اگر نگاهی گذرا به  فرهنگ مردم جهان داشته باشیم. هر قوم و نژاد و آئینی، ملیّت خود را برتر از تمدن‌های دیگری می‌پندارد و این آغاز کشمکش است برای ثبات و اثبات این عقاید واهی.

اکنون که انقلاب رسانه‌ای با پدیده رادیو، ماهواره، اینترنت، موبایل هوشمند با همه لوازم و کاربری هایش در جهان که در دسترس همه طبقات، فرهنگ‌ها و گروههای سنی وجود دارد. جهان را می‌تواند به دهکده کوچکی مبدل کند تا همه ساکنان زمین از همدیگر و حقوق هم  با خبرشوند.

آزادی جریان اطلاعات وجود دارد یا باید داشته باشد.... اگر روزی در حوزه‌ی اخبار و  فرهنگ   روزنامه ها حرف اول اطلاع رسانی را میزدند، امروز تلفن همراه با اتصال به دنیای آزاد مجازی به منظور تأثیرگذاری در افکار عمومی امکان هر گونه اطلاع‌ رسانی را به سرعت از منبع مولد به مقصد رخ می دهد.

 توقع مردم بر این است که از اوضاع خود و دیگران مطلع باشند. تحولات اقتصادی، سیاسی؛ نظامی و استراتژیک، فرهنگی که با حضور اینترنت در جهان بوجود آمده علاوه بر چشمگیر بودن، بسیار جدی و لازم است و غیر قابل انکار و طرد است.

 در هر صورت علیرغم استفاده‌های بسیار مفید، این ابزار تهدیداتی نیزبه همراه دارد:

مثل نقش اتومبیل دررفاه حال مردم جهان که متأسفانه روزانه هزاران نفر بر اثر تصادف رانندگی در جاده‌ها کشته می‌شوند.

و انرژی برق که روزانه ده‌ها نفر بر اثر حوادث برق  کشته می‌شوند.

و انرژی گاز که هر ساله در فصول سرد سال عده زیادی از مردم جهان بامرگ خاموش از بین می‌برد...

آیا باید جلوی استفاده از اتومبیل، برق و گاز... را گرفت؟

آیا باید جلوی استفاده از چاقوی آشپزخانه، تیغ فوق تیز جراحی و... را گرفت؟

آیا باید جلوی کشت مواد مخدر را گرفت؟

آیا باید جلوی کشف معادن واستخراج مواد پرخطر را گرفت؟

بلکه باید همه این موارد را فرصت برای توسعه ورونق تلقی کرد

و فرصتها را با قوانینی  متقن و رفاه پسند ارتقا داد. 

   در آئین شکوهمند اسلام مصرف مشروبات الکلی و مسکرات حرام است.

زیرا این نوشیدنی مضر حال و سلامتی افراد شناخته شده است. اما گروهی که تابع این اعتقادادت نیستند مجاز به استفاده علنی آن در سطح جامعه نیستند و با قوانین بازدارنده می‌توان آن را بسرعت کنترل نمود تا از عواقب و حواشی آن در امان بود. و چون در فرهنگ دینی وملّی این عمل بسیار ناپسند است و ذهن عموم هم نسبت به کنترل آن تشویشی ندارد... 

اما نمی‌شود از فواید برق و گاز و اتومبیل و چاقو، دینامیت و آمفتامین‌ها و کدئین‌ها غافل ماند. زیرا در صورت قانونمند کردن نحوه‌ی استفاده و احتیاط و آگاهی‌بخشی در مقابل حوادث میزان موارد مرگ و میر بوسیله انرژی‌ها، که خود ابزار رفاهی است. عوارض و تهدیدات  کاهش می‌یابد.    

با فرهنگ سازی و جایگزین‌های بهتر، خطر استفاده از آنها منحصر به افراد سبکسر می‌شود.

مثلاً حدیثی از امیرالمومنین وجود دارد که می فرماید:

«اگر متعه را حرام نمی‌کردند هیچکس زنا نمی‌کرد مگر شقی‌ترین مردمان»


(تفسیر طبری، ج 5،‌ ص 9؛ الدرّ المنثور، ج 2، ص 240؛ زاد المعاد، ابن قیّم، ج 1، ص444)

  شقاوت مورد نظر ایشان قطعاً انواعی از بیماریهای روانی و فکری است که ریشه در جهل و بی‌بصیرتی آنان دارد. بنابراین وجود افکار غلط و منحرف برای استفاده از هر ابزاری خطراتی را نیزبه همراه خواهد داشت.

می‌گویند جلوی بیمار روانی چاقو و چنگال نگذارید در دسترس کودکان دارو، بنزین و مواد‌ شوینده و ... نگذارید در زندان بسیاری از وسایل زندانیان کنترل می‌شود چون امکان استفاده منفی بخاطر حضور افراد نامنزه، خطر ساز است.

  چرا در اینترنت و ماهواره و موبایل و برخی از مجلات این تهدیدات وجود دارند؟

عطف مقدمه پیشین بنظر می‌رسد؛خیلی از این ابزارها(تصاویر، فیلمها، هرزنامه‌ها) با برنامه‌ی هدف دار برای تغییر ذائقه و تربیت جهان‌بینی جدید  صورت می‌پذیرد و چون مخاطب خاص خود رادارند بنظر صاحبان شبکه،  سایت‌ها، سردبیرها عمل ناپسندی نیست. بلکه سودآور و نیاز جامعه جهانی است.و البته این مسئله به بررسی بیشتری برای تعیین خیانت بنگاههای تربیت ذائقه و مهندسان تدبیر جهان بینی نو، نیازمند است.

  آیا درکشورعراق تظاهر به مسایل جنسی همانند بلژیک به راحتی عنوان می‌شود؟

  قطعاً پذیرش اینگونه مسایل که ریشه در ساختارجامعه‌ی مذهبی و فرهنگ بومی جوامع دارند که در فرهنگهای متفاوت یکسان نیست. ناگفته نماند که بد بودن و قبیح بودن بسیاری از مسایل و فعالیت‌ها و فکرها و روشها نیز منوط به همین تفاوت‌هاست (تفاوتهای فرهنگی).

مثلاً رعایت حجاب در ایران و برخی از کشورهای اسلامی اجباری است اما در فرانسه و برخی از کشورهای اروپایی برداشتن حجاب اجباری است. یا آموزش مهارتهای جنسی در غرب اجباری است. اما  در کشورهای جهان سوم، و جوامع بسته یا در حال توسعه (رشد نیافته) و کشورهای اسلامی نادیده گرفته شده است.

متأسفانه مؤدیان و مبلغان دینی ما برای تربیت و آگاهی‌بخشی صحیح جنسی کودکان و نوجوانان بسیار بی‌رغبت و کاهل بوده وهستند. وغالبا از آن به عنوان خطوط قرمز معارض با حیا و عفت عمومی یاد کرده‌اند.

آمارهای جهانی بادقت بالا نشان می دهد که متاسفانه بیشترین مخاطبان و مشتریان و طرفداران پرنوگرافی کشورهای  اسلامی حوزه‌ی خاورمیانه و در حال توسعه هستند.

  به نظر می‌رسد یکی از دلایل پر طرفدار بودن سایت‌های سکسی در جهان سوم و کاربرهای فراوان آن در حوزه کشورهای اسلامی می‌تواند عدم آموزش صحیح اخلاق جنسی به کودکان و نوجوانان باشد، که بحث بسیار مشروحی را در خصوص سلیقه ی تربیت صحیح و چگونگی آموزش می‌طلبد.

بطور کلی کودک و نوجوان حق دارد از دنیای وجود خود بداند، از جنسیت و غریزه و کششهای درونی خود بداند پس بهتر است والدین با بهترین و ساده‌ترین گویش مسایل جنسی را به کودک در حد بسیار نازل و ساده‌ای بیاموزند تا کودک از بزه‌کاران و افراد غیرموظف و بی‌مبالات و بی‌اطلاع این موضوعات را نیاموزد و تجربه نکند!

بی تردید کودکان تا سن 15 سالگی باید به کاربرد اعضای بدن خود مطلع باشند. آن هم در حد و بضاعت خودشان، زیرا باید آگاهانه خود را از آسیب‌ها و سوء‌استفاده‌ها در امان بدارند. نوجوانان باید از موقعیت جنسی خود مطلع باشند و برای کنجکاوی به دنیای بزرگترها وارد نشوند. متأسفانه بدترین راه فهماندن امورجنسی به کودکان و نوجوانان رها کردن و حتی جلوگیری کردن آنان از فهم جنسی خود است.

برای جلوگیری از انحراف جنسی کودکان و نوجوانان باید به تربیت جنسی کودک و نوجوان در محیط خانواده و مدرسه با دقت بسیار ظریف و نگاه و اشراف روانشناسانه همت کرد.  با توجه به اینکه نقش والدین در این آموزش بسیار پر رنگ‌تر از بقیه  می‌باشد.  بنابراین آنها باید برای آموزش تربیت جنسی کودکان شان آموزش ببینند و مطالعه کنند. مطالعه کتابهای آموزش جنسی کودکان توسط والدین از ابتدا بسیار جدی است و لازم است.و آموزش وپرورش بیش ازهمه  موظف است تا دروس مشترک وتخصص جنسیتی درباره سبک ومهارت های زندگی وتفکر اسلامی را برنامه ریزی وبه عرصه ی تدریس بیاورد

  والدین ومربیان برای آموزش   تربیت جنسی می‌توانند به کتابهای مفیدی همچون:

1- تربیت جنسی کودکان و نوجوانان /ترجمه دکتر میر فصیحی 

  2- روانشناسی تربیت جنسی /ترجمه تقی‌زاده 

3- روانشناسی جنسی /ترجمه صمد نوری فرود 

  4- خانواده وسایل جنسی کودکان / دکـتر علی‌ قائمی و... مراجعه فرمایند

 و یا با گل گشتی در سایت‌های آموزشی و تخصصی  به این امرمبادرت ورزند و قطعاً با مطالعه دقیق راه کار مفیدی برای حفاظت از کودکانمان دربرابر پدیده های تهدید امیز خواهیم داشت.

نباید ذهن کنجکاوکودکان را به امان خود رها کرد

   متأسفانه بسیاری از کودکان برای کنجکاوی بیشتر به موارد دیگری دست می‌زنند که به انحرافشان و یا سوء‌استفاده از آنها ختم می‌شود. و بطور یقین اگر کودکی بداند که چه عواقبی پشت پرده این کنجکاوی‌هاست هرگز در این مسیر قدم نمی‌گذارد.

پس باید به کنجکاوی‌های کودکانه، نسل خود با بهترین وعلمی‌ترین روشها پاسخگو باشیم و گاه خودمان عامل طرح باشیم و به سرعت و دقت به آن پاسخگو باشیم.

   آمار سوء‌استفاده و جرایم جنسی علیه زنان وکودکان در جهان بسیار بالاست این آمارها نشان می‌دهد که اغلب این جرایم به علت ملاحظه‌کاری و حیای بی‌مورد خانواده و والدین و کودکان رخ داده است.

  موارد زیر از روشهای مناسب برای پیشگیری از این جرایم می‌باشد.

  خارج کردن موبایل مجهزوهوشمند و شبکه‌های معلوم‌الحال از دسترس کودکان کنجکاو به  بصورت بسیارآرام ومنطقی و محرمانه   که خودش هم متوجه امتناع نشود، غفلت نکنیم.

برای کودکان می‌شود از گوشی‌های ساده‌تر استفاده کرد و یا به اتفاق فرزندان خود به سراغ رایانه وفضای مجازی  برویم.  به کودکان مان بیاموزانیم که مطاباتشان را در فضای مجازی دسته بندی کنند و به دنبال خواسته های مترقی بروند .درنهایت کودکان باید بدانند چه چیزی را برای جستجو می‌طلبند.

سایت‌های خوب را بشناسیم و حوزه‌های تحقیق آنها را بدانیم و راهنمای نت گردی آنها باشیم.

فیلمها را با او تماشا کنیم نقاط ضعف بعضی از برنامه‌ها ( فیلم، کارتون، بازی و‌...‌) که کودک از آن   استفاده می‌کند را بدانیم.

به کنجکاوی هایش دقت کنیم و هوشمندانه ودقیق به آن پاسخ بگوییم.

از مشاوران تربیتی برای چگونگی پاسخگویی به پرسشهای معنا دارشان کمک بگیریم.

بی‌تردید شناخت دوستان کودکانمان به ما در مسیر آموزش شخصیت او کمک‌های زیادی خواهد کرد.

 بهتر است با دوستان فرزندانمان آشنا شویم بنابراین با خانواده‌هایشان حداقل یک جلسه ارتباط برقرار کنیم و از مطالبات بینشی و نگرانیهای هم مطلع شویم و...   هرگز از مورد ارزیابی قرار دادن کودکان نهراسیم، نیازی به ذره‌بین و دوربین مخفی نیست. پس از آموزشهای لازم  فقط به او اعتماد کنیم و از دور به او و همه خواسته‌ها و فعالیتهایش اشراف داشته باشیم. به کودکانمان اعتبار معنوی هدیه کنیم و او را در مورد مسایل خودش صاحب نظر بدانیم و خطاهایش را با راهنمایی‌هایمان برطرف سازیم.

بی‌گمان مطالعه این آثار به ما در پرورش جنسی و روحی کودکان در حد نیاز و خواسته‌هایمان کمک خواهد کرد.البته این نکته نیزضروری است: فعالیتها، اعتقادات و روشهای ما در زندگی تأثیر ماندگار و گزافی در پرورش روحیات کودکان خواهد گذاشت.

برای نوجوان و جوانان در سطح دبیرستان یک واحد درسی به نام «مهارتهای زندگی و اخلاق جنسی» بگذاریم و همین یک واحد درسی در دوره راهنمایی بنام «سبک ومهارتهای زندگی» و کلیات مورد نیاز نوجوان نو بالغ را در آن لحاظ کنیم .

بطور قطع حضور و استفاده از کارشناسان مشاوره و روانشناسی درمجتمع‌های  آموزشی و علمی بسیار ضروری بنظر می‌رسد.

 می‌توان همه کنجکاوی‌های جنسی را به سادگی توضیح داد.

می‌توان راه حفاظت از آسیبهای جنسی را براحتی به دانش آموزان القا کرد.

و می‌توان بصراحت از غریزه جوانی سخن گفت و  راهکارهای مراقبت از آسیبها را در آن لحاظ کرد.  پس از همه مهمتربرای مصونیت از آسیبهای نوجوانان و جوانان بحث آموزش جنسی به آنهاست. ضرورتی ندارد که از طرح مسئله  بترسیم. و یا آن را خلاف حیا بدانیم.

بزرگترین معضلات فهم دینی و اخلاق جنسی در حیای بیجا نهفته است.

حیای بی جا درنگاه دین اسلام عیب وخطا به شمار رفته است.

حیایی که باعث حجاب برای  فهم و عزت و رفاه باشد مذموم است.


امام صادق علیه السّلام فرمود: مَنْ رَقَّ وَجْهُهُ، رَقَّ عِلْمُه
هر کس کم رو باشد، کم دانش است

(زیرا از پرسیدن شرم میکند و مشکلات علمیش حل نمی شود).

أصول الکافی / ترجمه مصطفوى ؛ ج‏3 ؛ ص16

   امروزه چون نوعی بی‌نظمی در فهم جنسی کودک، نوجوان و جوانوجود دارد باید با توان مطالعاتی و با هوشیاری و مدارابه همه این نابسامانی‌های ذهنی کودکان و نوجوانان پاسخهای متقن و منظم و قانع کننده‌ای بدهیم. 

ناهنجاری در فهم و  کنجکاویهای جنسی : 

  در عرصه ی کنجکاوی 3 گروه و مقطع در پویش وجود دارند:

1- ‌ کودک برای فهم و کنجکاوی

2-‌  نوجوان برای دقت و کانون گیری

3-‌ جوان برای تجربه ونیاز. 

    هر 3 گروه درجایگاه خود آسیب پذیرند.

گزارشی ازیک تحقیق میدانی معتبر در سال 2006 بصورت رندوم و بدون لحاظ کردن شرائط سنی و جنسی نشان می دهد. که در جامعه کنونی از بین 100 موبایل مجهز به 89%  این ابزار می توانیم با جرات بگوئیم خطر ساز بوده‌اند.

  با بررسی اتفاقی موبایلها غالب یافته‌ها حاکی از استفاده نا بجا از این ابزار بوده است.

دلیل آنها برای نگهداری فیلم و تصاویر غیر اخلاقی ومستهجن:

1- کنجکاری و چشم چرانی   2- خودارضایی   3- تجربه. 

   1) مرحله کنجکاوی و چشم چرانی: برای چشم‌چران دیدن صحنه‌های محرک هرگز اشباع شدنی نیست و باعث ورود به مرحله دوم خواهد شد و بقولی چشم جاسوس قلب است.   

    2) مرحله خود ارضایی: لذت از دیدن صحنه‌ها بطور قطع عامل ورود به مرحله بر انگیختگی جنسی شده و باعث بسیاری از بیماری‌های روحی و روانی و جسمی است، که درصد بالایی از کاربران به آن مبتلایند و در حقیقت پس از مدتی راه برای ورود به مرحله سوم یا تجربه خود به خود گشوده می‌شود. 

  3) تجربه:متأسفانه گروه زیادی از کاربران به تجربه جنسی نامشروع نیز مبادرت می‌ورزند گاه ارتباط به جنس مخالف و حتی همجنس بازی برای اشباع غریزه‌ای که مدتها توسط دستگاه، شبکه و... در اختیارش قرار میگیرد و گاه نیازمند به عنصر محرکی برای رفع عطش شده که گاه با افراد غریبه آغاز می‌شود و یا گاهی با دوستان، گاه با اقوام، کودکان و حتی محارم و.... چون برای رفع عطش نیاز آتشینی که وجودش را تحت شعاع قرار داده باید تجربه‌ای حاصل کند... و متأسفانه آنچه که فراوان وجود دارد علاقمندان به تجربه از کودک و نوجوان و جوان و حتی بزرگسالانی هستند که مدتها آمادگی خود را اعلام کردند. حتی اگر این تجربه به ازدواج ختم شود، تصور نمایید که استحکام این ازدواج چگونه است؟ در هر صورت دنیای سکس در فضای مجازی،می‌تواند بلای خانمان سوزی را در زیست و معیشت  فرد، خانواده و جامعه ببار آورد. و در دراز مدت با تغییر ذائقه و بحران هویت، جوانان و نوجوانان هرزه‌ای را خواهیم داشت که از علم ، هنر و تخصص و تعهد و تعبد  جدا شده‌اند و به جنگ نابرابری تن داده‌اند که با بی‌توجهی مهندسان فرهنگی و امنیتی و غفلت خانواده و با کنجکاوی خود  به سراغشان رفته‌اند.... حتی فتنه مواد افیونی هم به پای آنها نمی‌رسد و البته در بسیاری از روابط آزاد استفاده از مواد مخدری مانند شیشه و کریستال و کراک نیز روش تحریک و ارضای جنسی منحصر بفردی معرفی شده است که جنگ اتم هم به پای آن نمی‌رسد. 

   برای مصونیت جوانان از بیماری‌های انحرافی وافسردگی و خمودگی نیاز به روشهایی است که  بهترین روش:

  1)آموزش  جنسی به کودکان

   2)پایبندی خانواده‌ها به اخلاقیات

  3)طهارت رسانه‌ها،  می‌باشد.

  قطعاً نمی‌توان همه سایت‌ها، شبکه‌های سکسی را فیلترومسدود کرد.

  خلا تربیت و عدم جایگزینی لذت بصری و معنوی سالم در این گذار قابل اغماض نیست و همچنین شبکه‌ها مانند قارچ روزانه یکی پس از دیگری برای جلب  مخاطب سر برون می‌آورند.

  پس نیازمند ذائقه پروری سالم در برآوری عطش و پرکردن خلاهای مغفول با کالاهای مصرف فرهنگی جاذب و سالم و درک بی‌نیازی در این حوزه توسط کاربر هستیم.

 اما اهداف ذائقه سازان و گردانندگان این سایت‌ها چیست؟ 

استعمارگران نو و مهندسان تغییر سبک زندگی و ذائقه به دنبال تک قطبی کردن جهان برای حضور اقتصادی و فرهنگی و سیاسی هستند. این  آرمان محقق نمی‌شود مگر با استفاده از ابزار سکس و خشونت.

 1- تجارت اقتصادی:خلا نشاط در جوامع و جذابیت فیلم‌ها، تصاویر سکسی که برای همه‌ی سنین و طبقات فرهنگی جهان وجود دارد مخاطبان روز افزونی نیز خواهد داشت. در آن می‌توان به تجارت فاحشه فیلم و بازیگر و.. پرداخت که عواید بسیاری در انتظار صاحبان شبکه ها هنرپیشه‌ها و فیلمسازان (کارگردانان و تهیه کنندگان) و حتی قاچاقچیان بردگان جنسی خواهد بود. 

 2- انگیزه سیاسی و امنیتی: همانگونه که قبلاً گفته شد صاحبان سایت و شبکه‌ها می‌توانند در دراز مدت با هزینه‌ای بسیار نازل به فرهنگها، ملتها و حتی دولتهای بزرگ فشار وارد کنند و به آنان از لحاظ اقتصادی _ سیاسی _علمی _ اجتماعی و مذهبی بصورت خیلی جدی آسیب برسانند و امکان هر گونه مخالفتی را در آینده نزدیک از ملتها و دولتهایی که خود بخود تحقیر شده و یا مستعمره غیرمستقیم شده‌اند بردارند که بی‌شک این انگیزه در استعمارگران اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بیشتر دیده می‌شود.

در پس پرده سیاسی و امنیتی این شبکه ها، لابی‌های بزرگ  استعماری ودولتی پنهان شده‌اند که در پی غارت غنای فرهنگی و مذهبی و اقتصادی توده‌های جوان و در کلان "سرمایه ملت" آن جامعه را برنامه‌ریزی کرده‌اند. تحقیر و تضعیف هویت فرهنگی و اعتقادی و سیاسی و اقتصادی بزرگترین خواسته لابی‌های برانداز است.

   3 - انگیزه فرهنگی و مذهبی:

می‌توان گفت بزرگترین وخشن ترین نوع برده داری و استثمار، استعمار فرهنگی و مذهبی است که با این استعمار همه‌ی وجود مردم در اختیار استعمارگران قرار خواهد گرفت که بی‌واسطه و بی‌ارتباط با هدف قبلی نیست. بلکه این انگیزه بعنوان سر هرم  و نوک پیکان برای تعدی و غارت  سیاسی _ اقتصادی است. 

   4 - انگیزه پزشکی بهداشتی "آموزش و درمان" : 

شاید تنها موردی که می‌توان در آن تأمل کردهمین اصل از انگیزه‌‌ها است. در دنیای بیماری‌ها  بیماری جنسی (ناتوانیهای جنسی...) از نوع خود منحصر بفرد می‌باشد. چون این بیماری با روح و روان فرد و شریک جنسی‌اش درگیر می‌شود. بنابراین تأثیر عمیقی در رابطه همسران و در معاشرت‌های خانوادگی در سطح جامعه دارد که عمده مشکلات زوجین برای گسست پیوند زوجیت عدم ارضای صحیح جنسی نسبت به هم می‌باشد:

دومقوله ی 1-  ناتوانی جنسی   2-  بیش فعالی جنسی

   اشتیاق بیش از حد جنسی در یکی از زوجین و سرد مزاجی وعدم تمتع و تمکین در یکی دیگر از زوجین نیز یکی از معضلات خانوادگی و برانداز نظام خانواده‌هاست.

(تعدد ازدواج برای کسانیکه اشتهای جنسی زیادی دارند و بی‌مبالاتی در رفتارهای جنسی) را باید جدای این مورد فرض کرد.

  اما ناتوانی جنسی بی‌شک براندازتر از قسم دوم خواهد بود. چون در ازدواج آرامش غریزی ملاک است. تعداد همسرانی که در دنیا به این بیماری مبتلایند بسیار زیاد است. که علم سکسولوژی برای درمان آنان حتی استفاده از فیلم برای کاربرد روشهای بازیگرانه و آموزش صحیح لذت بردن را تجویز کرده است. مطابق با عقیده‌ی بسیاری از اطبای سکس، در جای خود باعث سلامت هم شده است. گروهی دیگر از ناتوانان جنسی با درمان بیماریهای هورمونی و درمان بیماری‌های عفونی و روانی سلامت خود را باز می‌یابند.

  اما نکته اینجاست که راز سلامت جنسی در روشهای آمیزش جنسی نوع برخورد و معاشرت و لحاظ بسیاری از مسایل ریز جنسی که حتی در احادیث ائمه و برخی آیات قرآن هم مشهود است وجود دارد. برای این منظور دانشمندان و پزشکان برای پیشگیری از بیماریهای جنسی و لذت بردن منطقی و راز لذت بردن از آمیزش جنسی و برای درمان بیماری‌ها و غفلت‌های جنسی به آموزش سکسی دست می‌زنند. و امروز بسیاری از پزشکان علیرغم تجویز داروها به آنها پیشنهاد می‌کنند که همسران به اتفاق هم یا جدای از هم فیلم ها و تصاویر جنسی را آموزش ببینند ویا تحریک شوند و یا آموزشهای لازم را در چگونگی مقاربت و درک لذت جنسی ببینند.... و برای کسانیکه هنوز ازدواج نکرده‌اند و در شرف ازدواج یا در دوران نامزدی به سر می‌برند هم فیلمها و برنامه‌های آموزشی برای سلامتی جنسی وروشهای لذت بردن صحیح جنسی را آموزش می‌دهند و هدف دیگر آن با در نظر گرفتن برخی از وجوه مثبت برای کسانیکه تازه ازدواج کرده‌اند آموزش سکس می‌باشد که در جای خود می‌تواند مفید و هم می‌تواند مضر باشد.

 اما در شریعت اسلامی هر گونه رفتار مخاطره‌آمیزی که باعث فساد و تهییج غلط افکار و عفت و حیا باشد مذموم و منفی و حرام شمرده شده است. و تشخیص آن نیز با مراجع و پزشکان است.

از نگاه برخی از مراجع دینی حتی آمیزش جنسی همسران اگر به این منظور باشد که طرفین شخص دیگری را درحین مقاربت در مخیله  اش تصوّر کنند حرام و کریه شمرده شده اند.

در هر صورت نظر بینابینی علوم روز و تحولات دینی و سنّت‌های غیرقابل تغییر دینی شرط است. در این جا با در نظر گرفتن همه لحاظ‌های آموزش بهداشت و درمان که با سفارش پزشکان معالج و یا روانشناسان این شبکه فعالند یا فیلمهایی ساخته می‌شود. می توان وجوه مثبت و منفی آن را با در نظر گرفتن شرایط حاشیه‌ای آن و همینطور امکان درمان و زندگی بهتر را نیز در جای خود لحاظ کرد. 

 5 - انگیزه هنری :  پرنوگرافی و به تصویر کشیدن جذّابیت‌های فیزیکی و جنسی امروزه جزء هنرهایی در رده‌ی نقاشی و عکاسی و هنرهای نظیر آناتومی و مجسمه‌سازی قرار گرفته است.امّا در برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای گاه برای روسبیگران زن و ژیگولهای مرد برنامه‌های تبلیغاتی نیز ساخته و پخش می‌کنند. بطورکلی این نوع رفتار غیرمنصفانه بنظر می‌رسد وعلاوه بربهداشت روان و بیماریهای جنسی، بنیان بسیاری از زندگی‌ها را سست می‌کند. و ذهن پاک نوجوانان و جوانان را با هنرپیشه و تاجر جنسی آلوده می‌کند. و امر ازدواج را به خاطر آن مضحک کرده و اسباب پدید آمدن بیماریهای روانی در جامعه خواهد شد. امروزه بسیاری از فاحشه‌ها در کشورهای مختلف با در اختیار دادن شماره تلفن و آیدی و چت و تجمع در کلوب‌های سکسی و یا CD  برای خود و یا بنگاه خود به کار اقتصادی سیاسی اجتماعی و فرهنگی به تبلیغات مشغولند. گویا این روابط برای آنان نوعی پیشه و تخصص به شمار می‌رود.

  اما حقیقت این است که بسیاری از هنر پیشگان برهنگی و سکس ،خودشان نیز از خود متنفرند و تن‌فروشی در ازای کار و پول و خدمات جانبی آن را  نوعی پستی می‌دانند. هیچ زنی حاضر نیست تا با او مثل دستمال کاغذی رفتار شود.اگرچه مسئله ی فاحشگی به تنهایی قابل بحث و ارزیابی و کاوش است. اما هرگز مورد انتظارتوقع عامه ی زنان به ویژه  زنان موقر و زیبا نیست.

زیبایی دلیل بر پیگیری ابتذال نیست و مردی و مردانگی و فتانت زنانگی فقط برای آزادی ارضای غریزه نیست. شاید برخی از فاحشه‌ها اشتهای سیری ناپذیر و عطش بالای جنسی در خود دارند که با آن کارعواطف ویا نیازشدید خود را ارضا می‌کنند. اما برخی دیگر از فاحشه‌ها برای مشهور شدن و شهرت و هنرنمایی آن را پیشه خود کرده‌اند، تا مورد رغبت و توجه مخاطبان قرار گرفته و در نهایت انگیزه‌ی مالی نیز بر آن مترتب است.

در سینمای ما نیز متأسفانه عزت خانوادگی و لذت از زندگی در هدفی چون ازدواج برای غالب نقشهای بازیگران جوان و پیر در همه سریالها و فیلمهای سینمایی کشور ما در نظر گرفته شده است. بدین منظور که فرجام هر فیلم و سریالی به ازدواج یکی یا چند نفر از نقشها طی هر شرایطی بطول می‌انجامد که بی‌تردید عواقب شوم چنین القائاتی فحشا و بی‌مبالاتی و پرورش ذهن انگیزشی برای اغلب مخاطبان خواهد بود.یکی از اضلاع مثلث عشق و ازدواج، ضلع سرخ و هوس آلود عشق است: که در آن جذابیت‌های فیزیکی میل جنسی احساس عاشق بودن ملاک است. در پی آن اشتغال فکری با یک معشوقه خیالی و غیر واقعی حاکی از عشق‌ورزی با همان نگاه اول، که در این حالت مقدار زیادی برانگیختگی ذهنی و بدنی وجود دارد و تا زمانی که رابطه عاشقانه به سرانجام نرسد این شرایط پایدار است و این شیفتگی ابلهانه در غالب شخصیتهایی که یکباره عاشق می‌شوند وجود دارد.تا هنگامیکه این نوع روابط و اهداف وجود دارد بطور قطع آمال و اهداف نهایی همه جوانان و حتی عَزبهای پیر و کهنسال عاشق شدن بوده و حتی تجربه برای دوستیهای نامشروعرا دوست خواهند داشت. بنابراین خود صدا و‌ سیما، کارگردانان و تهیه کنندگان فیلم‌ها هم مقصرند که ذائقه مردم را با اشباح ضلع سخیف عشقی مشوش و آلوده کرده‌اند.

لذا ضروری است که نباید فقط بدنبال این ضلع از زوایای عاشقانه عشق باشند. چون نتیجه آن ازدواجهای ناموفق طلاق قبل از ازدواج مرگ‌های زودرس(خودکشی، شوهرکشی وهمسرکشی) و فروپاشی خانواده‌هاست. اگرچه در همه این سرخوردگی‌ها عدم رویکرد به باطن دین و اعتقادات مذهبی مشهود و جدی است. اما تهیه کنندگان و نویسندگان هرگز از دین و اعتقادات مذهبی برای لذت بردن از زندگی و رفاه بهتر و امنیت کامل‌تر سخن به میان نیاورده‌اند، و یا فیلمی مؤثر درست نشده یا ضعیف و سخیف به اکران رسیده است و در کل گروه زیادی از عوام، دینداری را فقط ریش و یقه و چادر و نماز می‌دانند. بلکه صداقت، لطافت و هوشیاری و  شجاعت و چشم پوشی از گناهان کوچک و بزرگ و بصیرت و... در دین را بطورکل فراموش کرده‌اند بالطبع فرجامتلخ آن در مراجعه به جذابیت‌های نامشروع و بی‌صداقتی و چشم چرانی و زنا و مساحقه و لواط باید جست. آنچه را که دین برای غریزه جنسی در نظر گرفته است خاموشی نیست. بلکه اطفا صحیح شهوت جنسی است.همواره انسان در کشاکش زندگی خود با ناملایماتی همراه است که اطفا غریزه جنسی اسباب آرامش بسیاری از ناملایماتی را فراهم می‌کند.

در نگاه امام علی(ع) ارضای صحیح نیازجنسی عامل   رهایی از دردها و بیماری‌هاست.

در دین اطفا شهوت بواسطه:

 1)ازدواج دائم در هر شرایط سنی پس از بلوغ جنسی (بیداری و اشتهای جنسی)

 2)ازدواج موقت و در شرایط نامساعد غریزی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و...  را لحاظ کرده است. روابط آزاد بواسطه ازدواج موقت بی معناست.( اشاره به حدیث امام علی ( ع )   )  

 هر زن و مردی در شرایط نیاز می‌توانند برای اطفای شهوت خود، دور از همه ناملایمات اقتصادی فرهنگی، غریزه خود را ارضا کنند.     

 

    ازدواج موقت مطابق با فتوای مراجع دینی :

 1-ازدواج موقت برای زنان شوهردار حرام است.

 2-برای دوشیزگانی که به سن قانونی نرسیده‌اند و ازنظر حقوقی ممیز نیستند یعنی تابع ولایت دیگران (پدر، پدربزرگ) هستند بدون اذن پدر جایز نیست.

اما برای دوشیزگانی که با شرایط قوه تمییز؛ عدم والدین صالح، عدم  حضور و یا عدم قید حیات آنان و یا عدم صلاحیت اجتماعی و عقلی والدین، بلامانع است. و مطابق با فتاوی بسیاری از مراجع بزرگوار، درصورت اضطرار ازدواج موقت برای دوشیزگان مستقل بالغه و رشیده اذن ولی، لازم نیست و حتی بعضا به برخی از شرائط سنی هم اذن اختیار داده شده است. و همچنین  غیرباکره نیز به اذن ولی نیازی ندارد.

 3-مردان زن‌دار و بی زن با هم فرقی ندارندچون حق انتخاب با خود زنان است. با این سخن زنان مطلقه‌ای که متارکه کرده‌اند و پس از مدتی شرایط ازدواج برایشان مهیا نشده است و مایل به ازدواج مجدد هستند و یا اینکه برای اطفای غریزه خود دچار مشقت هستند نیازمند به شوهر موقت می‌باشند.

همه ی زنان و دختران مجرد و مستقل و رشیده‌ای که بیم فساد دارند و یا شهوت جنسی برآنان غلبه کرده و پناهی ندارند نیز ازدواج موقت پاسخگوست. مردانی که همسرانشان در اثر بیماری توانایی جنسی ندارند یا اینکه در سفرهای بلند مدت در مشقت هستند نیز برای بهره‌برداری و تمتع جنسی مجاز به متعه هستند. البته تفاوتی در داشتن و نداشتن همسر برای مرد وجود ندارد چون هدف اطفای شهوت است. دانشجویان مرد و زن و کارگرانی که در شهرهای دور به دور از همسر زندگی می‌کنند متعه بهترین راه برای آرامش روحیاست. احکام متعه با شرایط آن، در رساله توضیح المسائل همه مراجع بزرگوار قابل رویت است. «مهریه» و «مدت» دو اصل مهم و آسان در متعه هستند که باید در ازدواج موقت به آن توجه و عمل کرد.  بنابراین نه تنها سرکوبی شهوت در زن و مرد در اسلام منع شده است بلکه استفاده آزاد و ابزاری از آن نیز مذموم شناخته شده است.

   راههای برون رفت از  خمودگی و افسردگی  فرهنگی :  

   - باید فضای فرهنگی جامعه را به سمت نشاط مثبت سوق داد.

مثلا اواخر شب برنامه‌های بسیار جذاب و طنز عمومی - اجتماعی را در تلویزیون لحاظ کرد تا مردم با روحیه‌ی شاداب و چهره‌ی خندان و دل خوش به رختخواب بروند.

که بی‌شک این خلا و ایجاد انگیزه برای استعمارگران اقتصادی و سیاسی و فرهنگی فرصتی استثنایی به شمار می‌رود. در پس پرده سیاسی و امنیتی این شبکه‌ها، لابی‌های بزرگ دولتی پنهان شده‌اند که در پی غارت غنای فرهنگی و مذهبی و اقتصادی توده‌های جوان و در کلان با روحیه شاداب‌تر، صبح از رختخواب خستگی‌ها برخیزند.

(*منظور از برنامه‌های جذاب فیلمهای ضد اخلاقی نیست).

 1)تعدد وتنوع وتکثرشبکه‌های تلویزیونی و تخصصی کردن شبکه‌ها و پخش فیلمهای سینمایی جدید و جذاب و یا طنز هر شب در هر شبکه پخش شود و نیاز سنجی و نظرسنجی شود چه فیلمهایی را به نمایش در آوریم که برای نشاط جامعه نیاز است.

 2)برای کودکان کارتونهای جذاب با دیالوگهای سالم پخش شود و ذائقه کودک را با مفاهیم اسلامی و معنوی تربیت داد.

 3) برنامه‌های مذهبی بصورت یک شبکه تخصصی شبانه‌روزی و مجزا با حضور کارشناسان متخصص و فیلمهای مذهبی  پخش شود.

 4)  برداشتن فشار روانی حاصل از مسائل اقتصادی وسیاسی و فرهنگی از مردم.

 5)برای هر مناسبتی برنامه‌های تلویزیون از روال عادی خارج نشود... و به جای آن به تنوع و تخصص شبکه‌ها بها داد.

 6) ترویج فرهنگ ازدواج آسان و متعاقب آن ارزش سلامت روانی فرد و خانواده.

 اقتصادی :

 1)بالا بردن توان خرید مردم فشار فاقه از قشر کم درآمد و متوسط زدوده شود. انگیزه‌های تولید اقتصادی در کشور تشویق شود و فضای کسب و کار رونق یابد.

 2)اشتغال متناسب با تخصص برای همه میسر شود.

 3)بهبود وضع معیشتی مردم و اصلاح گرانی‌ها و انهدام فسادهای اقتصادی و ایجاد فضای نشاط روانی و بهبود رضایتمندی اقتصادی.

 4)ازدواج آسان و کم هزینه (یکی از بهانه‌های بیگاری جنسی زنان در سطح کلان فقر اقتصادی است.)

 سیاسی :

1)جلب حمایت ورضایت  مردمی و   برخورد صادقانه  بامردم در فعالیتهای سیاسی و اقتصادی و... دولت.

 2)بالا بردن ضریب امنیت اجتماعی و متعاقبا افزایش رضایتمندی در حوزه رفاه نسبی.

 3) برخورد قاطع با قاچاقچیان مواد مخدر که موجب از هم پاشیدن بسیاری از خانواده‌ها و ایجاد  بی‌بند و باری و  رواج طلاق و بیکاری در جامعه گردیده

4)برخورد شدید با توزیع کنندگان مسکرات و مشروبات.

 5)برخورد قاطع با رشوه و اختلاس و پولشویی که غالبا از بدنه‌ی مردم جدا هستند.

 6)فراهم کردن نظرسنجی‌ها و دریافت نظرات مردم بصورت زنده و پویا برای کسب رضایتمندی.توسط سیستم های امنیتی.

 اجتماعی :

1) ذائقه پروری و طرح و برنامه مفید برای مدهای تیپ، لباس.

 2)تشکیل کارگروههای پیشگیری از جرایم در رسانه ملی با مهندسی عمیق در تهیه برنامه‌ها.

 3) فرهنگسازی برای بهبود اصلاح مصرف و الگوی سازمانی مصرف صحیح و بهبود وضعیتهای اجتماعی و معیشتی. و بکارگیری فرهنگ سبک زندگی  اسلامی

 4) حذف عوامل آسیب زایی چون راهکارهای بی‌نتیجه، خشونت ولاقیدی.

5)ترویج روح تعاون و همدلی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در بین مسئولین.

   در پایان از همکار و برادر فرهیخته‌ام دکتر محی‌الدینی بخاطر تشویقم به نوشتن این مقاله قدردانی کرده و آرزوی سلامتی برای این عزیز فرزانه و بزرگوار را دارم، و از خداوند برای همه مردم میهنم عافیت و سرافرازی و صلابت و رفاه را آرزومندم.   

                                    حمیدرضا ابراهیم‌ زاده    

                                        بیستم  مهرماه1388 

   

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

کالاهای مصرف فرهنگی واجتماعی

پنجشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۰۹ ب.ظ


کالاهای مصرف فرهنگی واجتماعی

بانگاهی به وضعیت موجود تبلیغات کالاها ومصارف فرهنگی و اجتماعی  و ورزشی در می یابیم که مهندسی بسیارهدفمندی برای تغییر ذائقه مردم جهان سوم بویژه کشورهای حوزه خلیج و خاورمیانه صورت گرفته است و مامیتوانیم تأثیر آنرا در پوشش ومُد پذیری و رفتار غیر متعارف ومغایر با اخلاق دینی و ملی و تغییر در گویش جامعه‌ی آن سامان در یابیم. امروزه برچسب و برند هر کالایی از صابون و پارچه و نایلکس تا مدادتراش و پاک کن را مزین به تصاویر نیمه برهنه و جذاب محرک غریزی رقاصه‌ها و آلامدها و الگوهای افسانه‌ای زنان و مردان غربی کرده‌اند. که بیشترین مخاطبان این مبارزه کودکان و نوجوانان‌مان هستند کیف مدرسه و مداد و...همه اقلام مصرف فرهنگی حتی کتاب‌های داستان و کارتون‌های انیمیشنی  برگرفته از تصاویر باربی ، حنا مونتانا. و بسیاری از رقاصه‌ها و الگوهای سخیف دیگرکه همگی دربردارنده‌ی بی بند و باری در پوشش و رفتار و سلائق هستند.

مهندسی نوع پوشش این نمادها ، رنگ مو، نوع آرایش، نوع گفتگو و دیالوگ طوری هدفمند سازماندهی شده است که میشود گفت در این نبرد موذیانه برای تغییرذائقه و اصالت فرهنگی و هنجارهای دینی، آنها تا بن‌دندان مسلح حرکت کرده‌اند و شاید با این نحوه‌ی دفاع از فرهنگ و دین، از این نسل جز نام و نشانه‌ی اندک هیچ باقی نماند. که البته این نگاه در حال حاضر بسیار خوش بینانه است. درصورتی که گروهی از جامعه‌شناسان معتقدند این  نبرد تا کنون درلایه‌های عمیق متدینین و سیاسیون و حتی بزرگان و نخبگان جامعه  نفوذ یافته و جنگ با همان شدت برای تک قطبی کردن جهان می تازد و مهاجم در شرف پیروزی‌های بزرگ است. با توجه به حرکات خزنده‌ی موسوم به جنگ نرم این نگاه نیز کاملاً با حقایق موجود مطابق است. با بررسی مجموعه کارتون‌ها و انیمیشن‌ها و بازی‌های الکترونیکی بویژه فیلم‌های کودک همچون شرک، سیندرلا، باربی فندق شکن، سفیدبرفی، آنستازیا، شاه زاده وگدا، جادوی اسب بالدار، باربی درقصر الماس، جنی و دوازده پرنسس، دریاچه‌ی قو، سرزمین پری‌ها، دیو و دلبر، زیبای خفته، پوکوهانتس و.... درمی‌یابیم که هیچکدام ازالمانها وکالاهای مصرف فرهنگی در شأن و قواره تبدیل شدن به الگو و نماد اخلاقی و فرهنگی کودکانمان نیستند. البته آنها به این حد اکتفا نکرده بلکه با سازماندهی زیرکانه‌ای با هدف قراردادن زیرساختهای ارزشی،ملی وبومی فرهنگ به وسیله سربازان تربیت یافته  که همان فرزندان و نونهالان‌مان باشند در سطح گسترده‌ای با کلیات دینی و فرهنگی ما، آنها را دشمن کرده و با تسلط بر روح و فکر آنان نسلها را به جان هم می‌اندازند. و تا جاییکه فرزندان، والدین خود را از لحاظ درک اجتماعی تحقیرکرده و یا همواره در این تعارض روحیه نوجوانان نسبت به والدین خصمانه بماند و پل‌های ارتباطی بین دو نسل تخریب و در نتیجه انتقال آداب و رسوم به نسل جدید دچار خدشه شده و با توجه به مقاومت جامعه در تطهیر علوم همواره معلومات  بصورت پوسته‌ی ظاهری و کف روی آب شناور میماند. و عملاً شکاف و تفاوت ارزشی بین دو نسل بر روح جامعه شکل می‌گیرد. دسترسی کودکان و نوجوانان به این نقاط حساس از همین بی‌توجهی‌های کوچک  از مصرف کالای فرهنگی آغاز میشود از طرح جلد دفتر. تصاویر روی کیف مدرسه و مداد و پاکن تا  فیلم و سریال و شعر و داستان. که روند تربیت کودک را بصورت خودکار تعقیب میکند. البته گاه این غفلتها از سوی خانواده صورت میگیرد و گاه خانواده این نحوه تربیت شدن را کلاس و طبقه ارزشی خویش می‌پندارد. در هر صورت غفلت از خانواده و در سطح کلان از مدیران ارشد فرهنگی و جامعه شناسان آن جامعه ناشی شده است. عدم تولید آثار فاخر فرهنگی هنری در جامعه ما و زرق و برق و جاذبه‌ی آثار هنری غربی و کشش نسل نو پا به سمت جذابیت‌های فیزیکی و بصری باعث گشایش بازار تقاضای مصرف فرهنگی و هنری خواهد شد. و چه اینکه اختلاط ذائقه مصرفی از سوی هنرمندان ما خود یکی از آثار هجمه‌ی توفنده‌ی تمنیات مصرف داخلی به سمت کالاهای فرهنگی منحرف خواهد بود. ناگفته نماند که همیشه این اختلاط بد و مضر نیست. گاه نقاط اشتراک فعال زیادی در این حوزه‌های وسیع وجود دارند که میتوان از آن بهره برد. ضمن اینکه غالب حوزه‌های علوم در غرب بویژه حوزه سیاسی و اقتصادی و ورزشی و پزشکی تا حد زیاد مولد بوده و مخاطبان  مشترکی هم با اندکی تغییر و تصرف در جهان  دارند. اما در حوزه هنر و فرهنگ که گاه به سیاست و اقتصاد پیوند ناگسستنی ایجاد کرده تعارضات فراوانی بچشم میخورد که ما از آن غافلیم اگرچه بعنوان مثال در شیوه بانکداری با هم مشترکات فراوانی داریم اما درحقیقت فرهنگ دینی ما درحوزه بانکی با غرب کاملاً متضاد است و در رساله عملیه مراجع تقلید به این تعارض واقف خواهیم شد که مورد بحث ما نیست اما واقعیت این است که همه این حوزه‌های چندگانه عقیدتی و اقتصادی و فرهنگی و هنری و سیاسی با هم در ارتباطند و باید گفت همه چیز مکتب اسلام به عقاید و فرهنگ آن استواراست و همه چیز مکتب غرب لیبرال و منفک است. که این امر باعث تعارض درعملکرد حوزه‌ها شده است هنر غربی معیار پذیر نیست. اما هنر اسلامی محدوده معین دارد و آزادی و کرامت انسانی را محترم می‌شمارد. روشمند و جامع است با مقتضیات زمان و مکان در جریان است سنت‌های تبدیل ناپذیر دارد تا به اصالت‌ها آسیبی وارد نشود و.. 

با این لحاظ تولید آثار فاخر فرهنگی و تربیت ذائقه هدفمند در طول وعرض هم قرار گرفته‌اند. گرچه متأسفانه کاربران موسیقی در کشورما و خاورمیانه تمایل سیری ناپذیری به موسیقی غربی پیدا کرده‌اند و متعاقب آن زبان و لهجه و لباس و فولکورهای ملی به شدت آسیب دیده است اما این هرگز از رسالت هنرمندان متعهد و متعبد و متخصص‌مان در توجه بیشتر به تولید آثار فاخر نمی‌کاهد بی‌توجهی به هنرمندان و تأذی آنان هم یکی از آسیبهایی است که در سطح کلا ن متوجه فرهنگ ما شده است با وجود این همه معضلات شایسته است که مهندسان فرهنگی و هنرمندان دست در دست هم بگذارند و به دفاع از هنجارها و فرهنگ و اصالت خویش متوجه شوند. نگاهی کوتاه به نقاشی کودکان و اشعار محاوره‌ای آنان، فیلمها و سریالهای تولید شده بما خواهد گفت که چه زود دیر خواهیم کرد. امروزه امت اسلامی و حتی مسیحیان متدین و مومنین سایر ادیان به سرعت در محاصره تندباد حوادث خانمان برانداز فکری و فرهنگی گرفتار شده‌اند. کشور ما به عنوان یکی از شاخص‌ترین واردکنندگان و مصرف‌کنندگان کالاهای آرایشی و بهداشتی قرار گرفته است اقلام فرهنگی فیلم‌ها و موسیقی‌هایی که به مصرف می‌رسند همگی همچون سم بر کاربران تأثیر گذاشته است آمار ایدزاز مرز هشتاد هزار گذشته است. آمارطلاق رشد تصاعدی یافته است. ناامنی و نابسامانی و بیکاری و اعتیاد روز به روز خانواده‌ها را از هم جدا میکند و برآمار جرم و جنایت می‌افزاید. مبارزه با این تهاجمات فقط معطوف دولت  نیست. البته یک عزم ملی رامیطلبد که با کمک دولت سایه فقر و فلاکت از گرده مردم راست قامت ما برداشته شود. کشورهای اسلامی با خودباوری و همدلی میتوانند با مهندسی قرآن به رستگاری و نجات برسند. علامه امام موسی صدر میفرماید: «استثمارواستعمار فکری و فرهنگی عمیق‌ترین نوع استعمار است.» اگر فکر و عقیده انسانها استعمارشود دیگر مجالی برای آزادی نمی ماند. اینک رسالتی که بر گردن نخبگان، روحانیون، معلمان،اساتید و معلمان، مهندسان فکری و فرهنگی، جامعه شناسان و طراحان و هنرمندان و... است که بر پایه اعتقادات ملی و مذهبی خود نسلهای جدید را بپرورانیم. با ابزارهایی که از هنر و آموزه‌های دینی و مذهبی در اختیار داریم روح صداقت، بردباری، تعاون، همدلی برادری، نوع دوستی و رشادت و ایثار را به کودکان و نوجوانانمان بیاموزانیم و برای نه گفتن به دروغ و ریا و تکبر و کینه توزی و... به آنها، روش درست را در قالب فیلم و داستان و سریال و شعرتفهیم کنیم که اساساً در بین امت اسلام، رسانه‌ی منبر و محراب در این حوزه دست تنها مانده است. که متأسفانه مدتهاست مورد تهاجم دوست و دشمن واقع شده است. درصورتیکه وفاداری این رسانه سنتی تا به امروز بر مردم ثابت شده است که دست‌های پیدا و پنهان برای مخدوش کردن چهره‌ی زیبای این رسانه مظلوم فعال است. البته مردم هیچگاه تخلف فرد و یا طبقه قلیلی از کارگزاران این رسانه را بنام روحانیت و اسلام نخواهند گذاشت که آسیب تخلفات اصحاب این رسانه نیز بسیار بزرگ بنظر می‌رسد  که جای بحث نیست و این حوزه هم چندان قابل گسترش نیست بلکه تا همین اندازه هم کاربران وسیعی دارد. اما صدا و سیما که دانشگاه عمومی ملت محسوب میشود دارای بیشترین کاربر در عرصه آگاهی بخشی به مخاطب در قالب اخبار و فیلم و سریال و گزارش و گفتگو و حتی برنامه‌های خردسالان و مستندهاست. بنابرین با کمک هنرمندان و طراحان و مهندسان فرهنگی ضمن نیاز سنجی در برآوردن حوائج مخاطبین درگستردگی ووسعت حوزه های مختلف اقدام نماید نماد والگو بسازدازرنگ وابزار جذاب تصویر وموسیقی در برنامه‌ها استفاده هدفمندانه‌تری داشته باشد. قطعاً در مقابل جذابیت‌های فیلم و کتابهای متعارض با فرهنگ ما جدیت برای تولید آثار فاخر باشد که بتواند علاوه بر ذهن مخاطب غریزه سمعی و بصری مخاطب را در حد مشروع و مطلوب اقناع کند. درسالهای جنگ یادم هست غالب کالاهای فرهنگی تصویر امام و جبهه و جنگ داشت. از قلک پلاستیکی که به شکل تانک و نارنجک ساخته شده بود تا خودکارهایی که از  پوکه و گلوله ساخته میشدند. همگی به کودک حالت مبارزه را القا میکرد. یادم هست همیشه خدا موضوع انشایمان راعلل جنگ ایران و عراق میگذاشتند. در کالاهای دیگر مثل لیوان و بشقاب تصویر امام منقش بود در کارت عروسی عموی عزیزم هم عکس امام بود حتی بجای فنر تنگستن در لامپ تندیس کوچک و فلزی امام کار گذاشته بودند که هنگام روشن شدن نور از امام می‌بارید و...روح همدلی و اتحاد با وجود جنگ و بحران‌های اقتصادی بالا بود در منطقه جنگی همه یکسان میخوردند و میخوابیدند نامه‌های خانوادگی هم را میخواندند و پاسخ میگفتند اختلاف طبقه فرهنگی و اجتماعی باعث تبعیض نمیشد و خلاصه آیین مهرورزی در جو آن روز حاکم بود. که در بین اهالی جنگ دلبستگی و دلتنگی خاص در آن مقطع وجود دارد که هنوز دلشان برای حال و هوای آن روزها غنج میرود. بنابراین با شرایطی که بر اوضاع فکری و فرهنگی آن دوران حاکم بود و با توجه به بحران منابع و زیرساختها، میزان رضایتمندی در زندگی اقتصادی و حیات فرهنگی بسیار بالا تر از رفاه کنونی مردم بود. امروز مردم رفاه و سلامتی خود را هزینه میکنند تا تنوع و سختی بیشتری عایدشان شود ولی در همان دوران تنوع و سختی و سلامتی خود را برای بدست آوردن رفاه مصروف می‌داشتند. اما بنظر میرسد بجای فریاد تو خالی ، برای عزت و اعتلای ایران و استقلال کامل علمی و عملی هر جامعه‌ای باید با جهاد اقتصادی و علمی و دانش اندوزی و پارسایی و حمایت از نخبگان الگوپذیری‌های غلط را از آنها قطع کنیم باید با درخشش درعرصه‌های علمی و فناوری نوین و تولید علوم مفید راه سلطه استکبار و استعمار را سد کنیم وگرنه آتش‌زدن پرچم ملی آن مردم جزعداوت و عمل مقابل به مثل هیچ توفیقی را در پی نخواهد داشت. پس راه مبارزه با تفکراستعماری، شعار توخالی و فاقد ارزش کرامت انسانی مبارزه با نماد نود ونه درصد مردم نیست. بلکه با الگوسازی و تقویت الگوهای سالم ارزشی و مجاهدت درعرصه‌های اقتصادی و فرهنگی می‌توان بر هرخصم و دشمنی غلبه یافت وگرنه تا قیام قیامت همه فعالیت‌های کوچک و بزرگ حتی ورزشی هم بوی مبارزات سیاسی خشک میدهد. و هر برد و باختی منازعه و بربخاک مالیدن پوزه‌ی همدیگر قلمداد می‌شود. که مقرون به صحه عقل سلیم نیست. و قبل از جمع‌آوری ماهواره و عیب تراشی بر هر رسانه مخل و متناقضی باید جانشین جذاب و مشروع برای آن تهدیدات یافت البته می‌شود از ماهواره بعنوان یک فرصت بهره جست که با تصحیح و تصرفاتی، فرهنگ استفاده از آن همانند فرهنگ استفاده از انرژی و فرصت‌هایی که تهدید نمایش داده شده‌اند بهره جست. که در مقاله تکنولوژی رسانه‌ای و اخلاق مفصلاً آن را توضیح دادم. اما برای الگوسازی با دقت درعناصر نمادینی همچون چوپان دروغگو در مقابل پطرس فداکار در می‌یابیم که راه چندان سختی با وجود اسطوره‌هایی که در فرهنگ و باورهای خود داریم، نخواهیم داشت. قطعاً نباید نمادها و قهرمانان ورزشی را د ر حوزه ارزش دخالت دهیم . البته روی سخنم هرگز با  پهلوانانی  چون تختی و پوریای ولی نیست. اما هرچه هست تختی و پهلوانان اینچنینی خود  را غلام هنجارها و ارزشهای  بسیار متعالی میدانستند. الگوهای رزمی هم نمیتوانند نماد باقی بمانند اگرچه رشادت سرداران سرافراز و شهیدان بالا مقام از یاد رفتنی نیست. در ضمن با شعار و توجیه بزرگی مقام والای ایشان نمی‌توان در اما و اگرها نشست. همچنانی که نام ستارخان و باقر خان بالنده‌تر از نام امیرکبیر نماند. نام فارابی و ابن سینا در عرصه دانش بر سر در دانشگاهها می‌درخشد و نام حرهمان آزاد مرد عرصه کربلا بر بلندای بام عزت و آزادگی میدرخشد.  برای برندسازی و تولید نماد آنچه که مهم است سرعت تصمیم گیری در مدیریت بحران است.  قطعاً  شهدای پاکبازی چون سردار حاج بصیر و شهید باکری و..هم الگوی رشادت و شهامت مردم زمان خویش و آیندگان باقی خواهند ماند که البته برای تعیین نماد مهندسان فرهنگی هستند که المانها و آیتم‌های الگو شدن را رصد میکنند... در حوزه مد و لباس هم طراحان  دوخت با کمک سایر مهندسان فرهنگی می‌توانند مدهای پوششی زیبا و وسیعی را در اختیار جامعه قرار دهند که با فرهنگ و مذهب ما سنخییت داشته باشد. برعهده صدا و سیما و آموزش پرورش و آموزش عالی و فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات و سازمان جوانان است که هر کدام با تنظیم یک سند فرادستگاهی کارها را به سمت پیش برد و تحول و ارتقاء  و غنای رفاه فرهنگی  تقسیم نمایند، البته با کمک همه عوامل فرهنگی و هنرمندان و مهندسان فرهنگی. همچنین باید از تولیدکنندگان داخلی  درعرصه  نساجی و پارچه و طراحان دوخت حمایت کرد و نیز از فیلمنامه‌ها و ناشران و نویسندگان و شعرای اشعار فاخر و هنرمندان و فرهیختگان متعهد حمایت کرد و راه را برای کرسی‌های آزاد اندیشی گشود. و فضای نقد را امن کرد و با هتاکان فراقانون هم مبارزه کرد. نمایشنامه‌های ارزشی به مساجد و مدارس بازگردند کالاهای مصرف رایگان در بسته‌های آموزشی هدفمند در دبستانها و مدارس توزیع شود. دامن دلسوزان نظام بویژه نخبگان و هنرمندان را ازتحقیر و تکفیر و تفسیق پاک و تطهیر نمود و به جرم دگراندیشی به آنها خرده نگرفت تا جاییکه سر به عناد و لجاجت و براندازی بلند نکردند با آنها مدارا نمود وآنهارا در همه تحولات درونی نظام سهیم دانست همچنانیکه در موسیقی و ادبیات و اشعارعصر پیروزی انقلاب  و طی آن تا جنگ و پس از آن، شعرا و ادیبان آثار فاخری را در هرسلیقه‌ای به میهن و مردم ارائه کرد. باز هم میتوان از توانمندی‌ها و نوع‌آوریهایشان بهره مند شد. امیداست خداوند همه ما را در راه اطاعت از خود و مسیراستقامت ثابت قدم بدارد و ما را بعنوان خادم مردم و قران و ارزشها بپذیرد. و درود بر هرآنکه مسیر روشنگری را پیروی میکند.                              

                        حمیدرضاابراهیم زاده -بابلسر    1388/12/15

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است  

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

وقتی همه بیداریم

دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۰۶ ب.ظ

وقتی همه بیداریم

همواره بسیاری از رفتارها و عبارات و الفاظ سخیف و فاقد وجاهت و متانت در گرمگاه هنجارهای اجتماعی ما جا خوش می‌کنند که شایسته‌ی حضور در این جرگه اجتماعی نیستند، گویا بهره بردن ازاین الفاظ و عبارات و سلوک و رفتارها، جزئی از نیازهای حیات عرفی و هنجارهای واقعی جامعه ما هستند. 

با اندکی فراست و اندیشیدن درمی‌یابیم که؛ بداخلاقی و سوء‌رفتار و استخدام ناصواب برخی از الفاظ و روشها در جامعه ما، در بسیاری از حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی هنری رسوخ کرده و از آنها ابزاری برای ترقی خویش بهره می‌برد. مهندسان پیدا و پنهان این نوع از روشها حتی خود نیز از آسیب جسارتها و تله‌های خود ساخته در امان نمانده و در زیر شنی هولناک عقده‌ها و شیطنت‌هایشان له شدند... 

هتاکی به بزرگان، علما و اندیشمندان و نخبگان و دانشمندان و قانون و... به صرف داشتن آراء و عقاید متفاوت از آن روزی رسم شد که دیگرانی از این شکستن و هتاکی لذت و بهره می‌بردند. اختلاف بین زعما و علما و سیاسیون و اندیشمندان و.. از آغاز شکل گیری نظام خرد اجتماعی وجود داشت. چون طریقت عقل قدسی و آزاد اندیشی جز این را نمی‌پسندد. 

اما هتاکی و جسارت با خود محوری و تکبرصاحبان ذوق بوجود آمد و در این بین طرفداران افراطی داعیه‌داران حفظ حقوق شدند و نزاعها چون آتش خانمانسوز برافروخته شد. و هزارالبته مهندسان شیطان مسلکی در خارج از زاویه این عملیات را رصد کرده و بر آتش فتنه هیزم می‌ریزند.

امروزه بداخلاقی در استخدام واژه و رفتار و سلوک به هنجاری مبدل میشود که با وجود همه تلخی‌هایش متأسفانه خواهان و طرفدارانی جازم دارد. همه میدانیم که: بی حرمتی به ساحت بزرگان قشنگ نیست و باور داریم که پاسخ آینه سنگ نیست سوگند خوردیم به مرام پرندگان که در عرف ما سزای پریدن تفنگ نیست... واقعییت اینست که اگر خلیفه کشی باب شود، حتی امام هم از گزند هتاکان مصون نخواهد ماند. 

طرفداران احمق همچون متنسکان بی‌بصیرت همیشه آلت دست منافقان زیرک و لجوج هستند. پس زیبنده است که مشعل اتحاد و همدلی برافروخته شده از نهضت قرآن چراغ راهمان باشد. و صلاح بزرگان به تدبیرشان برای رونق عزت و اعتلای کرامت انسانی و حقوق شهروندی بکار گرفته شود. پیروی از بزرگان حفظ حرمت و پاسداشت حقیقت باطنی آنان است. کسی با فحاشی و هوچی گری و بلوا و سیاه بازی واستفاده از ابزار زر و زور و تزویر بزرگوار نشد. امید است که ساحت بزرگان مصون از گزند عقده مدعیان عقیده شود.

متأسفانه باید به مثالی عامیانه برای تبیین حرکت خزنده ناهنجاریها اشاره به تمثیل نمود، که همه ما به آن واقفیم و با اندکی  تأمل و دقت درمی یابیم که حتی واژه خر با همه خرییتش وارد حوزه‌های متعددی از کائنات شد.جناب خر با نفوذ در طیف گیاهان خربزه و خرزهره و... را خر میکند و با نفوذ درعالم اشیاء خرمهره و خرک و.. را به یدک می کشد و وارد طیف جانوران شده و خرگوش و خرچنگ و گورخرو.. را به خود می‌بندد. و حتی پا را از این فراتر گذاشته و وارد حوزه فهم آدمیان شده و او را مفتخر به خرخوان و خرفهم میکند. بنابراین  حتی جناب خر به آسانی بر لایه‌های اجتماعی حوزه انسان رسوخ میکند. 

ما نیاز به مهندسان فرهنگی منزه از جوزدگی داریم که با ایجاد فضای مطبوع و سالم فرهنگی، نگذارند هر واژه و رفتار و مد و مسلکی در فرهنگ ما چه بصورت گذرا و موقت و چه بصورت دائم باب شود. که متأسفانه امروزه بسیاری از واژگان و رفتارها وارد حریم فرهنگ و عرف اجتماعی ما شده که ضمن شکستن و تقبیح حرمت‌ها، اسباب ایجاد فضای حق به جانبی به نفع خود می شود. و در این گذار از هنر بعنوان ابزار تجلی لاطائلات خویش بهره می‌برد.                 

سینما و تلویزیون و رادیو که دانشگاه فرهنگ عمومی میهن ما محسوب می‌شوند گاه با اشاعه و نشر این واژگان و رفتارها مدعی گشایش فضای نشاط و شاداب برای اقشارمردم هستند. و تفاوت و حد و مرزی بین طنز و لودگی و هجو، نقد  و عیبجوئی در غالب آثار منتشره وجود ندارد، چه در پخش فیلم و سریال، چه در گزارش و گفتگو و مصاحبه‌ها و حتی در چینش و پردازش اخبار و رویدادها روش صادقانه و یا خردمحورانه‌ای را در پیش نگرفته است. بدین ترتیب با ابزار رسانه بسیاری از رفتارها و گفتارها همانند جناب خر، ناخودآگاه وارد مقولات و عالم ادب و حضور میشوند و برای خود حقیقتی را در سطح کلان جامعه بویژه در عرصه فرهنگ و سیاست و اقتصاد استدعا دارند. که محمل سینما و تلوزیون و سایر رسانه‌ها نمایشگاه فخر فروشی این نحوه ادبیات سامان یافته شده است. و همچون رگبار باران سیل آسا و سخاوتمندانه و حق به جانب بر روح عفت و ارزشهای ملی و مذهبی  غالب بزرگان و فرهیختگانسیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اهالی ورزش و حتی خردسالان شیرین‌تر از جانمان شلاق جسارتش را می کوبد و می تازد.

بسیاری از فرهیختگان و نخبگان و جامعه شناسان بر این عقیده استوارند که برای مهار همه این بی‌سامانی‌های اخلاقی  تنها راه علاج و درمان واقعی و مؤثر، مهندسی فرهنگی برخاسته از محوریت فرهنگ غنی قرآن  است. که امروزه فقط از آن حرف زده می شود، و حتی برخی از اخلاقیون نیز به آن مبتلا شدند و یا از آن غافلند و یا به استفاده چینشی و ابزاری آن سخت دلبسته و مشغولند.

بازگشت همه خاستگاههای علمی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و هنری و ورزشی به اخلاق اسلامی و جلوگیری از اختلافات و رفع تبعیض و چنگ زدن به ریسمان وحدت الهی و تربیت مدیران متعهد و متخصص و متعبد اولین گام در جهت نیل به اهداف و مقاصد عالیه است.

       « ما بدان مقصدعالی نتوانیم رسید        هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند»   حافظ


« احسب الناس ان یترکواان یقولواآمناوهم لایفتنون؟ »

سوره عنکبوت آیه2               


     25 مهرماه1389

حمیدرضا ابراهیم‌ زاده

 

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است.


  • حمیدرضا ابراهیم زاده