دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

مصیبت نامه ی پایتخت

دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ

مصائب پایتخت نشینان

خندیدن به چه قیمتی؟

خندیدن به مرام ولهجه غیورمردان ودلیر زنان  مازندرانی!

مورد تمسخر گرفتن قومیت . خویشاوندی وفولکور بومی مازندران درقالب یک لودگی بزرگ باهر رویکرد وقالبی  نامطبوع است

لباس. موسیقی. آداب ومعاشرت مازندران مورد تهاجم قرارگرفته به نام ترویج  فرهنگ وفولوکورمازنی  دارند با لوده بازی  فرهنگ تبرستان غیوررا مسخ می کنند.

 

لوده بازی. سرگرمی وخندیدن به   لهجه وفرهنگ تبری. به چه قیمتی؟

 

ابتدا دقتی روی کاراکترهای مذبوح این سریال داشته باشید


 - نقی معمولی بااسم فامیلی  معمولی ولی رفتار غیر معمولی دارای شخصیتی آب زیرکاه.  تعصبی. ومداخله گر وبحران ساز  جوگیر وحسود ومنفی باف وازهمه لحاظ متشنج


ارسطو عامل با هویت و شخصیت   غیر عامل.که همواره  مشکل درنحوه تصمیم گیری ورفتارهای ساده لوحانه اش دارد

 

-عجوبه  ای بنام :رحمت رحمان رحیم

 

 رحمت نماد یک هویت مازنی تازه به دوران رسیده که از راه فروش زمین به نوایی رسیده وخروس بازی  جوگیری در خونش متلاطم هست. شخصیتی  نامتعادل  که رفتارهای ساختگی و فاقد معاشرت درست دارد

 

 اما بخاطر ماشین شاستی  بلند علاقه دارد بهش توجهی بشود

پیرمرد  بدقلق ومحجوری بنام پنجعلی که معلوم الحال است وزبانش مدام به هذیان و دشنام وهجویات می چرخد.

تنها کسی است که با توجه به  قالب نقش وآلزایمر توامان  به ناهار وغذا و نماز قضا فکر می کند.که تبعات منفی بسیاربالایی هم در حوزه ی عبادی و نماز ونیایش به جای گذاشت

- بائو مرد درازی که دلال وبنگاهی مسلک است وحتا مادرش را برای مطامع  خود به پنجعلی معلوم الحال واگذارد.  (گت آغوز بی دله/ بقول تبری ها گردوی بزگی که پوچ است)

- فهیمه و  شوهرش آقای فریبا که تنوع شخصیت های دوزیستی را دراین فیلم تکمیل کرده اند

استاد کوته قامت فیزیک هم که همه نوع جسارت بخاطر قامت کوتاهش شد.

تنها فرد بومی  تحصیلکرده ، قامتی در زندگی این چند گونه از انسانهای عجیب ندارد یعنی دیوار سواد وفرهنگ همیشه کوتاه است

 - پیرمردهای قوم ومحله هیچکدام حرفشان خریداری ندارد. که درداوری ها یا جیبشان پاره می شود . یا مشکل اساسی ماجرا به خودشان  برمی گردد!

-  تلاش برای انعکاس  نزاع های خیابانی روستاییان ونقی نیز بسیار تاسف بار است

جلسه ی شورا همیشه بحث برانگیز وغیر کاربردی است

حتا مرده شور   هم ازاین تاذی مصون نماند

اما برخلاف همه ی اینها:

همای سعادت است که بردوش  تبری نمایان این مصیبت چنگ انداخته است

 شخصی بنام هما وفامیلی سعادت که بانویی تحصیل کرده. کار آفرین. سرشناس و منصف. متعادل. منطقی است هیچ لهجه ی مازندرانی دراو پیدا نیست




 

سعی کردند که بگویند مازندران درا شل کوچک همین فیلم وخانواده ایست که می بینید

گویا با تن خاصی از لهجه ی مازنی خواستند بگویند دراین جمعیت  ومشت کوچک ازنمونه ی خروارمازنی ها  ابلهان ازکوزه می تراوند وخوبان وصالحان درهمای سعادت خلاصه شدند

 ویا خوش بینانه تر اینکه  ابلهان مازندران نماینده های خود را دراین فیلم دراختیار هما سعادت گذاشتند تا تربیت شوند

بزرگترین عیب این فیلم اینست که بزرگان قوم نقی وارسطو حتا پلیس وشخص  زیرک آقای   محیط بان یا کسلر وشورای یک شهر واقعی مورد تمسخر قرار گرفته اند

وهیچ کس نگفت چرا بخاطر یک لودگی اینقدر تهاجم روا می دارید.


آیا واقعانحوه ی دیالوگ و لهجه ی مازندرانی که ازپنجعلی ونقی وخاله نقی و...ساطع میشود گفتمان عادی مردم خونگرم مازندران است؟

همولایتی های عزیز اگر همه چیز برای خندیدن است وتمام. اشکالی نیست ومابی کلام

امااگر برما می خندند وبرخودمی خندیم   واگر با گویش اغواگرانه ای فریبمان می دهند که مردم خونگرم ومهماندوست مازندران صبور وبا گذشت هستند

باید بگوییم مردم صبور وباگذشت مازندران غیورند وقهرمان هستند

نقی بیش ازاینکه بتواند مازنی بودن را به تجلی دهد شهمیرزادی بودنش را به رخ کشیده است .اگرکارکتر  نقی نماد  ومعرف مازنی بودنمان می شود باید گفت بزود ی لهجه خوبمان باعث آبروریزمان می شود.

 نه به غلظت همانی که  درمتروی تهران تا   یک همشهری  شک همزبانی  بما میکند می گوید:

کهی که جه شونی؟ برو اینجه! ته خسه تنه به لاره

دیگر کارازکارگذشته پسر بچه ی نوجوانی با لهجه ی پنجعلی می گوید آ های نقی...  علی آبادت اینجا نیست ...

 لهجه شیرین مازندرانی که با عواطف و گرما و حلاوت خویش برای ارضای  نیاز سماعی وعاطفی مخاطب نوش داروست در این فیلم به ناگاهی اسباب ادا واطوار در نقل قولها ودیالوگ های مبتذل و سخیف می شود. این چینش ونگرش نه تنها تقویت لهجه وفرهنگ بومی  مازندران نیست بلکه تضعیف وتحقیر این زبان وقامت های گفتاری ورفتاری است

اگرهمای سعادت لهجه مازنی داشت برادعای حسن نیت این سریال نمی شد اینقدر خرده گرفت

اگر دونفر ازاین گروه محض طنز فقط لوده بودند عیبی نبود اما همه ی اعضای این سریال چیزیشان میشود

*پیشنهاد به نویسنده وکارگردان مصیبت پایتخت:

 - آقای تنابنده لطفا از پایتخت بعدی  جرات داشته باش بالهجه ی آذری ویا لری دیالوگ کن


آقای تنابنده طوری درمصاحبه ها درباره ی  سناریوی پایتخت توجیه وفرافکنی و اظهارنظر میکند گویا تمام مدت در دانشگاه مشغول تحصیل ادبیات فارسی یا جامعه شناسی والهیات بوده واکنون صاحب نظر در همه رشته های فوق الذکرنیز هست .
وپارا فراترگذاشته  ومتاسفانه از وضع موجود که بلندگو ها به نفع شهرت بازیگران است  نهایت استفاده ی غلط  را نموده و مدعی است هیچ اهانتی به فرهنگ وفولکور ومردم مازندران  وشمال نشده بلکه باعث ترویج و تبلیغ  فرهنگ این خطه و سامان شده است !!!
گویا با توجه به ادعاهای شاذ ایشان منتظر باشیم عنقریب فرهنگستان فرهنگ وفولکورمازندرانی را باید حضرت ایشان تاسیس وبهره برداری ومدیریت  کنند.

وطناب کلافه درگم  وحرفهای غیر کارشناسانه  وبی ملاحظه  ومتناقض محسن طنابنده به پای مهندسان فرهنگی استان وکشور پیچیده وریاکارانه میگوید که این  اهمال وکج سلیقگی قاصرانه چیزی نیست که بشود تحملش کرد. تبریان درتاریخ نشان داده اند که هیچ تحمیلی را تحمل نکرده اند ونخواهند کرد...


 استاندار محترم. نمایندگان بزرگوار استان. اعتراض به این سریال د رسال  گذشته و تجمع فرهیختگان ومردم  درمقابل استانداری از یادتان نرفته است.

 قولهایی دادید 

آقای دکتر ربیع  فلاح عمر مسئولیت جنابعالی محدود است  اما صلابت وخجستگی  تصمیماتتان همواره به یادگار خواهد ماند

هنرمندان فهیم و ارزشمند مازندرانی.

مهندسان فکری وفرهنگی خطه ی تبرستان.

شعرا وفرهنگیان عزیز

برای احیای فولکور وفرهنگ وموسیقی وآداب خوب مازندران  نیاز به همت جهادی شما عزیزان است.

 با همدلی و انصاف وبردباری وشجاعت همیشگی تان   برای اعتلای فرهنگ مازندرانی اجازه تهاجم خزنده به زبان وفرهنگ تبری ندهید

12تیر1394

حمیدرضاابراهیم زاده


* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آقا موسی

يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۴۶ ب.ظ



 

به ایام خدا شبــهای قدری            در آئیـن ولـا مــولای بدری

وجیه قدسیان و روح عیسی          تو در طور صفا موسای صدری



Image result for ‫امام موسی صدر‬‎





  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نفدی برتلاشهای صفویان

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۱ ب.ظ

نقدی برتلاش های صفویان

تاریخ باگذشته زمان نگاشته میشود،واحوال واقعی ملت ها وزمامدارانشان وحکومتهانیزبا نشست غبار زمان به سادگی وشفافیت قابل تحلیل وبررسی است.

درعهدصفویان پس از اقتدار نسبی شیعیان بر حکومت وکشور،پس از چندقرن  سرکوبی وخاموشی،سازمان حکومت شیعی باپیش نیازهای درخور توجهی چون تداوم راه امامان معصوم وحکومت قرآن وسیره ی نبوی  سامان دهی شد.سقوط پی در پی سلسله هاونظام های مبتنی برحاکمیت دینی،باکودتاها،بدلیل ظلم خلفا و پادشاهان ونا بسامانیهای اقتصادی ونارضایتی مردم ازحکومت بعلت فقروفشارفاقه اقتصادی ومعیشتی وانحرافات اعتقادی واستضعاف همه جانبه ی ملت  توسط حکام باعث بروز کودتاها وتغییر حکومت ها میشد.

درعصراقتدارصفویان بر مملکت ،علیرغم میل بسیاری از علما ودانشمندان وبزرگان آن عصر ،متاسفانه تاویل گرائی وتفسیر به رای وحتی دست بردن درروایات وخلق احادیث بسیار جنون انگیز بمنظور استحکام  و مشروعیت حکومت ،واردساحت حریم مقدس تشیع علوی شد.انحرافاتی که بصورت آئین نامه ی مدون   شکل گرفت وسیادت قلابی وامام زادگان ومعصوم زادگان فاقدسابقه یکی پس از دیگری شناسنامه دار شدند.همزمان سیاست تکفیر وتفسیق مخالفان  ومنتقدان نیز مطابق عملکرد اسلاف سابق وعلمای متعصب وافراطی اهل تسنن به منظورپی ریزی واستحکام شاکله ی حکومت   جدید التاسیس شیعی جریان یافت ریه های فرهنگی واعتقادی مردم بویژه شیعیان باافکار انحرافی ومرموزخرافی مسموم شد.کتاب های عجیبی چون انوار نعمانیه واسرار آل محمد تدوین و.شاهکار هایی همچون روز رفع القلم روز نهم ربیع ونمایش احمقانه ی عمر کشی..وهمچنین برخی اززیارتنامه ها وادعیه هاوکتاب های دعا وعلوم غریبه در این مسیربه سمت حکومت وملت  پاگشا شدند.

بنظر میرسد باکند وکاوی بر احوال کتاب ها ونویسندگان وعلماوحکام جائرآن عصر ،به روشنی  می توان به عمق انگیزه های تلافی جویانه وعقده گشایانه وهوچی گری های گروهی تند رو برای تصلب قدرت وحکومت را دریافت. که به نام تشیع راستین وبه کام   شاهان وبرخی از علمای وقت پی برد.

به علاوه سیرخلق احادیث جعلی وشرح بر روایات ونوشتن تفاسیر آن قدر متعصبانه وکور بود که گاه مولف  تالیفات قبلی خود را رد میکردودر حوزه ی امام شناسی ومهدویت نیز به بروز مدعیان ظهور   وتشکیل نحله های   صوفیانه وعارفانه  گردید.

تاریخ سازی وجعل تاریخ واقعی ونسب سازی وجعل انساب باانگیزه ی مظلوم نمایی وجلب محبت ونظر عام وغلودراحوال نخبگان وصحابه ودراویش و... به چینش مخصوص که حاکی از نبرد روانی مدون به منظورتسلط بر ملت وامت اسلامی وسرکوبی مخالفان  رونق گرفت.

باهمه ی این اوصاف شاهان صفویه چندان به ظواهر شریعت پایبند نبودند.وباتکیه بر مسلک برخی ازصوفیان التزام بر ظاهر شریعت راشرک می دانستند..وچون پشتوانه ی فتوایی بالایی هم برحکومت شان استوار بود ، درظاهر وباطن مبادرت به میخوارگی وافراط در زن بارگی ورفتارهای خلاف اخلاق  می کردند وتعلق خاطر وارادتی خالصانه به بسیاری از مکروهات نشان میدادند.وعلمای جیره خوار ومفتیان مفت خور  نیز به گناهان ایشان صبغه ی مذهبی میدادند.که مطالعه احوالشان هر سلیم العقلی را به   تحییر وا میدارد.

همزمان پایه های اجتماعی اعتیاد به تریاک در این عصر چیده شدوبقولی این مصیبت گریبان گیر باعث مرگ  شاه سلیمان صفوی  براثرافراط درمصرف تریاک درسال 1105هجری گردید.همچنانی که مرگ پدرش نیز به همین علت در گمانها نقش بسته بود.درهرصورت بدعت های فراوانی درحوزه فرهنگ  شیعی وارد شد.که منجمله پاک سازی قسمتی از حافظه ی تاریخ شیعی وجعل وقایع که در غالب تالیفات عامدا وعالما وارد جرگه  اجتماع شد.در حوزه تاریخ وواقعه ی عاشورا تحریفات بسیارو فراوانی در ساختن اشخاص  ورشادت ها و... بصورت مقتل ومرثیه وشعروارد شده است.ازجمله کتاب روضة الشهدا که حاوی مراثی عاشورایی ومقتل امام شهدا ست مملو ازخرافات وتحریفاتی است که تداوم کاربرد این اثر می تواند باعث تمسخر حادثه ی عاشورا گردد.این کتاب فرهنگ وفولکوری را برای پاسداشت مقام سید الشهدا اختراع کرد که بیشترین صدمه را به نام ومرام امام حسین وارد می کند. که البته سینه زنی های مرسوم امروزی نیز بر همین مبنا خلق شد.

در تفسیر قران وکتاب های حدیثی نیز تحریفات نا معقول وسیاه بازی هایی بوجود آمدند که موهن و خلاف فطرت وعقل سلیم  بوده وهمینطو روهن اسلام هستند.

درماده ی تاریخی  ولادت وشهادت ومدفن بعضی از ائمه تاریخ ومکان واحدوجود ندارد بویژه ولادت حضرت باقر العلوم وشهادت  سید الساجدین وحضرت زهراومکان قبر حضرت بتول.نقل  قولهای متناقض ونا معقول در همه ی حوزه های معصوم شناسی وجوددارد.

غالب کتب آن عصر متاسفانه با غلو ودغل های فراوان به حریم تشیع وارد شده اندکه انگیزه ی آن با دید خوش بینانه می تواند دوستی جاهلانه وبه هر قیمت سخیفی است که تشیع آن راتحمل می کند وامروزه با  بصیرت نافذ علما در حال نقد وبررسی وحذف از ساحت مقدس علوم شیعی است.

بالطبع بزرگانی چون شیخ بهایی   نیز درصدد اصلاحات بر می آمدندوهزینه ی گزافی چون تکفیر وتفسیق عناصر تحریف را می پرداختند.بامطالعه تاریخ برخی از ابعاد انحراف ستیزی آن بزرگواران نیز قابل تحقیق است.

البته باتوجه به آن همه تحمیق ورواج خرافه وتخدیر افکار عمومی  فرقه ی های بابی وبهایی در سالهای بعد  شاکله مند شدندومیتوان دریافت که شالوده ی بهائیت مرسوم فقط با جوسازی ها وتالیفات کتب خرافی ومنویات علمای منحرف آن زمان ،چیده شده است.که باب بابیت برای سالها بعد گشوده شد وامر رابر برخی از فرصت طلبان وساده لوحان مشتبه ساخت که خود راتا مرتبه ی الوهیت ترفیع دادند...

اساس وشالوده ی هر پروتز وانحرافی ریشه در تعصب خشک وظاهر پرستی آن حرکت دارد. بیگمان صفویان باعث بروز خرافات بسیاری در حوزه ی امام شناسی وبویژه مهدویت بوده اندومنابع روایی فراوانی را بمنظور ترویج  شیعه ی صفوی جعل کردند تایک جریان خرافی بماند .اما بنظر میرسد که آنها می توانستند باتکیه بر اصل صداقت وصلابت وصفا اولین حکومت شیعی راسازماندهی کنند که درآن اقتدار فساد رابه ارمغان نیاورد.1

                                                         

حمیدرضا ابراهیم زاده                   

 اردبیل    اول مرداد1389

1-      کتابها ومنابع ذکر شده در صورت لزوم ارائه خواهد شد.


-* تمام حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

روح وبحث تناسخ

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۲۴ ب.ظ

متن مصاحبه

 

تفکر ما (شیعه ) در مقابل تفکر تناسخی ها بر اساس ادله شیعه (کتب اربعه و ... ) در مورد تعالی روح چگونه تحلیل می شود ؟

 

 

بنام حضرت سلام

می فرماید که:

یسئلونک عن الروح

قل الروح من امر ربی

وما اوتیتم من العلم الا قلیلا- سوره اسرا 85

 یکی ازاوامر ربانی حضرت  خدا روح است دانشی که گشایش چندانی روی آن صورت نپذیرفته است وباید گفت  زوایای پنهان وتاریکی از دنیای روح وجود دارد که با توجه به عدم  وجود نور دانش براین زوایا امکان دقت نظر ویا قطعیت نگاهها درآن موجه نیست.

حکایتی در بحث عالم ایجاد وناشناخته ها وابواب  حکمتهای  خدا اززبان خودش وجود دارد که دلم نیومد تعارف نکنم علاقمندان دراین ایام تدبر  درقرآن وشکوه نزول باران تدبر ازآن غافل باشند. دقتی روی این آیه داشته باشید که فرمود

الا له خلق والامر/اعراف54

نظم وانضباطی درعین اختلاط مفاهیم وجود دارد به مثابه تشکیل سلولها ومولکولهای   بی قواره  وعجیب  بافت گیاهی در تشکیل سازمان یک گل.

 انتظارما  از فهم غالب مباحث حوزه ی روح متاسفانه کالبدی است. فقط خواب وبرزخ هست که حلال مشکلات فهم روحانی میشود

واز نشانه های خدا خواب انسان ودنیای رویاهاست.

وَمِنْ آیَاتِهِ مَنَامُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ ﴿ روم: ٢٣﴾

آزادی روح. اصالت روح . تمنیات روح وهمه  ی احوالات روح دقیقا در ضمیر ناخودآگاه ما بویژه خواب محرز است

 انسان موجودی کاملا ناشناخته است. چون همواره درحال ترمیم وتکامل هست از تونل رحم های متعددی عبور می کند تا روحش تربیت شود.تا ازپیله ی کوچک کالبدش برهد وپر پرواز بگشاید

وخواب اشل کوچکی از همین پروازهاست. بدلیل اقتضائات تکاملی  ومجموعه مختصات خاص روح بشری  هیچوقت روح شخصی در هیبت روح وکالبد دیگری متشبث نمی شود

همه ی افسانه هایی که درباره ی تناسخ موجود است برخواسته از  ذهن حسابگر کالبدی بشریت ماجراجوست

اساسا موضوع تناسخ  درتعارض با تکامل است و قدر متیقن تکامل دارای فصلهایی از رشد وحرکت ونتیجه یابی وفرجام مقبولیت طلبانه است.

 قطعا هرفرد سلول وبخشی  از ماجرای این آفرینش بزرگ است ونمی تواند بجای دیگر پاسخگوی نمو وتعالی حرکت ویا عدم حرکت دیگری باشد

منشا سلولی کالبد بشرهم این را نمی پذیرد که تکامل نپذیرد  وسنگ وآهن وار زیست کند

روح بشر شاکله وهسته ی تشکیل دهنده ی  بود ونبود ومنشا جان  دربشر است.

موجودیت هر فرد به هویت و عصاره درونی آن کالبد مبتنی است و کوزه خاکی هرانسان در خود مچینگ وپردازشگر و ابزارهای شناختاری خاص خودش را دارد و قابل رشد وترقی واکتیو شدن هم هست

 سوره مومنون آیات84تا118 مبحث رفتار معاد با روح را مطرح می کند وبرای آن پرسش و جزا قائل است

بدیهی است که با مطالعه همین33 آیه ی مذکور نشانه های جالب وحتی  پیشگویی کننده وار به بشریت کنجکاو ومردد اهدا می کند

به علاوه زیبایی خاصی هم در بافت عباراتش دارد  بنگرید به واژه سیقولون لله/ بطور قطع این  آیات راهگشای بسیاری از پرسشهای پیرامون حوزه روح وفرجام ان است

 

-          حمید رضا ابراهیم زاده

15تیر1394

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

سلام بر دفینه های مقدس

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۱۰ ق.ظ

سلام بر دفینه های  مقدس وگران بها

سلام بر عتیقه های عتیق  کربلا

سلام بربذرهای نهفته در خاک غربت

چه خوب شد که جوانه زدید وگل دادید

چه خوب شد که آمدید وباحضورتان وبا سرایش قافیه ی بارانی سرزمین متانت ونجابت را سیراب کردید

خوش آمدید

که با  بال های گشوده ودستهای بسته آمدید.

آغوشمان به روی شما  باز است ای  خوش نامان  گمنام.

سلام بردستهای بسته ی شما که صدها گره از عقده دل  وا می کرد

سلام بر دستهای بسته شما که هزاران دست را دستگیری  می کند

سلام بربالهای گشوده ی شما که آسمان به  پروازتان زیبا شد  

سلام بر بدنهای ناشناس شما که هویت ملی وآبروی ملتی  نجیب و موقر وغیرت مند است

سلام بر ریه های  پاک  ومملو از خاک شما که هوای  وطن را از عطر وجودتان عطراگین کرده است

نوای غربت و  مظلومیت شما رااز زیر خروارها خاک. ازپشت غبار غربت شنیده ایم

با شما عهد می کنیم که رهرو  آرمانهای   مقدس تان باشیم.

 وسلام برشما  درروزی که به دنیا آمدید  وروزی که درخاک شدید وروزی که رستاخیز به نور حضورتان افتخار می کند



 

حمید رضا ابراهیم زاده

25خرداد1394

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نقدی جامعوی بر فیلم سینمایی قدمگاه

دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳ ب.ظ

 

به بهانه پخش فیلم دینی قدمگاه درسیما

 

 


قدمگاه/   عسکرپور/1382



 



عناصر کلیدی وکلیشه ای

 

1)اشخاص :رحمان.ومردم دهکده.ایوب.حاج خالقی. آقا نجف. بی بی.حنانه. ریحانه. باستان شناس وهمسر ودخترش که جراحی لوزه کرده بود وقادربه حرف زدن نبود

 

2)مکان: دهکده. معبد یا نماز خانه ویاقدمگاه

 

3- عنصرزمان: میلاد امام عصر

 

4- دوحیوان  اسب نماد نجابت/خرگوش نماد بازیگوشی

 

5-عنصر فرهنگی نذر درقدمگاه و خوابی که رحمان می بیند

 

کلید واژه های شکل قصه:

 

 

نگرانی/ بحران هویت فردی وافراد/ راز سر به مهر

 

 

-      رحمان به معنی بخشنده است

 

-     مردم دهکده سالها ست هویت والدین رحمان را مخفی کرده اند.

 

-      نیمه شعبان رحمان دردهکده حضور ندارد 

 

-     رواج شغل قالی بافی  بین بانوان

 

-     سفالگری وعتیقه  برای مردان

 

-    خواب آقا که دروغ نمیشه

 

-   ابتدای فیلم دوکودک پی هم می دویدند.یکی سه بار اسم  حمیدرضا را صدا کرده بود.برام جالب شد

 

-   رحمان با دادن خرگوش به دخترکی که نمی توانست حرف بزند توانست  راز کلام را با غیراز زبان بگشاید

 

-   رحمان حنانه خالقی را دوست داشت

 

-   خالقی پای لنگی داشت وانگشتر پدررحمان در دست او بود

 

-   خالقی دوست داشت بگوید پدررحمان است اما می دانست که نیست

 

-    خالقی به رحمان گفته بود شما خواهروبرادرید وزن وشوهربازی اشتباهه

 

-    شک شوهر مشروب خوار ریحانه به ریحانه

-    ایوب یتیمی است که بخاطر تداعی اسمش برای بردباری موفق می شود  شوهر مادرش را تادیب کند.

-   ایوب بخاطر روحیه کودکانه ومنطق ناطقش منجی هویت رحمان باشد

 

-   نشان دادن صلابت و فاش گویی  ایوب برای کشف راز رحمان

 

-    حرف راست را باید ازبچه شنید .ایوب زبان داشت و دخترک سه هفته زبان نداشت.

-    همشه ماه پشت ابر نمی ماند.وروزی رازها برملا می شوند

 

-    گوهر مادر رحمان بود ونقش فرش میزد وزنی زیبا وهنرمند بود که خانواده اش در این ده ساکن نبودند.

 

-    پدررحمان معماربود وعلیرغم سالها زندگی باگوهربچه دارنشد

 

-    گوهرمتوسل به امام زمان شد تا بچه دارشوند

 

-    رحمان درحین کاراز داربست سقوط کرد ووفوت می کند

 

-   بعدازفوت رحمان بارداری گوهرمسلم شد

 

-    زنان ده بعلت حسادت ویا شک به شوهرشان  به گوهر تهمت  زدند

 

-    مردان ده توسط گوهر طرد شده بودند و طمع و غیض ازدوطرف باعث آزار گوهر شد ند

 

-    گوهر حین زایمان فوت کرد ورحمان جدیدی به دنیا آمد

 

-    سالها این رازمخفی ماند.اما بلافاصله  پس از افشا ی  رازهولناک ،رحمان همه را بخشید

 

-    مردم ازندامت  وعذاب وجدان رحمان را درکنار خود نگهداری می کردند

 

-     امارحمان فکرمی کرد مردم درحقش لطف می کنند. درصورتیکه همگی مسببین قتل وتهمت به  مادرش بودند

 

-    مردم بخاطر رهایی از وجدان درد  رحمان رادر  حریم خود  پذیرفته بودند  واز همین منظر ازیارویی با رحمان در عید نیمه شعبان می هراسیدند واورا به قدمگاه مفی فرستادند تا معذب نباشند

 

-    رحمان ازخود خانه وزندگی وموروثه داشت اما فکرمی کرد خانه وموروثه اش  از همت اهالی به اورسیده است

 

-    مردم ده اقوام پدری رحمان بودند

 

-    رحمان درسال آخرنذری برای رفتن به قدمگاه خواب دید که باید برای احراز هویتش میان اقوام خود برگردد

 

-    مشتی تقی دریک نما دوهمسرش را سوار پیکان سپید کرد وازمقابل رحمان وریحانه رد شد

 

-    رحمان همه را دوست داشت اما همه از رحمان ترس وندامت داشتند وازنگاهش معذب بودند

 

-   سرپرستی خرگوش بیمار توسط رحمان ورها شدنش بعد ازسلامتی درآخرفیلم

 

-    رحمان گمان می کرد حرامزاده باشد دنبال پدرش بین مردهای ده می گشت.ولی متوجه شد باید پی مادرش باشد

 

-    وبالاخره کشف رازحلال زادگی رحمان توسط ایوب در شب میلاد امام زمان....


 



به نظر می رسد داستان پیچ وتاب بسیار نامانوسی درابراز هویت رحمانیت رحمان داشت.

ونتوانست ذائقه ی مخاطب را به زوایای معنوی وپنهان  آموزه های مهدوی شیرین کام کند.

گویا این اثر ازیک فیلم نامه خارجی گرته برداری شده است

 ودر کل داستان تراژدی رحمان  نمی تواند بهتان وتهمت وبی فرهنگی حاصل از فقرهای فکری واقتصادی   جامع را شیرین به فرجام برساند

انحرافی مثل علم فانوس.شفای غذای نذری. خواب گرایی. وخاله زنک بازی وعتیقه دزدی. تهمت وافترا. بی ناموسی وخیانت. ودهاتی بودن ذهن جامعه را به رخ می کشانید

بنظرم فیلم  کم محتوا وبسیار دست وپاافتاده ای  بود که به  فیلم  سنگسارشیبه ویا ازآن اقتباس شده است

 

برداشت خیلی خیلی مثبت گرایانه

 

مهمترین واصلی ترین حق معنوی هرفرد داشتن هویت واطلاع ازهویت خود و والدین وزیستگاه خود است.

نویسند ه تلاش کرد تا هویت های اجتماعی افراد ویا جامعه راازیوغ نامردی های هویت اجنبی برهاند وبرای کشف وصیانت از هویت جامعوی افراد باید به امام وپیشوای خود پناه ببرند ومطیع باشند

 

اما همین انتقاد بس که کاراجتماعی دنیا را نمی توان با خواب پیش برد

 

-    حوزه ی اعتقادی هرجامعه ای  هویت آن مجوموعه به شمار می رود. اما در همه ی زوایای این فیلم از عنصر عید میلاد امام عصر ابزاری وسخیف بهره برداری شده است

 

-    جامعه ی مهدوی وپویا نیازمند آمادگی وبازسازی برای تحول وپویایی است

 

   - مفهوم انتظار در این فیلم اصالتی شگرف ندارد . انتظار باید بمفهوم آمادگی وشکوفایی وتحرک ترجمه شود

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

13خرداد1394

 

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

مصاحبه درباره کرامت انسانی وهویت

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۲۶ ب.ظ

 

 

 

 

آقای ابراهیم زاده باسلام وتشکر ازشما...

اگر امکان دارد در ابتدای بحث مقدمه ای از تعریف کرامت انسانی بفرمائید

 سلام وسپاس از اینکه  این موضوع وسیع را برای بحث ومباحثه انتخاب فرمودید

بسم الله الرحمن الرحیم

لقد کرمنا بنی آدم وحملناهم فی البر والبحر ورزقناهم من الطیباتوفضلناهم علی کثیرممن خلقنا تفضیلا (سوره اسرا- آیه 70)

انسان بعنوان دردانه ی کائنات ودوست ومعشوق خدا از جایگاه بسیار رفیعی برخوردارست

 

به دلیل کرامت ونورعقل قدسی انسان به ملائک وابلیس دستور سجده برساحت او صادرشد.

زیرا انسان بادوبعد ملکی وملکوتی وباتکا به دم خدایی قدم به عرصه ی حیات وسپهسالاری برکائنات گذاشت

وجانشینی خدا به او ودیعه نهاده شد....

اناعرضناالامانه علی السماوات والارض... احزاب 72/

انی جاعل فی الارض خلیفه ...بقره30

انسان این گونه ساخته شده است که دوست بدارد ودوست داشته شود.زیرا برپای دوست داشتن آفریده شده است

یکی از بزرگترین خواسته های انسان آرامش وامنیت روانی است. واین حس منجربه  کرامت وهویت انسان می شود

واژه های یهب من یشا. یخلق من یشاء.ترزق من تشا ء و.. .یعنی اراده خدابرآفرینش دوست داشتنی هایش هست.

ادبیات وفلسفه وهمه ی علوم انسانی برای پاسداشت وتکریم این اصل بسیار مهم از خواسته های معنوی ومادی بشر پدید آمده اند

 

عشق ودوست داشتن ودوست داشته شدن (احترام متقابل)نیاز حقیقی پنهان وباور بسیاربزرگی است.

انسانها در هر مرتبه از سن وجنسیت ونزاد ودین وعقلانیتی انسان هستند واز پیکره معشوق خداون برخواسته اند بالتبع رعایت حریم انسانها بسیار مهم وضروری است وهمنوعان موظفند لباس هم باشند.

انسان در دایره مینا ی کائنات  ولطف خداوندی ازشرافت ونجابت برخوردار است

آبرویش آبروی خداست وحرمت پاکانش از حرمت خانه مقدس کعبه معتبراست

بدیهی است که انسان می تواند منزلت خویش را تا مرتبه یالوهیت پیش ببرد.

وازهمه مهمتر کشتن هر فرد کشتن وقتل بشریت است و زنده نگه داشتن هر فردی بقای حیات انسانیت محسوب میشود...

 من قتل نفسا بغیرنفس او فسادفیالارض فکانما قتل الناس جمیعا ومن احیاها فکانما احیاالناس جمیعا(سوره مائده22)

 

س:جناب اقای ابراهیم زاده در رابطه با برتری انسانها و هم راستا بودن بشتر توضیح دهید

ج:

انسانها  در هیچ شرائطی بهم ارجحیت وبرتری ندارند مگر به محتویات وپارسایی درونشان

شرافت ایمانی وباورهای  فطری انسانها آنهارا ازهم متمایز می کند. نزد خدا برترین ها پارسایان هستند

شرف هر هویتی به پشتوانه های معنوی آن هویت معتبراست.

شرف پارسایان ،پارسایی  ومحتویات اخلاقی وپنداری اوست که  به لباس و جنسیت وسن واحوال مادی او ربطی ندارد

بقول شاعر: تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت...

قسم خوردن ها ی منفی یامثبت یعنی کشاندن شرافت روی میز قضاوت.

اساس وبیس هرکسی شرف و نجابت اوست که همه ی این شرافتها معنوی است

کسی به صد تن طلا قسم یاد نمی کند.کسی به یکصدهزارمیلیارد دلار وجه نقد قسم یاد نمی کند

 اما به جان مادرش . به ارواح امواتش .به کتاب خدا. به  جان وناموس و...قسم یاد میکند وقسامه ایجاد می شود

حتی:روایت داریم اماکن شریفه به شرافت موضوع مورد بحث آن مکان شریف می شوند: شرف المکان بالمکین

شرف خانه ی خدا. مقبره رسول خدا و عتبات عالیات به قداست  خدا  ورسول و گلگون کفنان قرارگرفته در آنجا و صاحبان آن مکان مرتبط است نه به ضریح مطلا و نه پارچه ها و سنگ وشیشه های قیمتی آن مکان.

اگر عتبه ومنبری بوسیده می شود بخاطر روح وعملکرد معنوی آن عتبه وکتاب و ومنبر وچوب وسنگ است. وگرنه که صرف بوسیدن عتبه  شرک بوجود می آید حتی به دور خانه وحرم امن الهی گشتن وخدا را حس نکردن هم شرک آفرین است.

 شرف بقعات واماکن متبرکه وعتبات  به ارزشها وکرامت صاحبان بناهای یادبود متکی است...

رسالت نبی اکرم برای این مقدس است که در جهت اعتلای انسان وارزشهای انسانی این بعثت بزرگ رخ داده است.

وگرنه حکمران وسیاس به اندازه کافی وجود داشت که مردم را به بردگی بکشانند.

 اماانسان کاملی را مبعوث به انجام وظیفه نمود تا خدمتگزار شرافت انسان باشد ونه فرمانفرمای انسان:

لست علیهم بمصیطر – غاشیه 26

دین در خدمت انسان است نه انسان در خدمت دین

دین ودینداری موقعی شرافت دارد که ارزش متعالی انسان را مورد اقبال ورشد قرار دهد نه اینکه فرمانروای امت باشد

موقعی دین تاج سر مردمان می شود وشرافت می یابد که شرافت وقداستش درجهت اعتلای انسانیت موثر باشد.

نه تحقیرکننده  وتحریف کننده و در بند کشنده انسان.(اعراف157)

بنابراین دین وقرآن وخدا ورسول شرافت های ذاتی انسان هستند وانسان به شرافت خود می بالد چون محتویات وعصاره وجودیش مقدسات است.

پروردگار بهترین چهره را  در رخساره انسان بوجود آورد واز دم خود بر کالبد انسانیت دمید تا بگوید روح من در درون ووجود توست. اورا جانشین خود قرار داد تا بگوید او  شرافتش ازمن است...

آبروی مومن را  شریف تر ازکعبه قرار داد  تا بگوید بهای انسانیت صالح من هستم

خودرا خونبهای معشوق  خود قرار داد تا بگوید همه چیزش من هستم

کشتگان خنجر تسلیم را

هرزمان از غیب جانی دیگراست

عقل کی داند که این رمز ازکجاست

کاین جماعت را زبانی دیگراست (لوایح عین القضات)

پس همه انسانیت جان خداست. ثمره خداست عشق خداست.

آفرینشی که کائنات وهستی اش برای اعتلای عزت وشرف  انسان است .نه مکان شناس است ونه زمان بردار.

منزل عشق ازمکانی دیگراست مرد معنا را نشانی دیگراست (مولا احمد جام)

ازاین رو شرافت وکرامت انسان مستقیما با اراده واشتیاق رب اعلی مرتبط است.

جناب آقای ابراهیم زاده لطفا بفرمایید چه عواملی کرامت انسانی را تهدید می کند؟

 

-فهم نادرست از هویت خود وجامعه وضعف درخداشناسی.

- خودبرتربینی وخود کامگی وغرور نخوت.

-تبعیض قومیتی. نژادی. زبانی. جنسیتی.و...

-برداشت ناصواب ونامنزه وکاسب کارانه از نصوص دینی.

- بی تدبیری در رفتار.بی بصیرتی در پندار وبی اخلاصی در کردار.

- عدم تعادل رفتار فردی. اجتماعی.

- توسعه نیافتگی در حوزه های فرهنگ واقتصاد وسیاست و...

-بی برنامگی مدیران فرهنگ. مهندسان فرهنگ وفکر و...

- رکود باورهای ارزشی.

-افراط دردنیا دوستی ومادیگرایی صرف.

- ظاهر پرستی.تاثیر متنسکان سبک مغز بر فرهنگ ومبادی اعتقادی وباورهای مردم.

-استیلا واستبداد خشکه مذهب ها برکرسی های مدیریتی.آموزش. وسیاستگزاری های کلان فکری وفرهنگی.

-حضور منحرفان در ارکان آموزشی. اعتقادی. فرهنگی ونا اهلان برمناصب عقیده وفرهنگ

- جو زدگی مردم. ومدیران وتغییر سبک زندگی.

-بی مبالاتی در رفتارهای مذهبی ووارونه عمل کردن و اشتباه  درک کردن ارزشها.

-حلال شمردن مکروهات وحرامها وسخیف پنداشتن حلال ها وواجبات وباورهی دینی.

-انتظارمالی و مادی از دینداری داشتن.

- ترک امر به معروف(متارکه با اصلاح طلبی)

- و.....

جناب اقای ابراهیم زاده  ازاینکه وقتتان را دراختیارمان گذاشته ای ازشما متشکریم

- خیلی ممنونم

 

پرسشگر:..  خبرنگار و  فعال فرهنگی ومذهبی

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر ادر انحصار مولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بهاران خجسته باد

شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۳۰ ق.ظ

بهاران خجسته باد


هر که در این بزم مقرب تر است  جام بلا بیشترش می دهند.


کودک زیبارو  وظریفی را درآغوشتان می فشارید

اما اوبرای رهیدن ازآغوشتان  تقلامی کند

شاید باشما اخم کند و شماتتان

اما شما اورا می بوسید

جای بوسه ات را با آستینش می روبد

انگار نمی داند جای این بوسه رد عشق ومحبت است وغبار نیست....

ما انسانها هنوزد رمرحله کودکی تکامل مان هستیم . تا بلوغ فکر و اعتقاد تا درک واعتماد وتوانایی هنوز راه داریم.

ازحضرت معصوم  نقل است:

البلا للولا


بااین تعبیر : بلا جویان وبیماران  نظر کرده های خدا هستند.

ماکودکان  چه می دانیم که سرپرست ما برای ما چه خیر و حکمتی را تعبیه کرده است؟

ان ولیی الله الذی نزل اکتاب وهو یتولی الصالحین.(اعراف196)

خدا سرپرست، پدر و بزرگ پاک اندیشان است

امیدوارم وآرزو می کنم  همه بیماران به لطف وفضل خدا ونه به حکمت وعدلش شفای عاجل یابند

امیدوارم تمام گناهان ما با بیماری هایمان همچو برگ درختان پاییزی بریزند وما بزودی خلعت نوی بهاری را برتن کنیم.

بیماران عزیز بهار در راه است.

خلعت عافیت براندامتان برآزنده باد.

بهاران خجسته باد...


18 بهمن1393

حمیدرضاابراهیم زاده  تبریز



* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

 

 

 

به بهانه بی مهری و توهین به بهترین پدر دنیا

 

متاسفانه در چند سال اخیر با پدیده‌ای بسیار نامانوس و تلخ و گزنده‌ای روبرو هستیم که در آن به پیامبران و امامان و کتب آسمانی اهانت‌های پی‌درپی شده است.

 

قطعا اهانت به هرشخصی که دارای پیرو ومسلک ومرام محترمی است بسیار زشت ومنزجرکننده ومنفور است  .

 

اما اهانت به پیامبری که پدر همه امتها  وپیام آورصلح ودوستی ومحبت  ورفع تبعیض وفساد وکج اندیشی است بسیارقبیح وناگواراست.

 

درسالهای اخیرگروهی نادان وهتاک وجسوربه بهانه آزادی های مدنی وآزادی بیان باساختن فیلم وتهیه مقالات وارائه سخنرانی ها ومیتینگ ها به پیامبران شایسته وبرحق خدا اهانت کردند.وآزادی دیگران رابا حرفها واعمال سخیفشان به بندکشیدند.وبه بزرگان دینی ومقدسات الهی توهین کردند. برای مسلمانان وپیروان همه ادیان این گونه فعالیتهای ضداخلاقی بسیاردردناک وننگ است. که توهین مشتی یاوه سرا رابه هربهانه ای علیه مقدساتشان بشنوند....

 

بنظر می رسد رهبران همه فرقه ها وادیان جهان باید برای پایان دادن به جسارتها علیه مقدسات چاره ای بیاندیشند وبا تصویب قطعنامه ها وساماندهی کنوانسیونهای بین المللی مقابل هرگونه حرکت اینچنینی، که باعث بروز حوادث بسیارتلخ وناگواری میشود را بگیرند.

 

امیدوارم که امت واحده اسلام از این حرکت زشت وبی خردانه ومنزجرکننده هتاکان وجسوران به قرآن وپیام آور رحمت. وحدت وانسجام خود راجدی تربگیرند.وبا ایجادنظام نامه مشترک بین ادیان دیگر،به هیچ فرصت طلبی اجازه هتاکی واغتشاش ندهند.

 

البته برای ما مسلمانان.همه ادیان الهی محترم وکتابهایشان مقدس و محترم است وهتک هرکدام از انبیا وکتابهایشان منفورومحکوم به شمار میرود.

 

بنابراین شایسته است مسلمانان جهان به بهانه این حرکت ناشایست شیطان مسلکان .اجازه نشر وانتشار این قبایح را به کسی نداده وفعالیتهای شرکت نامبرده را تحریم وضمن برائت از چنین اقدامی بازیگران وکارگردانان ونویسندگان وتهیه کنندگان وسفارش دهندگان چنین فجایعی را طرد وتقبیح نمایند.

 

واز اعمال خشونت آمیز وسخیف وتوهین به مقدسات سایر ادیان خویشتنداری کنند.ورهبران خود رابه موضعگیری های منطقی وکارشناسانه حمایت وتشویق نمایند.

 

 هرکس خدارا یاری کند خداوند پشتیبان اوست .(سوره حج آیه 38)

 

 

 

                 اردبیل - حمیدرضا ابراهیم زاده  1391/6/23

  
تمامی حقوق این اثر درانحصار مولف محفوظ است.

http://hamidrezaebrahimzadh.blogfa.com
  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آیه های روشنی

پنجشنبه, ۴ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۳۵ ب.ظ


آیه های  روشنی

از تپش طبل گونه دل عاشق

به تاخت می تازد 

برپهن دشت امید وسرسبز شقایق

ومی خواند زمزمه های معشوق را

از حجم مبهم دقایق.

وچون آفتاب برمی خیزد

از بستر کوهستان شادمان وفائق

واینک درآغوش می کشم

معشوقه را به صبح صادق........

الیس بصبح قریب؟

وباز

بهشت هم آغوشی مستانه ی ابرار درپندار آیه های روشنی می تراود




آیه ها هرگز تاریک نیستند

بلکه روشن تر از بارقه های امید برپهنه ی وجود مان می درخشند.

ورسم عاشقی و شوق پرواز ودرک لذت وصال را به هدیه می دهند ودرما شکوفا می کنند


حمیدرضا ابراهیم زاده

25 دسامبر2014


تمامی حقوق این اثر درانحصار مولف می باشد


  • حمیدرضا ابراهیم زاده