دلایل رکود باورهای اسلامی
*مصاحبه
مرضی بنام بی شعوری ، افیون سلامتی حقوق جامعه بوده وباعث تبعیض وتهدید وفساد می شود .
"بی شعورها کسانی هستند که حرص مقام وقدرت دارند
هیچ سیاستمدار، موعظه گر یا پزشکی نیست که بخاطر سیاست، وعظ ،طبابت بی شعورشده باشد
بلکه آنها بخاطر بی شعوری خودشان به سمت شغل هایی رفته اند که بتوانند بر روی مردم تسلط داشته باشند
وبا وجود حقارت ، بردیگران حکم برا نند..."
(دکتر خاویر کرمنت. کتاب بیشعوری صفحه45)
اغلب بچه های خوب ودغدغه دار وخوش ساخت وارزشی ما از بی برنامگی رنج می برند
همیشه به حواشی داغ بیش از واقعییات متن گرایش دارند
واین نقطه ی ضعفی است که همیشه باارزشیهای بی سر و سامان مشکل داریم.
جناب عمر دومین خلیفه و اولین خلیفه ی مقتول مسلمین به همین روزگرفتارشده بود.
او بعد از رسیدن به منصب خلافت فکرکرد لازم است تا خیلی اکتیو تر از نص باشد
حتی در پاره ای از جهات به نص یا متن قرآن وحدیث نبوی هم انتقاد ورزید
حلال خدا و پیامبرش را حرام کرد و برعکس.
اجتهاد دربرابر نص داد
چه شد؟
کسوف بلندی در دانش کلام رخ داد ونقطه تاریک وشبهه ناک با خسوف فقاهت پدیدارشد.
انشقاق وانفکاک عظیمی دربدنه اسلام روی داد که حضرت آقای عمر خودش هم فکرش را نمی کرد
بس که این مرد علاقه داشت همه را به یک مسیر وطوری که دلش میخواهد هدایت کند
نشد.
ضررکرد.
اسلام بیشترین ضربه را خورد.
خودش هم بخاطر همین .استنباط ها وفشارها واستبدادها و محاق آرا ، کشته شد.
بعد ازآن باب خلیفه کشی گشایش یافت.
پس از آن، جناب آقای عثمان وامام علی هم باتیغ کشته شدند.
طبیعی است که سازمان برنامه ریزی خلافت اسلامی ناقص وناقض ومتحجر ماند .
و از بالادست حکومت آن قدر دراجتهاد وفتوا غرق شد که انسانیت معاصردراسلام هم مخدوش شد.
ادعاها زیادشد و اثبات به حداقل رسید
وشما در تاریخ دیده اید:
به راحتی کسی که پیامبر برایش این همه حدیث و روایت نقل فرمود؛ اول سال نوی قمری وسط روز ، وسط جامعه اسلامی سربریده شد. آن هم وسط این همه نماز شب خوان!!!!...
بنابراین واقعه ی بسیار تلخ ذبح یک معصوم با هفتاد ودو نفراز بهترین ونیکوترین انسانهای معاصر، خروجی همان دیدگاه هاینابالغ و ناقص وناقض بود.
امام حسین شخص ناشناس ومجهولی درمیان اذهان امت اسلام نبود، که حضور وغیابش برای مردم فرقی نداشته باشد.
ببینید چه با ذهن ودل مردم کردند که علاوه برکشتن خودش وهمراهانش، زن وبچه ها یش را به اسیری بردند؟.
هزینه ای که سالار شهیدان وبالتبع اسلام برای اصلاح طلبی داد بی نهایت لازم وسنگین بود.
امام هم می توانست مثل خیلی های دیگر باب مصلحت طلبی وتوجیه را بازکند و مهجه اش را هزینه ندهد.
عصاره ی قلب. وجگرگوشه ها ودلخوشی های ما از زنده بودنمان ممتاز ترند.
وامام حسین همه ی آنهارا وجه الضمان و بهای اصلاح طلبی اش قرارداد.
ولی درآن مقطع مردم عصر خویش و پس ازآن، آیندگان را به انسانیت وآزادگی فراخواند و...
به دلایل عدم بلوغ جامعوی و فقدان تربیت و بستر فرهنگی وآموزشی آن زمان، امام حسین درآن لحظه منفور آن اجتماع بود شخصیتش به حدی مخدوش و مشکلدار معرفی وسم پاشی شد که ذبح کردنش راحت و بی درد سر اتفاق افتاد....
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس *** گویا ولی شناسان رفتند ازاین ولایت.
الان هم همان اوضاع هست. وضعیت کشورهای اسلامی را بنگرید!
هیچ روزی نیست خبری از قتل وجنایت در کشورهای به اصطلاح اسلامی نشنوید.
درصدر تمام غائله ها یک ردی از اسلامیت دگرگون شده می بینید.
داعش. سپاه صحابه. طالبان.بوکوحرام و.... باتوجیه اباطیل خود را اسلام ناب می دانند!!
باطل به خود لباس حق پوشاند وبه نام اسلام خواهی، انسانیت راازهرچه اسلام متنفر کرد.
نقاب اسلامی ولی رفتار ددمنشانه !!!
کجای این افراطی گریها در قاموس اسلام ثبت ودرج شده است
پشتوانه ی کدام یک از حرکات جنایتکارانه این نقاب داران سیاه دل، آیه وروایتی رحمانی نهفته است؟
همواره از استنباط واجتهادات وتراوشات خشک مغزانه ی خود بنام اسلام وبه کام شیطان فتوا داده اند.
شیطان قول داد با هر ابزاری با انسانیت بجنگد و او را ازبین ببرد.
سربازانش هم که درستون پنجم امت اسلام وااسلاماه می گویند.
همه ی پله ها ی ترقی و نردبان آرمانها ی شان برای قدرت طلبی و وتسلط واستبداد وذلت انسانیت چیده شده است.
مبارزه با این نوع از بی شعوری بسیار هزینه بر وسخت است.
میل به حق گرایی هزینه دارد. و هزینه اش هم بسیار گزاف است
تواصی به حق ، تواصی به صبر را می طلبد.
حق پژوهی وحق طلبی برباری وهزینه ی سنگین می طلبد.
عده ای می خواهند بدون هزینه دررفاه و با آبرو زندگی کنند . اصلا نیازی به هزینه دادن نمی بینند.
می خواهند بی دغدغه در آرامش زندگی شان بگذرد.آبرو منزلت و سرمایه ی شان بیشتر شود .
نمازشبشان ترک نمی شود. خمس وزکات و... می دهند ، روزه های مستحبی و روضه های آنچنانی به راه می اندازند.
حتی امر به معروف ونهی از منکر کردن شان هم به راه است.
برای خالی نبودن عریضه به یاد همه ی امواتشان نه محض ریا ، بلکه محض وفاداری وثواب وادای نذر های شان سفره ی شام و ناهار نذری و محرم وصفر به راه می اندازند.یا دستگیری مستمندی را هم دارند.
ودستشان هر از چندگاهی به جیب شان می رود تا لقمه گلوگیرشان نشود.
آبرو آبرو می کنند وبا بی آبرویی می میرند.
گاه آیت الله ومفتی اعظم می شوند امااز سنگ هم جامد ترند ومفت نمی ارزند.
دکتر ودانشمند و... می شوند اما کودن تر از مرغ ماشینی می میرند.
کافری همان مردنِ روح فهم ودرک وبینش است.
ودر کافری مردن دیگر چه مصیبتی است الله اعلم.
وماادراک فی سقر لاتبقی ولا تذر لواحه للبشر... (27-29 سوره ی مدثر)
پارسایان و زرنگ های ما گروهی با مطالعه و هدفمندند. خودشان وآمالشان زیر ساخت دارد.
برای توسعه ی جامعه ی مدنی واتصال به حکومت مهدوی هزینه ها را رصد می کنند وباظرافت ،هر کاری را سرجایش انجام می دهند و برنامه ی هدفمند می چینند.
ولی گروهی هم هستند که فقط می دانند وهیچ هزینه وعملی را نمی خواهند بپردازند.
این گروه خیلی براندازتر از احمق ها هستند
به تعبیر نص شریف: انهم یقولون ما یفعلون (شعرا :226)
چون همواره دنبال مصلحت طلبی ها ومصالح زندگی وتوجیه کردن هستند.
به تعبیری عنصربی شعوری در خونشان فوران می کند.
اما گروه دیگری هم هستند
ساده دلند. نه مطالعه دارند نه سواد. اما غیرت نافذی دارند گوش بزنگ خوبان هستند. فطرتشان آلوده نیست.
اگر گروه اول بااینها رابطه اش حسنه باشه همه چی درست می شود.
می شود خوب ذهنشان راباشیوه ی قرآن مهندسی کرد.وتربیت پذیرند.
اما اگراینها با گروه دیگری بنام منافقین بیفتند، شرور تراز اینها خودشان می شوند
چون همواره منافقین،خشکه مذهب های دوآتیشه را خیلی دوست دارند. همیشه می شود سرشان کلاه گذاشت...
ای کاش زیر ساختهای اعتقادی ما به حدی درست باشد که جامعه ی ما از لحاظ تسلط به اعتقاداتشان اینقدر فقیر و ساقط وجامد نداشته باشند
باورهای مردم ما وامت اسلامی نباید با بازی های قدرت طلبانه عقیم و معتاد شود
دین بازی کار بی نهایت بی شرمانه ورذیلانه ای است
شنیده اید که نص شریف می فرماید:
الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فَالْیَوْمَ نَنسَاهُمْ کَمَا نَسُوا لِقَاءَ یَوْمِهِمْ هَٰذَا وَمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ ﴿الأعراف: ٥١﴾
دین بازی وفرصت طلبی از دین ودینداری جنایت ومصیبت بزرگی است.که می تواند یک تمدن اصیل را از هستی ساقط کند.
هرچه قدراز ارزش باورهای ملی کاسته شود به همان نسبت به قهقرا وخودباختگی های اعتقادی ومذهبی نزدیک تر خواهند شد
یکی از بدترین مشکلات ایران امروزما همین هست
مردم به دانشمندان وعلما کم توجه شدند.وعلما از دردها ی مردم کمتر می دانند .
اختلافهای کلامی وتبعیضهای زیستی واجتماعی وفرهنگی واقتصادی زیاد شده است.
جامعه شناسان ما محلی ازاعراب ندارند .علمشان غریبه هست.
حقوق دانها را در دانشگاه لای کتابها باید گیرآورد.
مردم به علما بدبین شدند. درصدی که ماندند گاه افراطی اند و می شود گولشون زد ومنفجرشان کرد.
درصدی هم می خواهند به هرقیمتی زندگی کنند.
باقی مانده ها یا می خواهند منزوی باشند وکاری به کارکسی نداشته باشند یا اینکه گمنام بمانند وکارشان پیش برود.
طبیعی است که امام زمان هم نمی تواند بااین ها رابطه بگیرد.
چون انگار نیازی به امام ندارند
اینا هنوز نیازشان پول و ...هست
خوب آقا بیاد چیکار؟
ایشان را هم بگیرند وسط روز به اتهام الحاد وفتنه گری سلاخی کنند؟
یا بایداز جهل وخامی در تنور بینش ودرک پخته بشوند.
یا از تب بی کسی وتعب بسوزند وباعطششان آب حیات را مطالبه کنند .
تا دراین صورت حکم ظهور ابلاغ شودو امامشان بیاید و این رابطه ی آب وتشنه وساقی برقرار شود.
کاری که امام حسین نتوانست بکند. انجا اصلا مردم دلشون نمی خواست صدای امام حسین را بشنوند!
خوب همه ی اینها توش یه دنیا حرف هست.
رفتار دعای فرج خوان ها وندبه خوانهای ... بی شباهت با رفتارمردمی که نامه ی فدایت شوم برای امام حسین نوشتند نیست.
بنابراین باید اعتمادمان واعتقادمان را نسبت به امام ونیازمان به ایشان و دین وباورهایمان بالاببریم
برای زندگی کردن در جامعه مهدوی باید هزینه های گران بدهیم.
باورهای دینی مان را درخود وجامعه ی خود بارور کنیم وجامعه را به بلوغ بکشانیم .
برای ادعاهای هرشب مان کنار بخاری وکولر که آی مهدی بیا . بایدپاسخگو باشیم وحاضربه پرداختن هزینه شویم
مهدی می آید اما نه با دعای شکم پری وبه قصد ثواب بردن ما.
مهدی می آید نه با آوازه خوانی ریاکاران.
مهدی می آید وقتی که دل وجانمان مهدی را بپذیرد
مهدی می آید وقتی که درک جامعه به بلوغ رسیده باشد.
وقتی خسته تر از عاشق دلخسته شویم
من مطمئنم او به زودی می آید.
او می آید وآمده است و ما باید زاویه ی دیدمان رابرای درک ظهور اصلاح کنیم.
اگرما اعتماد کنیم واعتقاد داشته باشیم. همین الان هم می توانیم ایشان را ببینیم.
چون آقا حی و حاضر و ناظر است.
ظهورش یعنی تغییر دادن زاویه دید مان.
باید بدانیم درکدام زاویه ایستاده و دقیقا سرمان بطرفش کنیم تا رویت حاصل شود...
والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
9 اسفند1393
* برگرفته از متن مصاحبه
http://www.irexpert.ir/Webforms/Forum/Question.aspx?QID=157921&Msg=OK
* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصارمولف محفوظ است
- ۱ نظر
- ۳۱ تیر ۰۱ ، ۱۹:۴۰