زلیخا و ماجرای احسن القصص
تعلیم سوره یوسف به زنان
خداوند بهترین هایش را برای ما انسان ها رقم زده است.
احسن الخالقین
احسن تقویم
احسن القصص و...
ماجرای سوره یوسف علیه السلام ،احسن القصص پروردگار گیتی است.
هویت یوسف نبی با مجموعه مختصاتی که دارد باعث پدید آمدن زیبایی های چند جانبه در ماجرای زندگی ایشان شده است.
هفت گرگ درهفت بزنگاه به یوسف حمله ورشدند.
1- یوسف را گرگ زیبایی درتن افتاد و درید.
2- یوسف ازگرگ حسادت برادرانش به چاه کشانده شد
3- یوسف از گرگ نیرنگ برادران به ثمن بخس فروخته شد
4- یوسف از گرگ خواهش های عزیزمصر به قیمت گران خریده شد
5- یوسف از گرگ هوس های زلیخا طعمه ی شهوت شد.
6- یوسف از گرگ چاره جویی و انتقام عزیز به زندان افتاد.
7- یوسف از گرگ بوران حوادث روزگار به عزیزی مصر رسید. برادران را بیدارکرد و زلیخا را اجابت کرد و پدر را دید .
همه ی آنچه را که داستان یوسف می دانیم کشاکش بزنگاه هایی است که باید در مختصات وجورچین خود قرارگیرد تا زیبایی بزرگی به نام یوسف اتفاق بیفتد.
هویت یوسف پذیرای همه ی این حوادث و ازجمله ماجرای عشق زلیخایی شد.
جذابیت وساختار هویتی یوسف منجر شد زلیخا دگرگون شود وبی تردید می توان گفت که ؛ کاتالیزور یوسف این رخداد را آفرید.
بقول حافظ:
من ازآن حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را
در کشاکش و اوج خواهش وکشش زلیخا و روز واقعه آمده است که :
ولقد همت به وهم بها لو لا ان رءا برهان ربه 1...
و بی تردید آن بانو به او اهتمام ورزید یا کشش جنسی شدید یافت.و همینطور آن آقا هم این کشش در او بود.
یعنی کشش برای رابطه جنسی دو طرفه شد.
اگر برهان خدا نبود ، یوسف و زلیخا هر دو مشکل دار می شدند.!
عشق با زاویه ی انگیزشی معمولا زودتر رخ می دهد. زن ومرد ندارد. طبقه وسن و...ندارد
کشش کشش هست.
تعهد وعواطف و انگیزش در زلیخا باعث شد او را به چنین ماجراهایی کشاند.
درحقیقت ماجرای زندگی وهویت یوسف نبی افق هویت انسان کامل و خط سیر تکامل و احیای کرامت انسان است.
روایتی ازامام علی (ع )است که فرمود:
«لا تعلّموا نساءکم سورة یوسف و لا تقرأوهن ایّاها فانّ فیها الفتن و علّموهن سورة النور فانّ فیها المواعظ.2
: به زنان خود سوره یوسف را یاد ندهید و آن را بر آنان نخوانید که در آن آزمایشهاست بلکه به آنان سوره نور را یاد بدهید که در آن پندهاست.»
با اندکی دقت درسلسله راویان این روایت درمی یابیم که که این حدیث مرفوعه است .
در دانش حدیث شناسی مبحثی داریم بنام احادیث مرفوع .
مرفوع: حدیثی است که از وسط، یا آخر سند آن یک راوی یا بیشتر افتاده باشد، ولی با تصریح به لفظ "رفع".
گاهی نیز مرفوع به حدیثی گفته می شود که در آن قول یا فعل و یا تقریری به معصوم (ع) نسبت داده شود، اعم از این که سند آن، مقطوع، مرسل یا غیر اینها باشد3
قطعا مرفوعه بودن، با جعلی بودن حدیث تفاوت دارد و ما نمی توانیم بیان شدن چنین سخنی را از حضرت علی (ع) با قاطعیت انکار کنیم. بنابراین بهتر است در معنای آن دقت کنیم.
گمان نمی برم این گفتار از امام علی برای بیان تحقیر جنس زنان و ساده اندیشی ویا سخیف اندیشی زنان باشد.
معنایی که از این حدیث در ذهن بسیاری متبادر می شود و سبب می شود آن را انکار کنند، این است که وجود داستان زلیخا در سوره یوسف و بیان شیوه ها ونقشه ها و اصرار زلیخا دریوسف خواهی شدیدش وپا فشاری برای رسیدن به معشوق پنهانی ، و در نتیجه رفتار او تاثیر سوء برذهن زنان می گذارد .
بااین توضیح یاد دادن ویا تفسیر خام این سوره نوعی آموزش غیرمستقیم برای توضیح وتبیین نحوه ی برقراری ارتباطات زلیخا با یوسف و راهکارهای زلیخا می تواند برای اذهان ناپخته ایجاد دلیل وراه تجربه و درنتیجه انحراف نماید. چنانچه بسیاری از دانستنی ها و آگاهی ها برای بسیاری ازطبقات سنی و جنسی وفکری مسمومیت آوربوده وباعث آزار و زیان برای داننده ی آن آگاهی خواهد بود مگر با احراز صلاحیت وگذر ازآن بزنگاه ومختصات وموقعیت سنی. فهمی و...
بسیاری از کتاب ها وحرف ها وفیلم ها برای کودکان. زنان ویا مردان خوب نیست. ودیدن وشنیدن این حرف وداستان و فیلم رایشان ناپسند ویا زیان آور است.
درباورهای اجتماعی نیز داریم که فلان حرف وفلان فیلم و فلان کتاب ، فلان غذا و دارو برای کودکان خوب نیست.
فلان حرف و فلان فیلم و فلان لباس و فلان موقعیت برای مردها خوب نیست.
فلان لباس وفلان حرف و فلان داستان وفلان جا وفلان موقعیت برای بانوان مناسب نیست.
بی تردید دقت به تناسب موقعیت ها باعث سلامتی و موفقیت و آرامش خواهد بود.
زنان احساسات عمیق تر و خواهش هایش گسترده تر و قوه ی خیال بالاتری نسبت به مردان دارند. واز سویی دیگر نمی شود این سوره را از زنان پنهان داشت.
باید زیر ساختهای فکری و باورهای اعتقادی زنان راازپای بست مستحکم کرد تا با شنیدن این مسائل خللی در احساسات و اعتقادات شان رخ ندهد و کراهت شیوه های مکارانه از ذهنشان خارج نشود.
یکی ازمهمترین ومقدم ترین زیر ساختها برای باروری وپختگی باورها تعلیم سوره ی مبارکه نور است. که با مجموعه محتویات و آموزه هائی که درآن مهندسی شده است درتاسیس وتقویت حیا ونجابت ووقار مرد وزن نقش اساسی دارد.
قرآن برای مومنین شفاء است وبرای ستم کاران زیان باراست. (سوره ی اسرا82 )
پس تلاوت سوره ی یوسف برای بانوان بخودی خود موجب ایجاد بیماری در قلب آن ها نمی شود:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ؛[یونس/۵۷]
اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است و درمانى براى آنچه در سینه هاست (درمانى براى دلهاى شما) و هدایت و رحمتى است براى مؤمنان.»
بنابراین خواندن این سوره بر زنان مومن تاثیر سوئی ندارد. و از این جهت نباید بازدارنه ه ای وجود داشته باشد، کما اینکه در بعضی از روایات تعلیم سوره یوسف به خانوداه توصیه شده است:
«نبی اکرم فرمود: علّموا ارقّاءکم سورة یوسف فانه ایّما مسلم قرءها و علّمها اهله و ما ملکت یمینه هون الله علیه سکرات الموت و اعطاه القوّة ان لا یحسد مسلما؛4
پیامبر خدا(ص) فرمود: به بردگان خود سوره یوسف را یاد بدهید زیرا هر مسلمانى که این سوره را بخواند و به خانواده و کنیزکان خود یاد بدهد،خداوند سکرات مرگ را به او آسان مى کند و به او قدرتى مى دهد که به برادر مسلمان خود حسد نکند.»
اما باید به این توجه کنیم که هر آیه قرآن موضعی دارد:
«یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ؛[مائده/۱۳] سخنان (خدا) را از موردش تحریف مى کنند.»
و داروی شفاء بخش، اگر به جا استفاده نشود، نه تنها اثری در شفاء ندارد، بلکه می تواند موجب بیماری نیز بشود.
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً؛[اسراء/۸۲] و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى کنیم و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمى افزاید.»
با توجه به این نکات با دقت در حدیث متوجه می شویم که سخن درباره کسی است که هنوز قرآن را نیاموخته و بحث از تعلیم دادن به اوست.
برای چنین استعدادی آیا آموختن سوره نور اولویت دارد یا سوره یوسف؟
کسی که هنوز مفاهیم ومبانی عفاف و عفت (آنچه که در سوره نور بیان شده) را نیاموخته، آیا بیان داستان راههای زلیخا برای دستیابی به معشوقش یوسف و روش زلیخا برای حق به جانبگی رفتارهایش نمی تواند برای او دارای آثار منفی باشد؟
آیا این دانستن و آگاهی یک فتنه و آزمایش برای او نیست و احتمال لغزش برایش ایجاد نمی کند؟
باتوجه به این توضیحات تعلیم سوره ی نور در زیر ساخت سازی واستحکام باورهای زن ومرد بسیار بسیار مقدم تر از سوره یوسف است . ودرحقیقت این مقدمه برای تقویت درک وفهم سوره یوسف لازم است.
هر آیه قرآن موضع و جایگاهی دارد و قرآن به مانند داروخانه ای برای هر کس نسخه ای متناسب با خودش دارد. ابتدا باید داروی متناسب با بیماری برای درمان خودمان از قرآن بجوییم. و بعد با تلاوت مکرر تمام قرآن، تسلطی اجمالی بر آن بیابیم تا نسبت به حوادث زندگی، دستور العمل ها را آموخته باشیم و بدانیم که در هر موضعی، جایگاه کدام آیه است. و آن را دوای درد خودمان قرار دهیم.
- پانوشت
1- سوره یوسف آیه 24
2- تفسیر نور الثقلین ج ۲ ص ۴۰۸.
3- قربانی، زین العابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص 114، انتشارات انصاریان، قم، چاپ دوم، 1416ق.
4- تفسیر نور الثقلین ج ۲ ص ۴۰۸.
والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
14 دیماه 1379
تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است.
- ۹۸/۰۲/۲۶