دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

شهر مولانا دل است

جمعه, ۱۲ مهر ۱۳۹۸، ۰۸:۰۰ ق.ظ

                                               شـــهر مـولانـا دل اســت.

اهل ادب و شعر و پژوهش می‌دانند که  گاهی آثار و سبکِ بسیاری از ادبا و فرهیختگان، توسط سارقان فرهنگی به یغما می‌رود. گاه شعر با تخلص شاعر ربوده می‌شود.

گاه اسم شاعر و گاه خود شاعر نیز ربوده می‌شود. مخصوصا صاحب اثر عین خیالش نباشد و یا دستش از این دنیا کوتاه باشد...

بااینکه شاعران کمتر ربوده می‌‌شوند اما این بلا سر جناب مولانا  آمده است.

 بنظرم مولانای عزیز ارزش دزدیدن را  دارد.

یکی میگه ایرانیه یکی میگه تاجیکه یکی میگه افغانیه.

دوستان ترک ما هم میگن اهل ترکیه هست.

یه پسوندی هم بنام رومی داره.

احتمال داره کار به درازا بکشه و روسها و انگلیسیها و آمریکاییها  هم ویزای دائم مولانا را رو کنند... حتی امکانش هست برادران زحمت کش ما در چین هم مدعی بشوند که مولانا اهل ولایت آنهاست.و بگویند اسم واقعیش( شعر چون هلو) است

چون این مرد کارهاش قیمتی بود. تمثیلات و اشاراتش بس بی‌نظیره.

 فن بیان و گفتگو و بکار گرفتن قوه‌ی بالغ فکری همه‌ی افراد و جنسیت ها و اقوام و ادیان کار دقیق و بسیار سنگینیه که یک فقیه بخواهد انجام بدهد.

صبح، یکی از بچه‌ها گفت توی داستانهای مولانا چرا اینقدر داستان و تمثیل پرنوگراف است.؟

 گفتم :یک مورد را اشاره کنید.

 گفت: مثلا داستان خاتون و کدو و کنیز.( دفتر پنجم ابیات  شماره 1333تا1429)
گفتم : هیچ دقت کردی در اشاره‌ی ابتدای داستان این عبارت است که :
کل ناقص ملعون...(همه ناقص‌ها ملعونند

گفت : نه زیاد.

 گفتم : پس بیشتر دقت کن!

مولانا با توجه به فهم مردم کم سواد و بی‌بضاعتِ علمیِ دورانش، باهمه‌ی ملل جهان سخن گفت و حتی احترام هم طبقه‌ای های علمی و فرهنگی خودش را برای ما بعد خودش هم  نگه داشت که گفت؛ هر ناقص‌التدبیری، مورد لعن است.

همه‌ی کسانی که بصیرت و تدبیر ندارند، ناقصند.

 

دراین داستان:

تدبیر کنیز اوج ذکاوتش بود اما تدبیر خاتون اوج طمع و جهلش .

کنیز از تمنیاتش خر بودن را به استثمار می‌کشید. و بلد بود از واسطه‌ی فیض استفاده کند که هم خر را مهذب کند و هم چاره‌ی خویش کند.

اما خاتون که صاحب خر بود. دراثربی‌صداقتی و بی‌تدبیری، با خرِدست آموزِکنیزهم نتوانست کنار بیاید و باعث نابودی‌ خودش شد.

این تمثیل کاملا مهندسی شده، تأثیر عرفانی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بالایی را در خود نهفته دارد که لازم است به محتوای آن دقت کرد.

 البته شاید جامعه‌ی زیستی عصر مولانا هم با اینگونه اشارات زودتر به فهم نزدیک می‌شدند.

اما دلیلی نمی‌شود که این فقیه از ذهن خفته‌ی مخاطبانی که در غرایز خفته‌اند بگذرد و مسئولیتش را در قبال این جماعت بزرگ کنار بگذارد. لذا مولانا برای همین ذکاوت و نکته‌دانی‌هایش مولاناست.

هر چه هست جناب مولانا در این تمثیل از عنصر دانش ظاهر و باطن. عنصر تهذیب و آموزش عوام، برای سیاست ورزی، عنصرواسطه‌ی فیض برای عرفان و سایر عناصر کلیدی در هر حوزه‌ای بدقت بهره برد.

شما می‌فرمائید چنین حکیم زیرکی دزدیدن نداره که میگه:

کار بی استاد خواهی ساختن

جاهلانه جان بخواهی باختن 

ای ز من دزدیده علمی ناتمام

ننگت آمد که بپرسی حال دام؟

با این اوصاف بنظرم؛ شهر مولانا دل است  قلب جُهّال از گِل است.

                                                        حمید رضا ابراهیم‌زاده  

                                                     11/12/1391 - تهران 

 

  به خاطر استاد عزیزم شادروان خانم دکتر ریاحیان 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نظرات (۲)

  • حمیدرضا ابراهیم زاده
  • سلام.

    زبان مولانا  زبان منطق الناس ودرک  مقتضیات زمانه است.فقیه بودنش برام مسلم است.عرفان وتصوفش هم بارز است.

    تکلم الناس بقدر عقولهم.به اندازه درک وکشش ذهنی مردم باهاشون حرف میزد.

    تمثیلاتش برای اصلاح طلبی بود.تغییر برای ذهنیت مدد جویان فکری رسالت مولانا بود.

    درخصوص نجابت وحیای کلامی باید گفت که حیا  ترس از گمراهی وفساد وخراب شدن است. ونه وحشت از فاش گویی وتجول وساختن .

    حضرت مولانا جامعه شناسانه تر به موضوع ابتلایات اخلاقی نگاه میکرد.واغلب مشکلات مثل امروز برمی گشت به ضعف بنیه ی اعتقادی ویاکج فهمی ها وتحریفات وگرایش به خرافات هنوز هم باعث عدم توسعه یافتگی ما مسلمانهاست.

    بنظر می رسد در فصول خاصی از دوران حکومت اسلامی تحریفات وخرافات درلایه های فکری مسلمانان نخستین ومطیع الامرا رسوخ کرده است. وهمچنان همان کیفیت خرافه پسندی با لایه ی عواطف مذهبی تزیین شده ودرجریان است .

    گرایش به التذاذ جنسی آزاد وتمتع از حیوانات هنوز هم وجوددارد.

    ازفراوانی آمیزش باسگ ومیمون و...تازوجیت با آنها تقریبا از عجیب بودن این رفتار کاسته است.متاسفانه  این گرایش در زنان بیشتر است.بلحاظ خلوت های خاص ناشی از حیای جاهلی ویا وحشت از مردسالاری ومرد گریزی سهولت امرمعمول می شود

    زنان ودخترانی که باتوجه به حرارت اشتهای جنسی امروزه از بی نیازی به مرد به انحراف شدید در حوزه ی اخلاق جنسی دچارند.ازهمان بیماری عدم شناخت خود ورازها وتوقعات خود رنج می برند...

    شاید مولانا روی سخنش برای درک فیوضات حقیقی وارتقای سطح فهم این گروه  دست به چنین تمثیلات وابتکاراتی درحوزه شعر میزد اوکه قافیه دان ممتازی نبود.ولی میخواست فهم زبانش در دهان ها وذهن ها بچرخد.به هرروی نقشه اش گرفت.وکارستان کرد.

    بااین اوصاف کل تمثیلاتش مملو از همان نمادهایی است که بصورت شماتیک قابل رصد وتشریح است .مثلا مفهوم واژه ی خاص علامت ونشانه ورمزخاص خودش برای دریافت مفهوم اصلی ویا مستتر آن است.

    مصداقا: ساقیا.در کارحافظ اغلب راهبر ومرشد وراهنماست ویاالهام کننده ایی در عالم بالاست ویاامام ونبی است. که شراب وشربت و آب فهم ودرک ودانش را به حلق تشنه وعطشناک دانشجویی آقا حافظ والباقی می نوشاند.

    مولانا رکیک تر حرف میزد و پرنشانه تر.یعنی کل جمله رمز بود.تا جاییکه گفت:

    معنی قرآن زقرآن پرس وبس.وازکسی کاتش زده اندر هوس

    پیش قرآن گشت قربانی وپست. تاکه عین روح  او قرآن شده است..

    بطن گرایی وغرق دررمز شدن صفایش این است که  جلوی ظاهر بازی را می گیرد.

    وازفاش شدن وابتلابه پرسش وپاسخ رفتارهایش می کاهد. وبا زبان عمل اخلاصش جلوه گری میکند

    ویا باکاشتن درخت سکوت میوه  های لذیذ حاصل میکند

    که سکوت  را میوه ی لذیذی است به نام  حکمت  .

    حکمت همان گمشده اهل باور است.که بااین میوه درک کننده حقیقت لذت باورهایشان خواهد بود که شما بهش یقین یا علم الیقین می گویید...

    شهوت کلام و غریزه ی جنسی باید اشباع  ویا به درستی  برآورده  شود.

    استادم(ره) میفرمود مثانه ی پر را باید خالی کرد تا عفونی نشه.

    مجرای کلام  زن همواره زودتر پر میشه وباید زود بزود تخلیه بشه.قوای غریزی زن هم پس  از بیداری مستعد تاذی وفساداست وباید زودهنگام ودرست اطفا شود مانند رخداد تشنگی. باید تشنگی را برطرف وعطشان را سیراب کرد.  طبیعی است که زنها ظریف بودنشان بهمین تشنگی های زودهنگام ونا هنگامشان هست.ومهمتراز همه حیا ونجابت آنها برای استتار خواهشها وتمنیاتشان است...

    آقای دکتر سلام ،خسته نباشید مطلب شجاعانه ی شما نشان از تعهد شما به جامعه دارد پرواضح است که دغدغه ای که نسبت به جوانان این جامعه دارید شما را به نوشتن این مطلب کشانده است گروهی جانماز آب کش که واویلا سر می دهند به هنگام صحبت از آموزش جنسی ، هم خودشان و هم حضرت حافظ از رازشان مطلعند که چون به خلوت می شوند آن کار دیگر می کنند. یکی بیاید از آمار لواط و روابط نامشروع و فرار از خانه و مشکلات اخلاقی مجردان و متاهلان این جامعه سخن بگوید. آنهایی که بر مسند قضا نشسته اند خوب منظورم را می فهمند . نوک کوه یخ را حداقل می بینند. اما واقعیت در بدنه این کوه یخ است. نود و هشت درصد سئوالهات دانش آموزان در مورد روابط جنسی ، استمنا ، آب کمر ! دوست دختر بازی ! ضعف چشمها و درد در بدن ! طریقه مخ زدن و مضرات و منافع ! همجنس بازی بود. اطلاعاتشان بسیار ناقص و ناکافی و اشتباه و گاه فاجعه بار می نمود. صحنه های انحرافی فیلمهای سوپری که دیده بودند را بعنوان رابطه جنسی سالم تصور می کردند . لازم به توضیح نیست که این فیلمها مثل نقل و نبات در مدارس و خانواده ها دست بدست می شود و به یمن تکنولوژی جدید تکثیرشان مثل آب خوردن سهل و آسان است. بگیر و ببند و تفتیش هم تجربه نشان داده که بیهوده و لغو است و بر بهای این کالا می افزاید و ارزشش افزون می نماید. داغ و درفش و داروغه و عسس در مجال فرهنگ نشان بی سلیقگی و نادانی و ناآگاهی است. یه نظر حرضرتعالی آنهایی که آموزش مسائل جنسی را مغایر با دین و دینداری می پندارند کی هستند و برای این آشفته بازار چه باید کرد ؟
    پاسخ:
    سلام
    آموزش وپرورش ما باید بصورت جدی درباره ی تربیت جنسی کودکان ما طرح وبرنامه ی آموزشی  هدفمند ومداوم داشته باشه و آنچه را که با هویت ملیت ومذهب وآئین  ماسازگاراست و دراین باره توصیه وتاکید داره  باظرافت بهش بپردازند. روانشناسان و  اندیشمندان حوزه ی تربیت کودک باید طرح درس هایی را اعلام کنند تا فجایعی به نام نا آگاهی از خودشناسی برای کودک باعث تعرض و آسیب به او نشود
    همانطورک فرمودید دراین مورد بخاطر حیای  شاید بیش ازحد صورت مسئله پاک شده است ونا بخردان ونا اهلان آموزش جنسی کودکانمان را درهرفضای بدست گرفته اند که عواقب بد آن دامنگیر جامعه ی ماشده است
    پرداختن بیش از حد به جذابیت های جنسی هم قباحت بار و  سخیف به نظر میرسد. اما اموزش  تربیت جنسی کودکان به هرحال بایدجدی گرفته شود
    ومطمئنم قاطبه نخبگان واندیشمندان دین و روانشناسی و مدیریت آموزشی به این امر نظرمثبت دارند
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی