دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

منصف باشیم

شنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۲۷ ب.ظ

قاتل نباشیم

منصف باشیم

پیداست که واژه کشتن و کشنده و قاتل  سخن از گرفتن جان فرد ویا افرادی در جامعه است.

برپایه ی آنچه را که دانش حقوق می دانیم بزه مربوط به قتل با آمریت و یا معاونت و مباشرت مقارن است با قتل عمد یا قتل غیر عمد.

براین اساس قانون جزا ضمن بررسی نوع قتل و انگیزه و نقش در قتل متهم را از اتهام در قتل ساقط و مجرم و مبرا  تمییز می دهد و جانی و مباشرین ومعانین و آمرین  را به جزا و فرجام  می رساند.

اما قتل براساس فعل یا ترک فعل مجرمانه رخ می دهد؛

مانند  رانندگی کسیکه  علیرغم نداشتن گواهینامه و سبب مرگ کسی می شود قتل شبه عمد محسوب می شود

قتل در اثر نزاع و درگیری مستقیم . شلیک اسلحه. چاقو کشی و.... قتل عمد محسوب می شود

قتل براثر  غفلت از قوانین محیط کار یا مسئولیت های کاری  مثل افتادن از داربست بعلت بی توجهی به  فنداسیون دار بست. یا تجویز داروی اشتباه در داروخانه یا پزشک، اغلب قتل غیر عمد محسوب میشوند.

قتل معنایی هم داریم

مانند وقت کشی . باطل کردن حیثیت افراد. که بار معنایی وحقوقی  بالایی دارد.

مثلا معطل گذاشتن فرد وافراد در سر کار. قرار. کلاس درس. سخنرانی و...

یا آبروی شخصی را ضایع کردن می تواند جرم محسوب شود و در مورد دوم قانونگزار رفتار هتاکانه را مجرمانه تشخیص داده و برای آن جزا در نظر گرفته است. اگر چه برای مورد اول مانند وقت کشی هم در شرایطی که باعث زیان است می توان اقدام به شکایت نمود و مجرم را مورد پیگرد و کیفر خواست قرار داد.

اما پاره ای از قتل ها نیز با علم و یقین به کشنده بودن رفتار  و یا ترک رفتار صورت می پذیرند.

مثل بیمار کرونایی که بعمد با عدم رعایت موازین  ودستور العمل ها از قرنطینه خارج و باعث مرگ دهها نفر وصدها و هزاران ویا میلیونها نفرمی شود.

داشتن این علم که توسط اذهان عمومی  و نقل متخصصان بیماری فرد مسری و  کشنده است . و فرد با رعایت نکردن شرایط قرنطینه و رفتارهای عامدانه باعث بیماری و مرگ دیگران می شود نیز قتل عمد محسوب می شود.

در قانون ازدواج؟ عقد با کسی که ناقل و حامل بیماری لا علاج وکشنده  ای مانند ایدز باشد خود بخود باطل می شود.

البته این قانون مربوط به بیماری های فراگیر و پاندمی پذیر نمی شود

اما چنانچه علم به تعمد سرایت هر بیماری کشنده ای توسط جانی و یا مجرم اثبات شود ماجرا صورت مجرمانه  بخود می دهد.

بااین پیش نویس و مقدمه ، جان سخن این است که جامعه با تعاملات و همزیستی ها و روابط بین فردی افراد  عنوان جامعه بخود می گیرد. و افراد هر جامعه ای نسبت به خود و دیگران مسئولیت هایی دارند.

امروزه با ماجراها وبحرانها و پاندمی هایی  همچون کرونا  روبرو هستیم که رفتارهای غلط می تواند تشدید کننده بحران و پیرو آن سبب مرگ و یا زیان مالی شدید به شغل و زندگی افراد گردد. و این رفتار غلط در واقع مجرمانه است.

 ما ایرانیان مدعی پیشینه ی بسیار غنی فرهنگی  ومتمدنانه هستیم.

مدعی فرهنگ سرشار از نوعدوستی وایثار و مهربانی و همدلی و انسجام، که باید در رفتارهایمان بروز داده شود.

 پس باید التزام عملی به آموزه ها و فرهنگمان در همه ی حوزه های زیست  فردی داشته باشیم. در عین حال پسرفت و عدول از آموزه های درست می تواند مصداق بی فرهنگی باشد. باید رفتارهای فرهنگی از خود بروز بدهیم .

شعارهای ما باید در عمل با فرهنگ بودن مان را باز گو کنند.

وقتی گواهینامه داریم واین همه تخلف در رانندگی مرتکب می شویم یعنی تناقض آشکاری را مرتکب هستیم و در واقع از فرهنگ رانندگی و حقوق شهروندی چیزی سر مان نمی شود. از این رو پلیس و وجدان اجتماعی از متخلف گواهینامه می طلبد که ببیند آیا واقعا گواهینامه دارد یا نه؟!!.

سایر رفتارهایمان همین است.

موضوع روش  برخوردها و تعاملات ما در  معاملات وخرید کردن ها.نوبت ایستادن ها.احترام به بانوان و حقوقشان

احترام به سالمندان ، رازداری ها ،امانتداری ها، راستگویی ، پرهیز از غیبت وتهمت و بی فرهنگی های زبانی.

التفات ودقت به حرف هایی که می زنیم و زباله هایی که رها می کنیم.

توجه به نظم  نظافت و حقوق دیگران.

مسئولیت پذیری و پایبندی به تعهدات

پرهیز از رفتارهایی که موجب جریحه دارکردن  ذهن عمومی می شوند از بوق زدن تا بلند حرف زدن. بد پارک کردن ها. لباس بد پوشیدن هاو....

بنا براین هنگامیکه می دانیم باید حقوق خود ودیگران را رعایت کنیم چرا برای خود روزنه تبعیض جستجو می کنیم ودنبال بهانه ای برای رعایت نکردن می گردیم؟!.

این رفتارهایی که در  دور زدن ازقانون ، بهانه تراشی و توجیه گری، قانون گریزی و قانون ستیزی از خود بروز می دهیم عین بی فرهنگی است.

خیلی زشت است به هنگام رانندگی  خودم سبقت بیجا بگیرم و لحظاتی بعد از راهنما نزدن  راننده جلویی انتقاد کنم.!

عین بی فرهنگی است که یک بازاری گرانفروشی و احتکار کند و از اختلاس دیگران سخنرانی منتقدانه افاضه فرماید.

عین  گستاخی وپرده دری است که حریم دیگران را نقض کنند تا بتوانند خوشگذرانی و یا حتی کاسبی کنند.

اینکه مردم شهرهای شمالی از دستاورد مسافرنمایان و مهمانان ناخوانده ذله شده اند ، حقیقتی بسیار تلخ وگزنده است و باید علاج قاطعی برایش از سوی حکومت و مردم  صورت پذیرد.

مسافران خسته از راه چادر هایشان را هرجا که دلشان خواست پهن نموده و و اتراق  می فرمایند  و سوغات شومشان را پیش از موعد به میزبان هدیه می دهند و یا برای سرکشی از املاکشان سوغات مرگ به همسایگان و میزبان شان می دهند . این رفتارها عین بی فرهنگی و جرم محرز است. و البته  ازاین بدتر برای کاسبی و یا خوش خدمتی و سرویس دادن به مهاجمان است.

از اجازه  ورودها و چشم پوشی برای ورودشان گرفته تا امنیت و مجوز اتراق ها وولگردی هایشان در شهر و کوچه وبازار.

از اینطرف چشم پوشی از هر گونه کاسبکاری دراین دوره عین فرهنگ است.

البته مردم و کسبه باید به هم رحم کنند تا سیل مرگبار زیان یکطرفه به سمت قشر و گروه خاصی سرازیر نشود .

باید صاحبان سرمایه و اماکن و مغازه ها باید مشفقانه تر با مستاجرین برخورد کنند. اهل تجارت می دانند ؛بازاری که بخواب رفته است با احتکار و گرانفروشی بیدار و احیا نمی شود.

کاری به حمایات و فرانشیزهای دولتی و وامها  و مطالبات دولت نداریم که بی گمان  باید در راستای تعامل با گرفتاری های مردم خدمات سزاواری معمول گردد.

 اما اگر خود مردم و همسایه ها و تجار به هم رحم کنند و نسبت به خود و دیگران انصاف بورزند بازار سرمایه سریعتر از بحران خارج می شود.

اقتصاد بازار ، سلامتی کسب وکار،تندرستی مردم و رواج شادی ورونق و...همه و همه به روح انصاف خواهی و انصاف نگری ما مردم  مربوط است.

اگر می خواهیم به توسعه ی پایدار برسیم باید ملتزم آموزه ها و فرهنگمان گردیم و مسئولیت پذیر و متعهد ومنصف باشیم .

در تخصص هایمان متعهدانه تر رفتار کنیم.

 به هر حال بحران که نامش همراه با زیان و مشقت عجین شده است را باید یکبار و برای همیشه  باید جمعش کرد

این میسر نیست مگر با عزم ملی.

که حضرت رحمان فرمود؛

ان الله لا یغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما باانفسهم. سوره رعد ایه ۱۱

والی الله المصیر

 حمیدرضاابراهیم زاده

23مرداد1400

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نظرات (۱)

ترازو خراب

ترازو انصاف زندگیمان به هم ریخته است

خودبرتر بینی و امتیاز جویی و سود جویی ها شده علت های عدالت گریزی من و تو .

امام علی علیه السلام یک راهکار طلایی ارایه می کندو می فرماید: «بپرهیز از اینکه چیزی را به خود اختصاص دهی که بهره مردم از آن یکسان است.» حکمت 16 نهج البلاغه

انسان در اثر انحصارطلبی و حق ویژه قائل شدن برای خود و آنچه به خود وابسته است به مرز بندی می رسد که این طرف اش شیطان و آن طرف اش خداست

شاید با ساده ترین روش ممکن ترازو انصاف را در وجود خود می شکنیم و خود را در کفه بی عدالتی مانع می کنیم

"عدالت"، کلمه زیبا و شیرینی است، اما فقط یک سویه برای خودمان دوست داریم و برای اجرا آن برای دیگران با تلخی و  با صد اما و اگر زیر بار می رویم.

"انصاف"، واژه زیبا و جذابی است، ولی عمل به انصاف، خیلی سخت است.

انصاف یعنی آنچه برای خود می خواهیم، برای دیگران هم بخواهیم. آنچه برخود نمی پسندیم، برای دیگران هم نپسندیم. حق را میان خود و دیگران، "نصف" کنیم، "انصاف" داشته باشیم.

به فرموده پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله: «... عادل ترین مردم، کسی است که آنچه برخود نمی پسندد بر دیگران هم نپسندد»

وبه فرموده امام صادق علیه السلام: "دادگری، شیرین تر از شکر، نرمتر از کره و خوشبوتر از هر مشگی است."

لیکن، باید جان را برای پذیرش آن آماده ساخت. پذیرش عدل، رفتار به انصاف و ملاک قرار دادن

"حق"، شهامت و مردانگی می طلبد،

سعه صدر می خواهد.

بسیارند آنان که لحظاتشان سرشار از غفلت است  و در این بازار روزگار ترازو انصاف را یا گم کرده اند یا اصلا خراب کرده اند 

و روزهایشان به بطالت می گذرد

و عمرشان چراگاه شیطان است و هر چه بیشتر عمر می کنند هیزم جهنم خود را بیشتر فراهم می آورند.

ولی... خدا دوست دارد که در میان غافلان، بنده اش بیدار و هوشیار باشد،

سفر آخرت را فراموش نکند، عبرت بگیرد و خود را مهیاکنند

اگر گوش دلمان باز باشد و صدای اموات را بشنود، خواهد شنید که می گویند: در این جا بازار عمل کساد است، تا می توانید ره توشه بردارید.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی