چشم معشوقه ی من
از عجایب زندگی انسان نگاه اوست.
نگاه بمعنای دیدن ودرک کردن.
یک نگاه؛
نگاه چشم است که ازدیدنی ها لذت می برد یا برائت می جوید .
وهنگامی که این نگاه پیشرفته ترشد از دیدنی ها محظوظ می شود و حکمت می آموزد.
نگاه دیگر نگاه باطن وقلب است؛
نگاهی که در ضمیرماست. و خوب و بد و زیبایی ها وزشتیهای بزرگ وکوچک را بما نشان می دهد
این نگاه بعضا به چشم بصیرت وچشم دل هم مشهور است.
مثلا شما از دیدن دود پی به آتشی زیراین دود می برید.
پزشک از لکه ها ورنگ چشم ورخساره خبر از سر درون می دهد.
این چشم بازی به انسان فهم ودرک می دهد
بسا کسی چشم سر داشته باشد اما خوب راازبد نمی تواند تشخیص دهد وتدبیر ودرکی از خود ودرون خود ودیگران ندارد.
وای بسا کسی که چشم سر ندارد اما به همه محیط خود تسلط دارد.
کوری دیده سر عیب ونقص نیست. ناقص آن است که فهم ودرک هرامری براو بسته است.
وفقط یک چشمی (تک بعدی)وبا چشم ظاهر به هرچیزی می نگرد.
بقول آقای مولانا: کل ناقص ملعون.یعنی کل نظر وفهم ناقص ملعون
مولانا درداستان دفترپنجم شماره1333
برای بازکردن چشم دل وتوضیح آیه لیس علی الاعمی حرج ونفی حرج دست به این ابتکار زد.
چشمی که دراین دنیا خود را بر درک واقعییت ها کور نگه می دارد بالتبع درآن دنیا کور خواهد بود.
واز حظ وفر دیدنی ها ولذتهای واقعی محروم خواهد ماند.
وَمَن کَانَ فِی هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِیلًا ﴿الإسراء: ٧٢﴾
می پرسند برای چه کورمان کردی؟
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَىٰ وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا ﴿طه: ١٢٥)
خواهد فرمود:
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿طه: ١٢٤﴾
تو در آن دنیا مرا ازیاد برده بودی...
پس چشمی که نباید کور باشد چشم دل است.
لقمه حلال. فکر حلال.رفتار حلال.بذر حلال . نطفه ی حلال ....در چشم دادن به خود ونسل ما تاثیر عمیق وبنیادینی دارد.
چشم سومی هم هست که آگاهی از سر درون وفهم ضمیر را درخود دارد.
چشم فوق پیشرفته ای است. که با حواس دیگرهم سنجیده می شود.
منتها واقعا چشم جدایی است .وآن دیدن بین دو دنیای واقعی ومجازی است.
این چشم فقط از جوشش درون بینا می شود که درحال حاضرجای بحثش اینجا نیست.
و جز حوزه کاری دانشمندان شناخت باطن هست. ودراین مقوله وارد نمی شوم.
باید با توجه به این امر دریابیم که انسان همواره در شرف تغییر وتکامل وتحول است
نگاه کودک 8ساله و نوجوان18 ساله وجوان28 ساله و فرد48 ساله در مقوله ی ازدواج هر کدام متفاوت از دیگری است.
موضوع واحد ازدواج که یک امراست اما درک وفهم متعدد.
حتی دربین هرکدام ازاین گروهها و جنسیت ها درک و فهم متفاوت ومتشابه بسیاراست.
وعوامل وشرائط زیادی در توقعات ومطالبات مردم از ازدواج موثر است
و طبیعی است که اختلاف سلیقه ها ی ناهمگنی هم در زندگی مشترک افراد وجود دارد...
اما انسانها برای تغییر وتحول ورشد نیازمند به دیدگاه هدفمند وجهان بینی هستند
وباید درک آنها از هستی . خود وجامعه وخانواده درست وطبیعی ومطابق با فطرت سلیم باشد ویا به این طریق مهندسی و تربیت شده باشد.
انسانها تغییر وانقلابات درونی خود را باجرقه های بیرونی شروع می کنند
مرگ. بیماری. فقر ودارایی. شادی وغم. رکود وصعودی که در قالب حکمت ها به چشم می آید وقوه بالغه فکری اورا به تحریک وپندآموزی وادار می کند. وبه اودرک برای تغییر می دهد بزرگترین آیات ونشانه های خدا هستند
واژه ی لاولی الابصار.لاولی الالباب قرآن یعنی به هوش واداشتن عقول غفلت زده.
میفرماید:
آیا خلقت شتر راندیدی؟ وبرافراشتگی آسمان را وپیوند کوهها را و سطوح مختلف زمین را (غاشیه17-20)
وآنگاه خطاب به فرستاده اش می فرماید شما این نشانه هارا برایشان یادآوری کن.
اینگونه است که خداوند برای رواج واقامه ی بلوغ فکری بشر از به چشم آوردن همه ی نشانه ها وتمثیلات بهره می جوید.
می فرماید : وان لکم فی الانعام لعبره: از چاپایان درس بیاموزید(نحل66)
نشخوار چارپا یک درس بزرگ هست .
اگریک گاو چوب ومیخ هم بخوردش رفته باشد در عمل نشخوار آن را پس می زند و عملا از ورود به معد وهضم باز می ماند.
اگرانسانها افکارواطوار وارده ومطالبات وتوقعات خود را نشخوارکنند. هروعده وفکری به خورد آرمانها و عقایدشان نمی رود
خیلی از واردات فکری وفرهنگی و... قابل هضم برای معده ی ما نیستند.خوب نیاز به بینش ودرک داریم.
فیلتر وممیزی بنام فرقان لازم داریم.چراغ مه شکنی برای عبورازغبار نیازمندیم.
وبه همین مناسبت واژه ها وجملاتی نظیر:
افلا تعقلون. افلا تبصرون. افلا تتفکرون. افلا تذکرون. افلاتتقون. افلا یومنون.افلا تسمعون.افلا یتدبرون...
درقرآن زیاد داریم.
این علائم ، نهیب وهشدارهایی است که درکاتالوگ انسان وجود دارد
تغییر وحرکت بسوی تحول مستلزم تقبل هزینه هاست
قطعا هرتغییری وهر حرکتی به یک هزینه پیوند می خورد.
هزینه های گزاف جانی ومالی وحیثیتی. درصدر حرکتهای مان نهفته است.
سلب آزادی ها. هتاکی ها وجسارتها.زیانهای مالی. ازاعتبار افتادگی. انزوا وسرخوردگی و...همه اینها در مسیر هرآرمان خواهی وجوددارد
گرشوق حرم باشد سهل است بیابانها
کافیست بخواهیم وبردباری کنیم. باور و اراده و صبر و تلاش رمز رسیدن به آرمانهای متعالی ماست.
مطابق با نص صریح سوره والعصر ایمان وعمل صالح دوکفه یک ترازو ویا دوروی یک سکه هستند
اگرمی خواهیم زیانکارنباشیم باید باورهایمان را هدفمند ومطابق فطرت ومقرون به صحت کنیم
وبعد برای باروری باورهایمان و دستیابی به آرمانهایمان کار وتلاش کنیم.
تواصی به حق وتواصی به صبر یعنی پیروی از منطق باورها و بردباری برمحور باورها.
انسان ها . تمدنها وفرهنگها وجوامع تغییر نمی کنند مگراینکه خود انسان تن به این انقلاب بدهد
إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ و..﴿الرعد: ١١﴾
انسان آفریده شده تا به بلوغ وتکامل برسد همانند درختی که شکوفه می دهد وبارورمی شود ومیوه اش به چند مرحله می رسد تا رسیده وکامل شود
اگرانسان دیده بگشاید ببیند معنی عید ومعاد چیست؟
دوباره نو شدن.اعاده کردن . رسم وفا بجای آوردن میشود عید. می شود معاد.
عاشق ومعشوق سر رسم وفاداری هایشان درگذار به وصل داستانها دارند وگله ها. دیوان همه شعرا وادبا مملواست ازاین گله ها ونجوا ها و رسم وفادری ها. وخداوند وفادارترین عاشق هستی است وانسان معشوق بهانه جو.
تغییر وانقلاب لازمه ی هرعیدی است.
با انقضای خزان سرود اعتبار بهارنواخته می شود وهمه چیز تغییرمی کند.
بذر میوه ی سال گذشته دوباره نهال می شود.
شکوفه امسال بذر سال بعد است. واینگونه انسان درهولوگرام یک واقعییت چشم هایش بازمی شود و مستبصرمی شود.
انسان باید نگاه تغییرمی کند وتغیر پذیراست. چون لازمه ی رشد وتکامل تغییراست.
انقلاب درون بایک نگاه آغاز می شود
بایک نگاه صد دل عاشق می شوند ودل را می بازند وعقل را به تارج می دهند.تولد.عاشقی وبهار یک انقلاب است.
متاسفانه ذکریا مقلب القلوب والابصار را منحصر لحظه سال تحویل می دانیم واین نیست.
شاید مکان وگرانیگاه منعقده ی این ذکردراین لحظه تعریف شده باشد.
اما واقعییت این است که درخواست از خدا برای انقلاب وتنبه ماست.
تنبیه شدن ما. درس گرفتن ما دست خداست
یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبراللیل والنهار
یا محول الحول والاحوال
حول حالنا الی احسن الحال.
اگرخدا کسی را دوست بدارد واراده کند عاقلش کند وآدمیتش رابه فضل خودش ونه به فهم واختیار طرف،اورا وانمی گذارد بلکه اورا با بلا تنبیه می کند.
تنبه یعنی به هوش واداشتن . بیدارکردن درک وهوش غفلت زده ورسوب گرفته.
بنابراین خداوند برای دوست داشتنی هایش بیداری می خواهد.
تا انسان با ابزاردرک وبیداری ، به لذت رشد برسد!
وگرنه کسی که حظی از بو وطعم میوه نمی برد خوردن همه ی میوه ها برایش یکسان است.
باید شامه را بیدارکرد تا حظ لذت واقعی شود
پس دوست داشتنی های خدا یادرخواب یا دربیداری با نقص مال وجان و... به درک وتغییرمی رسند و نسبت به لذائذ تفهیم می شوند
( وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ﴿البقرة: ١٥٥﴾)
پیامبراسلام فرمود: اذا اراد الله بعبده خیرا عاتبه فی منامه (نهج الفصاحه .پاینده. ش 156)
عتاب وتنبیه درخواب.اراده ی دوست داشتنی پروردگاراست.
وخواب هم نشانه ای ازآیات خداست.
برای استبصار انسان حتی به زنبورهم وحی می شود
وَأَوْحَىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ ﴿النحل: ٦٨﴾
لانه ی زنبور درس است . عسل زنبو ر دواست . نیش زنبور استبصار...
امتیاز کرامت انسان وتکامل هویت او آن قدر ممتاز وبالاست که تمام کائنات مسخرانسان می شود.
واین انسان چه معشوق سر به هوایی است. که خاک جسمش را می بلعد ونمی داند راه نجات بال پرواز است به سوی آسمان.
معشوق خدا به چشمش بیداراست وبه قلبش هوشیار
وبازهم" تومال من من مال تو" *.
حمیدرضا ابراهیم زاده
8 بهمن1393
*کن لی اکن لکم. حدیث قدسی.
* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ است
- ۰۲/۱۱/۰۳
باطن بی مقاومت
جهالت و نادانی
مرض همه ما در مقابله با پیامبران و اولیا الهی بوده و هست