دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات،یادداشتها وآثار پژوهشی واجتماعی حافظ ومترجم قرآن کریم و نهج البلاغه و شاعر و خوشنویس و پژوهشگر حوزه جامعه و رسانه؛ استاد دانشگاه دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

قرآن یعنی دوستت دارم

پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۲ ب.ظ

 

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

بی تردید قرآن راهنمای  ( کاتالوگ) روشنگر برای فهم بشر نسبت به خود وهستی وآفریننده ی خود است

قرآن دیوان عاشقانه ی خدا برای بشریت است که بر قلب نازل شد .

خداوند به انسان عشق ورزید واورا به نمای خود ساخت. وقلب اورا خانه خود پنداشت.

همه قلبها حرم خداهستند.

بقول امام صادق : القلب حرم الله فلاتسکن ...

حب ودوستی از راه مغز وعقل پدید نمی آید بلکه دوست داشتن فقط کار قلب است

وقلبهاهستند که درک کننده عشق ومودتند و پذیرای امر ربانی هستند

همواره عقلها حسابگر وناچیزند ودر پذیرش امر بزرگ بسیار ناچیز وعاجزند

این قلب است که به وسعت اقیانوس های جهان جا دارد و نادیدنی ها را درک می کند.

قرآن با قلبها سر وکار دارد

عقلها برای پذیرش فهم قرآن بدلیل توسعه نیافتگی وتکامل نیافتگی  محدود وحسابگراست

 وازاین رو در این مقطع مغزها با قلبها در تضادند.

حب ومودت از ازل با وجود انسان عجین بوده است. وانسانها فقط از این راه مطیع ورام عاشق خود می شوند

برای معشوق تسلیم شدن وتمکین عاشق اصل وفا داری وعشق متقابل ولذت های نامحدود است.

حقیقت اسلام تسلیم شدن است

بقول معصوم: الاسلام هوالتسلیم

معشوق خوب وزیبا روش وخوشرو باتسلیم وتمکین عاشق دوست داشتنی تر وماندنی تر می شود.

محور مهندسی اسلام وهمه ی ادیان الهی برپایه ی محبت وحب است

پروردگار عاشق پیشه  به واسطه ی حب ومودت خویش  آفرینش انسان و به تبع آن کائنات وعالم ایجاد را اراده فرمود

حضرت دوست بخاطر نیاز معشوق همه هستی را درتصرف او قرار داد.

واورادر زمین وزمان  مکنت داد

میل واراده ی ذات اقدس ربوبی ،نسبت به انسان نسبت حبیب ومحبوبی است.خداوند عاشق و دوست انسان است.

اورا به زیباترین وجه وبهترین صورت آفرید

وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ ۚ ذَٰلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ ۖ فَتَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ [غافر٦٤]

وبرای همین درکالبدش از روح خود براودماند

فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿ص: ٧٢﴾

و انسان فی نفسه روح الله است.

پروردگار هرگزتمایلش را نسبت به انسان مخفی نکرد واز شدت حب به انسان اورا جانشین خود ساخت و حتی دستور داد سجده اش کنند!

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿البقرة: ٣٠﴾ 

بنابرین حاکمیت قلب برهستی محرز است.که درک کننده ی تجلیات ولذت های فوق حیوانی است

میل به جاودانگی وعشق ورزی وایثار ومروت و... فقط از راه قلب انسان قابل درک و التذاذ است

*وحی بر قلب پیامبر نازل شد .

 قلبها پذیرای توحید ورسالت  انبیا هستند وعقلها در تضاد 

قلب پیامبر بیت المعمور است وازاین جهت این خانه جز مهبط وحی چیز دیگری نیست

رسول خدا هیچگاه از میل وتمنای درونی اش جمله ای نگفت هرچه فرمود ازوحی بود ویا به وحی متصل بود

و ما ینطق عن الهوی .ان هو الا وحی یوحی -  سوره  نجم 3و4

اگر غیر ازین می شد هشداری برای او واهل باور ازجانب خدای رحمان ترسیم شده است:

وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ ۚ قَلِیلًا مَّا تُؤْمِنُونَ [٦٩:٤١]

و گفته شاعری نیست، امّا کمتر ایمان می‌آورید!

 وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ ۚ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ [٦٩:٤٢]

و نه گفته کاهنی، هر چند کمتر متذکّر می‌شوید!

 تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ [٦٩:٤٣]

کلامی است که از سوی پروردگار عالمیان نازل شده است!

وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ [٦٩:٤٤]

اگر او سخنی دروغ بر ما می‌بست،

 

لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ [٦٩:٤٥]

ما او را با قدرت می‌گرفتیم،

ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ [٦٩:٤٦]

سپس رگ قلبش را قطع می‌کردیم،

 

فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ [٦٩:٤٧]

و هیچ کس از شما نمی‌توانست از (مجازات) او مانع شود!

 وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ [٦٩:٤٨] واین قطعا یادآوری وگوشزدی برای پارسایان است

·         ونبی اکرم اگر تحریف ویا اشمئزازی هم در حرکت رسالت پیش می آورد

وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا [١٧:٧٤]

و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‌ساختیم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودی)، نزدیک بود به آنان تمایل کنی.

إِذًا لَّأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیرًا [١٧:٧٥]

اگر چنین می‌کردی، ما دو برابر مجازات (مشرکان) در زندگی دنیا، و دو برابر (مجازات) آنها را بعد از مرگ، به تو می‌چشاندیم؛ سپس در برابر ما، یاوری برای خود نمی‌یافتی!

 

وَإِن کَادُوا لَیَسْتَفِزُّونَکَ مِنَ الْأَرْضِ لِیُخْرِجُوکَ مِنْهَا ۖ وَإِذًا لَّا یَلْبَثُونَ خِلَافَکَ إِلَّا قَلِیلًا [١٧:٧٦]

و نزدیک بود (با نیرنگ و توطئه) تو را از این سرزمین بلغزانند، تا از آن بیرونت کنند! و هرگاه چنین می‌کردند، (گرفتار مجازات سخت الهی شده،) و پس از تو، جز مدت کمی باقی نمی‌ماندند!

 

سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِن رُّسُلِنَا ۖ وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِیلًا [١٧:٧٧]

این سنت (ما در مورد) پیامبرانی است که پیش از تو فرستادیم؛ و هرگز برای سنت ما تغییر و دگرگونی نخواهی یافت!

بنا براین نص وحی  به  قلب پیامبر نازل شده است واز همین روی از  قلب انسان  برای پذیرش امررحمانی وحی بهره گرفته    است

قُلْ مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَىٰ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿البقرة: ٩٧﴾

وَمِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿البقرة: ٢٠٤﴾

مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿التغابن: ١١﴾

إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکْرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ ﴿ق: ٣٧﴾

وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿الکهف: ٢٨﴾

پیامبر شاعر ودیوانه  نیست

  وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ﴿الصافات: ٣٦﴾  

 أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿الطور: ٣٠﴾  

 وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَّا تُؤْمِنُونَ ﴿الحاقة: ٤١﴾

 

        مسلما هیچ پیامبری دیوانه نیست

 

(1) وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿القلم: ٥١﴾  

(2) کَذَٰلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿الذاریات: ٥٢﴾  

(3) کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿القمر: ٩﴾  

(4) وَقَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ﴿الحجر: ٦﴾  

(5) فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿الطور: ٢٩﴾  

(6) قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿الشعراء: ٢٧﴾  

(7) وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ﴿الصافات: ٣٦﴾  

(8) فَتَوَلَّىٰ بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿الذاریات: ٣٩﴾  

(9) ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿الدخان: ١٤﴾  

(10) مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ﴿القلم: ٢﴾  

(11) وَمَا صَاحِبُکُم بِمَجْنُونٍ ﴿التکویر: ٢٢﴾

  

همواره عقلا بزرگترین نقادان رسالت وبعثت انبیا هستند.

 وچون درک ورهیافتی نسبت به امرقلبی ندارند بی شک با ترازوی عقل به مصاف قلب می شتابند

وحاکمیت قلب را بر بدن وهستی را نمی پذیرند واز اینکه قلب از سلطه وحاکمیتشان خارج نشود  به شدت برآن هجمه می آورند .نزاعها وستم ها بر اهل دل روا می دارند....

واهل دل را مجنون  وشاعر پیشه می خوانند.

دراین گذاربحث های کلامی بوجود آمد. طماعان  به اعتبار ظاهرگرایان به اقتدار رسیدند

 به تبع نیاز ظاهرپرستان متنسک؛ اسلام خشن تاسیس شد.

وازهمین مقطع پای سیاستگزاری های دین مدارانه  برای محدود کردن کرامت انسانی بازشد

وآنهایی که معنا واصالت اسلام وکرامت انسان را درنیافتند  اجبارا یا کراهتا یا تعصبا از راه های خشک مغزی وارد حوزه ی سیاستگزاری های  دین ودینداری شدند

وبه پیروی ازمباحث  کلامی  بایدها ونبایدها وبازدارنده های خشن نیز از لابلای این مسائل وارد جرگه دینداری گردید. وفتاوی محارب هم برای دفاع وهجمه پدید آمد.وبعضا انسان درخدمت منادیان جدید دینی قرار گرفت.

مال وجان وناموس انسان به فتوای همین منادیان نامنزه به مخاطره افتاد وبه نام اسلام جنگها شد.سرها بریده شد.زندانها پراز بی گناهان شد ناموسها هتک شد.اموال تصرف شد و....

از آنطرف عقل گرایان تلاش کردند تا علتهایی برای ایجاب ووجوب شرایع بیابند.

درصورتی که شریعت واحکام الهی  با ابزار عقل قابل درک واثبات نیست بلکه با عنصر قلب پذیرفته شده وبا عرفان وبینش فطری بشر منطبق است

همه ی آداب ومناسک شریعت زیر بنای درک وحلقه ی اتصال به معرفت وفهمیدنی های هستی است

سلوک طریقت برای وصول به حقیقت است.

همه ی ریاضت ها واجرای احکام والتزام به فروعات دینی برای جسم وروح بشر به مثابه سمباده کشیدن وغبارروبی است برای جلب وجذب تجلیات الهی ودرک جلال وجمال قدسی پروردگار. انسان وهستی است

حاکمیت محرز قلب بر بدن وروح وهمه هستی باعث شده استتا قرآن  برقلب انسان فرود بیاید. همچنان که باران بر خاک تشنه نازل می شود. قلب انسان هم همین عطش را نسبت به محبت عاشق راستین خود دارد

اگر قلب را آلوده به زخارف  نکنیم قلب انسان تا ابد الاباد زنده می ماند اما عقل حسابگر تا ابد الاباد حیران ومجهول می ماندوخیلی زود به هجمه ی توفان نسیان وبحران تسلیم می شودوزوال عقلی انسان را درحوزه معنوی ازحیز انتفاع خارج می کند ومحجور وجامد می شود

بااین حال حتی  قلب هرمحجوری می تواند پذیرنده ی محبت  وعشق نسبت به همه افراد باشد.وحتی دلخوشی هایش را بازیابد وبااینکه به از عنان عقل گریخته است به راحتی به حاکمیت قلب تن می دهد...

بااین نگاه دریافت ما از ادیان خدمت گزاری برای انسانیت است.بعثت و رسالت انبیا رنج های اولیای خدا فقط برای هویت کرامت انسان بوده است.کرامت انسان باعث خلقت ایجاد دوعالم گردیده است. انسانی که معشوق خداست.

وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا [اسرا:٧٠]

: ما آدمی زادگان را گرامی داشتیم؛ و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزی های پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم، برتری بخشیدیم.

 نکوداشت حرمت معشوق پروردگار برای همه موجودات لازم الاجراست

وکل ادیان وکتابهای آسمانی دیوان عاشقانه خدا برای بشر است

از پیامبر اسلام داریم که فرمود:هل الدین الا الحب؟

آیا دین جزعشق است؟!!!

حب ومودت وعشق ؛ عصاره دین اسلام است. ودر یک کلمه قرآن کتاب دوستت دارم است

حمیدرضاابراهیم زاده

                                                                 تهران- 6 شهریور  1393

 

تمامی حقوق این اثر درانحصار مولف است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

قرآن به سر نروید لطفا

پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۰ ب.ظ

 

شب قدر بگیر بخواب

شبهای قدر جون میده واسه ی خوابیدن

نه خودتو آزاری میدی نه دیگران  را !

نه فرشتگان زا برا میشن

نه لج خدا رو در میاری

بگیر بخواب.!  چیزی پیش نمیاد .

نه آزاری برسان  نه آزاری ببین

بقول سعدی :

تو را خواب نیمروز تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.1

بد میگم؟!

قران به سر که چی؟!

وقتی که  قرار نیست خودم را عوض کنم ،  خدا برایم چیکار کنه؟!

إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم 2

خدا را قسم می دهم به  چهارده معصوم وقرآن ومقربان درگاهش .

آخرش قرآن از سواری سرم پیاده نشده انگار نه انگار.

خدا را چگونه بفریبم ؟

قرآن را چگونه بازیچه قرار دهم؟

مقربان ومعصومین را چگونه دست بیاندازم؟

وقتی که قرار نیست برگردم!

وقتی که  قرار نیست خودم را تکان بدهم!

این همان خود بخواب زدنی است که قرارنیست برخیزیم.!

اینجاست که فرمود:

إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ

فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِکُمْ

فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ

 فَتَابَ عَلَیْکُمْ  إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ .3

برایتان بهتر است که خودتان را بکشید.

باید خیال و وهم و زیرکی و عقل حسابگرم شیر فهم شود...

 

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

سوم خرداد1398

 

پانوشت:

1-      1- گلستان سعدی  باب اول درسیرت پادشاهان

2-      2- سوره رعد آیه 11

3-      3- سوره بقره آیه  54

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

این قرآن به سرها

پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۰ ب.ظ

 

بسم الله الرحـــمن الرحــــیم

 

این قـــــرآن به ســــرها 

 

هر عملی که خداوند آن را مقدس می شمارد پشتوانه متقن وفطری دارد.

 

 

  قرآن بعنوان کتاب راهنما و کاتالوگ کائنات و بشریت،احکام و دقایق و ظرایفی دارد که در پهن دشت حیات انسان کارائی عمیقی دارد. وآنچه که قرآن را مقدس ساخته بی شک معجزه بودن این کتاب الهی است. با دقت سازمانی می توانیم دریابیم که معجزه‌ی هر رسول اولوالعزمی مجموعه خدمات مادی و مجازی بودکه باید در همان روز مرئی باشد. موسی(ع) و معجزات عصا و مجموعه های وابسته به آن عصر در تقابل با سه عنصر (زر: قارون) (زور: فرعون) (تزویر: باعورا و هامانیان). اما کتابش و مجموعه ماندگارش سخنان وحی نبود. و یا عیسی مسیح(ع) و مجموعه تولد آدم‌وار و معجزات حوزه‌ی استشفاء و جانبخشی به مردگان با رویکرد بیداری اذهان مجازی و مادی (آیات 23-61  آل عمران )؛ اما کتاب انجیل کتاب دستورات مستقیم وحی نیست و مجموعه بجای مانده فقط داستان سفرها و کلام اشخاص و حواریون است. ابراهیم (ع) با معجزه آتش و گلستان، و معجزه طلب یقین برای معاد (260بقره) که کتابی از او باقی نماند نوح(ع) و آدم(ع) نیز همینطور و سایر انبیاء عظام که دین و مسلک ماندگاری نداشتند .

 اما رسول  مکرم اسلام معجزه اش کتاب است. کتابی که از وحی به ایشان ودیعه داده شد اگر به کوه و زمین سپرده می شد قطعاً متلاشی می‌شدند (احزاب 72-ه رعد 31-حشر21) فقط به انسان داده شد به تعبیر آیه 72 سوره احزاب ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهی) برابر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر بر تافتند و از آن هراسیدند (و اظهار ناتوانی کردند) اما انسان آن رابدوش کشید، او بسیار ستمکار و نادان بود (چون برخود ستـم کرد و قـدر این مقـام را ندانسـت)

 (( ظلوماً جهولاً)) یِ انسان مورد خطاب و عتاب قرار گرفته است.

 در می‌یابیم که کتاب بعنوان نماد دانش و دانش پژوهی، معجزه الهی رسول خاتم است درب دانش باید پس از انقطاع رسالت همچنان باز بماند. و در زندگی مردم اعصار آینده و حاضر پویا بماند. تنها دلیل ماندگاری جز پیشرفت دانش نیست و با نگاه امام صادق دانش نوری است در دست خدا و به هرکس که پسندد می‌سپاردش .

 بی‌شک قرآن هدایتگر و راهنمای انسانیت است. و باید فصل به فصل گشاده و بروز شود کلیدداران خاصش را بعنوان ابواب (درهای دانش) می‌طلبد که قطعاً پارسایان و منزه از خطاهایی باید «باب» این دانش باشند که شارح این کتاب عمیق باشند. و رسول خدا خود را شهر دانش و علی (ع) را درب و دروازه این شهر می شناساند و طبیعی است ائمه هدی در کلیت همگی ابواب این شهر بزرگ هستند و راهنمایان و شارحان و ناطقان قرآن هستند که در اجتماع انسانی نقش پیشوا را ایفا می کنند.

 جالب است که در لیالی قدر که مصادف است با ضربت خوردن قرآن ناطق و باب دانش مولی(ع) و شهادت ایشان ، هر سه شب با مقدمه و اصل و نتیجه به تعبیر عرفاً تخلی، تزکی، تجلی در این 3 شب مهندسی شده و علی (ع) که نماینده خدا و شارح فرقان است. فرق سرش می شکافد و در این 3 بخش علی نیز میهمان مسیر شناخت عباد میگردد. و البته تقارن این دو موضوع به هیچوجه اتفاقی و تصادفی مهندسی نشده است. و ما مردم قرآن بر سر میگذاریم تا :

 1) بگوئیم همه احکام و فرامین فرقان حکیم بالای سر ماست. و از خدا می‌خواهیم این صحنه را برایمان ثبت کند که از امشب به بعد قرآن و دستوراتش روی سرمان است و عامل و مطیعیم.

 ((سمعاً و طاعتاً)) پذیرای احکام الهی خواهیم ماند.

 2) بگوئیم که پرورگارا بواسطه قرآن و بخاطر کلام خود از گناهان و قصورات و تقصیراتمان چشم پوشی کن. یعنی استغفار ما را با شفاعت قرآن بپذیر . که شفاعت قرآن در نزد خدا چه در دنیا و چه در عقبی پذیرفتنی است.

 اگر به هر دو نظر بیاندیشیم و دل ببندیم و اعتقاد یابیم ، زیباست.

 3) اما اگر قرآن را بر نیزه ی سرمان آویزان کرده باشیم چه؟ نیزه رأس، خودسری‌هایمان و تداوم انحرافات و کجروی هایمان است. همه بلیاتی که از خود محوریها و اجتهادات غیر منزه‌مان تولید می‌شود که باید بخاطر این عمل فریبکارانه به اتهام غش در معامله و فریب و جعل و ... مواخذه و تنبیه شویم.

 

اگر خدای ناکرده پس از صبح شبهای احیا همه اعمال سخیف  و انحرافات (روز از نو روزی از نو) یکی پس از دیگری سر برآوردند. بنظر می‌رسد که در آن شبها در حال فریب واغفال فرشته‌ها و خدا بودیم، که البته خداوند و ملائک هیچگاه فریفته نمی شوند... پس بخود و عاقبتمان زیان رسانده‌ایم.

 از خداوند حکیم می‌خواهیم که قرآن را و سایه محبت قرآن را از ما جدا نسازد و این قرآن به سر کردنها را برایمان به شفاعت بپذیرد و از تقصیراتمان بگذرد و به ما توفیق عمل به خواسته‌هایش بدهد و ما را از زیانکاری در این دنیا و روز حشر برهاند و توفیق عمل به آیاتش را بر ما کرم نماید.

 البته جمله‌ای از امام موسی صدر وجود دارد که مباحثات علمی و مطالعه (سودمند) در این شبها از قرآن به سرکردن (البته به نگاه سوّم) بالاتر و مقبول تر است. 

 به همان نگاه معصوم  که فرمودند: یکساعت تفکر از هفتاد سال عبادت برتر است.

 

 

                                 حمید رضا ابراهیم زاده 22 مرداد 1390

 

   

 

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

حال تان خوش ترین احوال باد

چهارشنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۰۰ ق.ظ
حال تان خوش تر ین احوال باد
 

 

آمد بهار جانها ای شاخ نر برقصا ...

 

 

 

 

 

  بهار از شاخسار سنبــل آمد 

صبـا بر لاله زار بـلبـل آمد 

 نگار آمد بدستم روز نوروز

شمیم عطر نوروز و گل آمد 

 

 

مژده‌ی مسرت بخش حضور بهار بهترین نوید برای انسانهاست.

عید نو شدن برای ابراز وجود.

عید تجدید نشاط و طراوت و تلاش برای ابراز نیکی‌ها.

عید به معنای دوباره شدن و دوباره به بار نشستن بوده و مورد رغبت همه‌ی هستی است.

معاد برای رشد و طراوت و شکوفایی، که پس از خزان قفس انتظار را می‌گشاید.

پس مژده باد شما را به حضورعید تحول وتازه شدن و طراوت در بهترین لحظات.

فرا رسیدن نوروز برایتان با برکت و لذت بخش باد. 

امیدوارم در این ایام زیبا و فرخنده، دوستی‌ها تحکیم و غبار کدورت ها با فصل رویش از دلهای نازنین‌تان روبیده شود. و در پناه ذات کریمانه‌ی حق همراه با دلخوشی‌هایتان سلامت و سرافراز و سعادتمند باشید.

 

 

سلام زیباترین ومانوس ترین واژه ی تاریخ بشری است

 

آنقدرزیبا وماندگار که خدا این واژه رابرای خود اسم قرارداد،

 

سلام برشما به وسعت بزرگواری خدا وشادابی های نامحدودی که اوبه اهل سلام هدیه می دهد

 

خداوند سلام است ونامش باعث برکت وفراخی است.

 

اوست جاودانه ترین جاویدان که  اراده اش ازهمه ی اراده ها بالاتر وموفق تر است.

 

وهیچ  تدبیر وحیله وعقل واراده ای به  ذکاوت وتدبیرش  چیرگی ندارد

 

پس به نام اوکه  سین سلام بر سریر  وجود ش سرود حیات و مهر ومحبت را زمزمه می کند.

 

و ازهمین منظر سبوح  وقدوس است

 

و بزرگواری و سیادت معشوق خود را خواستارشد و  عیوب آنهارا به  ستاریت خود نادیده گرفت.

 

ای آنکه سمیع و سبحان و هوشیاری:

 

 

ای آنکه بر دلها  وچشمها چیره ای

 

وبه میل خود دگرگونشان می کنی

 

ای آنکه کارکرد روز و شب به فرمان توست.

 

ای رونق بخش دل و حالها.

 

حال و روزگارمان را به بهترین حال خوش کن!

 

 

****************

 

 

حلول  عید نوروز باستانی باعث برکت در مال وجان و حالتان باد.

 

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

29اسفند1390
 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

معنی قرآن زقرآن پرس وبس

چهارشنبه, ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۶:۲۷ ق.ظ

 

 

 

بزرگترین ومهم ترین  علل نزول قرآن را صیانت از کرامت انسان می دانم.

هر حرف ولغت و واژه ای که شما ازقران می بینید دقیقا برای قلب شماست.

اصلا برای خدانیست. هرکه بگوید: خداباخودش حرف زده  ویابرای فرمانفرمایی خودش این حرف هارا زده  بخدا دروغ بسته.

 زیرا دلیل بعثت ونزول جزپاسداشت کرامت وبلوغ انسانیت چیز دیگری نیست

مگه خدا کمبود داره که باانسان بازی کنه؟

 وبگه من دوست دارم انسان اسباب بازیم باشه؟

   یکی دوسال پیش سر یکی از کلاسهام بحث هدف ازآفرینش شد.

 یکی ازدخترخانمهای دارای سابقه حوزوی گفت:

وماخلقت الجن والانس الا لیعبدون . ذاریات56

گفتم :شما که صرف ونحو خوندید آیا دقت کردید این مفهوم برداشت شما ازاین آیه اصلا ربطی به انگیزه آفرینش ویا بیگ بنگ خلقت ما نداره؟

 گفت: چرا؟

گفتم: به خاطر این واژه ها و حرف و کلمات : الا. ل. یعبدون

شما مختصات این آیه را پیش خودتون  ببرید تجزیه و تحلیلش کنید وقتی این تکه رافهمیدید واژه های:

و. ما. خلقت الجن و الانس را هم تجزیه وتحلیل کنید

می بینید اصلا انگیزه خدا ترجمه ای که داریم می گوییم وتوی کتابهای بینش  ودین و زندگی  متوسطه و معارف دانشگاه به خورد بچه ها می دهیم نیست.

بی خود نیست که ملت از واژه ی " عبادت " مفهوم بردگی دارند

 

نعوذ بالله  مگرخداوند شیزوفرنی داره یا اسکیزو فرن هست؟مگه خدا روانی هست؟

شما تصورکنید مادرتون بازحمت زیادی ازهفت صبح قورمه سبزی را بارمی ذاره تا ساعت13 اونم  چندین قلم  ادویه  به خورشتش اضافه می کنه.

آخرسر پلو و خورشت رابراتون می کشه . و نوش جان می کنید

بنظرشما انگیزه ی مامانتون از گذاشتن سفره ودرست کردن غذای خوشمزه تشکرشنیدن از سفره نشین هاست؟

آدم باید خیلی روانش پریشان باشه برای تشکرازخودش ،خودشو خسته کنه وغذا درست کنه.؟

من حتا میگم مامانها باعشق غذا درست می کنند که خوشمزه میشه.

 میده بخورید تا لذت ببرید. تا جون بگیرید تا به کارهاتو هم برسید تا خوشحال وسلامت وشاداب بشید!

این که تشکری ازش میشه دلگرم میشه. وما وظیفه داریم اززحماتش تشکرکنیم. تا عشقش بما همچنان پررنگ بمونه

خیلی هم مامانه بگه من وظیفه ام بوده. غذا خوردن سختتون میشه. بگه من دیگه خسته شدم.اصلا اون غذا خوردن نداره....

خدای باعاطفه را به مهرمی شناسیم اما جالبه میگیم دلش میخاد ازش تشکربکنیم.

دلم برای خدا کباب میشه وقتی این همه نعمت بما میده و ماآخرسربهش می گیم ای خدای از خود متشکر. ماازت تشکرمی کنیم بازم بده بیاد...

اینجا لیعبدون چیزی جز دوستم داشته باشند ودوستشان دارم نیست

واقعیت این است اغلب مفسرین  ما وحتا مدعیان دین شناس ما، ازقرآن وخدای قرآن یک بت وتابو می سازند وغالبابه مرگ جاهلی ومشرکانه می میرند واصلا الکی یه مشت الفاظ و واژه را باخودشون به گورمی برند

بنظرم باید هزار بار هنگام دفن بهشون تلقین کرد که کی هستند وچی شدند!

الان هم با نفهمی هاشون باعث درگیری بین مردم می شوند. داعش سازند. افراطی اند وباعث بدگمانی مردم به دین می شوند وحال اینکه توصیه به دینداریشون هم گوش فلک را کرکرده است.

یه استکان مایع طلایی رنگ می گیرم می برم کلاس میگم این چیه؟

ماهیتش چیه؟

میگن چای کم رنگ

- میگم ازکجا میگین؟

میگن رنگش

-میگم قبول نیست

 میگن  ماء الشعیر. دلستر

-میگم نه...

- میگن مایع  فلان

میگم نه

- عذرمیخام میگن اصلا ادرار

- میگم نه

حالا ده تا مایع راحدس می زنند

اما میگم دوستان خوشکل من :اگه فرض کنیم توی استکان عسل مصفا باشه چطورباید اثبات کنیم؟

آخه آفت کش دیازینون هم این رنگیه. سم فوق العاده خطرناک.!

پس باید بوکشید و یا  مزه اش کرد. یا آزمایش وتستش کرد.تا بی تردید بگیم عسل هست.

کسی نمیاد  قلپی سربکشه ممکنه هرچیز سمی و یا کثیفی هم باشه.

عسل اسلام را توی لیوان کردند وشمااز شیشه لیسیدید که طعم دست وبال من، باکتری و ویروس  ومیکروب را تست کردید

حالا باید درلیوان را بازکنید و از خودعسل تست کنید و بیاشامید و بخورید بفهمید چه طعمی داره؟!.

غالب ماها مزه اسلام را از میکروب وطعم  دست نامنزه ها و حرفهای مفت مفتیهای مفت خور گرفتیم وبرای همین داعش می شویم. بی عفتی می کنیم و جای توسعه نداریم .عقب مانده و رنجوریم...

در قرآن را باید بازکرد

باید تدبر کرد.باظرافت ها و حقائق ولطافت هایش آشنا شد

لازم هست قرآن را منزهان دوراز تمنیات فاسقانه برایمان حرف بزنند که گفتمانشان با روایات وسیره معصومین مطابق باشه

نفسهای پاک وبی غل وغش  برای مردم از قرآن ونورباطن آن بگویند

معنی قرآن زقرآن پرس وبس واز کسی کآتش زده اند هوس - مولانا

امامان معصوم وناطقان واقعی قرآن برامون ازحقایق دریای عمیق قران بگویند.

اگرمنابع روایی داریم به  بایدها ونبایدهاشون اعتماد کنیم

اگربه قرآن وامامانمون وحرفاشون اعتماد نداریم درهرحوزه ای مشرک ومنافق می مونیم. ومشکل دار خواهیم بود

ازاین رو قرآن کتاب وکاتالوگ راهنمای بشراست

ان هذا القران یهدی للتی هی اقوم...

ذلک الکتاب لاریب فیه

انا نحن نزلنا الذکر...

لایمسه الا المطهرون و...

سینه هارا باید چون  لوحی ازغبار پاک کنیم تا زیورقرآن درآن قرارگیرد

قرآن برای انسان است ودر قیامت هم بصورت انسان ظاهرمی شود. مطمئن باشید شاکی می شود از مسلمانانی که قران توی خونه ودلشون داشتند وعملا بهش بی توجه بودند

کم من قاری القرآن والقران یلعنه

وقل للرسول یارب ان قومی اتخذوا هذاالقرآن مهجورا

- والی الله المصیر

دوم اسفند1393

حمیدرضاابراهیم زاده

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است.

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

لذت روزه گرفتن چیست

دوشنبه, ۱۳ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۲۹ ب.ظ

 

 

*پرسش

 در مورد اهمیت روزه این حدیث  از پیامبر در بحار الانوار آمده  که

  الصوم فى الحر جهاد.

  روزه گرفتن در گرما، جهاد است. (بحار الانوار، ج 96، ص 257)

  با توجه به حدیث بالا و از اونجایکه که ما برای جهاد در قرآن در سوره های نساﺀ 95 و 74  وتوبه 20 تا 22   پاداش  اجرعظیم رو داریم  و مشخصا در آیه ی 111  توبه هم  به خود فوز عظیم  اشاره شده ( چه بکشند چه کشته شوند)

سوالم این است که آیا  برای چنین روزه ای که در حدیث بهش اشاره شده یعنی روزه گرفتن در روزهای گرم سال  هم چنین اجری رو  می تونیم  داشته باشیم  وپاداش اون با جهاد در راه خدا برابری می کنه و همون فوز عظیم می شه یا نه اصلا چون خود بهشت هم درجاتی داره  و روزه داری هم نوعی  مبارزه با نفس و جهاد اکبر تلقی می شه فوز عظیمش حتی اعظم و بالاتر از جهاد می شه؟ ( هر چند باتوجه به اینکه  خود جهاد فلسفه اش پاسداری از دین و انجام واجبات مثل نماز و روزه  و ... و ترک محرماته)

 باسلام

همانطورکه می دانید تمامی سخنان  پیامبر اعم از خود قرآن وهرچه که به زبان می آورد شامل محاورات و روایات وشوخی ها و... تنزیل هستند

زیرا پیامبر" ماینطق عن الهوی "بودند

ازاین جهت :

"تنزیل العزیز الرحیم لتنذر قوما ما انذر ابائهم...."

زبان پیامبر "زبان  منطق وتنزیل و درک وفطرت " هست

-          بحثی درابتدای مقدمه ی  بحار الانوار وجود دارد بنام "فاضربوه فی الجدار"

.به این مضمون که مولف می گوید:

من فقط جمع آوری کننده احادیثم. کاری به غلط ودرستش ندارم فقط امانتداری کردم ویک جا جمعش کرد م حالا شما حدیثی را یافتید که با عقل وحس وقلبتان جوردرنیامد خوب .پرتابش کنید بخوره به دیوار. یعنی ارزشی نداره....

احادیث فراوان وکتابهای روایی فراوانی وجود داره که مملو از پرت وپلا وچرت وپرت هست. اصلا تناقض هست مثلا در اصول کافی باب فضل قرآن روایاتی مبنی برتحریف قرآن درج شده است که ثبت ودرجش مغایر با نص قرآن هست

به حسب این روایات کذ ب ومسئله دار کتابهای مشکل داری مثل انوار نعمانیه واسرار آل محمد و.... نوشته شده که کاملا باهویت شیعی واسلامی ما مغایراست و متاسفانه تشیع نیز چون سایر فرق اسلامی درگذار اثبات حقانیت خویش به افراط ها وتفریطهایی دست زده که  تا امروز نیز این تحریف ها باعث بروز مسائل بغرنج بسیاری  شده است..

من با نص این حدیث شریف کاملا موافقم وسیر حدیثی اش را دقیق می دونم

منتها در روش برداشت این حدیث بنظرم فقط به یک روی سکه اش توجه شده است

 روزه علاوه برمواهب حوزه ی تندرستی گوارش. آثارزیادی برسلامتی سایر  اعضا دارد ومهمتر از همه بعد دیگری هم دارد که کمتر به آن توجه می شود وامر عرفانی روزه است.

برد باری روزه داری در روزهای گرم شاید مبحث اندیشیدن به مشقت معیشت گرسنگان وتشنگان را اشاعه دهد.

اما امر مهم این است که روزه داری دراین  موقعییت سبب بازشدن قفل های فهم ودرک می شود. درک  فیوضات ولذایذی که نیاز به ممارست وبردباری دارد

فهم ودرک بشر دردنیا ودست یافتنی های دنیا محدود است چه برسد به اینکه درک از نادیدنی هایی داشته باشد که وعده ای بیش نیست

دنیا مزرعه وکشتزاری برای تجربه کردن وکاشتن  وتوشه برداری وخوشه چینی  ودرک کردن است.

دنیا رحم هست رحمی برای تکامل و زائیده شدن به برزخ است. دنیا محل تست کردن ورزمایش هست...

بنابراین برای درک بهشت ووعده های غیر لمسی ما نیازمند به فهم اصل لمس هستیم

درک لذت های مهرورزی ووعشق دوست داشتن برای کودک. جوان . پیر متفاوت است

وانسان در هردوره ای برای تکامل درکیاتش نیاز به ممارست وسمباده کشی  دارد. رحم دنیا مکانی برای ممارست وتست وتجربه وتکامل  است. کبد هست

 "قرآن مملو از واژه های نیک وبد است ازجهنم وسختی هایش تا بهشت ونعمت هایش از پاکی تا آلودگی از شهوت تا رخوت از ذلت  تا لذت. ازخون  تاآب ازمنی تا انسان از حیض ونفاس  وجنابت و جماع تا مرگ وولادت از مارو خوک والاغ تا دست ودل وگوش ودماغ. از شیطان ونوچه هاش تا خدا وفرشته هاش توی قرآن بحث شده. شما نمی توانید بی وضو دست به الاغ ودماغ  وخوک ومرد چلاق بزنید.!

در این کتاب باید وضو بگیری وطهارت داشته باشی تا به منی وحیض وشیطان وخوک وادرارو... دست بزنی!

همه ی  این عجایب معنوی کلامی ساختار مهندسی شده درمعماری تربیتی برای درک وتکامل دارند.

 ومن برای درک لذت، تعاریف خاص ومختص به خودم را دارم   ومصرم بگویم  کسیکه نمی تواند درکی از شیرینی شربت داشته باشد چطور می تواند از ژل رویال که شفاست وغذای ملکه است  مزه شیرین را درک کند؟

مراتب فهم ودرک وپله های رسیدن به لذت های بالاتردرقرآن وروایات تشریح شده وبه مقامها نامگذاری شده است

هرکس به وسع درک وتربیت ذائقه ی دنیویش صاحب خرد ودرک هستی ودرنهایت  لذت ها می شود

مسیر حجاب هم ازهمین جاست که:

"عبادت. دانایی .زیبائی و.. برای  انسان می تواند باعث حجاب شود انسانی که برای تمکین وتامین وتوقع حیوانیتش عبادت می کند. دانا می شود و...فقط می خواهد حیوانیتش را دراین وغادی وآن دنیا پروار کند. دراین دنیا از لذت ها بهره هایش منقطع و نا مانوس است می خواهد آن دنیا حور العین را لمس کند!!!"

همه ی "حیوانیت خواهی های بشر "حجاب است چه در قالب عبادت ودانش باشد چه درقالب ریاکاری  باشد

چون نمی داند چه می خواهد  هم بخود وهم به دیگران ستم می کند

هل یستوی الذین یعلمون ولا یعلمون؟؟

تفاخر وجهل نسبت به داشته ها  وخواسته ها وتمنیاتش باعث گمراهی وکوته بینی اش می شود

خداوند به ظرفیت واستعدادهای ما نعمت می دهد نه توقعات وحجاب هایمان

    نگاهم درحوزه لذت دنیا  ؛

-     لذت بصری شامل دیدن رنگها ولذت از رنگ. گل. منظره. زیبایی رخسار. زیبایی  مواقعه ی جنسی.و..

-  لذت لامسه.لمس اشیا. لذت آمیزش جنسی .

- لذت بویایی اعم از بوی غذا ها. استشمام عطرها ورایحه ها. استشمام هوای آزاد  وتنفس  در هوای لطیف و...

- لذت شنیدنی ها اعم از شنیدن نواهای خوش والحان زیبا .شنیدن صدای دلخوشی ها وشنیدن نغمه ی معشوق.

-   لذت چشایی اعم از لذت نوشیدنی ها وخوردنی ها ودرک گوارایی ها. لذت  فهم مزه ها .

حالا مثلا مزه ی شیرین از مزه شربت زولبیا و شربت آب لیمو گرفته تا انگبین ومزه شهد وعسل وژل رویال . هرکدام طبقه خاص خود را دارند.

-          لذت های فوق حسی مثل دوست داشتن. مثل عاشق شدن وعشق ورزیدن و....

درک بسیاری ازجایگاهها ملزم به تربیت  و پرده برداری ازبسیاری ازحجاب ها و پرده هاست و بردباری وتحمل  کلیدواژه ی  قفل درک وفهم است

همه ی این لذایذ، دریچه فهم ودرک مارااز لذایذ جاودانی بالا می برد ولذت بهشت ومحتویات موعود بهشتی  فوق این لذایذ است

عرض کردم مثلا کودک5 ساله از ازدواج  هیچ نمی فهمد اما بالغ40ساله خیلی کامل تر از بالغ28 ساله  این لذت را می شناسد و قرار هست رمضان بعنوان برزخ ماه ها باعث  درک وممارست برای درک جاذبه های لذیذ باشد.

وشبهای قدر هم برزخ روزهای ماه رمضان هست. وباعث گشایش درک وبلوغ قوه ی فهم می شود...

کسی که درکی از مزه ی شیرین ندارد وهنوزاز شربت چیزی ننوشیده شماازش انتظار دارید مزه عسل را درک کند.

همانطوریکه درخبرها آمده است خیلی از دریافت کنندگان درک بهشت وجهنم بلافاصله پس ازفهم آیات جان می دادند.

وبی تردید شوک وتناقض باعث انحلال وجودشان  می شد .

براین اصل مولانا با زبان ذائقه ی مردم حرف زد وبا زبان احساساتشان لغت ساخت تا بالغ فکریشان را تربیت کند.

وقران یا فرقان وتنزیل وروایات  هم برای به بلوغ کشاندن بشر اورا بااین واژگان واحکام تربیت می دهد.

والی الله المصیر

ازخدا وند  دراین روزهای خوب وعزیز برایتان  درک لذت های نامحدود تمنا دارم

 حمیدرضا ابراهیم زاده

5تیر1393

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

چشمهایت ربنای افطار

يكشنبه, ۱۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۵:۰۰ ب.ظ

 

 

 

 

چشمهایت

 

ربنای افطار

 

دلم

 

روزه دار وبی قرار

 

قبول باشد

 

تلاقی این  دیدار

 

 

و.....

 

 

 

مناجاتیان خیزید وبنگرید که رستاخیزی بپاست...

 

 

 

حمید رضا ابراهیم زاده

 

 

 

3تیر1394

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

لطفا روزه نگیرید

يكشنبه, ۱۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۰۰ ب.ظ

 

روزه نگیرید

 

سختی ها و زحمت گرسنگی وتشنگی روزهای گرم و بلند را بخود ندهید

 

همش کشک است:

 

اگر همچنان دروغ می گوئید وزبانتان آلوده است

 

اگرهمچنان پایتان در گلیم ملت درازاست

 

اگر زبان به غیبت کردنتان خوب است ونمی توانید بدون غیبت روزتان را به شب برسانید

 

اگر حسادت وبخل دارید ودلتان آلوده است.

 

اگر طمع به مال وناموس دیگران دارید وچشم وگوشتان آلوده است.

 

اگر تهمت زدن وریا کردن وزنا کردن و ربا خوردن را بد نمی دانید

و با تبصره مال وناموس دیگران را برای خود مباح می دانید.

اگراز حرف حق زدن می ترسید وبه حق بدگمان هستید

 

اگر چاپلوس ومزور هستید

اگرمزدور ومواجب بگیر  وعمله واکرهه  ابلیس وابلیس صفتان هستید

اگر انصاف ورزیدن  برایتان تلخ است

اگرادای نماز وخمس وزکات  وفروعات دینی برایتان ناگواراست

ویا اگر به هزار اگرهای این چنینی دچار هستید

 

لطفا روزه نگیرید

 

روزه گرفتن وتحمل مشقت باید دل و جان و گوش وزبان و چشمتان را از هرگونه آلودگی پاک کند

 

اگر نکرد واقعا معطل هستید

ثواب وصوابی هم ندارد.

بی خیالش شوید وبه بدنتان آسیب نرسانید که این هم به اگرهایتان اضافه می شود.

به این میهمانی نروید!

 

وقتی که نمی توانید میزبان تان را درک کنید

به این میهمانی نروید وقتی که حسی به میزبان تان ندارید.

خیلی زشت است میهمان منزلت وشان میزبان را رعایت نکند

وبرسرسفره اش بلمباند وبه میزبان و همسفره ای هایش اجحاف کند...

 

روزه سپر آتش است

 

آتش گناهان و اشتباهات

 

آتش برخاسته از گوش وچشم ودست و دل وپا وزبان

روزه بگیرید تا سالم بمانید

روزه ای که صفای دل وجان وایمانتان باشد.نه ترس از ادای تکلیف.

 

روحتان را ازپلیدی ها و فشارها بشوئید

رمضان بهار قرآن وماه نزول آیه های باران است.

به دعای روزانه این ماه عزیز دقت کردید؟

این باران رمضان واین هم ظرف دل وجانتان

شبهای قدر هم شبهای توزیع قدرت و تقدیر است

 

آگاه باشید

که درانتهای این ضیافت با طهارت دل وجانتان بهترین سرنوشت را برای خود رقم بزنید...

 

 

حمیدرضاابراهیم زاده

8تیر1393

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است
 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

برکت در رزق 2

جمعه, ۳ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۰۰ ق.ظ

رزق و برکت ۲

رزق و روزی انسان ها در واقع آرامش و آسایش است.

پول و ماشین و ملک ... می تواند ابزار رسیدن به آرامش باشد!

اما همیشه این طور نیست و برعکس می تواند ابزار دفع و رکود آسودگی باشد

اگر از خدا آرامش و آسودگی و آبرومندی و عاقبت بخیری طلب کنیم؛شاید ابزارهایی را برای ما بچیند که به آسودگی وعزت  برسیم.

اما گاه از خدا پول و ملک و ماشین و... طلب می کنیم. وحال انکه خدا آن را آسایش ما نمی بیند

و بلکه می گوید پول و ...پدیده های مورد توجه شما دست ساز شماست.

آنها را از من نطلب از خود بطلب.

ازمن فقط عزت و آبرومندی و آسودگی و آسایش و امنیت وتندرستی بخواه.

شاید در این مسیر برایت ابزارهایی چون‌ پول و ملک و... بفرستم.

ابزارها و وسایل  برای انسان نباید هدف باشد.

شما با‌پول چه می خواهید بکنید!؟

هرچه از پول می خواهید نهایتا باید برای آسایش و تندرستی و آبرومندی ورفاه وامنیت شما باشد!.

برکت در پول و ابزارها نیست

برکت در حال است!

برکت در جان و تندرستی و امنیت وآسایش است.

و درباره رزق و روزی هم این چنین است.

رزق‌همان  شادکامی و رفاه و تندرستی و عزت وامنیت و آبرومندی و برکت است.

رزق آدم‌می تواند؛ والدین و همسر و فرزندان و دوست و شغل و مطالعات و روابط و سفر ها و دوستی ها و لذت ها و مکاشفات و حال خوش آدم ها باشد.

رزق آدم فقط نان  و پول نیست.

کسی که نان آوراست ما نیستیم!

آفریدگارجان و جهان در سوره ذاریات فرمود؛

و فی السماء رزقکم و ما انکم تنطقون.

رزق انسان در آسمان مشخص گردید

و هرکه بیشتر و بهتر با آفریدگار آسمان ها ارتباط بگیرد آسان تر به رزق می رسد.

برنامه های آفرینش و چیدمان رزق در آسمانها چیده شده است.

گویا دفتر کار خدا در آسمان است.

با دلبری کردن برای خدا در پیروی از دستورات و محبت به دوستانش  و درست زیستن می توان نگاه نیک فرشتگان و یزدان پاک را به خود جلب کرد.

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۲۳ بهمن ۱۳۹۳ 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

سرطان اجتماعی 2

چهارشنبه, ۱ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۳۷ ق.ظ

سرطان اجتماعی ۲

 بد تربیتی و فرار از آگاهی و اصلاح و تربیت درست باعث شده است که بیماری توهم  و خود بزرگ بینی و بیماری خودنمایی در ایران بصورت سرطان اجتماعی در بیاید و در اغلب افراد و اقشار جامعه به صورت فراگیر و ویروس قابل انتشار در آمده وقابل انتقال است.
اقشار گوناگون با همه نوع سلائق و جنسیت ونژاد و طبقه  دلشان می خواهد تا با هر ابزاری خود نمایی کنند هرکدام به سلیقه و دلخواه خود

خودنمایی ها و اظهار فضل های شاذ و بی ریختی در رفتارهای فضای  مجازی برآیند  همین بیماری مهلک است.

 و توهم دانایی، زیبایی، بزرگواری، دینداری، توانایی، مانایی بالایی هم در ابراز این رفتار از خود بروز می دهند
اکنون آیا سزاوار است که سرچشمه این بیماری را نسل نو بدانیم؟

در حالی که از سالیان متمادی و حتی قرنهای گذشته این بیماری در اختلالات رفتار فرهنگی به صورت ناهنجاری ابراز می گردیده است

در ضرب المثل ها و ترانه ها و قصاید و غزل ها و بسیاری از آثار متقدمین  و متاخرین این رفتار ها وناهنجاری ها دیده می شود.

و اکنون در عصر جدید با فراوانی و شتاب رسانه ها و ظهور پدیده های جدید این بیماری خود را بصورت یک فاجعه نشان می دهد.

   بزرگان حوزه های مختلف از همه ی مشاغل و طبقات اجتماعی روحانی و اساتید دانشگاه و صاحبان حرفه های صنعتی و تجار و هنرمندان  و... هم به این بیماری دچار شده و آن را منتشر می کنند .

و بی تردید  باید گفت که  بزرگان و نسل قبلی ما این بیماری را به ما‌منتقل کردند نباید بگذاریم نسل های جدید به آن دچار بشویم
وقتی بااین رفتار مبارزه می کنیم گروهی با عصبانیت به ما می گویند:

"خودزنی نکنید!

بی ایمان و ناسپاس نباشید !
جلوی خودکفایی و رشد و توانمندی ما را نگیرید.!
برای توهماتشان جهاد روشنگری ساخته اند و می گویند:

همه چیز بهتر از گذشته است .

کور باد آنکه نتوان دید پیشرفت های ما...
سیاهنمایی نکنید
خودکم بینی نداشته باشید
ما از همه جهات برتریم!

ما می توانیم و..."

وهمه ی این توجیهات پشت پرده و فرا فکنی های گوناگون و به روز شده موجب شد که نمی خواهند بپذیرند بیمارند و درمان شوند!

وتاب آوری درمان و توانمندی فهم درمان را ندارند.

ودر واقع از استحمام رویگردانند واز درمان گریزانند!

قصد و اراده پذیرش اصلاح و مرمت و بهبود را ندارند.

همیشه و در همه آنات توهم خوشبختی دارند. و از حقیقت می گریزند
مردم بیمار با بیماریشان  با ترس و حرص های وارده  دنبال تورم ملک و املاک و مسکن و آپارتمان می روند
با احتکار و گرانفروشی به سمت آزار خود و همشهریان خود می شتابند...

مردم در چرخه آزار همدیگر قرار گرفته و برای انتقام از خود یکدیگر را مقصر جلوه می دهند...

برای برون رفت از این سرطان مسری باید راه پذیرش بیماری را برای درمان‌پذیرفت و گام به گام با تکیه بر حقایق موجود  برای حل معضل حرکت کرد.

این عزم و اراده ملی را می طلبد که همگان دراین پویش با جدیت شرکت نموده و برای رفع کامل بیماری به خود سازی و التزام عملی به باورها وآموزه های راستین روی آورند...

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

 ۱۷ آذر 1402

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده