دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی و اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

وقف زیستن جاودانه

يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۵۰ ق.ظ

هو الواقف علی الضمائر.

 

وقف نشاط جاودانه

 بی‌تردید یکی از بارزترین عوامل شکوفائی فرهنگ و تمدن اسلامی تجلی روح تعاون، ایثار، و نیکوکاری و نیکواندیشی، درغالب سنت حسنه‌ی وقف است.

حمایت واقفان از دانشمندان بخاطر ارزش دانش در ایجاد مراکز بزرگ علمی، ساخت بیمارستانها برای رفاه حال عمومی ملتها، تاسیس مساجد، حمام ها، ومدارس، ومؤسسات علمی و آموزشی نشانه‌ی اهمییت وقف و نیاز جامعه به وقف و آثار و خیرات متنابه وقف و موقوفات است.

این اندیشه سبز و پویایی که پژوهشگران، مؤمنین، بیماران و نیازمندان بتوانند در سایه سار حمایت نیکوکاران پاک ضمیربه رفاه و بالندگی برسند، عمیقا هدفمند و با مهندسی ذات اقدس ربوبی  در جریان است. بنابراین اندیشه‌ی نیکوی وقف دارای پیشینه‌ی بسیار مترقی و متمدن الهی و انسانی است. نوعدوستی و دگرخواهی و خیرخواهی و علاقه به ماندگاری و حیات جاودانه از انگیزه‌های بارز و اساسی واقفان نیک سیرت است. نیاز مردم هر زمان به مراکز علمی و بهداشتی و اماکن مذهبی همواره روح بلند دور اندیشان روشن ضمیر را برای احیا و ایجاد رفاه و امنیت حال عموم، ترغیب مینماید. از سوی دیگر میل به جاودانگی و حیات همواره در نهاد آدمی می‌درخشد.  انسان با توجه به حقیقت انکار ناپذیر مرگ و مواجهه با اضمحلال و نابودی در تلاش است تا به جاودانگی برسد. از این سوی افشا و گسترش نام نیکو برای آدمی در دوران حیات بسیار لذت بخش است. و در هنگامه مرگ نیز احساس ماندگاری را در او القا می کند و خورشید زیبای حیاتش با نام نکو همواره تا ایام حضور آثار خیراتش بر پهن دشت عزت و افتخار می‌خروشد.

همچنین مطابق آیات و روایات، حسنات شوینده‌ی نافعی برای اضمحلال سیئات است.

«ان الحسنات یذهبن السیئات»1 مؤمن همیشه می‌کوشد تا خطاهایش را با مطهرات نیکو کاری بپوشاند. و وقف یکی از بزرگترین مصادیق نیک اندیشی و کردار نیک است. که البته خاص امت اسلام نیست بلکه در سایر ادیان هم این امر به روشهای دیگر جریان دارد. با این توصیف وقف مصداق بارز صدقه‌ی جاریه و خدمت به همنوعان است.

برای گسترش این سنت و میراث ماندگار بدیهی است که ما نیازمند تبیین و ترویج صحیح و آسان  و فرهنگ سازی سازمان یافته در این حوزه خواهیم بود. و راه توسعه فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و محور پیشبرد مهندسی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی در درجه اول آموزش و پرورش است. و در قدم‌های بعدی صدا و سیما و آموزش عالی و بویژه همت عالی مهندسان فرهنگی اعم از نویسندگان، شاعران، نخبگان و فرهیختگان و هنرمندان برومند و متعهد و متخصص را می طلبد. که با طرح و برنامه‌های مدون به رسالت خویش دراین راستا جامه‌ی عمل بپوشانند. انتظار میرود که رویکرد سازمان اوقاف و امور خیریه به تشویق نسل نو جهت آموزش عملی و تبلیغات و اطلاع رسانی  به روزتر باشد. برای گام اول وقف کتاب و کتابخانه در مدارس و محلات و مساجد توسط خردسالان را به عنوان یک نهضت بدوی در کشور اشاعه دهند و در گامهای بعدی با نیازسنجی، مخاطب را به اهداف بزرگ سوق دهند.  از خداوند توفیق همگان را برای خدمتگذاری به انسان و کرامت انسانی و اسلام و مسلمین، میطلبم.

         د.حمیدرضاابراهیم زاده 

      بابلسر 5/10/1390

 

1- سوره مبارکه ی هود آیه 115

 

 

در جهان اسلام نقش چشمگیر وقف در توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی ارزنده و پویا است. تاسیس دانشگاهها و مدارس و بیمارستانها و مراکز بهداشت و درمان و مساجد و بقاع مبارکه، همگی نشانگر توجه شایسته‌ی مردم هر عصربه حوزه‌ی رفاه و فرهنگ و تمدن اسلامی است. گستره ی نیازمندی های مردم درعرصه‌های رفاهی اقتصادی و اجتماعی و مذهبی و فرهنگی و... و توجه ویژه‌ی واقفین به نیازمندی‌های زمان و مقتضیات آن باعث تحولات چشمگیری در تمدن اسلامی گردیده است. آثار و برکاتی که تا قرنها  به کام مردم دوران حلاوت بخشیده است و اکنون فهرست‌وار از هر عصر و مکانی برخی از موهبات وقف را معرفی میکنم.

این نکته ضروری است که وقف در دو حوزه‌ی خدمات انسانی و اموال و اقلام و املاک بیشتر مورد توجه بوده و یکی از دلایل پویایی آن نیز همان نیاز جامعه به موقوفات  می‌باشد.

الف: در حوزه‌ی خدمات واقف  سلامتی و حیات و جسم خود را برای رفع حوائج مشروع مردم در جهت رضای ذات اقدس ربوبی میکند. بدین صورت که واقف با خداوند عهد میکند و یا صیغه نذر و وقف را جاری میکند که همواره تا زنده است بدنش و روحش در خدمت خداومردم باشد 2. مثلا عهدی  که مادر مریم سلام الله باخدا بست تا مریم در خدمت معبد باشد و یا خدمات خدام حرمین شریف و یا خدمت رایگان پزشکان و اساتید و... که در طول سال و ماه و هفته بخشی از خدماتشان را وقف عام میکنند. که نمود بسار بالایی در سطح کلان دارد.

2-سوره آل عمران:35

ب: در حوزه‌ی وقف اموال و املاک و اماکن که فاقد تعیین مدت معین و ظرف زمانی است. بیشترین خدمات را متوجه عزت و رفاه عام کرده است. بطور مثال می‌توان به تاسیس بیمارستانها و تجهیزات مدرن پزشکی، و دانشگاهها و مدارس و پژوهشگاهها و تجهیزات معتنا به آن، و حمامها و مساجد و بقاع متبرکه و...اشاره کرد کهدر هرعصری منشاء رفاه حال کافه‌ی مردم بوده است. و امروزه بسیاری از موقوفات عواید ممتاز و چشمگیری در حواشی خود دارند که سهم عمده‌ای از تولید ملی بدوش آن است. مثلا: موقوفات وابسته به حرم رضوی و کشتزارها و کارخانجات و انتشارات و بیمارستان و دانشگاه و مدارس و بسیاری از املاک و مستقلاتی که به برکت حرم رضوی سهم بسزایی را در گسترش رفاه حال مردم داشته است. و همچنین  بر این بنیان گسترش حوزه دانش در منطقه، با ایجاد دانشگاهها و گسترش و رونق در حوزه‌ی ایرانگردی و جهانگردی. و در سایر حوزه‌های پزشکی و صنعتی و... در معماری و مهندسی فرهنگی و اقتصادی  و سیاسی و عمرانی آن خطه تأثیر گذار بوده است.

البته در سایر بقاع ومساجد بزرگ و کوچک نیز همینطور بوده است چه مسجد جمکران با همه توسعه خود چه حرم حضرت معصومه(س) و حرم شاه چراغ در شیراز و حرم عبد العظیم حسنی در تهران و بسیاری از مساجد مشهور در ایران و خارج از ایران همچون مدینه و عتبات عالیات برای خود اموال و املاک و مستقلات مولد و زاینده دارند و چه اینکه در روستای کوچکی مانند دهکده‌ی سادات محله  از توابع بابلسر مسجد فاطمه الزهرا(س) که در دهه هشتاد بعنوان وقف چند کشتزار به آن اضافه شد تا مسجد بتواند ازهزینه‌های جاری فائق آید. و سابق بر این حمام عمومی روستا که اکنون با تغییر کاربری زیر نظر واقفین در خدمت مسجد  بهره برداری میشود. و یا امامزاده سید احمد همین روستا نیز همینطور. قطعا در مناطق بزرگ شهری تاسیساتی چون نانوایی و مغازه و خودرو و مستغلات دیگر ضمیمه‌ی یک موقوفه ابتدایی شده‌اند که حجم زیادی از بار اقتصادی آن اماکن را بر دوش گرفته و یا در خدمت رفاه عمومی بکار گرفته شده است. در استان مازندران با توجه به گستردگی بقاع متبرکه و اهمییت فرهنگی این اماکن مقدسه املاک و مستغلات فراوانی به این موقوفات بدوی ضمیمه شده که با گذشت زمان خدمات ارزنده‌ای به مردم منطقه ارائه داده است. اما برخی از موقوفات خود بخود و بدون الحاق به بقاع و مساجد دارای ارزش و اعتبار بسزایی هستند. منجمله مجموعه‌ی موقوفات مرحوم نوشیروانی در شهرستان بابل اعم از مدارس، هنرستان و دانشگاه ومراکز خدمات درمانی وپارک و...که در خدمت دانش پژوهان ومردم استان و کشور بوده و مرتبه بزرگی را بلحاظ علمی در سطح بین المللی و کشور داراست. بیمارستانها و مراکز درمانی و پارک و مزارع و... که همگی باعث رضایتمندی حال عموم مردم منطقه می باشند. ودر شهر بابلسر واقف بزرگوار جناب آقای صالحی  زمینهای مرغوبی را به اورژانس و مدارس و کتابخانه و دارالقران تبدیل نمود که باعث تحولات بسیاری در رونق علمی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی این شهر شده است. البته در هر روستا و شهری زمین  غالب مدارس وقفی است و غالب حمامهای وقفی و غالب همه مساجد از ناحیه‌ی مردم وقف شده‌اند و بسیاری از مراکز درمانی نیز از سوی خیرین بزرگوار وقف گردیده که بعضا از تمکن مالی چندانی نیز برخوردار نبودند. بنابر این اعتقاد مردم به امر وقف باعث شده است تا سطح فرهنگی و اقتصادی  مردم منطقه  با تاسیس مراکز علمی و درمانی و اماکن مذهبی غنا یابد. 

با اندکی تامل میتوان گفت وقف پاسخگوترین عنصر پویایی است که در هر مکان و زمانی به نیازهای مردم همان زمان و مکان لبیک گفته است. و قطعا تداوم این سنت نیکو باعث آبادانی بیشتر و عزت روز افزونتر امت واحده خواهد بود و این اصل بزرگ نیز ضرورت دارد که با نیاز سنجی صحیح در شناخت نیازهای مردم هر منطقه و معرفی این نیازها توسط مسئولین به خیرین گامهای بلندتری برای رفاه فرهنگی و اجتماعی و... برداشته خواهد شد.

برخی از مهمترین عوامل توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی در جهان از رهگذر وقف از آغاز:

  1)مسجد الحرام وهمه حواشی

   2) مسجد النبی وهمه حواشی

   3)فدک در مدینه

   4)عتبات عالیات وحرمین شریفین در عراق وحوزه ی نجف

   5)دانشگاه مسلمین قرطبه اسپانیا ومدرسه گرانادا

    6)بیت الحکمه وپژوهشگاه خوارزمی در بغداد

    7) جامع الازهر مدرسه منصوری ومدارس نظامیه

    8) مجتمع آموزشی ربع رشیدی تبریز ومدارس تبریز

    9)رصد خانه ی مراغه وفعالیتهای خواجه نصیر و.

  10)حوزه ی علمیه قم  وحرم حضرت معصومه ومدارس و پژوهشگاهها

    11)مدارس اصفهان و فارس ویزد

    12)حرم رضوی حوزهی مشهد .مدارس خراسان

کتابخانه ها:

1)دارالعلم شاپور در بغداد

2)کتابخانه ری

3)دارالحکمه بغداد

4)خزانه مغربی درمیافارقین

5)کتابخانه ی فیروز آباد

6) کتابخانه حلب

7)کتابخانه ساوه

8)کتابخانه مالکیه در مکه

9)کتابخانه همدانی درهمدان

10)  دارالعده در فجیج

بیمارستانهای آغازین

1)اولین بیمارستان وقفی درصدر اسلام خیمه یزنی بنام رفیده در جنگ خندق  7

2)بیمارستان جندی شاپور

3)مدارس موقوفه پزشکی بخارا

4)ابوعلی سینا وکتاب قانون وبیمارستانش

5) الحاوی زکریای رازی

6)بیمارستان ری

7)بیمارستان اصفهان- شیراز- نیشابور- زرنج- مرو- ربع رشیدی تبریز- همدان

8)داروخانه ودرمانگاه یزد

9)دانشگاه پزشکی آندلس

10)بیمارستان گرانادا

11)بیمارستان عتیق- اسفل- المنصوری یادارالشفاءقلاوون در مصر

12)بیمارستان الرشید بدر غلام معتضد- معزالدوله بن بویه-عضدی واسط- فارقی- موصل

13)بیمارستانهای مکه و مدینه

14)بیمارستانهای شام: ولیدبن عبدالملک-نوری یا عتیق حلب- مدرسه دخواریه دمشق- ب

15)بیمارستان بیت المقدس- عکا- غزه- قیمری- حسن الاکراد

16)بیمارستان غیساریه- سیواس درآناتولی

17)بیمارستانهای مغرب وتونس وابویوسف مراکش

و بسیاری از بیمارستانها و دانشگاهها و حمامها و تکایا و سقاخانه‌هایی که در خدمت فرهنگ و معنویت و رفاه مسلمانان و حتی غیر مسلمانان بوده است که نتوانسته‌ام در این وقت و بضاعت اندک در مورد هر یک و کارآمدی‌هایشان سخن بمیان بیاورم.و امیدوارم این سنت حسنه در بین نسل جدید همچنان با تکیه بر نیازهای زمان پر رونق تر از پیش پایدار بماند. که البته این امر با اطلاع رسانی و ترویج صحیح فرهنگ وقف توسط مروجین و مهندسان فرهنگی کشور میسر است. 

در پایان از بذل توجه مدیران محترم برای فراخوانی جدیدترین نظرات تعیین کننده در روند ترقی وقف سپاسگذارم. و از حوصله اعضای بزرگوار و فرهیخته هیأت علمی این کنگره ارزشمند نیز قدردانی میکنم و از ذات باریتعالی خدمت خالصانه برای همه خدام دین و دانش و سلامتیشان را آرزومندم.

حمیدرضاابراهیم زاده    

         بابلسر11/10/1390

 ---------------------------------------------------

 

منابع:

            1)قران کریم

            2)فصلنامه وقف میراث جاویدان  ش 17-18

            3)ابن خلدون. مقدمه ، ترجمه پروین گنابادی  ص894

           4)ویل دورانت تاریخ تمدن عصرایمان بخش اول

           5)محمدعلی ضمیری تاریخ آموزش و پرورش ایران واسلام ص133-138

           6)دکترعبدالحسین زرین کوب کارنامه اسلام-صص279-287

           7)  عیسی بک- تاریخ بیمارستانها دراسلام ترجمه کسائی ص23

 

 --------------------------------------------------

 

آثار فرهنگی و اجتماعی  وقف

با رویکرد نقش وقف در فرآیند توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی

به سفارش کنگره وقف حیات جاویدان            

         

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

شهر مولانا دل است

جمعه, ۱۲ مهر ۱۳۹۸، ۰۸:۰۰ ق.ظ

                                               شـــهر مـولانـا دل اســت.

اهل ادب و شعر و پژوهش می‌دانند که  گاهی آثار و سبکِ بسیاری از ادبا و فرهیختگان، توسط سارقان فرهنگی به یغما می‌رود. گاه شعر با تخلص شاعر ربوده می‌شود.

گاه اسم شاعر و گاه خود شاعر نیز ربوده می‌شود. مخصوصا صاحب اثر عین خیالش نباشد و یا دستش از این دنیا کوتاه باشد...

بااینکه شاعران کمتر ربوده می‌‌شوند اما این بلا سر جناب مولانا  آمده است.

 بنظرم مولانای عزیز ارزش دزدیدن را  دارد.

یکی میگه ایرانیه یکی میگه تاجیکه یکی میگه افغانیه.

دوستان ترک ما هم میگن اهل ترکیه هست.

یه پسوندی هم بنام رومی داره.

احتمال داره کار به درازا بکشه و روسها و انگلیسیها و آمریکاییها  هم ویزای دائم مولانا را رو کنند... حتی امکانش هست برادران زحمت کش ما در چین هم مدعی بشوند که مولانا اهل ولایت آنهاست.و بگویند اسم واقعیش( شعر چون هلو) است

چون این مرد کارهاش قیمتی بود. تمثیلات و اشاراتش بس بی‌نظیره.

 فن بیان و گفتگو و بکار گرفتن قوه‌ی بالغ فکری همه‌ی افراد و جنسیت ها و اقوام و ادیان کار دقیق و بسیار سنگینیه که یک فقیه بخواهد انجام بدهد.

صبح، یکی از بچه‌ها گفت توی داستانهای مولانا چرا اینقدر داستان و تمثیل پرنوگراف است.؟

 گفتم :یک مورد را اشاره کنید.

 گفت: مثلا داستان خاتون و کدو و کنیز.( دفتر پنجم ابیات  شماره 1333تا1429)
گفتم : هیچ دقت کردی در اشاره‌ی ابتدای داستان این عبارت است که :
کل ناقص ملعون...(همه ناقص‌ها ملعونند

گفت : نه زیاد.

 گفتم : پس بیشتر دقت کن!

مولانا با توجه به فهم مردم کم سواد و بی‌بضاعتِ علمیِ دورانش، باهمه‌ی ملل جهان سخن گفت و حتی احترام هم طبقه‌ای های علمی و فرهنگی خودش را برای ما بعد خودش هم  نگه داشت که گفت؛ هر ناقص‌التدبیری، مورد لعن است.

همه‌ی کسانی که بصیرت و تدبیر ندارند، ناقصند.

 

دراین داستان:

تدبیر کنیز اوج ذکاوتش بود اما تدبیر خاتون اوج طمع و جهلش .

کنیز از تمنیاتش خر بودن را به استثمار می‌کشید. و بلد بود از واسطه‌ی فیض استفاده کند که هم خر را مهذب کند و هم چاره‌ی خویش کند.

اما خاتون که صاحب خر بود. دراثربی‌صداقتی و بی‌تدبیری، با خرِدست آموزِکنیزهم نتوانست کنار بیاید و باعث نابودی‌ خودش شد.

این تمثیل کاملا مهندسی شده، تأثیر عرفانی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بالایی را در خود نهفته دارد که لازم است به محتوای آن دقت کرد.

 البته شاید جامعه‌ی زیستی عصر مولانا هم با اینگونه اشارات زودتر به فهم نزدیک می‌شدند.

اما دلیلی نمی‌شود که این فقیه از ذهن خفته‌ی مخاطبانی که در غرایز خفته‌اند بگذرد و مسئولیتش را در قبال این جماعت بزرگ کنار بگذارد. لذا مولانا برای همین ذکاوت و نکته‌دانی‌هایش مولاناست.

هر چه هست جناب مولانا در این تمثیل از عنصر دانش ظاهر و باطن. عنصر تهذیب و آموزش عوام، برای سیاست ورزی، عنصرواسطه‌ی فیض برای عرفان و سایر عناصر کلیدی در هر حوزه‌ای بدقت بهره برد.

شما می‌فرمائید چنین حکیم زیرکی دزدیدن نداره که میگه:

کار بی استاد خواهی ساختن

جاهلانه جان بخواهی باختن 

ای ز من دزدیده علمی ناتمام

ننگت آمد که بپرسی حال دام؟

با این اوصاف بنظرم؛ شهر مولانا دل است  قلب جُهّال از گِل است.

                                                        حمید رضا ابراهیم‌زاده  

                                                     11/12/1391 - تهران 

 

  به خاطر استاد عزیزم شادروان خانم دکتر ریاحیان 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

معرفی رساله حقوق امام سجاد

پنجشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۱۱ ب.ظ

 

 

امام زین العابدین: 

 

   حضرت علی بن حسین(ع) متولد پنجم شعبان سال38هجری است.

مادرش شهربانو شاهزاده ساسانی ایرانی الاصل می‌باشد.

به نقلی ایشان فرزند دوم امام حسین پس از حضرت علی اکبر بوده و در واقعه کربلا 23 یا 24 سال داشتند و به علت بیماری در نبرد خونین کربلا حضور  نداشتند.

و از غروب روز عاشورا به امامت رسیده و آغاز امامتشان  با اسارت و عزای بزرگ شیعیان مصادف گردید.  آن بزرگوار با کنیه ابومحمد و ابوالحسن مشهور بوده و تا سال 95 هجری امامت و رهبری شیعیان را بعهده داشتند.

براساس روایات ایشان در دوازدهم یا هیجدهم محرم سال 95 به دستور ولید بن عبدالملک مسموم و به شهادت رسیدندو در بقیع بخاک سپرده شدند.(متأسفانه در ماده ی تاریخ تولد وشهادتشان تعارضات فراوانی یافت می شود.).. پس از ایشان فرزند برومندش باقرالعلوم محمد بن علی عهده‌دار منصب امامت شدند که مادرش فاطمه دختر امام حسن بوده و حضورامام باقر در کربلا4سالگی ایشان رخ داده بود.

از مهمترین آثار امام سجاد صحیفه سجادیه و رساله حقوق است که هر دو در نوع خود بی نظیر و مورد رغبت نخبگان و دانشمندان و علمای آن عصر و آیندگان گردید و امروزه با گذشت قریب به 1350 سال از تألیفات ایشان هنوز هم دارای رویکرد علمی و عرفانی است و شیعیان از صحیفه سجادیه به اخت القرآن یا زبورآل محمد یاد می کنند. 

 ***

بسم الله الرحمن الرحیم

 

   نظام حقوقی در مکتب الهی بویژه در اسلام براساس کرامت انسانی استوار بوده و بر مبنای سنت‌های الهی در جریان است و با نفی ارزشهای کاذب نژادی و قومی همه مردم را از قبایل و ادیان  و نژادهای مختلف را در صورت اعتقاد به توحید و روز جزا و عمل صالح  بعنوان جامعه واحد می شناسد و مؤمنین این ادیان را محترمتر میداند.1

قوانین اسلام دایر و هماهنگ با فطرت بوده و نیازها و تمایلات انسان را در مسیر معتدل مورد توجه قرار میدهد.2

 

     یکی از بارزترین و ارزنده‌ ترین کتابهای حقوقی و آیین نامه‌های حقوق بشر مبتنی بر عزت و کرامت انسانی در تاریخ تمدن رساله حقوق امام سجاد است که گویا در سنین جوانی آن بزرگوار یعنی خود دهه شصت هجری نوشته شده است.

یکی از بزرگترین سرمایه‌های ماندگار آن امام همام، آفرینش شاهکار رساله حقوق است.

هنگامیکه ایشان با حادثه دلخراش کربلا مواجه می شوند، همه عوامل و رخداد واقعه‌ی جانکاه کربلا را عدم اطلاع مردم زمان نسبت به حقوق شهروندی و کرامت انسانی می‌یابند. زیرا در این جریان خرد دینی و فرهنگی و فکری و بصیرت مردم در زیر خط فقرخفه شده بود.

البته به لحاظ استفاده ابزاری از دین توسط حکام مزور و ستمگر، و جمود و قشریگری دینی مردم.  امام در این مقطع با مهندسی سازمانی متأثر از خرد قدسی خویش، مصمم شد تا غل و زنجیرهای انحرافات و خرافات و جهل و ظلمت فکری و عقیدتی را از گرده‌ی این مردمان بردارد و آنان را از یوغ‌های استثمار خارج سازد. مردمی که از دین و اطاعت از زمامداران جز پوسته خشک و ظاهری هیچ عایدشان نبود و از کرامت انسانی و حقوق خود و دیگران اندوخته‌ای نداشتند و به تعبیری همای آزادی و عزت و بصیرت از روح و جانشان پرگشوده بود. بالطبع در این مقطع امام رسالت خویش را در روشنگری نسبت به فهم دینی و آشنایی با حقوق خود و دیگران می‌دید و در همین زمان شعله‌های آتتش فتنه  اموی در اعماق دل و جان مردم ریشه دوانده بود و جز فرهنگ سازی عمیق با مهندسی فرهنگی امام سجاد(ع ) هیچ ابزاری نمی توانست باعث بیداری و برون رفت از چالش آتشفشان فتنه اموی کارایی داشته باشد.

بنابراین آن حضرت با زبان آموزگاری خویش همه حرفها و آموزه‌ها را در آن خفقان در قالب ادعیه صحیفه و تبیین حقوق حقه به مردم عصر و آیندگان، گرد آوردند که تا به امروز نیاز جامعه اسلامی را برطرف می کند. در این رساله، ایشان همه مختصات روابط انسان بر دنیای حضورش را مورد دقت خویش قرار دادند که در این مقال فقط میتوانم با توجه به ضیق وقت به سر فصلهای موجود و برخی پیش نیازهای جانبی اکتفا کنم.

 

 ا- سوره بقره 62- و سوره حجرات13    2- سوره بقره 143- وسوره روم30 

 

1- حقّ خدا :

 

- خداوند تنها نیاز حقیقی انسان است و او سرپرستی پارسایان را خود برعهده میگیرد او که نیازی به همسر و شریک ندارد و از پدر و مادری زاده نشده است. اوکه مهربان و تواناست.....

 

- پیش نیازها :   

 

- رابطه موجودات و اطاعت تکوینی  .. 

 

- آزادی بشر   

 

- آثار سرپیچی از اطاعت خدا ترک طاعت طغیانگری  

 

- آثار اطاعت در عزّت و صلابت بشر

 

2- حقّ‌نفس:

 

-سرمایه و ارزش عمر برابر با همه تمنیات انسان و قداست جان و آبرو در محضر ذات اقدس ربوبی .

 

- کرامت انسانی علت بعثت انبیاست.

 

- انسان موجودی معشوق برای خداست و خداوند بر انسان غیرت دارد.

 

- محاسبه و مراقبه نفس انسان را با خدا هم صفت و دوست میکند.

 

- مبارزه با خودشیفتگی و خود پرستی با اعتماد به نفس ممکن است.

 

-هر گناهی انسان را از مسیرتکامل دور میکند و برای برون رفت از این مخمصه توبه‌ی خاصی را میطلبد و باید هزینه و غرامت متناسب با آن بزه ادا شود اگرچه خداوندغفار است.

 

3-حقّ زبان:

 

- زبان بعنوان معرف انسان و شخصیت او یک امتیاز است و ارزش هرکس هنگامی مشخص میشود که قفل زبانش را بگشاید.

 

- زبان یکی از شاهکارهای خلقت انسان است و خداوند برای نعمت زبان و بیان بر او منت گذاشت.

 

- هشدار به زبان برای دقت در ابراز مکنونات درونی.

 

- یک زبان و لب دو گوش دو چشم یک فلسفه مهم برای آفرینش انسان.

 

- زبان عامل نجات یا فجات.

 

- حرمت زبان گشودن به لغویات و حرف بیهوده و دروغ و غیبت و تهمت.

 

- از زبان می‌پرسند.

 

4- حق گوش:

 

- آدمی فربه شود از راه گوش. 

 

-مراقبت از گوش برای نشنیدنی‌ها.

 

- حرمت گوش کردن به لغویات و غیبت و تهمت و... 

 

- توجه به شنیدنی‌ها. 

 

- کدام موسیقی حرام است ؟ 

 

- از گوش می‌پرسند.

 

5- حق چشم :

 

- جادوی آفرینش و نعمت بزرگ دیدن ، شگفتی‌های ساختمان چشم، حدقه، پلک، مایع درون و..

 

- مراقبت از چشم در برابر نگاههای ناگاه و گناه آلود و هر آنچه برایش شرع محدود کرده است.  

 

- تفاوت دیه چشم نسبت به سایراعضای بدن بعلت سلطنت چشم بر سایر اعضا. 

 

- چشم جاسوس دل و روزنه قلب است.  

 

- از  چشم می‌پرسند.  

 

6 - حق پا :

 

- پا عضوی جهادگر است. 

 

- خدمت و خیانت پا. 

 

- گام برداشتن به سوی خوبی‌ها و رفع حوائج  مردم و بویژه مؤمنین.

 

- از  پا هم می‌پرسند.  

 

7- حق دست :

 

- دست عامل کمک به همه اعضای بدن برای رفع نیازهایشان است. 

 

- ارزش کار یدی از نگاه آیات و روایات . 

 

- ارزش بدست گرفتن قلم و خط خوش.

 

- خدمت و خیانت دست.

 

- از دست هم خواهند پرسید.

 

8- حق شکم:

 

- شکم با مجموعه اعضای داخلی خود عضو بسیار مؤثر در سرنوشت انسان است.

 

- عضو پر درد سر و توسری خور.

 

- فواید کم خوری و روزه داری.  

 

- وجه حیوانی شکم و حشر حیوانی برای نوکران شکم.  

 

- غالب گناهان انسان برای پر کردن خندق بلاست.

 

9- حق عورت (آلت جنسی):

 

-غریزه جنسی نعمتی برای انسان.

 

- محدوده حیوانی و انسانی غریزه جنسی.

 

- غریزه جنسی عامل آرامش از دردها و آلام روحی و جسمی و عامل اطفاء بلاها و عطش آتش درون و ابزاری برای سلامت نفس.

 

- غریزه جنسی دستگاه ایجاد نسل و دوام بقا و جاودانگی برای انسان.

 

- استفاده نابجا از عورت عامل تباهی و فساد است و آثار مخرب زنا.

 

-آثار سازنده‌ی ازدواج و ارزش ازدواج بعنوان تکمیل نیمی از ایمان و اطفای صحیح شهوت در ازدواج کامل و موقت .

 

-ازدواج سنت الهی است.

 

10- حق نماز:

 

- چهره‌ی واقعی و با عظمت نماز.

 

-نمازقویترین عنصر بازدارنده از  پلیدی‌ها.

 

-نماز کلید تکامل بهشت آدمی است.

 

- نماز همانند تنفس تکرار پذیراست زیرا باعث تداوم حیات روحی انسان است.

 

-به اهل خود ( دوستان ،کودکان.عیال و... ) درباره نماز سفارش کنید.

 

11- حق روزه :

 

- روزه همان صبر است.

 

- روزه سپر آتش جهنم است.

 

- آثار روزه در سلامت فردی انسان .

 

-آثار روزه در تربیت اخلاقی فرد و جامعه .

 

-آثار و فواید اجتماعی روزه.

 

12 و 13- حق حج و قربانی:

 

-اسرار حج .  

 

- حج تجلی بازگشت به فطرت و اصل انسانیت است .

 

- حج تجلی وحدت در عبادت است.

 

- حج خوی اشرافی را در هم می‌شکند.

 

- ارزش عرفات و فضای صحرای مشعر.  

 

- قربانی کردن تمنیات جایز و نامشروع مورد ارزش است. 

 

- قربانی همان بریدن از دوست داشتنی‌ها و دلبستگی‌هاست.

 

14- حق صدقه:

 

- ارزش و اعتبار صدقات .  

 

- اقسام صدقات جاریه، صدقات فقط انفاق مالی و خدماتی نیست. حتی تبسم برای خشنودی والدین و ایتام هم دارای منزلت بسیار بالایی است.  

 

- صدقه هفتاد بلای آسمانی را دفع میکند. 

 

- منظور از « بر » همان نیکی و صدقه است.

 

- با صدقه مال و جان و ناموستان بیمه میشود.

 

15- حق حاکم و رهبر سیاسی:

 

- اطاعت از حاکم عادل باعث رونق مادیات و معنویات است.

 

- ضرورت انسجام و انضباط اجتماعی و نظم پذیری برای تحقق آرمانهای الهی.

 

- پیامبر رحمت پدر امت اسلام است و جانشینانش نیز نسبت ولایت بر مردم دارند.

 

16- حق معلم و استاد:   

 

- ارزش دانش و دانشمندان.  

 

- ارزش تعلیم و تعلم و تربیت در اسلام.

 

- نقش بی سوادی در جهل و خرافه و انحرافات و تبعیض.

 

- برتری عالم بر شهید.

 

17و18و19و20- حق مالک و برده:    

 

- عوامل بردگی.   

 

- آزادی و آزادگی ارزشمند است.   

 

- استعمار فکری و فرهنگی همه وجود انسان را به بردگی میگیرد.   

 

- به اسیر کن مدارا .   

 

- رفتار با کارگرانی که دائماً در منزل بر ایمان تلاش میکنند (کنیز) .   

 

- کنیز هم عزت و کرامت انسانی دارد.   

 

- بدترین تجارت آدم فروشی است.

 

21- حق رعیت: 

 

-عزت و کرامت انسانی گمشده بشریت است. 

 

- لزوم اجتناب از برده داری و استعمار و استثمار در اسلام. 

 

- تحمل ناملایمات مردم.

 

- حاکم عادل به رفاه مردم اهتمام دارد و برای رفع حوائج مردم تلاش میکند. 

 

- اقامه عدل و رفع تبعیض حق مردم است.

 

22- حق شاگرد:

 

-ارزش راهنمایی و تربیت و آموزش. 

 

- پرورش خرد و عاطفه ارزشمند است. 

 

- وظائف آموزگار ماندگار رونق خرد است. 

 

- معلم و والدین آنقدر وظایف مشترک دارند گویا مرزی نمی‌شناسند.

 

23- حق همسر :

 

- همسران مایه آرامش هم هستند .

 

- همسران همکاران و همفکران زندگی برای تربیت نسل هستند.

 

- وظائف و حقوق متقابل همسران.

 

- نفقه و مسکن حق همسر است.

 

- ارزش خوش رفتاری و توجه به همسر.

 

24و25- حق پدر و مادر:

 

- سفارش خدا بر احسان به والدین در مرتبه پس از خدا .

 

- هشتاد حق برگردن فرزند بخاطر پاسداشت مقام والدین مترتب است.

 

- بهشت زیر پای مادر است.

 

- لذت زندگی و محبت به والدین جز عمر حساب نمی‌شود.

 

- آثار بد خلقی با والدین و عاق شدن توسط آنان در سیه‌روزی فرزند.

 

26- حق فرزند:

 

- تربیت صحیح  فرزند شناسنامه کاملی از شما برای آیندگان و معاصرین است.

 

- ارزش نام نیک و تربیت نیک و ازدواج شایسته برای فرزند.  

 

- همانگونه که دوست دارید شناخته شوید تربیت کنید.   

 

- حتی فرزند هم می تواند عاقتان کند. 

 

27- حق برادر:

 

- برادر بمنزله بازو و یاور و حامی خانواده است.

 

- اصلاح ذات بین در اسلام ارزشمند است.

 

- علت همه سفارشات درباره برادر بخاطر وحدت برای برخورد با ناملایمات و صعوبات است.

 

28- حق احسان کننده:

 

- نیکی کردن به همنوع سفارشی الهی است.

 

- پیامبران و هادیان جامعه بزرگترین ابرار و نیکوکاران دنیا هستند.

 

- همه نیکی‌ها مادی و خدماتی نیست بلکه تلاشهای معنوی و مشاوره و آموزش هم نیکی است.

 

- خدمتگذاری به خلق و پاسداری از کرامت انسانی با هر زبان هم نیکی بزرگ است.

 

- رمز بقای نعمت، سپاسگذاری از احسان احسانگران است.

 

29- حق مؤذن:

 

- اذان مهمترین شعار بزرگ اسلام.

 

- مؤذن رواج دهنده شعائر مقدس الهیست و پاداشش را از خدا میگیرد.

 

- مؤذن حق شفاعت دارد و شهید محشور می‌شود.

 

30- حق امام جماعت:

 

- فلسفه تشریح نماز جماعت.

 

- اهمییت و ارزش نماز جماعت در سازماندهی تشکیلات اسلامی و انسجام و اتحاد اسلامی.

 

- نقش امام جماعت در ترویج نماز و شعائر الهی.

 

- بر یهود امتم سلام نکنید. ( تارکان نماز جماعت )

 

  31- حق همنشین :

 

- خدا بهترین همنشین انسان است.

 

- با چه کسانی  همنشینی کنیم؟

 

- همکاران و همکلاسی‌ها و هم اتاقی‌ها همنشینان ما هستند .

 

- نعمت همنشین خوب سپاسگذاری میطلبد.

 

- خطر همنشینان بد برای فرجام و سقوط تلخ.

 

32- حق همسایه:

 

- گمان بردم که همسایه هم صاحب ارث است.

 

- دنیای همسایه داری دنیای محبت و ایثار و رازداری است.

 

- تا چهل همسایه برگردنمان حق دارند.

 

- اینهمه سفارش برای همسایه داری یعنی همسایه را باید تکریم کرد.

 

- همسایه بدی نباشیم و از همسایه ی بد به خدا پناه ببریم.

 

33و34- حق دوست و همراه و همسفر:

 

- ارزش دوست و همراه خوب، آشنایانی که در سرنوشتمان تأثیرگذارند.

 

- کاش با فلانی رفاقت نمی‌کردم. ( روزحسرت )

 

- فرجام دوستی بارفقای ناباب و رفقای شیرین‌تر از جان.

 

35-حق شریک:

 

- ارزش امانتداری در اسلام و نکوهش خیانت در امانت.

 

- حق شفاعت شریک.

 

- هیچ قانونی برای سهامداران و شرکا به اندازه رعایت حسن خلق و اغماض کارا نیست.

 

36- حق مال:

 

- اعتدال در مال اندوزی.

 

- ثروت اندوزی حلال اما بی‌حصر جایز نیست.

 

- اقتدار مالی نباید به تحقیر و هجمه و تجاوز به حقوق دیگران بیانجامد.

 

- افراط در مصرف ( اسراف ) در اسلام نکوهیده است.

 

-  زکات تطهیرکننده و بیمه‌کننده اموال.

 

- زکات اقتصاد پویا و هدفمند در اسلام..

 

- احیای زکات برنامه صالحان .

 

37-حق طلبکار:

 

- رسیدگی به دیون و حقوق حق‌داران در پایان هر فعالیت مالی  و معنوی.

 

- تصفیه حساب و ثبت دیون و رفع آن .

 

- حق زن مانند حق طلب کار باید ادا شود.

 

- گدای واقعی مستمند فکری و عقیدتی است.

 

39و38- حق مدعی و مدعی علیه:

 

- استقلال قوه قضا در اسلام.

 

- مسئولیت بزرگ دستگاه قضا رفع بی عدالتی و برداشتن ستم از سر مظلوم است.

 

- احترام به دیون هم توسط مدعی و مدعی علیه و در نظر گرفتن خدای عادل و منتقم.

 

- استقلال قاضی در رأی.

 

40و41- حق مشاور و مشاوره گیرنده:

 

- اهمییت مشاوره در اسلام.

 

- خیرخواهی برای مشاوره شونده .

 

- از چه کسانی میتوان مشاوره گرفت؟ - از بخیل و حسود مشاوره نخواهید.

 

- مشورت عامل تشکیل حکومت اسلامی و حکومت بر مبنای مردم سالاری دینی است.

 

  42و43- حق پند دهنده و پند گیرنده:

 

- مبانی انتقاد

 

– منتقد سنگ محک بر عیار طلای اعمال و رفتار و خدماتتان می‌زند.

 

- انتقاد عیب جویی نیست. منتقد عیب جو نیست.

 

- رمز شکوفایی همه فعالیتها انتقاد سازنده است.

 

- منتقد باغبانی است که شاخه‌های شکسته و نامتعارف درخت موفقییتتان را هرس میکند.

 

44- حق کهنسالان:

 

- ارزش تجربه برای انسان اسباب پیدایش دانشگاهها و موسسات علمی شده است.

 

- کهنسالان منبع تجارب ارزنده‌اند.

 

- جوانان عبرت گیرندگان از تجارب پیران همیشه موفقند. - ثروت ملت‌ها پیران با تجربه و کارآزموده‌ی آن جامعه است، تولید علم همیشه از مجرای تجارب کهنسالان شده است.

 

45- حق خردسالان:

 

- توقع تربیت صحیح .

 

-کودکان وزرای خانواده‌اند.

 

- تمنیات خردسالان بر خواسته از دیدنیها و شنیدنی‌های دیگران است. پس به توقع بیجایشان اهمیت ندهید .

 

- خداوند امر به برآوردن حوائج کودکان یتیم کرده است.

 

- یتیم نوازی باعث آمرزش است.

 

46و47- حق سائل و مسئول:

 

- نیازمند واقعی کیست؟

 

- توقعات بیجا جای اجابت ندارد.

 

- اطعام دادن از اطعام خوردن لذت بخش‌تر است.

 

- تعجیل در برآوردن حوائج مشروع مؤکد است.

 

- قصاص

 

- سلب‌کنندگان امنیت جامعه نباید عفو شوند.

 

- احسان در حق شایستگان باعث نزول رحمت خداست.

 

48- حق خوشحال کننده:

 

- شادی دهندگان :خیرین، هنرمندان، و خوش‌اخلاقان  دوست داشتنی‌ترین افراد جامعه‌اند.

 

- نیازمندان و ایتام را شادکردن هنر است.

 

- صله رحم باعث شادمانیست.

 

- حق میهمان از میزبان بیشتر سفارش شده است. 

 

49- حق کسیکه در حق تو بدی یا دشمنی کرده است:

 

- دعوت به اصلاح ذات بین.

 

- دعوت به عفو و اغماض.

 

- محبت رمز سلامتی و تألیف قلوب است.

 

- مؤمن انتقام جو و کینه توز نیست.

 

- آثار جدال احسن و مبارزه جوانمردانه.

 

  50- حق هم کیشان:

 

- اهمییت دینداری و احترام به مؤمنین.

 

- آبروی مؤمن از کعبه بیشتر است.

 

- اخوت و اتحاد و همدلی رمز بقای امتها است.

 

- تجسس گناه است.

 

51- حق اقلییت‌های دینی:

 

- همه ادیان در پیشگاه خدا دارای ارج و قرب معنوی هستند.

 

- ایمان به رسالت همه انبیا برای اهل اسلام الزامیست.

 

 اسلام پناهگاه اقلییت‌ها است.

 

- اهل ذمه نیز در پناه و در کنف حمایت پیشوایان دینی امت اسلام بودند.

 

- بدگویی به سایر اهل کتاب جائز نیست.

 

- مهربانی و همزیستی مسالمت آمیز با اقلییت‌های دینی روش امت اعتدال است.مسئولیت امت اسلام در قبال اهل ذمه بسیار سنگین است.

 

در پایان امیداست همه کلیدها و سرفصلهایی راکه  در این مقاله ذکر شده است بتواند فضای کاربری لازم  برای کاربران فراهم نماید . وامیدوارم قدردان نعمات بزرگی چون بعثت رسول خدا و ولایت امامان باشیم و بتوانیم سپاسگذار مجاهدت‌های بی‌دریغ بزرگانی چون امام سید الساجدین بمانیم.

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

- بابلسر 1390/9/15

 

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است .

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ساخت وساز

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

 

انسانها  در همنشینی با ذات حق  بوی  خدا می دهند.

بسیاری از صفات فعلی خدا درانسان قابل حلول و ظهوراست.البته با دوز پائین تر

صفاتی مانند جمالیت  وخالقیت ورزاقیت.قهاریت .رحمانیت ...

ما انسانها اول ازهمه باید به انسان بودن خود وماموریت ها ومحدودیتها  و قابلیت هایمان آگاهی پیدا کنیم

انسانها خلاق آفریده شدند که نیازهای خود برای تکامل وآسایش وامنیت شان را بدست وفکرخود برآورده سازند .

یکی از بزرگترین ماموریتها وقابلیت های بشر ساختن  است

انسانها می توانند حال و روز و روزگار همدیگر رابسازند. واسباب امنیت وآرامش و شادی و  نشاط همدیگرباشند.

 گاهی ساختن حال خوب برای انسان های دیگر بهترین خدمتی است که می توان به خلق خدا کرد. 

 کاری که پیامبران وامامان کردند هم نوعی ساختن بود :

انسان سازی به روش   ومهندسی تربیتی خودشان.احیای قلوب و کرامت انسانی کار بزرگی بود.

والدین مهندسان ساختار ژنتیکی فرزندان خود هستند

معلم واستاد سازنده تربیت ومهندس ایده های جامعه است

نقاش سازنده جذابیتهایی است که از منظر نگاه خود حال بیننده را می سازد

عکاس سازنده نگاهی است که لحظه ها و پدیده ها را توامان شکار می کند ودیدگاهش رابه ذهن مخاطب متبادر می کند.

شاعر هم سازنده است وحال انسان را به احوال نیک و خوش سوق می دهد یا برعکس انرژی را از مخاطب می رباید.

صنعتگران حوزه های فرهنگ ودرمان و ادوات نظامی و کشاورزی وخودرویی و...همگی سازنده امنیت وآسایش وآرامش  وطراوت حال همنوعانشان هستند

همه ی تولیدات وآفرینش های تکنولوژی وماشین افزارها یا تولیدات فکری وعقیدتی وفرهنگی و پزشکی  و رسانه ای و...

هرکدامشان  مرتفع کننده ی نیازامنیتی وآسایشی بشر بودند ومخترعین ومبتکرین آنها نقش ویژه وارزنده ای در تحولات و توسعه  وتکامل بشر وجامعه داشته اند

از نگاه من مهمترین  نوع ساختن ؛

 ساختن ساختار حال خوشی  است که بارقه ی امید و انرژی و نشاط و خلاقیت  را به محیط و جامعه  می پاشد.

تبسم بر لب هدیه می دهد.قلب را به تپش وامی دارد.و بذر شوق و بهجت و امید را در دل می کارد.

و باعث ساخت وسازهای بزرگ می شود...

 

 

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

 

14شهریور1393

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

درآمدی برجامعه شناسی شمنیسم وعلوم غریبه

چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

بخش اول

جامعه شناسی و سیر شمنیسم و علوم غریبه

علوم غریبه یا  دانش ناشناس و شگفت ؛  دانش متافیزیکی مرتبط به گیتی است که  در آن با ابزارهای ماورایی به نیازهای ماورایی و کالبدی  انسان ومحیط پاسخ داده می شود.

درمیان مردمان جهان این دانش به دانش سرکتاب و جادوگری و شمنیسم مشهور است .

و دانشمندان این علم بااستفاده از ابزارهای فیزیکی ومتافیزیکی ، به علمای دانش سرکتاب و علوم غریبه شناخته شده اند.

از قرنهای پیش از شکل گیری تاریخ و تمدن ، اقوام مختلف جهان ازجمله بومیان " تانگوس " سیبری و بومیان  آمریکایی و سرخپوست ها،وبرخی اقوام اروپایی و آسیایی  دارای باورهایی شگفت در حوزه های مختلف زندگی فردی واجتماعی هستند که با کمک این دانش و دانشمندان و متخصصان این علم به بسیاری از نیازهای روحی و جسمی شان پاسخ داده می شود. و کارکردها و ابزارهای این علم با ابزار سایر علوم تجربی قابل اندازه گیری یا برآورد نیست.

مبارزات و درگیری های زیادی بین اربابان کلیسا و دین شناسان مسیحی با علوم غریبه رخ داده است که نشان از عدم پذیرش کلیسا و کنارآمدن با این ماجرا داشته است. و همین طور از مواجهه اربابان کلیسا با شمن ها و جادوگران حکایات و داستانهای محیرالعقولی وجود دارد که می گوید:  بیشترین مبارزه کلیسا با دانشمندان و مخبرین علوم غریبه درعهد رنسانس رخ داده است. واین درحالی است که بسیاری از متولیان کلیساها سر و سری در همراهی  با علوم غریبه داشته اند. و آموزشهای شمنیسمی تحت اشراف کلیساها صورت می گرفت.

به هر روی علمای دین با موضوع علوم غریبه کنار آمده و با محوریت همراهی با دین و اسرار دینی و حتی متون  اسلامی ، به رشد وگسترش خویش ادامه داده است. و ازنوشتن دعا و اذکار و طلسمات برای پیشبرد کارهای خود استفاده می کنند.

آنها برای دفع ورفع بیماری، رسیدن به معشوق ، بدست آوردن مال وثروت، بارداری و فرزند آوری ومکنت وجاه و... از طرح ها و علایم ما فوق طبیعی استفاده می کنند که قرنها پیش از میلاد مسیح کاربرد داشته است.

از دیرباز آنها تسخیر وارتباط با ارواح و اجنه وانس و موجودات را برای رسیدن یه مقاصد خود ، با همراه داشتن شی و یا علایم و نوشته ای تحت عنوان دانش غریبه  انجام می داده اند.

در احوال سلیمان نبی نیز وجود دارد که با داشتن خاتم و انگشتری و دانستن اسم اعظم خداوند قدرت تسخیر اغلب موجودات از جمله جنیان و بادها و...را داشته است.

در روایات مقدس آمده است که او توانست شیاطین و جنیان را به خدمت خویش بگمارد.

در کتاب مقدس قرآن آمده است که سلیمان نبی آنها را وا داشت تا در اعماق اقیانوسها برایش مروارید صید کنند. عمارت بسازند و کارهای دیگری برایش انجام دهند.

" وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِکَ وَکُنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ" ﴿انبیاء: ٨٢﴾

اغلب مفسّران در ذیل آیه ۴۰ سوره نمل  که به داستان حضرت سلیمان و ملکه سبا پرداخته، از آصف بن برخیا نام برده‌اند.

 شرح داستان براساس آیات ۳۸ تا ۴۰ نمل  چنین است: سلیمان از یاران خود خواست که پیش از وارد شدن ملکه سبا، تخت او را در پیش‌گاه وی حاضر سازند. یکی از جنّیان مجلس گفت: من آن را پیش از آن که از مسند قضا که از بامداد تا ظهر ادامه داشته، برخیزی، نزد تو می‌آورم و بر این کار نیرومند و امینم. (سلیمان گفت: سریع‌تر می‌خواهم.) 

قرآن چنین ادامه می‌دهد: «قالَ الَّذِی عِندَهُ عَلمٌ مِن الکِتبِ اَنَا ءَاتیکَ بِهِ قَبلَ اَن یَرتَدَّ اِلَیکَ طَرفُکَ فَلَمّا رَءَاهُ مُستَقِرًّا عِندَه قال هذا مِن فَضلِ رَبِّی لِیَبلُوَنِی ءَاَشکُرُ اَم اَکفُرُ» آن‌که دانشی از کتاب داشت، گفت: من آن را پیش از آن‌که چشم برهم زنی، برایت می‌آورم؛ پس چون سلیمان، تخت را نزد خود حاضر و پابرجا دید، گفت: این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که سپاس‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم.

در این نشانگاه ، وزیر سلیمان نبی؛ جناب  آصف بن برخیا که از علم و دانش شگفت  برخوردار بوده است برای استحکام قدرت وحکومت  سلیمانی شگرد خویش را بکار گرفت.

«قال الذی عنده علم من الکتب انا ءاتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک...؛ [نمل : 40]

(اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت، من آنرا پیش ‌ از آنکه چشم بر هم زنی نزد تو خواهم آورد!....»

دانش سر کتاب . یکی از این موضوعاتی است که دانشمندان یهود از ابتدا تا کنون بدان تبحر داشته و گیتی را با آن تحت تاثیر وارزیابی وحتی کنترل کرده اند.

علم الکتاب یا دانش سرکتاب  و یا دانش جادو  در حقیقت دانشی بسیار سری و پر طرفداربوده که سایه  ی سایر علوم  می باشد که افراد خاصی  برای آموختنش گزینش می شوند و تا سالیان متمادی نیز به کسی آموزش نمی دهند.

درقرآن  از مبادرت دو فرشته برای آموزش دادن دانش جادو و اختلاف افکنی  میان مرد و زن  سخن رفته است و از این رفتارشان پروردگار غضبناک شده است.

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَىٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَٰکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿ بقره : ١٠٢﴾

در فراز ونشیب رشد اندیشه ها وتکنولوژی این دانش نیز بنا به مقتضیات خود دگرگونی های اندکی را پذیرفته است . اما هرگز در کلیات آن هیچ خدشه و دگرگونی خاصی رخ نداده است. بلکه همچنان بر همان روال پیشین استوار است. اما در سیر به وجود آمدن سایر ادیان همچون مسیحیت و اسلام  و نفوذ و  پذیرش این دانش دربین نخبگان ودانشمندان این ادیان تحولات مقتضیات پذیری را طی کرده است. ازجمله در آئین اسلام این دانش  به شاخه های دیگری همچون طلسمات. حرز وتعویذ. گسترش یافته و شاخه ای از این دانش با اوراد و ادعیه اسلامی آمیخته شده است.

دانشی که درگذارش به  نزد اهل اسلام دچار محدودیت و ملبس به خلعت مشروعیت گشته است.

بخشهای اجرایی و بهروری این دانش  به زمزمه و بخور ادعیه و اوراد. سوزاندن و دود دادن. خوراندن و همراه داشتن  حرزها و اوراد در میان اهل اسلام رواج دارد.

و حتی به امامان معصوم شیعه نیز حرزهایی منتسب شده است ؛ از جمله حرز رقعه الجیب امام رضا .و یا حرز انگشتری امام جواد که مشهور ترین حرزها واوراد را بخود اختصاص داده اند.

در باور مردم اینگونه تفهیم شده است که سپرهایی برای دفاع در برابر مشکلات وحوادث غیر مترقبه وامور غیر محتوم وجود دارند که جان و مال و جیثیت وناموسشان را از گزند گرفتاری ها و بد خواهان حفظ می کند.

کسانی که دانش سرکتاب و دعا و طلسم نویسی را می دانند با استفاده از علم اعداد همچون دانش جفر افراد را با کد های رمز دار اعداد و ارقام می شناسند و مطابق با همه ی آنچه که درباره گروههای دوازده گانه بشری در سرنوشت یکسان و یا مشابهی قرار می گیرند را مورد ارزیابی قرار می دهند و برای مقدراتش ، دگرگونی ها و تسهیلاتی از خداوند می جویند.

دانشمندان راستین علوم غریبه اگرچه اندکند اما براین باورند این حرفه ی مهم و استراتژیک توسط شیادان مورد دستبرد و توهین قرار گرفته است. و در حقیقت شیادانی با روی آوردن وبدست آوردن به بخشهای بسیار ضعیفی از اطلاعات این علم اقدام به دکانداری و منفعت طلبی از مردم نموده و آنها را با انحرافات و خرافات نسبت به حقیقت این دانش مهم بد بین کرده اند.

در این دانش به سر فصلهای مهمی از ادعیه و احراز و اوراد اشاره شده است که بخشهای اساسی آن از قرآن و روایات و سیره معصومین اخذ شده است.

در ذیل صفحات پایانی بعضی از قرآنهای قدیمی نیز بخشهایی از این دانش شامل طلسمات وجدول ها آورده شده است. وهمچنین در کتابهای مورد وثوقی مانند مفاتیح الجنان ، مهج الدعوات ، مجمع الدعوات ،کنز الحسینی ، گوهر شب چراغ و...  به شفافیت کامل در باره موضوعاتی مانند بکارگیری نمازها ودعا و اوراد وروشهای دیگر برای شفای بیماری. تحصیل مال ورزق. رسیدن به معشوق.  رام کردن و به میل در آوردن افراد و برده و همسر و...سخن به میان آمده وحتی دستور العمل داده شده است.

علمای مطرح وعرفایی نیز در دادن تعویذ و اوراد به روشهای گوناگون مباردت ورزیدند که نامشان را فقط در این حوزه می توان نامی دید!

بزرگانی چون میرزا علی آقای قاضی طباطبایی. شیخ حسنعلی نخودکی.عبدالکریم کشمیری و... که نامشان در این حوزه بخاطر دستور العملهایشان می درخشد.

در فناوری این دانش اقوام وادیان وفرقه ها بسیارمحرمانه باهم در رقابت هستند ودراین میان قوم یهود همچون پیشنیان خود در هم افزایی و صیانت و بکارگیری ازاین دانش بر سایر اقوام پیشی گرفته اند.

قوم یهود از دیرباز در صنایع گوناگون همچون داروسازی و درمان، صنعت ساخت  طلا و جواهر، کشاورزی و شهرسازی بر سایراقوام پیشی گرفته و پیرو آن در برخورداری از دانش ناشناس شگفت ، پویا ترکار کرده اند.ازاین روی خود را قوم و نژاد برتر دانسته و خواهان سلطه بر سرنوشت جهان هستند.

از نظردانشمندان و سیاستمردان یهود؛ در زیر زمین ها و دالانهای بیت المقدس و معبد سلیمان پراست از اسرار علوم شگفت مرتبط با حکومت سلیمانی.

شواهد بسیاری از کاوشها و کنجکاوی های پیچیده ی سازمانهای یهودی نشان داده است که فصول مهم کاوشهای  کنجکاوانه ی حوزه ی باستان شناسی برمحور مکتوم نگه داشتن دفینه ها و دانش های خاص قدیمی عصرهای پیشین چرخیده است. و بی تردید به همه ی آنچه که می کاوند مطلع ومصمم می باشند.

درسالهای قبل انیمیشنی ایرانی برپایه ی معرفی گستره ی این دانش در سینما به نام "حضرت سلیمان" مطرح شده است که تمامی منابع آن از کتابهای مقدس و روایات موثق ،استفاده شده است. دراین نمایش به  موضوع فرمانروایی سلیمان نبی و رویکرد های اسرار آمیز فرمانروایی ایشان درحوزه دانش شگفت پرده برداشته است.

سیرنفوذ این جریان درآثار اهالی ادب و شعر نیز بدلایل رسوخ ماجرا به زندگی وباورهای مردم حائز اهمییت است.

در ادبیات فارسی و تعامل آن با فرهنگ و جامعه  به نقش  اسم اعظم در قدرت سلیمان نبی اشاره شده است و اسم اعظم نیز بعنوان یکی ازمهمترین کلیدهای  راهیابی  ودستیابی  به جاودانگی و یا رستگاری معرفی شده است .

جناب حافظ گفته است:

سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی

چواسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم.

اسم اعظم

«و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها؛ و برای پروردگار نام های نیکوست او را بدان ها بخوانید.» (اعراف/ 180)

خداوند حکیم را  اسما وصفات ذاتی است که مختص به ذات اوست ودر هیچ جنبنده ای قابل تعمیم و اشتراک نیست.

اسامی مبارکی که خداوند به آن نامیده می شود خاص و ویژه ی اوست.

مانند: " احد . صمد . الله  و..."

وبسیاری از اسامی وصفات فعلی خدا نیز در سایر آفریده های خدا قابل توصیف وتعمیم است.

مانند: "خالق . جمیل و..."

واژه های اساسی وکلیدی در قرآن وجود دارد که بنا به اعتقاد مفسرین واندیشمندان اسلامی  اشاره به اسم اعظم است اما  خودش نیست.

اسما خاص خداوند سوای از صفات فعلی درحقیقت اسما ذاتی اوست ومختص به هویت خود ذات اقدس ربوبی است.

مثل :

" الله لااله الا هو الحی القیوم."

گویا کلیدی هست برای اسم اعظم!

کانال های مخصوصی در زمان زمین داریم که با راه یافتن به این مجاری شگفتی های بسیار مهمی را درحوزه ی  قوانین فیزیکی ومشاهدات متافیزیکی شاهد خواهیم بود.

 دانشمندان این علم،  این کد را می پذیرند و بی تردید هم دانایان به این علوم ازآن بهره می جویند .

در نگاه "  انیشتین"  و "هاوکینگ"  هم این باور دیده می شود که  مجراها وکانالهای " زمان فضا. مختصات  موازی زمان و زمین." ویا "کانال زمان  فضا" از اسرار گیتی و آفرینش هستند.

در کتاب مقدس قرآن نیز این کانالها را به شب ها ویا روزهای خاصی معرفی می کند.

مانند  " شب قدر" و  "دحو الارض " و...

کانال مخصوصی که به ناگاه  مرئی می شود.

برای موسای کلیم درکوه طور از بوته ی آتش رسالت رخ داد.

برای پیامبراسلام  در غار حرا آن هم  زمان خاص !بعثت رخ داد

و بعد ماجرای مهم معراج !

"سبحان الذی اسرا بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی  الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا  انه هوالسمیع البصیر ." / سوره اسرا 1

بی تردید این آیه از وجود یک کانال نامرئی پرده برمی دارد.

و اندیشمندان حوزه ی فیزیک هم چون " انیشتین  هاوکینگ "هم دراین باره اندیشیده واظهار نظر کرده اند...

برپایه ی بسیاری از این باورها دستورالعمل ها و نسخه های راهگشای زیادی در قلمرو دین وزندگی مردم به وجود آمده است.

مثلا در شرح  نماز مودت بسفارش عرفا  برای آشتی وجلب محبت ، از دو رکعت نماز با محوریت ذکر آیه هفتم سوره ممتحنه شکل گرفته است.

"عسی الله ان یجعل بینکم وبین الذین عادیتم منهم موده والله قدیر والله غفور رحیم ." / ممتحنه 7

خواندن آیه به تعداد خاصی. و تکرار ذکر خاص  پس از تشهد وسلام.

  قرآن کریم   دستور العمل های جالبی را برای رونق حیات طیبه ورستگاری وتکامل انسان داده است  جالبی داده که دقت دران بسیار شایسته است.

"مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ"﴿نحل: ٩٧﴾

"ان الذین ءامنو وعملو الصالحات سیجعل لهم الرحمان ودا " / سوره مریم 96

چراحضرت حق  نفرمود ؛  سیجعل لهم: الله. الرحیم. الرب. الحی. النور. المومن . المهیمن ...

دقیقا به کلمه " رحمان "  با الف ولام  اشاره فرمود؟!

خداوند دانش بکارگیری  اسما ونام هارا به آدم آموخت و پیرو آن نیز دانش استفاده از منابع و نیروها رابه او آموخت.

وعلم آدم الاسماء کلها ثم... آیات30-37 سوره بقره

یا شیخ بهایی سه ذکر گره گشا داده و گفته است اگر به خواسته ات نرسی مرا نفرین کن. اینکه هفتاد مرتبه بگوید:

«لااِلهَ اِلَّا اللهُ بِعِزَّتِکَ وَ قُدرَتِک. لااِلهَ اِلَّا اللهُ بِحَقِّ حَقِّکَ وَ حُرمَتِکَ. لااِلهَ اِلَّا اللهُ فَرِّج بِرَحمَتِک»

در ثلث آخر شب وضو گرفته و در گوشه ای برو به شرطی که کسی تو را نبیند و با حضور قلب و رو به قبله هزار مرتبه می گویی:  «فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم» (آیه ۱۳۷ بقره)

و بعد از هر ۱۰۰ بار بگو: «اللهمَ اکفِنی حاجَتی» و حاجت خود را ذکر کن و بعد از ذکر حاجت بگو: «اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر» و تا سه شب متوالی این عمل را بجا بیاور که تخلف ندارد.

شیخ حسنعلی نخودکی دستور العمل مخصوصی را  داده و گفته است بی تردید به خواسته ات می رسی...

" پس از هر نماز واجب، سه بار سوره توحید را بخوان و سه بارصلوات بفرست و سه بار این آیات را تلاوت کن:

وَمَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ وَمَنْ یتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْرًا [قسمتی ازآیه 2 وآیه 3سوره طلاق]

و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند، و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!

البته با واسطه گفته اند که آیه الکرسی را هم قبل از سوره توحید اضافه کنند.( کتاب زمزم عرفان، نوشته آیت الله محمدی ری شهری)

به نظر می رسد که اساتید فن ذکر همچون داروسازان و پزشکان به مجموعه ای متقن از دانش  و به کانالی وارد شدند که بر آن باور قلبی دارند و حتما باید دقت لازم در اجرای دستور العمل واقع شود.

ذکر اغلب دارو و شفا است  و  مانند  دوز دارویی و به میزان و  زمان مصرف بستگی دارد.

ماجرای پیچیده ی آفرینش کالبد و روح  انسان در زمین وگیتی .

و ماجرای پیچیده ی انسان  و متافیزیک بخشی از اسرار حق محسوب شده است.

ماجرای سفارش خداوند به فرشتگان و اجنه و شیطان در سجده وتکریم بر آدم.

ماجرای خروج آدم و حوا  ازبهشت .

ماجرای غریبگی انسان در زمین.

انسان تنها غریبه  و موجود غیر زمینی است که به زمین تبعید شد و وادارشد تا راه تکامل و پویایی را در زمین بجوید و خود را از اسارت و تبعید در زمین برهاند.

و سپس  آغاز برانگیختن نخبگان با هویت ومسئولیت پیامبری وجانشینی خدا بر زمین.

وماجرای پیامبران باامت های خود وحوادث دوران زندگی هر پیامبر.

ماجرای کشتی  نوح نبی  و اطلاع از اخباری  که روزها و ماهها و سالها  و یا  قرن ها بعد رخ داد.

پیشگویی ها. پیش بینی های دقیقی در زمان زمین ثبت شده است که دامنه باورهای متافیزیکی را گسترش داده است.

دانش ناشناس شگفت راه کد دار ویا مرموزی را پیموده و بسیاری از منحرفین و سوداگران و شیادان را بخود جذب کرده است.

ودچارانحراف  وگرفتار خرافه و افت وخیزهایی نیز شده است.

 تقریبا می شود گفت این همه ی اسرار نیست.

بلکه بقول مولا نا :

" هرکه رااسرار حق آموختند      مهرکردند ودهانش دوختند. "

 

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

29مرداد1398

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصارمولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آوای لذت

سه شنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۳۰ ق.ظ

 

 

می گویند موسیقی آرام بخش اذهان آشفته است.

لذتی حاصل از درد و هیجان و هجران طبیعت.

همیشه در بذر لذت دردهایی نهفته است. و نیز در بذر هر دردی لذتی نهفته تر.

آشفته‌تر می‌شود آنکه بداند با درد دیگری لذتی عایدش می‌‌شود...

سمفونی طبیعت. صدای باران. صدای برگ درختان به هنگام نسیم.

صدای آبشاران و قطرات آب... آوای چکاوک. غوغای عندلیبان و...

همه‌ی عناصر موسیقایی طبیعت فقط یک نکته را به انسان هدیه می‌کند لذت حاصل از آرامش...

نکته اینجاست:

برگ در مقابل باد برای جدانشدن از مادرش مقاومت می‌کند.

خزان برگ را به زیر پای مادر قربانی می‌کند. و  ما با لذت از روی قربانیان رد می‌شویم.

باران از پرواز در آغوش ابر جدا افتاده است. و به سفلای خاک مدفون می‌شود.

و آب از چشمه و کوهساران وادار به هجرتی بازگشت ناپذیر می‌شود.

و زلالیتش بر ضمختی سنگلاخان عرضه می‌شود.

و یا کویر او را می‌بلعد. و یا رودها خاک آلودش می‌کنند و یا به گورستانی به نام دریا می‌پیوندانند...

و عسل که به لذیذترین و شیرین‌ترین عنصر حیات زبان زد است محصول ماهها تلاش هزاران زنبور کارگر است

بیچاره ها نمی‌دانند:

آن زمان خانه گر پرشهد شود روز جلای وطن زنبور است...

بی‌خانمان‌شان می‌کنند. تا حاصل دسترنج شان را به نوش بکشند.

سحرگاهان که بلبل بر درختی لانه می‌کند و بر آستان غنچه‌ی گل و سر در گریبان ناله می‌کند.

گل آسوده خیال بر منبرش سودای عاشقش را می‌نگرد و از این دلباختگی لذت می‌برد.

همان دم تغزل بلبل چشمها را از خواب می‌گیرد. و به شهادت می‌خواند و گواه می‌گیرد:

مردم چشمم به خون آغشته شد در کجا این ظلم بر انسان کنند؟!!!

او سوزناک و حزین می‌سراید ولی ما بی خبر از هر جا از صدای سوز او لذت می‌بریم...

دردهای انسان گاه چنین ناگفتنی و ناشنیدنی است.

گاه باید ناگفتنی‌ها تا لحظات آخر عمر با ما به گور برود.

بسیاری از ناملایمات و دردها با هیچ سمفونی‌ئی آرام نمی‌گیرد.

جز سمفونی مرگ. جز لقای پروردگار. جز آرامش محض در جوار دلدار...

 

حتی وقتی پناهنده‌ی نجوای طبیعت می‌شویم؛

این رویت جمال است که انسان را تا ابتدای فهم  کمال می‌برد...

 

دلم نمی‌آید باسوز نوای نی لذت برم. بلکه سِرشک از دیده گانم جاری می‌شود.

 


                           نتیجه تصویری برای بلبل

 

خرداد گذشته بلبلی که در حیاط باغ ما آشیانه داشت از کله‌ی سحر سروش آغاز کرد تا حدی که تاب از کف دادم.

اندیشیدم آیا این چهچه‌  مستانه است یا سوز دل یک عشق باخته؟

با پهنای روز او ناامید از لانه‌اش هجرت کرد تا شاید ناله‌اش را با همدلی همرازتر در میان بگذارد.

او هرگز برنگشت.

نمی‌دانم طعمه‌ی بازی شد که درآنسوی باغ منتظرش بود یا اینکه به معشوق رسید...

 


نتیجه تصویری برای بلبل

 

 

سحر بلبل حکایت با صبا کرد                   که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد

از آن رنگ رخم خون در دل افتاد              و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد

غلام همت آن نازنینم                           که کار خیر بی روی و ریا کرد

من از بیگانگان دیگر ننالم                   که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

گر از سلطان طمع کردم خطا بود             ور از دلبر وفا جستم جفا کرد

خوشش باد آن نسیم صبحگاهی               که درد شب نشینان را دوا کرد

نقاب گل کشید و زلف سنبل                    گره بند قبای غنچه وا کرد

به هر سو بلبل عاشق در افغان                تنعم از میان باد صبا کرد

بشارت بر به کوی می فروشان             که حافظ توبه از زهد ریا کرد

 

من از آه بلبل و صدای قطره و... می ترسم.

این آواها همه نوحه هستند برای ناله و همدردی. به درد دیگران خندیدن و لذت بردن جفاکاری است.

 

                         حمیدرضاابراهیم زاده   23/10/1392

 

 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

از بیخ عربم

سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۵۶ ب.ظ

 

من از بیخ عربم

گر زبان عرب نمی دانی

مگو با من از شرح اشتیاق

هان بدان !

در چرخنای جانفزای

این فراق

 گفته آید آن حدیث اختناق

من از بیخ عربم

تا انتهای آذرخش و احتراق

مگو با من

هر دم از

ساقی شوخ چشم نقره ساق

من از بیخ عربم

به آنچه  دادی در گمانت

انفجار انطباق...

 کیف ترانی؟

ولن ترانی و تدرکنی و تجدنی !

کیف وجدنی؟

لن تجدنی

بل

ان وجودی کالنار والهوایا

لم تجدنی فی الارض

ولا فی الماء والسمایا

اجد ثم تجد

بل سوف ترانی

من العیون الباکیات

اجد

ان لم تجدنی

تجدنی

فی الدمع والسرایا

اجد

ولن تجدنی الا

فی بطن بطن وجودک...

" ستجدنی

 ان شا الله صابرا

ولا اعصی

لک امرا "

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

دهم مرداد1398

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

هلاک زندگی

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

هلاک شد

قاتل خورشید

 درسحرگاه  تموز

 ظل  آن ماذنه ی بید رشید.

 به خاک شد

شیشه ی احوال شراب  

درخم  اندر خم گیسوی شبان آذر

 واقع در دشت تب وتاب شباب

بعد از آن مویه ی مرداد

 که به دنباله  ی معشوق

دویدم نرسیدم

به سر وعده ی مسبوق

تو به دنبال هلال مهتاب

من به پی جویی آب وآداب

در سپیده دم  شش گوشه ی ماه  آذر  

تا رسیدیم به آفاق سحاب ارباب

در شب چهارده بهمن شیرین دهنان   

بازگشتم به همراه تو و رایحه ی وقت اذان

خبرازحاشیه ی ماه دی وصحنه ی خرداد نبود

خبرازعشق شد و فصل گل یخبندان

سفرما و درون و بیرون

خبراز شاه و وزیر وخاتون

حذر ازدامگه وعظ و سیاست ورزان

نظر آب شد و آتش و باد مجنون ....

خاک برخاک شد  و زاده ی افلاک به خاک

من به دنبال شعف شده در بند مغاک

آب درخواب وحباب مهتاب

تو و سودای من ومن وتوهردوهلاک .


حمیدرضا ابراهیم زاده


24مرداد1397




تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوط است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بسوی آرامش

دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۴۵ ب.ظ


بسم الرب الباری المدبر

پروردگار اولین مربی با تدبیر آدمیان است - سوره علق

 -1  بلیط بهشت

بهشت و جهنم ساخته و آفریده‌ی خود ماست، برای آفرینش بهشت لازم است الگوی ذهنمان را تغییر دهیم، در ذهن بسیاری از مردم افکارمنفی: حرص، نفرت و شهوت پرشده است، در واقع آنان ساکنان جهنم هستند.

-هر فکری نوعی انرژی و نیروست. افکار زنده هستند، شکل و رنگ دارند و به ما می‌چسبند، هیچگاه ناپدید نمی‌شوند. اندیشیدن به آرامش، صلح و عشق و خیرخواهی در وجودمان بهشت را زنده میکند.

-ساده‌ترین شیوه تصحیح فکر نیایش است. نام خدا را در گرد هم بخوانید ( دعای دسته جمعی کنار سفره غذا و نیایشهای اجتماعی)

هنگامیکه افکار پلید به سراغتان می‌آید با آن نجنگید. هر چه بیشترستیزه کنید بیشتر تقویتشان میکنید بهتر است ترکش کنید  . 

 

-2  همه‌ی امور را به خدا بسپارید.

قل لله ثم ذرهم . بگوخدا و همه چیز را واگذار- انعام91

از گفته‌های دیگران نترسید، خود را با دیگران مقایسه نکنید.

-تنها کاری را که انجام میدهید به حساب می آید. شما یک دنیای دیگری هستید.

خداوند حضور فعال در زندگی انسانها دارد.

چیزهای جدی را آسان بگیرید و چیزهای آسان را جدی بگیرید.

جوانی که هرگز اشک نریخته باید با عاشقان همنشین شود و پیری که هرگز نخندیده باید با جوانان همنشین شود.

-وقتی تیره‌بختی و حالت دلتنگی و نا امیدی در شما رخنه میکند بهترین راه زدودن آن خندیدن است. خنده خوشی واگیردار است و به همه سرایت میکند.

-راز آسایش آن است که همه چیز را ترک کنید، آسایش حقیقی یعنی ساکن شدن در خدا.

اراده‌ی خدا بر همه‌ی اراده‌ها مسلط است، خداوند بهترین وکیل و سرپرست برای انسانهاست. پس باید کارها را به او واگذارد.

-نخستین واژه‌ی کتاب زندگی سکوت است. نیروی حقیقی زندگی در سکوت است.

-کسی که زندگی و کارهایش را به درگاه خداوند پیشکش میکند: با آرامشی که که در قلبش ساکن است بکار می‌پردازد.

 -دوستان خدا نترس و متواضعند.


3معجزه میتواند در زندگی شما هم رخ دهد.

-خداوند پدر آسمانی همه ما انسانهاست. اوست که عرش را سکان‌داری میکند.

خداوند یگانه‌ترین نیازماست. اگربه این کشف بزرگ نایل شویم هرآنچه که نیازمندیم ازپیش مهیا شده است، پیش از آنکه نیازی بوجود بیاید برآورده میشود.

-کسانیکه ایمانشان را به چیزی غیر از خداوند متمرکز میکنند، خود را به زندگی آلوده به ستیزه‌جوئی بی‌پایان گره زده‌اند.

غفلت از توکل به خدا فرجام نحسی دارد. هر آنچه که برایتان اتفاق می‌افتد را بپذیرید.

دعاکردن ایمان انسان را تقویت میکند، علاج همه بیماریها و گرفتاریها ارتباط با خداست.

اعتماد و ایمان به خدا به انسان احساس امنیت و حمایت میدهد.

-تنها ثروتی که ارزشمند است، عشق ورزیدن به خداست. و خداوند می‌خواهد که به همنوعان خویش عشق بورزیم.


4-خداوند ناظر و فعال و دانا و مسلط به ما است.

غمگین بودن خواسته و امر شیطان است. عامل غم اغلب به بداقبالی و حوادث ناگوار، مشکل یا احساس حقارت باز می گردد.

گاهی از اوقات طوری رفتار میکنیم که گویی خداوند پدر آسمانی و سرپرست و بهترین یاورمان را از دست دادیم.

-زنبورعسل شیرین ترین و درمان بخش ترین عسل را از گلهای کوچک و تلخ آویشن می‌سازد.  تلخی‌ها و بلایا، سازنده‌ی نشاط  و گوارایی‌های زندگی ما هستند.

 -  دردرون هر نشاطی بذرغم می‌تواند بروید اما از رحم هرغمی نشاط و شادابی زاده می‌شود.

برخی از خواسته‌ها همچون آتش در درونمان شعله میکشند و ما را از لذت حقیقی زندگی محروم می‌سازند.

-کسی که تسلیم هواهای نفسانی خویش باشد هیچگاه از زندگی و شادی بهره مند نخواهد شد.

-لذت واقعی درضمیر ماست.


5- اراده خدا بر هر اراده‌ای مسلط است و رنجهای انسان راهگشای لذت‌های اوست.

 - رنج و اندوه در برنامه الهی از جایگاه ویژه‌ای در نزد خدا برخوردار است.

 - گریختن از رنج و بلا کار ضعیفان است.

 خوردن داروی تلخ برای بیمار برایش خوش نیست اما برایش خوب است و زاینده سلامتی اوست. اما بسیاری ازخوشیهای کاذب برایش خوب نیست. بنابراین پزشک  دشمن او نیست بلکه خیرخواه اوست.

 - رنج در واقع تجربه‌ای است که زندگی ات را غنی و روحت را تقویت میکند. رنج آینه قلبت را صیقلی می‌دهد و صفا می‌بخشد.

 - مهندسی اراده و برنامه‌ریزی خداوند حکیمانه است. آنکس که رنج و اندوه را مقدس می‌داند، می‌آموزد که لطف خدا همواره با اوست. هر چه دشواری بیشتر و بزرگتر باشد انسان شریفتر میشود.

 

6-  برگزیدگان خدا

-هر آنچه که در مالکیت ماست اعتباریست و متعلق به خداست.

خداوند در همه حال به خیر و صلاح ما اراده میکند و حتی در مناسب ترین گرانیگاه حیاتی، مرگ را به ما سوغات میدهد.

خداوند جاودانه‌ترین و تنهاترین نیاز بزرگ ما انسانهاست. آنکس که از خداوند خرسند نباشد بی خرد و طمع کار است.

-خداوند عاشقترین موجود به انسانهاست و کسانی را که عاشقش باشند هلاک نمیکند.

-خواست خدا تحقق پذیراست و باید تسلیم اراده او بود.

 

7- زائران آرامش

-مسیح (ع): ابتدا از سلطنت پروردگار پیروی کنید آنگاه همه چیزبه شما داده خواهد شد.

-خدا را سپاسگذار باشید که رحمت و بخشایش را در سراسر زندگی‌تان جاری می‌سازد.

 -صبحگاهان به بخشهایی از متون مقدس بیاندیشید و درطول روز آن را با خود  تکرارکنید.

 -همه‌ی افکار شهوت و نفرت و حرص را از خود دور کنید که این افکار نفسانیات پست شما را بیدار میکند و منجر به گرفتاری‌ها و افسردگی‌ها میشود و اجازه نمی‌دهد که آرام باشید.


8 - به پیش به جلو به بالا .

-دویدن در پی خوشی و قدرت مانند لیسیدن عسلی است که روی لبه‌ی تیغ ریخته شده باشد. شاید شیرینی عسل لذت بخش باشد اما زبان را به دو نیم خواهد کرد.

-خدا یگانه نوری است که همیشه می‌تابد. او از ضربان قلبمان بما نزدیکتر و حیات بخش‌تر است. او دوست و یاوری کاردان و مدبراست که هیچ مکانی برای کمک رسانی او بما  دور نیست. او به همه عشق می ورزد، مشتاق شنیدن دعاهای فرزندان سرگردانش است. برای او همه چیز ممکن است و آنچه را که به سود ماست با خواسته‌ی خود انجامش میدهد....کلید همه مشکلات در دست اوست.

-آن کس که در پناه خداست حضور دائمی او را با آگاهی و هوشیاری احساس میکند.

 

9- راهی برای مقابله با رنج

-هیچ دردی بر ما نازل نمی شود مگر آنکه بر ایمان مفید باشد.

برای انجام دادن برنامه الهی که خداوند مقرر فرموده پوشیدن لباس درد و رنج لباس زیبایی است.

 جوینده خدا باید مشتاق انجام دادن خواسته‌های خدا باشد.

 -برخی از رنجها آزمونی از طرف خدا برای امتیازگرفتن است. اما برخی دیگر تنبیهی است که بر اثر گناه و طغیان و ضعف با دست خودمان بروز داده‌ایم.

تسلیم امر خدا شدن و توکل بر او به نفع همه ماست. همه را بپذیریم.



10- لذ ت و زیبایی 

سرچشمه لذت‌ها و زیباییها آرامشی است که از خدا جاری میشود.

 لذت جز آرامش و آرامش جز لذت نیست.

-زیباترین انسانها کسانی هستند که آرامش و تبسم در غم و شادی با آنان همراه است.

 -لذت بردن عطیه‌ای الهی است. و فقط بردباران و سپاسگذاران از آن متنعمند.

-هرکس که با اعتباریات آرام میگیرد. هرگز طعم لذت را نمی‌چشد زیرا که همه چیز از بین رفتنی است و دیر یا زود دوست داشتنی‌هایش افول میکنند. پس لذت را در جاودانگی‌ها بجویید.

-عنصر زیبایی  صورت و اندام نسبی است. اما زیبایی سیرت کمال است. هر کس که کامل‌تراست زیباتر است.

 -نور خدا در رخسار آرام خداجویان باعث جذابیت و زیبایی ایشان است. پس با یاد خدا دلهایتان را آرام کنید تا نور خدا بر شما بتابد و زیباییتان را به نمایش بگذارد.

-غالب صفات فعلی خدا در ما قابل انتقال و تجلی است. پس می‌توانیم  وارث  وراثت‌های او باشیم و تمام زیبایی‌ها را از او به ودیعه و ارث ببریم.

 

دوستان عزیزم آیا خدابرای بنده‌اش کافی نیست ؟ ألیسَ اللهُ بکافٍ علیٰ عبده؟(سوره زمر36)

مطالعه فارسی قرآن را برای آرامش طلبان و زوار زیبایی بسیار مناسب میدانم.

 

                         بابلسر - حمیدرضاابراهیم زاده    1386/6/24

 

 با سپاس ویژه از استاد جی پی واسوانی.

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است. 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

شاه امام السلطان

شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۵۰ ب.ظ

شاید نبود مرا شفیعی به جنان

ازجورپلشتی و گناه پنهان

خرسندمنم که مهرتوست بر یادم

قربان مرامت بروم شاه امام السلطان

 

 

ای شاه که آمدی پناهم باشی

ای قامت تو سرو سرای ایران

ای قبله گه هشتم وشاه وارباب

ای شاه مکان لامکان وامکان

بهر کرمت طمع نمودم بسیار

تا روزجزا حسابم به حسابت آسان

ابرار زارباب  برابر جوید

هم مهروشفاعت وهم لطف عیان

 

حمیدرضاابراهیم زاده

5/12/1392

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ   است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده