عُجب ، توهم ، وقانون پذیری
عُجب، تَوَهم ، قانون پذیری
آیا تا کنون به مفهوم عمیق کلمه عُجب اندیشیده اید؟؟
خود شگفتی در برابر افتخارات و داشته های اندک را عجب می گویند.
من ایرانیم و با فرهنگ عامه مردم رشد کرده ام.
با تمام آموزه ها و خرده فرهنگ های موجود بادقت برخوردکرده ام
همه ی ما از کودکی شنیده ایم که ؛ ما بهترینیم شریف ترینیم .باهوش ترین و...
الان در این سن می گوییم خدا لعنت کند کسانی را که به ما گفتند ما بهترین و قوی تری کامل ترین متدین ترینیم درحالی که به درستی تربیت نشدیم تا بهترین و تاثیر گزار ترین باشیم.
در این فصل از دوران ، دیگر هوش برتر قدرت تحلیل ریاضیات و ... نیست
الگوریتم های تحلیل هوشی عوض شده است.
اکنون هوش برتر مهارت رابطه . سازش. واکنش است
مفاهیم درست کلمات جایش دگرگون شد
ادم ها عاشق همه چی هستند و هر معیار خوشایندی را عشق می نامند.
حقوق اساسی کلمات بهم خورد.
خفقان آزادی بیان و برخی از رفتارکهای اجتماعی باعث شد تا مردم به آرگوها یا زبان مخفی وکنایه روی بیاورند و بافت سخن ازاین جا خراب شد
آرگو ها بیشتر شد
بهتدریج توهم و تقلب و تقلید و جو گیری برای ما ایرانیان شد نبوغ!
بسیار پرطمطراق گفته ایم ما جامعه اسلامی داریم وحکومت اسلامی را مدیریت می کنیم!
در حالیکه اصلا ما اسلامی نیستیم
چارچوب جامعه اسلامی را نمی دانند چیست وادعا می کنند.
از مدعیان می پرسیم که شهروند اسلامی را معنا کنید!؟
نمره رفتار اسلامی در پذیرش قوانین اسلامی ما چنده؟
آیا اقتصاد ما اسلامی است؟
آیا رفتارهای روزمره ما مطابق با احکام شریعت است؟
اگر بانکداری ما اسلامی نباشد یعنی حلیت در پول و سرمایه نداریم
پول و سرمایه نامشروع و یا شبهه ناک چطور صداقت و اعتدال و انصاف و عدالت می سازد؟
صداقت وامانتداری و مسئولیت پذیری در زندگی ورفتار همه اقشار از جمله
پزشک. معلم. کارمندان. کشاورز و کارگر
همه عرضه کنندگان خدمات وکالا و... چگونه است؟
مردم از زندگی خود راضی هستند وبه یکدیگر اعتماد دارند؟
اما در واقع بنظر می رسد که : جامعه ما از حیثیت اسلامی بودن خارج شد و از اسلامی شدن منصرف شده است.
درحالی که دین ما آیین مهارت زندگی و قوانین کرامت انسانی و صیانت از حقوق انسان است !
پس قوانین باید مقتضیات پذیر تعبیه شوند و با دقت اجرا گردند.
بدون سلیقه و تبعیض برای همه یکسان جریان داشته باشد.
از سویی دیگر قوانین موجود چه میزان کار گشایی می کند؟
آیا قانونچک
قانون گذرنامه
قانون رانندگی
قانون اداری واستخدامی
قانون تجارت
قانون دفاع و....
چیز بدی دارند؟؟
اگر قوانین موجود کفایت امورما را نکند باید ازآن سرپیچی کنیم؟
بی تردید قانون و یا قوانین موجود حتی اگر ناقص ونارساهم باشد باید ازآن پیروی کرد وخبرگان حقوقی و حقوقدانان باید برای رفع نارسایی قانون کوشا باشند
ازسویی دیگرهرچه وسعت فراگیری قوانین روز بروز بیشتر می شوند انسان محدودتر می شود!
تعارضات هم وجود دارد.
اقسام تجاوز هم رایج هست!
بی عدالتی و تبعیض هم رشد دارد!
قوانین با مقتضیات زندگی انسانها دچار رشد و افت هستند.
هنگامی که درک و پذیرشی برای قانون نداشته باشیم خطرناک می شویم.
حتی نپدیرفتن قانون رانندگی
نپذیرفتن قانون مالکیت آثار هنری
هر رویگردانی از پذیرش قانونی خطر ناک است.
قانون اگر برای گروهی ابزار کاسبی و منفعت طلبی باشد متاسفانه قانون منصفانه ای نخواهد بود.
قانون باید بدون تبعیض و سلیقه در جامعه جاری و ساری باشد.
مونتسکیو کتابی بنام روح القوانین دارد که مطالعه اش برای اهل فضیلت خالی از لطف نیست
میگوید" قانون ابزاری است در دست اغنیا برای شکار کردن و قید کردن ضعفا..."
این نکته یعنی اینکه جامعه نسبت به قانون بی اعتماد وپر حاشیه است
و هنوز هم جوامع از تبعیص وتوهم رنج می برد.
توهم دانایی
توهمتوانایی و توانمندی
توهم دینداری
توهم دارایی
توهم....
همه توهمات عجب افرین هستند و با قانون در تضاد و تناقض می باشند.
سیستم آموزشی باید همه ی این توهمات و تبعیض خواهی ها و شتاب زدگی ها را از جامعه پاک کند و به جای آن مردم را به سوی حقیقت ها و پذیرش قانون راهنمایی کند.
تمام لطافت ها و هنجارهای نیک اجتماعی باید در سیستم آموزشی با دقت طراحی واجرا گردند.
از سوی دیگر مردم باید مسئولیت پذیری و دقت و محبت و گذشت و مدارا و واقع بینی را تمرین کنند تا بتوانند در یک بازه کوتاه زمانی به چرخه ی جامعه هوشمند و پویا باز گردند. و باعث بالندگی در تخصص ها و هنجارها گردند.
والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
۲۷ شهریور۱۴۰۲
تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفو ظ می باشد.
- ۱ نظر
- ۲۹ شهریور ۰۲ ، ۰۹:۴۵