نقش ادبیات و داستان و رمان بر توسعه۱
امروز جلسه اخر یکی از کلاسهایم هست ومن باید نگاهم را درباره نقش ادبیات در توسعه را بگویم.
نقش وخاستگاه رمان و ادبیات و تاثیر و استیلای آن برجامعه.
البته بر بومی گرایی موضوع اصرار دارم که تحقیقات وپژوهشها برای رشد جامعه ماهم کار بردی داشته باشد
مهمترین و بزرگترین وتاثیر گذار ترین رمانهای ایران در حاضر "کلیدر" اثر محمود دولت آبادی .
"سووشون" و"شهری چون بهشت" اثر سیمین دانشور.
"چشمهایش" بزرگ علوی
"یعقوب لیث " باستانی پاریزی
"کیمیا خاتون" سعیده قدس
"کوچه اقاقیا" راضیه تجار
"من وپروانه" رستم کوشان
"پریچهر" مودب پور
"آینه های در دار" هوشنگ گلشیری
"مدیر مدرسه "و "زن زیادی"جلال آل احمد
"بوف کور "صادق هدایت
"درخت انجیر معابد" احمد محمود
"زندگی باید کرد" اثر منصوره اتحادیه
"سمفونی مردگان" عباس معروفی و... است.
که بابرخی از آثار مطرح تاریخ ادبیات جهان در حوزه رمان برابری می کند.
رمانهای تاثیر گذار ومطرح دنیا در حاضر
"جود گمنام " و "تس" اثر تامس هادی
"قلعه حیوانات " جورج اورول
"خوشه های خشم" جان اشتاین بک
"دزیره" آن ماری سلینکو
"عشق اول" ایوان تورگنیف
"ربه کا" دافنه دو موریه
کلبه عمو تام هریت بیچر استو
"غرور وتعصب" و" ترغیب" جین آستین
"جین ایر" شارلوت برونته
"صد سال تنهایی" گابریل گارسیا مارکز
"بازار خود فروشی" ویلیام تکری
"شازده کوچولو" انتوان دوسنت اگزوپری
"دارو ندار" اروین شاو
"مسیح هرگز به اینجا نرسید" کارلو لوی
"آخرین وسوسه مسیح" نیکوس کازانتا کیس
"خانم دلوی" ویرجینیا وولف
"محاکمه" فرانتس کافکا
"حرامیان" ولیام فاکنر
"زنان کوچک" لوئیزا می الکت
"دون کیشوت " میگل دوسل وانتس
"جنگ وصلح "تولستوی و...
"انا کارنینا" ی لئون تولستوی به همان اندازه موثر و مقتدر بر فرهنگ جامعه اش است که اقتدار کلیدر بر ادبیات و شیوایی و تاثیرات فرهنگی اش شفاف و موثر است.
همچنین سیر "تاریخ نگاری" با ملغمه هایی از عناصر داستان و رمان در آثار مورخین ونویسندگان صاحب نام وقلم غربی وجود دارد.
بسیاری از وقایع تاریخی مربوط تاریخ ایران و اسطوره های ما تحت عنوان رمانهای تاریخی مربوط به جامعه و فرهنگ ما به قلم غربی ها نگاشته شده است.
مانند ؛
"خواجه ی تاجدار" اثر ژان کور
"نادرشاه افشار" اثر جمسن فریزر
"خداوند الموت" اثر پل آمیر
"غزالی در بغداد" اثر ادوار توماس
"داریوش بزرگ" اثر یاکوب ابوت
"محمد پیامبری که از نو باید شناخت" اثر کنستان وی رژیل گیورگو
"تیمور جهانگشا" اثر جاستین ماروتسی
"تاریخ ایران" پیتر آوری
"ایران بین دو انقلاب" اثر یرواند آبراهامیان
"عارف تاجدار شاه اسماعیل صفوی "اثر جیمز داون
"امام حسین و ایران" اثر کورت فریشلر
"در آمدی بر اسلام، قرآن ومعجزه" اثر آنماری شیمل
"عهدین و قرآن وعلم" اثر بوکای
"خدمت وخیانت مترجمان قرآن" اثر آرتور جان آربری
"قرآن های عصر اموی" اثر فرانسوا دروش
"سرگذشت ابن سینا" اثر ژیلبرت سینوئه
"عایشه بعد از پیامبر" اثر کورت فیشلر
وبسیاری از آثار فاخر دیگر که توسط غربی ها تالیف وتدوین گردیده است.
وهمین امر جای تامل و تحقیق دارد.
اما در برخی از آثار ایرانیان نشانه های رسوخ و تاثیر در آثار دیگران وجود دارد.
"شوهر آهو خانم " اثرعلی محمد افغانی. "چشمهایش" بزرگ علوی.
"عزاداران بیل" غلامحسین ساعدی و بسیاری از آثار فاخر قلمرو رمان و داستان نقش ویژه ای در بوجود آمدن آثار دیگر نیز گردیدند مثلا فیلم سینمایی" گاو" براساس بخشی از داستان "عزاداران بیَل" ساخته شده است.
رمانها رسالت دارند تا پدیده ها ورفتارها و آموزه ها و انتقادات وتعارضات اجتماعی وفرهنگی و سیاسی و اقتصادی را در خود ضبط و به جامعه منتشر و منتقل کنند.
عزاداران بیل اثر غلامحسین ساعدی
به سیه روزی مردمی که ازحیّز انتفاع توجه خارج شده و در گرفتاری ها و بیماری هایشان وانهاده شده و در دامنه خرافات وانحرافات برای زنده ماندن دست وپا می زنند و زندگی می کنند و این تلاش مذبوحانه برای رسیدن به آرامش منجر به نیستی و هیچ می شود...
در بررسی وتحلیل این نگاه بیشتر به "پوچگرایی"و سیاه نمایی نسبت به آموزه های دینی بر می خوریم . که اکنون جای بحث ما نیست.
رمانها در مقاطع زمانی خود رسولان روش اندیشه و گفتگو هستند.
سزاواری هایی که در رمانها برای بایستگی ها و شایستگی های رفتار وجود دارند راهکارهایی به همراه دارند که اغلب اخذ نتیجه را به خواننده وا گذار می کنند.
تعارضاتی نیز دراین بین براثر غلبه شیوه اندیشوری در راهبری وپیجویی وجود دارد که نگاه نویسنده است واز این منظر نویسندگان و ادیبان و مفاخر قلم را مهندس فکر وفرهنگ می دانیم
که رسالت بالایی را برای پویایی و رشد جامعه دارند، تا توسعه پذیری با عنصر آموزه ها وروشهای فکری به جامعه تزریق شود و یا در حقیقت آموزه ها از این شریان ها آموزش داده شود.
آموزش سبک زندگی باتوجه به مقتضیات زمانی و اقلیمی وفرهنگی و در آثار داستان نویسان و رمان نگاران جریان دارد .
روشهای "وادار کردن" مخاطبان ویا مردم به پذیرش سبک اندیشیدن توسط مهندسان فکر وفرهنگ در آثاری همچون رمان وداستان وفیلم وشعر بصورت محسوس و نامحسوس ونرم وجود دارد .
و یکی از مهمترین رسالت های قصه و داستان در حقیقت" آموزش" است .
ودر قرآن از واژه "قُصّیه" در سوره قصص از این راز پرده برداشته است و علت این روش را پند آموزی و اندیشوری دانسته است .
سوره ۲۸ قرآن به همین دلیل به این نام، نامیده می شود. ودر آن از داستان و پدیده تولد و سیر زندگی "موسای کلیم" سخن گفته است.
واژه ی "قصّه" در لغت نامه ها به معنای پیگیری و"پیجویی" است.
قصه در واقع چشم انداز و پیگیری یک پدیده و امر است.
در قرآن کریم آیه یازدهم سوره قصص آورده است؛ هنگامی که مادر موسی به خواهر موسی ماموریت داد تا بدنبال گهواره ی موسی بر روی آب به تعقیب ماجرا برود ، از واژه ،" قُصیه" استفاده شده است.
و البته داستانهای قرآن نیز مخاطبش را همواره با نکته بسیار مهمی مواجه می کند
که قصه های ما "حقیقت" است و مااین داستان ها را گفته ایم تا از آن "پند" بگیرید و دلت به این قصه آرام گیرد.
توجه به آیات ۶۳ ال عمران.
۱۲۰ سوره هود.
آیه سوم و ۱۱۱ سوره یوسف.
وبرخی دیگر از نشانه ها درباره قصه پژوهی در قرآن گویای این امر است که خداوند از این روش برای پرورش "قوه درک" و "بالغ" فکری انسانها استفاده کرده است.
بنابراین کاربرد قصه در نصوص دینی همچون قرآن و اناجیل و کتاب عهد عتیق به دلیل جامعیت در بستر سازی برای تقویت قوه فهم ودرک مخاطبان مورد دقت و بررسی است.
در ادبیات ملل نیز رمانها و داستانها از همین روش اقدام به "ذائقه سازی" و "مهندسی فکر" واندیشه می نمایند. و در این کشاکش آثار فاخر و بی نظیری بوجود می آید که همواره، تازه وجذاب می نمایاند
واین ماندگاری به انتخاب نوع وشیوه نگارش و بکارگیری درست از همه عناصر کلیدی داستان و دقت و "پذیرش مقتضیات زمان" و زمانه و اقلیم منوط است.
حمیدرضاابراهیم زاده
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد
- ۰۱/۰۳/۱۹