نقش جنسیت بر سرنوشت
نقش جنسیت بر سر نوشت
شاید بارها اندیشیده باشیم که اگر جنسیت مااین نبود چه سرنوشتی داشتیم ؟
براساس تقسیم بندی های جنسیتی حاکم بر فهم اجتماعی؛ سه یا چهار نوع جنسیت در بین مردم وجود دارد که توانسته است بر سرنوشت آنها حکمفرماباشد؛
جنس اول یا جنس نر
جنس دوم یا جنس ماده
جنس سوم یا خنثی
جنس چهارم یا ترنس ها که در خود انرژی جنسیتی متفاوت جستجو می کنند وبه دنبال تغییر آن هستند.
آنچه که در فهم اجتماعی بعنوان دو جنس غالب دارای فراوانی و اعتبار است ،در واقع جنس زن و جنس مرد می باشد.
از این رو یکی از مهمترین عوامل تعیین سرنوشت در جوامع توسعه نیافته جنسیت است.
و نقش و کارکرد و حقوق جنسیت نیز در آموزه ها و متون مقدس مشخص گردیده است .
انتظاراتی که جامعه ی مبتنی برهمراهی با متون و عواطف مذهبی باشد در سرشت خود نیز رویکردها و انتظارات و منویات آن را دنبال حواهد کرد وبر همین اساس فرهنگ عامه جامعه نیز برآن قلمرو رنگ می پاشد و رنگ و بوی همین سبک ومدل فکری خواهد گرفت.
بنابراین خواسته ی فرهنگ جامعه از جنسیت متفاوت بوده وبلکه کاملا سیستماتیک نسبت به آن رفتار می کند.
جامعه از جنسیت مرد و پسرچه انتطاراتی دارد و چه نقش ها و کار کردهایی را یکپسر ومرد باخود همراه می کند
از بدو کودکی در تعیین نام و لباس واسباب بازی ها گرفته تا تحصیلات و انتخاب رشته تحصیلی و مسافرت ها و دوست یابی ها و مطالعات و تفریحات ونهایت انتخاب همسر و خواستگاری و حقوق مربوط به انتخاب همسر و زندگی زناشویی، حق مسکن ونحوه زندگی و صله رحم وحتی فرزند آوری و...
همه ی این کار کردها بین دو جنس دارای تبعیض وتفاوت بیشماری هستندکه با توجه به خاستگاه فرهنگی و سبک زندگی حاکم بر جامعه حق انتخاب را برای جنس مقابل محدود وحتی مسدود می کند.
مرد و زن هرکدام سرنوشت ناخواسته ای را نسبت به زندگی خود دنبال می کنند که وابستگی شدیدی به جنسیت و محل تولد ویا سکونت شان دارد.
محدودیت ها و تبعیض های زیادی در حق انتخاب های زندگی جنسیت ها وجود دارد که با نگاه فرهنگی جامعه منطبق است
همه ی برازنده بودن ها و هنجار های حق انتخاب در هر چیزی باعث می شود که قلمرو حقوق اجتماعی افراد تعیین گردد.
ناهنجاری در انتخاب لباس،نتخاب محل زندگی،انتخاب شغل،انتخاب دوست ،انتخاب شریک زندگی و سایر انتخابات موثر بر زندگی اجتماعی نیز باعث میشود تا دید کلی جامعه نسبت به طرد و یا انزوای این افراد بصورت سیستماتیک اقدام کنند.
بر همین اساس زنان در بیشتر جوامع و همه طبقات اجتماعی از حق انتخاب همسر بسیار محدودی برخوردارند.
وهمین محدودیت در حق انتخاب همسر و شغل بر زندگی و سرنوشت آنان تاثیر می گذارد.
اما مردان در هر طبقه اجتماعی از حق انتخاب آزادانه تری در شغل و ازدواج برخوردارند.
از سویی دیگر جریانهای فعال اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جامعه که نقش بسیار پررنگ تری در تعیین طبقات و قلمرو اجتماعی دارد توانسته است بر این شکافها به نفع طبقه خود حاکم شود.
مثل ازدواج در بین خانواده های افراد سرشناس اقتصادی ، مذهبی، سیاسی با ازدواج در بین خانواده های متوسط به پایین متفاوت است
بسیاری ازاینمحدودیت ها در لایه ها پر قدرت اجتماعی گممی شوند.
بااین حال نقش جنسیت هرگز گم و جابجا نمی شود.
از این رو زنان در طبقات متوسط به پایین جوامع توسعه نیافته متحمل مشقت های زیادی می شوند.
و هر رفتار اقتصادی واجتماعی حاکم برجامعه در سرنوشت آنان تاثیر مستقیم می گذارد.
جایگاه اجتماعی زنان با شرایط خاص و مطالبات جامعه از زنان مجرد وخود سرپرست و زنان بیوه ومطلقه تفاوت اساسی نسبت به مردان این جامعه دارد.
وبر اساس همین شکاف و تبعیض ، ناهنجاری های سیستماتیک و ریشه دار انحرافات و فسادها ی اجتماعی شکل می گیرد.
سوء استفاده هایی که در جوامع فاقد اخلاق و یا توسعه نیافته نسبت به جنس دوم بصورت سیستماتیک وجود دارد قابل چشم پوشی نیست و در واقع زمینه ستمکاری از زنان و توقعات نامنزه از این جنس وبه ویژه نسبت به بانوان ساکن در طبقات و قشرهای متوسط به پایین وجود دارد.
اگرچه در طبقات مرفه جامعه نیز رفتار با زنان همتای طبقاتی، همترازی چندانی با مردان هم طبقه خود ندارد .
اما امنیت بیشتری را به لحاظ داشتن افسار توانمندی اقتصادی و لجام توانمندی طبقه خانوادگی دارند.
ازاین رو برای برون رفت از خطر ناهنجاری ها و تبعیض ها نیازمند به نو اندیشی در خوانش های دینی.
دگرگون سازی قوانین برای رفع و منع تبعیض جنسیتی.
آموزش های جامع و هدفمند و همگانی برای دگرگون سازی نگرش های جنسیتی و فرهنگ و سبک زندگی.
توانمند سازی بانوان در حوزه های آگاهی و تحصیل، اشتغال و درآمد،و....
تاب آوری و مقاوم سازی ساختار حیات اجتماعی و اقتصادی زنان در همه ی حوزه های تعیین کننده حقوقی.
حمایت از حقوق بانوان و
مبارزه با نا هنجاری های سیستماتیک علیه زنان
تعیین حد و مرزها و قلمرو حضور زنان در مشارکت های اقتصادی واجتماعی با توجه به مقتضیات زمانی و تحولات جهانی
به بلوغ کشاندن افکار اجتماعی نسبت به پاسداشت حریم انسانیت و تنویر افکار عمومی نسبت به ساختار ها و تحولات جامعوی.
استفاده وتعیین الگو های کار آمد اجتماعی برای سبک زندگی مقارن با اقلیم فرهنگی .
استفاده و پدید اوردن الگوهای کارآمد زن امروزی.
کم کردن و از بین بردن شکاف های طبقاتی.
کنترل و مهار تورم .
مبارزه ی جدی و عزم ملی برای مبارزه با فقر و فساد های افتصادی و رانت خواری و تبعیض طلبی و قانون گریزی و قانون ستیزی.
بسیج همگانی برای قانونگرایی و قانونمندی همگانی و آموزش تاب آوری در برابر الزامات قانونی و همچنین التزام عملی به آموزه های و قانون.
ایجاد بسترهای پذیرش توسعه و رشد وتعالی.
والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
نهم بهمن ۱۴۰۲
تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است
- ۰۲/۱۱/۱۰
علاقه داشتن والدین به فرزند پسر چیزی نیست که ما آن را به دوران دامپروری ، و کشاورزی نسبت بدهیم
اینکه ادامه و دودمان خود را ادامه دهند نیاز به فرزند پسر در ژنم همه خانواده های ما وجود دارد
اینکه به زن و دختر به عنوان یک جنسیت دست دوم و در خدمت جنسیت اول یاد می شود این هم به اعراب کار ندارد
از نظام سرمایه داری باید پرسید که چرا در وقت قدرت و اقتدار با آنها همراه بود باید برای مست کردن کارگر از زن و شراب استفاده کردند
و برای تبلیغ هرچه در دست نظام سرمایه داری بود باید یک زن یا تعدادی زن را وسیله «سیرک نمایش» خود برای جلب توجه قرار دهند
مگر اندام زن و آرایش او ابزار دست قدرت و زورگویان تاریخ نبوده است؟!
مگر برای کارگر ارزان از زنان استفاده نکرده و نمی کنند ؟
مگر صنعت سینما با زنان فاحشه و نمایش آنها رونق نگرفت ؟
مگر همیشه دست های پشت پرده ای زن را «عروسک خیمه شب بازی» خود نکردند ؟
زنان هنوز هم هویت جنسیت خود را با تاکید آموزه های دینی نیافته است.
حتی در حکومت جمهوری اسلامی
بااینکه این زنان جبهه های جنگ «تنور ایمان رزمندگان» داغ تر کردند
ولی زن آنقدر بها نگرفت در نقش تو سری خور بالا آمد
هنوز هم در سازمان ها و ارگان های دولتی به زن و مدیر زن اعتقادی ندارند
در حد یک مدیر فرهنگی یا روابط عمومی بیشتر قبولش ندارند
قابلیت مدیر کل شدن را در وجودش نمی بینند
اگر هم قبول کنند چند ماه دیگر خود همین بادمجان دور قاب چین ها او را به زمین می زنند.
چند روز پیش خانمی در مورد آلودگی ها در جمعی حرف می زد
با اینکه حق می گفت.
ولی ناراحت کننده این بود که یکی گفت : می دانی مانند این زن نماینده شهرستان فلان حرف می زنی ؟
زن که فرد متواضع بود گفت: خوب ایرادش چیه ؟
گروه مردان روبرویش گفتند: این بنده خدا همیشه در مجلس جیغ جیغ میکنه ولی هیچ کی بهش محل نمی دهد.
زن ناامیدانه گفت: زنان در مجلس هم هدر می روند ،چون مرد ها گوش شنوا
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
برترین ادب، آن است که انسان در حدّ خود بایستد و از اندازه خویش فراتر نرود
غررالحکم حدیث3241.