زمین خانه ی فساد انسان ها نیست!
رکود شگفت آوری در سراسر زمین برای اهل زمین رخ داده است.
دنیا بشدت افسرده و نگران ومایوس است.!
دنیا بایک زلزله ی ساده خراب نشد و نمی شود.
چیدمان انسان برای روش زندگی و آسوده طلبی بسیار غلط وآسیب زننده است.
انگار همه چیز خراب بود و وعده های زلزله خاورمیانه همه چی را به رخ کشانید!
مثل یک دندان پوسیده ای که دراثر خوردن نخودچی گندش در می آید.
اوضاع پیوندهای بین المللی خراب تر از آن است که ملتها بخواهند به داد هم برسند
حکومت ها مدام درپی تجاوز به حریم ملت ها هستند.
ملت ها روز به روز در بند قوانین نامنزه گرفتار تر می شوند.
تا جائیکه قانون بافان همچون عنکبوت تور قانون را پهن کرده و ضعفا را شکار کرده و ازآنها بعنوان غذا استفاده می کنند.
پایه نزاکت و آداب همزیستی و روشمندی های مشارکت های فردی واجتماعی و اقتصادی وفرهنگی ازبین رفته است.
اسید بسیار قوی و خطرناکی بنام منفعت طلبی گونه های برتری جو و حکومت های زور گو ملت ها را درخود حل می کند وبرای یکدست کردن و تک قطبی کردن و روابط و رفتارهای جامعه جهانی را دچار انحطاط و انقراض می کند.
قوانینی بوجود می آیند که با آزادی و عزت انسانها در تعارضند.
قوانینی که کارکردهایشان باعث بردگی ملت ها شده وبلکه با آموزه های کرامت انسانی در تضاد هستند.
کرامت و هویت انسان در نزد خدا دارای منزلت و اعتبار ویژه ای برخوردار است. و برای صیانت وپاسداری از این ارزش و گوهر باید تلاش کرد تا محدود و مسدود نگردد. تعارضات بر اثر تبعیض و برتری جویی و توهمات بوجود می آیند و پیکر انسانیت را مخدوش و زخمی می کند...
ازسویی دیگر دنیا با ستیزه های جدیدی با عنوان جنگ آب و هوا روبروست.
واقعیت این است کاهش منابع آبی چیزی نیست که زمین را دچار تهدید کند.
بلکه جعرافیای زیستی را دگرگون می کند.
زیرا آب و سایر منابع ومواد در زمین از بین نمی روند و ازجایی به جای دیگر و یا از حالتی به حالت دیگر در می آیند.
معادلات ومحاسبات ما در هزاره وقرن جدید منزلت واعتبار خود را باخته است.
زمین برای احیا وباز سازی خود به توفان و سیل و آتشفشان و یخبندان و زلزله وخشکسالی و نشست ها و رانش ها و سونامی های بزرگ وپیاپی دچار است. و انسان آسایش خود را با آن در تضاد می بیند.
خشمی برای طبیعت وجود ندارد.
هویت واقعی سیل و زلزله و آتشفشان واکنشهای ماهوی زمین است.
اگر زِلزله نیاید زایش ها و رویشهای چشمه ای و معدنی پیش نمی آید! وحتی ممکن است زمین دچار خطا در چرخه ی مدارش شود.
دگرگونی ها و جابجایی های اقلیمی و بازسازی ها برای امنیت زیستی در زمین از بدو پیدایش و آفرینش وجود داشته است.
تمدنهای زیادی دراین کشاکش ساخته شده واز بین رفته اند و زمین آنها را بلعید و خود را از لوث وجودشان پاک کرد.
واین جای تامل است .
نقش ما انسانهای بالغتر و نو بعنوان اموال غیر منقول زمین بسیار مخرب و فساد انگیز و جدی است¹.
انسانهایی که با دستکاری رودخانه ها و ایجاد سدها و خشکاندن دریاچه ها و تخریب جنگلها ودشت ها و کوهها و انحراف بادها و آسیب به زیستگاههای حیوانات و موجودات باعث انقراض بسیاری از گونه های گیاهی وجانوری شدند و امکان باز سازی و ترمیم چرخه های زیستی وجود ندارد مگر باحذف انسان از چرخه ی زیستی زمین!
اضافه شدن انسان درحال بلوغ و خردمند وخودخواه به زمین، و اشراف وتسلط او بر چرخه های زیستی باعث فساد در زمین گردیده است.
زمین به چه چیز انسانها باید مباهات کند؟
از روزی که انسان به زمین سپرده شد و بذر انسان در زمینکاشته شد تعامل انسان با خود وهم گونه های خود چگونه بوده است؟
و قرار است خود را در کجای این افق ببیند؟
والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
۱۷ بهمن ۱۴۰۱
پانوشت
١. ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ. (روم ۴۱)
تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد
- ۰۲/۱۱/۱۸