گشت ارشاد را ارشاد کنید
گشت ارشاد را ارشاد کنید
ظهر یکی از روزهای پایانی ماه رمضان امسال ، مقابل دکّه روزنامه فروشی کِز کرده بودم و اخبار قذافی خبیث و سرنوشت امام موسی صدر را میکاویدم . به ناگاهی اتفاقی مرا به سمت خود جلب کرد .
گشت ارشاد جلوی دخترکی را محض ارشاد گرفت وخانم ارشادگر با قیافه غضب
آلود و بسیار هتاکانه و منزجرکننده به دخترک بدلباس میتوپید...
دخترک هم در حال توجیه و دفاع و آسمان و ریسمان کردن مینالید .
یک افسر بلندپایه نظامی کنار
راننده لابُد برحُسن اجرای کیفی ارشاد، نظارت میکرد .
به ناگاهی نگاهم در نگاه افسر پیچ
خورد با غیض و عتاب و نگرانی و فریاد خاموش بمن گفت ؛ چیه ؟!
کت و شلوار رسمی به تن داشتم و همان محاسن ملایم همیشگی . شاید مرا شناخت شاید هم خود را در تنگنای محاصره نگاههای تلخ من و مردم گرفتار میدید .
او مأمور است و
معذور این تنها پاسخ سریع الاجابهاش میتوانست باشد .
چندسال پیش در هیبت مدیراصلاح و ارشاد یکی از مراکز اجرایی، فعالیت میکردم.
یادم هست از مجموعه ضابطین و دوستانم می خواستم همه ی سعی خود را در جلب بالغ فکری و محبت در رفتار نسبت به مخاطبین سُر خورده اجتماعی بکار گیرند . به آنها می گفتم اگر یقه لباسم لچر شده و دکمهای جابجاست و من متوجه خودم نیستم و یا تعمداً و قاصراً و قصوراً . سهل انگاری در تعویض لباسم دارم به آرامی به من خواهید گفت : آقا یقه لباس شما برای حضور در انظار عمومی مناسب نیست . اما هرگز لباسم را پاره نمیکنید و بر فرقم نمی کوبید و آبرویم را نمیبرید که ایها الانظار این بابا لباسش بَده و مدعی نظم و انضباط هم است !
زیرا همان آیینی که به شما امر به معروف ونهی ازمنکر را تکلیف کرده ، کرامت انسانی افراد را به اندازه حرمت مقدسات محترم می دارد .
گاه با دوستان در خیابان تمرین عملی میکردیم . گاه میگفتم سکوت کنید گاه میگفتم التماس کنید. آنها خواهر و برادر و برادرزاده و خواهرزادههایمان هستند و از اجانب به سمت هتک عفت عمومی نیامدند آنها متوجه قبح عملشان نیستند.
امر به معروف یعنی تحول به سمت رشد و ترقی و فتوحات ارزشها ، نه ماجراجویی و چشم چرانی و دق دلی خالی کردن از عوامی که از اخلاقیات اجتماع و عرف لیز خوردندویا درکی از قباحت ها ندارند ...
مراحل امر به
معروف فقط در تذکر لسانیاش با سه اصل بصیرت در دین ، اخلاص در عمل ، محبت در
رفتار آغاز میشود . تضییع حقوق شهروندی و هتک کرامت انسانی شهروند بعلت وجهه لباس
بد و منظر نامأنوس بخودی خود خلاف قانون و شرع متین است . آنها نیازمند به فهم
درست در پوشش و اصول اخلاقیات هستند .
گاه چنان خود را روشنفکر و مصلح میبینند که باید با آنها مدارا کنیم و بفهمانیم که این درک شما از پوشش و رفتار خلاف شأن روشنفکریتان است . مخاطب ما بدنبال تحول و جلوهگری و زیبا نمایی است و از نگاه عرف و قانون و شرع این رفتار محدود است .
اما ما میخواهیم
ارشاد کنیم ؟ چگونه و به چه قیمتی ؟
اصل واصالت امر به معروف ونهی ازمنکر یا اصلاح وارشاد که لازم ومقبول است.
اما روش اصلاح طلبی ویا ارشاد و یادآوری خوبی ها و برائت از بدی ها خیلی مهم وحیاتی است
هزینه های گزافی را درروش برخوردها یمان متحمل می شویم که اسلام ونظام ومیهن باید این هزینه را بپردازند...
فرجام بد رفتاری گاه به قیمت تنفر از هر آنچه که مقدسات ماست .
فحاشی و هتک و گاه ضرب و شتم مخاطبمان که بدلباس است کجای کار معروف و اخلاق شرع متین است.؟؟
چرا امر به معروف ونهی ازمنکر
را از عُقدههایمان سوا نمیکنیم .
عقیده های ملزم کننده ی ما به آمریت معروف عقده ای نیستند .پس نباید قهر واغماض شخصی وجناحی را برآن تحمیل کنیم.
امر به معروف فریضه الهی است منتهی دراجرا باید از قهر و غضب و ترس و تنفر و دوری جست و کار را الهی و خالص کرد و سعه صدر و مدارا را با آن عجین کرد که مصون از لجاجت و بیمهری باشد .
اینک میپندارم باحجم وحشتی که بر مردم بخاطر شنیدن واژه ی گشت ارشاد مستولی می شود باید که اول ازهمه گشت ارشاد را ارشاد کنید.
حمید رضا ابراهیم زاده
5شهریور1390
تمامی حقوق وعواقب مربوط به اثر درانحصار مولف محفوظ است
- ۴ نظر
- ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۴۰