معلم شایسته و نقش ربوبیت مربی
مربی به مفهوم پرورنده و آموزگاراست که از رب آمده است و رب یعنی پروردگار.
خداوند اولین مربی ومعلم انسان ها است.
انسانها
برای گذراز تحجر و رسیدن به تمدن، به دگرگونی های مهمی دست یازیدند.
راهنمایان و مربیان شایسته ی زیادی را درخود دیده اند تا به انسانهای بالغ و
مدرن فعلی تبدیل شوند.
انسانها
درگذار دوره ی دگرگونی هایشان به انقلاب کشاورزی و شهرسازی و صنعتی، به
عنصر پرورش و اهلی کردن خود و سایر موجودات همت گماشتند تا بتوانند دراین
مسیر به رفاه و موفقیت برسند . یکی از این اهلی کردن های مهم زندگی انسان
ها اهلی کردن چارپایان به ویژه اسب بوده است. و اهلی کردن اسب سرکش ،کار
دشواری است و دقت و هنر بسیار بالایی را می طلبد.
رام
کردن مانند نوازندگی است و رامشگر کسی است که با هنر و تدبیر و درایت خود
ازاجسام خشکی مانند چوب وسیم و پوست، آهنگ ها وصداهای زیبایی را می آفریند
که بردباری و هوش از شنونده گان می رباید. رامش بسیاری از وحوش در واقع
پرورش و دگرگون سازی ژرفی را در وجود تربیت شونده ایجاد می کند و روشن است
که مربی درخود هنرها وحکمت ها و ظرائفی دارد که او را نسبت به سایر افراد
متمایزمی کند.
هرچه
قدر مربی سوارکاری و مربی رامش اسب ظرافت بیشتری در پرورش اسب و سوار کار
بخرج دهد، موفقیت بیشتری برای اسب وسوارکار رقم خواهد خورد.
بنا براین تربیت عنصرمهم وکلیدی پیشرفت ودگرگونی است. واز نگاه هیچ اندیشمندی به عنوان بستر توسعه و تحول دور نمانده است.
پروراندن وپخته کردن نفوس هنری است بسیار دقیق وظریف که با خود باوری بالا و دانش امن به فرجام می رسد.
زیتون پرورده محصول تلاش یک پرورنده ی هنرمند و هدفمند است که زیتون تلخ را به آن خوشمزگی می پروراند.
عنصر تربیت و پرورش برای دگرگون کردن وتحول وحرکت است.
قصه های قرآن مملو از پرورش ودگرگونی از بد مزگی وبی مزگی وتلخی به خوشمزگی است.
در قصه های قرآن از دگرگون کردن و پرورش دادن بسیار سخن به میان آمده است.
درمیان قصه های قرآن ، شخصیت حضرت موسی بعنوان یکی از کلیدی ترین عناصر قصه های قرآن یاد شده است.
زندگی موسی از بدو تولد تا پایان عمرش سراسر پند وتربیت و رشد وحرکت بوده است.
یکی
ازمهمترین اضلاع زندگی موسی پرورش جسمی وکالبدی ایشان درنزد فرعون زمانش
بوده است. و همین ضلع از زندگی موسی او را هویتی مبارز و با بینش می بخشد.
به این دلیل که موسی ازآب می آید وبا آب زندگی می کند ازآب می رود و نماد
ستم را درآب فرو می برد.
موسی در کاخ فرعون پرورش می یابد و به عنوان عنصرمبارز در مبارزه با بزرگترین نماد قدرت، بر او چیره می شود.
موسای
کلیم نماد دانش ظاهر ونماد مبارزه با قدرت ها به دنیای آن روز شناسانده می
شود وخود را برترین دانای زمان خویش می پندارد و زیتون وجودش را یگانه ی
دهر می بیند.
جناب موسی بن عمران برای ادعایش درباره دانای کامل بودن خویش همان تلخی زیتون را داشت.
البته پیامبر اولوالعزمی با مجموعه مختصات موسی (ع) حق داشت چنین ادعایی داشته باشد.
اما پروردگار چنین تلخی را نتابید و او را با خضرنبی روبرو کرد.
خضرهمان نماد دانش باطن است که چراغ سرالاسرار حقایق با دانش وتدبیر وبینش او روشن می گردد.
مواجهه ی دو نماد علم ظاهر و علم باطن با همدیگر، شبیه تلاقی دو دریا با یکدیگراست.
زیتون وجود موسی در رویارویی با نمک و ضربه و چاشنی تربیتی خضر چه شود؟!
موسی پرسید: چگونه ببینم کسی را که از من دانا تراست؟
پاسخ شنید: که سفر کن و خبر بیاب .
و دریای مواج موسی در سفری مملو از اشارات به دریای دانش خضرمی پیوند که فرمود:
فوجدا عبدا من عبادنا آتیناه رحمه من عندنا وعلمناه من لدنا علما .(65کهف)
که جناب خضر؛
بنده ای است مثل همه ی بنده های من.
رحمت ومهرم در او فوران می زند.
دانایی او متصل است به دانش من...
و موسی دراین سفر به شدت وشگفتی با واقعیتی ژرف در فهم ودرک دنیای ظاهرخویش مواجه می شود و دگرگون می گردد.
بااین
مقدمه دریچه ای ازحکمت ها به درون موسای کلیم گشوده می شود و نور دانش و
بینش براو می تابد و موسی از وسعت وشدت تابش این دانش بزرگ از حال می
رود...(اعراف143)
همه مربیان شایسته باید این سه ویژگی رادرخود داشته باشند؛
احساس بنده بودن.
رحمت ومهرورزی و مفید فایده بودن برای همه ی نفوس
همواره دانش جو و پژوهشگر بودن ویا اتصال به دانش روز داشتن.
برای پرورش وتربیت همه ی افراد این سه مولفه لازمه ی موفقیت وشایستگی هر معلم بالیاقت وشایسته ای است.
امام
زین العابدین هم معلم شایسته ای بود که درک بالایی در فهم نیازهای مردم
زمان خویش داشت. وآن هم پرورش و آموزش مردم برای توسعه پذیری بود.
بسترهایی که ایشان درچشم انداز جامع خود برای توسعه مردم وجامعه روا می دید ، دقیقا عالی ترین نیاز جامعه اش بود.
ازاین
رو ایشان پیشوای زمان خود است زیرا همه ی نجابت وشرافت و دقت وظرافت یک
انسان کامل ویک رهبر پارسا در وجود ایشان چیده شده بود . وهمچنین پیشوایان
شایسته قبل از او و بعد از او نیز چنین امتیاز و رویکردی داشته اند.
ایشان
پیشوای متفکر وباهوشی بود که تلاش کرد جامعه ی بی تربیت را به اندیشه وا
دارد و شاگرد پروری کرد تا مسلمان بسازد و سرباز ساخت تا پیرو دانش
بمانند.و باب ستم و زیان و امام کشی بسته بماند...
نقش پر رنگ پیشوایان و مربیان ومعلمان عزیز در رهیافت به پیشرفت ودگرگون سازی و پرورش برهیچ کس پوشیده نیست.
پر برکت باد جان وتندرستی ومال وآبروی همه ی کسانی که در پرورش افراد وجامعه ی خود تلاش و جانفشانی و روشنگری می کنند .
والی الله المصیر
حمیدرضا ابراهیم زاده
13 مهر1397
* به بهانه ی پنجم اکتبر روزجهانی معلم وآموزگار
تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ است.