دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی و اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

سررسید

چهارشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۷:۱۴ ب.ظ

همین لحظه ای که فکر خوش خوشانمان هست
مرگ خیلی جدی برای حذف ما از دنیا در حال برنامه ریزی است
یکی را به برق، گروهی را به آوار ،انبوهی به سکته در جاهای گوناگون ،گروهی به سرطان،گروهی غرق می شوند.

گروهی باماشین‌ از دنیا می روند.

گروهی با جنگ و گلوله و گروهی با کرونا و گروهی با سم. گروهی با هواپیما به آسمان‌می روند و...
 هرکس بعلتی در مکان و زمان مشخصی از دنیا حذف می شود.
 سر رسیدی با ۳۶۵برگه که یک صفحه اش متعلق به روز تولدمان است و بادیدن آن صفحه لبخند می زنیم
صفحاتی را بخاطر تولد ومرگ عزیزانمان علامت گذاری کرده ایم
اما یکی از این صفحات مربوط است به
روز مرگمان!
 برگه ای ناشناس اما پیدا مانند همه ی روزها.
می رسد آن روز ناگاه که ما هم به یکی از علت ها عنوان این صفحه را پر می کنیم.
کیست که از مرگ گریخته باشد؟
کدام پادشاه و امپراتور ؟  
کدام ثروتمند؟
کدام پیامبر و کدام پیشوا؟
کدام بزرگ زمانه ای از مرگ گریخته اند؟
دنیا برای همین سر رسیدی که بر تاقچه ی زندگی مان لم داده است، جای آسودن نیست!
اینجا معبر، جاده و گذرگاهی است که باید برای  تکامل مان از این مسیر بگذریم.

و می گذریم.
ای مردم آماده مرگ شوید پیش از آنکه شما را غافلگیر کند!
والی الله المصیر

 

حمیدرضاابراهیم زاده
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱


تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

پوشش و پوشاک

چهارشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ

بنام خدا

لزوم دقت طراحان لباس بر موضوع فرهنگ لباس ایرانی و  پوشش مردم به ویژه جوان ایرانی مطابق با مقتضیات زمان و دگرگونی و تنوع خواهی ذائقه ی نسل های جدید در حوزه پوشاک.

پوشاک علاوه بر حفاظت بدن از سرما وگرما و باران وآفتاب سوختگی، وگزیدگی های محیطی باید خاصیت پوشانندگی اندام هاو پوشش کلیات بدن و همچنین در زیبا نشان دادن قامت افراد داشته باشد.
علاوه براین پوشش ولباس برطرف کننده عیوب نیز بوده و حتی نقش جلوه نمایی هویتی افراد را نیز بعهده دارد.
وبانوع پوشش و لباس های خاص ، شغل وطبقه افراد نیز مشخص می گردد ازجمله لباس فرم ادارات و نهادهاو لباس های برازنده رسمی .
وهمچنین لباسها نشان دهنده دقت وشان ومنزلت افراد در رفتارهای هویتی است.
برخی از لباسها هم خاصیت شهرت و طبقه ی اجتماعی و فرهنگی دارند.
بااین اوصاف نوع لباس برخی از زوایای عفاف را پوشش می دهد
و در تمام جوامع  و قوانین سازمانی کشورها ازجمله دانشگاها و نهاد های نظامی ، عفاف و پوشش وحتی حجاب را برای هر دو جنسیت در نظر گرفته اند

 ودر قانون کشور ما نیز ملاک نیکویی پوشش رعایت حدود  شرعی است و در  آیین نامه نهادها واماکن مذهبی و نظامی ودولتی و... مخاطب ومراجعه کننده ویا کارمندان وکارکنان  ملزم به رعایت حدود وآیین نامه می باشند.
از این روی طراحان لباس و مهندسان حوزه پوشاک و نساجی باید دقت بیشتری برای طراحی لباس های مقارن و مطابق با فرهنگ زیستی جامعه داشته باشند که رعایت همه ی جوانب موضوع  بشود.

 

 

حمیدرضاابراهیم زاده

۱۲ فروردین ۱۴۰۱

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

انسان وچالشهای سهم خواهانه ی او بر زمین

سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۴:۰۰ ق.ظ

  انسان  و چالشهای سهم خواهانه ی او بر زمین

پس از تصویب نهایی حیات بر زمین و پیدایش گونه های گیاهی و جانوری در زمین و دریا و سکونت انسان بر زمین وتسلط او بر شکار و سکونت درغارها و رشد انسان در پایداری و مقابله با پدیده ها ی طبیعی، انسان توانست به انقلاب های پی در پی و هدفمندی دست بزند و این دگرگونی ها نشان از این داشت که انسان برای خود سهم بیشتری از زندگی و رفاه در زمین می طلبد. با  آغاز انقلاب کشاورزی  و در پی آن انقلاب شهرنشینی و سپس دگرگونی های صنعتی. الگوهای مصرفی انسان در خوراک و پوشاک و مسکن وامنیت شکل تازه تری به خود گرفته و  به رشد و پویش رسید.

در این کشاکش  انسان زمین را برای خود خلوتگاهی اختصاصی یافت و نیز بارها توان خود را برای یورش به فضا و تسلط بر سایر کرات آزمود.

سهم انسان برای زندگی در زمین به اندازه ای بود که سایر جانداران از جمله پرندگان و چهارپایان و حیوانات دیگر نیز برای حیات در زمین سهم داشتند. اما انسان با بیرون راندن وکشتن و اهلی کردن حیوانات  اجازه ی حیات را بر سایر جانداران محدود نموده و بلکه باعث انقراض بسیاری از گونه های جانوری و گیاهی گردید و چرخه ی زیستی مربوط به گردشکار زمین برای حفظ حیات و بقای زمین و زمینیان  را دچار اختلال و انقراض نمود.

انسانها علی رغم داشتن مسئولیت برای صیانت از حیات در زمین و دانستن موضوع نیاز مندی چرخه ی حیات در زمین دست به فساد گسترده برای قلع و قمع و انقراض سایر موجودات و منابع طبیعی زدند.

دراین کشاکش چالشهای زیست محیطی فراوانی  برای افزایش سهم  رفاهی انسان رخ داد و حتی انسان را به جنگ و نبرد علیه همنوعانش واداشت.

نمونه های بسیار خطرناک از فعالیت های انسان  که زمین را دچار خود ساخت :

موضوعاتی مانند: افزایش سموم دفع آفات نباتی وجانوری. افزایش مخاطرات و عوارض استفاده از محصولات ترا ریخته ، صید بی رویه ی آبزیان و پرندگان و حیوانات. دستبرد به دریا ها و جنگلها و رودخانه ها و جزایر و عرصه های منابع طبیعی و دگرگونی آن ، آزمایش های هسته ای و حوادث اتمی  نظیر فاجعه ی چرنوبیل و ماجرای هیروشیما . خطرهای ناشی از افزایش گازهای گلخانه ای. پارگی لایه ی ازون . جنگ های بزرگ و  پی در پی زمین را با چالشهای فراوانی برای ادامه حیات روبرو ساخته است.

با انقلاب صنعتی و رشد تکنولوژی و افزایش امکانات دریانوردی و صیادی در اقیانوسها ودریاها و رودخانه ها و دگرگونی ابزارها و امکانات تخریب کوه و رودخانه و جنگل ، تغییر و امحای  مصب رودخانه ها. تغییر و امحای چشمه ها و جنگلها بدست انسان  به تدریج شرائط اقلیمی زمین دچار نوسانات و ناپایداری های زیستی گردیده و حتی امکان حیات بر بسیاری از مناطق زمین که سابق بر آن امکان حیات در آن وجود داشته از انسان ها و سایر موجودات سلب گردیده است.

پسروی جنگلها و آبها، تغییر زیستگاهها و دگرگونی و بروز بسیاری از پدیده های طبیعی نشانگر چالش  حیاتی زمین و عصیانگری انسان درسهم خواهی های بی رویه اش بر زمین است.

بسیاری از دانشمندان بر این باورند که پدیده ی گرمایش زمین نیز به دست انسان ها رخ داده است.

فراوانی حوادث مرگبار طبیعی و غیر طبیعی و افزایش گونه های بیماری ها کشنده و صعب العلاج و تغییرات ژنتیکی  انسان و حیوانات و نباتات  ، امکان تغییرات اساسی در ژنتیک انسان و نقص های خطرناک انسان های جدید  یکی از مهمترین نشانه های فشار بر محیط زیست زمین است.

از سایر آثار تلخ و مرگبار  سهم خواهی های انسان از زمین ،تعدی و تجاوز و ازبین بردن حیات و چرخه ی زیستی آب ها و دریاها  با ابزارهایی همچون  امواج مضر رادارها و تشعشعات رادیو اکتیویته ی موجود در فاضلاب ها و پسماندهای صنعتی و وجود مقدار فراوانی از فلزات سنگین همچون سرب و جیوه در کرانه ی ساحلی اقیانوسها و دریاها و دریاچه ها است. که باعث آلودگی آب و انقراض بسیاری از گونه های گیاهی وجانوری  گردیده و همینطور اسباب تغییرات ساختار ژنتیکی در انسان و حیوانات  منطقه می گردد .

همچنین برداشت بی رویه از  سفره های زیر زمینی همچون آب ، باعث فرو نشست زمین و تغییر اقلیم و سایر عوارض زمین شناختی شده است.

 با استثمار وتصرف بی رویه از منابع دریا و ذخایر اقیانوسی و دستبرد به انرژی های تجدید نا پذیر باعث شده است تا شکل جدیدی از تناقضات زیستی بین انسان و زمین رقم بخورد که درآینده ی زمین تاثیرات بسیار نامطلوبی می گذارد.

انسان تا قبل از بلوغ و تکامل انسانیت آسیب های فراوانی به زیستگاه خود وارد ساخته که بااز بین رفتن بسیاری از سرمایه ها ، زمین در عصر بلوغ انسانیت ،تهی و فاقد غنا و استعداد حیاتی  خواهد بود و فساد و تباهی ناشی از بی توجهی و ستم پیشگی انسان  نسبت به زمین عواقب بسیار شومی را درپی خواهد داشت.

 ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿سوره روم: ٤١

انسان ها برای حفظ بقای خود نیازمند به صیانت از محیط زیست  و حفظ چرخه ی سالم محیط زیست و سلامتی سایر جانداران است.

ازاین رو دولت ها و سازمانهای بین المللی باید اقدامات آموزش همگانی و لازم و پیشگیرانه برای صیانت از سلامتی زمین را در دستور کارهای خود داشته باشند. و سهم بیشتر و پایداری را برای سایر موجودات در برخورداری از عرصه های منابع طبیعی در نظر بگیرند.

و دستگاههای قضایی کشورها نسبت به هتک صیانت از محیط زیست برخوردهای جدی تر و پیشگیرانه تری را اعمال نمایند و برای مصونیت محیط زیست و زمین از همه ی توان خود در بازدارندگی از دستبرد انسانها اعمال نمایند.

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

6 آبان 1398

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

سازمان آرامش

دوشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۲:۱۷ ب.ظ

روش زیستن و یا سبک زندگی تاثیر کلیدی برتندرستی جسم و روان جامعه دارد و پیرو آن ،  نحوه اندیشیدن به آرمانها و مطالبات برای رسیدن به آرامش بسیار مهم است.
روش معاشرت انسان ها بایکدیگر
چگونگی  زندگی کردن ،تعاملات. پوشیدن، تغذیه، صله رحم،رسوم خانوادگی، در سلامت وصلابت افراد موثر است.
آرامش مهمترین وشاخص ترین و غایی ترین آرمان  انسان هاست وبرای مطالبه ی ان انسانها ملزم به قانون خواهی و قانون گرایی و التفات به تلاش هستند.
سبک زندگی درنگاه پزشکان اولین ومهمترین چالش تندرستی ماست
تندرستی و سلامت روان هر دو به یک‌میزان منوط به روش و سبک زندگی  هستند
تا کنون مقالات زیادی از سوی پزشکان  بدن و روان دراین باره نوشته شده است.
و جامعه شناسان و رفتارشناسان براین باورند  که سلامت جامعه در همه ابعاد زیستی اش به سبک زندگی مرتبط  است.
سبک اندیشیدن و چالش در نوع اندیشیدن به زندگی و آرمانخواهی.
فراموشی ومخدوش شدن هدف.
حال فروشی و گروگان گذاشتن حال برای حصول آینده موهوم و نسیه.
دگرگونی در نقش ها ووظایف
دگرگونی و اُفت در کارکردهای فرهنگی و اجتماعی واقتصادی همچون؛صله رحم. شغل. ازدواج. دوستی و...
مخدوش شدن لذت و انحرافات در درک لذائذ . 
ظهور ریا کاری و دروغ و دسیسه و قانون ستیزی و روحیات فراقانونی 
محصول بد فهمیدن آرمان های زندگی است.
آرامش گمشده زندگی هاست!
 برای رهایی از گمشدگی و آشفتگی باید سازمان برنامه ریزی و روش اندیشیدن ساخت.

 برای روش حرکت و تلاش  برای بدست آوردن  آرامش مستمر باید آموزش دید. وبه آموزش پایبند بود.!
آموزه های ما راههای درست و آسان رسیدن به آرامش را آموزش داده است.
بی گمان‌آموزه های وحیانی کاتالوگ روش بهتر وسالم تر زیستن برای انست هاست.
در باطن این قوانین هوشمند، راه های رستگاری و رسیدن به آرامش بارگذاری شده است که با رعایت  و التزام به آن  انسانها به آرامش واقعی وگمشده ی خود نائل می شوند.

حمیدرضاابراهیم زاده
۲۴ اردیبهشت۱۴۰۱

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بد برداشتی های نگارشی

جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۲:۰۰ ب.ظ

 

بد برداشتی های نگارشی

 

یکی از بزرگترین آسیب های گفتگوی نوشتاری، نبود وکمبود شفافیت  و انحراف  لحن برای خواندن و برداشت کردن است.

هر واژه ای یک پیام لحنی  خاص درخودش دارد و هویت واقعی خود را مشخص می کند.

شاخص های لحنی متفاوت ومعنا دار بسیاری در هر واژه ی نگارشی وجود دارد؛

لحن عتاب ، پرسش، تمجید ، کرشمه و ناز، شوخی ،جدی ،دقت ، تعجب، پرسش وبهت، نگرانی ،تردید ، تهدید ، خشونت ، طعنه و کنایه ، ترس و تشجیع و تحریک و...  در ساختار هر جمله ای وجود دارد

که  یک متن و گفتگوی نگارشی گویای واقعیت های  پنهان در نوشتار ونگارش وحقیقت های  عیان در برداشت کردن نیست. بلکه نیازمند نشانه های نگارشی ویا آشنایی با روشهای سخن گفتن نگارنده است.

  گاه  کلمه قادر به بیان واقعی احساس  و یا غلبه ی یک پدیده نیست.  

زبان منشا سو تفاهم هاست واگر کسی آداب  زبان را نداند و یا نشنیده  چیزی را برداشت کند پل های عاطفی دو دوست ،دو حس، دوغریزه و دو شخصیت، درهم فرو می ریزد.

بسیاری از واژه ها در نوشتن وحتی در تلفظ وخواندن  به هم شبیه هستند و هیچکدام از نشانه های نگارشی نمی تواند هویت واقعی جملات نوشته شده را ابراز کند. و یا به دلیل سهل انگاری در نشانه گذاری های نگارشی  جمله معنای واقعی و یا مورد نظر نویسنده را ندارد و یا ازدست می دهد.

 لازم است با بکارگیری نشانه های نگارشی  نهایت دقت وشفافیت را در رساندن پیام به خواننده و یا مخاطب ابراز کرد  تا برداشت کامل و درستی از متن ویا نامه و پیام شما داشته باشد.

بنابراین  حتی بهتر است  هر ازچندگاهی از نوشتن دست بردارید وباهم سخن بگویید و یا روبرو شوید....

 

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

چهاردهم تیرماه 1398

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در احصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بلوغ

جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۵:۴۵ ب.ظ

 با رویکردی که در نظریات زیست شناسی وکوانتوم مطالعه کردم؛

به گمانم

این نسل از انسانها آخرین مدل آفرینش انسان هوشمند باشند.

و ما بتدریج به بالغ ترین نوع انسان می رسیم

و روح ما با ورود به دریچه برزخ ومرگ  درک کننده ی ابعاد جدیدی از آفرینش می شود.

زمین وامکاناتش قرار گاهی است که بزودی رسالتشان تمام می شود و جمع می شود وما همچون جوجه ای این پوسته را ترک خواهیم کرد...

همه چیز زیباتر می شود و ما خرامان پرواز می کنیم و بهتر زندگی می کنیم.

و شاید

مریخ وبسیاری از قرارگاه های موجودات دون پایه تر و بلند مایه تر ازما از این پروسه گذشته اند!!!

قیامتی که برای مریخی ها وزحلی ها انجام شد و ارواح آن پروسه با این کالبد  به زمین منتقل شدند.

و شاید

زمین و من وشما مولکولی باشیم داخل اسکلت و کالبد فرفره یک‌پسربچه بسیار باهوش و بازیگوش که درحال دویدن است. 

وهمچنان که اتم ها و مولکولهای هوشمند یک سیب در دست ما  به این می اندیشند چگونه باید پروسه ی رستاخیز را طی کنند...

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۲۵اردیبهشت۱۴۰۱

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

دندان لق را باید کشید

پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ

 

دندان لق راباید کشید

الیف شافاک بانوی نویسنده ی ترک  برایم آدم جالبی است.

او توانست  نهضت زنان پیشرو و آزاد را  با شالوده ی جدیدی در داستانهایش رسم وطراحی کند...

آموزه های عمیقی  برای به قدرت رسیدن زنان و رسمیت بخشیدن به  هویت و آزادی زنان در آثارش  وجود دارد.

سوای آنکه به مدل فیلم های ترکیه ای به دنبال  تطهیر ناهنجاری های فرهنگی واجتماعی است ،جنگجوی ماهری است که برای عشق و آرمانهایش جانفشانی می کند .

چهل قانون مولانا بهانه ای بود که الیف شافاک "ملت عشق"  را با هدف زن را جدی تر بگیرید بنویسد.

او "سه دختر حوا"  را برآن داشت که  زنان  را برای بدست آوردن جایگاه هایشان  مهیای نبرد کند. این جور آدمها را باید دوست داشت. رهبران سایه ، زیرک هایی که با فکر و قلم وکاریزمای خود  بر جامعه  تاثیر می  گذارند.

آنها می دانند ساچمه ی این اسلحه بودن مهم نیست  !.

  سوزن اسلحه  باشی  نه به چشم می آیی و نه از چشم می افتی. !

همیشه سوزن است که مرمی و چاشنی را می شوراند. راحت  ضربه می زند اما دستش پنهان است. ماشه می چکد و گلوله حرکت می کند.

حرکت در مقابل رکود هنگامی رخ می دهد که جرقه رخ دهد...

دانش آموز بودم معلم کم دندانی  داشتیم همیشه ی خدا از دندان می نالید؛  یا می گفت بچه ها دندان ها عضو مهمی هستند، از چشم وگوش مهم تر که اگر نباشند و شورش کنند؛ چشم وگوش و عقل را ازکار می اندازند. یا می گفت ؛ امروز دندان درد دارم  دندانهایتان را گرامی بدارید...

روزی از سر  دلزدگی  گفتم :آقا اجازه  گمانم دندانهایتان دشمن شما هستند!

بر آشفت و با تسلب آمیخته با استیصال گفت : چطور؟!

گفتم : دندان های شما به فرماندهی دندان عقل تان  نمی خواهد شما به کارهایتان برسید  همیشه درد می کشید یا در باره دندان سخنرانی می کنید. همه ی حرفها ی مهم درسی  کلاس به حاشیه  رفته اند.  فقط دندان است که خودنمایی و  قدرت نمایی می کند چون درگیرش هستید؛ به چشم می آید. دندان عضو تعمیراتی و جدا شدنی ماست. بعضی هایشان راباید کند تا راحت شد!

گفت: "بشیار خوب ".  الان که شین را سین تلفظ می کنم و برخی حروف را بد ادا می کنم چطور می توانم وجودش را جدی نگیرم؟!!

گفتم: به نظرم  دندان مصنوعی بگذارید  بهتر است.!

او به راهکارم هیچ  نیازی نداشت ! و پند دهنده ای بود که بقول " خاویر کرمنت  " ازپند شنیدن ابا داشت.

علی رغم اینکه در دوران جنگ  بسرمی بردیم سیگار" مارلبرو" ی  ایشان تحریم نشده بود .

اما از بی پولی وضعف بودجه نالید.

 روزها پشت دستشویی  و یا گوشه ی سالن، بسته ی قرمز سیگار  " مارلبرو " را تمام می کرد ومی چپاند  لای سوراخ دیوار مدرسه.

استاد نمی فهمید که بایست  سیگار کشیدنش را  ترک کند.

 بعدها فهمید سرطان معده گرفت. بازهم بخاطر سیگار!.

زندگیش را بخاطر سیگار باخت.

 ولی هرگز بخودش تفهیم نکرد که پند دادن و سیگار کشیدن را به یکباره باید ترک کرد.

یادم هست نمی توانست تف پرتاب کند چون دندان نداشت.

تفش بخودش  برمی گشت و به خودش می چسبید.

بچه ها بهش می خندیدند چون دندان نداشت و بد حرف می زد. بی اختیار آب دهانش شره می کرد...

کلا دندان برای معلم ادبیات ما عضو استراتژیک  بود که فقدان و عملکرد نامطلوب  این عضو نقش دشمنش را داشت.

ازاین رو بودجه اش را دفاعی می بست.  همیشه باید پول دندان می داد. دندان . دندان و دندان .

تا اینکه عفونت  معده و بخارات  مخرب  ناشی از آن  لثه اش را عفونی کرد.

بااین حال هرگز نامی از دشمن واقعی نمی برد حتی درباره اش جرات  انتقاد نداشت.

روحش کوچک وضعیف تر شد. عقده هایش را با کم کردن نمره و بد تصحیح کردن برگه های امتحانی سر بچه ها خالی می کرد.

پند هایش پشیزی نمی ارزید. خودش هم مشمول آئین نامه ی کرمنت در کتاب بی شعوری  شده بود.

حتی نتوانست آن  روزی که سرحال بود  ادعایش را درباره ی دانش  کاسنی  شناسی جمع کند.

معلم ادبیات همه چیزش  به بیانش است و او همه مشکلش بیانش بود.

کرم از درخت بود در عمق میوه وشاخ وبرگهایش کرم می لولید.

ساختار این درخت عفونی بود. نیاز شدیدی به آفت کش دیازینون داشت...

ذهنش نمی توانست تحلیل کند که این  سیگار است که معده اش را متلاشی کرده و دندانها ولثه اش را پوکانده است.

نمی توانست درک کند باید خودش را اصلاح کند!. از اصلاحات متنفر بود.

دور از شان معلمی،  بسیاربی شعور  بود . احمق ترین فردی که می توانستم در زندگیم رسم کنم و بیاد آورم بود. بسیار پند می داد و بغایت دروغگو و بی ایمان و بی ریشه بود.

این گونه معلم ها روح باور را در بچه ها مر یض می کردند. آنها همچون ویروس وباکتری های مضر، منتقل کننده بیماری ناباروری باورها هستند.

هنوز هم روش عقیم سازی  باور توسط همین معلم ها و نویسنده ها و شاعران  ومهندسان فرهنگی ، در جامعه وجود دارد.

باید مثل دندان  عفونی آنها را کشید. و دور انداخت.

نظام آموزشی را باید کاملا تطهیر کرد و از باکتری های مضر و ویروس های خطرناک  دورنگه داشت.

این روزها ضعف نظام آموزشی در تدوین هویت وساختار معلم واستاد و کتاب ها و آموزه های درسی  بیشتر به چشم می آید.

هویتی که آرمانهایش را نمی شناسد. آرمانهایی که غایت و فرجامی شفاف ندارند.

معلم هایی که فقط مزد بگیر و کارمند یک دستگاه اداری هستند.

کتاب هایی که حکم مجله و بولتن را دارند.

نظام آموزشی و رادیو تلوزیون ما بیشترین آسیب را به نسل های ما زده اند.

آنها بارویکرد های ضعیف و غلط خود، چه سرمایه هایی که به هرز نداده اند و چه انحرفاتی که ایجاد نکرده اند؟!

نمی شود دست روی دست گذاشت و به  افق  قهقرا چشم دوخت ومحو شد.

باید  بنیادهای دانش و ارزش را با آموزه های مدون و هدفمند  فعال وتقویت نمود. و در تدوین کتاب های درسی  بیشترین دقت را هدف گزاری کرد .

همچنین  ترمیم هویت ونقش مربی و معلم واستاد در جامعه نیاز به بازسازی و واکاوی دارد.که اندیشمندان حوزه دانش پرورش  باید این ماجرا را بسیار جدی بگیرند.

 
حمیدرضا ابراهیم زاده.
پنجم مرداد ماه 1398

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

دادگاه حیوانات علیه انسان ها

شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ

از ساعت ۴ صبح امروز بعد از بانگ مهیب خروس و سگ دیوانه همسایه ی دیوانه تر ما که مدام و بی محل بر روح و روان ما هوار و فریاد و آزار شلیک‌می کند
اولین صدایی که از پرندگان حیاط شنیدم از بلبل سر گشته ای بود که هنوز نتوانسته است در این مدت ۴۰ روز اخیر برای خود زوجه ای اختیار کند!
او ساعت ها با خواندن و خودنمایی کردن و طیب طلبیدن از سپیده دم هر روز برای جلب توجه بلبل بانو این توفیق را نداشته است تا به سر خانه و زندگیش برود.
شاید دیگر بلبل ماده ای در این منطقه نمانده باشد و تلاش این پرنده در دو سال اخیر کاملا بیهوده باشد.
پرندگانی همچون بلبل با کاهش جمعیت و انقراض روبرو شده اند.
و شاید ما انسانها با تخریب زیستگاهها یشان و دگرگون سازی موقعیت قلمرو زندگیشان بیشترین نقش را در این نابسامانی ها داشته ایم.
اگر به دادگاه عدل موثق بگوئیم ما انسانهابرای مرغ و خروس و غاز و اردک و گاو و گوسفند ارزش قائلیم ریا کاری کرده ایم زیرا از موضع منافع به گزاف سخن گفته ایم.

ماانسانها مرغ وخروس پرورش می دهیم تا آنها را بخوریم.
و هرگز دل سوخته ای برای احیای بقای جمعیتی آنها نداشته ایم.!!!
دلم برای آقای بلبل خان می سوزد که برای انتخاب همسر وجفت روزها وهفته ها و ماهها عمرش را  اکسیده می کند و می سوزاند. اما راه بجایی نمی برد.
وحال اینکه اگر در دام ما بیفتد باز هم ریاکارانه او را در تنگنای قفس محافظت می کنیم.
از این رو  بلبل صبح ها در وسط میدان حیاط سرود "انسان دشمن ما و اهریمن خویش است" می سراید .
گاه بلبل خان باخود از بی مهری ها می گوید.
شاید شکوه از بی کسی می کند
شاید هم نیایش می کند
شایدهم‌تستسترون بدنش او را وادار می کند تااینگونه بی محابا غزل سرایی کند واز تنهایی هایش ناله هاکند...

همه ی این کاستی ها و آسیب ها و فسادها را ما انسانها برای زیاده خواهی هایمان به طبیعت تحمیل کرده ایم.
ماانسانها!!!
چگونه در دادگاه عدل موثقِ بلبل ها و چکاوک ها و پرندگانی که منقرض می کنیم سر بلند می کنیم!
آنها از هم اکنون برای ما اشد مجازات را طلب کرده اند.

وحتی آرزو می کنند تا ما بدست حماقت هایمان منقرض شویم.
مدعی العمومشان وسط حیاط ما اصرار دارد که خط نشان هایش را بمن تفهیم اتهام نماید.
اگر من‌ مباشر و متهمش نباشم بی گمان مطلع و پیام بر او برای همه انسان ها خواهم بود.
مدعی العموم بلبل ها از ما انسانها خواسته است که دست از رفتارهای ریاکارانه و متجاوزانه و مداخله جویانه و آزار و اذیتشان برداریم.
اگر انسانیت خوبی نداریم لااقل کمی حیوان باشعوری باشیم.!


والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده
۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

تاثیر عادات و خرده عادات فرهنگ ها

پنجشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۴۱ ق.ظ

 

تاثیرعادات وخرده عادتها بر فرهنگ

عادات همان رفتارهای تکرار شونده ی نیک و بد برانگیخته از احساسات و پندارها و گفتارها و رفتارهای نیک و بد فرد و یا افکار عمومی و جامعه است.

گوناگونی عادات ودرجه بندی آن باعث می شود گاه افراد وجوامع را با آن هویت بشناسیم .

و نقش آن عادات بر فرهنگ فردی و خانوادگی و اجتماعی مرسوم بدانیم

عادات وخلقیاتی که منجر به آداب و رسوم شده و در فرهنگ و هویت اجتماعی آنان موثر واقع می شوند.

مثلا ؛ مراسم خواستگاری در بین اقوام از زمره آداب وعادات مرسوم آن اقوام به شمار می آیند. 

بااین رویکرد؛

عادات کوچکترین ذرات بنیادی فرهنگ ها محسوب می شوند.

رفتارهای فردی و خانوادگی و بومی و قومی در بسیاری مسائل و پدیده هایی مانند موضوع ازدواج، همنشینی ها، عزاداری ها و... متفاوت و رنگارنگ  می باشد.

بنابرین به تقسیم بندی گونه های عادات دچار می شویم؛

عادت های زشت،بد‌،غلط و مکروه در خیلی از ما ها وجود دارد.

عادت زشت مثل؛ دزدی، فحاشی. دروغ .دورویی. ریاکاری. تجاوز درجه یک به حریم دیگران در هر موردی.

عادت بد؛ غیبت، تهمت، تحقیر دیگران، شوخی بیجا،خودسری ، بد گمانی  وسواس بیجا و...

عادت غلط مثل؛  استعمال دخانیات همچون سیگار کشیدن.تنبلی کردن. دیر از رختخواب برخاستن. مسواک نکردن. اهمیت ندادن به وقت و نظم. مشمئز کردن دیگران.

عادت مکروه؛ مخدوش کردن نظافت فردی همچون دست توی دماغ کردن ، دست در شلوار کردن ، پرحرفی کردن، ناگاه سکوت بیهوده کردن، بی دلیل قهر کردن ،بی دقت کاری کردن.و...

عاداتی که باعث زیان به خود و دیگران می شود و هویت افراد را مخدوش و بد رنگ وحتی وارونه جلوه می دهد.

چه اینکه این عادات علیرغم میل قلبی آنها باشد اما چون اعتیاد به این رفتارها پیدا کرده اند خود را دچار می بینند.

اعتیاد به هر رفتاری منجر به بیشعوری و توهم می شود، توهم زیرکی، توهم دانایی، توهم توانایی، خودبرتر بینی و... که بیماری بسیار خطرناک و مهلکی به شمار می آید.  برای ترک کردن آن عادات ، در مرحله نخست باید در ذهن و دل از عادات خسته و پشیمان باشند وآن را ناپسند بشمارند. سپس با تمرین و بازسازی اراده و جایگزینی آن عادات اقدام کنند.

 بااینکه غالب عادات ناپسند زبانی و رفتاری است اما باید ذهن رااز این عادات پاکسازی کرد. البته دیگران و خانواده و دوستان هم باید به آنها کمک کنند تا از این اعتیاد رها شوند.

همچنین عادات خوب و پسندیده در هر مرحله ای نیاز به تشویق وحمایت و نشر و گسترش دارد.

مثلا؛ خیر خواهی ، خوش سخنی، وفای به عهد، سپاسگزاری، قدر شناسی، حیا، متانت ، وفاداری، شکیبایی ومدارا.... عاداتی بسیار موجه ونیک هستند  که دیگران هم باید آن را تشویق و تاکید و یادآوری و تمرین کنند.

عادات؛ شجاعت، ایستادگی در برابر ستم، حق طلبی، ایثار وگذشت و... نیاز به  همبستگی و همگرایی دیگران دارد و برای نشر آن بایست نهایت پشتیبانی و دقت در نشر و فرهنگ سازی را به خرج داد.

مثلا؛ رفتار شجاعانه افراد در رویارویی با ستمگری  همچون قیام سید الشهدا یک عادت نیک در ایشان بود که منزلگاه آخرش به رویارویی خونین کشیده شد. دیگران وبازماندگان وظیفه دارند درباره این عادت بیشتر گفتگو کنند و تحسین و تشویق آن نباید گذرا باشد.

بنابراین برای از بین بردن عادات مذموم ونکوهیده شده بایست از عناصر سازنده ای همچون مراقبه در رفتار استفاده کرد. و پس از زدودن پیرایه های ناپسند به آراستن عادات پسندیده مبادرت ورزید.

مراقبه یک اصل عرفانی است که امروزه به عنوان یک اصل مهارت زندگی تمیز  از آن یاد می شود

 

به نظر می رسد اکنون بیش از هر هنگامی؛

مراقبت در اندیشیدن و سخن گفتن و رفتار کردن ، مهمترین نیاز آموزشی مردم ماست.

 

 

حمیدرضاابراهیم زاده

سوم اردیبهشت۱۴۰۲

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نقش وتاثیر فرهنگ و هنر وادبیات بر توسعه

دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۷:۵۲ ق.ظ

ادبیات و مفاخر ادب وهنر در تعالی رفتار و ساختار آموزه های زندگی ساز تاثیر بسزایی دارد.
اهرم حرکت و جرقه های بیداری و حرکت و روشمندی در چگونگی وسبک زیستن از آموزه های فرهنگی نظیر داستانها و شعر وادب وهنر بر می خیزد چیزی که امروز در جامعه ایرانی با توجه به مقتضیات زمان توجه کمتری به آن شده است وخلا و فراغ و فراق محتوای مهارت زیستن برای رسیدن به آرامش و برای آسان تر رسیدن به آرامش مواجه هستیم.
درمقابل انتقاداتی که به فرهنگ و مفاخر غربی وارد کرده اند به گمانم  بسیاری از 
آثار علمی وادبی و فرهنگی نویسندگان و اندیشمندان غربی خیلی بیشتر از آثار فارسی رسا تر و زیباتر در ذهن و زندگی مردم نمایان شده است
چنانچه اگر شوکت وشکوه آثار مفاخر ما نظیر ؛مثنوی مولاناو گلستان وبوستان سعدی و شاهنامه  فردوسی و کلیله و دمنه نصرالله منشی نبودند گمانم ادعای ایرانیان درباره فخر ادب پارسی منسوخ و بیهوده می شد.
شما وقتی آثار تاثیر گذار بر دنیا را در رمانهای غربی را از ویکتور هوگو، توماس هاردی ،جک لندن. چارلز دیکنز.آنتوان دوسنت اگزو پری و لئوتولستوی و... می خوانید در تار و پود آن داستانها،آموزه های غنی توجه و احترام به کرامت انسان،عشق و مودت و نوع دوستی و تعهد وصداقت وامانت داری و مسئولیت پذیری وخیر خواهی و مشارکت های اجتماعی و احترام زندگی و توجه به خدا و کرامت خویش را می بینید.
و در آثار دیگران و معاصرینی همچون جی پی واسوانی،برایان تریسی ، آر اف دلدر فیلد و گلنن دویل ملتن و ...هم  مهارت زیستن و آرامش خواهی ولذت را در می یابید.
گستره ای از حرکت همه جانبه و تشویق جامعه برای بهتر زیستن در جامعه غربی رخ داده است.
و همین گستره بر رخداد رنسانس و انقلاب صنعتی غرب صحه گذاشته است. و بسیاری از اختراعات در حوزه های همه جانبه ی  تکنولوژی صنعتی پدید آمده است.
آنچه که ادبیات ما از آن خالی و یا آن را کم مایه کرده است بی توجهی به مهارت زندگی است.
شیوه و سبک زندگی و مهارت زندگی  یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر توسعه وپیشرفت است.  
گویا ما و آموزه هایمان از زندگی گریزانیم.!
اگرچه برخی از نویسندگان معاصر ما همچون محمود دولت آبادی و بزرگ علوی  ومنصوره اتحادیه و سهراب سپهری و پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد  و...تلاش کرده اند که پیوندی با زندگی و مهارت زیستن ایجاد کنند که تلاششان جای سپاس دارد
در لحظه زندگی باید کرد.!
یکی از مهمترین ادله ی لذت در زندگی، گزینش سبک زندگی و نحوه اندیشیدن به زندگی و نیازها و بایسته ها وشایسته های زندگی است.
گرو گذاشتن حال زندگی به چشمداشت آینده و احتمال، یکی از بدترین آسیب ها نارسایی ها وناراحتی های زندگی است.
بسیار دیده ایم که افراد و مردمانی که در سخت ترین حالات زیستی، تلاش می کنند و از الگو های موفق کار و تلاش و زندگی هستند و احساس رضایتمندی و آرامش و کرامت از زندگی دارند.
معلول ترین افراد در حاد ترین شرایط زندگی می کنند و در خود عزت و ثروت و بی نیازی احساس می کنند.
در حالیکه بخش وسیعی از نخبگان و متمکنین مالی جامعه ما با دلهره و نارضایتی و فقر و سلب آسایش و آرامش دست وپنجه نرم می کنند و با وجود تمکن و داشتن امکانات و مواهب خوب مالی  آرامش از آنها گریزان است. و چشم انداز تار و موهومی از خوشبختی ، در باتلاق درونشان تراوش می کند.
توهم عجیب و قطوری است.!
توهم وسیع و عمیقی  همچون رسوب و غباری قطور بر آینه زندگی مردم نشسته است. 
گمشده درک و فهم ما بیداری و دقت در مطالعه و آفرینش سبک زندگی مقارن با مقتضیات زمان و اقلیم و فرهنگ و نیازهای ماست.
با آفرینش آثار ادبی جدید و مطالعه و توجه بیشتر به داشته ها وآموزه ها و آثار گذشتگان و یافتن کلیدها و ارتباط بین آموزه ها ومهارت  نیک زیستن می توانیم بر این کم توانی و ناتوانی غلبه پیدا کنیم.

 

والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
چهارم اردیبهشت۱۴۰۱


تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده