دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

تمثیلات ومشوق ها ومحرک های قرآن

جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۴:۱۱ ب.ظ

تمثیل ومشوق جنسی در قرآن


قرآن کتاب باطن است وحتا ظواهرش نیز ظاهرهای متعددی دارد

عصاره قرآن محبت وعشق است وچکیده ی کلامش واژه ی " دوستت دارم" است


زبان قرآن زبانی است که باید با بالغ فکری انسانها همگام باشد ودرهردوره  با مختصات و مقتضیات تکامل بشری همگام می ماند وهمواره زبان قرآن نو وپویا خواهد ماند

بنابراین مشوق ها ومحرک های قرآن برای جذب ذائقه ی بشری باید همگام با مطالبات کالبدی آنها آغاز شود واز ملک به ملکوت سوق داده شود


ز ملک تا ملکوتش حجاب برگیرند   هر آن که خدمت جام جهان نما بکند


قرآن کتاب بیان هست وبیان نیز دربرگیرنده ی تمام زوایای مفهوم یک واژه وپدیده است

من قایل به عشق مجازی ومعشوقه پرستی تا منتهای خود هستم وعشق زمینی پایدار را درحد پرستش قبول دارم.

به گمانم  درک کننده زیبایی های عشق ومعشوق مجازی می تواند لذت ها ی اخروی و وعده های صادق الهی را باور کند

قرآن می گوید

قطعا پارسایان پیروز هستند.

باغهای انگور مال اوناست

ودختران نار ...

دقت بکنید از جاذبه های جنسی زن ومرد برای مشوق ها ومحرک های خود زبان می آورد(آیات30 تا40 سوره نبا)

اغلب سورقرآن تصاویری از بهشت وجهنم را  برای بشر مصور کرده است  که سوره الرحمان و سوره واقعه همگی  مملو از تمثیلات دنیایی ومجازی برای بهشت وجهنم است .

همه ی این مشوقها ومحرک ها برای ین است قوه درک انسان را به بلوغ بکشاند

 حور العین زنان سپید روی چشم درشت وکم سن وسال ونارپستان ... که خجالتم میاد از جاذبه ها ومحرکهای جنسی قرآن گاه حرف بزنم چون می ترسم متهم به بی ادبی ودهن گشادی بشم. خوب همه ی ایناهست

وقتی نهی از زن بارگی. لذتهای جنسی آزاد بازنها دراین دنیاست جالبه که اونورآب وخواب . اهل باوررا به همین منهیات وعده میدهد .

ازدواج با حورالعین وآزادی کامل برای  کامجویی  از آنان و  لذت ها نامحدود جنسی. خوردنی ها وحتی شراب طهور و.. هم  وعده کرده.که جای بحثش الان نیست

  به عنوان یک حافظ وپژوهشگر حوزه قرآن درکم اینست که خداوند دنیا را مزرعه ومحل رزمآیش وتربیت فهم ما برای درک دنیای واقعی قرار داده است.

دنیای  ما مانند رحم قبل از تولد است که گشایش وتوسعه یافتگی بیشتری شاملش شد و به تدریج رحم برزخ نیز دارای گشایشهایی نسبت به رحم دنیای فعلی ماست

برای درک  مفاهیم توسعه ی برزخ ومعاد ما نیازمند به آگاهی ودانش دراین حوزه هستیم  وبرای همین :

روایت داریم دربرزخ با برزخیان قرآن کار می شود وتجدیدی ها ی دنیا یی در برزخ قرآن یاد می گیرند

ومی دانید که این حدیث آموزش قرآن در برزخ معنایش اصلا تجوید و ترتیل .. اینها نیست.

دقیقا باطن شناسان قرآن اونجا موظف می شوند روح اهل باوررا باتربیت های خاص خود برای درک زیبایی ها و.. آماده کنند. ومی کنند

(اصول کافی، باب فضل حامل القرآن، حدیث 10؛ المحجة البیضا، ج 2، ص 217. )

 

وقطعا زخمها وآلام دنیایی تجدید شدگان  در رحم  هاویه معالجه شده ویا مورد استحمام ومعالجه قرار می گیرند وبه دارالخلد بهشت رهسپارخواهند شد


(فامه هاویه - قارعه ایه 9)

مقصودم اینست که دنیا ،مقطعی اعتباری ومحدود است.

وعشق دنیایی هم بخشی از تحصیلات و درک  مفهوم و مطلب شناخت زیبایی های الهی است.

 

به هرحال گشایش دنیای ماازبدوعالم ایجاد و ذر به نطفه به رحم به دنیا به برزخ به بهشت سیر تصاعدی داردوهرچه مراتب حیات ما گشایش پیدا میکند .

بنابر این  درک ماهم باید به تبع آن کاملا منطبق باشد

والی الله المصیر


حمیدرضا ابراهیم زاده

10خرداد 1394


* این متن  بخشی از یک گفتگو ومصاحبه با مولف رونوشت شده است.



تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ارزش ها

پنجشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۴۱ ب.ظ

ارزشها

 

ارزش قلب به مهرورزی و ارزش مهر به صفا است

 

ارزش عقل به یقین ورزی وپویایی. وارزش یقین به لذت رسیدن است

 

ارزش زبان به بیان نیک .ارزش سخن به صداقت است.

 

ارزش سکوت به راز  و ارزش راز به مهابت وبزرگی اوست

 

 ارزش بزرگی به صلابت باطن وارزش باطن به خروش وزیبایی درون است.

 

وارزش زیبایی به حیا وارزش حیا به بینش و نجابت وارزش نجابت به متانت است

 

ارزش گوش به هوشیاری ورزیدن درشنیده ها وپند پذیری است

 

وارزش چشم به حیا و در سُرور نگریستن. وارزش سُرور به کمال چشم داشتن است

 

وارزش  دست به یاری کردن وارزش یاری، بی منت  سخاوت کردن است

 

وارزش پا به نیک  گام برداشتن وارزش قدم به نکو یی رسیدن است

 

وارزش نکویی به  کرامت وآرامش رسیدن  است وارزش آرامش به عزت رسیدن است

 

وارزش قلم به بیداری کشاندن وارزش بیداری به شکوفایی رسیدن است

 

وارزش شکوفایی به رضایت وخشنودی دوست رسیدن  است

 

وارزش دوست به وفای اوست

 

و قسم به حضرت دوست که ارزشهای متعالی عقل ودل چیزی جز وفاداری نیست.

و تو ای دوست تبلور همه ی این ارزشهایی.

 

حمیدرضاابراهیم زاده

15 دسامبر2014

سوم آذر1393

*تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

انسانم آرزوست

چهارشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۲۶ ق.ظ

انسانم آرزوست

چند سالی است که دولت و  بودائیان نژاد پرست در میانمار به آزار و اذیت و قتل مسلمانان  این کشور دست می زنند

واین درحالی است که  مسلمانان این کشور ازتمام حقوق اساسی وشهروندی، توسط  دولت محروم  گذاشته و به شدت با سکونت وحتی ادامه ی حیات آنان مخالفت می شود!

بی تردید صحنه های فجیع  و ددمنشانه ای که در برخورد با مردم بی دفاع ومسلمان این منطقه رقم می خورد بیشتر به خاطر داشتن باورهای اسلامی مردم آن خطه است.

صحنه های بهت آور و دردناکی که روح  هر انسانی را  می آزارد. وهرنوع دوستی را به واکنش در مقابل این همه تجاوز و بی رحمی و ددمنشی  وا می دارد.

از همه ی مردم نوع دوست جهان!،

فعالان حقوق بشر و سازمان های مردم نهاد مرتبط با حقوق وکرامت انسان !

  به ویژه  سازمانهای بین المللی مطابق با همه ی قوانین وقطعنامه ها و کنوانسیون های  بین المللی  تمنا داریم  هرچه زودتر درمقابل  قلع وقمع مردم بی دفاع ومظلوم  میانمار موضع بگیرند تا  قتل وآزارمسلمانان این کشور پایان یابد.


حمیدرضا ابراهیم زاده

10شهریور1396

 

پی نوشت:

گاهشمار یک نسل کشی

از قرن اول هجری اسلام در میانمار گسترش یافت.

بازرگانان مسلمان از مسیرهای زمینی که از منطقه غربی میانمار و ایالت آراکان در این کشور می‌گذشت به مناطق غربی چین سفر می‌کردند. بسیاری از این افراد در منطقه ساحلی آراکان، اقامت گزیدند و نخستین مناطق تجمع مسلمانان را ایجاد کردند. سیاحان چینی در نوشته‌های خود از مناطق ایرانی‌نشین در مرزهای بین میانمار و یونن (ایالتی در جنوب غربی چین) در قرن سوم میلادی یاد کرده‌اند.

 

تقریباً تا سال ۱۷۷۴ میلادی مسلمانان در آنجا مشکل نداشتند، در آن مقطع یک بودایی به نام بوداپایا در آن منطقه به قدرت می‌رسد و با مسلمانان بنای ناسازگاری می‌گذارد و اجرای قوانین اسلامی را ملغی می‌کند. از آن زمان به بعد اختلافات مسلمانان میانمار با دولت شروع می‌شود، حقوق مسلمانان نادیده گرفته می‌شود، تبعیض‌ها تشدید می‌شود و مسئله مسلمانان به تدریج به عنوان یک معضل مطرح و کشورهای منطقه متوجه این موضوع می‌شوند و حتی به سطح بین‌المللی نیز می‌رود و تا امروز نیز از موضوعات حقوق بشری در سطح بین‌الملل است. در این مدت تعدادی از مسلمانان گروه‌های چریکی تشکیل دادند و مبارزاتی هم داشتند و برخی برای اینکه از این وضعیت رها بشوند، به کشورهای هند و بنگلادش مهاجرت کردند و در آنجا زندگی می‌کنند.

سال‌های ۱۹۳۰۱۹۳۸

بعد از تسلط انگلیس بر سراسر میانمار در ۱۸۸۶ میلادی، پای هندی‌ها و نیز مسلمانان بنگالی به این کشور گشوده شد و در ۱۹۲۱ تقریباً بیش از نیم میلیون نفر مسلمان هندی در میانمار ساکن شده بودند. مهاجرت مسلمانان هند به برمه و به دست گرفتن مشاغل عمده تجاری باعث نارضایتی مردم این کشور شد. در سال‌های ۱۹۳۰۱۹۳۸ اغتشاشات گسترده‌ای علیه مهاجران هندی صورت گرفت و در جنگ جهانی دوم در خلال خروج نیروهای انگلیسی و ورود سربازان ژاپنی به میانمار، افراد قوم ماگ (بودایی مذهب)، به محله‌های مسلمان‌نشین در آراکان حمله‌ور شدند و هزاران نفر از مسلمانان را کشتند

 

سال ۱۹۳۸

در سال ۱۹۳۸ به دنبال افزایش خشونت علیه مسلمان ۲۰۴ نفر کشته حدود ۱۰۰۰ نفر زخمی و ۱۱۳ مسجد تخریب شد.

سال ۱۹۴۸

با حضور ژاپنی‌ها در آراکان، مسلمانان آن منطقه علیه ژاپنی‌ها وارد عمل گردیدند و با انگلیسی‌ها همکاری کردند. پس از تسلط مجدد نیروهای انگلیس بر آراکان در ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸ که میانمار به استقلال رسید اداره امور منطقه عمدتاً به مسلمانان سپرده شده بود، مسلمانان آراکان از محمدعلی جناح رهبر مسلمانان هند، خواسته بودند که آراکان را نیز به عنوان قسمتی از پاکستان بپذیرد. این پیشینه سبب شد که دولت مستقل میانمار، پس از آنکه در ۱۹۴۸ به قدرت رسید به آزار و اذیت مسلمانان به‌ویژه مسلمانان ناحیه آراکان بپردازد.

سال ۱۹۶۲

دولت در سال ۱۹۶۲ میلادی حج را ممنوع کرد. به دنبال فشار حکومت، بیش از نیم میلیون از مسلمانان برمه‌ای به کشورهای بنگلادش، هند، پاکستان، مالزی، تایلند، سنگاپور، امارات، عربستان و ممالک دیگر مهاجرت نموده‌اند. دولت برمه کنترل شدیدی بر فعالیت‌های مساجد اعمال می‌کند، آمار ازدواج و تمایل مردم جهت انجام قربانی در مراسم عید قربان و نیز آمار افرادی که در مساجد به آموختن قرآن کریم مشغول می‌شوند، به دولت گزارش داده می‌شود

در گزارش نشریه انگلیسی ساندی تایمز آمده‌است که نظامیان قصد دارند، بودایی‌ها را به ایالت آراکان، در غرب میانمار که در گذشته مسلمان‌نشین بوده‌است، گسیل دارند. از ۱۴۳۰ میلادی تا ۱۷۸۴ در این منطقه قوانین اسلامی اجرا می‌شده‌است

سال ۲۰۰۱

در ۱۵ می این سال حملات جدیدی علیه مسلمانان شکل گرفت. ۲۰۰ مسلمان کشته شدند ۱۱ مسجد تخریب شد و حدود ۴۰۰ خانه آتش گرفت. در همین روز ۲۰ مسلمان که در مسجدی در حال اقامه نماز بودند، کشته شدند

سال ۲۰۱۲

خشونت‌ها علیه مسلمانان این منطقه در سال ۲۰۱۲ بعد از کشته شدن ۱۱ مسلمان توسط ارتش میانمار و حمله یک گروه بودائیان به اتوبوس حامل مسلمانان و کشته شدن یک بودائی در پاسخ به این حمله آغاز شد.  در چنین شرایطی بودایی‌ها با حمله به مناطق مسلمان‌نشین بیش از ۲۰۰۰ منزل مسکونی متعلق به مسلمانان را به آتش کشیدند و بیش از یک صد هزار نفر را آواره و بی خانمان کردند.

سال ۲۰۱۶

در این سال چندین مسجد در شهرهای مختلف تخریب شد. همچنین در اواخر این سال بوداییان افراطی به همراه ارتش این کشور حملاتی را علیه مسلمانان آغاز کردند.

سال ۲۰۱۷

در ۲۸ اوت، خبرگزاری آناتولی اعلام کرد در حملات صورت گرفته از ۲۵ اوت توسط ارتش میانمار در ایالت آراکان ۲ الی ۳ هزار مسلمان کشته شده‌اند.آنیتا شاگ، سخنگوی شورای روهینگیای اروپا(ERC)، در این خصوص گفت: این قتل‌عام مسلمانان میانمار نسبت به سال ۲۰۱۲ و اکتبر گذشته صد برابر شده و اوضاع هیچ‌گاه به این اندازه وخیم نبوده‌است .

 

خبرگزاری رویتر ۳۱ اوت گزارش کرد که منابع سازمان ملل گفتند در حدود ۲۷۴۰۰ نفر از مسلمانان روهینگیا در طی هفته گذشته به دلیل خشونت‌های میانمار به بنگلادش فرار کردند و ۲۰ هزار نفر نیز در منطقه ای که بین دو کشور که خارج از حاکمیت دو کشور است، تجمع کرده‌اند.

چگونگی آغاز بحران حاضر

موج جدید درگیری‌های میان آن‌ها از دو ماه قبل و به بهانه کشته شدن یک زن بدست مسلمانان آغاز شده است. ابتدا در ماه مه ۲۰۱۲ (۱۱ اردیبشهت تا ۱۱ خرداد ۱۳۹۱) ۱۱ مسلمان بی‌گناه به دست نظامیان کشته می‌شوند. پس از آن خبری منتشر می‌شود مبنی بر اینکه یک زن بودایی مورد هتک حرمت سه مرد مسلمان قرار می‌گیرد و کشته می‌شود. این سه مرد دستگیر می‌شوند و یک نفر از آن‌ها در زندان نظامیان می‌میرد و دو نفر دیگر اعدام می‌شوند.

در ماه ژوئن (۱۱ خرداد تا ۱۱ تیر) یک اتوبوس حامل مسلمانان مورد حمله بودائیان قرار می‌گیرد. این بار یک بودایی می‌میرد. متعاقب آن شبه نظامیان تندروی بودایی که «ماگ» خوانده می‌شوند، به مناطق مسلمان نشین در استان راخین حمله می‌برند و بیش از ۲۰ روستا و حدود ۲۰۰۰ واحد مسکونی را به آتش می‌کشند.

روز دهم ژوئن (۲۱ خرداد) آقای «تین سین Thein Sein» رئیس جمهور میانمار در استان راخین وضعیت فوق العاده اعلام می‌کند. حملات بودائیان تندرو به مسلمانان از این پس تحت حمایت ارتش آغاز می‌شود؛ ۱۰۰۰ نفر از مسلمانان بی‌گناه کشته، ۵۰۰ نفر زخمی و ۳۰۰ نفر ربوده شدند. این کشتار کماکان ادامه دارد. ولی از آنجا که دولت به هیچ خبرنگاری اجازه حضور در منطقه راخین را نمی‌دهد، کسی از ابعاد فاجعه باخبر نیست. البته تصاویری که در اینترنت قرار گرفته است، صحنه‌های دلخراشی را روایت می‌کنند. کشتار فجیع زنان و کودکان خردسال و یا نمایش صد‌ها جسد سوخته شده در محوطه یک مدرسه از جمله این صحنه‌ها و تصاویر است.

دولت میانمار برای رفع اختلافات و مشکلات میان مسلمانان و بوداییان، سیاست کوچ اجباری کل ۶ میلیون مسلمان روهینگیایی را از منطقه آرکان اتخاذ کرده است. به واسطه این سیاست اتخاذ شده از جانب دولت قریب به ۱۵۰ هزار نفر از مسلمانان آرکان به بنگلادش، ۵۰ هزار نفر به تایلند و ۴۰ هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند. در آخرین اظهار نظر رییس جمهوری میانمار بیان شده است که ۸۰۰ هزار نفر از این قوم را باید از میانمار اخراج کرد تا تنش‌ها پایان یابد.

 

 شمار زیادی از مسلمانان آواره (از ۹۰هزار نفر تا ۳۰۰هزار نفر) هم اکنون در اردوگاه‌های مناطق مرزی نزدیک به بنگلادش به سر می‌برند، اما از ظلم نظامیان میانمار و خشم طبیعت در امان نیستند؛ از یک طرف در اردوگاه‌هاى مرزى که در آن‌ها غذا به اندازه کافى یافت نمى‏شود، گرسنگی، باران‌های موسمی و بیماری‌های واگیر آن‌ها را آزار می‌دهد و از طرف دیگر، به گفته نشریه انگلیسى «ساندى تایمز» Sunday times، نظامیان مردم مسلمان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، به زنان در جلوی چشم دیگران تجاوز می‌کنند و هر کسی را که دلشان می‌خواهد به قتل می‌رسانند. آن‌ها اگر با قایق به بنگلادش فرار کنند، پذیرفته نمی‌شوند چون دولت داکا می‌گوید گنجایش پذیرش بیش از ۳۰۰ هزار آواره میانماری را ندارند. اگر به تایلند بگریزند، به دریا برگردانده می‌شوند تا بر اثر گرسنگی و تشنگی بمیرند و یا امواج اقیانوس آن‌ها را ببلعد. به همین خاطر، در سرزمین مادری خود می‌مانند و منتظر مرگ می‌نشینند؛ مرگی که یا به دست بودائیان متعصب و تحریک شده رقم می‌خورد و یا بر اثر خشم طبیعت، باران‌ها و گردبادهای موسمی و بیماری‌های واگیر و خطرناک از راه می‌رسد.

 

دکتر «محمد عزمی» فعال حقوق بشری و عضو اتحادیه تشکل‌های اسلامی مالزی با بیان اینکه کاروان دریایی کمک به مسلمانان میانمار در حال شکل‌گیری است، گفت: اکنون قریب به ۲۰۰ هزار مسلمان آواره در میانمار وجود دارند و آمار کشته‌ها به ۵۲ هزار نفر رسیده است و این در حالی که بیش از ۵۰ روستا و ۲۶ مسجد کاملا به آتش کشیده و ویران شده‌اند. متاسفانه خواهران و برادران مسلمان منطقه آرکان عملا در محاصره قرار گرفته‌اند و هیچ راه زمینی یا دریایی‌ای برای ارتباط منطقه آرکان با بیرون وجود ندارد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از النشره، سازمان عفو بین الملل Amnesty internationalبا اذعان به قتل عام مسلمانان میانمار که با اطلاع کامل دولت این کشور صورت می‌پذیرد، در گزارشی اعلام کرد: تعداد کشته شدگان در جریان حملات بوداییان به مسلمانان به ۲۰ هزار نفر رسیده است.

سابقه‌ی ظلم و خشونت میانمار علیه مسلمانان

تقریباً تا سال ۱۷۷۴ میلادی مسلمانان در آنجا مشکل نداشتند، در آن مقطع یک بودایی به نام بوداپایا در آن منطقه به قدرت می‌رسد و با مسلمانان بنای ناسازگاری می‌گذارد و اجرای قوانین اسلامی را ملغی می‌کند. از آن زمان به بعد اختلافات مسلمانان میانمار با دولت شروع می‌شود. از آن زمان است که حقوق مسلمانان نادیده گرفته می‌شود، تبعیض‌ها تشدید می‌شود و مسئله مسلمانان به تدریج به عنوان یک معضل مطرح و کشورهای منطقه متوجه این موضوع می‌شوند و حتی به سطح بین المللی نیز می‌رود و تا امروز نیز از موضوعات حقوق بشری در سطح بین الملل است. در این مدت تعدادی از مسلمانان گروه‌های چریکی تشکیل دادند و مبارزاتی هم داشتند و برخی برای اینکه از این وضعیت‌‌ رها بشوند، به کشورهای هند و بنگلادش مهاجرت کردند و در آنجا زندگی می‌کنند.

 

ارتش ظالم میانمار، روهینگیا را در ۱۹ عملیات نظامی از سال ۱۹۶۲ تاکنون مورد هدف قرار داده است. عملیات در حال اجرای ناساکا، رفتار غیر انسانی با جمعیت روهینگیا داشته و مردم آن را قتل عام و شکنجه می‌کند. درسال ۱۹۷۸ در عملیاتی به نام ناگامین (شاه اژد‌ها) حدود ۲۰۰ هزار نفر به بنگلادش فرار کردند. دولت در سال ۱۹۸۲ تابعیت مسلمانان را لغو کرد و آن‌ها را تحت فشار قرار داد به طوری که تا سال ۱۹۹۲ حدود ۳۰۰ هزار مسلمان مجبور به مهاجرت از کشور و فرار به بنگلادش شدند و اکثراً اعدام، دستگیر و یا مورد تجاوز واقع شدند. بار‌ها مسلمانان به بنگلادش و تایلند فرار کرده‌اند ولی در ساحل این دو کشور اجازه ورود نداشته و کشتی آن‌ها را غرق کرده‌اند. در سال ۲۰۰۸ گردباد «نارجیز» میانمار را درنوردید. دولت نیز با ممانعت از رسیدن کمک‌های بین المللی به اقلیت‌های غیربودایی (مسلمانان و مسیحی‌ها) مرگ شمار زیادی از آن‌ها را رقم زد.

 

حال به برخی از ظلم‌ها و ستم‌هایی که در حق این مردم روا داشته می‌شود و نهادهای رسمی بین المللی از جمله سازمان ملل آن‌ها را اعلام کرده است، اشاره می‌گردد:

 

رژیم میانمار از صدور کارت هویت برای مسلمانان امتناع می‌کند و به همین خاطر این مردم نمی‌توانند در داخل کشور تردد کنند. علاوه بر آن، دولت برای مسلمانان گذرنامه صادر نمی‌کند و لذا آن‌ها از مسافرت‌های خارجی محروم هستند؛

دولت میانمار به مسلمانان روهینگیا اجازه سفرنمی دهد و اگر آن‌ها بخواهند از یک روستا به روستای دیگر بروند باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.

تحصیل در دانشگاه‌ها برای مسلمانان ممنوع است؛

مسلمانان نمی‌توانند در ادارات دولتی استخدام شوند؛

مسلمانان بدون کسب مجوز نمی‌توانند ازدواج کنند و برای گرفتن این مجوز هم باید مالیات بدهند و پس از ازدواج نیز نمی‌توانند بیش از دو فرزند داشته باشند؛

بالغ بر ۴۰ هزار نفر از کودکان روهینگیا در غرب میانمار به این خاطر از هرگونه تحصیل و سفر و محروم هستند که والدین مسلمان آن‌ها بدون اجازه دولت ازدواج کرده‌اند و خودشان جزو فرزندان سوم و یا چهارم هستند. این کودکان شناسنامه ندارند؛

خانواده‌های مسلمانان میانمار مجبور هستند تا در هر سال یک عکس خانوادگی را که شامل تمامی اعضای خانواده آن‌ها باشد به دولت تحویل بدهند و در صورتی که نوزاد جدیدی در خانواده آن‌ها متولد شده و یا یکی از اعضای خانواده آن‌ها درگذشته باشد باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.

آن‌ها اغلب برای بیگاری (کار اجباری) برده می‌شوند و از آن‌ها به زور اخاذی می‌شود؛

خدمات عمومی مثل خدمات بهداشتی و آموزش و پرورش از مسلمانان روهینگیا دریغ می‌شود و بی‌سوادی در میان آن‌ها تا ۸۰ درصد است و در واقع، هیچ نهادی وجود ندارد که مشابه دولت آن‌ها را سرپرستی نماید؛

 

این مسلمانان حق مالکیت بر زمین را نیز ندارند. این آزار‌ها و شرایط ضدانسانی بسیاری از بومیان روهینگیا را وادار می‌کند که از زادگاه خود به سمت کشورهای بیگانه مثل بنگلادش، تایلند و مالزی بگریزند، اما اغلب جان خود را از دست می‌دهند و یا به جای اول بازگردانده می‌شوند.

مسلمانان روهینگیا اجازه تعمیر و نوسازی مساجد و یا مدارس خود را بدون مجوز دولت ندارند و هر کسی که اقدام به نوسازی این بنا‌ها کند زندانی می‌شود و از همین رو به مدت ۲۰ سال است که در این منطقه مسجد و یا مدرسه جدیدی ساخته نشده است.

اگر مسلمانی در میانمار قصد دایر کردن فروشگاهی را داشته باشد باید با یک بودائی شریک شود. فرد بودائی در این شرکات هیچ سهمی را نمی‌پردازد اما از سود حاصل از این فروشگاه بهره‌مند می‌شود.

دولت ژنرال «نی وین Ne Win» ‏ پس از روی کار آمدن در ۱۹۶۲ رفتن مسلمانان ‏به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در ۱۹۸۰ پس از گذشت ۱۸ سال به‏ هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد، جهت انجام فرایض حج ‏به ‏مکه مشرف شوند و متعاقب آن عده‏اى از مسلمانان نیز جهت ‏شرکت در کنفرانسهاى مختلف اسلامى اعزام شدند.

 

«تین سین»، رئیس‌جمهور فعلی میانمار جمعیت ۸۰۰ هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی دانست و گفت: مسلمانان شهروند میانمار نیستند یا باید در اردوگاه‌های آوارگان متمرکز یا اخراج شوند.

خانم «آنگ سان سوچی» Aung San Suu Kyiرهبر مخالفان دولت میانمار و رهبر حزب «ان. ال. دی» (اتحاد ملی برای دموکراسی) National League for Democracyنیز که به تازگی (پس از ۲۱ سال) از حبس خانگی آزاد شده است و اخیرا در یک تور اروپایی با اغلب رهبران اتحادیه اروپا دیدار و گفتگو داشته و همچنین مورد تمجید بسیاری از همین رهبران به خاطر ژست‌های حقوق بشری خود قرار گرفته نیز تاکنون هیچ موضع‌گیری و اظهار نظری درباره کشتار فجیع مسلمانان به دست هم کیشان خود نکرده است و حتی اعلام کرده است که این افراد میانماری نیستند.

این درحالیست که پخش تصاویر کشتار مسلمانان میانمار به دست بودائیان طی روزهای اخیر که به طرز مشکوکی از جانب رسانه‌های اصلی جهان نادیده گرفته شده است، لزوم توجه جدی و همت کشور‌ها و سازمان‌های اسلامی برای حمایت از مسلمانان فراموش شده میانماری را می‌طلبد. یک ماه اخیر در کنار بعضی از پایگاه‌های اینترنتی، رسانه‌های اندونزی، مالزی، شبه قاره و تلویزیون‌های پاکستان و ایران تحولات ایالت راخین را پوشش می‌دادند. با این حال، هنوز رسانه‌های تأثیرگذار بیین المللی مثل «سی ان ان»، «بی‌بی‌سی» و «الجزیره» در قبال تحولات غرب میانمار ساکت هستند. شیخ «عبدالمعروف» یکی از رهبران دینی میانمار در ارتباط با عمق مظلومیت هموطنان مسلمان خود گفت: مسلمانان برمه در سایه سکوت کشورهای مسلمان کشتار می‌شوند. هیچ ملتی تاکنون این گونه در میان این درجه از خونسردی و سکوت بین المللی و بی‌خیالی سرکوب نشده بود! «تون خین» رئیس سازمان «روهینگیا» می‌گوید: جامعه جهانی باید یک اقدام فوری در رابطه با وضعیت موجود در میانمار انجام دهد.

 

 میانمار عضو سازمان آسه آن (کشورهای آسیای جنوب شرقی) (ASEAN: Association of South-East Asian Nations) است. در آ سه آن چند کشور مهم مسلمان وجود دارند مثل اندونزی، مالزی، برونئی و یک بخش زیادی از مسلمانان در فیلیپین و تایلند زندگی می‌کنند. باید با این کشور‌ها رایزنی صورت گیرد تا سازمان آسه آن نیز موضع قوی در ارتباط با این موضوع بگیرد.

 

علل و ریشه‌های بحران در میانمار

 

۱. تبعیض نژادی

 

به گفته «سلکوم کولاک اوغلو» کار‌شناس ترک حاضر در سازمان تحقیقات استراتژیک بین الملل آنکارا، دولت میانمار از زمان استقلال این کشور، یک سیاست حذفی را در قبال مسلمانان بکار گرفته تا کشوری را براساس آئین بودا تشکیل دهد. در این زمینه سایر مذاهب و گروه‌های قومی یا مجبور به همسان شدن با بودائیان شده‌اند و یا آنکه به اجبار دست به مهاجرت زده‌اند. این سیاست با هدف کاهش نفوذ گروه‌های مختلف دینی در میانمار انجام شده است. محمد الماسری می‌گوید که «یو نو» U Nuاولین رییس جمهور میانمار مسئول رسمی کردن آیین بودایی در میانمار بود. بعد از عزل وی در ۱۹۶۲، ژنرال «نی وین» General Ne Winتمام سربازان مسلمان را از ارتش اخراج کرد. میانمار در حال حاضر شاهد پاک سازی نژادی تمام عیار هست، مثل چیزی که در میانه دهه ۱۹۹۰ در بوسنی و هرزگوین جریان داشت و یا صهیونیست‌ها در حق فلسطینی‌ها انجام داده‌اند. هیچ بعید نیست که در مورد مسلمانان میانمار هم مثل فلسطین و بوسنی معامله پشت پرده‌ای میان غرب و دولت نظامیان میانمار صورت گرفته باشد.

۲. منافع آمریکا و چین و

آمریکا ولع سرمایه گذاری در میانمار را دارد و بقیه مسائل حاشیه‌ای محسوب می‌شوند، هرچند پای کشتار فجیع هزاران انسان در میان باشد. «سیت (سعید) دمیر» از صندوق کمک‌های انسان دوستانه ترکیه (IHH) نیز در این باره می‌گوید: قدرت‌های اصلی منافع مشخصی را در میانمار دارند و به دلیل این منافع در قبال وضعیت موجود در این کشور سکوت کرده‌اند. دمیر در ادامه افزود: میانمار همچنین منابع طبیعی مهمی دارد در نتیجه سیاست‌های آمریکا و چین در میانمار درگیر هستند. و هر دو یعنی پکن و واشنگتن به دولت میانمار چشم دوخته‌اند. خانم «هیلاری کلینتون» نیز دو هفته قبل به میانمار رفت و در دیدار با «تین سین» رئیس جمهور این کشور، وعده داد که سرمایه گذاران آمریکایی را روانه میانمار کند. سیاست آمریکا در مورد میانمار (و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا) این است که خود کنترل اقتصادی و سیاسی این کشور را در دست بگیرد و میانمار را در مقابل چین قرار دهد؛ سیاستی که دولت به شدت غربگرای آتی تحت رهبری سوچی و حزبش، آن را محقق خواهد کرد. این سرمایه گذاری‌ها قطعاً نوعی گشایش در اقتصاد درحال رکود آمریکا محسوب می‌شود و البته اعتراض به کشتار مسلمانان، ممکن است این فرصت تازه را از آمریکایی‌ها بگیرد. ضمن اینکه پاکسازی و سرکوب مسلمانان به نفع آمریکا هم هست و کاخ سفید در نبود آن‌ها می‌تواند موقعیت خود را در میانمار بهتر تثبیت کند.

۳. شرایط سیاسی داخلی ویژه

مسلمانان میانمار قربانی یک شرایط سیاسی ویژه شده‌اند؛ نهاد نظامی از سر اجبار می‌خواهد قدرت را به نهادهای دموکراتیک واگذار کند و دراین بین، با اعلام وضعیت فوق العاده در ایالت راخین، می‌خواهد اهمیت و جایگاه خودش را در مملکت داری به رخ سوچی و چهره‌های غیرنظامی بکشد و بگوید که کشورداری چندان هم آسان نیست. در ماه مه سال ۱۹۹۰ دولت پس از حدود ۳۰ سال نخستین انتخابات آزاد را برگزار کرد و در این انتخابات حزب «اتحاد ملی برای دموکراسی» تحت رهبری خانم «آنگ سان سوچی» توانست ۳۹۲ کرسی از مجموع ۴۸۹ کرسی مجلس را تصاحب کند. اما دولت نظامی پس از مشاهده شکست حزب خود، این انتخابات را باطل کرد. در سال ۲۰۱۱ دولت میانمار تحت فشارهای داخلی و خارجی مجبور شد که به برگزاری انتخابات آزاد تن دردهد. خانم «آنگ سان سوچی» نیز پس از ۲۱ سال از حبس خانگی آزاد شد و اخیرا به غرب رفت و جایزه صلح نوبل که قبلا برنده شده بود را دریافت کرد. اکنون ۴۲ کرسی پارلمان را در اختیار دارند.

۴. سیاست وحدت ملی

در این سرزمین نه چندان وسیع ۱۳۵ اقلیت قومی و مذهبی زندگی می‌کنند که مسلمانان با چهار درصد جمعیت بعد از بودایی‌ها قرار می‌گیرند و پس از مسلمانان نیز مسیحی‌ها قرار دارند. به هر حال تا یک سوم جمعیت این کشور را اقلیت‌ها تشکیل می‌دهند. برخی از آن‌ها سال هاست که با ارتش می‌جنگند و شماری از این اقلیت‌ها هم درگیر تولید موادمخدر هستند. نظامیان خود را ضامن وحدت ملی می‌دانند و طی دهه‌های اخیر از این طریق سلطه خود را بر مردم توجیه می‌کنند.

۵. اسلام هراسی جهانی

آن‌ها همسو با غربی‌ها، در چارچوب یک سیاست جهانی هدفمند، اسلام هراسی را در همه جا تبلیغ می‌کنند و کشتار میانمار در اصل، یکی از محصولات همین اسلام هراسی است.

۶. سیاست تلافی جویانه بودایی‌ها

میانمار از وقتی که طالبان مجسمه‌های بودا را در افغانستان تخریب کرده، صحنه آشوبهای ضد مسلمان بوده است. تعصب، تعصب به دنبال دارد. آشوب دیگری نیز به علت تخریب مجسمه‌های بودا توسط افراد نا‌شناسی در ماندالیا Mandalayایجاد شد. ۲. شدید‌ترین درگیری‌های میان بودایی‌ها و مسلمانان از دو ماه قبل و به بهانه تجاوز و کشته شدن یک زن بودایی به دست ۳ مرد مسلمانان آغاز شد. به دنبال آن ماجرای اتوبوس و کشتار‌ها و تجاوز به زن‌ها و تبعید‌ها پیش آمد.



  • حمیدرضا ابراهیم زاده

امت وسطی و دهکده ی جهانی

شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۱۵ ق.ظ

امت وسط

س: باسلام وعرض ادب

با مطرح شدن جهان به دهکده جهانی آیا مسلمانان وظیفه ندارند که از تعصبات خود دست بردارند و به اصول مشترک جهانی روی بیاورند ؟!

باسلام وتحیات

خوشبختانه یا متاسفانه تمام مشکلات جهانی به شاکله ی مهندسی اخلاق و عقاید برمی گردد واین درحالی است که ادیان از منشا واحد وهدف واحدی  ریشه گرفته و میوه می دهند.

طبیعی است که صیانت از کرامت وهویت انسانی مهمترین خاستگاه ادیان باشد

امت اسلام ، امت  همدلی و مهرورزی و میانه روی است.

‌وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا (بقره143)

علو و برتری امت حق جو و مطاع اسلام در میانه روی آنان است که الگو و  گواه همه ی مردمان اعصار است

با توجه به تاکیدات  زعیم عالی اسلام  یعنی حضرت  پروردگار مهربان طبعا آئین اسلام راحت تر به رفاه و تعاون   وتکریم همگانی ملت ها کنارمی آید:

یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ/ حجرات 13

 

ای مردم ، بی تردید ما همه ( افراد نوع ) شما را از یک مرد و زن ( آدم و حوّا ) آفریدیم ، و یا هر فرد شما را از یک پدر و مادر خلق کردیم ، و شما را قبیله های بزرگ و کوچک قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید ( پس در میان شما برتری نژادی نیست بلکه ) مسلّما گرامی ترین شما در نزد خدا پرهیزکارترین شماست همانا خداوند بسیار دانا و آگاه است.

اسلام دین کرامت برای انسان و آئینی  حنیف وکیش میانه روی وتعادل است:

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۳۰ روم ﴾

 بااین شناسه دین مبارک اسلام درخود باهیچ کدام از حقوق ملتها درتضاد وتعارض نیست این برداشت ها و اجتهادات غلط و ومستبدانه وخودخواهانه ونا کار آمد مفسرین اسلامی است که اسلام وملت هارا مخدوش می کند.

اسلام بذات خود ندارد عیبی                   هرعیب که هست از مسلمانی ماست

واین تصلبات ومنفعت طلبی  مختص به اهل اسلام ویا دین خاصی نیست . غالبا در چنته ی فرق ومذاهب داستان خود برتر بینی ومنفعت طلبی وجود دارد. وتفسیر به رای ویا خود کامگی های افراطی  فراوانی در بسیاری از اجتهاد ات  شخصی  مدعیان تفسیر وتاویل نصوص  مقدس محرز است.

اما خداوند سربازانی از خواص واولیایی ازجنس نور دارد که در هرقرن و عصری  درمقابل خودکامگی ها وانحرافات و تحریفات می ایستند

در خطبه ی222 نهج البلاغه شریف داریم که امام متقین فرمود:

 «خداوند که نعمت هایش بزرگ باد درهرعصر وزمانه ای به ویژه در دوران فترت که جای پیامبران خالی است بندگانی دارد که از راه الهام، در اندیشه وعقل با ایشان سخن می گوید وچشم وگوش ودل آنها را به نور هشیاری روشن می سازد...»

 

 این مجددان وبزرگان وصالحان ماموریت ورسالتی جز برداشتن غل وزنجیرهای خرافات وتحریفات ندارند و درحقیقت  دین حق را از شر باطل پاسبانی می کنند.

 به تعبیر امام صادق:

«درهر قرن وزمانی دادگرانی حامل دین می شوند که توجیه اهل باطل وتحریف غالیان  ودعاوی جاهلان را ازدین برطرف می کند » (بحارالانوار ج2 ص92)

مجددان دینی  ویا اوتاد واولیا الله ملائک پاسبانان سریر  صیانت از کرامت انسان وهویت ربانی وکامل آدم  هستند

رسول خدا فرمود:

ان الله یبعث لهذه الامه فی راس کل مئه سنه من یجدد لها دینها...

«خداوند درآغاز هرصده بخاطر تجدید وترویج آئین خود کسی را برمی گزیند تا دینش را زنده کند.»

(سنن ابی داوود/ جامع الاصول و...)

برای تائید همه این افاضات مطهر باید گفت که درآیه ی 55  سوره ی مبارکه ی قلم به صراحت آمده است:

فاجتباه ربه فجعله من الصالحین.!

همه این بزرگواران منزه از خودکامگی  وآلودگان به حب وبغض منفعت طلبی بی استثنا با شرائط تحریف وخرافات وتحقیر کرامت انسانی جنگیدند  وهزینه ی گزافی را برای رسالت سنگینشان پرداختند

  در تفسیر آیه ی  نوزدهم سوره ی آل عمران  :ان الدین عندالله الاسلام و...  این گونه آمده است که:

  شما به دین من (اسلام) نخواهید گروید و من نیز به دین شما (بت‏پرستی) نخواهم گروید؛ پس آیین شما ارزانی خودتان باد! چرا که به زودی عواقب تلخ آن را خواهی دچشید.

 منظور از آیه شریفه «إِنَّ اَلدِّینَ عِنْدَ اَللَّهِ اَلْإِسْلامُ» این است که آیین حقیقی در پیشگاه خداوند متعال همان تسلیم شدن در برابر فرمان او است، در انجام دادن شرایعش و اطاعت اوست در آن چه که در هر عصری با زبان پیامبرش از بندگانش خواسته است؛ پس آن دین واحد برای همه انبیا(ع) عبارت است از: تسلیم شدن در برابر بیانی که از مقام ربوبی در مورد عقاید و اعمال و یا در مورد معارف و احکام صادر می ‏شود؛ منتها خداوند متعال با تکامل جامعه بشری، شریعت کامل‏تری را برای آن‏ها فرستاده تا به مرحله نهایی تکامل که دین خاتم پیامبران، پیامبر اکرم(ص) است رسیده و خلاصه آن که ادیان الهی، دین  واحد ند و آن، چیزی جز اسلام نیست و همه پیامبران متدین به آن بودند و مردم را به آن دعوت می‏کردند. اما واحد بودن دین خدا، دلیل بر واحد بودن دین -هر چند دین غیرالهی نیست.

(ر.ک: المیزان، همان، ج 20، ص 373 و ج 3، ص 120/تفسیر نمونه، همان، ج 27، ص 386 و ج 2، ص 470).

بقول حضرت مولانا

چون که صد آید نود هم پیش ماست       نام احمد نام جمله انبیاست

به عبارت دیگر کلمه دین، در مواردی به معنای اعم یعنی «دین محقق» استعمال می‏ شود و آن شامل هر چیزی می‏شود که در جامعه ‏شناسی به آن دین و جمع آن ادیان گفته می ‏شود.

ولی معنای اخص آن «دین حق» است که جمع بردار نیست. کلمه «دین» در آیه 19 آل عمران به معنای دوم به کار رفته است و در سوره کافرون در معنای نخست.

 و همچنان که حدیث شریف نبوی که فرمود : "الاسلام یعلو لا یعلی علیه"

علو دراسلام به معنای تعالی فهم ودرک تسلیم شونده به طاعت امر ربانی است.

 وحدیث شریف علوی چنانکه   فرموده اند :

لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ یَنْسُبْهُ أَحَدٌ قَبْلِی وَ لَا یَنْسُبُهُ أَحَدٌ بَعْدِی الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِیمُ وَ التَّسْلِیمُ هُوَ التَّصْدِیقُ وَ التَّصْدِیقُ هُوَ الْیَقِینُ وَ الْیَقِینُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَخَذَ دِینَهُ عَنْ رَبِّهِ وَ لَمْ یَأْخُذْهُ عَنْ رَأْیِهِ أَیُّهَا النَّاسُ دِینَکُمْ دِینَکُمْ تَمَسَّکُوا بِهِ لَا یُزِیلُکُمْ أَحَدٌ عَنْهُ لِأَنَّ السَّیِّئَةَ فِیهِ خَیْرٌ مِنَ الْحَسَنَةِ فِی غَیْرِهِ لِأَنَّ السَّیِّئَةَ فِیهِ تُغْفَرُ وَ الْحَسَنَةَ فِی غَیْرِهِ لَا تُقْبَل  :

همانا من چنان اصلی براى اسلام پایه گذاری کنم که هیچ کس پیش از من و بعد ازمن چنین نسبتی نداده باشد : اسلام عبارت است از تسلیم (گردن نهادن) ، تسلیم بیانگر تصدیق (پذیرفتن وگواهی کردن) است  و تصدیق تفسیر یقین است و یقین بیانگر ادا کردن (انجام کار) است  وادا تفسیر عمل است همانا مؤمن دین خودش را از پروردگارش می ستاند و از رأى خود نمی گیرد  ای گروه مردم مواظب دین تان باشید به آن بچسبید. کسى شما را از آن خارج نکند زیرا گناه در دیندارى بهتر از نیکوکاری در بی دینى است زیرا گناه دیندار آمرزیده شود وکارنیک از بی دین پذیرفته نگردد. ومسلم این اسلام که از درون ودل پاکیزگان می جوشد .

  اسرار ظریف ولطیفی دراین آیات وروایات  وارد است که دقت دراین ظرافت ها مانع گرایش به افراطی گری هاست.

بنابراین هیچکدام ازادیان الهی با ستم کاری و ذلت و تحقیر موافق نیستند. ادیان الهی و ملل و نحل دنیا غایت و آرمانی جز تکریم حقوق بشر وصیانت ازحقوق شهروندی ندارند

 وسران دینی دنیا  وحکام ودولتها موظفند تا عدالت وحقوق بشر وحقوق شهروندی را بصورت همگانی ومستقیم وغیرمستقیم به مردم آموزش دهند

تازمانی که مردم از سواد حقوق شهروندی برخوردارنشوند همواره مورد هتاکی وتجاوز وتعرض قرار می گیرند ویا نسبت به حقوق خود و دیگران بی تفاوتند.

هنردعوت کنندگان اسلامی باید نشان دادن وتجلی های زیبایی دین باشد.

 علو اسلام بخاطر مهرورزی و زیبایی های آن است ونه خودکامگی و یا افراطی گری وبرتری جویی های حیوانی مدعیان دینداری و فهم  و ترویج دینی .

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

28/4/1395


*تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است.


  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بررسی عوامل رشد طلاق

يكشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۶، ۰۹:۰۰ ب.ظ

*گفتگو :
بررسی عوامل رشد طلاق
 درخبرها آمده است که  درهرساعت19 طلاق در ایران رخ می دهد.

رشد معنا دارطلاق درجامعه ی ایرانی اسباب نگرانی را برای نخبگان فراهم کرده وباعث رکود رغبت به ازدواج گردیده است
در جستجوی علل پیدایش و افزایش بحران ها و جدایی ها در کانون خانواده چه دلایلی را دخیل می دانید ؟ و راهکارتان چیست.
متشکرم


اوست پیوند دهنده ی قلب ها

وازنشانه های خدا این است که برای شماهمسرانی از جنس شما آفرید که درکنارآنها آرامش یابید ومیان شما محبت  ومهرورزی گذاشت. واین نشانه ای برای اهل خرد است.- سوره ی روم آیه ی21

وازاین رو انسان درپرتو ازدواج  به آرامش و تکامل رسید

 وطلاق مبغوض ترین حلال  درنزد پیامبر رحمت گردید.



خانواده به عنوان  مقدس ترین نهاد اجتماعی ومهمترین تشکیلات جامعوی درهمه ی باورها وادیان وتمدن ها مطرح است

شیوع طلاق درجامعه آلارم های متعددی درحوزه ی بررسی های جامعه شناسانه  دارد

همانند لکه ها وکهیرها وجوشهای سطح پوست که علائم آلرژیک یک بیماری است

 درهمین اشل و زاویه طلاق هم علائم یک بیماری فوق حاد  جامعوی است.

معمولا خانواده ها دربدو ساختار تشکیلات سازمانی خانواده  دارای  آیین نامه  وگفتمان و برنامه ی مهندسی شده  برای رهیافت و ثبات قوام وراهکار وچشم اندازهایی هستند که به واسطه این گفتمان ونقشه ی راه،  زندگی جدید ی  را برپایه ی  هنجارها وباورهای بنیادین  توافق می کنند وخانواده ای نو پایگذاری می شود و یادراثر ندیده گرفتن  این چشم اندازروباورها وقواعد  ویا قوانین حرکت  ، تشکیلات مقدس خانواده به بن بست وانحطاط می رسد

عدم حرکت درمسیر باورهای تشکیلات خانواده. عدم صداقت در ساختار بدوی این تشکیلات وعدم تداوم وفا داری وپایداری درباورهای نخستین بزرگ ترین عامل رکود این تشکیلات مقدس است

وازاین رو طلاق درکلیت نشانه ی   بیماری جامعوی است که از دوسمت به این موضوع سوق داده شده است.

 عیب گاه نخست سستی وعدم غنای باورهای اصیل افراد خانواده باعث وبانی طلاق است. که یک زندگی را برپایه ی عشق ومودت وآرامش خواهی تشکیل دادند ولی به علت  فقر وعدم  بلوغ باورها  به کینه  ومشقت وانفکاک  رسیدند

 طلاق دراین حالت  بغض ونفرتی است که از زوایای یک رابطه ی عاشقانه  یا رابطه محبت آمیز بوجود آمده است. 

به نگاه من طلاق  درایران ناشی از تغییرآنی ونا بهنجار در سبک زندگی است . که چشم انداز وقرار مدار های اولیه زندگی وتشکیلات خانواده با آن در تعارض است.

اگر  در مهندسی گزینش دقت بیشتر  وانتخاب آگاهانه تر ومعنوی تری نسبت به فرد مورد نظر خرج بدهیم. درآینده  سطح توقعات معنوی ومادی وجایگاههای مشخص اعضا به سمت تحول ورونق می رود نه  سقوط وانحطاط.

ماهواره . واوضاع بد اقتصادی  دراین مقطع درجای خود بهانه ای بیش نیست. اما بی تاثیرهم نیست.همه ی این عوامل وتوفانها سنگ محک یک زندگی  هستند. کسی که با نداری قهر می کند.

کسی که بایک برنامه ماهواره ای وابسته  ی فکری آن شبکه ها می شود بالطبع باور درستی از زندگی وهنجارهاوفهم تشکیلاتی یک خانواده را ندارد و قطعا زیر ساخت لازم را هم برای امر همسری نداشته است.

وقتی فکر واعتقادی که متضاد با قوام خانواده ی اسلامی وایرانی است گوش کردن ودل دادن وسرگرم شدن باآن تفکر قطعا باعث براندازی بنیان آن خانواده می شود. اما اگر بنیانهای مستحکم اعتقادی  یک خانواده ماهواره وسبک غلط  ومتعارض باآرمانها وهنجارهای خودش را ببیند آن را نشخوار نکرده  طرد می کند.

دقیقا عنصرچشم انداز زندگی  ووفا از جایی آسیب می بیند که  گرانیگاه  فکر وشعور سازمانی خانواده است .

مثلا   دوست داشتنی های مشترک درآن زندگی وجود ندارد یا به علت بی تفاوتی وبی مبالاتی ازبین رفته باشد ویا دیگر مشوق ومحرکی برای تحمل  مشقات زندگی  وجود ندارد و...

متاسفانه دربدو شکل گیری فهم دوست داشتنی ها مفهوم عشق کلا غلط ترجمه شده وهرشخص ویا بی شخصیتی که درخود خلا روحی و  تمایلات تنهایی وهوسهای شخصی خود را بخواهد با توجه به سائقه های آنی طرف مقابل برای پر کردن خلا هایش اورا  همسفر زندگی خویش برمی گزیند وخودخواهانه ومقطعی وگذرا  به زندگی می نگرد وازهما ابتدا با توجه به  شدت نیاز وخلا هایش  نرد عشق می زند واین غلط است

به کسی میگوئیم نفس من. عشق من که همه ی ابعاد مشکلات ونداری وبیماری اورا هم مد نظر می گیریم نه با توجه داشته هایش در حوزه جذابیت. مادیات  و....به او بگوییم عشق من. اگه  این جذابیت ها مقطعی و صوری و محدود بود طبیعی است که گزاره ی عشق ته می کشد و قرص خیانت طلوع می کند  وطلاق رخ می دهد...

اما علت و بعد محیطی ویا  فشارهای خارجی که باعث طلاق می شوند علت تامه وکاملی ندارند ومانند  تعلق خاطر به ماهواره  قابل طرد وتعدیل هستند. فشار اقتصادی  حاکم برجامعه برای اغنیا اهمیتی ندارد ودقیقا طلاق اغنیا هم به همین منوال زیاد است. اما فشار اقتصادی بر بخش  پر توقع جامعه تاثیرات بسیارمنفی بر روندپایداری وثبات  تحول یک خانواده دارد.

 توقعات نا به جا وناهنجار معنوی و مالی  ناشی از چشم وهم چشمی،همین حالت را دارد،که توقع ناشی از فقرمعنوی براغنیا این ناهنجاری را دامن می زند. مانند خیانت به همسر برای   ایجاد روابط دل انگیز عاشقانه  با همسری جوان تر وزیبا تر ویا لوند تر و...

عدم درک متقابل  واشراف به حقوق فردی و شهروندی  و عدم درک حریم ووظایف همسری مسبب الاسباب همه ی طلاقهاست

اعتیاد  یکی ازهمسران و وبیکاری سرپرست خانواده  هم اسباب براندازی یک خانواده را فراهم می کند

عدم محبت متقابل   وکمبودهای ناشی از مهرورزی برای همسران باعث دلزدگی وخستگی وحتی  خیانت  می شود

نداشتن اتاق خواب موفق ومفید  وعدم آگاهی به ارضای صحیح غریزه ی جنسی نیز دربراندازی یک خانواده نقش مهمی را دارد.

بدیهی است که مجموعه ی مقدس خانواده ی موفق درخود  آئین نامه ی مدون و هنجارها  و باید ها و نبایدها و خطوط قرمز مشخصی دارند که عدول ازآن باعث  نگرانی ویا آسیب رساندن به بنیانهای  ارزشمند خانواده می گردد. و رعایت همه ی  هنجارهای  ارزشی  وقوانین ریز و درشت خانواده باعث تقویت بنیه ی تشکیلات خانواده می شود وافزایش محبت روزافزون  بین افراد خانواده در این صورت آنها را به خانواده ی موفق وخوشنام  مبدل خواهد کرد.

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

  25شهریور1394


* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ  است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ادب عاشقی

چهارشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۲۱ ق.ظ

ادب عاشقی    


  پروردگارا مقیمان وزوارحرم عشق راازگزندمفتیان عقل وخدعه راویان نقل مصون بدار! 


عیب مااین است که ازدوست داشتن بخاطرهزینه اش نگرانیم...

وعشق رابرای ترس ازرسوائی هایش ملامت می کنیم. تاذکاوتمان رابه رخ عقل بکشانیم .

دریغا!

به خود جفاکرده وتا آخرعمرخودرابه امیدواهی کوتاه آمدن وبی قراری معشوق،مغشوش ودلخوش می کنیم وشاید هیچگاه رخ دررخ،یکدیگررانبینیم وآرزوی دیدن معشوق را بگورببریم.


وااسفا!

که دراین جفاکاری به خود ومعشوق ودر آرزوی  همان رخداد معجزه وار، ردپای عشق را نعل به نعل می تازیم. وخودرادروادی گمشدگان وبی بصیرتان تلف می کنیم

حقیقت این است که رؤیت جمال معشوق آرزوی دل بی قرار عاشق است وهرآنچه که درخود نشانه وشباهتی ازمعشوق دراین خراب آباد ببینیم نشانی ازحبیب ومعشوق خود رادرآن جستجو می کنیم.

 اسب ضربان قلب عاشق بارؤیت این نشانه ها یورتمه می رود که گویا قفسه سینه عاشق، سلول بندی خانه است وقلب خودرا برای انفجارنهایی مهیامی کند .  

                    

  «ای که ازکوچه معشوقه ما می گذری    برحذر باش که سر می شکند دیوارش»  


گویاعشق معصوم ترین مظلومی است که به عنوان واژه دررگ حیات انسانیت وبلکه درهمه کائنات جریان دارد.


عشق باهمه زیبایی ها وطراوتش سرنوشت شوم ومحتومی دارد،چراکه همه ی دنیامی خواهد این پدیده راباتیغ نقل بشکافد وبا ترازوی عقل بسنجد.

 واین مقایسه وجفاکاری به عشق درحقیقت ستم کاری به همه حکمتهاست .

گاه دراین نبرد نابرابرسرنیزه نقل واسلحه عقل چنان بی باک وستیزه جو شتاب برمی دارد

گویاعقل همان حجاب جهل وبلکه خودجهل است ونقل همان لاطائلاتی است که باغداره بندی گرگ آسای خویش ،عنقریب خودرانیز خواهد درید  دراین مسلخ عشق آنقدر خون می دهد تا عاشق زرد وونزارونهیف وناتوان شود .

و چندان می گرید که کوچه ها  گل گردد نی روید وناله ها زاید ازاو. 

معصومیت عشق اورا به جاودانه ها پیوند می دهد. 

وآه ومظلومیت عشق اورا بی خانمان می کند .

 واورا روانه  بیغوله های افکاردل پریشان وریش می کند ودیوانه ی کوههای صعب العبور عقل شده وتیشه بدست کوه نقل رامی شکافد ومکاشفاتی ومشاهداتی دارد عقل ازحیرت انگشت به دهان می شود.

عاشق ازهمان نیزاری می گذرد که باگُل گریه درکوچه های گِلی دلواپسی روئیده است .

وبرای عاشق فرجامی جز خاطرات حزن انگیز ویادگاری های محقر وشیرین که ازدست رفته اند باقی نمی ماند.

گرچه دردبی عشقی رادرمانی نیست وطاقت راازجان عاقل می ستاند .


اما اگرمی بینیم که «الف» قد عاشق چو«نون» خمیده است بارعاشقی ومحمل عشق بسیارسنگین وطاقت فرساست .     

بقول صغیر اصفهانی :     


              یاران ره عشق منزل ندارد                  این بحرمواج ساحل ندارد     

            باری که حملش ناید زگردون                جزماضعیفان حامل ندارد    

        چون مانباشیم مجنون چولیلی                غیرازدل مامحمل ندارد...


  چه باید کرد که درد این لذت به اندازه همه ذلت هاودردهای نزاری می ارزد؟.


مرحوم استاد نقشبندی می فرمود:    

  

      درهرخم گیسوی توصد سحر فزونست       دل هاهمه ازناوک تو غرقه ی خونست  

    ازحال من خسته نپرسید که چونست         بی هوشیم ازدست دل زار زبونست


گه عاقل وگه مست وگهی شورجنونست


یارب چه قیامت شده برپاکه زهرسو        صددل شده دیوانه ازآن نرگس جادو

شیداست جهان از اثر خال وخط او       از داغ فراق قد  دلدار جفا جو


الف قدعشاق نشان خم نون است


      یاراگهرا عشوه گرا شوخ زبانا       سروا قمرا سیم تنا پسته دهانا    

       تاکی ببری از دل من صبروتوانا؟        ازحسرت لعل لب میگون تو جانا


هرساعتم ازچشم روان چشمه ی خونست


بنگر که دل شیفته را عشق تو چون کرد     برهم زده ودر به در وزارو زبون کرد  

محروم ز هر انجمن وعقل فنون و کرد    عشقت زکفم رشته ی تدبیر برون کرد


دلبسته به تقدیر وندانیم که چونست 

 

   تا کی من بیدل زغمت واله وحیران      سرگشته وآشفته شوم مست وپریشان؟   

چون بلبل سودا«کمال »است به افغان    مرغ دل کوکب،ز دل سینه ی نالان


فریادوفغانش زفلک رفته برونست ....   

                                                                                                                                                           

   ضلع غربی دهکده اسلام آباد-


حمیدرضاابراهیم زاده


8/8/1388  



تمامی حقوق مربوط مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده