خانواده و قدرت باورها

تبرّی و اعلان برائت اعضای خانواده از یک دیگر و شکاف خانوادگی عمیق باعث برهم خوردن توازن فرهنگ  خانواده گرایی و صله رحم و همدلی و اتحاد خانوادگی و انسجام ملی خواهد شد.
خانواده مقدس ترین نهاد مدنی در تاریخ شکل گیری بنیادهای مدنی بشر است.

و قدرت حمایتی و آموزشی بسیار بالایی دارد.

خانواده ها در هر کارى پشتیبان و یاور هم بوده اند.
در دهه های اخیر شاید بخاطر مسائل مالی ، اجتماعی و سیاسی، بسیار دیده شده است که برادر از برادر برائت جسته و پدر از پسر و مادر از دختر و خواهران از هم...
این حجم برائت و کینه داستان بسیار خشنی را درپی خواهد داشت که جایش در فرهنگ اسلامى و ایرانی نیست.
و کمر انسجام خانوادگی و خانواده دوستی و حرمت خویشاوندی و صله رحم را می شکند!
به فرض فقدان همگرایی های اعتقادی و سیاسی و مالی ما بین مرز کفر و ایمان نیستیم که خاندان رسالت را درصدر اسلام مصداق مثالمان بسازیم!
ما ایرانیان و مسلمانان از امت واحده با مشترکات فراوان بوده و حتی از یک تبار و هویت نجیب زادگی هستیم ...
این شکاف ها به خودی خود باعث کینه توزی و تسویه حساب های سنگین زود هنگام خواهد شد.
اسلام ما آیین رحمانی است!
آیین دوری از کینه وغیض ونیزنگ.
آیین رافت و مهربانی است.

آیین گذشت و تعهد و تعلق به باورها
در درجه نخست ما انسانیم.

و سپس مسلمانیم واز یک پیکره ی ملى به وجود آمده ایم.
دست از تندروى ها و زیاده روى ها و افراط و تلنبار کردن کینه بردارید!
اکنون در شرایط و حالتی هستیم که شرافت و دین و باور مردم در خطر است.باور مردم سرمایه مهم و بلکه تنها امیدشان به زندگی و زیستن در روش زندگی است. اگر باورها یا ایمان‌مردم آسیب ببیند هیچکس نمی تواند جامعه و امنیت جامعه را جمع کند!
 جز عذاب الهی و هلاک دسته جمعی!

همان رفتاری که خداوند با امت های ناسپاس پیشین انجام داد!
اگر باور مردم سترون شود هیچی به هیچی بند نیست!

هشدار و خطر اینجاست.!

اگر باورها در میان مردم کمرنگ و بی اثر شود یعنی مردم چیزی برای از دست دادن ندارند!

چیزی برای تکیه دادن و اتکا ندارند!
آن زمان روز جلای وطن ملت ماست.

هیچ باوری به نوع دوستی و وطن دوستی و پایداری و غیرت و مسئولیت پذیری و امانتداری و راستگویی و... وجود نخواهد داشت!
صائب تبریزی گفت:
زر میندوز  اگر خانه پر از شهد شود
آن زمان روز جلای وطن زنبور است
‌ما بخاطر ترس از دست دادن باور و دین و عزت و هویت اجتماعی خود درحال آوارگی هستیم.
نه فقط ما شیعه ها!  و مسلمانان. حتی مسیحیان و ارامنه و زرتشتیان هم دارند آسیب می بینند.
شکاف در اعتماد به خدا و دستور ایشان در مهارت زندگی ، در یک‌ کلمه شکاف درتوکل به خدا! ضربه بسیار بسیار جبران ناپذیری است که عرش را می لرزاند و شیطان را به قهقهه می اندازد.
در این حالتی که اکنون زندگی می کنیم برخی از مردم با بی توجهی نسبت به آموزه ها و باورهایشان و با بی رحمی تمام از همدیگر انتقام می گیرند به هم دروغ می گویند و خیانت می کنند.

بازار دروغ و تهمت و دزدی وفریب داغ است

بازاز گرانفروشی و احتکار کالا و خدمات داغ است!
به راز و مال وجان و ناموس و باور و عزت و اعتبار هم خیانت می شود.
از روزی که دروغ شایع شد ، بی دروغ زندگی کردن سخت و محال شد.

مردم به گرفتاری های دست ساز خود دچار شدند.
فرار از مسئولیت!
بی گذشت بودن!
بی غیرتی و بی رحمی نسبت به هم  رواج یافت.

باید برای استواری باورهای مردم هزینه کرد و به آغوش باورهای راستین پیوست!

 

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

۲۱ آذر۱۴۰۲

 

تمامى حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ مى باشد

عبور از دلمشغولی های عصر نو

عبور از دلمشغولی های عصر نو

با بلوغ بشر و دستیابی انسان به رفاه و امنیت بیشتر و  تکیه بر ابزار یاد آوری و بسیاری از آسان سازهای تحمل و تاب آوری سختی ها، انسان نتوانست بر دلمشغولی عصر جدیدغلبه کند.
سطح دلمشغولی ها بیشتر شده است و پیرو آن درد ها و لایه های فراموشی قطور تر شده اند.
فشارهایی کمر شکن تر وسازمان یافته تر و ساختار گراتر بر انسان جدید هجمه آورده است.
و بی گمان مردم عصر جدید با توجه به توقعات ومطالبات شان ، فشارهای نو تر و بیشتری را تحمل می کنند که پیرو فنداسیون ضعیف باورها و ناچاری ها و تشتت سبک زیستی، تاب آوری چندانی نیز برای عبور از بحران ها ندارند! وهمین امر باعث بروز مشکلات روحی فراوان و افسردگی های پیشرفته و فراوانی مرگ خود خواسته و روی آوردن به اقسام اعتیادهای جانکاه گردیده است.

روشن است که با تنوع مطالبات و بالاتر رفتن سطح توقعات و رشد تکنولوژی و افزایش ابزار های حمایتی برای التیام دردها و پایداری در برابر فشارها،فشارها و درد ها نیز سازمان یافته تر شده اند.
به گمانم؛ انسان نیازمند بازگشت به سوی طبیعت وسرشت نخستین خود در بدو آفرینش است.
باورهای راستین و آموزه های ما راهکارهای مهمی را در پیشگیری از بحران و عبور از دوران گذار به پارسایی و شکیبایی و قناعت و نجابت و ... دستور داده اند و حتی پیشینیان وپیشوایان ما نیز همچون روان درمانگران کهن خلوت در گورستان و دیدن نوزادان را به عنوان داروی موثر برای غلبه بر پریشانی و اضطراب داده و پیشنهاد می کردند.
بی گمان هنوز هم پارسایی در برابر مطالبات و شکیبایی بر خشم و شهوت و گرفتاری ها و ساختارگرایی برای عبور از بحران ها و خلوت و تدبر  و دیدار ناتوانان و بیماران و نشستن در زایشگاه و آرامگاه می تواند راه نفوذ را برای  توقف فشار را پیدا کند.

و الی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده
۲۳ آذر۱۴۰۲

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

فاطمه ی زهرا کیمیای حیات

   فاطمه ی زهرا (س)

 

روزی که او به دنیا آمد.

وزنه سنگین حضورش هستی و عالم ایجاد را بر آن داشت که به موهبت این ولادت بر خود ببالد.

ولادت
بانوی مکرم اسلام حضرت زهرای  مرضیه
 
.در شهر مکه ودر روزبیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت از دامن مادر پاکدامنش خدیجه چشم به جهان گشود

دنیای ما خاکیان فقط هیجده سال  حضورنازنینش را تاب آورد.

 

 

 

و از آن پس ناگزیر شد وجود نازنین او را به افلاکیان واگذارد.

آن هنگام که بی‌خردان بر پیامبر عیب می‌جستند که او را پسر و یا فرزندی نیست که کفایت او و امتش را بکند. پروردگار کوثر او را کفایت همه‌ی عالمیان قرار داد و در دیوان عاشقانه‌اش نوشت:         

انا اعطیناک الکوثر...

عطیه‌ای گرانبها و جاودانه که جهان را مسحور نگاه زیبای خویش فرمود. و منت خدا برای جهانیان شد.

کائنات او را بانوی دو سرا و صاحب حوض کوثرمی‌شناسد و پدر کریم و ارجمندش که پیامبر خاتم است، او را پاره تن خویش خوانده است. 

((حورای انسیه )) از زمره‌ی بانوانی است که خداوند برایش بهترین لطیفه‌ها را قائل شده است. و همه ملائک و قدسیان را به حضور چنین عطیه‌ای فرشته‌خو نوید داده و منت گزارده است...

بی‌تردید آزردن زهرای اطهر آسیب رساندن به خدا و رسولش است و محبت کردن و مهرورزی به او شاد کردن قلب خدا و رسولش است.

از بزرگترین آموزه‌های عمومی حیات کوتاه آن بانوی بزرگ، اشاره به بخشش لباس عروسی خود به مستمندی درمانده بود. که  پرسیدند چرا این لباس زیبای عروسی را بخشودی ؟

فرمود: دوست داشتنی ترین متاعم را بخشیدم، که خداوند مرا به آن امر فرمود .

لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ .

 دوست داشتنی‌هایتان را ببخشید ...(92 آل عمران).

* ایشان می فرمود:

خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ. 

بهترین چیز براى حفظ شخصیت زن آن است که مردى را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.

(بحارالا نوار: ج 43، ص 54، ح 48.)

الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ. 

 همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش ، چون بهشت زیر پاى مادران است ؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.

( کنز العمّال : ج 16، ص 462، ح 45443.)

 

 

 

 

فاطمه کیمیای حیای حیات وتاج آفرینش است

 

 رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بارها و بارها فاطمه (علیها السلام) را ستود و از او تجلیل نمود.

در  بسیاری از مواقع می‌فرمود: "پدرش به فدایش باد" و گاه خم می‌شد و دست او را می‌بوسید.

به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می‌نمود، فاطمه (علیها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد می‌شد، خانه او بود.

 

همه ی حدیث دانان و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیده‌ای، این کلام را نقل نموده‌اند که حضرت رسول می‌فرمود:

 

"فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است."

از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، بدور دانسته و صراحتاً بیان می‌دارد که هر چه پیامبر می‌فرماید، سخن وحی است. پس می‌توان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه (علیها السلام)، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد.

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز خود به این مطلب اشاره می‌فرمود. گاه در جواب خرده‌گیران، لب به سخن می‌گشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا می‌فرمود: "من بوی بهشت را از او استشمام می‌کنم."

در قرآن  از فاطمه وذریه ی طاهرینش به نزدیکان وقربی یاد شده است .

محبت به زهرای اطهر ومعصومین (ع) توصیه ی اکید خداوند است که فرمود:

قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی (سوره شورا آیه23)

*

 

ازدواج

 

وصلت فرخنده وبابرکت ایشان درروز اول ذیحجه سال دوم هجری  با امام علی (ع) برگزارگردید

 

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

 اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت.

بدین ترتیب بود که مقدمات ازدواج آسان  وآسمانی  آنها فراهم شد.

حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (پانصد درهم بود که هر درهم معادل یک مثقال نقره بود:هر مثقال 18 نخود است که  برابر با ۳۳٫۳۳ مثقال طلای امروز است.این مهریه تقریبا برابر با ۱۴ سکه بهار آزادی می شود)

( بحار الانوار، ج‏43، ص 94; کشف الغمة، ج‏1، ص‏359)

 

 

 

 ثمره این ازدواج مبارک، 5 فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن بود

 

شهادت

 

شهادت معصومانه ومظلومانه اش  در شهر مدینه  ودر روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری رخ داد

به توصیه ی ایشان پیکر مطهرش مخفیانه وتوسط همسرش امام علی (ع) غسل وکفن  وتجهیزشد

وهمانطور مخفیانه وغریبانه وشبانگاه در بقیع بی نشان  مدفون گردید
 

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

1390/1/7

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است

 

واژگان و اقتدارشان

عنصر واژه و کلمه درهر فرهنگ ودستور زبانی دارای پشتوانه و ارزش واعتبار است .

کلمه در زبان عربی به معنای خراشیدن است.

خراشیدن پوسته ی چیزی که باعث دیدن و به چشم آمدن باطن و واقعیت  درونی آن چیز گردد.

پی بردن به  سطح و باطن و این همانی یا واقعیت و حقیقت پدیده و اشیا می شود.

زبان و سخن وقتی ایجاد می شود که باعث روشنی بخش ها و زوایای تاریک چیزی شود.

تا مرد سخن نگفته باشد   عیب و هنرش نهفته باشد.

واژگان یا  کلمات آنقدر قوی و توانمند هستند که می توانند واکنشهای مهم و بزرگی را رقم بزنند و مانند بمب اتمی عمل کرده و واکنش ایجاد کنند و هیروشیماهایی را با خاک یکسان کنند.

سخن زورمندترین پدیده آفرینش است.

به قول جناب مولانا؛

عالمی را یک سخن ویران کند   روبهان مرده را شیران کند 

 در استخدام کلمات و واژگان باید دقت لازم را به خرج داد.

تا باعث سو تفاهم و ویرانگری و آسیب نگردد.

ازاین رو کسی که سخن نسنجیده و یا فاقد استناد و وثوق بزند باعث بر آشفتگی و زیان و واکنش های تند و خشن می گردد.

در قرآن کریم سوره حج آیه ۳۰ می فرماید:

واجتنبوا الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور...

کلمه ی قول زور یا گفته ی زور. یعنی حرفی که بیهوده باشد!

حرف زور نزن! . یعنی حرف مفت نزن!!

زورگویی به معنایی که‌ما گمان می بریم که خشونت کلامی بی اساس باشد، نیست. 

واژه ها خیلی مهم وحساس هستند! چون اندازه ومقیاسشان مهم هستند

ممکن است واژه ای بار لحنی تلخی داشته باشد و آن واژه ساده فحش تلقی گردد.

و یا واژه ای شیرین و ملیح به نظر برسد اما بار روانی سنگینی بر شنونده می گذارد.

و یا ممکن‌است کلمه ای باعث سو تفاهم  شود.

دانستن ارزش و وزن  و مفاهیم کلمات بسیار مهم است و همین درک و دانستن باعث می شود تا بتوانیم کلمات و واژگان را  به درستی و به جا انتخاب کنیم و بکار ببریم واز خیر و نکویی آن سودمند گردیم.

بنابر این وقتی شخصی سخنی می گوید؛ سطح  فکری  و ژرفای هویتی و اندازه و توان  شعور و فهم و درک خود را نشان می دهد. و پیرو آن سطح خرد و هستی او و سهم او از گیتی نیز مشخص می گردد.

 که حضرت حق در سوره فاطر فرمود: الیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه.

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۱۲ آذر۱۴۰۲

 

تمامی حقوق مربوط به  این اثر درانحصار  مولف محفوظ می باشد

کارکردهای گوشهای همراه در بهبود سطح زندگی

کارکردهای گوشی همراه در بهبود سطح زندگی

تکنولوژی به همراه کارکردهایش برای آسودگی و امنیت و رفاه در زندگی و تلاشهای روزمره بایدها و نبایدهایی را در روش کاربرد خود دارد که به سبک زندگی و هویت فرهنگی و اجتماعی افراد وکاربران بستگی دارد.

از هر ابزار وپدیده ای که ساخته می شود می توان استفاده های خوب درجهت پیشبرد امنیت و رفاه استفاده کرد و برخلاف رفاه و امنیت دیگران نیزاستفاده کرد که موجب پایمال شدن حقوق دیگران می شود قانون گذار برای هر کاری یاترک کاری که باعث بوجود آمدن زیان وضایع شدن حق مشروع ازکسی یا کسانی شود بزه تعریف کرده است.

بنابراین استفاده بد از هرچیزخوبی که کارمجرمانه ای صورت بپذیرد بزه است و باعث پیگیری قانون نسبت به بزهکار می گردد .

چندی پیش بزرگواری درباره بدی های گوشی همراه متن و مقاله ای تنظیم کرد گویا باید  در نزدیک ترین زمان ممکن ساخت و خرید و فروش موبایل  یاگوشی های همراه راتحریم کرد!!!

و همین امر باعث شد تااین یادداشت را بنویسم.

 وجود موبایل یا گوشی همراه علی رغم استفاده ی بد سو استفاده گران وجوه مثبت بسیاری هم دارد.

گوشی های همراه در نخستین کارکردش، همراه همیشگی و رفیق سختی های ماست.

باتوجه به فناوری های روزدنیا و دولت الکترونیک متصل به همه داده هاست.

می توانیم  از حال هم در هر لحظه و آن جویا وباخبر شویم.

درگرانیگاههای سخت کارهای روزمره کار راه اندازاست!

آلبوم عکس همه خوبان و دلخوشی هایمان را همراهمان داریم ودر هر دلتنگی نگاهشان‌می کنیم.

از هر خاطره ای عکس می گیریم و فیلم مان تمام نمی شود.

هزینه کتاب نمی دهیم و صرفه جویی در چوب و کاغذ است.

آینه و جیوه تولید نمی کنیم چون جیوه سم است.

زوج ها و خانواده ها همیشه در دسترس هم قرار دارند. و دلواپسی های کمتری از دوری هم دارند

جعبه موسیقی ، آلبوم عکس و ماشین حساب و چراغ قوه ی خوبی دارد.

دراوج همه گیری کرونا که همه از هم دور بودیم موبایل وسیله ی مهم ارتباط تصویری وصوتی ما بود.

دورکاری ها و جلسات آنلاین برای پیشبرد کارهای مردم مزایای زیادی داشت و دارد.

ما معلم ها و شاگردها و همکلاسی ها کلاس آنلاین داشتیم. نظام آموزش حضوری بااین کلاسهای هوشمند دچار چالش جدی شد.!

با استفاده از نرم افزارهای بانکداری الکترونیک در چاپ اسکناس و‌پول صرفه جویی شد.

مهم تر از همه وقتتان را در بانک ها و ادارات نمی گیرید  ودر هر فرصتی به کارتان می رسید.

ایاب و ذهاب کمتر وترافیک های کاری کنترل شد.

تلوزیونی که وقت ما را می گرفت و خبرهای دروغ به ما می داد، دچارچالش راستگویی شد. موبایل وفضای مجازی نگذاشت واجازه نمی دهد که هیچ دروغی ابدی شود. و هیچ حقیقت و واقعیت و راستی پنهان بماند.

چقدر زورگیر و خلافکار و هتاک ومتجاوز با اسلحه موبایل، گرفتار و خلع سلاح شدند.!

چه دزدی هاو خلاف ها وگندهایی که رو نشد. و این وسیله و رسانه ارتباطی  رسوایشان کرد.

در سفرهای سخت و طولانی با یک تماس ساده و یک پیامک و یک عکس از نگرانی درمی آییم.

کسب وکار مجازی به برکت همین دوست کوچک ماست... 

رونق بسیار بالایی در حوزه اشتغال به کمک فضای مجازی و پیرو آن موبایل در تمام دنیا شاهد هستیم.

من موبایلم را دوست دارم انگار که دستیارم شده و کلی کمک حالم شده است.

 در یک دستگاه کوچک این چنینی  کلی فرصت برای امنیت و رفاه وآسودگی مهیاست کافی است از سمت پر لیوان نگاه کنیم.

وقتی ماشین حساب آمد چرتکه سازان ناراحت بودند. اما می توانستند به جای جنگ با ماشین حساب خودشان را تازه وبه روز کنند.

وقتی تکنولوژی تازه تر می شود آدم ها آسوده تر می شوند.

بلوغ دانش خوبی هایش تکامل است.

از سختی وجهل و عجز و ناتوانی در آمدن بهتر از درجا زدن هاست

چه کسانی از موبایل داشتن مان ضررمی کنند؟ همانهایی که می خواهند من وتو ما نشویم.!

باهمه این حرف ها داشتن هر وسیله ای فرهنگ استفاده ازآن می خواهد.

فرهنگی که هنجارها و اخلاق و رفتار های نیک اجتماعی را  تقویت کند و درتعارض و تضاد با اخلاق و مسئولیت پذیری و امانتداری و راستگویی و حریم خصوصی هیچ کسی نباشد.

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۲۵ مهر۱۴۰۲

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

آسیب شناسی مطالعات متون روانشناسی

 

آسیب شناسی مطالعات متون روانشناسی.

تمایل مردم به خود دانستن و دیگران شناسی و اداره خود و دیگران و نفوذ در خود و دیگران و به دست گرفتن اوضاع باعث شده است که در دهسال گذشته مردم به کتابهای روانشناسی بیشتر گرایش داشتند.

تقریبا در همه دانشگاههای دولتی و غیر دولتی دنیا و کشور ما نیز رشته روان شناسی تا مقاطع بالا تدریس می شود و کتاب های متنوعی همه روزه در حال زایش و چاپ و انتشار است ویا به زبانهای دنیا منتشر  و ترجمه می گردد.

دلیل انتشار این حجم از کتابها نیاز واعتماد مردم به موضوع خود شناسی و خود باوری بوده است.

نیازی که به مهارت زندگی مربوط است.

این تمایلات بدون سقف و فیلتر به موضوعات مختلف روانشناسی باعث رویکرد شیادان به مداخله در امور روان شناسی  گردیده است.

بی گمان دامهای گسترده شیادان و مهندسان نامنزه نیز توانسته است سبکهای غلطی از باورهای مخدوش و پر خطر و یا مشکلدار را بر مخاطبان نیازمند به مهارت زیستی تحمیل کند!

دانایان و خردمندان و پژوهشگران این امر می دانند که درخشش هنجارمندی در رفتارهای مردم رخ نداده است.

روابط اجتماعی و تعاملات اجتماعی مردم سودمند تر نشده است!

رسوب مفاهیم  گذشت و صله رحم و همدلی و دوست داشتن و مسئولیت پذیری و امانتداری و راستگویی و...  پر رنگ تر نشده است .

مردم بیشتر بازیگری یاد گرفته اند!

زیرا در ناخود آگاه آموزه ها پول دوستی و پولسازی به قیمت شکستن بسیاری از هنجار ها نهفته شده است.

مردم نیازشان را به پول بیشتر از هر چیزی می بینند.

سالهاست که آموزش دیده اند با پول به همه خواسته هایشان می رسند

و برای پول هر نقشه ای بر آورده می شود و برای داشتن پول باید  تلاش کرد و راههای نرفته ای را دوید....

برای پول بسیاری از هنجارها را درید!

برای داشتن پول و رسیدن به آن باید به سلب کردن هایی تن داد.

بخشش

محبت

صله رحم

گذشت

راستگویی

مسئولیت پذیری

دلسوزی ها سلب می شود و بجایش سر سختی و عجب و ریاکاری و منیت ها و کالبد خواهی ها رشد می کند.

تمایل به افزون خواهی و پول جای همه چیزش را می گیرد

برده ی پول می شوند و تحت سیطره رژیم پولی رفتار کرده و اداره می شوند و درواقع نمی دانند بردگی برای پول می خواهد به او سنگدلی بیاموزد.

و از مروت و احسان و آرامش او را دور نگهدارد.

آتش تند و بی رحم؛ دروغ و فریب و تجاوز نرم وخشن به حریم و دامان جوامع افتاده است. و خاموشی ندارد.

باید این سفره و دامن بسوزد  تا  ذهن از چنین ذهنیت و باور غلطی مایوس و خسته شود.

وگرنه هیچ چیزی نمی تواند روح نیاز مند وتشنه ملت ها را که به دنبال موفقیت و برتری و ثروتمندی و بی نیازی و آسایش و آرامش می دوند را سیراب و آرام کند.

راه های آمده اشتباه بوده است.

مهارت زیستن هدفش تکامل و آرامش است.

پول آرام بخش والتیام دهنده نیست.

چشم تنگی درمانش قناعت و تمرین نوع دوستی است!

درمان ریا کاری  تمرین راستگویی  و مواجهه باواقعیت و فرجام شناسی است.

موفقیت در زندگی به نظم و مدارا و گذشت و مسئولیت پذیری و محبت نیازمند است

ادیان آمده اند تا به مردم مهارت زیستن و آسودگی را بیاموزانند.

قواعد وقانونشان چیزی جز  پایبند کردنشان به روشمندی نیست.

همه ادیان الهی می خواهند مردم برده کسی و گروهی نباشند.

ادیان آمده اند تا در خدمت مردم باشند و برای کرامت انسان بوجود آمده اند و  بعثت انبیا برای صیانت از کرامت انسان بوده است.

ادیان می خواهند تا انسان ها عزت و احترام بیابند و کرامت شان محفوظ باشد

طعم  واقعی لذت واقعی را  بچشند.

و در آغوش امنیت و آسودگی  لذت ببرند.

و طبیعتا دانش روانشناسی می تواند کمک بسیار زیادی را به خود شناسی و درک و کشف نقاط ضعف و قوت افراد و و فهم تفاوت های انسانی  و... داشته باشد.

کمکی که می تواند منجر به موفقیت و آسایش وآرامش انسان شود.

خیانت روانشناسی نامنزه این است که چیدمان سبک زندگی مبتنی بر پایبندی به آموزه های راستین را برای نیازمندان نمی چیند بلکه می خواهد با آن مبارزه کند.

و هنجار شکنی و عبور از اخلاق را بعنوان جسارت و رهایی معرفی کند.

از سویی دیگر مداخله در کار روانشناسان و مشاوران اصیل نیز زیاد شده است

هرکسی با خواندن چند کتاب و داشتن ایده های پول سازی و پاکسازی درون و پیرایش های روانی و پویش های موفقیت به جرگه  متخصصین امر ورود کرده و باعث  آسیب به اعتماد اجتماعی جامعه می شود!.

وهرچه از اعتماد به یک طبقه سازنده کاسته شود، جامعه نیز از سود داشتن چنین سرمایه هایی عقب تر می ماند.

از این رو منزلت اجتماعی یک طبقه نیز دچار خدشه می شود  .

برای برون رفت از این هرج و مرج و بحران باید بسوی روشمندی و هدفمندی و انسجام دانش روانشناسی و بررسی کارکردهای این دانش در حمایت از مردم و نیاز مندان و توانخواهان حرکت کرد.

طبقه صنفی جدی تر و عالمانه تری برای کنترل تولیدات روانشناسی بنا نهاده شود. و صرف فعالیت در حیطه ی نام انجمن و کانون و نظام روانشناسی منطقه ای با پرداخت حق عضویت نباشد.

آموزش مستمر و هم اندیشی ها و هم افزایی ها و کنترل و نظارت جدی هم در کنارشان باشد.

مردم نیز آموزشهای همگانی و ریشه ای لازم را برای چگونگی استفاده از این سرمایه ها را دیده باشند.

هدفگذاری ها مشخص شود.

کارکردها بررسی شود.

مهندسی ریسک سازی از زندگی مردم  برداشته شود...

آموزه ها و باورهای راستین در زندگی مردم به عنوان مهارت و سبک زندگی ترویج شود..

باید ها ونبایدهایی که برای حرکت درست درمسیر موفقیت وتکامل و کرامت انسان نیاز است دراین مهارت بصورت هدفمند وجود دارد و خیر اجتماعی بسیار هوشمندانه ای وجود دارد.

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۱۸ آذر۱۴۰۲

 

 

تمامی حقوق مربوط به  این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

حبیب خدا آیت الله برهانی

بسم الله الرحمن الرحیم                 هست کلید در گنج حکیم

 

رستمکلا شهری زیبا بردامنه کوهستان در حوالی غرب شهرستان بهشهر واقع شده است.

مردمی خوشدل و پرتلاش و مهربان داردکه کشاورزی و دام پروری پیشه آبا و اجدادیشان است. و همچون یاقوت سرخ به هم پیوند خورده اند و در کنار هم زندگی می کنند. گویی این خصلت رااز حضرت انار به ارث برده اند.

شاید به خاطر همین شباهت ها ،انار بهشهر به شهرت چشمگیری رسیده است .‌

 جدای ازآب و هوای خوش و مردمان خوشدل؛ منطقه کوهستان و بهشهر و رستمکلا منطقه ای  بغایت عجیب است  که دانشمندان و علمایش تاثیرات زیادی بر فرهنگ و علم و دانش دنیا گذاشته اند.

عارفان و مجتهدانی همچون آیت الله کوهستانی، عارف نامی جهان اسلام.

آیت الله سید محسن نبوی  اشرفی.

آیت الله ملامحمداشرفی.

آیت الله محمد باقرهزار جریبی

آیت الله شهید عبدالکریم  هاشمی نژاد.

 

آیت الله شیخ ابوالحسن ایازی عارف و فقیه .

 و...

 

 

 

دراین بین با نام عارف وارسته و فقیه فرزانه ای نیز آشنامی شویم که در سالهای نه چندان دور تاثیر بسزایی بر فرهنگ و زندگی مردم گذاشته و همواره حامی و هادی مردم منطقه بوده است  .

هوش و ذکاوتش درکنار پارسایی و بردباری اش از او دانش اندوزی خبره ساخت.

 

 

درسهایش را در مازندران ومشهد و نجف به پایان رساند و اجازه نامه اجتهادش را ازآیت الله سید ابوالحسن اصفهانی مجتهد یگانه عصر.

 آقا ضیاالدین عراقی فقیه صمدانی عصر.

آیت الله عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم  و... دریافت کرد.

ایشان درسال ۱۳۰۷ خورشیدی  بلافاصله پس ازاخذ درجه اجتهاد به شهر خود در رستمکلا بازگشت تا به رسالت و مسئولیتهای اجتماعی  خویش درخدمت به مردم عمل کند  و حامی و یار و پشتیبان مردم دیارش بماند.

از بدو تحصیل و کوشش دوستان زیاد و متنفذی داشت همواره مراجع و اشخاص واعلام مهمی جویای حال و احوالاتش بودند و به او دلبستگی و وابستگی داشتند .

 از همان هنگام تحصیل با امام خمینی دوست بود و مراودات حسنه ای بین شان جاری بود.

برای حق مردم غیرت داشت و درمبارزه باطمع ورزی های پهلوی اول ازهیچ تهدیدی نهراسید!

و هزینه سنگین حق طلبی اش را پرداخت و به زندان رفت و سپس به تهران تبعید شد!

هنگامی که پهلوی اول زمین های مرغوب مازندران را برای خود سند می زد او با شاه مملکت درافتاد و چشم در چشم از حق مردم محروم منطقه برایش گفت که همین ایستادگی باعث تبعید و اسارتش گردید!

دوره پهلوی دوم که شاه برای دلجویی ازاو به خانه اش رفته بود ازشاه خواست حق مردم را به آنها برگرداند و زمین های بهشهر و رستمکلا و روستاهای اطراف را از یوغ رهن پهلوی با پرداخت پنج هزارتومان وجه رایج سالهای دهه بیست خارج کرد.

پس ازآن برای مردم خانه می ساخت و برای بچه هایشان وسائل ازدواج و تحصیل فراهم می کرد.

برای کار و مشکلات مردم با هزینه خود به پایتخت مراجعه می کرد وگره گشایی می نمود.

تعهدات عاطفی پسندیده ای نسبت به مردم  داشت و مسئولیت پذیری اجتماعی بالایی در قبال گرفتاری ها و نیازهای مردم داشت. و هرگز از تلاش برای گره گشایی ومعیشت مردم دست نشُست.

هر بهانه ای را برای انسجام  و وحدت مردمی مناسب می دید و درکنار مردم می ماند.

دوماه محرم وصفر درخانه اش مراسم برپا می نمود و اطعام دهی داشت. سربرهنه بین مردم سینه زنی می کرد و مرثیه می خواند و مرثیه گوش می کرد. سخنور و گشاده رو و گره گشا بود.

آقا سیدحبیب الله ،فرزند آقا سید کریم تاجر مشهور مازندرانی بود.

حاج سید کریم فرزند حاج سید رضا  فرزند حاج سیدتقی فرزند حاج محمدرضا بود.

اجدادشان از لبنان به منطقه ی رستمکلا مهاجرت کرده بودند و به تجارت وکشاورزی مشغول بودند.

این خاندان با "بانو سیده ساره" نسبت خویشاوندی دارد.

"سید ساره " بانوی مستجاب الدعوه ای بود که در جنوب رستمکلا  مقبره و تکیه ای مشهور دارد .

حاج سیدکریم تاجر متنفذی بود که از قضا سخاوت و کرامات کم نظیری داشت. و منشا خیرات و برکات در مازندران و سایر نقاط کشور بود.

مادرش (حاجی ننه)  بقولی سیده فاطمه نام داشت.

سید حبیب الله درسال 1274در رستمکلا ی بهشهر زاده شد و به سرعت وجود نازنینش بر تارک تاریخ سخاوت و مهرورزی و دانش و فقاهت و عرفان تاثیر گذاشت.

مردی عائله مند و بسیار سخاوتمند بود. که سخاوتش هنوز هم ضرب المثل مردم منطقه است. و در بین همه طبقات مردم به حاتم طایی دوران مشهور است‌.

سجایا وکراماتی تحسین برانگیز داشت و نافذ القول و وجیه المله بود.

خوش قلب و خوش قول و بردبار بود.از بهترین اموالش می بخشید.

حتی فرش دست بافتی که زیرپایش بود را به خواهانش هدیه داد.

 ایشان طبع شعری لطیفی داشت و درحال تالیف آثار واشعار پراکنده اش بنام " کشف الاسرار برهانی"بود که باز اجل مهلتش نداد.

ایشان پیوند دوستی عمیق و صمیمانه ای باآیت الله کوهستانی داشتند تاجائیکه در دیدار بزرگان و علمایی که مهمانش می شدند بدون حضور آیت الله کوهستانی محفلی برگزار نمی شد.

آثار و خیرات و برکات فراوانی داشت که علاوه بر وقفیات وبرکات و آثار ایشان در رستمکلا در شهرهای دیگرنیز از فواید آثار وکرامات ایشان بهره مند بودند .

دل بی کینه و صافی داشتند. برای همه خیر خواه و حامی بودند. سرانجام در یکی از شب های آذرماه سال1338بعلت ایست قلبی در منزلش درگذشت و دو روز بعد ضمن تشییع پرشوری در باغ رضوان مشهد تدفین شد.

روحشان شاد و یادشان گرامی و راهشان پر ره رو باد . 

دوفرزند بزرگوارش  "سیدتبارک الله و سید ولی الله" درجنگ به شهادت رسیدند.

و همچنین نوه اش "سیدعبدالناصر رستمکلایی" نیز ازشهدای جنگ است.

*چندی پیش به سه تن از بهترین دانشجویانم سپرده بودم که باتوجه به فشارهای روانی و هجمه های کورکورانه ای که علیه طبقه روحانیت رخ داده است لازم می بینم نقش علما و روحانیون بر توسعه پذیری جامعه با تاکید برعلمای مازندران را کارکنند و بر این محور تحقیق جدی و موشکافانه و متمایزی را بخرج دهند.

 

پس ازمدتی دوستان گفتند؛قریب به دویست عالم برجسته وتاثیر گذار در مازندران و به نام مازندران در شهرهای مختلف وجود دارند که بر افق های علمی و عرفانی و سیاسی کشور و بلکه دنیا تاثیرگذار بوده اند،  شما حلقه و دایره ی افراد را تنگ تر کنید و خودتان راهنمایی نمایید که کانون دقت را بر روی کدامشان استوار کنیم.

 

عرض کردم همه بزرگان و مشاهیر مازندران دارای درخشش و ویژگی های منحصر بفردند، برای من " آیت الله آقاسیدحبیب الله برهانی قدس الله سره العزیز" جذابیت و تلالو بیشتری دارد و چون کمتر درخارج از مازندران و منطقه شناخته شدند، روی سیره و شخصیت ایشان کارکنید.

با این حال خودم نیز مجددا و مکررا با منطقه ارتباط گرفتم و حتی دیدار بسیارمهم و خوبی را با آقا زاده ایشان "حضرت آیت الله آقا سیدنصر الله برهانی" ترتیب دادم و از نزدیک با سجایای اخلاقی ایشان نیز آشناشدم.

انصافا سخاوت و نیک دلی و دانش و عرفان دراین تبار ،میراث مهم و رایجی است.

حضرت ایشان کتابی را بنام" برهانی بر تارک زمان" تالیف نمودند و در معرفی شخصیت و سیره عملی پدر بزرگوارشان همت گماشته اند. که سعی بسیار مشکوری بود و بی تردید این آغازیک راه برای نکو داشت یاد و یادواره بزرگی از صالحین و بزرگان سپهر دانش و پارسایی و عرفان عملی است.

بااین دیدار و دریافت رهنمودهای لازم، شاکله و چارچوب کار را مشخص نمودم .

بااین حال وسعت کارکردهای آیت الله برهانی در حوزه های مختلف علمی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی باعث می شود تا تحقیقات وکاوش ها درحوزه رصد و شناخت خدمات و شخصیت و سیره ایشان  فراگیرتر دنبال شود.

ازاین رو نیاز به کاوشها و دقت بیشتری برای شناخت همه ابعاد منور شخصیت بزرگ و ستودنی آیت الله برهانی قدس الله سره العزیز دیده ام. 

 موضوعاتی که برایم اهمیت دارد و مایلم دوستان وعلاقمندان و مطلعین و پژوهشگران نگاه بگذارند وکمک کنند این است:

 

1.نقش علمای مازندران در حمایت وهدایت مردم باتاکید برشخصیت وسیره آیت الله برهانی (ره)

 

2.نقش روحانیون بر توسعه پذیری جامعه با تکیه بر آیات وروایات وسیره معصومین علیهم السلام.

 

3. ستم ستیزی وحمایت از مردم در سیره آیت الله برهانی

 

4. مردم داری، سخاوت، مناعت طبع وحمایت از نهاد خانواده در سیره علمای مازندران ازجمله آیت الله برهانی.

 

5. توانمندی های روحانیون وطبقه علما ومراجع برای توسعه

 

6.تاب آوری های علما و روحانیون برای پذیرش الگوی پیشرفت و رسیدن به توسعه

 

7. راهکارهای عملی آیت الله برهانی در ترویج حقوق شهروندی وتکریم از کرامت انسانی.

 

8.استفاده از توانمندی و شهرت و شخصیت وخصایل نیکوی آیت الله برهانی در پذیرش توسعه با مدل الگوی ایرانی اسلامی.

 

9. نقش منطقه رستمکلا و تاثیر این منطقه بر فرهنگ عمومی و اجتماعی مازندران، و آثار و برکات فرزانگان آن دیار بر جامعه.

 

10. بهسازی تبلیغات دینی و فرهنگ غنی قرآن کریم  با تاکید برسیره علمای مازندران.

 

 و الی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده. 

بهشهر 25آبان1402

 

 

تمامی  حقوق مربوط به این اثر  درانحصارمولف محفوظ می باشد.