دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۵ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

زن.مسافرت وتحصیل

پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۴۷ ق.ظ

   

پاسخ به سوال:

مسافرت و تحصیل  و اشتغال زن و دختر به دور از خانواده از دیدگاه اسلام چگونه است؟

مقدمه:

اسلام با تحصیل واشتغال و مسافرت بانوان مخالف نیست. و مشروطا آن را به شرط حفظ امنیت وکرامت و آرامش زن وخانواده  برای اعتلای فرهنگ و غنای اخلاق و اقتصاد و فرهنگ  خانواده   مناسب می‌داند

                             


منتها تحصیل و اشتغال و مسافرت بدون حضورمحارم مرد (امنیت) به این دلیل  که باعث مفسده و مشکل گردد جایز نیست. اساسا هر عمل و رفتاری که باعث مفسده و یا بی‌امنیتی و یا بی‌مبالاتی شود شرعا گناه محسوب می‌شود.


                                          


مسافرت و تحصیل زنان

نظر فقهای شیعه و اهل سنت درباره مسافرت بانوان. (در این مورد یکسان است (

 

 :رسول خدا فرمودند

 -بر هیچ زن مومنه‌ای شایسته نیست به تنهایی به سفر برود و پدر یا برادر یا شوهر یا پسر یا یکی از محارمش اورا همراهی نکند.

- بر زن جایز نیست که مسافرت یک شبانه روزی بدون همراهی با محرمی (مرد) برود.


منبع: کتاب سفارشات پیامبر به زنان ودختران. صفحه  43


در منابع اهل سنت نیز مشترکا روایت است:

پیامبر گرامی صلی الله علیه و سلم فرموده‌اند:

«لاَ تُسَافِرُ المَرأَةُمَسِیرَةَ ثَلاَثَةَ اَیَّامٍ اِلاّ وَ مَعَهَا ذُو مَحرَمٍ:

زن اجازه ندارد مسیر سه روز (به زبان امروزی 81 کیلومتر) را بدون محرم سفر کند». حال سؤالی پیش می آید که امروزه مثلاً: راه خانه تا مکه را در عرض فقط چند ساعت طی میکنیم و همه ی همسفران نیز مردم مورد اعتمادی هستند، چون همه احرام بسته و مُحرِم شده اند، آیا با این شرایط نیز زن نمیتواند بدون محرم سفرکند؟

در جواب می گوییم: ابن عباس رضی الله عنه روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه و سلم در یکی از فرمایشات خود فرموده اند: «زن حج نکند مگر اینکه همراهش یکی از محارمش وجود داشته باشد». در این حین یکی از اصحاب پیامبرعلیه السلام که در آن مجلس حضور داشت گفت: یا رسول خدا مَن در فلان جنگ نام نویسی کردم و همسرم را تنها بدون محرم به حج فرستادم و حال در مکه به سرمیبرد!!!!! {لازم به ذکر است که: محل سکونت پیامبر علیه السلام مدینه بوده ومسافت بین مکه و مدینه نیز مسیر سفر میباشد}.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم خطاب به آن مرد فرمودند: «اِرجِع و حُجَّ معها: برگرد و برو پیش همسرتو با او حج کن و او را تنها مگذار».

نزد امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله آنچه که مسلّم بوده و در مذهبش به عنوان حکمی از احکام جاری است، کمیّت مسافت (81 کیلومتر) است نه زمان آن. به همین علت با پیشرفت وسایل نقلیه شاید مسیر سفر را در عرض فقط چند ساعت با هواپیما یا.... طی کنند، اما درمذهب ایشان اعتباری به زمان نمی دهند، بلکه مقدار مسافت آن مورد اعتماد است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم در حدیثی دیگر فرموده اند:

«بر زنی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، حلال نیست که مسیر سفر {81 کیلومتر} را بدون همراهی پدر یا پسر یا زوج یا برادر یا یکی دیگر از محارم خود، سفر کند»

 بنا به این فرموده رسول گرامی علیه السلام، حکم مسافرت بدون محرم زنان درمذهب امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله حرام بوده و این حکم نسبت به جهان امروزهیچ تغییری نیافته و نخواهد کرد، حتی در کتب فقهی ما آمده که اگر زنی مال دار بوده و استطاعت برای حج کردن را دارا باشد، اما مَحرمی نداشته باشد که او را همراهی کند، فرضیت حج به ایشان تعلق نمی گیرد و حج بر وی فرض نمیشود،حجی که یکی از ارکان پنجگانه اسلام است شریعت اجازه نداده که زن تنها سفرکند. پس سفرهای دیگر که جای خود دارد. در نتیجه وظیفه ی ما مسلمانان این است که:

«به فرمایشات رسول گرامی مان محمّد مصطفی صلی الله علیه و سلم وآنچه که از فرمایشات ایشان توسط مجتهدین مذهب استخراج شده است، لبّیک گفته وبا جان و دل آن را قبول کنیم و به آن جامه ی عمل بپوشانیم.

چون خداوند درمورد فرمایشات پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرموده اند:

ما یَنطِقُ عن الهوی اِن هو الاّ وَحیٌ یُوحی؛ گفته های پیامبر اسلام علیه السلام از هوا وهوس نبوده و از خود چیزی نمی گوید، بلکه سخنان ایشان وحی بوده که از طرف خداوند متعال به او ابلاغ گشته است«.

    


کار و تحصیل:

 -در مورد کار و تحصیل چون مدت بیشتری را در پی دارداذن ولی لازماست. یعنی رضایت پدر به شرط امنیت خوابگاه و محل سکونت و محل کار و تحصیل که مفسده‌ای برای دختر یا همسرپیش نیاید.(اما غالب مراجع با تحصیل راه دور و تنهای دختران خوشبین نیستند و اساسا با کار و تحصیلدور از خانواده بی‌میل هستند). دلیل این نگاه هم برداشت های آنان از آیات و روایات و احادیث و مستندات در حوزه زن و تجلی آن در جامعه فعلی است.

به نظر من فقه پویا یعنی فقهی که به روزاست ودرک کننده‌ی احوال و مقتضیات زمان است.

 

                                        

                              

                

به نگاه شخصی‌ام تحصیل به شرط عدم مفسده: یعنی ایجاد امنیت روحی و روانی و جسمی  به دور از خانواده که باعث مشکلات اخلاقی و آسیب روحی و جسمی نشود بلا مانع است.

چون خودم در این فضا بودم عرض میکنم ،اغلب پسر و دخترهایی که مهمان دانشگاه شدند و از جای دور آمدند بعلت دوری از سنت های خانوادگی. و ورود به آزادی آنی، جو گیر شده و از لحاظ اخلاقی مشکل‌دار شده‌اند.


                                            

اما انصافا بعضیها فقط در خوابگاه و با دوستان همجنس و در محیط آزاد فقط برای انجام ضرورتها دیده میشوند. گفتگو و توقعات و رفتارهایشان حاکی از امانتداری و صداقتشان است. از اول با این طیف از بانوان در حوزه تحصیل و امداد آموزشی کنارمی آمدم. گاه در نمره‌ها، گاه در پروژه ها و...تسامح و تساهل مضافی خرج داده‌ام. و سعی کردم حتی در صورت نیازشان کمکهای مالی با همیاری دوستان بدون اینکه خودشان متوجه شوند داشته باشم. بعضی از همکاران هم مثل خودم فکر می‌کنند. باید امتیاز زیادی برای بانوان خویشتن‌دار و مودب و موقر قائل شد.

اماعده‌ای از دانشجویان که شما از رفتار و سکنات شان در می‌یابید دانشگاه محل تفریح و تفرج و تجربه‌های... آنهاست و متاسفانه از طبقات خوب جامعه هم هستند.جو آزادی آنی آنها را افسار گسیخته کرده و تن به هرکاری می‌دهند. تا بقول معروف الکی خوش باشند .

 این دسته از بچه‌ها در حوزه اخلاقی مشکل قطعی دارند. بعضیها معتاد، بعضیهاخیابانی، بعضیها دچار بیماریهای روانی هستند. گروهی مشکل مالی را بهانه‌ ی هرزگی خود می‌کنند و گروهی مشکل غریزی. و گروهی مشکلات اجق وجق من درآوردی را بهانه می‌کنند. کلا با توجیه اباطیل آنها می‌توان یک کتاب پر فروش نوشت. 

                                    

                                          

 

نکته                        :  

 ضـعف محیـط

چون رفتار محیط هم نسبت به زنان مطلوب نیست ونمره زیر 10دارد طبعا امنیت اخلاقی برای زنان ما ضریب مقبولیت پائینی دارد.( رفتار بعضی از اساتیدو بازاریان. رانندگان. و اشخاصی که در طی روز با آن مواجهیم. تا خود جو محیط  و مطالبات کلی و دست‌ساز مردم از زن و دختر)

شمااگر فرشته‌ی عرش هم باشید باز هم به دلایل ناامنی فرهنگ محیطی اذیت می‌شوید. مگر اینکه حامی و پشتیبان داشته باشید. که مهمترین پشتیبان هر شخص عفاف و مدیریت معاشرت او در جامعه است واینکه داشتن اهرم هایی مانند دسترسی آسان به خانواده و تعامل و ارجاع عاطفی عاجل با آنها و حمایت  معنوی و حضور فیزیکی آنان نقش بسیار مهمی را در حفظ امنیت اخلاقی و معنوی افراد ایجاد می‌کند.

بنابراین بعنوان کسیکه در حوزه‌ی رفتارهای امنیتی جامعه صاحب نظرم به نگاهم صلاح نیست دخترها بدور از خانواده باشند. حالا بعضیها خونه‌ی خاله و عمه و دایی و عمو و برادر و پشتیبانی دارند که مثل خانواده است. قبول دارم.

البته بعضیها هم با بی‌درایتی و بی‌نظارتی بچه‌هاشونو به امید آنها فرستادندکه فجایع آنها کمتر از ولنگاری  بقیه نبود.  بقول خانمها: اونایی که ذاتشون خورده شیشه داره هر جا بروند کارشونو می کنند. به نظرم دستگاه عفت و حیا در وجودهر کسی روشن باشد. خودش را حفظ میکند چه دختر چه پسر. محیط بد  برای عفیف و با حیا گرچه ناامن است اما می شود با برنامه‌ ریزی و مدیریت رفتار صحیح از آسیبهایش دور ماند.

و یابقول استاد ما: اگر مبارزه و جهاد میسر نبود مهاجرت  وامتناع ازحضور حتما جواب می‌دهد. 



حمیدرضا ابراهیم زاده

                                                                    2 آبان1392 

تمامی حقوق نشر برای مولف محفوظ است.



  • حمیدرضا ابراهیم زاده

عفاف

سه شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۵۶ ق.ظ


گاهی وقت ها .

بعضی از زنها حجابشان نقاب است.

یعنی در عین پوشش و حجاب،  بی حجاب و لجام گسیخته‌اند. و گاه از حجابشان  برای قاب و تجلی رخسارشان بهره می‌برند.

از نظر روانشناسی زیباپسندی؛ معمولا بخش مخفی یک چیز زیبا بیشتر جلب طمع میکند و نظر بیشتری را برای بیننده جلب می کند همانند یک لکه سفید در یک زمینه سیاه که سریع به چشم می‌آید و خیره کننده است و یا رنگ هایی که در کنار هم باعث تجلی منحصر بفرد یک نگاه خاص هستند.

وقتی قطعه‌ای از زیبایی بزک کرده را جلوی قاب و ویترین به نمایش می‌گذارند بیننده را متوقع و حریص می کند تا به کنه و کمال آن راغب شود.

پس حجابهایی که ایجاد قاب و نقاب میکنند نیز از بد حجابی و بی‌حجابی فساد انگیزترند.

وقتی کسی عفیف نباشد با ابراز ابزار حجاب، خود را زیباتر می‌نمایاند تا معقول تر و عصیان‌گرتر و افسارگریخته‌تر جلوه گری کند.

  البته در پشت نقابی به نام حجاب

                             

گمان می‌برم حجاب مصونیت نیست. بلکه می‌تواند مقدمه‌ی یک نوع از مصونیَت باشد. پس باید گفت:

عفاف مقبولیت و مصونیت است...

کسی که سلاح عفاف دارد اهریمن درونش را تارانده است و صلاح خود را فهمیده است و گرگ خفته‌ی خویش را اهلی کرده است...
با این نگاه مرد و زن با هم در پیشگاه عفاف یکسانند.

و بلکه اولویت در عفاف با مرد است. نگاهی به آیه ی 30 و31 سوره نور حقیقت  موضوع را شفاف کرده است...

من عفاف را بر حجاب مقدم میدانم.
 کسی که عفت نداشته باشد حجابش نقابش خواهد بود.
 حجاب بی‌عفاف موجب رونق فساد و انحراف اجتماعیه. عفیف ولنگار هم باعث دردسر هست.
 نظرم این است حجاب در حد متناسبش که باعث حفظ حرمت آدم باشد کفایت میکند.
الزاما حجاب متناسب چادر و روبنده و ... نیست بلکه طرز پوششی که جلب نظر طماع نکند.


گاه یک چادری هم طوری فتنه به پا می کند که بی‌حجاب نمی‌کند...

یک عیب دیگر از فهم ملت درباره حجاب این است که گمان می‌برند حجاب مختص زن هست.

که اشتباه است. چشم پوشی از طمع اولویتش با مردهاست.

و اولویت در به رخ نکشاندن زیباییها و خواستنیهای ارزشمند  و تحریک نکردن با بانوان است.

البته کمبود محبت و نگاه و خود کم‌بینی برخی از بانوان هم باعث تجلی‌گری افراطی شدهاست. که زمینه را برای نگاهها وتوقعات غلط باز کرده است.               

رعایت امر حجاب هم طرفینی است.


هم نگاه سالم و چشم پوشی‌های مرد نسبت به نگاههای طماعانه‌اش به زن.

و هم رعایت حداقلهایی که زن برای مصونیتش دارد و اینکه چون تجلی زیبایی زنانه برای مرد در هر شرائط خواستنی است. پس یکپایه‌ای بعنوان رعایت پوشش نیاز است که شما بانوان هم با من موافقید.

من حداکثر حد حجاب را به واکنشهای جامعه، شرائط تیپ و اندام، و تجلی فیزیکی یک زن در نوسان می بینم.

یک زن باید دریابد آیا این حد حجابش در محیط کار، تحصیل و بازارو... متناسب است یا خیر؟

برای مردها هم همینطور. نباید با هر آرایش و لباسی در ملاء عام ظاهر شوند.

                 

منتها این قدر قوای امنیت فرهنگی و اخلاقی ما ضعف دارد که اینها را جرم نمی‌بیند و گیرش اغلب به ضعیفه‌هاست که دستشان از همه جا کوتاه است.و ندانسته بدفرمی ناغافلانه را تفریح و نشاطشان می‌دانند. کاش همه مسائل دینی در عین توجه و تعادل نسبت به هم تعریف و ترویج می شد. نه دل بخواه ومطابق باطیف و جنس و مذهب و نژاد و طبقه و..

عفاف امر وپندار وذائقه ی درونی است
-عفاف در نگاه
-عفاف درکلام
-عفاف دراقتصاد ومعیشت وپاکدستی و....
-عفاف درخشم
-عفاف درشهوت
عفاف درجلوه گری

عفت درجلوه گری که بحث ما ویا عمدتا آنچه که عموما به آن عفاف گفته می شود به تظاهر وریا نیست.
آنکه عفاف درجلوه گری دارد یعنی از جلوه گری عمومی ویا نامحرمان
چشم می پوشد .

وازهرگونه جلوه گری وجلب وگدایی نگاه خودداری می ورزد

عفت درپنداراست.

عفت تحمیلی بی نهایت خطرناک است ولی عفت از روی تربیت که مهندسی نگاه وذائقه وپندار می دهد پسندیده است.

عفت تعبدی هم باید درساختار طرز تفکر وپندار تعریف وتمکین شود
عفت فقط برای جنس زن یا مرد نیست عفت برای انسان شریف زیبنده والزامی است.
هرکس که خلعت ولباس عفت ندارد شرافت ونجابت ووقار ندارد
انسان نا نجیب وبی حیا وبی شرف از عفافش می لنگد...

آرم و برند عفاف، حجاب است.

از این منظر حجاب، ارگان ونماد عفاف می شود وتقید به آن التزام وباور به عفاف محسوب می شود

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

   مازندران  12تیر 1392



* تمامی حقوق نشر برای مولف محفوظ است.


  • حمیدرضا ابراهیم زاده

غنا و موسیقی حرام

شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۵۲ ق.ظ

سوال: شنیدن موسیقی ، ترانه و.. که خواننده اش زن هست برای مردحرام است؟


- بله. کاملا (حتی اگر آوای مرثیه و قرآن باشد جزء گناهان کبیره است. مطابق با نظر تمام فقهای شیعه وغالب فقهای  اهل تسنن.(


سوال: دلیل و منبع؟


- دلیل :تحریک ناپسند روحی وغلیان   و اختلال عصبی. ریبه و فساد.


منابع:همه رساله های فقهی مراجع


دلایل روانشناسی آن محرز شده. که گوش کردن به صدای موسیقی ناهنجار یا تحریک عاطفی شدن و ایجاد خدشه در روح.  عامل بیماریهای روحی محسوب می شود.

از محفل  عرفا شنیده ام که موسیقی و آواز نامحرم حضور ملائک را در این لحظات منتفی میکند.

(منظور موسیقی ناهنجار و آواز نامحرم است.(


حقیقت موسیقی غنائی


 غنا از گناهان کبیره ای است که نص صریحی در قرآن  و روایات متواتره دارد.


-غنابر وزن زنا:

عبارتست از کشیدن و تحریر صدا در حلق. به گونه ای که طرب آور و مناسب مجالس لهو لعب باشد با آلات موسیقی ملایم وموافق است به نقلی باعث حرکت و رقص اندام (سر و گردن. انگشت و...) بصورت ریتمیک شود.


و عبارت است از صوت لهوو آوازی که از روی لهو و التذاذ ... در تحقق مصداق غنا قرآن و مراثی با اشعار و غزل فرقی ندارد. خواندن و گوش دادن به آن حرام است(رساله ی ذخیره العباد.مرحوم سید)

قرآن: واجتنبو قول الزور..(حج30)/ -لقمان 6 :لهوالحدیث/لغو معرضون: مومنون آیه 3

امام باقر: غنا از گناهانی است که خدا بر آن وعده ی عذاب داده .(اصول کافی(


 

مغنی گری و مطربی : خواننده ی آوازهای ناهنجار  و...شغلش حرام است.


منابع مهم در این حوزه:

- استفتائات مقام معظم رهبری در مورد موسیقی. دست زدن. ماهواره و...

-اشتغال به ملاهی(خوانندگی)* ویژه نامه 4 گناهان کبیره گوش دادن به  موسیقی حرام1359شهریور

- هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی.مولف اکبر ایرانی

- نظر پروفسور روانشناسی دکترولف آدلر،

پرفسور دانشگاه کلمبیا می‌گوید: بهترین و دلکش‌ترین نواهای موسیقی، شوم‌ترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان باقی می‌گذارد.


کشفیات  دکتر ولف  چنان درامریکا تاثیر کرد که هزاران نفر طرفدار او شدند و موسیقی را برخود حرام کردند و از مجلس سنای امریکا تقاضای کتبی کردندکه از هرگونه کنسرت عمومی جلوگیری کند.
وی میگوید:موسیقی علاوه بر اینکه سلسله اعصابما را در اثر جلب دقت خارج از طبیعی آن، سخت خسته می‌کند. عمل ارتعاش صوتی که در موسیقی انجام می شود تولید تعرض خارج ازحد طبیعی در جلد می نماید که بسیارزیانمند است .

( مناظره دکتروپیر ص  (452

تقاضای ممنوعیت موسیقی در غرب 


کسانیکه عمری به دنبال ترویج موسیقی بوده اند امروز از عمل خویش پشیمان شده اندبر همین اساس برخی امریکایی ها تقاضای ممنوعیت آن را نموده اند : مجله صبح در این مورد می نویسد :

گروهی از والدین نوجوانان، ضمن طوماری از کنگره آمریکا خواستند تا موسیقی (( راک )) و (( رپ )) را غیرقانونی اعلام کنندزیرا باعث از بین رفتن بچه های آنها می شود.
یکی از افراد به شبکه بیبی سی گفت: پسر او تحت تاثیر یکی از آهنگهای رپ قرار گرفته که خودکشی را تبلیغ می کند . و یک پزشک نیزگفت : گوش دادن به این آهنگها باعث تضعیف حس شنوایی می شود .

و همین طور ریس انجمن شهر کوتابارو مرکز ایالت کلانتان مالزی رقص و آواز را ممنوع کرد. مقامات دولتی معتقدند رقص و آواز منجر به رفتارهای غیر اخلاقی می شود.


آسیب های موسیقی بیش از اینهاست و به چندی از آنها اشاره میکنیم:


درجریان کنسرت پرشرو شور گروه موزیک ولینک استونز ، مردی از شدت هیجان برهنهشد و با حالت جنون آمیز بر سرو کول انبوه خلایق به راه افتاد که توسط پلیس دستگیرشد.( تاثیرموسیقی برروان و اعصاب نقل از مجله جوانان سال چهارم)


چندی پیش براون، خواننده ی انگلیسی ضمن اجرائ برنامه ای درفستیوال موسیقی پاپ، تمام لباسهایش را از تن بیرون آورد و در برابر جمعیتی بیش از 15 هزار نفر برنامه اجرا کرد. ابتدا پیراهنش را درآورد و چون تماشاگران به هیجان آمدند وی هنگام خواندن آواز بکلی لخت و عریان شد و به خواندن و رقصیدن پرداخت. در این موقع افراد پلیس خود را به صحنه رساندند وخواننده عریان را دستگیر کردند .
در ملبورن پنجاه هزار نفربعد از گوش دادن به یک کنسرت موسیقی چنان آنها را موسیقی به هیجان آورد که ناگهان همه باهم ریختند و بدون جهت یکدیگر را زخمی و مصدوم کردند تا پلیس خود را رساند چند نفر به ضرب چاقو از پای درآمدند و به چندین دختر تجاوز شد وتعداد زیادی مجروح شدند.

در ایالت لیتل راک خانم 64 ساله ای بهنام لیکیام به جوانی پیانو می آموخت نغمات موسیقی چنان در روح جوان ایجادهیجان کرد که بدون دلیل از جا برخاست و با 19 ضربه چاقو معلم موسیقی خود رااز پای درآورد.
در یک کنسرت موسیقی به دسته ای از جوانان برای اولین بار هیستری ( یک نوع بیماری روحی ) دست داد. آنها پس از برنامه بیتلها به خیابان ها ریختند اتومبیل ها را آتش زدند، شیشه های مغازه ها راشکستند و مغازه ها راغارت کردند و تعداد 315 نفر از آنها از فرط هیجان غش کردند و به بیمارستان انتقال داده شدند .

نظر برخی از بزرگان تاریخ در این باره:


-کانت ، فیلسوف مشهورآلمانی:

موسیقی اگر از همه ی هنرها مطبوع تر باشد . ولی چون به بشرچیزی نمی آموزد از تمام هنرها پست تراست .

(تاثیرموسیقی بر روان و اعصاب ص 135).

دکتر آرنولدفریدمانی، پزشک بیمارستان نیویورک و رئیس کلنیک سردرد:

او با کمک دستگاههای الکترونی تعیین امواج مغزی و تجربیاتی که طی مراجعه هزارانبیمار به دست آورده ثابت کرده است یکی از عوامل مهم خستگی های روحی و فکری وسردردهای عصبی ، گوش دادن به موسیقی رادیو است مخصوصا برای کسانی که به موسیقی آن دقت و توجه می کنند.

هگل ، فیلسوف مشهورآلمانی:

ذکرو عبادت مسلمانان در معابد بی آلایش خود فکر می آورد. و دعای مسیحیان در کلیسا باعربده ی ناقوس و موسیقی و نقش نگار در و دیوار تشویش خاطر وانصراف ناظر.

و از دیگر آثار مخرب موسیقی که موسیقی دانان را گرفتار مرگ زودرس کرده:

«بتهون » در سی سالگی به کلی کر و از ضعف اعصاب سرانجام دیوانه شد. « باخ « موسیقیدان اتریشی،‌ به اختلال حواس و کوری گرفتار شد « موزارت » و « شوپن « دو تن از موسیقیدانان نامی،‌ دچار ضغف قوا و سل شدند.

«شوبرت »، « واکتر »، « مندلسن » و « دو کونیسی »، هر چهار نفر به اختلالات عصبی و پریشان‌فکری و کشمکش‌های روحی مبتلا شدند.

«شومان » و « دووراک » ضعف اعصاب شدید گرفتند و سرانجام دیوانه شدند

نظرخودتان درباره ی موسیقی چیست؟

به نظر من  موسیقی  دو لبه ودو پهلو دارد. واگر بخواهیم تخصصی درباره ی جامعه شناسی آن بحث کنیم موسیقی نماد و سخنگوی  فرهنگ ها  وهنجارهای ملت هاست .و درواقع موسیقی  منبعث از فرهنگ ها وآداب ورسوم وفولکوریک  اقوام. ملت ها و جوامع است. مبانی موسیقی فاخر وحتی مذهبی  اغلب ریشه درخود متون دینی وفرهنگی  جوامع دارد.خیلی ازملودی ها ویاتمام پارامترهای موسیقایی با اعماق فطرت بشرقرین است.مثلا موسیقی آواز قرآن  کریم وقتی آهنگ صبا ویا نغمه ی حجاز و...توسط قاری تلاوت می شود این آواز چیزی جز روح متن قرآن کریم نیست.صدای مرحوم عبدالباسط در تلاوت سوره ی مریم چیزی جز تبیین روح ماجرای مریم مقدس نیست. بسیاری ازآواهای محلی وبومی هم ازاین جزئیات مستثنی نیستند.دستگاههای موسیقیایی وابزارها وآلات موسیقی هم  به  ابعاد جامعوی وفرهنگ  وعقاید آن جامعه تهیه ویا نواخته می شوند.سازقانون مخصوص آهنگ ها وآواهایی است که خود قانون سازان  به آن نیازپیدا کردند و آن را خلق کردند تا حرفشان به گوش ملتها ویا مردمان برسانند. تار وسه تار وویلون و حتی نغمات آوازی وتحریرها هم همین پیچیدگی ها را دارند.بنا براین قضاوت درباره حلیت موسیقی کارسنگینی است وکسانیکه به ابعاد حرمت ویا حلیت آن نظرداده اند بالطبع نگاه عمیقانه تری نسبت به بنیانگذاران وشنوندگان موسیقی دارند وآن هم فهم آنها ودرک دوراندیشانه ی آنان نسبت به همه ی ابعاد شنیداری .روحی وروانی فردی واجتماعی است

بالطبع نا فرمی ها وناهنجاری های متنوعی وارد ساحت موسیقی شده است و اغلب شرافت موسیقی بومی وفاخر را مخدوش کرده است

بخش وسیعی ازموسیقی امروز هم مشمول دستخوش نا هنجاری های فالش از فرهنگ ها شده است

و به پیرو آن  بخش زیادی را موسیقی  مضر و بخشی کمتری  دیگر را موسیقی سالم تشکیل داده است

نهی مردم وملت ها از شنیدن موسیقی فاخر و فولکوریک ویا موسیقی سالم دورازاخلاق وانصاف است

درجامعه ی ما اگرچه رویکرد بسیاری از عواطف مذهبی  به سمت حرمت کنسرت ها واجرای موسیقی ها روان است. اما ازانصاف نگذشته نگرانی  آنان نیز بجاست متاسفانه شرائط ایجاد شونده درکنسرت های زنده وحواشی پیرامونی آن که مدیریت ونظارت براین حواشی علی القاعده بسیار نارسا  وضعیف است و بعضا مناظر نا بجای ونگران کننده ای  درحواشی ایجاد می شود. که شان ومنزلت موسیقی فاخر هم زیر سوال می رود وشرع مقدس هم ازآن مشمئز است


 حمیدرضا ابراهیم زاده


7 دی1392


 


تمامی حقوق نشر برای مولف محفوظ است
  • حمیدرضا ابراهیم زاده

درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی

سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۲۰ ق.ظ

اوست جاودانه تا ابد

ضایعه ی درگذشت یاردیرین انقلاب و  امام و رهبری . مفسر نو اندیش قرآن کریم   حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی را به پیشگاه  ولی عصر ورهبر فرزانه ی انقلاب و همچنین عموم علاقمندان  به ایشان تسلیت عرض می نماییم

آن فقید سعید  همواره درسنگرهای مهم  خدمت به مردم وانقلاب با بردباری وسعه ی صدر  واخلاص وتدبیر واعتدال موفق بوده و خار چشم دشمنان ملت ونظام و میهن محسوب می شد.

خدمات ارزنده ی مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی فرموش شدنی نیست ومردم قدر شناس ما مهروایثاروصلابت اخلاص وتدبیر وانصاف  ایشان را از یاد نخواهند برد

ازخداوند برای ان فقید سعید علو درجات وغفران الهی وبرای همه ی بازماندگان صبر می طلبم


حمیدرضاابراهیم زاده

شامگاه 19دیماه 1395


 نتیجه تصویری برای هاشمی رفسنجانی

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

به بهای این بهانه

چهارشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۳۳ ق.ظ



به نوای این ترانه

به صفای این کرانه

به دل بزرگ دریا

به شمیم این جوانه

به صبای صبحگاهی

به ورای این نشانه

به وفای رخصت یار

به رهت شدم روانه

به وصال خیره گشتم

به بهای این بهانه...:



بازهم دلم برای خودم چه سخت سوخت


 باید دوباره تکه های مرا چو رخت دوخت


 من یک بهانه ای برای نبرد درون  توام


 تو هم  بهانه ای که  بهایت مرا اندوخت


 هرگز ندانست دلم رسم عاشقی  چه است؟


 رسم زمانه مرا درس عاشقی آموخت


 من اهل جنگ نی ام ای ماه شوخ چشم


 آوردگاه رخساره ات این نبرد افروخت


 تهمت بی عشقی و خذلان مرا لایق نبود


 این آن بهانه ای است که ارزان مرا فروخت.



حمیدرضا ابراهیم زاده

       16/4/1392

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است.


  • حمیدرضا ابراهیم زاده