دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۷ مطلب در آذر ۱۴۰۳ ثبت شده است

زهرای اطهر الگوی زمان ها

يكشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۳، ۱۰:۰۰ ب.ظ

چگونه فاطمه زهرا می تواند الگوی زنان امروزی وبلکه الگوی رفتاری همه مردان وزنان باشد.!؟
اول
ویژگی های الگو بودن
چیستایی الگو "به چه چیزهاو چه کسانی الگو می گوییم.؟"
مختصات الگو واسوه بودن درجامعه و در مقتضیات زمان الگوچگونه رسم می شود.؟
الگوها مقیاس ومتر ومداد های مشخصی دارند که  سمت و سوی شان تعالی و پویایی وعزت و اعتبار وامنیت است. وبه قواره جامعه می آید و جامعه را به کمال وآرامش می رساند!
بعنوان مثال الگوهای خیاطی از اندازه ها وزوایای مشخصی تهیه می شوند که به قواره واندام فرد بیاید. ویا قالب ها وسازه های صنعتی که مدلی برای مونتاژ وتکثیر قطعات وکالاها استفاده می شوند.
قالب ها والگوها گاه اسطوره های ما هستند که در میان ما زیسته اند ونماد فضائل واعتبار واقتدار جامعه ما شده اند در خود چنین تاب آوری ها وتوانمندی های شاخصی را بروز داده اند که کمتر کسی توانایی تحمل وشکیبایی تحقق آن را داشته است.
گاه در رفتارهای انسانی، با توانمندی ها وتاب آوری هایشان به کمالات وافتخاراتی دست یافتند که باید از آنها قالب و نماد ساخت.

تاب آوری در برابر خشم و شهوت و فقر وطغیان توانمندی و... در واقع همان حیا وشکیبایی هایی است که در برابر ناملایمات این چنینی باعث توانمندی افراد می شود.
نماد های  حیا، پارسایی، عدالت، انصاف، سخاوت، گذشت، شکیبایی، شجاعت، ایثار، امانتداری، مسئولیت پذیری، مدارا، مهربانی و عشق ورزی و.... در هر جامعه ای وجود دارد که با پیروی و گسترش آنها می توان جامعه و نسل های نو را به سوی پویایی ونیکی و رهپویی، رهنمون ساخت .
انسانهایی نیز در این راستا در جامعه زیسته اند که تعاملات اجتماعی شان باعث تولید نماد شده است. 
حیا وگذشت و جوانمردی و شجاعت وامانتداری وسخاوت افرادی که در زمان خود باعث تحولات و تاثیرات بسزایی شده ودر طول زمان به اسطوره هایی کم نظیر مبدل شده اند. همانند اسطوره های باستانی و یااسطوره ها ونمادهای زمان‌ما که تاثیرات ژرفی را برای جامعه وبلکه دنیا گذاشته اند.
شهدا مظهر گذشت وایثار هستند.
علمایی که نماد دانش های زمانه خود شده اند.
پهلوانانی که نماد سخاوت جوانمردی شده اند و...
دوم
تاب آوری های زهرای اطهر به عنوان الگوی شکیبایی که می تواند به توانمندی ایشان مبدل شود.
فاطمه ی زهرا یگانه یادگار پیامبر بود وشاخصه های فردی زیادی داشت که می توانست از جایگاه پدرش بهره های سیاسی واجتماعی واقتصادی ببرد اما چنین نکرد وپارسایی پیشه کرد و در تاریخ اسلام تاثیر بسزایی گذاشت او باتوجه به شرائطش دنبال رانت، ویژه خواری،تحکم و مداخله در امور حکومتی ومطالبات اقتصادی وقضایی وسهم خواهی ها نرفت! وهرگز خویشتن را به حب جاه و مقام وجایگاه سیاسی واجتماعی نیالود!
سوم
فاطمه به تمام معنا به آموزهای وحیانی دین و تئوری باورهای الهی جامه عمل پوشانید.
او‌توانست باالتزام عملی به آموزه ها، دیگران را به این تفکر وا دارد که  انسان امن واهل، مسئولیت پذیر است و مسئولیت‌مهم اجرای باورهایش را به درستی پذیرفت‌!
اونیز همچون دختران دیگر دنیا آرزوی ارزشمند و دیرین پوشیدن لباس زیبای عروسی داشت.و پی برد که خلعت ولباس زیبنده خوشبختی را باید در چنین شبی به تن کند!ولی در مواجه با نیازو نیازمند و فوریت زمان ، لباس زیبای آرزوهایش را درشب عروسی خود  به نیازمندی داد که اورا خطاب قرار دادکه بانوی من!  مرا بپوشان که نیازمندم....
او آموخته بود که چیزی را که دوست تر می داشت راباید ببخشد.
ایشان هم به آیه ۹۲ آل عمران التزام عملی فرمود؛ لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون.

چهارم
فاطمه  شخصیت منزوی وخانه نشین وآفتاب ومهتاب ندیده ای نبود.
بلکه در بطن جامعه جریان داشت وبا مردم درارتباط بود ومحدوده ارتباطش نیز کاملا مدیریت شده وهدفمند و مشخص بود!
به خانه اش سلمان وابوذر ومقدار وعمار وعلی و... رفت و آمد می کرده اند واز او راهکار و سفارش می جسته اند و...
همچنین ایشان اهل کار در بیرون‌منزل بود و اداره"  فدک " که شهرک ویا بستان بزرگی بود ومملو از کارگر وساکن بودند باایشان بود .
درواقع فدک مدت های زیادی  توسط ایشان اداره می شد!
و علیرغم این موضوع به کارهای خانه و تربیت فرزندان برومندش نیز رسیدگی می کرد.

پنجم 
فاطمه زهرا سلام الله به قانون همسایه داری و شهرنشینی اعتقاد داشت!
یکی از بن مایه های تعاملات زیستی، صیانت و حفظ حقوق شهروندی است
شهروندان نسبت به هم حقوق متقابلی دارند که در همسایگی نماد ونمود بیشتری دارد.
عمده ترین‌مشکلات امروز ما عدم رعایت حقوق همسایگی و آپارتمان نشینی است.
ایشان در ان گرانیگاه زمانی در اوج سفارشات خود بچه های کمسال خویش را به حفظ ورعایت حقوق شهروندی و تکریم همسایگی فرا خواند.
در حالیکه هنوز قوانین شهروندی و همسایگی وآپارتمان نشینی وجود نداشت.!
ایشان به این‌ماجرا پایبند بود و...
الجار ثم الدار. حکایتی شنیدنی که مادر جوان برای پسران خردسال خویش چنین توصیه می فرماید.
ششم
در وصف حیا و تقوای  ایشان در مراقبت از این حیا  می توان به حجاب گرفتن ایشان در برابر شخصی نابینا اشاره کرد؛
حجاب فاطمه زهرا سلام ا...علیها در برابر نابینا
شخصی که نابینا بود از حضرت فاطمه اجازه خواست تا به حضور او برود، حضرت فاطمه اجازه داد ولی در طول ملاقات حجاب بر سر داشت
. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: چرا حجاب در بر نمودی در حالی که او تو را نمی دید؟
 حضرت فاطمه گفت: اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم، و او بوی تن مرا نیز حس می کند
پیامبر فرمود: شهادت می دهم که تو پاره ای از وجود من هستی. 
(مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص ۹۷۰)

هفتم
در سیره عملی ایشان ونکوداشت تعاملات و رفتارهایش ماده موثری بنام نزول آیات درباره اش داشتیم!
مثل نزول سوره هل اتی که بخش آغازین آن در باره ایشان است.
و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا انما نطعمکم لوجه الله لانرید منکم جزاءًو لا شکورا... (سوره دهر ۸و۹)
جاییکه برای سفره آسمانی ارسالی از خدا هم نیازمند را مقدم دانست.
ویا نزول یک سوره کامل به نام و برای ایشان که خیر کثیر است و مایه مباهات خداوند شده است.!
بااین‌توصیفات و دقت در زندگی بانویی که در زندگی کوتاهش تاثیراتی این چنینی برجامعه اش داشته است؛این بانوی ارزشمند و فرهیخته چطور می تواند الگو نباشد!؟
بنظر می رسد ما درشناخت الگویی مانند ایشان‌مطالعات مان بسیار قشری و سطحی بوده است.
وجود نازنین ایشان نیازمند دقت و مطالعات ژرف تر می باشد.
برای دریافت ابعاد گونا گون رفتارهای الگو مدارانه ایشان که خود اسوه ی تعاملات زیستی و زندگی فردی واجتماعی است نیازمند به ژرف نگری در سیره عملی ایشان هستیم.
و به برکت مهر ماندگار ایشان بایست مطالبات امروز نسل جدید را با روشمندی ها و سیره عملی زندگی ایشان مقایسه کرد و بهره برد.
اللهم صل علی فاطمه و ابیها وبعلها وبنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک.
امیدوارم که  با مطالعه سودمند ودقت در رفتارهای اجتماعی وفردی معصومین، خداوند ما را در مسیر پیروی از اهل بیت و اسوه هایی همچون زهرای اطهر موفق وثابت قدم بدارد . آمین

والی الله المصیر
حمیدرضا ابراهیم زاده 
نهم آذر۱۴۰۳

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

تعاملات جامعه شناسی و بینش دینی

چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۱۲:۴۰ ب.ظ

 تعاملات بینش دینی و جامعه شناسی

1

ضرورت توجه به بینش دینی (فقه)  ازنگاه معصومین:

 امام علی (ع) فرمود اندکه:

ای مردم! دینی که درست فهمیده نشود هیچ خیری در آن نیست. (بحار الانوار  جلد70 صفحه307)
وهمچنین امام باقر فرمودند ؛

اگر به جوانی  ازجوانان شیعه برخورد کنم که فقه نمی داند ادبش می کنم . (میزان الحکمه ج4 ص1403)

منظور ایشان  از  ادب کردن؛ آستین بالا زدن برای آموزش بود.
و فقه بینش دینی است که هر انسانی باید از آن آگاه باشد.

 به نظر می رسد ضرورت آموزش فهم دینی درنگاه باقرالعلوم نشان دهنده اهمیت دانایی و تسلط مردمان زمانه به بینش دینی است.

بی بصیرتی و فقدان بینش درست در دین و مطالبات آن باعث گمراهی و سردرگمی در شناخت برنامه ها و اهداف حرکت خواهد بود واز سوی دیگر افراد باورمند و یا مومن ،چراغ راه به خود نصب کرده اندکه پیامبر رحمت فرموده اند:

مراقب فراست مومن باشید زیرا او با نور خدا نگاه می کند (تفسیر نور.دوانی ص 106)

در مکتب قرآن و اهل بیت آموخته ایم که باید با بینش روشن ودرست و روشن بینی به سراغ زندگی برویم.
دین چیز جز محبت نیست!
 پیشوای راستین ؛ شکافنده علوم فرموده است: هل الدین الا الحب؟...
( میزان الحکمه ج1 ص503)
درحالی که خداوند  فرمود:

 قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحبب کم الله ویغفر لکم ذنوبکم...( آل عمران 31)

آنکه خدا را دوست دارد از او پیروی می کند؛ اینگونه است که خداوند هم اورا دوست می دارد و از اشتباهاتش در می گذرد.

دین درواقع مهارت  زندگی کردن در راستای رسیدن به بلوغ وتکامل است
و قرآن کاتالوگ روش زندگی و مهارت رفتار زیستی وتعاملات زیستاری است.
پیامبران فرمان فرمایان بشر نبودند!
لست علیهم بمصیطر...
(سوره غاشیه22)
بلکه فرستاده ای برای رساندن پیام وحی بودند.

درگاه ها و پنجره هایی که صدای وحی را بمردم باصداقت ورعایت امانتداری رسانده اند.
پیامبر محمود پیامرسان پیام حضرت حمید بود و بس.
همجنس مردم و ازبین جامعه خودشان برگزیده شد
ودر بین مردم فوت
  کرد وتدفین می شد.
آنچه که مقدس است؛
آدمیت است که خدا برایش دستور سجده صادر کرد و...!
و بخاطر پاسداشت کرامت انسان گیتی را مسخرش نمود.
ولقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر والبحر...
( سوره اسرا 70)
 به تعبیر امام موسی صدر؛ پروردگار رحمان "دین را در خدمت انسان قرار داد" و برایش پیامبران و راهنمایانی برانگیخت تا در خدمت انسانیت و کرامت او باشند.
انسان پارسا و بالغ را ارج نهاد
و زمین را برایش گهواره ای آرام ساخت تا در این مکان و زمان خود را به بلوغ بکشاند.
انگار خدواند خواست جانشین خود رااز بالغ ترین فرد انسان قرار دهد (
سوره بقره 30)

پس از روح خود درکالبدش دمید ( سوره صاد 72)
و او را نکو داشت...
لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم...
( سوره تین 4)
سپس انسان را فکرت آموخت
و خود معلم پارسایان شد:
ان‌تتقوا الله یجعل لکم فرقانا...
( سوره انفال 29)

واتقوا الله و یعلم کم الله...( بقره 282)
پارسایان  وصالحان راشرافت داد تا وارثین زمین شوند... ( سوره انبیا 105)
خداوند انسان را زیبا خواست و زیبا ترین سرنوشت را برایش چید.
وسپس ازاین آفرینش به خود آفرین گفت:

فتبارک الله احسن الخالقین ( سوره مومنون 14)
آنگاه؛
قرآن را به او داد وگفت؛ بی گمان این کتاب کاتالوگ زندگی توست.
از بت پرستی و کعبه پرستی ودین پرستی و امام پرستی و مقام پرستی و پول پرستی و ...هرچه پرستش غیر من دورباش و مرا با شرک ورزیدن ناراحت نکن
حرمت مراحفظ کن ومرا نادیده نگیر!
( سوره ابراهیم 7)
مرایاد کن در همه حال تا تو را یاد کنم. ( سوره بقره آیه 152)
خدایی این چنین مهربان انسان را برده نمی خواهد که برای  روش زندگی بردگی کنند.
روش زندگی و مهارت زیستی از این جهت محترم است چون مقدسی چون کرامت انسان و خرد قدسی انسان را در بر می گیرد.
وگرنه سوای اسامی وصفات آفریدگار، قران مملو است از واژه های نیک وبد همچون شیطان و ابلیس و نجاسات وخون و خوک  و مردار و منی و خورشید و ماه و مجموع واژگانی از
  بایدها و نبایدها ... که دست زدن به هر کلمه اش طهارت می خواهد و لو کلمه حیض و خون و منی وابلیس.
از مکتب خدا آموخته ایم که برای دانایی و توانایی باید به مدار خدا باشید...
بدون هیچ جریان کشی و هیچ قطعی در مدار.


۲
بخش زیادی از کارکرد جامعه شناسی تعامل با دین و استفاده از حقیقت گوهره ی دین است.
هیچ جای دنیا جامعه شناس بی دین
  نداریم.
دین ودینداری
  هرجامعه ای در واقع هویت آن جامعه است و جامعه شناس هویت خواه و هویت پژوه هر جامعه ای خواهد بود.
همه جامعه شناسان در هر دین ومسلکی متدین محسوب می شوند واغلب سواد دینی بالایی دارند.
اساتید ما گفته اند: سعی کنید زندگی
  جامعه را لمس کنید نیاز مردم را در هر دوران بفهمید وبرایش برنامه بسازید. آسیب ها را بشناسید و با دقت مشکلات را تشخیص دهید تا به برداشت برابر با واقع دست یابید تا

آنگاه بتوانید برای درمان آن بهترین راهکارها را تجویز کنید.
آسیب ها را پیدا کنید و برایش راهکار بیابید. یعنی با آنها زندگی کنید و از جنس آنها باشید!
به مردم مطالبه گری یاد بدهید.
امین و امانت دار و امنای مردم باشید و شیوه های حمایت و دفاع از مردم را بفهمید.
اگرقرار است وارد جامعه بشوید وبرای مردم کار کنید مردم ودردها و درمان هایشان رابشناسید.
دین شناس شوید و با بینش درست ، راهنما و پیام بر کرامت و بهروزی و بهبودی زندگی مردم باشید از این رو کتابهای آسمانی و دستورات وحی و نهج البلاغه را با دقت بخوانید و آگاه شوید.

در واقع باورهای دینی مردم فرهنگ زیستی آنها رارقم می زند.

از این رو فرهنگ هایی که ادیان و مذاهب مشترک دارند به هم شبیه هستند.

مصرف و تولید و سبک زندگی شان به هم شبیه است.

قوانین واحکام رفتاری و تعاملات اجتماعی ملت ها براساس باورهای دینی آنها رقم می خورد واگر انحرافی در باورهایشان رخ دهد و یا التزامی به باورها ی دینی خود نداشته باشند تضاد ها وتعارضات فاحشی رخ می دهد. دروغ و ریا کاری و بی مسئولیتی جامعه را منحرف و نا کار آمد و منزوی و بیمار می کند...
بنابر این حتی در بریتانیا
 و فرانسه و سوئیس  و فنلاند و کانادا هم کاره ای شدید راهی جز معاشرت و آشنایی با کلیسا و محراب و مکاتب فکری و آکادمی های فلسفی آنها نمی بینید
هرگز از توانمندی دین  و مسلک مردم غافل نباشید. این باورهای دینی است که آموزه هایش باعث ایجاد توانمندی و تاب آوری در زندگی می شود.
مردم از بد دینی به فلاکت و انحراف افتاده اند نه از فقر مالی و ...

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

۱۲ آذر۱۳۹۲

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

بردگی مستضعفان

يكشنبه, ۱۱ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۲۱ ب.ظ


مستضعف کسی است که به ضعف وناتوانی وادارشده باشد
واژه مستضعف و مستضعفین در قرآن بکار رفته است.
کسانی که وادارشده اند ضعیف باشند ویا ضعیف وناتوان نگهداشته شده باشند مستضعف هستند.
دو مستضعف داریم
مستضعف اقتصادی که ناتوان در اداره مالی خودش یا کشور وجامعه اش است.
و دیگری مستضعف فکری .
کسی است که در اندیشیدن وابسته و برده است .
مستضعف فکری بصورت ناملموس و ناخواسته برده فکری و فرهنگی اجانب و یا دیگران  می شود.
برده داری نوین این است که خوراک فکر وفرهنگ وذائقه فرد مردم وجامعه را به گونه ای رسم کنند تااورا به خود ومنافع خود وابسته نگه دارند.!
ناتوانی در اندیشیدن خطرناک تر  از ناتوانی در اقتصاد است.
زیراناتوان فکری و برده فرهنگی راهی برای رهایی ندارد.
مستضعف فکری وفرهنگی توانمندی تشخیص حق رااز باطل ندارد!
در واقع توانایی های تمایز بین خوب وبد و بردگی و سروری و عزت وذلت  در مستضعف فکری و فرهنگی  وجود ندارد.
برای دگرگونی و تغییر باید انقلابی در ژرفای فکر و روش اندیشیدن وسبک حرکت وزندگی فردی و اجتماعی او پیش بیاید تا بتواند از آن رها شود.
با این که رهایی از واداری فکری و فرهنگی و اقتصادی بسیار سخت است اما شدنی است.!
باید تاب آوری بیشتری را در خود ابراز کرد و تبعات و هزینه های آن را پرداخت.
تمرین تاب آوری و نیروی تاب آوری خودش توانمندی است .

خداوند دگرگون نمی کند حال هیچ جامعه ای را مگرآنکه خودشان برای رهایی تلاش کنند ...

 

والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
۱۱ آذر۱۴۰۳

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ترس و کرامت

جمعه, ۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۰۱ ق.ظ

ترس آدمها
بعصی آدم ها از جنگ و ناپایداری می ترسند
بعضی ها از فقر وناداری  می ترسند
بعضی ها از بیماری ها می هراسند  بعضی ها از آدمهای گستاخ می ترسند
بعضی ها از ادمهایی که چیزی برای از دست دادن ندارند می ترسند
در این بین بعضی هااز پلیس و کلانتری می ترسند
بعضیها از قاضی ودادگاه
بعصیها از پزشک و بیمارستان
بعضیها از مرده و گورستان
بعضی ها از معلم ها واساتید
بعضیها از نهادهای مالیاتی
بعضی ها از بانک ها و بانکداران
و بعضی ها از تامین اجتماعی
بعصیها از شهرداری چی ها
بعضی ها از مادر و همسر و پدر زن و مادزن ... می ترسند
واقعیت این است انسان ها ترس از دست دادن دارند.
ازدست دادن آرامش
از دست دادن آبرو
از دست داد مال
ازدست دادن آزادی
از دست دادن امنیت....
آدمها هر چه قدرتمند باشند نیز همیشه از چیزی می ترسند
کسی گفته بود؛
شب دوباره همانیم!
آزرده، غمگین، تنها و ترسیده از دنیا!
حتی اگر تمام روز در قوی ترین حالات ممکن یک انسان زیسته باشیم.
آدمها از هرچه که برایشان موهوم ومبهم است می ترسند واز هرچه که بخواهد امنیت شان را برباید می ترسند وگاه با آن‌مبارزه می کنند وگاه از آن دوری می کنند.
ترس می تواند باعث اشتباهات و جنایات و نهایتا حقارت شود.
آدمهای ترسو راحت تر دروغ می گویند و به آسانی مرتکب تخلف می شوند.
فرجام ترسوها حقارت است و فرجام حقارت نابودی است.
هیچ انسانی دوست ندارد که روحش حقیر و فقیر باشد.
آدم حقیر حیثیت وهویتی ندارد.
و آدم بی هویت در معرض بی حرمتی و نادیده گرفته شدن است.
پس هیچگاه نباید هویت کسی را تحقیر کرد ونادیده گرفت.
زیرا نهایت بی احترامی به آدم ها نادیده گرفتنشان است...
کافر هم به همین معناست
کسی که نادیده می گیرد !
نادیده گرفتن مهر ومحبت و نعمت های خداوند.
نادیده گرفتن بینایی وشنوایی و توانمندی ها و... خدا در واقع بی حرمتی به اوست.
آگاه باشیم وقتی که خدای به این بزرگی داریم نترسیم. 
پشتیبان آدم ها یی که به خدا و توانمندی هایش باور دارند خود اوست...
اغلب ترس توهمی است که انسان به آن دچار می شود.
و ترس ستوده ای هم داریم که ترسیدن  دراین موضوعات باعث مباهات است.
ترس و خشیت از جباریت و غضب خدا
ترس از تضییع حقوق دیگران
ترس از گذشت عمری که به بطالت برود
ترس از اشک و آه مظلوم
ترس از توهم
ترس از...
ترسهای ستودنی در واقع احتیاط آورند و در پی آن توجه و دقت وپارسایی می آید و به آن حیا می گویند.
حیا کرامتی از انسان های پارسا است که مانند رایحه ای مطبوع منتشر می شود و دیگران را متوجه و متنعم از بزرگواری های خود می کند.


والی الله المصیر.

حمیدرضاابراهیم زاده

۹ آذر ۱۴۰۳

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار نگارنده محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

پاسخ به یزید سال ۶۱ هجری

دوشنبه, ۵ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۴۴ ب.ظ

پرسشگر
آقای ؛ م.پ

*چهار پرسش!؟*

از دوران جوانی همیشه به این داستان جنگ امام حسین و یزید (که نمی دانم اصلا چنین جریانی وجود داشته یا نه) فکر می کردم.
چند پرسش ذهنم را آزار می داد : 

*♦️ اول :
— یزید چهار ویژگی بارز داشت :
۱- باده نوشی
۲- قماربازی
۳- شعر و شاعری
۴- داشتن حیوان خانگی
- از هر چهار ویژگی ،سه  ویژگی را بیش از ۹۰٪ مردم هم‌اکنون دارند !
آیا یزید انسان سده‌ی بیست و یکمی (قرن ۲۱) بود !!؟؟؟

*🔷 دوم :
— در داستان جنگ یزید و حسین ۷۲ تن کشته می‌شوند که همگی مرد بودند .
هیچ زنی کشته نمی‌شود.
- آیا یزید پایه‌گذار «نه به خشونت علیه زنان» بود !!؟؟

*🔶 سوم :
— در این داستان ، یک بیمار یا کم‌توان جسمی یا ذهنی وجود دارد به نام “سجاد” این بیمار را در جنگ نمی‌کشند (پس از جنگ نیز وی تحت آزار قرار نمی‌گیرد)
- آیا یزید پای‌بند به کنوانسیون ژنو بود !!؟؟

*🔵 چهارم :
— پس ازجنگ “زینب” خواهر امام حسین درکاخ یزید و از تنها تربیون موجود در آن زمان علیه یزید سخنرانی می‌کند.
- آیایزید از بنیانگزاران آزادی بیان بود !!؟؟

*❌ یا داستان از اساس ساختگیست ؟ یا یزید  انسان بسیار پیشرو ، فرهیخته و خردمندی بوده است !!؟*

Hre786:
پاسخ؛
توجیه اباطیل و انحرافات عناد است.
باسلام
درمقابل این چهار پرسش  باید گفت پرسشها دارای ایرادات و تناقضات جدی و کلی هستند
مثل دادخواستی که بلا وجه و فاقد پیگیری باشد.به شنونده القا می کند این چنین نبود.
شاعری یزید وجه مثبت اوست!
سگ بازی ومیمون دوستی یزید بااینکه در عرف زمانه ناهنجاری بود ولی ناقض چیزی نمی شود!
اما شرابخوارگی حرمتی است که صلاحیت عقلی وکفایت راهبری گروهی و اجتماعی رااز او سلب می کند ودر دستورات قرآن حرام بوده ومنع مصرف شده است!
و شرابخوار تعقیب و تعزیر می شود.
و همچنین قمار بازی واثبات قمار باز بودن خود به خود برای هر شخصی در هر آیین و دینی سلب صلاحیت می آورد.
وقمار باز هم تعقیب وتعزیر می شود.
یزید دوصلاحیت بزرگ را برای شخصیت متنفذ بودن و یا کاریزماتیک رهبری وسیاسی از دست داده است. 
بااینکه قوه تخیل بالایی داشت وشعرهای خوبی هم می سرود اما چیزی بعنوان مدیریت اداری و مالی و مدیر منابع انسانی ومدیریت رفتارهای اجتماعی و سیاست ورزی بدوی نداشت.
بااینکه امت اسلام در آن مقطع به امرایی حائز پشتوانه پارسایی و شجاعت و دلاوری و نجابت و میانه روی و مسئولیت پذیری و فقاهت نیاز داشت یزید همه ی این موارد رااز خود خلع کرده بود وهیچ بینشی بر رفتارهای شخصی خود نداشت چه برسد به درک تعاملات اجتماعی.!
اسلام با کاخ نشینی مخالف بود واو کاخ نشینی وسلطنت را بجای زعامت برگزید وبرخلاف پدر سیاس خود هیچ اندوخته ای برای زعامت سیاسی نداشت.
حتی  پدرش تلاش کرد باازدواج های سیاسی به او اعتبار بدوی ببخشد که نشد و خاندان های مطرح ومتنفذ سیاسی به او زن ندادند!
هنگامیکه شعر مشهورش را در کاخ خواند وگفت؛ 
"لعبت هاشم بالملک فلا خبر جا ولاوحی نزل...
تا کنون بنی هاشم باسلطنت بازی کرده است ودر حالی که نه وحی نازل شده و نه خبری در کار بوده است."

بااین غزل ،یزید اساسا وحی را انکار نموده است...
پس  حتی مسلمان هم محسوب نمی شود و حتی اسلام ظاهری هم نداشت.
چگونه زعامت اسلام و امیر المومنین جامعه اسلامی کسی باشد که نزول وحی را قبول ندارد.؟
در باره اسائه ادب به علی بن حسین باید گفت اگر پرسشگر مودب بود حتما پیش از پرسش، مطالعه ای سطحی درباره خردمندی امام سجادمی نمود که او نویسنده کتاب مهم رساله حقوق که در باره حقوق شهروندی انسانهاست ونه مسلمانان او به همه ابعاد انسان بالغ و میانه رو واهل وامن دقت کرده است.
اگر در بین جنگاوران امام سجاد جثه ی ریز تری داشته است.!

اگر لباس جنگی بر تن نداشت!
اگرحالش مساعد نبوده است!
اگر کسی او را در قامت مرد جنگی ندیده است؛دلیل بر مشکل دار بودنش نبود.
بلکه حکمت خدا بود که او بچشم نیامده باشد.
زیرا کسانی که در سپاه عمر سعد خدمت می کردند اغلب از اقصی نقاط ایران و عراق و فلسطین و تونس و... به مزدوری آمده بودند
با آن قواره های جنگی چگونه این مرد نازنینی که به اقتضای زمانه بیمار شده باشد را به چشم مرد جنگی دیده باشند...
اما حین اسارت او را سوار شتر بی پالانی کردند و پابند ودست بند به او زدند.
حتی هنگامیکه مردم ابله شام خاکستر  آتش به سر و رویشان می ریختند .
تکه ذغال آتشینی که به دستار مبارکشان افتاد سرش را سوزاند ونتوانست آن رااز خود دور کند.
آیا اینها بچشم نمی آید!
آیا دواندن و تعقیب دختر بچه یتیمی برای کندن گوشواره از گوشش که در بیابان می گریزد و... به چشم نمی آید؟
آیا مثله کردن اجساد شهدای کربلا بچشم نمی آید؟
آیاهدف از اجازه دادن سخن به زینب وسجاد برای بی آبرو کردنشان در بین جمعیت و رسانه مردمی نبوده است؟

اما حماقت یزید همین بس که نفهمیده است این خاندان سخنوری و شجاعت را در نهاد وژن خود داشته اند
یزید کجا آداب سخنوری وتسلط به قرآن و نصوص اسلامی داشت که بتواند با او در آویزد؟
کشتن کودکان واسارت زنان و کودکان در کدام کنوانسیون یزیدی باید جا داده شود؟
پایه گذار چنین توهماتی که بخواهد یزید را موجه جلوه دهد اگر احمق نباشد حتما معاند و دروغگوست.
یزید نه بنیانگذار آزادی بیان بود و نه آزادی خواه بلکه کودنی بود که خواست در سخنوریش بر دایره اسلام بتازد اما بایک زن مصیبت زده روبرو شد که گفت سخنی دارم ویزید نتوانست در آن جمع بگوید نه!
 بلکه با بی سیاستی خود گمان برد این زن وآن جوان در حد و موقعیتی نیستند بخواهند حرفی برای گفتن داشته باشند
امام سجاد وخانم زینب بدون هیچ برنامه ریزی قبلی  یاوه سرایی سخنوران را دریدند و آبروی یزید را در آن جمع و رسانه به آب بستند،وبلکه آنها را غافلگیر کرده اند.
یزید اگر ذره ای خردمندی و درایت داشت که پا به این عرصه نمی گذاشت و هنگامی که‌مثل سگ از کرده اش پشیمان شد نتوانست خود را از شماتت عواطف عمومی خارج کند...
امت اسلام در همه مذاهب می دانند که یزید در قواره ای نیست ونبود که بتوان برایش دفاعیه نوشت.
 این حرفها برای افرادی که‌مطالعه ای ندارند شاید انحراف آمیز باشد اما وقتی یک گوشه از واقعه عاشورا را مطالعه کنند می فهمند با چه شاعر شوربختی روبرو شدند که ای کاش همان شاعر می ماند ویا در گهواره می مرد.

 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده
۵آذر ۱۴۰۳

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

تغییرات اجتماعی و توسعه

يكشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۳، ۰۱:۱۰ ب.ظ

فرهنگ افراد وگروهها و جوامعی که در ذات ونهاد خود ؛
مبارزه با دگرگونی.
مقاومت دراصلاح ناپذیری.
لجاجت درنپذیرفتن اصلاح وتغییر و بهبودی داشته باشد و به آن تفاخر ومباهات کند،
درست کردن و بازگشتش نیاز به یک انقلاب و انفجار نور دارد.
در هرجامعه ای که ذات ودرون و نهاد فرهنگش با اصلاح پذیری و ویرایش و انتقاد و تغییر، دشمنی کند واز آن گریزان باشد،لجاجت و مقاومت در برابر اصلاح و دگرگونی وبهسازی، مقدس باشد؛ خود را با فساد آمیخته است. و هرگونه  توسعه و دگرگون سازی را دشمن خود خواهد پنداشت و به صورت سیستماتیک آن را خاموش کرده و پس می زند.
آمبولی های  این چنینی که در رگ های هر جامعه ای رخ دهد او را به ناگاه ساقط می کند.
همواره کسانی از روحیه لجبازی وخیره سری از این ساختار ناهنجار فرهنگی نفع می برند و تلاش می کنند با مقدس سازی و ایجاد و آفرینش برندها و نماد ها واسطوره های ناشیانه ،درستی راه و مقاومت در مسیر را به جامعه القا کنند و بخشهایی که با آنان در تضاد هستند را دچار استحاله  می پندارند و آنها را تحقیر و تضعیف نموده وبلکه با جنبش های آنان مبارزه کنند.

البته باید دانست که این فشار و یا مشوق های خزنده همیشه از حکام جوامع  به جامعه پیش نمی آید بلکه گاه خود حکام و مدیران ومسئولین جامعه به این مسیر سوق داده می شوند.

برنامه ریزان و سناریو سازان برده داری های نوین اغلب خواهان چنین تدوین ها و افکت هایی هستند و از دور ونزدیک این برنامه ها را تدوین می نمایند.
لذا حرکت در مسیر توسعه نیاز به بستر پذیرش و بهسازی روش فکری و رویکردهای فرهنگی و اجتماعی برای پذیرش توسعه را دارد.
انحراف از توسعه اغلب با مقاومت نشان دادنها و  رویارویی های هولناکی آغاز می گردد.
اما به تدریج گفتمان خیره سری و لجبازی و مقاومت در برابر توسعه جای خود را به مطالبه ونیاز برای دگرگونی می دهد .
آنچه که مهم است دوران طولانی رسیدن به بلوغ است.
جوامع نابالغ ویا کم برخوردار و در حال توسعه ، تحت سیطره افکار و بد باوری های حاکم بر فرهنگ قرار می گیرند و کمتر پیش می آید تصمیم جدی برای برون رفت از انسداد برای خود بگیرند که اگر ناگاه این بلوغ و دگرگونی در مردمان یک جامع شکوفا شود در این صورت انقلابهای آنی رخ خواهد داد.
معمولا مصلحان اجتماعی و یا لیدرهای سیاسی چنین تغییراتی تلاش می کنند با بکار گیری بالغ مردم  آنها را به سمت اصلاح و دگرگونی سوق دهند.
حرکت برای شدن در مقابل انجماد و ایستایی و انسداد در ذات گیتی است.
در این صورت هزینه بلوغ هر جامعه ی خواهان تغییری برای پیشرفت بسیار گزاف و سنگین خواهد بود.
زیرا امر مقاومت در برابر تغییر خود را مقدس ومعتبر می شمارد و هر جنبش و حرکتی را آنتروپی و ناهنجاری قلمداد می کند...
از این رو جبهه های مقاومت در برابر لجبازی و اصلاح ناپدیری شکل می گیرد وکار را بر جزم اندیشان سخت می گیرد.
و قوه بالغ فکری جامعه را فعال می کند و بالاخره انقلاب با هزینه بسیار بالایی رخ می دهد.‌‌..
انقلاب جهانی منجیان موعود این گونه است.
درباورها وخبرها آمده است که منجی عالم بشریت از غرب می آید و به تعبیری در این دوران خورشید از غرب طلوع می کند.
وشرق و روش فکری لجبازانه شرقی که در مقابل حقیقت اصلاح و دگرگونی ایستایی دارد خود را در توهم دانایی و توانایی ومانایی و...غرق کرده و از پیوستن به چرخه ی تغییر باز می دارد..
شرقی ها با توجه توهمات منبعث از انحرافات وخرافات بیشترین مقاومت و دشمنی را نسبت به توسعه از خود نشان داده اند که این باورها و ساختارهای غلط فرهنگی و در نهایت بد برداشتی از باورهای راستین سرچشمه می گیرد...

لزوم توجه به آموزش وپرورش و آموزش همگانی و بازنگری در آگاهی ها و روشهای برداشت درست از باورهای راستین توسط مهتران ومهندسان فکری و فرهنگی و آموزش مفاهیم بنیادین توسعه و پذیرش توسعه مهمترین کاری است که باید حکام جوامع در حال توسعه از خود بروز بدهند وتسهیل نمایند.

 

والی الله المصیر 

حمیدرضاابراهیم زاده

سوم آذر۱۴۰۳

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

مناظر سیاست خارجی در ایران

شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۴۸ ق.ظ

سیاست خارجی ایران و رفتار شاهان وحکام ایرانی از دیر باز و باستان براین روشها استوار بود.

عدم‌پذیرش صلح پایدار.

اشتیاق شدید به ژاندارم بودن.
روحیه حمله وری.

شیطنت فرصت طلبان منفعت جو برای آتش افروزی.

ایجاد فضای رعب و وحشت.

خودکامگی و سلطه گری.

توهم وخودبرتر بینی وتوهم نژاد برتر.توهمات...

در مطالعات سیاست خارجی ،مسالمت و صلح  ودوستی پایدار در هیچ زاویه ای از سیاست های خارجی ایران جایی نداشت.
عوامل زیادی براین رفتارها تاثیر می گذاشت؛
بارگذاری های غلط در باورهای تعاملات زیستی و مهارت های زندگی.
روحیات جنگ طلبانه و استعمارگری و سلطه جویی.

تفاخر به غارت گری. ازجمله کشورگشایی که در ذیل خود مجوز جنایات زیادی را صادر می نمود.
سستی و یا‌تاب آوری مردم‌نسبت به رفتارهای سختگیرانه حکام با توجه به تبعات ناشی از دگرگونی های سیاست داخلی و خشونت های منبعث از نارضایتی علیه حکام.
نا آگاهی فراگیر مردمی به دلیل فقر آموزشی
فقدان روحیه پذیرش توسعه روابط.
نداشتن برنامه درست در مبادلات تجاری سازمان یافته.
دشمنان موذی خارجی.

نا کار آمدی دستگاه سیاست خارجی در مطالعات ونیاز سنجی ها وعدم واقع بینی. و...

اکنون که درسایه سار جهانی شدن اندیشه های سیاست خارجی و رفتارها ومطالبات به تفاهمات بیشتری نزدیک می شویم شایسته است که اشتباهات پیشینیان خود را تکرار ننموده و در مسیر گسترش روابط ثابت قدم و پویاتر و منسجم تر رفتار شود. تا توسعه وامنیت پایدار تری همراه با عزت ملی و رفاه وآسودگی بیشتری در بستر جامعه ایرانی رسوب نماید.

 

 

والی الله المصیر


حمیدرضا ابراهیم زاده
۲۷آبان ۱۴۰۳

  • حمیدرضا ابراهیم زاده