دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

گرگ مرا پیدا کنید

چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۱۴ ق.ظ

گرگم راگم کردم

 وهمچنان سلام بهترین کلام است برای درک این پیام

بازهم متفاوت می گویم به سیاق ستون گمشدگان

ایهاالناس

من گرگم را گم کرده ام

ازاین فراغ سخت معذبم

وبی نهایت چشم انتظار ودل نگران ومشوش.

چندی است گرگم را نمی یابم

بله درست شنیده اید گرگ!

اسمش گرگ هست.

اما عصاره ی وجودش شیراست وشیر وجودم را به شیرازه می کشد

دوستش دارم

چون به آسانی حجاب بره ی احساس مرا می درد

وخیلی راحت خون بی گناهی ام را به گردن می گیرد

وخیلی راحت تمام تهمت ها و فحشها و هتاکی ها وحرف وحدیثهای دیگران را به جان می خرد

چون ایثارش در تلخی نامش پنهان شده است....

در اولین برخورد دوستی ام بمن گفت من گرگ هستم

وواقعا گرگ بود

زیرا همه ی ضمختی ها و حجاب هایم را بی واهمه درید

وبرایم مقدس ماند الی ابد

واکنون مدتی است زدیده ام پنهان شده است که آوار غفلت ها وناگواری ها بر من هوار شده است

و زنگار نسیان در وجودم رسوب کرده است.....

یا ربا گرگ من از دیده ی من پنهان است «هرکجا هست خدایا به سلامت دارش»

به یابنده مژدگانی مکفی خواهم داد که گرگم را کشف کند وبه من برساند.



تصویر مرتبط


حمیدرضا ابراهیم زاده .

تبریز16 اکتبر 2014



 تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نظرات (۳)

گرگها عاطفه و رحم ندارند
ولی وقتی میفهمند دوستشان داری رام میشوند، حتی درنده ترینشان!

آدمها عاطفه دارند شعور هم دارند
و وقتی میفهمند دوستشان داری گرگ میشوند، حتی رام ترینشان
پاسخ:
سلام وسپاس ازبذل نگاه ارزشمندتان
سلامت شاداب بمانید
پس کجاست؟
کمد را زیر و رو می کرد
خرت و پرت ها ا گشت
پوشه ها
تیکه کاغذ ها
نامه ها
رسید ها
پس کجاست ؟!
توی اون کیف قدیمی را هم گشت
چند تا سکه و اسکناس مچاله شده را پیدا کرد
وای اینجا چند دلنوشته را هم پیدا کردم
پس چرا پیدا نمی شه !
ببین این هم بلیت
وای خدای من این نامه و کپی شناسنامه اینجا چکار می کند !
پیدا شد
ولی آن چه می خواست پیدانشد
ی پلاستیک برداشت
و مشتی کاغذ باطله و تاریخ مصرف گذشته ریخت دور
ولی چرا آن دور ولی میان سینه پیدا نمی شود !
بی خیال شد
رفت کتاب برداشت تا چند صفحه را مطالعه کند ولی هر چه می خواند خاطرات گمشده برایش زنده می شد
فایده نداشت کتاب علامت زد
و رفت پیاده روی .....

وای از گرگ من !
از وقتی گرگ من ریسمان بریده
بره ناقلای قلبم یک گوشه چسبیده صدای زوزه گرگ اون از خوراک انداخته
با پای لزران خود را به من چسبانده که مبادا گرگ وحشی ام حیا قلبم را پاره کند
ولی گرگ ام وحشیانه کلمه کلمه معصوم وجودم را بی رحمانه پاره کرده
این گرگ عاشقانه زوزه میکشد و می گوید من عاشق شده ام !
تابحال زوزه عاشقانه شنیده اید ؟!
ایهاالناس به من نخندید وای زوزه عاشقانه اش مرا دیوانه کرده!
چشم هایم را در آینه می بینم ! دیگر آهویی در این چشمان نیست ! هرچه این شکاف دوربین چشم می بینم از دیدیک گرگ وحشی  گرسنه است .
بیچاره این آهوی نفسم که با شرارت جان باخت 
گرگ من وحشی است به خود رحم کنید و حوالی من توقف نکنید !
دندان هایش تیز است
عاطفه ندارد
رسم انسانیت نمی شناسد
شاید زوزه هایش شبیه یک انسان عاشق باشد رام باشد ولی ساده لوح نباشید قلب فرشته انسانی را به تازگی جلو روح بیمارم لطمه زد .
 
إن أحسنتم أحسنتم لأنفسکم وإن أسأتم فلها…
(سوره اسراء/ آیه 7)
اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی می‌کنید؛واگربدی کنید باز هم به خودمی‌کنید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی