دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

عرفان سهراب

يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

 

 

عـــرفـان ســهراب

 

از دیرباز درایران عرفان  با ادب فارسی رابطه‌ای متقابل و عمیق و موقرانه‌ای داشته است و دارای پیشینه بسیار لطیف و پرذوق می‌باشد .

زبان عرفان از آغاز، زبان شعر و ادب بوده و چه اینکه سراسر  بوستان وگلستان سعدی  ومجموعه ی فاخر مثنوی مولانا و دیوان شمس مملو از آینه‌ی آیه های عرفان است وحافظ علیه‌الرحمه همه ذوق خود را برای تجلی اصیل عارفانه بکار می‌گیرد .

در عصر کنونی نیز سهراب سپهری در همه‌ی اشعار و آثار خود عرفان را بعنوان پشتوانه ی سخن رایج خود بر می‌شمارد و تا به امروز مخاطبین سهراب عمدتاً  او را بخاطر رویکرد عرفانی‌اش به شعر نو و سپید پذیرفته اند .

عرفان سهراب در نوع خود بسیار غنی و مثال زدنی است ، سهراب شاعر واژه‌های سبز عرفانی است . او که اعماق بصیرت نافذش از حضور و مکاشفه سرچشمه می‌گیرد و در قلمرو آسمانی‌ها گاه عریان همچون مولانا واژه‌ها را به  لب و دندان واحساس  مخاطب می‌ساید و گاه آنچنان خود را در شهامت و ایثار غرق می‌کند گویا کسی جز سهراب نتوانسته است شهامت و ایثار را ترجمه کند . از بهترین نوع مثال برای طرح این گفتمان شعری است که گاه و بیگاه در افواه درخشان مردم می‌تابد و لذت بخش است .

آب را گل نکنیم

 در فرودست انگار

 کفتری می خورد آب

 یا که در بیشه دور سیره ای پر می‌شوید

 یا در آبادی کوزه ای پر می‌گردد.

 در نگرش ظاهر این واژگان ،جان مخاطب به پدیده‌ای زیست محیطی سوق داده می‌شود و انسان را در طبیعت دلخواه و زلال به تفریح و سیاحت می‌برد که رویکرد تربیتی پیوسته ای دارد که می فرماید :

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ ﴿الروم: ٤٢﴾

 و مفهوم عاقبت شناسی و فرجام فهمی را به درک مخاطب متبادر می کند.

بعلاوه سهراب در رویکرد عرفانی ،عنصر  آب را همان دانش و امام می‌پندارد.

سهراب در این گرانیگاه نوعی اعتراض برخوانش نصوص و فرق و قرائت‌های مختلف از نصوص دینی و عرفانی را مطرح می‌کند سهراب بکر بودن حقایق را از زلالیت  سرچشمه می‌کاود . و نه تحریف و انحرافات و آلودگی ها و پژمردگی‌ های دست ساخته را.

پژمردگی و افسردگی و انحراف حاصل از پلواریزم سهراب را بر می‌آشوباند و او را ثابت قدم برای مبارزه با غبار توهم و خرافات و انحرافات به سوی مبارزه در جبهه حقیقت‌مهیا می‌کند .

شاید این آب روان پای سپیداری تا فروشوید اندوه دلی . 

 بالطبع واژه اندوه دل با طبع نازک شاعر عرفان پژوه و مبارزی همچون سهراب ، او را بر می‌آشوبد که بگوید : انسانها در مسیر تکامل خویش محتاج به سرچشمه‌های حقیقی و زلال آب حیات هستند که نص دینی و صریح و راهنمایان منزه از خطا و هوس همان آب خواهند بود . آب در منظر شعرای عارف پیشه و عرفای شاعر پیشه بطور قطع و یقین دانش ازلی و امام و آرامش دانش لدنی است .

چه اینکه در نص حکیم آمده است : قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاءٍ مَّعِینٍ ﴿الملک: ٣٠﴾

در تفسیر باطنی این آیه، از امام باقر(ع) چنین نقل شده است: «این آیه در باره امامى نازل شده است که قیام به عدل الهى مى‌‏کند (حضرت مهدى) مى‌‏گوید: اگر امام شما پنهان گردد، و نمى‌‏دانید کجا است؟ چه کسى براى شما امامى مى‌‏فرستد که اخبار آسمان‌ها و زمین، و حلال و حرام خدا را براى شما شرح دهد. سپس فرمود: به خدا سوگند تأویل این آیه تا کنون محقق نشده، اما سرانجام به وقوع خواهد پیوست.(عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‏5، ص 387، اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1415ق.)

 امام(ع) تفسیری باطنی از آیه ارائه فرموده و آب ‌را به امام حق تأویل کرده‏ است زیرا امام آب حیات است بدان سبب که مبین وحی و راهنماى مردم است، مگر آب، رگ حیات زندگى و ستون آن نیست؟ امام نیز چنین است؛ از آن روى که با تعالیم وحى و با هدایت به حق، پیروان خویش را در حیات معنوی زنده نگاه مى‏‌دارند؛ لذا برخی از مفسران در این ارتباط می‌گویند؛ لفظ آب «الماء» مخصوص به آب عنصرى که جسمى سیّال باشد، نیست، بلکه هر چیزى که سبب نوعى حیات باشد آب نامیده مى‌‏شود؛ از این جهت علم، ایمان و افاضات الهى همه نوعى آب‌اند. امام که ایمان به وسیله او است؛ ولایت که بیعت خاصّ ایمان است و ایمان به وسیله آن به دست می‌آید و بذر معرفت در دل‌ها نهادینه مى‏‌شود، هم آب است. تمام مراتب حیات نباتى، حیوانى و انسانى آب هستند. عقول و ارواح و نفوس کلّى و جزئى بشرى و حیوانى و نباتى همه آب هستند؛ روح نفسانى که مرکب قواى درّاکه و حیوانى است که آن نیز مرکب اعضا است، آب می‌باشد؛ مشیّت که اصل هر اصل و مبدأ هر مبدأ و نهایت هر منتها است، آن هم آب است.( گنابادى، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج ‏4، ص 194، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ دوم، 1408ق.)

 دل ها با امواج سهمناک خواطر و پدیده های محیط دنیوی متلا طم و مواج می شوند

دلتنگی و اندوه دل با یاد خدا  آرامش  می یابد و با دوری ازمس وحس  ناپاکان جسور التیام می‌یابد .

الا بذکر اله تطمئن القلوب ( رعد 28 ).

 جناب سهراب دراین گرانیگاه  هدایتگری ونقش مربی و راهنما را چنین اشاره میفرماید که :

دست درویشی شاید

 نان خشکیده فرو برده در آب .

 مضامین بلند و استعاره های ژرف و باطنی که سهراب خیال مخاطب را به حقایق اصیل رهنمون می‌کند تا انسان بتواند در مسیر شدن که همچون گدایان و مستمندانی بدنبال مربی و راهنمای غنی و کاردان می‌گردند در این ناگاه بی‌نگاه همان چشمه آب زلال بهترین و زلال‌ترین راهنما برای پسر انسان خواهد بود      .

زن زیبایی آمد لب رود

آب را گل نکنیم 

روی زیبا دو برابر شده است .

 گرچه صنعت و پدیده استعاره ممتاز ادبی در ادبیات کلامی جناب سهراب غوغا می‌کند. اما این همه راز سهراب نیست .بلکه زیبایی ها وجاذبه های بصری و بیانی آن برای تعالی  فهم وبینش  بسیار بی‌نظیر و چشم نواز و گوش نواز است . و رونق این وقار و زیبایی در همه آثار آنمرحوم به گوش مخاطب نیوش شده و چشم مخاطب را سرور می‌بخشد.

وآب در نگاه سهراب عزیز آینه ای است که جمال و کمال انسان  درحال تکامل را دوچندان می نمایاند.

مربی راهنما  و امام آینه ای است که به تکامل و پویش انسان  شتاب می بخشاید.

 زن که خود مظهر زیبایی و اطفاء و لذت بخشی ساحرانه الهی است همراه با واژه زیبا، کنجکاوی و حس خاصی را به مخاطب القا می‌کند که راز این زیبایی چیست ؟.

زن زیبا در حقیقت همان جذابیت های زیبای انسان مستعد است.

انسان با سمباده تهذیب و تقوا و عقلانیت زیباست و خواهان بسیاری می‌طلبد و زن زیبا در ظاهر طالبان بسیاری دارد که مدهوش زیبایی و متانت او هستند . اگر چه ممکن است زن زیبا مفهوم مجازی در این قطعه داشته باشد ولی در هر دو نگاه زن صاحب جمال و مستعد زیبایی‌هاست . و انسان این زیبایی‌ها را در خود پیوند می‌دهد . و آنچه که بعنوان خلاء در تهیگاه درونی خود دارد بعدها به خود پیوند می دهد و یا عقد خود در می‌آورد . زیرا تهذیب و تزکیه و تربیت اکتسابی است تقوا و دانش در کنار هم آدمی را کامل می‌کند و نباید حرمت این زیبایی را آشفت .  زیبایی و جمال محدود و آسیب پذیر است .گل آلود کردن همه دریچه‌های دانش و زیبایی مسدود کردن زیبایی و تکامل انسان کامل است . نشر و ترویج و جریان دادن دانش و زیبایی ، مسیر زیبایی را گشاده‌تر می‌کند .

 بالطبع این زلالیت از آن کسانی است که در بالادست ، این زیبایی را مورد توجه قرار دادند.

اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ ذَٰلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَتَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿غافر: ٦٤﴾

 چه گوارا این آب

چه زلال این رود

مردم بالا دست چه صفایی دارند .

مردم بالادست؛ پیام آوران خدا و اولیاء خاص او هستند چون از آب چشمه بقا ، دست نخورده و تحریف نشده متنعمند. البته مردم بالادست گاه خود انسانهایی هستند که در کشاکش کشف و بروز حقایق صورت پدیده‌ها را بوجود می‌آورند چشمه‌های جوشان ، چشمه‌ای که در درون انسان کامل می‌جوشد و می‌تراود بطور قطع ثمره‌ی تهذیب و پارسایی و تربیت نفس و عزت و صلابت و شادابی و سلامت نفس است .

 من ندیدم دهشان

بی گمان پای چیزهاشان جا پای خداست ...

ماهتاب آنجا میکند روشن پهنای کلام ...

در این مقطع سهراب نقطه تلاقی مجاز و استعاره و حقیقت را مشخص می‌کند و حرف دل خود را باز می‌کند و رمز و راز را می‌شکافد و می‌گوید در همه آثار مهذبین و علما و دانش پژوهان حقیقت‌جو رد و جا پای خدا دیده می‌شود . پیامبر شهر دانش است و علی درب دانش . دانش در نگاه پیامبر خدا همان کتاب معجزه الهی است . که پیامبر قرآن را معجزه دین خود می‌داند زیرا تنها دانش است که می‌تواند طی قرون متمادی در جان و دل ملت ها نشر یابد و در جریان باشد و پویا و فعال و سازنده به مردم هر عصر خدمت‌رسانی کند .

جاییکه کلام خاموش می‌ماند و سکوت بر انسان غلبه می‌کند فریاد کائنات بزبان موسیقی با زبان هزار دستان خویش همه ناگفته‌ها را فاش و عریان بر دایره می‌اندازد .

بی‌گمان در ده بالادست چینه‌ها کوتاه است.

آفت و تحریف دربرنامه وسیره  بالادستی‌ها غلبه ندارد و نیازمند هیچ خدعه ونیرنگ وسیاست ورزی نیستند .طبیعت چنین زلالیتی ، فرو شکوه و آسانی و اقبال است .

غنچه‌ای می‌شکفد ، اهل دل با خبرند .

جهان اطلاعات و آزادی روزنه های آگاهی و مجاری خبری در بین اهالی باصفا  و صمیمی  بالادست، سیال است . همه دانایان حق پژوه خود بخود از ثمره زلالیت خویش باخبر و متنعمند. زیرا شکوفه ی ترقی و غنچه‌ها و پدیده‌های نو علمی ثمره همان پارسایی‌های گذشته ی اهالی خبر و حقیقتند.

نبی همان خبرگذار است و پیامبر همان پیام رسان و جان انسان با خبر بزرگ می‌تپد .

که میفرماید :

عم یتسائلون عن النبا العظیم (سوره نبا آیات 1و2)

خبر آمد . خبری در راه است .

که حضرت مولانا فرمود :  جان نباشد جز خبر در آزمون     هرکه را باشد خبر جانش فزون .

چه دهی باید باشد

کوچه باغش پر موسیقی باد

مردمان میر رود آب را می‌فهمند

گل نکردند مانیز گل نکنیم . 

 امام شناسی و معرفت دانی اهالی حقیقت پژوهی امری لازم و جدی و حیاتی است .

آنها از نص و امام برای خود جامه ی کاسبکاری و ریاکاری و برخورداری از تمنیات ندوخته‌اند . اولیاء خاص خدا دانش و درِ دانش را شناخته اند که نگذارند تحریف وتوهم وانحراف وخرافه و سانسور و بی‌خبری و یا قرائت‌های شاذ و کاذب در بطن معارف  جامعوی به جریان بیفتد . آنان تا بوده‌اند خواسته‌اند تا هیچ اجحافی به حق و مسیر حق وارد نشود وهزینه ی گزاف حق طلبی هایشان را پذیرفته وبه جان خریده اند.

آنان آیندگان را با تفسیر به رأی خود‌محورانه خویش منحرف نکردند ما نیز چنین بیاندیشیم و به فهم ودرک واقعی حقیقت‌ها کمک کنیم تا دنیای دانش وتحول ،زنده و بالنده بماند ....

درود به روان سهراب و همه ی مهر پژوهان سرای عرفان وادب پارسی.

والی الله المصیر

 

                                                                       حمیــد رضـا  ابراهیــم زاده

1389/3/10

 

 

 

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است.

 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

این حرفهای مادرانه

شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۳۵ ق.ظ

 

 

هوالعزیز

 

زهرای اطهر مام مهر و آفتاب  کائنات است.

الگو ی نجیب و اسوه ی منحصربه فردی که می تواند درهمه ی  دوران نگین توسعه و محور بنیادین  قلمرو توسعه با مدل جامعه ی فاطمی باشد.

کلمات کلیدی:

فاطمه ی زهرا . کرامت زن. عفاف وحجاب.مادر هستی بخش. هویت ایرانی. نجابت. متانت. وقار

دراین نگاه به   بصورت نثر  به گوشه ی ای ازپرتو مهرافروز  بانوی آفتاب می پردازم.

وعنوان آن را " این حرف ها " گذاشته ام:

-           حرف اول زندگی

مروری کوتاه برای معرفی زندگی حضرت  مادر

-   حرف وصل

     ازدواج

     مهریه

    زن مجلای جلال وجمال الهی است

-     حرف بخشش

سیره ی زهرای اطهر در شوهر داری

سیره زهرای اطهر درتوجه به مستمندان

سیره ی زهرای اطهر درپرورش شیعه ی آگاه

حرف عفاف این بود

باورها

باورهای بارورشده اساس توسعه است

باورهای جامعه ی شیعی سترون نمی شود مگر گریز ازدلدادگی به اهل بیت.

      عفت . نجابت. وقار . متانت زن

              هویت جامعه ی ایرانی برای توسعه پذیری

           نقش باورها در مدل پیشرفت ایرانی اسلامی

- حرف حساب 

           سر دلبران ازنگاه دیگران

           روایاتی از آفتاب ومهتاب  پدر و دختر

-      حرف نجوا

حرف زمین/ شعر سپید

دلگویه با مادر

-   حرف آخر

ازآسمان گفتن سزاوار من است /شعرسپید

اشاره شده است.

 

با نام ویاد خدا و با درود به رسول محبت وخاندان وسلاله ی  پاکش.

رسول خدا  پیامبرکرامت  انسان است که هویت فاخر  انسان را  کرامت بخشود  (سوره ی اسرا -70)

و براین رسالت خداوند بربشریت آن دوران و پس ازآن  منت گذاشت :

 لقد منّ الله إذ بعث فیهم رسولاً من أنفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من‏قبل لفی ضلال مبین (سوره آل عمران-164)

حبیب نجیبی که برای تکامل وپویایی انسان شوق فراوان داشت. (سوره توبه -128)

 هو الحبیب الذی ترجی شفاعته لکل هولٍ من الأهوال مقتحم

اوهمانی است که دخترش فاطمه ی عالمتاب  رمز آفرینش گیتی شد و در کائنات   که مظهر ونشانه ی مهر و نجابت خداست.

حرف اول / زندگی

بانوی آفتاب . خاتون دوسرا

فاطمه ی زهرا (س)

روزی که او به دنیا آمد.

وزنه ی  سنگین حضورش هستی و عالم ایجاد را بر آن داشت که به موهبت این ولادت بر خود ببالد.

دنیای ما خاکیان فقط هیجده سال  حضورنازنینش را تاب آورد.

و از آن پس ناگزیر شد وجود نازنین او را به افلاکیان واگذارد.

آن هنگام که بی‌خردان بر پیامبر عیب می‌جستند که او را پسر و یا فرزندی نیست تا کفایت او وامتش را بکند،

 پروردگارِکوثر او را کفایت همه‌ی عالمیان قرار داد و در دیوان عاشقانه‌اش نوشت:         

انا اعطیناک الکوثر...

عطیه‌ای گرانبها و جاودانه ای که جهان را مسحور نگاه زیبای خویش فرمود.

 و منت خدا برای جهانیان شد.

کائنات او را بانوی دو سرا و صاحب حوض کوثرمی‌شناسد و پدر کریم و ارجمندش که پیامبر خاتم است، او را پاره تن خویش خوانده است.

((حورای انسیه )) از زمره‌ی بانوانی است که خداوند برایش بهترین لطیفه‌ها را قائل شده است.

 و همه ملائک و قدسیان را به حضور چنین عطیه‌ای فرشته‌خو نوید داده و منت گزارده است...

بی‌تردید آزردن زهرای اطهر آسیب رساندن به خدا و رسولش است و محبت کردن و مهرورزی به او شاد کردن قلب خدا و رسولش است.

از بزرگترین آموزه‌های عمومی حیات کوتاه آن بانوی بزرگ، اشاره به بخشش لباس عروسی خود به مستمندی درمانده بود.

 که  پرسیدند چرا این لباس زیبای عروسی را بخشودی ؟

فرمود: دوست داشتنی ترین متاعم را بخشیدم، که خداوند مرا به آن امر فرمود .

لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ .

 دوست داشتنی‌هایتان را ببخشید ...(92 آل عمران).

* ایشان می فرمود:

خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ. 

بهترین چیز براى حفظ شخصیت زن آن است که مردى را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.

(بحارالا نوار: ج 43، ص 54، ح 48.)

الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ. 

 همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش ، چون بهشت زیر پاى مادران است ؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.

(کنز العمّال : ج 16، ص 462، ح 45443.)

فاطمه کیمیای حیای حیات وتاج آفرینش است

ولادت

بانوی مکرم اسلام حضرت زهرای  مرضیه  در شهر مکه ودر روزبیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت از دامن مادر پاکدامنش خدیجه چشم به جهان گشود

حرف وصل

صادقانه باید گفت:

زن مجلای درک جمال وجلال الهی است. زنان قوه ی خیال برتری دارند

زن را باعقل خود درگیر نکنید و از زن پیروی ازعقل نجوئید.

زیرا عقل ازعقال می آید ومعنای آن لجام وافسار و نگهبان وبازدارنده ازاحساس است

احساسات زنان بازدارنده پذیر نیست وشاید ازاین رو ست که می گویند ناقص العقل.

یعنی احساس و محبت زن  افسار پذیر نیست.

اگرازین زاویه  به این جمله بنگریم دیگر این واژه اهانت وهتاکی نیست.

لذا زن شرافت ونجابت خود راازخدا گرفته است ونه از مردها وشغل وشهوت و...

شعور زن باعث شد تا خداوند اورا  زایندگی ومادری هدیه کند

زن اصالتا ایثارگر وبا محبت است و برای دلخوشی هایش فدا می شود.بدون اینکه ازعقوبتش بهراسد.

زن آینه جمال و مهر خداست.ازاین رو زن خدای عشق واحساس وطراوت است.

و زن تنها مرجع فهم انسان ازدرک مهرورزی است که او رابه حضرت مهر پیوند داده است.

مهر همان بسم الله الرحمن الرحیم  است که به کابین  خوبی های زن  می بندند.

حال شما بگوئید قیمت وبهای این مهر چقدر است؟

مهر زن را باید عند المطالبه وناگفته وناخواسته داد.

زیرا مهریه هرگز قهریه نیست....

پس اگر مهرورزی ومهر زن را بی واهمه دیدید بدانید رحمتی برایتان  هدیه شده است...

 و فاطمه ی خدا این گونه با ولی خدا  ازدواج می کند

وصلت فرخنده وبابرکت ایشان درروز اول ذیحجه سال دوم هجری  با امام علی (ع) برگزارگردید

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

 اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت.

بدین ترتیب بود که مقدمات ازدواج آسان  وآسمانی  آنها فراهم شد.

حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (پانصد درهم بود که هر درهم معادل یک مثقال نقره بود:هر مثقال 18 نخود است که  برابر با ۳۳٫۳۳ مثقال طلای امروز است.این مهریه تقریبا برابر با ۱۴ سکه بهار آزادی می شود)

( بحار الانوار، ج‏43، ص 94; کشف الغمة، ج‏1، ص‏359)

 ثمره این ازدواج مبارک، 5 فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن بود

حرف حساب

  خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران . مولانا

 رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بارها و بارها فاطمه (علیها السلام) را ستود و از او تجلیل نمود.

در  بسیاری از مواقع می‌فرمود: "پدرش به فدایش باد" و گاه خم می‌شد و دست او را می‌بوسید.

به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می‌نمود، فاطمه (علیها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد می‌شد، خانه او بود.

 همه ی حدیث دانان و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیده‌ای، این کلام را نقل نموده‌اند که حضرت رسول می‌فرمود:

 "فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است."

از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، بدور دانسته و صراحتاً بیان می‌دارد که هر چه پیامبر می‌فرماید، سخن وحی است. پس می‌توان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه (علیها السلام)، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز خود به این مطلب اشاره می‌فرمود. گاه در جواب خرده ‌گیران، لب به سخن می‌گشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا می‌فرمود: "من بوی بهشت را از او استشمام می‌کنم."

در قرآن  از فاطمه وذریه ی طاهرینش به نزدیکان وقربی یاد شده است .

محبت به زهرای اطهر ومعصومین (ع) توصیه ی اکید خداوند است که فرمود:

قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی (سوره شورا آیه23)

حرف ما این بود

که روزی رسول خدا فرمود:

 هرکس مردم را ازاین دعا باخبرکند درگرفتاریهایش گشایش می یابد

سبحان الله یا فارِجَ الـهـمِّ  یا کاشِف الغــمِّ فرِّج هَمّی وَیــسِّر امری وارحم ضعفی وقَـلِّه حیلتی وارزقنی مِن حیث لا احتسب یارب العالمین

رسول خدا از دخترسش حضرت زهرا پرسیدند:

به من بگوئیدچه چیزی برای زنان بهتراست؟

حضرت زهرا(س) فرمودند:

آن که مردان رانبینند ومردان هم آنان را نبینند

رسول خدا به وجدآمدند وفرمودند:

براستی که فاطمه پاره ای از من است .(کنز العمال ح46012-مستدرک الوسائل ح 16741- بحار الانوارج103 ص239)

حرف بخشش

بخشش پیراهن در شب عروسى

  حضرت على (علیه السلام) از همسرش فاطمه (سلام الله علیها) به هنگام رحلتش پرسید: در این دستمال بسته چیست ؟

آن را گشود، دید پارچه اى ابریشمى و سبز است و در آن پارچه کاغذ سفیدى است که بر روى آن چیزهایى نوشته شده و نور از آن مى درخشد،

فرمود: اى ابوالحسین !

هنگامى که پدرم مرا به همسرى تو در آورد، در شب عروسى دو پیراهن داشتم ؛ یکى نو و دیگرى کهنه و وصله دار.

سر نماز بودم ، کسى در زد و سائلى از پشت در مى گفت :

اى خاندان نبوت و معدن خیر و جوانمردى ! مردم عادت دارند که براى خوردن به منازل عروسى بروند، چون براى عموم مردم غذا آماده است .

اگر شما پیراهن کهنه اى دارید، من نیازمند آن مى باشم ؛ زیرا مردى فقیرم . اى خاندان محمد! فقیر شما برهنه است .

من پیراهن نو خود را برداشته و به او دادم و لباس کهنه را پوشیدم .

صبح که با لباس کهنه در حضور تو بودم ، رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم ) بر من وارد شد و فرمود:

دخترم مگر تو لباس نو نداشتى ، چرا آن را نپوشیدى ؟

گفتم :

اى پدر! آن را به سائلى صدقه دادم .

فرمود:

بسیار کار خوبى کردى ، اگر به خاطر شوهرت لباس نو را خودت مى پوشیدى و لباس کهنه را صدقه مى دادى ، در هر دو حالت توفیق شامل تو مى شد.

عرض کردم :

اى رسول خدا! به تو هدایت یافته و به تو اقتدا کردیم ؛ هنگامى که با مادرم خدیجه ازدواج کردى ، هر آنچه را که به تو داده بود، در راه خدا انفاق کردى تا حدى که سائلى به تو رسید و تو پیراهن خود را به او دادى و حصیر بر خود پوشیدى .

جبرئیل نازل شد این آیه را آورد: و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا (اسرا29).

رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم ) گریست و مرا به سینه اش ‍ چسباند، جبرئیل نازل شده و گفت :

خداوند سلام رسانده و مى فرماید:

به فاطمه سلام برسان و به او بگو، هر چه مى خواهى طلب کن و اگر هر آنچه در آسمان و زمین است بخواهى به تو داده خواهد شد.

به او بشارت بده که من او را دوست مى دارم .

به من فرمود:

دخترم ! پروردگارت به تو سلام رسانده ، مى گوید: آنچه مى خواهى طلب کن .

عرض کردم :

پدرجان ! لذت خدمتگذارى او مرا از سؤ ال کردن از او بازداشته است ، من نیازى جز نگاه کردن به چهره بزرگوارانه او در بهشت برین ندارم .

فرمود: دخترم ! دستهایت را بالا بیاور. من دستهایم را بالا بردم و حضرت نیز دستهایش را بالا برده و گفت :

خداوندا! امتم را ببخشاى ، و من آمین مى گفتم .

جبرئیل پیامى از سوى خداوند متعال آورد که خداوند مى فرماید:

من آن عده از گنهکاران امت تو را که در دلشان محبت فاطمه و مادرش و شوهرش و فرزندانش را داشته باشند، بخشودم .

فرمود:

من در این باره سندى مى خواهم .

خداوند به جبرئیل دستور داد دیبایى سبز و دیبایى سپید بیاورد که بر روى آن نوشته شده است :

 کتب ربکم على نفسه الرحمه (انعام54).

جبرئیل و میکائیل و حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) بر آن گواهى داده و امضا کردند.

حضرت فرمود:

دخترم این نوشته در این بسته است ، روز وفاتت که رسید، وصیت کن در قبرت بگذارند.

روز قیامت که مردم سر از قبر بردارند و گنهکاران مسلم و حتمى شدند و آنان را به سوى دوزخ بکشانند، این امانت را تسلیم من کن تا آنچه را که خداوند بر من و تو ارزانى داشته ، از خداوند بخواهم . تو و پدرت براى جهانیان رحمت هستید.

(الوقایع والحوادث، ملبوبی، ج۴، ص۱۸۶.)

حرف عفاف 

حرف عفاف این است که فاطمه  ی زهرا  بانوی صواب  بود که عفاف را وقار و ونجابت خود می دانست وحجاب را تاج بندگی می شمرد.

درنگاه حضرت کوثرحجاب زندان نیست. بلکه وقار است.

زن مرد نبیند ومردهم اورا یعنی همه ی عفاف زن درحیایش  غوطه ورشود ...

حجاب زندان نیست.

زندان حصاری است که براثر تخلف وبه منظور تنبیه وترمیم فکر ورفتار  به دورآزادی های فردی افراد کشیده می شود تا ویروس زشتی ها از فرد خارج شود وقرنطینه ای است که اجازه تعرض را به بدی ها وافشا وانتشارآن درجامعه  نمی دهد....

اما حجاب کاملا متفاوت و متعارض با زندان سیار است.

حجاب محدودیت نیست.بلکه مصونیت است.

اگر شکلات از زرورقش خارج شود از گزند میکروب ومگس مصون نمی ماند.

وتبعا قابل اعتنا واستفاده  نیست ومزاحمت وفساد برای سلامتی شکلات وشیرینی را معمول  می سازد.

باید جنبه مثبت قضیه را دقت کرد ونیمه پر این ظرف  بلور را با دقت وانصاف نگریست

گمان نکنم حفاظت از فرد  ، محدود کردن ومسدود نمودنش ترجمه شود.

محافظین افراد وشخصیت ها ، زندانبانان آنها نیستند .

پیرو این نگاه درمی یابیم که حجاب بر وزن حفاظ است. که مصونیت از تزاحم معنا می دهد.

منتهی من نگاهم این است که عفاف مقدم است برحجاب.

کسی که نجابت وعفت وشرافت و متانت ووقار را درک نمی کند حجابها پشت حجاب می ماند وهرگز چیزی درست نمی شود.

بعدازفهم ودرک حریم عفاف، حجاب بسیار  بسیار ارزشمندتر است .اگرچه حجاب به تنهایی خود می تواند باعث مصونیت هم باشد.

حجاب وعفاف مختص به زن وپوشش ایشان نیست.

 در مقام مقدم ،ابتدا آقایون باید مواظب نگاه  وتوقع خود باشند و همینطورمواظب عفت کلام وجلوه گری های خودشان باشند.

قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ  (سوره ی نور آیه 30)

 وسپس خانم ها هم مواظب عفت کلام. عفت پوشش وعفت جلوه گری و عفت توقعات درونی خود باشند

وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ ...( سوره  نور آیه 31)

گمانم حد معروف حجاب هم ازجانب  طرفین رعایت شود ؛ مشکل  چشم چرانی. تجاوز. خیانت وطلاق و...خیلی خیلی کمتر می شود

در نگاه زهرای اطهر رابطه ی رعایت عفاف وحجاب با کاهش افسردگی و جرائم کاملا نزدیک ومتقابل است.

چشم انداز پیشرفت جامعه ی ایرانی در واقع از باورهای  حاکم بر جامعه سرچشمه می گیرد.

باورهای ارزشمند جامعه ی ما پشتوانه ای به وسعت قرآن وسیره ی اهل بیت دارد

باورهای ما فاطمه ی زهرا دارد

باورهای ما سیره ی کوثر دارد

مدل والگوی توسعه ی  ما بدون  تکیه بر باورهای فاطمی وعلوی  سترون و نابارور خواهد ماند.

جامعه ی ایرانی جامعه ی پویا  و شرافتمندی است که در آن  نجابت و وقار ومتانت جریان دارد.

درجامعه ی ایرانی

پندار نیک وگفتار نیک ورفتار نیک  یک اصل برای حقوق  شهروند شرافتمنداست.

 کرامت انسان محورهمه ی آموزه های قرآن واهل بیت است

که فرمود :

 و لقد کرمنا بنی ادم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات وفضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا  ( اسرا-70)

کرامت وهویت انسان به تعالی باورهای او می درخشد

 کرامت وهویت ایرانی آزادگی وعزت و عفت و وقار ونجابت است.

 به فرموده ی رهبر انقلاب :

«حجاب برای زن، به معنای ذلت نیست؛ بلکه به معنای عصمت و حفظ زن است و نه فقط عصمت و حفظ زن، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد هر دوست.حجاب به معنای چادر نیست؛ اما چادر در نزد ما ایرانی ها که زن های ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است»

حجاب لباس  نجابت وشرافت است .

ومن  گمان می برم کلاس ایرانی بودن در وقار ونجابت وشرافت و متانت وعفت وعزت وآزادگی اوست.

حرف نجوا   و زمین

سلام مادر

سلام دریا

سلام هستی

سلام ای باعث وجودم

می بینی که:

دستم چو خار

بردامنت ملتمس است

می دانم که دامنت رانمی کشی

وبه نرمی

 نگاهی بمن می کنی

 گرچه خارم تو ای غنچه ی بطحا

مادرم هستی وباتو مرا می شناسند

 ای مهرازلی وآفتاب لم یزلی

دلم ابریست

ورعد آسمان درونم

سکوت کرانه راشکسته است

و باران

 بغض ترانه را شسته است

گریه کردم برای خودم

به غایت چشم باران بهاری

گریه کردم برای ندیدنت

به وسعت آینه ها...

 مادر

تورا به جان آینه ها قسم

که تنهایم نگذاری

ودیگررهایم نکنی...

میدانم که

بد پسری بوده ام

به روایت  آب و گل 

می دانم که

خوب مادری هستی

به روایت عشق و دل/...

حرف آخر آسمان

شهادت معصومانه ومظلومانه اش  به سان افول خورشید در شهر مدینه  و در روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری رخ داد.

و ناگاه غم وتاثرهمه ی اهل اسلام را فرا گرفت

به توصیه ی موکد ایشان پیکر مطهرش درشبانگاه ونهان وتوسط همسرش امام علی (ع) غسل وکفن  وتجهیزشد

وهمانطور مخفیانه وغریبانه   در بقیع بی نشان  مدفون گردید.

 

 ازآسمان آمدی

همچون ستاره

 سرو است قامت تو

  ای نورماه پاره

نسیم دستهای مهربانت

چون دشت خرم دربهار ...

 تومامی وما خانواده

توآفتابی ما هم  ستاره.

درباغ  تاریخ  شه داغ هایی است

داغ فراغ یاس

داغ  گل طاها وخدیجه

ای نوگل باغ پیامبر

ای کوثر ونام تو اطهر

داند جهان مرا

یک مام کافی است

جود و وجودت

 عشقی که وافی است

انسان سراید

مامم طهورا ست.

هم عرش داند که

مامم نیزحورا ست.

ای آفتاب جلوه های مادرانه

ای مادر شعروغزلها وترانه

ای غنچه ی باغ کرامتهای بینش

ای نورقایم  بر جهان آفرینش

هرگزنمی میرد یاد تودرقلب ابرار

عشق است نامت بر دل های هشیار    .

 حمیدرضا ابراهیم زاده

مازندران . بابلسر

نهم بهمن 1396

تقدیم به : حضرت مادر صاحب کوثر  زهرای اطهر (س)

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

روز فرخنده ی مادر

شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۱۷ ق.ظ
 

روز فــرخـــنده‌ی مـــــادر

نتیجه تصویری برای روزمادر

 

ولادت بانوی سبز حضور، خاتون بهشت عقبی و دنیا حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) مبارک باد.

بااینکه فرزندانش حضور و طعم شیرین مادر را زود هنگام از دست دادند، اما ارادتمندان و فرزندان معنویش به یُمن  برکت وجود نازنینش روز ولادتش را روز مادر نام نهادند. تا خاطر عزیزش را شاد کنند.

مادر نماد مجسم  مهر و شفقت و عشق و ایثار و تبسم است.

نعمت وجود و حضورش در دنیا برای هرصاحب نعمتی دُرّ گرانبهاست. و برای کسانیکه از نعمت وجودش بی‌بهره‌اند یک دنیا آرزو ست.

شاید این پندار در ذهن بسیاری از مردم باشد؛ هر زنی که فرزندی زائیده باشد مادر است.

اما به پندار من همه زنان و دخترانی که عواطف مادرانه و مهر و عشق به تربیت و پرورش نسل دارند مادرند.

مادرانی که شاید هرگز ازدواج نکرده باشند و مادرانی که شاید هرگز فرزندی نداشته باشند. 

ای آنهائی که توان داشتن فرزند  را ندارید و این روزها غمگینید.!

بدانید همه‌ی ما پرورش یافتگان مکتب عشق و وفا و ادب، فرزندان شمائیم. همه‌ی کودکانی که شما مهر خود را برایشان مصروف می دارید فرزندان شما هستند.

شاید این روزها کمی بر شما ایجاد ملال کند. اما واقعییت اینست که  وجود نازنین شما مانند کسانی که مادرانشان را از دست دادند و یا از نعمت حضورشان بی‌بهره‌اند، برای مهر و محبت و جاودانگی می‌تپد.

شما را به نوع دوستی و تکریم کرامت انسانی و عشق ورزی به روح تربیت و اعتلای مقام مادرانه  فرا می‌خوانم. در هر سن و لباس و قامت و شغلی که هستید. برای تربیت و پرورش نسل نو از هیچ تلاشی فرو گذار نباشید.

نیازی نیست معلم و نویسنده و شاعر باشید. نیازی نیست عمه و خاله باشید. نیازی نیست مدیر و کارمند جایی باشید نیازی نیست به بهزیستی  تعلق خاطر داشته باشید نیازی نیست که ....

فقط کافیست عواطف مادرانه‌ی خویش را بروز دهید. با کوشش در هر لباس و اخلاص در هر ایده‌ای ، شما مادران موفق جامعه‌ی ما هستید.

و خود می‌دانید مادر بودن امتیازی معنویست نه مادی. و همه‌ی کسانیکه مادران مادی محسوب شده‌اند هرگز مادر صدایشان  نزدند. و از نعمت محبت فرزندانی که در رحم خویش پروراندند محرومند.

مادران فرزند کُش، و فرزندان مادر کُش، واژه‌ای غریب نیست که نشنیده باشید.

و اینک شما مادران معنوی با مادران عزیزی که فرزند در دامان پاک خویش پرورانده‌اند دارای مسئولیت یکسان بر جامعه هستید.

و دوستانی که این روزها از برکت حضور مادرانتان محروم مانده‌اید. و هنوز پدر و خاله دارید. و یا در آغوش و دامن همسران پدر رشد کرده‌اید. در حق آنها نیکی کنید. و پدر را بخاطر اینکه بهترین دوست ایام خوشی و ناخوشی مادران‌تان بوده‌اند حضورشان را مغتنم شمارید.وخاله هایتان را عزیز بدارید.

و همسر پدر(نامادری) را محترم بدارید. که آنها هم سمت مادری بر ما دارند. بزرگواری در این است که نامادری‌هایمان تکریم کنیم. و بدانیم که حضورش از حکمتهای خداست و فلسفه‌ای مکتوم و ارزشمند ی او را نیز مادر نامید. 

شاید بدترین و تلخ‌ترین و گزنده‌ترین واژه برای او شنیدن کلمه‌ی نامادری باشد. اما دلش به این خوش است که نایش همراه مادر است.

مادران عزیز روزتان مبارک. عمرتان دراز، سلامتیتان پاینده. سعادت تان جاودانه باد.

می‌دانیم بهترین  هدیه‌ای که می‌توان به شما داد، تبسم  ناشی از موفقیت و سلامتی ماست. اما بهترین پاسخی که در ازای ابراز وفا داریمان از شما متوقعیم شنیدن دعای طلب خیر و عاقبت به خیری و سعادت برای ماست.

به جبران همه‌ی آرامش‌هایی که ازشما مادران سلب کردیم از خداوند برایتان آرامش و سلامتی و شادابی می‌طلبیم.

 زنـــــده بـــاد مــادر.

حمید رضا ابراهیم زاده.

7/2/1391

 

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است.

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

روز مهرورزی ومحبت

جمعه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ

    روزمهــرورزی و مـحبت و عشـق بر شما بـا بـرکـت و فـرخـنده بـاد.

 

 جشن جهانی  دلدادگان را همه ساله در روز 14 فوریه مقارن با  26 بهمن ماه برگزار می‌کنند.شاید بنظر بسیاری از بزرگواران پی‌جوئی موضوع علت والنتاین چندان موقرانه ننمایاند.

اما واقعیَت این است که عشق افراد نسبت به هم در خرسندی و پویایی و تحرک انسانها برای خیزش به طرف آرمان‌های بلندشان بسیارموثر است.

 

عشق تنها نیرویی است که انسان را ملزم به آزادگی و تحول و مقاومت می‌کند .

 

و بقول حضرت مولانا:

علت عاشق زعلت ها جداست   عشق اصطرلاب اسرار خداست .

 

 

 

پدیده‌ی محبّت و دوست داشتن نیازمند به ملایمت و بردباری بیشتری برای در توازن قرار گرفتن اوست. و این مهندسی عشق است که انسانها را به تحوّل و تدبّر و تکامل سوق می‌دهد.

 

 

 

والی الله المصیر

 

نکته:

 

با توجه به اینکه روز جهانی عشق یا ((ولنتاین)) 26 بهمن و به فاصله 4 روز، سپندارمذگان ،روز مهرورزی و روز عشق ایرانیان 29بهمن می باشد.

 

           

 

به خاطر حفظ همدلی عشاق و مهروزان ایران و جهان و ایجاد فرصت کافی برای دید  و بازدید و ابراز مهر ومحبت واحساس، این 4 روز را (ایام اربعه عشاق) پیشنهاد می‌کنم.

 لااقل فرصت بیشتری برای ابراز مهر وعلاقه و صمیمیت و آشتی‌ها وجود دارد.


                                     

 

 

            

 عاشقان روزتان مبارک باد

 

حمیدرضاابراهیم زاده

 1391/11/25
  • حمیدرضا ابراهیم زاده

برای ما دعا کنید

سه شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۸:۲۴ ب.ظ

سلام بر همراهان همیشگی ام

 نازنینان و بزرگواران خواسته ای از همه ی شما بزرگواران دارم 

و می دانم که هوایم را دارید!

خواهش می کنم ، لطفا از سویدای دل تان  برای ما دعا کنید!

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

خدایا کمکم کن و پناهم بده.!

کسی را ندارم که حمایتم کند.!

خدایا  من کوچکتر از آنم؛

 آرزویی را  بگویم که بزرگی و شرافتت بدان قدرت اجابت و اشراف  نداشته باشد!

خدایا  بر من ببخش آنچه را که هدیه ام دادی و هبه ام کردی

اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین

قد تری ما انا فیه ففرج عنی یا کریم.

خدایا دعا کردن و خواستن بلد نیستم.

می دانم با همه ی نابلدی ام مرا رو سیاهم نمی کنی.

الهی بحق خودت و آنانی را که دوستشان داری؛

تندرستی و آبرومندی و شادکامی را نصیب من  و دلخوشی هایم  بگردان آمین.

اللهم صل علی محمد و آل محمد. و عجل فرجهم

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

من ستاره...سال دارم

دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۰۰ ب.ظ

 

 

                               من ستاره ...  ساله‌ام   

هنگام آن انفجاربزرگ ، لحظات آفرینش

ما کجا بودیم؟!

 شاید ما در عالم ذره هنگام عقد قرارداد ارواح با خدا شاهد همه‌ی فعالیتهای پروردگار بودیم.

یعنی 5میلیاردسال  پیش یا200میلیاردسال نوری قبل از پیدایش عقل در ذرات آدم.

صبح روزی که خداوند خورشید را چراغکی برای آسمان‌مان ساخت و بیفروخت.

صدای انفجار مهیبی به کائنات گوش بخشود و با نورآن صاعقه‌ی بزرگ برای کائنات چشم گذاشت.

آنگاه زمین را در روز ششم بر پا داشت و آسمان را بر افراشت و ترازو گذاشت.  

من و تو و ما و شما از دور و از نزدیک ذرّات معلق در همه‌ی فضای کهکشانها بودیم. و با برخورد عاشقانه‌ی آن همه ستاره و غبار شدنشان زمین  بدنیا آمد.

و ما همان ذرات ستارگانیم که از انفجار بزرگ به زمین نشستیم.

لحظات انفجاربزرگ را بیاد بیاور!the big bang    

آری من نیز بخشی ازهمان ستاره‌های عاشقم. ذره‌ای از ذرات همان ستاره‌هایم که آن روز در فضای لایتناهی با هم عاشقی میکردند و من  حاصل این عشق رومانتیک هستم.  حتی من هم بدور یک ذره و الکترون عاشقی می کردم.

و من آمدم.

چه کسی می گوید که با انفجاری بزرگ همه نابود می‌شویم؟

نه !

ما باانقلاب ها وانفجارها جاودانه و بالنده می شویم و از ذرّات ما ذره‌ی بهترین خلایق و زیباترین آفریده‌ها شکل می‌پذیرد.

و قرنها بعد همچو اینک من  شهابی بی‌نشانه‌ ام از آن سوی انفجار بزرگ.

 من آمده ام تا در سرنوشت تک تک شماها تاثیر بگذارم.

                     مریوان – دهکده ی اورامان تخت 1374/6/2

 

سالهای بعد دوست بسیارعزیزی تولدم را تبریک گفت، و من دوباره قریحه‌ی شاعریم گل کرد. با این توضیح که من در روز سوم فوریه‌ی 1976  با سر و باعجله  و زودتر از موعد مقرر و دور از انتظار به دنیا آمدم چون سرعت صوت از سرعت نور کمتر است اول دیده شدم و بعد شروع به درخواست مطالباتم کردم. آنقدر ونگ زدم تا برایم اسم گذاشتند و از صمیم دل به مطالباتم پاسخ گفتند..... به ایشان عرض کردم:

چه تبریکی، چه سودایی چه  کشکی، چه ...؟!.

از دوازده میلیون اسپرم که اگر همه‌ی اینها من می شدم، می شدیم جمعیت استان بزرگ  تهران و حومه. و پایتخت پر بود از من و قل‌ها و جفتهای شاعر پیشه ام. اما من شدم نماینده‌ی این دوازده میلیون خوش شانسی که بجایم نیامدند و هول هولکی و با اجبار و در انتخابات اتحادیه‌ی همزادان، وارد گود شدم و بقول فرانسویان شدم «وم پایر  vampire». لابد خدا هم ذوق کرد که با قلابش منو از ته این عالم ذر و ذره بیرون کشید و این شد که من شدم درد سر برای خودش و خودم و شما. ای کاش آن روز ازل ازم تعهد می گرفت که شعر نبافم. و.....نکنم . جای همه آدمها از آن روز به بعد عوض شد من شدم شما و شما شدید من. [ زیرا هر کدام  از ما بوجود آمدگان، طی فرایند و شرایطی پدرها و مادرهایی هدیه گرفتیم و سرنوشت ازلی و ابدی تقریبا یکسانی داریم ] 

پس تولد خودت مبارک... 

حمید رضا ابراهیم زاده  - 1390/11/14 

  ۱-طرح نام این متن باالهام ازنام فیلم« من ترانه 15 سال دارم  -  ازجناب صدرعاملی » بود.          

  کلیه حقوق برای مؤلف محفوظ است.

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ما همه از یک کرباسیم

دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۱۰ ق.ظ

 

 

 

 

تبریک ولادت هرکس شاید خوشایند ترین  واژه ی زندگی اش باشد.

واژه ای به ابعاد دوست داشتن

واژه ای درمقیاس به یاد ماندن

واژه ای مقدس وناب به توان بودن وحس وجود.

اما

هرنشاطی دربطن ورحم خود بذری ازغم ورفتن دارد.

نشاط ولادت نیز در خود بذری دارد بنام افسوس دارد

وفریاد می زند که  عمرت به سرعت باد می رود. فرصت هایت درحال اضمحلال است...

به یاددارم کودکی ام را که همه ی خانواده همچون اعضای یک لباس به هم دوخته بودیم.

لباسی به نام  خانواده  که برای هرفرد هویت می آورد و لباس وهویتی که خانواده را در خود مستتر می کند و اعضا را می پوشاند.

هن لباس لکم  وانتم لباس لهن... (سوره بقره -187)

همه اعضای خانواده لباس هم هستیم. وباید ساتر هم باشیم...

 گویا  گذر ایام باابزار مرگ ونسیان و بیماری های دنیایی ومعنایی  کرباس وکسای ماراازهم می درد...

 و باز آنچه می ماند تنهایی ماست که می سراید:


والعصر
ان الانسان لفی خسر....

 

آدمیان همه از یک خانه وخانواده اند

ازخانه ی زمین وازخانواده ی آدم

تولد  ونشاط ومرگ ودرد همه آدم ها برای دیگران شادی آور وغم بار است.

تولد من تولد شماست

و غم و درد شما غم و درد من خواهد بود.

ما آدمیان  به یاد داشته باشیم که فرصت اندکی برای  حضور در کنار هم داریم.

قدر شناس نعمت وجود هم باشیم و کرامت خانه  وخانواده را پاس بداریم

 

حمیدرضاابراهیم زاده

14 بهمن1394

 

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

حس وحال یک هوس

دوشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۵۱ ق.ظ

 

می نگارم از سیاهی های حس یک هوس

می نگاری از زمختی های سرد یک قفس

می نگارم از فسون ترسهای یک بهار

می نگاری ازسپیدی های عشقت یک نفس

می نگارم از تمام  واژه های یک کتاب

می نگاری از نبود جمله ی یا داد رس

می نگارم از خیالات نگاه مست خود

می نگاری از خیال چون نداری هیچ کس

می نگارم از نوای نای نی در  نینوا

می نگاری دردلت بانگ جرس

می نگارم ازپرپروانه های دشت نی

می  نگاری از دل آزاری های بال یک مگس

 می نگارم نام خود درذیل نامت با سلام

می نگاری در نگاهت از سکوت وهیچ بس

 

 

حمیدرضاابراهیم زاده

29مرداد1394

-

*تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصار شاعر می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده