دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

بحران هویت

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۰۰ ق.ظ

هویت

 هویت مجموعه ای از علائم، آثارمادی و معنوی، زیستی ،جامعوی وروانی است که موجب شناسایی فرد ازفرد،گروه ازگروه یااهلیتی ازاهلیت دیگر(فرهنگی ازفرهنگ دیگر می شود)

 هویت درمقیاس فردی بنا به تقدم تاریخی:

 هویت خونی.

هویت خاکی

وهویت فرهنگی تقسیم می شود که هویت دینی بخشی از هویت فرهنگی است.

 عناصرسه گانه هویت جنبه ی دهشی یا محوّل دارند که به فرد تحمیل می شود.

  هویت

  «هویت» در اصطلاح جامعه شناختی، به کوشش فرد برای تحقق یکتایی خویشتن در شرایطی که در حال شکل دادن به رفتار خویش است، گفته می شود.

 نیاز به داشتن هویت آن چنان بر روان و اندیشه جوان سایه می افکند که او را به تکاپوی خستگی ناپذیر در راه کسب آن وادار می کند.

  آرمان گرایی، عشق و محبت، تشخص طلبی، رقابت، هنرنمایی، استقلال طلبی و بسیاری از ویژگی های نوجوانی، از شاخص های مهم این حرکت است.

  جوان برای کسب هویت از عوامل گوناگونی همچون: خانواده، نهادهای تربیتی و پرورشی، رسانه های گروهی و مطبوعات اثر می گیرد که در این میان، دو عامل نخست، بیشترین و پایانی ترین نقش را بر عهده دارند.

  جوانان و نوجوانانی که هویت خویشتن را می شناسند و آن را به یاری با مربیان خود احراز می کنند، قدرت تحلیل و تفسیر رویدادهای فرهنگی و در نتیجه مقابله با تهاجم فرهنگی را نیز کسب می کنند و به افرادی توانمند و نفوذناپذیر تبدیل می شوند؛ از این رو، ضرورت تلاش برای شناساندن هویت نوجوانان و جوانان آشکار می گردد.

هویت فرهنگی

 برآیند هویت مذهبی، ملی و فردی را «هویت فرهنگی» می نامند.

  هویت دینی

  امروزه بعضا صاحبان فناوری با ابداع فرهنگ های مهاجم، در صدد مقابله با هویت دینی انسانها برآمدند و هر گونه ارتباط قدسی را در عالم انکار می کنند.

  فرهنگ کنونی در کشور ایران، آمیزه ای از باورهای اسلامی و ایرانی است که قدمت بس دیرینه ای دارد. از همان زمان که ایرانیان، فرهنگ اسلامی را مقابل خویش یافتند، آن را به گرمی پذیرفتند و آنگاه در ترویج و نشرش کوشیدند.

  هویت انسانی

  هویت انسانی، مقوله‌ای اجتماعی است. همه انسانها به هنگام تولد، فارغ از اینکه در کجای زمین به دنیا می‌آیند و یا از چه تعلق قومی و قبیله‌ای برخوردارند، دارای ویژگی‌های یکسان نوع انسانی، در میان انواع موجودات زنده هستند و هیچ گونه تفاوت ماهوی با یکدیگر ندارند؛ بنابراین، مقوله هویت انسانی که در دوران رشد و تکوین انسان در جامعه شکل می‌گیرد، کاملأ اجتماعی و جامعه شناسانه است و ربطی به خون و نژاد و رنگ پوست و … ندارد.

   هویت اجتماعی

  هویت اجتماعی انسان، از پنج مؤلفه پیروی می‌کند. به زبان دیگر، بر پایه پنج مؤلفه تأثیرگذار، شکل می‌گیرد؛

   ۱ ـ عوامل جغرافیایی ـ اقلیمی،

   ۲ ـ عوامل سیاسی و تاریخی،

  ۳ ـ عوامل اقتصادی و معیشتی،

   ۴ ـ عوامل فرهنگی (زبان و ادبیات و هنر، میراث اساطیری، سنن و آداب، اعتقادات و آیین‌ها و رسوم و یادمان‌ها)،

   ۵ ـ و مؤلفه‌های تربیتی.

  الف) عوامل جغرافیایی ـ اقلیمی:

    به مجموعه عواملی گفته می‌شود که برگرفته از ویژگی‌های مربوط به اقلیم، طبیعت و آب و هواست، که در قرون و هزاره‌ها، می‌تواند بر نوع رفتار زیست‌ محیطی افراد تأثیر گذاشته و هویتی اجتماعی خاص، یا احساس تعلقی به خصوص را در یک گروه انسانی، از گذر زندگی تاریخی، ایجاد کند؛ بنابراین، باید ریشه بخشی از احساسات مربوط به تعلق سرزمینی را در این عامل، جستجو کرد.

 اما وجه تشابه در میان یک گروه انسانی که تنها برگرفته از این عامل باشند، قادر به ایجاد هویت اجتماعی نیست، بلکه این عامل ـ همان گونه که پیشتر گفته شد ـ تنها می‌تواند یکی از عوامل گسترده ایجاد هویت و احساس تعلق به یک گروه خاص انسانی باشد.

   ب) عوامل سیاسی و تاریخی:

 به مجموعه عواملی گفته می‌شود که متأثر از سرنوشت سیاسی و تاریخی مشترک یک گروه خاص از انسان‌ها هستند. دقت شود که وقتی می‌گوییم: «یک گروه خاص از انسان‌ها»، منظورمان همزمان، آن گروهی از انسانها هستند که می‌توانند در میان خود، شامل گروه‌ها و دسته‌های متعدد انسانی در حوزه‌های گوناگون جغرافیایی باشند. یادمانده‌های تاریخی، شادی‌ها، غم‌ها و نبردها و شکست‌ها و پیروزی‌های مشترک، از جمله عواملی هستند که از منظر تحمل نوع نظام‌های سیاسی خاص و رخدادهای مشابه، می‌توانند تأثیرات ماندگاری بر احساس هویت مشترک بگذارند.

 

   پ) عوامل اقتصادی:

  عوامل اقتصادی در احراز هویت مشترک عبارتند از: شیوه تولید اقتصادی، روابط تولید، سطح و نوع تولید، ابزار خاص تولید و امکانات تولیدی یک گروه به خصوص از انسان‌ها که در یک اقلیم مشخص تاریخی، زندگی کرده و می‌کنند.

 بسته به اینکه این گروه انسانی مفروض، از گذر یک جریان (پروسه) تاریخی، در هر یک از عوامل نامبرده، متأثر از چگونه نظامی بوده‌اند، دارای ویژگی‌های مشترکی می‌شوند، که این ویژگی‌ها، نوعی خاص از احساس مشترک و تعلق تاریخی را ایجاد می‌کنند؛ برای نمونه، قرنها حاکمیت نظام زمینداری (فئودالیسم) در بین ملل اروپایی و یا حاکمیت نظام ارباب و رعیتی در ایران، منجر به ایجاد دو نوع متفاوت از احساس مشترک، نسبت به روابط تولیدی و رابطه انسان با انسان و انسان با زمین، در بین این دو گروه انسانی شده اند. تفاوت نوع نگاه به اشرافیت در جوامع اروپایی و فرهنگ برگرفته از آن، با نوع نگاه مردم ایران به همین مقوله، برخاسته از همین تنوع تولید، روابط و ابزار تولیدی متفاوت است.

   ت) عوامل فرهنگی:

  عوامل فرهنگی، عواملی هستند که از گذر زندگی مشترک اجتماعی و تحت تأثیر نوع روابط انسانی حاکم بر جوامع و متأثر از همه عوامل اقلیمی، سیاسی، تاریخی و اقتصادی، ایجاد می‌شوند. این تأثیرات در صورت تداوم تاریخی، زمینه‌های پیدایش نوعی خاص از جهان بینی، اعتقادات، زبان مشترک، هنر و سنن و آداب و آیین‌های اجتماعی منحصر بفرد را فراهم می‌آورند. این عوامل، به دلیل اینکه در زمانی نسبتأ طولانی ایجاد می‌شوند، به همان نسبت ماندگارتر و مستحکم‌تر از عوامل دیگر هستند و بخش اصلی از هویت اجتماعی انسان را شکل می‌دهند.

  عوامل فرهنگی به مرور زمان تغییر شکل می‌دهند و ممکن است تضعیف و یا تقویت شوند، اما بن‌مایه‌های تاریخی آنها، کمتر دچار تحولات آنی و دوره ای می‌‌شوند.

  بسته به اینکه انسان، در هنگام تولد در کدام حوزه فرهنگی قرار گیرد، طبیعتأ احساس هویت اجتماعی او دارای مشخصه‌های منحصر بفرد همان حوزه (در آینده) می‌شود. این مشخصه‌ها، با انسان و رشد اجتماعی او، از طرف محیط زندگی، محیط آموزش، محیط کار و مجموعه روابط اجتماعی، به وی، خودآگاه و یا ناخودآگاه، تزریق می‌شوند.

  همچنین اراده انسان بالغ، کمتر می‌تواند در این ماندگارهای ریشه‌دار، تغییر ایجاد کند، بلکه حداکثر، سمت و سوی رفتار اجتماعی را می‌تواند تا اندازه‌ای تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین، هویت فرهنگی، امری نیست که از کسی گرفته شود یا بتوان به زور به وی تحمیل کرد. این هویت، در واقع، هسته اصلی تشکیل دهنده شخصیت اجتماعی انسان است و برای همین، طلبیدنی و خواستنی نیست!

  همانگونه که طرح شد، هویت اجتماعی انسان، از عوامل بسیاری برگفته شده است که رویدادها و تغییرات مقطعی، قادر به ایجاد تغییرات اساسی در بن مایه‌های آن نیستند و نمی‌توان با تکیه بر یک یا دو عامل تمایز، مثل زبان و یا اعتقادات، بین گروهی از انسانها، با گروهی دیگر، اعلام هویت مستقل کرد.

  گروه انسانی بدون هویت و یا سلب هویت شده، روی کره زمین وجود ندارد، چرا که انسان در جامعه زندگی کرده و رشد یافته است و تکامل او، اجتماعی بوده است، نه انفرادی؛ بنابراین، هر انسانی، در هر جامعه ای که زندگی می‌کند ـ جدا از مسائل حقوقی و سیاسی در یک مقطع خاص تاریخی ـ دارای هویت مشخص اجتماعی و تاریخی است.

بحران هویت

 یکی ازمظاهرتوسعه نیافتگی جعلی شدن هویت هاست

 بحران هویت بعنوان دغدغه اساسی درجامعه ما بسیاری از زیر ساختاهای اجتماعی وفرهنگی را تهدید می کند

 بنظرم دوحالت برای جعلی کردن هویت وجود دارد یا ترس از ایذا واذیت معنوی و فرهنگی وامنیتی وشخصی وشخصیتی است

یا طمع برای آزردن. اغوا. بیماری بازی کردن با حیثیت خود و احساسات دیگران.وبیکاری و...است.

 جامعه امروز ما  ازدو بعد فضای حقیقی وجامعه مجازی ویاسایه روبروست ومتاسفانه برهردو فضا بحران هویت  وجوددارد.

 تغییردرسبک زندگی شامل:

تغییراسامی متولدین جدید ودرخواست تغییردراسامی پیشین به ویژه درنسل جوان.

تغییر در مدل لباس. مدل آرایش. مدل گفتگو. استفاده ازواژه ها.

تغییر در ذائقه ی  خوردن.ساعات خواب وبیداری.دوست یابی. ازدواج.اشتغال.و....

مثلا : لباس وآرایش چهره ،هویت خاصی را از افراد و حتی جامعه نمایان می‌کند.

الگوهای مختلف پوشش و مد، ضمن ایجاد شخصیت و تبیین جایگاه فردی، بیانگر سنت‌ها، ارزش‌ها و نوع فرهنگ حاکم بر جوامع هستند.

لباس و پوشش وآرایش با هنجارها و ارزش‌های حاکم بر جوامع گره خورده است و می‌تواند به عنوان یکی از ابزارهای مهم در جهت شناخت رفتارهای  جامعه موثر باشد

همه این تغییرات ناشی ازتهی شدن قالب هویت ملیتی وقالب  هویت عرف وسنت است.که به دنبال خود مشکلاتی رادرحوزه اقتصاد. اخلاق. فرهنگ وسیاست بهمراه دارد

 درفضای مجازی نیز جعل هویت امری بدیهی ومعتنا به است.

 عوامل زیادی دراین رویکرد نابهنجار دخیل است.

 ازجمله این عوامل :

 

  - جدایی ازباورهای اصیل و اعتقادات

 - فقر فکری وفرهنگی  وپائین بودن درک نسبت به باورها وآموزه ها

  -  فقرسواد رسانه ای واجتماعی

  - بی تدبیری دولت وحکومت درزیرساختهای آموزشی وتربیتی.و اشتغال وازدواج

 -  جدایی وبی میلی حکومت ازنخبگان ومهندسان فرهنگی وعدم تعامل وتعاون فی مابین

-  تقابل فرهنگی بیگانه وتهاجم به باورها

 - عدم مسئولیت پذیری مهندسان فکری وفرهنگی ونخبگان

 -  جو زدگی وتغییر گرایی به بهانه مدرن گرایی

-  درگیریهای سیاسی واقتصادی واجتماعی داخلی ومنطقه ای وجهانی وفرسایش باورها ونیروها

- تبعیض واستبداد و....

  درنهایت همه ی این عوامل خلا ناشی ازنشاط وبی سوادی معاشرتهای اجتماعی وبی تدبیری مهندسان فرهنگی این فضاها مشهوداست. خلا  همواره جاذب است. ومانند بادکش و اسفنج عمل می کند

درحوزه مجازی نیز کاربران بدلیل وجود خلاهای ناشی ازدوری ازنشاط .بی اطلاعی. عقده حقارتهای شخصی وخلا دوستی ودوستیابی وآزادی های روابط مجازی ،رغبت به تغییردرهویت واقعی خود دارند

اساسا اگر کاربران مطلع باشند که رفتارشان دراین فضا برانگیخته شده از درون ومحتویات باطنی آنهاست هویت مجازی خود را تکریم می کنند.

 بهتراست زیر ساختهای فضای مجازی قبل ازاقدامات قهریه به اقدامات آموزشی منعطف شود. با وجود اینکه ازسال1390 درکشورما شورای عالی فضای مجازی تشکیل شده است اما بدلیل نو پا بودن نیازمند  به همکاری وحمایت نخبگان ومهندسان فرهنگی جامعه است که باید با تدبیر ومدیریت متقن ، جامعه ی مجازی را به پذیرش قوانین ملی ومذهبی ترغیب و ملزم نماید

 ودر درجه اهم آشنایی باحقوق شهروندی و هویت مجازی در قالب گفتمان ساده و زمان های کوتاه در رسانه ها به ویژه  تلوزیون ورادیو آموزش داده شود.

ازاین زاویه ی  نگاه ، سواد رسانه ای  جامعه ما نیازمند آموزش هدفمند وتقویت ودقت وظرافت است....

 حمیدرضاابراهیم زاده

 مازندران

اول اردیبهشت 1392

 

تمامی حقوق مربوط به این اثردر انحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

درباره ی مریم ستاره

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۰۰ ب.ظ

 

درباره ی مریم ستاره ی درخشان سپهر ریاضیات

 

همیشه نام دانشمندان را از لای کتابها وپستوی تاریخ  یافته ایم...

غبار هیاهو وکدورت  آسمان  نخبگی مجال دیدن ستارگان  را با چشم های غیر مسلح بما نمی دهد.

 بسیاری از نخبگان و دانشمندان درکنار ما و درمیان ما زیسته اند که کمتر برای تکریم شان  همت و دقت کرده ایم

واینک به لطف تلسکوپ  فضای مجازی این روزها توانسته ایم  افول ستاره ی دنباله دار  مریم میرزاخانی را درآسمان زندگی مان  ببینیم.

افسوس که چه زود دیرمی شود.

ستاره ای که روزهای گذشته در نهایت تاثر وتاسف افول کرد  ستاره ی مریم  بود

مریم همان هموطن. همشهری وهمکلاسی ماست که دربین ما آرام زیست وما بی توجه از نبوغش گاه طعنه ها وگاه خرده ها به اوگرفته ایم.

مریم همانی است که قبلا هشدارازدست دادنش را درجاده اهواز- تهران شنیده بودیم

این چه سری است که همیشه به نخبگان ما کم توجهی ویا بی توجهی می شود.

وگاه  سبب می شویم که خاموش ازکنارمان مهاجرت می کنند

و بعد متوجه جای خالی شان می شویم ویا وقتی که به آسمان پرکشیدند  آذرخش رفتنشان رانظاره گرمی شویم.

بگذریم :

ستاره های زیادی را دراین آسمان کدر ندیده گرفتیم که مریم هم درآن گم است!

صیانت وتکریم  از نام آوران آسمان دانش وارزش، آداب وآموزش همگانی را می طلبد.....

خدا عاقبت همه ی ما را ختم بخیرکند

و مرحوم پروفسور مریم میرزا خانی را هم بیامرزد و روحش را شاد کند. وشعله ی دانشش را برافروخته ترفرماید.

 

 

نتیجه تصویری برای مریم میرزا خانی

 

پروفسور مریم میرزا خانی

متولد13 اردیبهشت 1356 تهران  است که تحصیلات خود رادر دبیرستان فرزانگان تهران آغازکرد ودر دانشگاه شریف تهران درخشید از نام آورترین نخبگان ریاضی جهان به شماررفت

در سال ۲۰۱۴ به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانه‌ای آنها» برندهٔ مدال فیلدز شد، که بالاترین جایزه در ریاضیات است.

تا به امروز وی تنها زن و تنها ایرانی برنده ی مدال فیلدز است.

زمینهٔ تحقیقاتی او مشتمل بر نظریه تایشمولر، هندسه هذلولوی، نظریه ارگودیک و هندسه هم‌تافته بود.

مریم میرزاخانی در دوران تحصیل در دبیرستان فرزانگان تهران، برندهٔ مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی در سال‌های ۱۹۹۴ (هنگ‌ کنگ) و ۱۹۹۵ (کانادا) شد. و در این سال به‌عنوان نخستین دانش‌آموز ایرانی نمرهٔ کامل را به دست آورد.

وی نخستین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت و به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت؛ و نخستین دانش آموز ایرانی بود که دو سال مدال طلا گرفت.او سپس در سال ۱۹۹۹ مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ ریاضی از دانشگاه شریف و دکترایِ خود را در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مک‌ مولن، از برندگان مدال فیلدز، گرفت.

از مریم میرزاخانی به‌عنوان یکی از ده ذهنِ جوان برگزیدهٔ سال ۲۰۰۵ از سوی نشریهٔ پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشتهٔ ریاضیات تجلیل شد.وی همچنین  برنده جوایزی چون  جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ و جایزهٔ کلی بود. وی از یازدهم شهریورماه ۱۳۸۷ (اول سپتامبر ۲۰۰۸) در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر رشتهٔ ریاضیات بود. پیش از این، او استاد دانشگاه پرینستون بود.

مریم میرزاخانی در سال‌های ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ (سال سوم و چهارم دبیرستان) از دبیرستان فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی گرفت. سال بعد یعنی ۱۹۹۵ در المپیاد جهانی ریاضی کانادا با ۴۲ امتیاز از ۴۲، رتبهٔ اول طلای جهانی را به دست آورد.

دکترعبادالله محمودیان استاد دانشگاه صنعتی شریف و از مسولان برگزاری المپیاد ریاضی در گفتگویی پیرامون مریم میرزاخانی که در سالنامه شرق ۱۳۹۳ منتشر شده گفته است:

  "  در سال ۱۳۷۲ از دکتر حدادعادل درخواست کردم اجازه دهند ایشان (مریم میرزاخانی) در المپیاد شرکت کنند چون آن زمان فقط سال سومی‌ها امکان شرکت در المپیاد را داشتند و ایشان سال دوم بودند. در نهایت هم انتخاب شدند و سال بعد شرکت کردند و خانم میرزاخانی طی دو بار شرکت در المپیاد جهانی هر دوبار طلا گرفت. در ۳۰ تیر سال ۱۳۷۳ وقتی که از المپیاد برمی‌گشتند دکتر حدادعادل در سرمقاله روزنامه اطلاعات همه این ماوقع را نوشت."

مریم میرزاخانی اولین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت و همچنین اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. وی اولین کسی بود که دو سال مدال طلا گرفت و اولین فردی بود که در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل گرفت.

 

نتیجه تصویری برای مریم میرزا خانی

 

میرزاخانی دورهٔ لیسانس و فوق لیسانس ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف طی کرد.

وی در سال ۲۰۰۴ با اخذ مدرک دکترای دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مک‌مولن، از برندگان جایزه فیلدز، در دانشگاه‌های پرینستون و استنفورد به تدریس مشغول شد. یک سال بعد در سال ۲۰۰۵ نشریه پاپیولار ساینس آمریکا او را به عنوان یکی از ۱۰ ذهنِ جوان جهان برگزید و تجلیل کرد. میرزاخانی مدتی در پرینستون درس می‌داد ولی بعد به استنفورد رفت و کار تدریس و پژوهش را در آن‌جا پی گرفت. او در شهریور ۱۳۸۷ (اول سپتامبر ۲۰۰۸) و در ۳۱ سالگی به درجه استادی و این دانشگاه رسید.

 

عضویت در آکادمی ملی علوم آمریکا و فرهنگستان هنر و علوم

مریم میرزاخانی در مه سال ۲۰۱۶ به عضویت در آکادمی ملی علوم برگزیده شد. او نخستین زن ایرانی-آمریکایی است که به عضویت در این آکادمی برگزیده می‌شود.

 

وی در آوریل سال ۲۰۱۷ میلادی به عضویت آکادمی علوم و هنر آمریکا در آمد. مراسم معارفه او قرار بود در اکتبر همان سال برگزار شود.

 

زندگی شخصی

 

سلیقهٔ سینمایی میرزاخانی بازتابی از ذات بدون مرز پژوهش اوست، که درگیر کاویدن «خصوصیات اشکال هندسی نامعمول» است. او می‌گوید:

«گاهی مواقع احساس می‌کنم در یک جنگل بزرگ هستم و نمی‌دانم به کجا می‌روم؛ ولی به طریقی به بالای تپه‌ای می‌رسم و می‌توانم همه چیز را واضحتر ببینم. آنچه آن گاه رخ می‌دهد، واقعاً هیجان انگیز است.»

 

فیلم مورد علاقهٔ او، داگویل، نگاهی خشن به آمریکای دوران رکود بزرگ است.وی گفته که در کودکی آرزو داشته نویسنده شود. او گفت:

«وقتی که بچه بودم رویایم این بود که نویسنده شوم. هیجان‌انگیزترین لحظاتم را به خواندن رمان می‌گذراندم، در واقع هر چیزی را به دستم می‌رسید می‌خواندم.» همسر وی یان وندراک، نیز دانشیار ریاضی دانشگاه استنفورد، و پژوهشگر سابق علوم کامپیوتر نظری مرکز تحقیقات آی‌بی‌ام و اهل جمهوری چک است و از او دارای یک فرزند به نام آناهیتا می‌باشد.

حادثه تصادف دراهواز

 در اسفندماه ۱۳۷۶ اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکت‌کننده در بیست و دومین دورهٔ مسابقات ریاضی دانشجویی، که در آن تیم متشکل از میرزاخانی، ایمان افتخاری و حسین نمازی در آن رتبهٔ اول کشور را کسب کرده بودند، که از اهواز راهی تهران بود (مسابقات ریاضی دانشجویی در اهواز برگزار شد) به دره سقوط کرد و طی آن شش تن از دانشجویان نخبهٔ ریاضی دانشگاه صنعتی شریف شامل آرمان بهرامیان، رضا صادقی - برندهٔ دو مدال طلای المپیاد جهانی - علیرضا سایه‌بان، علی حیدری، فرید کابلی، دکتر مجتبی مهرآبادی و مرتضی رضایی دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بین‌المللی ریاضی بودند، جان باختند و مریم میرزاخانی از جمله دانشجویان بازمانده از این سانحه بود.

بیماری و درگذشت

  در تیر ماه  جاری (۱۳۹۶ ) اعلام شد  که میرزاخانی به دلیل ابتلا به سرطان  و وخامت حالش در بیمارستانی در آمریکا بستری است.

 پروفسورمیرزاخانی از چهار سال پیش‌تر به سرطان سینه مبتلا بود، و این سرطان به مغز استخوان وی سرایت کرده بود.

متاسفانه تلاش برای نجاتش موثرواقع نشد وایشان  در ۲۴ تیر ۱۳۹۶ در ۴۰ سالگی در آمریکا درگذشت.

نتیجه تصویری برای مریم میرزا خانی

 

بی تردید تا روزی که معادلات و راه حل های  مریم درسپهر ریاضیات ،می درخشد؛ مریم زنده است  وستاره اش می درخشد.

 

حمیدرضاابراهیم زاده

25تیرماه1396

 

تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ می باشد

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده