دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۹ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

پاکیزگی نشانه ی خداست!

پنجشنبه, ۳۱ تیر ۱۴۰۰، ۰۸:۴۳ ب.ظ

پاکیزگی نشانه ی خداست!

اذکار مثل دارو هستند. دز خاص و شرایط زمانی خاص مصرف خودشان را دارند و باسنجش و تجویز استاد ذکر تجویز می شود برای بعضیها استاد ذکر؛ لا اله الا الله.  یا صفات جلالی به تعداد می دهد یا صفات جمالی را به تعداد خاص تجویز می کند . اما برای خیلی ها استغفار بی عدد می دهد. بیشترشان همین که چندتااستغفار از ته دل گفتند گره هایشان باز می شود!

استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذو الجلال و الاکرام و اتوب الیه

خداوند به  اینگونه آدمها  خیلی توجه دارد. اما اینها پرده ای جلوشون کشیدند و نمی گذارند صدایشان بخدا برسد بس که پرده غفلت کلفت شد مثل یک لایه کلفت برف روی یک سطح که تبدیل به دیوار یخی می شود با چند سطل آب این دیواره می شکند. گمانم ذکر گفتن ها را باید با استغفار زیاد و مراقبه ی دقیق شروع کرد.

برای شنیدن و درک آوای پیغام خدا و رساندن صداهای خود باید منافذ دل ودست و گوش وزبانمان را پاکیزه کنیم.

نشنود این نغمه ها را گوش حس کز ستم ها گوش حس باشد نجس!  مولانا

برخی از رسوبات دل  وهم آور و سخت است و باید آن را شکست . مثل رسوب آهکی و املاح آب که دور شیر آب رسوب می کند و همانند سیمان سخت می شود. اینها را با یک اسپری اسید می شود رسوب زدایی کرد !

و باز هم هیچ اسیدی قوی تر از "ذکر استغفار" برای رسوبات دل  و چشم و زبان  خوب نیست.

باید روزنه های موانست و محرمیت واتصال به عالم بالا را پاکیزه نگه داشت. ستم هایی که در حق گوش ودل و زبان و جوارح  روا داشته ایم باعث ضخامت رسوبات برمنافذ و روزنه های ارتباطی ما شده است.

شستشو و طهارت اساسی برای درک آیات خدا نیاز ما انسانها ست.

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی   گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش (حافظ)

آسودگی و آرامشی که بعد از ذکر استغفار به دست می آید باعث می شود کدورتها و سدهای ضخیم رسوبی باز می شود و روزنه ها آماده دریافت و اتصال خواهد بود .

اذکار همیشه به   واژه ها  بسنده و خلاصه نمی شوند.  الفاظ و واژگان در رفتارها ی افراد رسوب می کنند و فرد را منبع روحانیت و اجابت و ظرف استجابت می نمایند.

فرد ذاکر با اوراد واذکار درون وبیرونش را دچار دگرگونی می بیند و خودش مبدل به ذکر مجسم می گردد!

آدمای زیادی در زندگی ما هستند مانند ذکر روان و موثر هستند.

دیدنشان. نفسشان بویشان. رویشان خویشان جانبخش است رایحه هایی هستند که خدا برای ما می فرستد تا بوسیله آن درمان شویم.

ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها.... (حدیث نبوی /  بحارالانوار،ج7، ص221)

اینها آیات خدا هستند نباید از دستشان بدهیم ویا به آنها پشت کنیم باید ببینیم از رفتارشان و از گفتارشان و از پندارشان برای ما چه آسودگی ها و راحتی هایی روان است! به آنها دل بدهیم.

بدون اینها زمین هم مثل مریخ و ونوس می شود.

باید مریخ و ونوس دلمان را بااین آیات زنده کنیم.

سرزمینی که خدا به آن قسم خورده است باید آباد وپر رونق وپاکیزه بماند

لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد و والد و ما ولد / (سوره بلد آیات اول تا سوم)

سرزمین امنی که خدا آن را برای خود سکنی قرار داد و از آن برای خود حرم ساخت دل اهل باور است.

و هذا البلد الامین / (سوره تین  ایه سوم)

باید از خدا بخواهیم هنگام وزیدن این رایحه ها ونسیم ها حواسمان باشد .

باید ازخدا بخواهیم فرجام  وجودمان در این سرا خیر وخرم گردد.

 و از خدا بخواهیم که در نهایت پاکیزگی و خلوص پذیرفته شویم.

خدایا مرا خالص و پاکیزه و بی حساب به پیشگاه خود بپذیر.

حمیدرضا ابراهیم زاده

غروب عید قربان1441

دهم مرداد 1399

پانوشت:

1- حضرت امام باقر (ع) فرمود: هر که دنبال نماز واجب پیش از آن که پاهاى خود را تا کند (و بـر خـیـزد، یـا پـیـش از آن که از حالت و هیئت تشهد زانوهاى خود را دهد) سه بار بگوید: (استغفر اللّه لذى لا اله الا هو الحى القیوم ذوالجـلال و الاکـرام و أتوب الیه) خداى عزوجل گناهش را بیامرزد گرچه (در زیادى) مانند کف دریا باشند.

(اصول کافى جلد 4 صفحه : 290 روایت اول )

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

این تماشاچیان ناهنجار

چهارشنبه, ۲۳ تیر ۱۴۰۰، ۰۷:۰۰ ق.ظ

 

این تماشاچیان  ناهنجار

بارها دیده ایم مردم موبایل به دست در حال فیلمبرداری ازصحنه ی  یک تصادف. سانحه . دعوا و درگیری. غرق شدن .آتش سوزی  و ...هستند

رفتار بی نزاکتی که همواره نجابت و وقار ایرانیان را به سخره گرفته است.

بارها دیده ایم که مردمی موبایل بدست درحال ثبت و ضبط حریم خصوصی ودعوای خانوادگی و بحرانهای حیثیتی دیگران هستند.

در پیشامدهای تلخی همچون پلاسکو سلفی گرفتن و فیلمبرداری این جماعت  بی وجدان مانع از کار آتش نشانان ومدیران مقابله با بحران بود.

در حوادث رانندگی نیز همین جماعت طوری جاده را بند می آورند گویی اورژانس مشغول امداد است درحالی که اینگونه نیست وعوامل امدادی و یا افراد ماهر از خدمات امدادی  جا می مانند و یا نمی توانند براثر ازدحام توفیقی بدست بیاورند.

بارها و بارها این رفتار ناپسند جماعت تماشا چی وخبرچین را مذمت کرده ایم.

بارها و بارها به آنها گوشزد کرده ایم که از حریم خصوصی دیگران و یا بحران مسایل حیثیتی دیگران فیلم وعکس و سلفی تهیه نکنند

بارها خواهش کردیم که در بحرانها اگر کمک حال نیستید وبال و آسیب و مزاحم نباشید!

اما  ...!!!

یکی از بزرگترین مشکلات و تناقضات رفتاری  گونه ای از ما ایرانیان جدید ، تماشا چی بودن، خبر گزاری وخبر چینی، مداخله در کار هم بدون کمترین تاثیر مثبت است.

گروهی ازمتوهمین بافرهنگ! تماشا کردن و خبر چینی و روایتگری را دوست دارند.

زیرا می خواهند داستان بسرایند!

می خواهند فصل جدیدی از فرهنگ و توسعه را رقم بزنند!

اما نمی دانند این رفتار درحقیقت یک ترس وخفقان نهفته ای برای فرار از واقعیتی بنام در جازدن و قهقرا رفتن است.

فرافکنی رفتاری است که فرد برای فرار از درک و پذیرش حقیقت  اقدام به فرار به جلو نموده و بیشتر به خود زنی وخود تخریبی و خود فریبی روی می آورد.

مثل روی آوردن به اعتیاد برای کسی که ور شکست مالی و خانوادگی شده باشد .

مثل تقلب برای فرار از شکست و ترس از دست دادن  وضعیت و موقعیت.

مثل  فاحشگی برای ترس از مورد توجه و پذیرش قرار نگرفتن .

مانند کنجکاوی بی جا و نشان دادن عیب ونقص واقعی ویا ساختگی دیگران برای فرار از عیب خود  و...

بسیاری از پدیده های جامعوی حرف های مهمی برای گفتن دارند. پدیده هایی ماننده جلوه گری و روایتگری های نامنزه.

روایتگری ناکار آمد وتماشا چی بودن ، رفتار نا هنجار جامعوی بشمار می رود که در آن مردم برای فرار از خودکردگی وناچاری و یا درد خود به تماشای درد و بحران دیگران  مبادرت نموده و بلکه از آن لذت می برند. و برای یادمان حضورشان از موقعیت بدتر ویا مشابه  خود ویا پیشامد،یادگاری برمی دارند. تا از این واقعه و بحران روایت تاریخی بسرایند.

مورد توجه فرار بگیرند!

به روز جلوه داده شوند!

مهم پذیرفته شوند و...!

تماشا چی بودن بحران ها و گرفتاری های دیگران، تلخ ترین رفتاری است که مردم دچار بیماری دوقطبی از آن لذت می برند.

دست به دوربین بردن و کاری نکردن.!

دست به سینه تماشا کردن منظره های تلخ غرق شدن. آتش سوزی. خود کشی و... نشان از بیماری نهفته وبسیار خطرناک روحی و روانی دارد. و جامعه با این رفتارهای خطرناک رو به انحطاط می رود.

دراین بیماری مهلک و پرخطر ؛ حس مسولیت پذیری و حمایت  و همدردی وهمدلی و نوع دوستی وگذشت و ایثار و کمک و تعاون جای خود را به جمود و سنگدلی وجنجال. تقلب. تزویر. دروغ. کلاهبرداری. اختلاس ورشوه و خیانت و مسئولیت ناپذیری و فرار از قانون و بی تفاوتی و بد رفتاری می دهد.

جامعه نیازمند به یک پویش آموزشی و حقوقی برای پذیرش بیماری و درمان آن است....

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

دوم مرداد 1398

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

چگونه آرزو کنیم تا برآورده شود؟!

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۰، ۰۹:۵۲ ق.ظ

نیایش و آرزوکردن ها وزن روح و هویت حقیقی انسان را با توجه به خواهش هایش برای "قوای فعاله عالم "مشخص می کند

قوای فعاله ی عالم؛ چرخه ای از" فعالین هستی" هستند که کارشان گماشتگی برای خدمات دهی به عالمیان به ویژه انسان هاست.

قوای فعاله ی عالم؛ فرشتگانی هستند که در لوای عناصر مشخص برانسان گماشته می شوند تا به او خدمت کنند و یا مراقب او باشند و یا نیازهایشان را درچرخه ی حرکت رفع و رجوع کنند.

انسان درحال حرکت به سمت بلوغ و پویایی و تعالی؛ انسانی است که خدا گونه تر می اندیشد و خدا محورتررفتارمی کند و تمام سوخت و سازش با سازنده ی عالم کبریاست.

این همان انسان آینه روئی است که می شود در او خدا را جست و از او امنیت گرفت و صاحب کرامت است. و"نگارگر و پدیدار ساز هستی" اورا برای خود می خواهد و برایش چشم وگوش ودست وزبان می شود.

 آفریننده و نگارهستی نیز همان پروردگاری است که  ما او را خدای خود خوانده ایم و"رب الباری" ما آدمیان و "مهیمن " فرشتگان و "عزیز" هستی است.

هستی بخش مهربان همه ی هستی را به پای انسان ریخته است تا خدا گونگی هایش را به تماشا بنشیند

وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ / جاثیه 13

انسان برای خواستنی هایش باید بداند که تقاضایش به سرعت وارد چرخه برآورده شدن وارد" تابل در دست اقدام" شده است و باتوجه به رصد هایی که توسط ذات اقدس ربوبی و" بازرسی قوای فعاله عالم " و "پا درمیانی نیکان"  و وسایل "شفاعت" بسیار زود برایش تصمیمی گرفته می شود و به آرزوهایش پاسخ مناسب و نیکو داده می شود.

این پاسخ برابر با رصد کامل تمام نیازهای واقعی انسان واندازه و کارکرد وظرفیت او بررسی شده و تحت اشراف کامل پروردگار در مدار و چرخه ی حرکت او قرار می گیرد و به او می رسد.

بنابراین باید بدانیم چه می خواهیم. وخودمان چه هستیم و چه اعتباری داریم ؟!

به اعتبار و هویت خودمان و هدف ها و آرمانهایمان  تقاضا کنیم

و اگر کوچکتر از آنیم که بتوانیم به اندازه آرزوهایمان چشمداشت های بزرگ داشته باشیم بازهم با خدایی بزرگ تر از ترس ها و آرزوهایمان روبرو هستیم که می بخشد ومهروزی می کند.

که حکیم است ومی داند چه چیز چه موقع وبه چه  اندازه ای برای بزرگ شدن و بلوغ ما کافی است.

 بزرگترین نیاز ما  خود خداست که نگذارد فراموشش کنیم.

ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم... / سوره حشر19

این گونه حرکت نکنیم که خدا یاد خود راازما بردارد!

ما تا موقعی اهل وانسان  هستیم که پیرو و رهرو و دوستدار خدا و خواسته هایش باشیم

 دستی بخواهی وطلبکاری ما مهم نیست .!!!  این به ادب ما مربوط است که تا چه اندازه مودب باشیم.

 مهم اینست که بدانیم سرپرست و بزرگ داریم .

سرپرست بسیار مهربان و هوشمندی داریم که همه ی حواسش به ماست.

 الیس الله بکاف عبده؟  / زمر36

آیااین خدا برای بنده اش کافی نیست؟

حمیدرضا ابراهیم زاده

18 تیر1399

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

قالی قلبم

جمعه, ۱۸ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ

 

 



نقش زیبای تو در قالی قلبم پیداست

قد رعنای تو از ماذنه ی دم  پیداست

من چه گویم که تو مهروی عیانی لیکن

رخ شیدای تو در خم دوعالم  پیداست

 


 

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

 
اول مهر1394
  • حمیدرضا ابراهیم زاده

در مستی اروند من

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۵۳ ب.ظ

 

شادم 

که اغوا می شوم

بافتح الفتوح چشمهات

چشمان تو

 چون ارتش بعث عراق

آن بی دفاع  شهر دلم

 

چون محمره

شد درمحاق

من غرق  گشتم

ناگهان

در چشم های بعثی ات

توغرق گشتی

بی گمان 

در مستی اروند من

 

20مرداد94



 
* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار شاعر محفوظ می باشد
  • حمیدرضا ابراهیم زاده

نگار گر

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۰، ۱۰:۲۴ ب.ظ

برگردان آیات 18-24 سوره حشر

بسم الله الرحمن الرحیم

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ  وَاتَّقُوا اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ  أُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١٩

لَا یَسْتَوِی أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ  أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠

لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿٢١

هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ  عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ  هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ﴿٢٢

هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ  سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿٢٣

هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ  لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ  وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٢٤

بنام خداوند بخشنده مهربان

 ای باورمندان پارسایی پیشه کنید و به درون خود بنگرید که برای فردایتان چه کردید؟  بی گمان خداوند ازکردارتان آگاه است.  18

و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کرده اند و خدا نیزخود را ازیادشان برد.ا یشان همان نافرمان ها هستند .  19  

هرگز دوزخیان و بهشتیان همسان نیستند، که بهشتیان رستگارند. 20

اگراین قرآن را برکوهی فرود می آوردیم آن را از ترس خدا سربزیر و شکافته می دیدی، و این مانند آوری ها را برای مردم بازگو می کنیم شاید که بیندیشند.21

اوخدایی است که جز او ستایش شونده ای نیست دانای پنهان وآشکار است او بخشنده و مهربان است.22

اوخدایی است که جز او ستایش شونده ای نیست. فرمانروای هستی  پاک از هرپستی بی گزند و باورمند و نگهبان و شکست ناپذیر و دادگری زورمند وگرانسر است.  خداوند پاک است از آنکه برایش همتایی گرفته شود. 23

او خدای  آفرینشگر پدیدار ساز  نگارگر است، برایش بهترین نامها ست. هرآنچه که در آسمانها و زمین است. اورا می ستایند و او ارجمند خردمند است .24

 

برگردان از حمیدرضاابراهیم زاده

12 تیر1399

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آفتی بنام دروغ

دوشنبه, ۷ تیر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۰ ب.ظ

 

 

دروغ آفت و بیماری روحی است

هرکسی می تواند دروغ بگوید: پزشک. بیمار. آخوند. معلم. نجار بقال. راننده. خیاط . رفتگر. مهندس.نظامی. چادری. مانتویی. کت شلواری .صاحب خانه . مستاجر. بی خانمان وثروتمند. فقیر وگرفتار و...

مگرپزشک بیمار نمی شود؟ نمی میرد؟ سکته نمی کند؟ آنفولانزا نمی گیرد؟ تب نمی کند؟

اگر پزشکی بیمار شد باید گفت؛ پزشکان خود بیمارترند؟!!!!

انسان ممکن الخطاست .اما جایزالخطا نیست.

انسان  ضعف هایی دارد زیرا  برای همه ی انسان ها بیماری وفراموشکاری ومرگ حتمی است.

اما چرا انسان ها دروغ می گویند؟

انسان یا از ترس دروغ می گویند یا ازطمع دروغ می بافند.

ترس از دست دادن

از دست دادن  احترام و آبرو .هویت .افراد.خانواده ودوست. مال و موقعیت ومتاع و...

طمع برای بدست آوردن

بدست آوردن احترام و آبرو وهویت و افراد ومال وموقعیت و منصب ومکنت و...

هیچکدام ازاین ترس ها و طمع ها دروغگویی را توجیه نمی کند.

اگرچه ترس ازدست دادن حیثیت و جان افراد می تواند باعث اغماض و بخشش گردد. ولی با این حال  هیچ چیزی نمی تواند جای راستی و راستگویی را بگیرد .

 

علامه امام موسی صدر از اندیشمندان معاصر جهان، راه مبارزه با دروغ را این گونه می گشاید؛

ترس ، ضعف و حقارت روحی است.

آدم ضعیف، می ترسد و آدم فقیر، طمع دارد.

آدمی که تواناست نمی ترسد، آدمی که احساس قدرت روحی دارد، طمع ندارد.

پس اگر توانستی ضعف و حقارت روحی یک نفر را از بین ببری، دیگر دروغ هم نخواهد گفت. (برگرفته از کتاب انسان آسمان. امام موسی صدر نشر امام موسی صدر)

 

همچنین امروزه بیشترمردم به دروغ شنیدن وخبرهای دروغین عادت کرده اند و به شنیدن آن اشتیاق دارند

"پیتر فیلیپس" درکتاب" فراری1977 " درباره ی "ملت بیمار" سخن می گوید؛  که نیازمند سانسور و دروغ هستند !

همچنین به نقل از" پرنتیس هال نیوریورک "1991آمده است که 91 درصد مردم مرتب دروغ می گویند  و بیشترمردم فکر می کنند سپری کردن یک هفته بدون دروغ بسیار دشوار است. و یک پنجم آنان  نمی توانند حتی یکروز را هم بدون دروغ سپری  کنند.

 بنابراین  درصد زیادی از مردم به دلیل "تربیت بد رسانه ای"  به شنیدن اخبار دروغین اعتیادپیدا کردند وآن را بد نمی دانند...

اما ازاین بیماری بدتر پیجویی لغزش دیگران و یا نخبگان و بزرگان است.

لغزش خواص و نخبگان ومذهبی های جامعه  بسیار بد و نابخشودنی است اما اشاعه و پیگیری آن خود بزه و رفتاری بسیار خطرناک تر  و مجرمانه ترمحسوب می شود!

 که علاوه بر بدبین کردن جامعه به همه ی خواص و نخبگان و بزرگان، به شیوع همان لغزش نیز در سطح جامع تسریع می بخشاید.

برای درامان ماندن از دروغ و سخن چینی باید "خودسازی" کرد و جامعه را نیز به "آموزش حقوق شهروندی" و " اصلاح اخلاق شهروندی " فراخواند.

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

13بهمن1396

 

پانوشت ازیک هشتک


#خانوم چادری توی تاکسی کل مسیر با تسبیح ذکر گفت و از کتاب دعا خوند موبایلش زنگ زد به طرف وسط ونک گفت : تهران نیستم!
ظاهرا دروغ مجازترین گناه ما مسلموناست!

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحضارمولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

قانون باغ

يكشنبه, ۶ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۴۰ ق.ظ

 

قانون باغ

به اقتضای روزهای گرم وسرد درباغ جاها وظروفی را برای تغذیه حیوانات کوچک ساکن و رهگذر در باغ کار گذاشتم تا در سرما وگرما و بحران های برودتی و حرارتی آسایش شان را بعنوان سرپرست دیمی باغ، حق ساکنین و مجاورین صیانت و ادا کنم.

امسال هم بخاطر گرمای هوا برای رفع  تشنگی پرندگان وجانداران کوچک چند کاسه آب در بعضی از جاهای باغ گذاشتم.

 گنجشک ،زنجیرک ، پرستو، قمری، سبز قبا ، زنجره ،سنجاقک و پروانه  وحتی مارمولک سبز و گاهی وقت ها کبوتر و هدهد هم  از آن استفاده می کنند.

این هنگام مار و موش و گربه هم از فیوضات عام برده اند. و پای از آن گلیم درازتر گذاشته و ازاین بزنگاه سوق الجیشی دلی از عزا درآورده و برسرمدیریت و تصاحب قلمرو کاسه ها برنامه های بلند مدت چیده اند.

والبته گاه بر سر کاسه آب پروانه و یا سنجاقکی بدست گنجشک و پرستو زندگیش را  می بازد. گاه هدهدی در کمین گربه ای گرفتار می شود.

امروز ماری را دیدم که از دیوار صاف پایین آمد و به سراغ آب رفت. تشنگیش که سیراب شد همانجا زیر آفتاب چنبره زد و خوابید.

می دانستم این روش مار، موذیانه و ناجوانمردی است.

این مفاهیم رابه تجربه از صدای شیون قورباغه ها و پرستوها و گنجشکها آموخته بودم.

بالاخره زنجیرکی برای رفع عطش دل به دریا زد. وباکمی عرض اندام وخودنمایی تحریک آمیز به سراغ آب رفت.

 این شجاعت برای مار حماقتی خواستنی  و از لحاظ سیاسی یک حرکت مذبوحانه بشمار می رفت .

بلا فاصله زنجیرک گرفتار مار سیاه شد.برای نجاتش کاری نمی شد کرد.


 

نخست اینکه خود شجاع بینی و توهم توانایی و دانایی دشمن جانش شده بود.

دوم اینکه دشمن مترصدی چون مار همه ی بزنگاههایش را بر سر شکار روی توهم دانایی وتوانایی شکارش رصد کرده بود.  و زنجیرک دشمن  را دست کم گرفته بود.

تا بجنبم  مار، شکار سراسیمه و حیرانش را به سرعت از منطقه خارج کرده بود. من ماندم وکروکی محل جرم...

در ازبین رفتن زنجیرک هم خودم را مقصر می دانستم .هم مار و خود زنجیرک را.

من که این بساط را علم کرده بودم.  پرندگانی  که می توانستند به مسیر بهتری برای جستجوی آب بروند در معرض خطر قرار دادم.

ماری که می توانست اعتمادم را نسبت بخود تخریب و مخدوش نکند  ولی از غریزه اش جز این انتظار نمی رفت.

واما خود زنجیرک که دشمنی وسیاست مار و حیله هایش را می دانست. او با چندین بار خود نمایی و تحریک مار به سراغ آب رفت و گرفتار شد.

درحالی که می توانست از سایرمنابع و کاسه ها ویا جستجو برای سایر راهها استفاده کند  و نکرد.

سال گذشته ماری را که غروبگاه  آخرین روز تابستان به لانه ی گنجشک یورش برده بود از زندگی ساقط کرده بودم.

مار سیاهی که در باغ به امید شکار پرندگان روی بلندی درختان پرسه می زد و یا به سمت پیشخوان  خانه یا جاییکه بیشترین راه تردد ما در آن موقعیت  بود جولان می داد.

روزهای قبل آثارش را روی پله ها دیده بودم. ومی دانستم بیش ازاین ممکن است در یک خلا و بزنگاه وارد حریم خانه شود و باعث نا امنی برایم باشد.

آنقدر دژخیم ومتوهم  بود که بر میله  و ستون پیشخوان سوار می شد و همانجا پوست اندازی می کرد.

درخلال این سالها بدلایل متعددی  حضور مار درباغ بسیار نادرشده است.

مارهای  بومی باغ ، یا  آبی وبی خطر بودند. و یا مثل این مار سیاه بدقواره جسور وبی باک  و آزار دهنده ، که برای گرفتن موش و گنجشک و تخم پرندگان و زنجره وسوسک ، میهمان ناخوانده ی باغ می شوند.

آن غروب کنار پله ی پیشخوان نشسته بودم که  صدای شیون گنجشکی که در زیر ناودان در خانه اش فریاد می کشید مرابه خود جلب کرد.

دم بلند مار از لانه و آهن حایل آویزان بود  و من هم منتظر خطای استراتژیکی مار.

بلافاصله با چوب بزرگی از نی روسی بسراغش رفتم.شاید در این بزنگاه نی بلند جای همان اس سیصد روسی عمل کرد. و مار متجاوز را با آن از لانه ی گنجشک بیرون کشیدم وبه حکم محتوم دچارش ساختم...

سابقا گربه ای که هدهد میهمان  را شکار کرده بود هم به حکم قصاص دچار شده بود . منتهی گربه ی حاذق قصه ی ما جان سالم به در برده و با اندکی جراحت  نفی بلد شد.

امروز هم این حرکت مار مرا بر آن داشت که مترصد و منتظر اقدام جدیدش باشم.تا رفتار مزورانه  و موذیانه اش را پاسخگو باشم.

چه سود که مار غریزه اش همین است. باید برای بقایش متجاوز باشد. همانگونه که گنجشک ، سنجاقک می گیرد...

گنجشک و پرستو وزنجیرک و زنجره ای که در کاسه آب بال می شوید ، باید بداند که سرنوشت بی احتیاطی و تحریک و توهم چیزی جز مرگ ونابودی نیست.

و گربه ای که همچنان تحت پیگرد قانونی است باید بداند که قانون باغ منتظر اجرای حکم علیه اوست.

درحالیکه  او اکنون می داند که بازگشت به محدوده وحریم باغ به نفع غریزه اش نیست.

یا باید دراین محدوده از قوانین باغ تمکین کند.یا باید به وحاشت ساختاری خود گرفتار شود....

دوستان مدیون من و پرستوها و پروانه ها  باشید اگر این حکمت را سیاسی  ترجمه کنید.

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

پنجم تیرماه هزار وسیصد ونود وهشت خورشیدی.

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

ساعت زندگی

جمعه, ۴ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ق.ظ

 

باگسترش استیلای فضای مجازی بر زندگی  فردی واجتماعی جامعه  ، در زندگی و رفتار  بسیاری از مردم دگرگونی های نا هنجار و بعضا به هنجاری به وجود آمده است. 

برای مدیریت بهره وری از صنایع تکنولوژی باید علاوه بر آموزش  و برنامه ریزی ، به آرمان ها و مطالبات و خاستگاههای نیاز و برآوری نیاز به تکنولوژی های جدید در عرصه های  گوناگون  مجازی دقت نمود.

بسیاری از پدیده های علمی واطلاع رسانی های مجازی نشان از لزوم حیات تکنولوژی های جدید و نیاز جوامع  دارد و بسیاری از پدیده  های بد و ناهنجاری ها و آسیب هایی که از سوی تکنولوژی رسانه ای ومجازی بر زندگی و رفتارهای فردی واجتماعی مردم تاثیر گذاشته است نیز نشان از عدم برنامه ریزی و آموزش برای استفاده ی درست و  بهینه از ساختار تکنولوژی  دارد.

زندگی  و رفتار انسان وابسته به مجموعه مختصات کالبدی  ومقتضیات زیستی او قابل بررسی است.

درهرم مازلو ساحت و ساختار نیازهای انسان بصورت کاملا علمی  برآورد و  ترسیم شده است . و خواب  یکی از نیازهای اولیه انسان محسوب شده و از مهمترین عناصر کلیدی سلامتی انسان در هردو جنبه ی کالبد و روان اوست.  و کیفیت آن نیز برای تندرستی روح و جسم از نظر پزشکان ودانشمندان حوزه زیست  بسیارمهم ارزیابی شده است.

در این راستا مقالات بسیاری توسط اندیشمندان این حوزه  نگاشته شده که هرکدام از این نظریه ها ، جهشی به سمت اعتلای هویت و کرامت وتندرستی انسان ، می باشد.

با پیدایش تکنولوژی رسانه ای و کمپین ها وگروه های مجازی ساعت و زمان معنای واقعی خود را از دست داده و بلکه باعث اختلال در تندرستی فردی واجتماعی جامعه گردیده است.

نیاز انسان به خواب و میزان و کیفیت و آن از مباحث کلیدی حوزه سلامت جسم وروان است.

دراین گرانیگاه به دلیل آنچه که پدیده های نو ظهور و فقدان آموزش و بسترهای آموزشی و برنامه ریزی برای استفاده از ابزارهای نو اطلاع رسانی می دانیم ، مردم درهمه ی سنین و طبقات اجتماعی اقدام به عضویت در گروهها نموده و بسته به سلائق وعلاقمندی های خود از برنامه های مدیران وعومل کانال ها و گروههای اجتماعی مجازی استفاده می کنند و یا با یکدیگر در ارتباط هستند.

آنچه که امروزه جامعه ی ما را سودایی و رنجور نموده است موضوعات به هم تنیده و مختلفی ازآسیب های حوزه ی سلامت جسم و روان بر فرد وجامعه است که یکی از مهمترین  آسیب ها موضوع برهم خوردگی  "ساعت زیستی بدن " است.

واقعیت این است که مردم امروزی نیز، نیاز به خواب دارند اما در برنامه ریزی  زمان آن دچار اختلال شده اند.

 بدن انسان مانند سایر موجودات  ازجمله گیاهان وحیوانات و خود کره زمین دارای ساعت بیولوژیکی و یا ساعت زیستی  است که باعث می شود  در برآوری نیازهایش هدفمند وهوشمندانه  ومنظم رفتار کند.

پدیده دگرگونی  فصول  برای زمین رخ می دهد. دانه ها وگیاهان جوانه می زنند ویا می خوابند و گل می دهند و بارور می شوند وبا این نظم هدفمند، گیتی درحیات خود مستمر و دقیق رفتار می کند.

انسان هم بخشی از فعالیت های منظم  گیتی است. ودر وجود خود این نظم وچرخه ی هماهنگ را نهفته  دارد.

بنابراین مردم نیاز به خواب دارند ولی به ساعت بیولوژیک خود بی توجهند و یا به آن خیانت می کنند.

ساعت بیست وسه وسی به بعد باید خوابید.اگر خوابشان نمی آید ، دیگران را تحریک به بیداری نکنند.کامنت ومطلب گذاشتن برای هم ویا کانال و گروه در ساعت صفر به بعد کاری بی نهایت زشت و بدسلیقگی مفرط محسوب می شود.

همین کارهای ناشیانه ونسنجیده است که ما  رابی ظرفیت و بیمار و شعار زده  ببار آورده است.

برایم جالب است  که گروههای تلگرامی مدعی  روشنفکری و دانش محوری چرا ساعت بیست وسه  وسی یا صفر خاموشی ندارند؟! مخصوصا اعضای گروههایی که  بخاطر تبادل مطالب علمی دورهم جمع شدند ویا اغلب کارشناس وصاحب نظر در حوزه علمی وسلامت ورفتار زیستی هستند...!!!

طغیان ناشی از دگرگونی های  ساعت زیستی به امنیت و سلامت اقتصادی و بهداشت جسمی و روحی مردم آسیب جدی وارد می کند. سوای از آن آسیب به فرهنگ و هویت  اجتماعی را نیز همراه خود دارد.

خواب وساعت خواب و میزان خواب در سلامتی روح و روان وجسم فرد و جامعه نقش کلیدی و مهمی را دارد.

بیماری های زیادی از بد خوابی وبی خوابی و تغییر ودستکاری در ساعت بیولوژیکی بدن  به انسان هجوم می آورد و همگی درنوع خود  بیماری های سخت و کم علاج و یا کنسر دسته بندی می شوند...

بنابراین درست نیست که سلامت خود و افراد دیگر را به هر بهانه ای در خطر بیاندازیم. و متعاقب آن گرمی روابط خانوادگی را با  زل زدن به صفحات مجازی سرد کنیم. به خود و نسل بعد ازخود رحم کنیم.

برای تغییر وبهسازی باید پیشگام شد . وهیچکس جز خودمان  برای پیشگام شدن وروشمندی در خط مقدم این حرکت شایسته تر نیست...

مدیران و اعضای گروهای مجازی!  لطفا منظم و مقید به حفظ سلامتی خود ودیگران باشید.

جامعه ی توسعه یافته محقق نمی شود مگر با مدیریت وتلاش وروشمندی  برای پویایی و تکامل خود وجامعه .

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

سیزدهم تیرماه 1398

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده