دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

درآمدی برجامعه شناسی شمنیسم وعلوم غریبه

چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

بخش اول

جامعه شناسی و سیر شمنیسم و علوم غریبه

علوم غریبه یا  دانش ناشناس و شگفت ؛  دانش متافیزیکی مرتبط به گیتی است که  در آن با ابزارهای ماورایی به نیازهای ماورایی و کالبدی  انسان ومحیط پاسخ داده می شود.

درمیان مردمان جهان این دانش به دانش سرکتاب و جادوگری و شمنیسم مشهور است .

و دانشمندان این علم بااستفاده از ابزارهای فیزیکی ومتافیزیکی ، به علمای دانش سرکتاب و علوم غریبه شناخته شده اند.

از قرنهای پیش از شکل گیری تاریخ و تمدن ، اقوام مختلف جهان ازجمله بومیان " تانگوس " سیبری و بومیان  آمریکایی و سرخپوست ها،وبرخی اقوام اروپایی و آسیایی  دارای باورهایی شگفت در حوزه های مختلف زندگی فردی واجتماعی هستند که با کمک این دانش و دانشمندان و متخصصان این علم به بسیاری از نیازهای روحی و جسمی شان پاسخ داده می شود. و کارکردها و ابزارهای این علم با ابزار سایر علوم تجربی قابل اندازه گیری یا برآورد نیست.

مبارزات و درگیری های زیادی بین اربابان کلیسا و دین شناسان مسیحی با علوم غریبه رخ داده است که نشان از عدم پذیرش کلیسا و کنارآمدن با این ماجرا داشته است. و همین طور از مواجهه اربابان کلیسا با شمن ها و جادوگران حکایات و داستانهای محیرالعقولی وجود دارد که می گوید:  بیشترین مبارزه کلیسا با دانشمندان و مخبرین علوم غریبه درعهد رنسانس رخ داده است. واین درحالی است که بسیاری از متولیان کلیساها سر و سری در همراهی  با علوم غریبه داشته اند. و آموزشهای شمنیسمی تحت اشراف کلیساها صورت می گرفت.

به هر روی علمای دین با موضوع علوم غریبه کنار آمده و با محوریت همراهی با دین و اسرار دینی و حتی متون  اسلامی ، به رشد وگسترش خویش ادامه داده است. و ازنوشتن دعا و اذکار و طلسمات برای پیشبرد کارهای خود استفاده می کنند.

آنها برای دفع ورفع بیماری، رسیدن به معشوق ، بدست آوردن مال وثروت، بارداری و فرزند آوری ومکنت وجاه و... از طرح ها و علایم ما فوق طبیعی استفاده می کنند که قرنها پیش از میلاد مسیح کاربرد داشته است.

از دیرباز آنها تسخیر وارتباط با ارواح و اجنه وانس و موجودات را برای رسیدن یه مقاصد خود ، با همراه داشتن شی و یا علایم و نوشته ای تحت عنوان دانش غریبه  انجام می داده اند.

در احوال سلیمان نبی نیز وجود دارد که با داشتن خاتم و انگشتری و دانستن اسم اعظم خداوند قدرت تسخیر اغلب موجودات از جمله جنیان و بادها و...را داشته است.

در روایات مقدس آمده است که او توانست شیاطین و جنیان را به خدمت خویش بگمارد.

در کتاب مقدس قرآن آمده است که سلیمان نبی آنها را وا داشت تا در اعماق اقیانوسها برایش مروارید صید کنند. عمارت بسازند و کارهای دیگری برایش انجام دهند.

" وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِکَ وَکُنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ" ﴿انبیاء: ٨٢﴾

اغلب مفسّران در ذیل آیه ۴۰ سوره نمل  که به داستان حضرت سلیمان و ملکه سبا پرداخته، از آصف بن برخیا نام برده‌اند.

 شرح داستان براساس آیات ۳۸ تا ۴۰ نمل  چنین است: سلیمان از یاران خود خواست که پیش از وارد شدن ملکه سبا، تخت او را در پیش‌گاه وی حاضر سازند. یکی از جنّیان مجلس گفت: من آن را پیش از آن که از مسند قضا که از بامداد تا ظهر ادامه داشته، برخیزی، نزد تو می‌آورم و بر این کار نیرومند و امینم. (سلیمان گفت: سریع‌تر می‌خواهم.) 

قرآن چنین ادامه می‌دهد: «قالَ الَّذِی عِندَهُ عَلمٌ مِن الکِتبِ اَنَا ءَاتیکَ بِهِ قَبلَ اَن یَرتَدَّ اِلَیکَ طَرفُکَ فَلَمّا رَءَاهُ مُستَقِرًّا عِندَه قال هذا مِن فَضلِ رَبِّی لِیَبلُوَنِی ءَاَشکُرُ اَم اَکفُرُ» آن‌که دانشی از کتاب داشت، گفت: من آن را پیش از آن‌که چشم برهم زنی، برایت می‌آورم؛ پس چون سلیمان، تخت را نزد خود حاضر و پابرجا دید، گفت: این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که سپاس‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم.

در این نشانگاه ، وزیر سلیمان نبی؛ جناب  آصف بن برخیا که از علم و دانش شگفت  برخوردار بوده است برای استحکام قدرت وحکومت  سلیمانی شگرد خویش را بکار گرفت.

«قال الذی عنده علم من الکتب انا ءاتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک...؛ [نمل : 40]

(اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت، من آنرا پیش ‌ از آنکه چشم بر هم زنی نزد تو خواهم آورد!....»

دانش سر کتاب . یکی از این موضوعاتی است که دانشمندان یهود از ابتدا تا کنون بدان تبحر داشته و گیتی را با آن تحت تاثیر وارزیابی وحتی کنترل کرده اند.

علم الکتاب یا دانش سرکتاب  و یا دانش جادو  در حقیقت دانشی بسیار سری و پر طرفداربوده که سایه  ی سایر علوم  می باشد که افراد خاصی  برای آموختنش گزینش می شوند و تا سالیان متمادی نیز به کسی آموزش نمی دهند.

درقرآن  از مبادرت دو فرشته برای آموزش دادن دانش جادو و اختلاف افکنی  میان مرد و زن  سخن رفته است و از این رفتارشان پروردگار غضبناک شده است.

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَىٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَٰکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿ بقره : ١٠٢﴾

در فراز ونشیب رشد اندیشه ها وتکنولوژی این دانش نیز بنا به مقتضیات خود دگرگونی های اندکی را پذیرفته است . اما هرگز در کلیات آن هیچ خدشه و دگرگونی خاصی رخ نداده است. بلکه همچنان بر همان روال پیشین استوار است. اما در سیر به وجود آمدن سایر ادیان همچون مسیحیت و اسلام  و نفوذ و  پذیرش این دانش دربین نخبگان ودانشمندان این ادیان تحولات مقتضیات پذیری را طی کرده است. ازجمله در آئین اسلام این دانش  به شاخه های دیگری همچون طلسمات. حرز وتعویذ. گسترش یافته و شاخه ای از این دانش با اوراد و ادعیه اسلامی آمیخته شده است.

دانشی که درگذارش به  نزد اهل اسلام دچار محدودیت و ملبس به خلعت مشروعیت گشته است.

بخشهای اجرایی و بهروری این دانش  به زمزمه و بخور ادعیه و اوراد. سوزاندن و دود دادن. خوراندن و همراه داشتن  حرزها و اوراد در میان اهل اسلام رواج دارد.

و حتی به امامان معصوم شیعه نیز حرزهایی منتسب شده است ؛ از جمله حرز رقعه الجیب امام رضا .و یا حرز انگشتری امام جواد که مشهور ترین حرزها واوراد را بخود اختصاص داده اند.

در باور مردم اینگونه تفهیم شده است که سپرهایی برای دفاع در برابر مشکلات وحوادث غیر مترقبه وامور غیر محتوم وجود دارند که جان و مال و جیثیت وناموسشان را از گزند گرفتاری ها و بد خواهان حفظ می کند.

کسانی که دانش سرکتاب و دعا و طلسم نویسی را می دانند با استفاده از علم اعداد همچون دانش جفر افراد را با کد های رمز دار اعداد و ارقام می شناسند و مطابق با همه ی آنچه که درباره گروههای دوازده گانه بشری در سرنوشت یکسان و یا مشابهی قرار می گیرند را مورد ارزیابی قرار می دهند و برای مقدراتش ، دگرگونی ها و تسهیلاتی از خداوند می جویند.

دانشمندان راستین علوم غریبه اگرچه اندکند اما براین باورند این حرفه ی مهم و استراتژیک توسط شیادان مورد دستبرد و توهین قرار گرفته است. و در حقیقت شیادانی با روی آوردن وبدست آوردن به بخشهای بسیار ضعیفی از اطلاعات این علم اقدام به دکانداری و منفعت طلبی از مردم نموده و آنها را با انحرافات و خرافات نسبت به حقیقت این دانش مهم بد بین کرده اند.

در این دانش به سر فصلهای مهمی از ادعیه و احراز و اوراد اشاره شده است که بخشهای اساسی آن از قرآن و روایات و سیره معصومین اخذ شده است.

در ذیل صفحات پایانی بعضی از قرآنهای قدیمی نیز بخشهایی از این دانش شامل طلسمات وجدول ها آورده شده است. وهمچنین در کتابهای مورد وثوقی مانند مفاتیح الجنان ، مهج الدعوات ، مجمع الدعوات ،کنز الحسینی ، گوهر شب چراغ و...  به شفافیت کامل در باره موضوعاتی مانند بکارگیری نمازها ودعا و اوراد وروشهای دیگر برای شفای بیماری. تحصیل مال ورزق. رسیدن به معشوق.  رام کردن و به میل در آوردن افراد و برده و همسر و...سخن به میان آمده وحتی دستور العمل داده شده است.

علمای مطرح وعرفایی نیز در دادن تعویذ و اوراد به روشهای گوناگون مباردت ورزیدند که نامشان را فقط در این حوزه می توان نامی دید!

بزرگانی چون میرزا علی آقای قاضی طباطبایی. شیخ حسنعلی نخودکی.عبدالکریم کشمیری و... که نامشان در این حوزه بخاطر دستور العملهایشان می درخشد.

در فناوری این دانش اقوام وادیان وفرقه ها بسیارمحرمانه باهم در رقابت هستند ودراین میان قوم یهود همچون پیشنیان خود در هم افزایی و صیانت و بکارگیری ازاین دانش بر سایر اقوام پیشی گرفته اند.

قوم یهود از دیرباز در صنایع گوناگون همچون داروسازی و درمان، صنعت ساخت  طلا و جواهر، کشاورزی و شهرسازی بر سایراقوام پیشی گرفته و پیرو آن در برخورداری از دانش ناشناس شگفت ، پویا ترکار کرده اند.ازاین روی خود را قوم و نژاد برتر دانسته و خواهان سلطه بر سرنوشت جهان هستند.

از نظردانشمندان و سیاستمردان یهود؛ در زیر زمین ها و دالانهای بیت المقدس و معبد سلیمان پراست از اسرار علوم شگفت مرتبط با حکومت سلیمانی.

شواهد بسیاری از کاوشها و کنجکاوی های پیچیده ی سازمانهای یهودی نشان داده است که فصول مهم کاوشهای  کنجکاوانه ی حوزه ی باستان شناسی برمحور مکتوم نگه داشتن دفینه ها و دانش های خاص قدیمی عصرهای پیشین چرخیده است. و بی تردید به همه ی آنچه که می کاوند مطلع ومصمم می باشند.

درسالهای قبل انیمیشنی ایرانی برپایه ی معرفی گستره ی این دانش در سینما به نام "حضرت سلیمان" مطرح شده است که تمامی منابع آن از کتابهای مقدس و روایات موثق ،استفاده شده است. دراین نمایش به  موضوع فرمانروایی سلیمان نبی و رویکرد های اسرار آمیز فرمانروایی ایشان درحوزه دانش شگفت پرده برداشته است.

سیرنفوذ این جریان درآثار اهالی ادب و شعر نیز بدلایل رسوخ ماجرا به زندگی وباورهای مردم حائز اهمییت است.

در ادبیات فارسی و تعامل آن با فرهنگ و جامعه  به نقش  اسم اعظم در قدرت سلیمان نبی اشاره شده است و اسم اعظم نیز بعنوان یکی ازمهمترین کلیدهای  راهیابی  ودستیابی  به جاودانگی و یا رستگاری معرفی شده است .

جناب حافظ گفته است:

سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی

چواسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم.

اسم اعظم

«و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها؛ و برای پروردگار نام های نیکوست او را بدان ها بخوانید.» (اعراف/ 180)

خداوند حکیم را  اسما وصفات ذاتی است که مختص به ذات اوست ودر هیچ جنبنده ای قابل تعمیم و اشتراک نیست.

اسامی مبارکی که خداوند به آن نامیده می شود خاص و ویژه ی اوست.

مانند: " احد . صمد . الله  و..."

وبسیاری از اسامی وصفات فعلی خدا نیز در سایر آفریده های خدا قابل توصیف وتعمیم است.

مانند: "خالق . جمیل و..."

واژه های اساسی وکلیدی در قرآن وجود دارد که بنا به اعتقاد مفسرین واندیشمندان اسلامی  اشاره به اسم اعظم است اما  خودش نیست.

اسما خاص خداوند سوای از صفات فعلی درحقیقت اسما ذاتی اوست ومختص به هویت خود ذات اقدس ربوبی است.

مثل :

" الله لااله الا هو الحی القیوم."

گویا کلیدی هست برای اسم اعظم!

کانال های مخصوصی در زمان زمین داریم که با راه یافتن به این مجاری شگفتی های بسیار مهمی را درحوزه ی  قوانین فیزیکی ومشاهدات متافیزیکی شاهد خواهیم بود.

 دانشمندان این علم،  این کد را می پذیرند و بی تردید هم دانایان به این علوم ازآن بهره می جویند .

در نگاه "  انیشتین"  و "هاوکینگ"  هم این باور دیده می شود که  مجراها وکانالهای " زمان فضا. مختصات  موازی زمان و زمین." ویا "کانال زمان  فضا" از اسرار گیتی و آفرینش هستند.

در کتاب مقدس قرآن نیز این کانالها را به شب ها ویا روزهای خاصی معرفی می کند.

مانند  " شب قدر" و  "دحو الارض " و...

کانال مخصوصی که به ناگاه  مرئی می شود.

برای موسای کلیم درکوه طور از بوته ی آتش رسالت رخ داد.

برای پیامبراسلام  در غار حرا آن هم  زمان خاص !بعثت رخ داد

و بعد ماجرای مهم معراج !

"سبحان الذی اسرا بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی  الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا  انه هوالسمیع البصیر ." / سوره اسرا 1

بی تردید این آیه از وجود یک کانال نامرئی پرده برمی دارد.

و اندیشمندان حوزه ی فیزیک هم چون " انیشتین  هاوکینگ "هم دراین باره اندیشیده واظهار نظر کرده اند...

برپایه ی بسیاری از این باورها دستورالعمل ها و نسخه های راهگشای زیادی در قلمرو دین وزندگی مردم به وجود آمده است.

مثلا در شرح  نماز مودت بسفارش عرفا  برای آشتی وجلب محبت ، از دو رکعت نماز با محوریت ذکر آیه هفتم سوره ممتحنه شکل گرفته است.

"عسی الله ان یجعل بینکم وبین الذین عادیتم منهم موده والله قدیر والله غفور رحیم ." / ممتحنه 7

خواندن آیه به تعداد خاصی. و تکرار ذکر خاص  پس از تشهد وسلام.

  قرآن کریم   دستور العمل های جالبی را برای رونق حیات طیبه ورستگاری وتکامل انسان داده است  جالبی داده که دقت دران بسیار شایسته است.

"مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ"﴿نحل: ٩٧﴾

"ان الذین ءامنو وعملو الصالحات سیجعل لهم الرحمان ودا " / سوره مریم 96

چراحضرت حق  نفرمود ؛  سیجعل لهم: الله. الرحیم. الرب. الحی. النور. المومن . المهیمن ...

دقیقا به کلمه " رحمان "  با الف ولام  اشاره فرمود؟!

خداوند دانش بکارگیری  اسما ونام هارا به آدم آموخت و پیرو آن نیز دانش استفاده از منابع و نیروها رابه او آموخت.

وعلم آدم الاسماء کلها ثم... آیات30-37 سوره بقره

یا شیخ بهایی سه ذکر گره گشا داده و گفته است اگر به خواسته ات نرسی مرا نفرین کن. اینکه هفتاد مرتبه بگوید:

«لااِلهَ اِلَّا اللهُ بِعِزَّتِکَ وَ قُدرَتِک. لااِلهَ اِلَّا اللهُ بِحَقِّ حَقِّکَ وَ حُرمَتِکَ. لااِلهَ اِلَّا اللهُ فَرِّج بِرَحمَتِک»

در ثلث آخر شب وضو گرفته و در گوشه ای برو به شرطی که کسی تو را نبیند و با حضور قلب و رو به قبله هزار مرتبه می گویی:  «فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم» (آیه ۱۳۷ بقره)

و بعد از هر ۱۰۰ بار بگو: «اللهمَ اکفِنی حاجَتی» و حاجت خود را ذکر کن و بعد از ذکر حاجت بگو: «اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر» و تا سه شب متوالی این عمل را بجا بیاور که تخلف ندارد.

شیخ حسنعلی نخودکی دستور العمل مخصوصی را  داده و گفته است بی تردید به خواسته ات می رسی...

" پس از هر نماز واجب، سه بار سوره توحید را بخوان و سه بارصلوات بفرست و سه بار این آیات را تلاوت کن:

وَمَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ وَمَنْ یتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْرًا [قسمتی ازآیه 2 وآیه 3سوره طلاق]

و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند، و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!

البته با واسطه گفته اند که آیه الکرسی را هم قبل از سوره توحید اضافه کنند.( کتاب زمزم عرفان، نوشته آیت الله محمدی ری شهری)

به نظر می رسد که اساتید فن ذکر همچون داروسازان و پزشکان به مجموعه ای متقن از دانش  و به کانالی وارد شدند که بر آن باور قلبی دارند و حتما باید دقت لازم در اجرای دستور العمل واقع شود.

ذکر اغلب دارو و شفا است  و  مانند  دوز دارویی و به میزان و  زمان مصرف بستگی دارد.

ماجرای پیچیده ی آفرینش کالبد و روح  انسان در زمین وگیتی .

و ماجرای پیچیده ی انسان  و متافیزیک بخشی از اسرار حق محسوب شده است.

ماجرای سفارش خداوند به فرشتگان و اجنه و شیطان در سجده وتکریم بر آدم.

ماجرای خروج آدم و حوا  ازبهشت .

ماجرای غریبگی انسان در زمین.

انسان تنها غریبه  و موجود غیر زمینی است که به زمین تبعید شد و وادارشد تا راه تکامل و پویایی را در زمین بجوید و خود را از اسارت و تبعید در زمین برهاند.

و سپس  آغاز برانگیختن نخبگان با هویت ومسئولیت پیامبری وجانشینی خدا بر زمین.

وماجرای پیامبران باامت های خود وحوادث دوران زندگی هر پیامبر.

ماجرای کشتی  نوح نبی  و اطلاع از اخباری  که روزها و ماهها و سالها  و یا  قرن ها بعد رخ داد.

پیشگویی ها. پیش بینی های دقیقی در زمان زمین ثبت شده است که دامنه باورهای متافیزیکی را گسترش داده است.

دانش ناشناس شگفت راه کد دار ویا مرموزی را پیموده و بسیاری از منحرفین و سوداگران و شیادان را بخود جذب کرده است.

ودچارانحراف  وگرفتار خرافه و افت وخیزهایی نیز شده است.

 تقریبا می شود گفت این همه ی اسرار نیست.

بلکه بقول مولا نا :

" هرکه رااسرار حق آموختند      مهرکردند ودهانش دوختند. "

 

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

29مرداد1398

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصارمولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

آوای لذت

سه شنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۳۰ ق.ظ

 

 

می گویند موسیقی آرام بخش اذهان آشفته است.

لذتی حاصل از درد و هیجان و هجران طبیعت.

همیشه در بذر لذت دردهایی نهفته است. و نیز در بذر هر دردی لذتی نهفته تر.

آشفته‌تر می‌شود آنکه بداند با درد دیگری لذتی عایدش می‌‌شود...

سمفونی طبیعت. صدای باران. صدای برگ درختان به هنگام نسیم.

صدای آبشاران و قطرات آب... آوای چکاوک. غوغای عندلیبان و...

همه‌ی عناصر موسیقایی طبیعت فقط یک نکته را به انسان هدیه می‌کند لذت حاصل از آرامش...

نکته اینجاست:

برگ در مقابل باد برای جدانشدن از مادرش مقاومت می‌کند.

خزان برگ را به زیر پای مادر قربانی می‌کند. و  ما با لذت از روی قربانیان رد می‌شویم.

باران از پرواز در آغوش ابر جدا افتاده است. و به سفلای خاک مدفون می‌شود.

و آب از چشمه و کوهساران وادار به هجرتی بازگشت ناپذیر می‌شود.

و زلالیتش بر ضمختی سنگلاخان عرضه می‌شود.

و یا کویر او را می‌بلعد. و یا رودها خاک آلودش می‌کنند و یا به گورستانی به نام دریا می‌پیوندانند...

و عسل که به لذیذترین و شیرین‌ترین عنصر حیات زبان زد است محصول ماهها تلاش هزاران زنبور کارگر است

بیچاره ها نمی‌دانند:

آن زمان خانه گر پرشهد شود روز جلای وطن زنبور است...

بی‌خانمان‌شان می‌کنند. تا حاصل دسترنج شان را به نوش بکشند.

سحرگاهان که بلبل بر درختی لانه می‌کند و بر آستان غنچه‌ی گل و سر در گریبان ناله می‌کند.

گل آسوده خیال بر منبرش سودای عاشقش را می‌نگرد و از این دلباختگی لذت می‌برد.

همان دم تغزل بلبل چشمها را از خواب می‌گیرد. و به شهادت می‌خواند و گواه می‌گیرد:

مردم چشمم به خون آغشته شد در کجا این ظلم بر انسان کنند؟!!!

او سوزناک و حزین می‌سراید ولی ما بی خبر از هر جا از صدای سوز او لذت می‌بریم...

دردهای انسان گاه چنین ناگفتنی و ناشنیدنی است.

گاه باید ناگفتنی‌ها تا لحظات آخر عمر با ما به گور برود.

بسیاری از ناملایمات و دردها با هیچ سمفونی‌ئی آرام نمی‌گیرد.

جز سمفونی مرگ. جز لقای پروردگار. جز آرامش محض در جوار دلدار...

 

حتی وقتی پناهنده‌ی نجوای طبیعت می‌شویم؛

این رویت جمال است که انسان را تا ابتدای فهم  کمال می‌برد...

 

دلم نمی‌آید باسوز نوای نی لذت برم. بلکه سِرشک از دیده گانم جاری می‌شود.

 


                           نتیجه تصویری برای بلبل

 

خرداد گذشته بلبلی که در حیاط باغ ما آشیانه داشت از کله‌ی سحر سروش آغاز کرد تا حدی که تاب از کف دادم.

اندیشیدم آیا این چهچه‌  مستانه است یا سوز دل یک عشق باخته؟

با پهنای روز او ناامید از لانه‌اش هجرت کرد تا شاید ناله‌اش را با همدلی همرازتر در میان بگذارد.

او هرگز برنگشت.

نمی‌دانم طعمه‌ی بازی شد که درآنسوی باغ منتظرش بود یا اینکه به معشوق رسید...

 


نتیجه تصویری برای بلبل

 

 

سحر بلبل حکایت با صبا کرد                   که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد

از آن رنگ رخم خون در دل افتاد              و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد

غلام همت آن نازنینم                           که کار خیر بی روی و ریا کرد

من از بیگانگان دیگر ننالم                   که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

گر از سلطان طمع کردم خطا بود             ور از دلبر وفا جستم جفا کرد

خوشش باد آن نسیم صبحگاهی               که درد شب نشینان را دوا کرد

نقاب گل کشید و زلف سنبل                    گره بند قبای غنچه وا کرد

به هر سو بلبل عاشق در افغان                تنعم از میان باد صبا کرد

بشارت بر به کوی می فروشان             که حافظ توبه از زهد ریا کرد

 

من از آه بلبل و صدای قطره و... می ترسم.

این آواها همه نوحه هستند برای ناله و همدردی. به درد دیگران خندیدن و لذت بردن جفاکاری است.

 

                         حمیدرضاابراهیم زاده   23/10/1392

 

 

 

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

از بیخ عربم

سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۵۶ ب.ظ

 

من از بیخ عربم

گر زبان عرب نمی دانی

مگو با من از شرح اشتیاق

هان بدان !

در چرخنای جانفزای

این فراق

 گفته آید آن حدیث اختناق

من از بیخ عربم

تا انتهای آذرخش و احتراق

مگو با من

هر دم از

ساقی شوخ چشم نقره ساق

من از بیخ عربم

به آنچه  دادی در گمانت

انفجار انطباق...

 کیف ترانی؟

ولن ترانی و تدرکنی و تجدنی !

کیف وجدنی؟

لن تجدنی

بل

ان وجودی کالنار والهوایا

لم تجدنی فی الارض

ولا فی الماء والسمایا

اجد ثم تجد

بل سوف ترانی

من العیون الباکیات

اجد

ان لم تجدنی

تجدنی

فی الدمع والسرایا

اجد

ولن تجدنی الا

فی بطن بطن وجودک...

" ستجدنی

 ان شا الله صابرا

ولا اعصی

لک امرا "

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

دهم مرداد1398

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

هلاک زندگی

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

هلاک شد

قاتل خورشید

 درسحرگاه  تموز

 ظل  آن ماذنه ی بید رشید.

 به خاک شد

شیشه ی احوال شراب  

درخم  اندر خم گیسوی شبان آذر

 واقع در دشت تب وتاب شباب

بعد از آن مویه ی مرداد

 که به دنباله  ی معشوق

دویدم نرسیدم

به سر وعده ی مسبوق

تو به دنبال هلال مهتاب

من به پی جویی آب وآداب

در سپیده دم  شش گوشه ی ماه  آذر  

تا رسیدیم به آفاق سحاب ارباب

در شب چهارده بهمن شیرین دهنان   

بازگشتم به همراه تو و رایحه ی وقت اذان

خبرازحاشیه ی ماه دی وصحنه ی خرداد نبود

خبرازعشق شد و فصل گل یخبندان

سفرما و درون و بیرون

خبراز شاه و وزیر وخاتون

حذر ازدامگه وعظ و سیاست ورزان

نظر آب شد و آتش و باد مجنون ....

خاک برخاک شد  و زاده ی افلاک به خاک

من به دنبال شعف شده در بند مغاک

آب درخواب وحباب مهتاب

تو و سودای من ومن وتوهردوهلاک .


حمیدرضا ابراهیم زاده


24مرداد1397




تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوط است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده